برکات حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)
وجود پر برکت حضرت بقية الله الاعظم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در همه ي اعصار، واسطه فيض الهي است. و مجراي رسيدن رحمت واسعه حق به همه ي موجودات و آفريدگان مي باشد. عنايات و توجهات پربرکتش ابتدا بر مبناي فيّاضيت خالق متعال به صورت تکويني همه ي موجودات را شامل مي شود. جمله ي معروف دعاي شريفه عديله چنين است:
وَ بِيُمنِه رُزِقَ الوَري وَ بِوُجوده ثَبَتَت الأرضُ وَ السَّماء؛ با دست پر قدرت او همه ي موجودات مادي روزي مي خورند و نيازمندي هاي خود را به دست مي آورند و به واسطه ي وجود پربرکت او، زمين و آسمان ثبات و استحکام خود را کسب مي کنند، اما فيض خاص و عنايات ويژه شامل حال کساني خواهد شد که خود را با اعمال خالصانه و رضايت بخش در صف پيروان و علاقه مندان و محبّانش درآورند و خود را به او نزديک کنند. اعمال و کردار و هر آن چه از آنان صادر مي شود در راستاي اوامر و نواهي او باشد. او را مقتدا و امام خويش بدانند و همه چيز را به طور خلاصه در وجود او ببينند. رضايت او رضاي حق تعالي و خشم او را خشم حق تعالي به حساب آرند. از نظر اينان قائم آل محمد (عجل الله تعالي فرجه الشريف) محور تکويني و تشريعي عالم است. حال با چنين ديدگاه ها و عملکرد خالصانه اي، از محبت هاي بيشتر او برخوردار مي گردند.
با توجه به آن چه گذشت، موجودات و افراد روي زمين به دو گونه از آن خورشيد پرفروغ و جهان افروز استفاده مي کنند و بهره مند مي گردند:
الف) بهره برداري تکويني
وضعيت موجود عالم و چينش جهان طوري است که تک تک گياهان و حيوانات و ديگر موجودات اين جهان از حرارت و نور خورشيد بهره مي گيرند. وضعيت انسان ها در جهان نسبت به قائم آل محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) در زمان حضور و غيبت همين گونه است. در توقيع امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به محمد بن عثمان بن سعيد عمري آمده است:
و اما چگونگي بهره برداري از من در زمان غيبتم [صغري، کبري] هم چون بهره برداري از وجود آفتاب است؛ آن گاه که ابرها آن را از ديدگان پنهان سازند. من امنيت را براي زمينيان به ارمغان دارم؛ همان طور که ستارگان چنين نقشي را دارند. از آن چه به شما ربطي ندارد آن قدر سؤال و پرسش نکنيد و براي دانستن چيزهايي که به اندازه لازم به شما گفته شده است، خود را به زحمت نيندازيد و براي تعجيل فرج من زياد دعا کنيد، زيرا گشايش و فرج شما در آن است. سلام و درود بر اسحاق بن يعقوب و بر کساني که هدايت الهي را دنبال مي کنند. (1)
آن چه را نسبت به بقية الله الاعظم (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، نايب دوازدهم رسول گرامي اسلام مطرح کرديم خداوند سبحان درباره وجود پربرکت رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) تصريح نموده است و اين گونه بهره برداري را از وجودِ رسولش، عادي مي داند:
(وَمَا كَانَ اللّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ)؛
اي پيامبر! تا تو در ميان آنان هستي، خداوند آن ها را مجازات نخواهد کرد و نيز تا آنان استغفار کنند خدا عذابشان نمي کند. (2)
در جاي ديگر او را (رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ) (3) مي نامد؛ يعني وجود پربرکت پيامبرش رحمت، عزّت و نعمت، نه تنها براي اين کُره خاکي است بلکه برکات وجودي اش براي همه جهانيان و در همه کرات ساري و جاري است و همگي از وجود او و نايب معصومش بهره مي گيرند. حال گاه به اين نعمت بزرگ الهي توجه دارند و يا بدون توجه بهره تکويني مي برند؛ همانند بهره گيري مردم و ديگر موجودات از گرما، حرارت، نورانيّت، جاذبه و دافعه خورشيد و… .
