آن چه ضرورت وجود مهدی موعود را مدلل می سازد، تحت عنوان های زیر قابل بررسی است:
1. نومیدی و یأس انسان از نتایج علم و تکنولوژی (فناوری)،
2. سودجویی و تأمین منافع اقتصادی به عنوان انگیزه اساسی بیشتر زمامداران حاکم در جهان؛
3. رسوخ و اشاعه ی ملی گرایی، قوم گرایی، قبیله گرایی و مانند اینها؛
4. ضعف اخلاقی وخودبینی به عنوان انگیزه ی اساسی در رفتار گروه کثیری از مردم جهان؛
5. تزلزل مناسبات انسانی در جامعه ی بشری؛
6. گسترش ظلم و بی عدالتی در جامعه ی بشری؛
7. توجه گروهی از اندیشمندان به لزوم تقویت ارزش های معنوی؛
8. حضور و ظهور مهدی، نمایشگر الطاف الهی و نقش آفریدگار جهان در هدایت بشر است؛
بی تردید می توان دلایل دیگری نیز در این زمینه ارائه داد.
بحث درباره ی هر یک از این عوامل، نیاز به بررسی عمیق و تألیف مقاله های متعدد دارد.
عامه ی مردم و بسیاری از روشنفکران، علم را تنها وسیله ی سعادت و خوش بختی انسان تلقی می کرده اند. علم از نظر این عده، عامل نجات بخش و مهم ترین ارزش در حیات انسان و تنها عامل مؤثر در تأمین نیازهای اساسی آن و عامل اصلی رشد و تکامل انسان تلقی می شود.
باید دید آیا علم خود به خود به تعبیری فی نفسه، از همه ی جهات تأمین کننده ی سعادت و خوشبختی انسان هست؟
آیا در طول تاریخ حیات بشر و حتی در زمان حاضر، علم می تواند ضامن بقای انسان باشد؟ آیا علم در تحکیم مناسبات انسانی نقش تعیین کننده ای دارد؟ آیا علم و فعالیت علمی، دانشمندان را به تحکیم ارزش های اخلاقی و معنوی ترغیب می کند؟ بی تفاوتی اکثر دانشمندان در برابر مسائل انسانی که در سطح جهان امری محسوس و مشهود است، پاسخ به این پرسش را با مشکل مواجه می سازد.
آن چه در هیروشیما و جاهای دیگر رخ داد، نتایج وحشتناک پژوهش های علمی بوده. هم اکنون دولت آمریکا به سبب تفوق علمی، مردم جهان را به حمله ی اتمی خود تهدید می کند. یک دولت استعماری که در روی کار آمدن زمامداران مستبد در سراسر جهان نقش روشن داشته و هم اکنون حامی اسرائیل و بسیاری از زمامداران فاسد است، به خاطر قدرت علمی، حیات جهانیان را تهدید می کند. گفتار بوش در چند ماه گذشته درباره ی حمله ی اتمی به روسیه، چین، کره شمالی، عراق، لیبی و ایران، دلیل این نکته است.
باید توجه داشت که علم، خود به خود عامل تهدید نیست، این زمامداران فاسد و زورگو هستند که فیلسوفان و دانشمندان را به انحراف می کشانند.
در عین حال، دانشمندان اگر در زمینه ی اخلاقی و معنوی نیز رشد کرده باشند، نه تنها خود طرف دار تحکیم ارزش های انسانی و علاقه مند به حل مشکلات مردم از طریق علمی می شوند، بلکه در برابر زمامداران فاسد و زورگو نیز مقاومت می کنند. در طول حیات بشر، چه در گذشته و چه در زمان حال، ما دانشمندانی می شناسیم که ضمن ارتقای سطح علم در جهان به ارزش های معنوی و اخلاقی نیز پای بند بوده که افلاطون، ارسطو، دکارت، کانت، ویلیام جیمز و وایتهد نمونه هایی از این گونه دانشمندان اند.
سودجویی و تأمین منافع اقتصادی، به صورت یک انگیزه نیرومند در حیات فردی و جمعی درآمده است. مناسبات افراد با یک دیگر و روابط دولت ها بر اساس منافع اقتصادی پایه گذاری می شود. همین امر سبب شده است که فقر و محرومیت مردم جهان، حتی در کشورهای پیشرفته، از نظر دور بماند. در دنیای غرب، نظام آزاد اقتصادی راه را برای سرمایه داران بزرگ هموار نموده است. تسلط سرمایه داران بر وسایل ارتباط و روی کار آوردن زمامداران مطیع، گروه کثیری از مردم جهان را با فقر روبه رو ساخته است.
انگیزه ی سودجویی و پیروی زمامداران از سرمایه داران بزرگ فاصله های طبقاتی را گسترده تر نموده و اکثریت عظیمی از مردم جهان را در تنگنای اقتصادی قرار داده است. هم اکنون بی عدالتی حتی در جوامع به اصطلاح پیشرفته، در زمینه های مختلف به چشم می خورد. در این شرایط است که احیای ارزش های اسلامی، ضرورت ظهور امام زمان را مدلل می کند.
