عمليات بزرگ كربلاي4 كه سوم ديماه 1365 آغاز شده بود، تنها يك يا نهايتاً دو روز بعد به دليل آنچه لو رفتن اين عمليات عنوان ميشد بدون حصول نتيجه خاصي به پايان رسيد. پس از اين اتفاق، جو خاصي در جبهههاي جنگ و خصوصاً در بين فرماندهان حاكم شد كه حكايت از بزرگي اتفاق رخ داده در ميادين نبرد ميداد. چراكه قرار بود كربلاي4 سرنوشت جنگ را يكسره كند.تقريباً يك سال قبل از كربلاي4، انجام عمليات والفجر8 توانسته بود قفل ميادين نبرد را پس از چندين سال ركود بشكند و موفقيتي تقريباً تام و كمال نصيب رزمندگان ايراني بكند. از سال 62 كه استراتژي انجام يك عمليات بزرگ در طي سال، در دستور كار فرماندهان قرار گرفت، عمليات خيبر و بدر به ترتيب در زمستان 62 و 63 انجام شدند كه هيچ كدام از آنها به نتايجي كه مد نظر بود منجر نشد و به نوعي ميتوان گفت تغيير چنداني در موازنه جبههها به وجود نياوردند.اما با انجام عمليات والفجر8 در زمستان سال 64 و تصرف شبه جزيره فاو توسط رزمندگان كشورمان، آثار شكست در جبهه دشمن بعثي نمود بيشتري يافت. تصويب قطعنامه 582 كه تا حدودي شروط به حق ايران را مورد تأييد قرار ميداد، نشان ميداد كه حاميان فرامنطقهاي رژيم بعث نيز اين احساس خطر را كردهاند و در پي آن هستند كه با تحركات سياسي و تصويب قطعنامهها، ايران را وادار به پذيرش آتشبس بكنند.
در چنين شرايطي، فرماندهان ايراني تصميم گرفتند با يك عمليات سرنوشتساز (كربلاي4) به تكميل دستاوردهاي والفجر8 بپردازند و در واقع كار جنگ را يكسره سازند. بنابراين تداركات گستردهاي از حيث بسيج نيروها و همچنين كسب تسليحات مورد نياز انجام شد كه بخشي از اين تلاشها در خاطرات محسن رفيقدوست وزير وقت سپاه آورده شده است.تنها چند ساعت پس از شروع عمليات كربلاي4، فرماندهان دريافتند دشمن از محورهاي هجوم رزمندگان آگاهي دارد. شدت و دقت آتششان طوري بود كه در اغلب محورها، ارتباط بين يگانهاي خطشكن و پشتيبان كاملاً قطع شد. بنابراين فرمانده وقت سپاه دستور توقف عمليات را صادر كرد و تعيين سرنوشت جنگ در هالهاي از ابهام قرار گرفت.
پادگان گلف
اتمام بدون نتيجه عملياتي چون كربلاي4 كه اميدهاي فراواني به آن ميرفت كار چندان سادهاي نبود. براي اولين بار حدود 250 گردان رزمي براي شركت در يك عمليات تدارك ديده شده بودند كه اعلام اتمام عمليات ميتوانست نيروهاي بسيجي اين گردانها را به پشت جبهه برگرداند و پاي كار آوردن مجددشان به اين راحتيها نبود. بنابراين چند روز پس از اتمام عمليات كربلاي4، جلسه مهمي در پادگان گلف اهواز با حضور آقاي هاشمي رفسنجاني فرمانده جنگ، دكتر محسن رضايي فرمانده سپاه و تعدادي از فرماندهان ستادي و ميداني حاضر در كربلاي4 انجام گرفت كه اثرات آن در تاريچخه دفاع مقدس كاملاً مملوس است.سردار احمد غلامپور فرمانده قرارگاه كربلا در دوران دفاع مقدس و از حاضران جلسه گلف در اين خصوص ميگويد: «موضوع جلسه ادامه عمليات كربلاي4 يا توقف آن بود. امري كه موافقان و مخالفان خود را داشت. فرماندهان غالباً ميداني با توجه به ضرباتي كه واحدهاي تحت امرشان تحمل كرده بودند، خواهان توقف عمليات بودند و عدهاي ديگر خواهان تداوم آن. در نهايت هاشمي رفسنجاني و محسن رضايي جلسهاي دو نفره برگزار ميكنند و در پايان اعلام كردند كه عمليات بايد ادامه يابد.»
تصميمي كه در جلسه پادگان گلف گرفته شد، يكي از تصميمات سرنوشتساز جنگ بود چراكه تنها دو هفته بعد و به تاريخ 19 ديماه 1365 منجر به انجام عمليات تكرار ناشدني كربلاي5 شد. تصويب قطعنامه 598 يكي از دستاوردهاي اين عمليات بود كه حدود 70 روز به طول انجاميد و با استقرار رزمندگان در نزديكي شهر بصره به پايان رسيد.
در واقع كربلاي5، مولود جلسه تاريخي پادگان گلف بود. اينكه تاريخ جنگ چگونه نوشته شود، بستگي به تصميمي داشت كه در آن جلسه مهم توسط فرماندهان جنگ گرفته شد. بنابراين جلسه پادگان گلف را بايد نقطه عطفي در دفاع مقدس بدانيم.