اين بهره برداري تکويني و استفاده انسان ها از محور عالم امکان، امري قطعي است. حضرت حجت آن گاه که براي برخي از مردم و دوستان او ترديدي به وجود آمد و در دل آن ها شبهات و پرسش هاي مسموم مطرح گرديد، در توقيعي خطاب به شيخ مفيد (رحمه الله) آن چهره ي برجسته ي جهان تشيع مرقوم فرمود:
فإِنَّا نُحِيطُ عِلْمُاً بِأَنْبَائِکُمْ وَ لَا يَعْزُبُ عَنَّا شَيْءٌ مِنْ أَخْبَارِکُمْ، وَ مَعْرِفَتُنَا بِالذُّلِ الَّذِي أَصَابَکُمْ مُذْ جَنَحَ کَثِيرٌ مِنْکُمْ إِلَى مَا کَانَ السَّلَفُ الصَّالِحُ عَنْهُ شَاسِعاً وَ نَبَذُوا الْعَهْدَ الْمَأْخُوذَ مِنْهُمْ وَراءَ ظُهُورِهِمْ کَأَنَّهُمْ لا يَعْلَمُونَ إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِکُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِکْرِکُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَکُمُ الْأَعْدَاءُ، فَاتَّقُوا اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ وَ ظَاهِرُونَا عَلَى انْتِيَاشِکُمْ مِنْ فِتْنَةٍ قَدْ أَنَافَتْ عَلَيْکُمْ يَهْلِکُ فِيهَا مَنْ حُمَّ أَجَلُهُ وَ يُحْمَى عَلَيْهِ مَنْ أَدْرَکَ أَمَلَهُ وَ هِيَ أَمَارَةٌ لِأُزُوفِ حَرَکَتِنَا وَ مُبَاثَّتِکُمْ بِأَمْرِنَا وَ نَهْيِنَا وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِه وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ، اِعْتَصِمُوا بِالتَّقِيَّةِ مِنْ شَبِّ نَارِ الْجَاهِلِيَّةِ..؛
ما بر اخبار و احوال شما آگاهيم و هيچ چيز از وضعيت و احوال شما بر ما پوشيده نمي باشد و نسبت به آن چه از گرفتاري ها و مشکلات تحمل مي کنيد و مبتلا شده ايد اطلاع داريم، زيرا زماني که بسياري از شما در دوران امامان شايسته ي قبل، کناره گيري کردند و غبار ذلّت را بر چهره خود پذيرفتند و پيمان هاي خويش را شکستند. گويا آنان نمي دانند ما در رسيدگي و سرپرستي شما کوتاهي نکرده و ياد شما را از خاطر نبرده ايم که اگر جز اين بود دشواري ها و مصيبت ها بر شما فرود مي آمد و دشمنان، شما را ريشه کن مي نمودند. پس تقوا را پيشه ي خود کنيد و از چنين گمان هايي بپرهيزيد و ما را بر بيرون رفتن از اين فتنه ها و آزمايش هاي سنگين ياري دهيد و خود را نجات بخشيد، زيرا اين فتنه ها، بسياري را فرا گرفته است و نابود کرد آن کسي را که اجلش رسيد و مانع شد کسي را که آرزوها و آمال خود را شناخت و اين چيزي است که ما را در حرکت ما ياري مي دهد و شما را به اوامر و نواهي آشنا مي سازد؛ گرچه مشرکان را ناخوشايند آيد. شما هرگز تقيه را فراموش نکنيد و در برابر شعله هاي آتش ناداني و لجاجت ها از آن بهره گيريد. (4)
امام محمد باقر (عليه السلام) فرمود:
لو بَقيتِ الأرضُ يوماً واحداً بلا إمامٍ منّا لساخَتِ الأرضُ بأهلِها وَ لَعذَّبَهم اللهُ بأشدِّ عَذابيه وذلک لأنّ اللهَ جَعَلَنا حجّةً في أَرضِه وَ أماناً لأهلِها لم يَزالوا بأمانٍ مِن أن تَسيخَ بهم الأرضُ مادُمنا بين أظهُرِهم فإذا أرادَ أن يُهلِکَهم ولا يُمهِلَهُم ولا يَنظرَهم ذَهَبَ بِنا من بينهِم ثُمّ يَفعَلُ الله ما يَشاءٌ؛