منع زراندوزی در اسلام
(وَ الَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لاَ یُنْفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ)؛(1) «و کسانی که طلا و نقره را جمع کرده و در راه خدا انفاق نمی کنند، آن ها را به عذاب دردناک بشارت ده».
(و یَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ)؛(2)«و از تو می پرسند، چه چیزی انفاق کنند؟ بگو آنچه زائد بر ضروریات است».
بر پا داشتن عدالت، جزء رسالت پیامبران از ارزش های اساسی در اسلام است.
(لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَ الْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ)؛(3) «پیغمبران را با دلایل و نشانه های روشنی اعزام داشتیم و کتاب و میزان را به آن ها فرو فرستادیم تا مردم را به اقامه ی عدل ترغیب کنند و آهن را که در آن سختی زیادی است و منافعی برای انسان در بر دارد، فرو فرستادیم تا اگر کسی به حقوق دیگران تجاوز نموده جلوی او را بگیرند.»
حمایت از مستضعفان در قرآن
(وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ* وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ وَ جُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا کَانُوا یَحْذَرُونَ)؛ (4) «و اراده نمودیم که مستضعفان زمین را پیشوایان و وارثان قرار دهیم و به فرعون و هامان و سپاهیانشان آن چه را که از آن ها داشتند نشان دهیم.»
(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَ لاَ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَئَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ)؛(5) «ای آنان که ایمان آورده اید! در راه خدا پایدار باشید و گواه عدالت باشید. نباید دشمنی با گروهی شما را از عدالت باز دارد. عدل را رعایت کنید؛ زیرا به تقوا نزدیک تر است و در برابر اوامر خدا پرهیزکار باشید؛ زیرا خدا از آن چه شما انجام می دهید آگاه است.»
ملی گرایی، قوم گرایی، قبیله گرایی، جنس گرایی و وابستگی طبقاتی، منشأ مشکلات فراوان در جوامع بشری است. با این که از دموکراسی، آزادی، احترام به حقوق بشر، فراوان بحث می شود، با این حال بسیاری از زمامداران کشورهای به اصطلاح دموکرات، تحت تأثیر علائق ملی، قومی، قبیله ای و نژادی قرار دارند. در این شرایط تأکید اسلام بر فضیلت و تقوا به عنوان ارزش اساسی انسان و ملاک برتری انسان ها جلب نظر می کند:
(یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثَى وَ جَعَلْنَاکُمْ شُعُوباً وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ)؛(6) «همانا گرامی ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست و خداوند دانا و آگاه است.»
اسلام نه تنها اصل همزیستی مسالمت آمیز را توصیه می کند، بلکه از این مرحله پا فراتر نهاده و ایجاد دوستی و محبت را با اقوال و ملل دیگر تشویق می نماید:
(لاَ یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ)؛(7) «خدا شما را از دوستی با کسانی که در امر دین با شما جنگ نکردند و شما را از خانه هایتان بیرون نراندند باز نمی دارد، چرا که خداوند، عدالت پیشگان را دوست دارد.»
در فرمان مالک اشتر، حضرت علی(علیه السّلام) وقتی مالک را به ابراز محبت و مهربانی نسبت به مردم فرمان می دهد، میان مسلمانان که به عنوان برادران دینی تعبیر شده اند و افراد غیر مسلمان که برادران نوعی یا آن هایی که در خلقت با او یک سانند، تفاوتی نمی گذارد.
با توجه به نقش علم و بی تفاوتی بسیاری از دانشمندان، تزلزل ارزش های اخلاقی و معنوی، سودجویی و ترجیح منافع اقتصادی، پایمال شدن حقوق بشر و گسترش بی عدالتی، برخی صاحب نظران، فقدان ارزش های معنوی را عامل اساسی، در حیات کنونی جوامع بشری تلقی می کنند. روی همین، تقویت ایمان و ارزش های معنوی نیز در نوشته های برخی از اندیشمندان مطرح شده است. این امر دلیل دیگری بر ظهور رهبری است که در حوزه ی تربیت اسلامی و دینی پرورش یافته و تجسمی از معنویت است و می تواند نقش خداوند را در حل مشکلات کنونی جهان ظاهر سازد.
پی نوشت ها :
1- توبه(9) آیه ی 34.
2- بقره (2)آیه ی 219.
3- حدید (57) آیه ی 25.
4- قصص (28) آیه ی 5.
5- مائده (5)آیه ی 8.
6- حجرات (49)آیه ی 13.
7- ممتحنه (60) آیه ی 8.
منبع مقاله :
معرفت، محمد هادی (رحمه الله) و دیگران،(1385)، گفتمان مهدویّت، سخنرانی و مقاله های گفتمان پنجم، قم: مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه ی قم)، چاپ دوم