محسن چريك
محسن چريك يا همان شهيد سعيد گلاببخش، جواني خوشسيما، متولد 1338 در اصفهان بود كه در كنار ورزيدگي جسم و توان نظامي بالا، يك انقلابي به تمام معنا به شمار ميرفت. سعيد كه به دليل مبارزاتش نام مستعار محسن را براي خود انتخاب كرده بود، پيش از انقلاب آموزشهاي چريكي و دورههاي فشرده رزمي را در كشورهايي چون لبنان و فلسطين و با همراهي بزرگمرداني چون شهيد چمران گذراند و از بدو تأسيس سپاه، دانش نظامياش را از طريق آموزشهاي چريكي به جوانان تازهوارد سپاهي منتقل ميكرد. سختگيريهاي محسن چريك در آموزش اولين نيروها و گردانهاي سپاه، زبانزد بود. تأثير وجود محسن چريك روي همرزمانش به قدري بود كه شنيدن نامش موجي از شور و شوق را در ميان همرزمانش ايجاد ميكرد تو گويي اسطورهاي از لابهلاي سطور تاريخ پاي به جهان خاكي نهاده و با نام «محسن چريك» دوشادوش رزمندگان رودرروي خصم ميجنگد. سعيد گلاببخش عاقبت در 7 آبان ماه 59 در جبهههاي غرب كشور به شهادت رسيد.
حجت چريك
حجتالله نيكچه فراهاني فرمانده گردان انصارالرسول لشكر27 محمدرسول الله(ص) متولد 1343 بود كه زمان شهادتش در والفجريك، 19 سال سن داشت. در وصف او همين بس كه با وجود سن كم، از طرف شهيد حاج محمدابراهيم همت، به عنوان فرمانده گردان خطشكن انصارالرسول(ص) منصوب شد. حجت چريك در عمليات طاقت فرساي والفجر يك كه بر اساس آمار دقيقهاي هزار و 200 گلوله توپ، كاتيوشا و… بر زمين فرود ميآمد تا آخرين لحظه در دفاع از محور عملياتي با آن حجم سنگين آتش تردد ميكرد و به نيروهاي رزمنده روحيه ميداد. از رشادتهاي حجتالله نقل قولهاي بسياري شده و لقب چريك نيز به دليل چالاكياش براي او انتخاب شده بود. حجتالله در بهار 62 در منطقه عملياتي والفجر يك در تپه 112 به شهادت رسيد.
حميد چريك
حميد ايرانمنش 30 ارديبهشت ماه، سال 1334 در كرمان به دنيا آمد. بعد از پيروزي انقلاب و پس از تشكيل سپاه، به عضويت آن درآمد و از همان ابتدا به كارهاي رزمي و چريكي علاقه داشت. در وصفش اين طور آوردهاند كه در عملياتها پيشقدم ميشد و هميشه يك قطار نارنجك دور كمرش ميبست و تخصصش در پرتاب نارنجك بود. او ابتدا فاصله را محاسبه ميكرد و زاويه را در نظر ميگرفت و بعد اقدام به پرتاب نارنجك ميكرد. در برخي عملياتها به همين شكل باعث موفقيت ميشد و به خاطر توان رزمي بالايش به حميد چريك معروف شد. يكي از همرزمانش ميگويد:حميد كولهاي داشت كه داخلش همه چيز پيدا ميشد.
تمامي امكانات مثل ظرف، قابلمه، چراغ خوراك پزي، و… مثلاً يك موقع خواستيم اِشكنه درست كنيم، فوري پياز و سيبزميني از كولهپشتي درآورد.تر و فرزي حميد زبانزد بود. سردار شهيد حميد ايرانمنش عاقبت در جريان آزادسازي خرمشهر به شهادت رسيد و پيكرش بيش از 15 روز در منطقه بود تا اينكه به زادگاهش كرمان منتقل شد. از اين شهيد دو دختر به نامهاي مريم و معصومه به يادگار مانده است.
حسين چريك
شهيد حسين منگلي معروف به حسين چريك اول فروردين ماه 1343 در شهر بابك و در خانوادهاي روستايي به دنيا آمد. سال 60 كه به جبهه ميرفت، 17 سال داشت و چثه ريزش پدر را به صرافت انداخته بود مبادا حسينش در جبهه كم بياورد. به او گفته بود اگر ميخواهي بروي هرگز پشت به جبههها نكن. اما حسين در عمليات شناسايي، شكستن خطها، غواصي و نفوذ به خطوط دشمن آن چنان توانايي از خودش بروز داد كه خيلي زود به حسين چريك معروف شد و فرماندهان گردانها براي حضور او در يگانشان با يكديگر رقابت ميكردند. از حاج قاسم سليماني نيز نقل قولهاي بسياري در وصف رشادتهاي حسين منگلي آورده شده است. حسين چريك تنها در يك مورد با يك چوب دستي سه عراقي را به اسارت درآورده بود. سرانجام حسين منگلي در سال 65 در منطقه عملياتي شلمچه بر اثر اصابت گلوله خمپاره به شهادت ميرسد.