چنان چه زمين يک روز از حجّت و امام [معصوم] منسوب به ما خالي بماند، زمين اهلش را فرو مي برد و خداوند با سخت ترين عذاب آنان را شکنجه خواهد نمود، زيرا خداوند ما را حجّت خودش در زمين قرار داده است و توسّط ما امنيّت و آرامش را ايجاد کرده است و تا زماني که ما در ميان شما هستيم، زمين کسي را فرو نمي برد و آن گاه که خداوند بخواهد هلاک نمايد و نظر رحمتش قطع شود و نخواهد مهلت دهد، ابتدا ما را از ميان شما مي برد و سپس هر چه بخواهد انجام خواهد داد. (5)
ب) بهره برداري اختياري
توجه به حضرت بقيّة الله براي آرامش و قرب بيشتر به خداوند منّان و براي بهره برداري از نعمت هاي او، دومين نوع بهره برداري است. اين گونه بهره برداري، تشريعي و اختياري است که هر انسان به هر اندازه که به آن بزرگوار تمسک جويد و توسل پيدا کند و او را واسطه قرار دهد، بهره برداري اش بيشتر خواهد بود و همين عمل سبب مي شود هم آهنگي بيشتر در پيروي از آن اسوه ي الهي پيدا شود و سبب نجات و رهايي از انحراف هاي نفساني و عذاب الهي گردد. در زيارت اميرمؤمنان، علي بن ابي طالب (عليه السلام) مي خوانيم:
وَجَّهتُ سَلامِي إِلَيکَ – صَلَوَاتُ اللهِ وَ سَلامُهُ عَلَيکَ – وَ جَعَلَ أَفئَدَةً مِنَ النَّاسِ تَهوِيِ إِلَيکَ، مَا خَابَ مَن تَمَسَّکَ بِکَ وَ لَجَأَ إِلَيکَ… ؛ درود من بر تو اي امير مؤمنان (عليه السلام)! درود هميشگي و گاه گاه خداوند بر تو – کسي که قلب هاي برخي از مردم به سوي تو ميل دارند – هرگز ضرر نمي کند آن کس که به شما چنگ زند و تمسک جويد و شما را پناه گاه خويش قرار دهد. (6)
حال چگونه توسّل جستن و پيروي کردن و بهره گيري را از نمونه ذيل بياموزيم:
حکم بن عتيبه گفته است: در محضر امام باقر (عليه السلام) بودم. عده اي از شيعيان در خانه امام خود اجتماع کرده بودند. در آن هنگام پيرمردي قد خميده عصازنان وارد منزل شد. او در جلو درب ورودي ايستاد و گفت: السلام عليک يابنَ رسول الله و رحمة الله و برکاته. امام باقر (عليه السلام) پاسخ داد: و عليک السلام و رحمة الله و برکاته. آن گاه رو به جمعيت کرد و بر آنان جداگانه سلام نمود. بعد هم همگي پاسخ او را دادند. بعد از چند لحظه، رو به امام باقر (عليه السلام) کرد و گفت: اي فرزند پيامبر خدا! مرا در نزديکي خود جاي ده، فدايت شوم! پس سوگند به خدا! من شما را دوست دارم و هر آن کس را که شما را دوست بدارد نيز دوست دارم. قسم به خدا! اين دوستي به خاطر دنيا نخواهد بود. همانا من نسبت به دشمن شما خشم مي ورزم و از آنان بي زاري مي جويم و اين خشم و نفرت به خاطر امور شخصي من با آنان نيست. سوگند به خدا! آن چه را شما حلال و يا حرام بدانيد من نيز آن را حلال و حرام مي دانم و من انتظار فرج شما را مي کشم. آيا اميد نجاتي برايم هست؟ (خداوند مرا فداي شما کند.)
امام محمد باقر (عليه السلام) فرمود: نزديک بيا، نزديک بيا، تا اين که او را در کنار خود جاي داد و نشاند. بعد فرمود: اي پيرمرد! کسي همانند تو نزد پدرم، علي بن الحسين (عليه السلام) آمد و همانند تو چنين پرسشي کرد. پدرم پاسخ داد: چنان چه در اين حال و با اين اعتقاد بميري، بر رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) وارد شده اي و بر او و [جدّم] علي بن ابي طالب (عليه السلام) و [عمويم] حسن بن علي و [پدرم] حسين بن علي و بر من علي بن حسين (عليهم السلام) ميهمان خواهي بود. در آن حال قلبت آرام و دلت سرد و چشمانت پر نور خواهد بود. فرشتگان الهي با گُل و گياه به همراه بزرگوارترين نويسندگان اعمال به استقبال تو خواهند آمد. اين نعمت ها آن زماني است که جان بر گلو رسد. [حضرت باقر (عليه السلام) به گلوي خويش اشاره کرد و فرمود:] و چنان چه با اين اعتقاد زلال و توسل و تمسک زيبا به زندگي خويش ادامه دهي، آن چه را خداوند برايت تثبيت کرده، خواهي ديد و با ما در برترين جايگاه بهشت خواهي بود.
پيرمرد با شگفتي و تعجّبِ فراوان سؤال کرد: چگونه ممکن است؟!
امام باقر (عليه السلام) بار ديگر سخنان خويش را تکرار کرد. در آن حال پيرمرد اشک مي ريخت و گونه هايش از اشکش تر شده بود که او هم آن مطالب زيبا را براي اهل مجلس تکرار مي نمود و مي گفت: من با شما در بهشت خواهم بود. [پيرمرد بر روي زمين افتاد].
امام محمد باقر (عليه السلام) اشک هاي پيرمرد را از صورتش مي گرفت و بر فضاي مجلس [صورت ديگران] مي افشاند.
آن گاه پيرمرد سر خود را از زمين بلند کرد. امام (عليه السلام) دستش را گرفت. او دست حضرت باقر (عليه السلام) را بوسه مي زد و بر چشمان و صورت خويش مي ماليد. سپس [به نشانه تبرک] دستان آن حضرت را بر سينه و بدن خود مالاند. بعد از جاي خود بلند شد و از اهل مجلس خداحافظي کرد.
امام باقر (عليه السلام) در پي او نگاه مي کرد. بعد رو به مردم، فرمود: مَن أَحَبَّ أَن يَنظُرَ إِلَي رَجُلٍ مِن أَهلِ الجَنَّةِ فَليَنظُر إِلَي هَذَا، هر کس دوست دارد مردي از اهل بهشت را ببيند به اين مرد نگاه کند.
حکم بن عتيبه مي گويد: هرگز مجلسي محزون و با نشاط و مؤثر همانند اين مجلس نديدم. (7)
امام عصر در ميان مردم
حال با توجه به اين که حضرت حجت (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در ميان مردم حضور مستمر دارد، مي توان از وجودش بهره برد؛ چرا که وجود اين موهبت بزرگ در همه حال قابل استفاضه و بهره برداري است.
امام صادق (عليه السلام) درباره صاحب الزمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فرمود:
او همانند يوسف پيامبر (عليه السلام) است و شباهتي بسيار قوي دارد. او با برادران خويش گفت و گو مي کرد لکن او را نمي شناختند تا اين که خود فرمود « أنا يوسف ». سپس او را شناختند. در حالي که فاصله بين او و آنان و پدر مضطربش هجده روز بيشتر نبود.
آن گاه امام صادق فرمود: آنان از او، قبل از شناخت بهره مي بردند، ولي بعد از شناخت بهره بيشتر گرفتند. آيا خداوند قادر نيست اين گونه با ذخيره خود در روي زمين عمل کند؟ … أَن يَکُونَ صَاحِبُکُمُ المَظلُومُ، المَجحُودُ حَقُّهُ صَاحِبَ هَذَا الأَمرِ يَتَرَدَّدُ بَينَهُم وَ يَمشِي فِي أَسوَاقهِم وَ يَطَأُ فُرُشَهُم وَ لا يَعرِفُونَهُ حَتَّي يَأذنَ اللهُ لَهُ أَن يُعَرِّفَهُم نَفسَهُ.. ؛همانا صاحب شما ستمديده و مظلوم و حق او انکار گرديده است، صاحب اين امر در ميان آن ها راه مي رود. در بازارهايشان رفت و آمد مي کند. روي فرش هايشان گام بر مي دارد، ولي او را نمي شناسد؛ مگر خداوند به او اجازه دهدکه خودش را معرفي کند. (8)
در روايتي ديگر از امير مؤمنان (عليه السلام) نقل شده است که فرمود:
فَوَ رَبِّ عَلِيٍّ إِنَّ حُجَّتَهَا عَلَيهَا قَائِمَةٌ، مَاشِيَةٌ فِي طُرُقَاتِهَا دَاخِلَةٌ فِي دُورِهَا وَ قُصُورِهَا، جَوَّالةٌ فِي شَرقِ الأَرضِ وَ غَربِهَا، يَسمَعُ الکَلامَ وَ يُسَلِّمُ عَلَي الجَمَاعَةِ، يَرَي وَ لا يُرَي إِلَي يَومِ الوَقتِ وَ الوَعدِ وَ نِدَاءِ المُنَادِي مِنَ السَّمَاءِ ذَلِکَ يَومُ سُرُورِ وُلِد عَلِيٍّ وَ شِيعَةِ عَلِيٍّ (عليه السلام)؛ سوگند به خداي علي! حجت خدا در ميان آن ها است. در کوچه و بازار آن ها گام بر مي دارد و بر خانه هاي آن ها وارد مي شود و در شرق و غرب جهان به سياحت مي پردازد و گفته هاي مردم را مي شنود و بر اجتماعات آنان داخل مي گردد. به آنان سلام مي دهد. او مردمان را مي بيند و لکن از ديده ها تا زمان ظهور و فرجش ناپيدا است و هنگامي که وعده الهي فرا رسد و نداي روح بخش آسماني شنيده شود، آن زمان، روز شادي فرزندان علي [بن ابي طالب (عليه اسلام)] و شيعيان آن حضرت فرا رسيد. (9)
ادامه دارد…
پينوشتها:
1. شيخ طوسي، الغيبة، ص 290 و شيخ صدوق، کمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص 239، باب ذکر التوقيعات الواردة عن القائم (عليه السلام).
2. أنفال، آيه 33.
3. أنيباء، آيه 107.
4. الاحتجاج، ج 2، ص 495. (ذکر طرف ممّا خرج ايضاً عن صاحب الزمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)).
5. محمد بن جرير طبري، دلائل الامامة، ص 231، باب معرفة أنّ الله (تع) لا يخلي الأرض.
6. بحارالانوار، ج 97، ص 287.
7. کافي (الروضة)، ج 8، ص 76 – 77، ح 30 و بحارالانوار، ج 46، ص 361، ح 3.
8. نعماني، کتاب الغيبة، ص 164.
9. بحارالانوار، ج 28، ص 70.
منبع مقاله :
زماني، احمد؛ (1393)، انديشه انتظار (شناخت امام عصر(عج) و چگونگي حکومت جهاني صالحان)، قم: بوستان کتاب، چاپ پنجم