1.كتاب سلیمبن قیس هلال عامری كوفی (م 80 ه.ق) (1)
نویسندهی كتاب، رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) را درك كرده و هنگام رحلت آن حضرت، دوازده ساله بود. (2) وی پنج امام معصوم (امام علی، امام حسن، امام حسین، امام سجاد و امام باقر (علیهم السلام) ) را نیز درك كرد. كتاب وی، نخستین كتاب حدیثی موجود شیعه است و در آن، دستكم چهار حدیث، دربارهی امام مهدی (علیه السلام)، كه در آنها بر لقب «مهدی» نیز تصریح گردیده، ذكر شده است.
حدیث اول از رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) نقل شده است:
… و مِنّا-والذّی نفسی بیده-مهدیُّ هذهِ الأمّة… (3)؛
قسم به كسی كه جانم در دست اوست، مهدی امت از ماست…
حدیث دوم از امام علی (علیه السلام) روایت شده است كه آن حضرت از رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) این چنین نقل میكند:
… مهدی این امت… قسم به خدا تمام كسانی كه با وی بین ركن و مقام بیعت میكنند را میشناسم. (4)
حدیث سوم از امام باقر (علیه السلام) نقل شده كه فرمود:
امت رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) همیشه در اختلاف هستند تا مهدی (علیه السلام) ظهور كند. (5)
حدیث چهارم از رسول خداست كه فرمود:
ما فرزندان عبدالمطلب بزرگان اهل بهشت هستیم؛ من، علی، جعفر، حسن، حسین، فاطمه و مهدی. (6)
جالب اینكه عین همین حدیث (چهارمی) با اندك اختلافی در كتابهای حدیثی اهل سنت، از جمله سنن ابنماجه ذكر شده است. (7)
2. محاسن برقی احمدبنخالد برقی (م274 یا 280 ه.ق)
وی از بزرگان شیعه به شمار میآید و مدتی از دورهی امامت امام رضا (علیه السلام) و نیز دوران امامت امام جواد، امام هادی و امام عسكری (علیهم السلام) را درك كرد و نیز مدتی در عصر غیبت صغری حضور داشته است. كتابش نیز دارای اعتبار خوبی بوده به گونهای كه صدوق بر آن اعتماد كرد و آن را از كتابهای مرجع من لا یحضره الفقیه قرار داده است و نیز كلینی در كتاب كافی از كتاب وی فراوان نقل كرده است و مجلسی گفته است كه محاسن برقی از اصول معتبره میباشد كه كلینی و متأخران وی از آن حدیث نقل كردهاند. (8)
گرچه نویسنده در این كتاب، فصل و باب خاصی را به امام مهدی (علیه السلام) اختصاص نداده، ده حدیث را كه در آنها لقب «القائم» آمده و دربارهی امام مهدی (علیه السلام) است، نقل كرده و آنها را و در بابهای «ثواب الاعمال» (9)، «مانع الزكاة» (10)، «لزوم شناخت امام» (11) و «علل» (12) جای داده است.
مفاهیم این حدیثها گوناگوند؛ برخی به عدلگستری آن حضرت (13) و برخی دیگر به برخورد آن حضرت با مخالفانِ دستورهای الهی پرداخته (14) و برخی نیز فضیلت و ارزش همراهی با امام مهدی را ذكر كردهاند. (15)
3.بصائرالدرجات محمدبن الحسنبن فروخ الصفار القمی (م 290 ه.ق) (16)
كتابی است كه دربارهی فضایل و مقامات امامان (علیهم السلام) تألیف شد و از قدیمیترین كتابهای حدیثی شیعه به شمار میآید. با آن كه بسیاری از بزرگان شیعه بر آن اعتماد كردهاند، برخی نیز بر آن خرده گرفتهاند. (17)
این كتاب، در ده بخش تنظیم شده و در همهی آنها، فضایلی را برای همهی امامان ذكر كرده، ولی به صورت ویژه حدیثهای جداگانهای برای هریك از امامان ذكر نكرده است، و به همین سبب، برای امام مهدی (علیه السلام) نیز به صورت ویژه فصل مستقلی ندارد و در بخشهای پراكنده، حدیثهایی دربارهی ایشان آورده است.
دستكم، در 22 حدیث از حدیثهای این كتاب، به نوعی مسئلهی امام مهدی و قائم آل محمد (علیه السلام) مطرح شده كه در عمدهی این حدیثها بر همان تعبیر قائم آل محمد (علیه السلام) تكیه شده و در پارهای از موارد عنوان مهدی ذكر شده است.
مطالبی كه در این حدیثها مطرح شده عبارتند از: رفتار حضرت مهدی (علیه السلام)، شرایط خاص شیعیان در زمان ظهور آن حضرت، چگونگی ظهور او، و اینكه امام مهدی از اهل بیت رسول خداست و بالأخره شیوهی حكومتی او كه شباهت به حكومت داوود و سلیمان خواهد داشت.
4.تفسیر العیاشی محمدبن مسعود عیاشی (م حدود 320 ه.ق)
این تفسیر از برجستهترین تفاسیر كهن روایی شیعه به شمار میآید و جایگاه ویژهای در میان دانشمندان دارد و نویسندهی آن هم دارای مرتبهای خوب و عالی است. متأسّفانه حدود نصف این تفسیر مفقود شده و به دست ما نرسیده و اسناد مقدار باقی مانده نیز به وسیلهی برخی از نسخهنویسان حذف شده، ولی آنچه از این تفسیر موجود است، دربردارندهی مطالب ارزشمند است و تقریباً همهی مفسران شیعه به روایتهای آن استناد كردهاند. (18)
در این تفسیر 35 حدیث، دربارهی امام مهدی (علیه السلام) به شكلهای گوناگون نقل شده است. گفتنی است این حدیثها به صورت تأویل آیات بر امام مهدی (علیه السلام) منطبق شدهاند؛ چنانكه امام باقر (علیه السلام) در تفسیر آیهی 133 سورهی بقره فرمود: «جَرَت فی القائِم (علیه السلام) (19)؛ دربارهی قائم میباشد.» و نیز دربارهی آیهی 77 سورهی نساء فرمود: «أرادوا تأخیرَ ذلك إلی القائِم (علیه السلام) (20)؛ خواستند جنگیدن را تا ظهور امام به تأخیر بیندازند.»
شایان یادآوری است كه در برخی از این حدیثها به صورت مستقل مطالبی دربارهی امام مهدی (علیه السلام) بیان شده است: برای نمونه، دربارهی خراج زمین چنین آمده است:
و له ما أكل منها حتی یَظهر القائمُ من أهل بیتی بالسیف (21)؛
هر آنچه از زمین بهره میبرد برای اوست، تا زمانی كه قائم ما با شمشیر قیام میكند.
و یا در جایی دیگر در مورد علم امامان به تأویل قرآن، حدیثی را از امام علی (علیه السلام) نقل كرده كه میفرماید:
قسم به خداوند، مهدی امت رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) جهان را پر از عدل و داد خواهد كرد بعد از اینكه جهان پر از ظلم و جور میشود و ما می دانیم چه كسانی با او بین ركن و مقام بیعت میكنند. (22)
5.تفسیر القمی علیبن ابراهیم قمی (م قرن 4 ه.ق)
این تفسیر روایی نیز مانند تفسیر پیش مورد توجه عالمان بوده است، و هرچند دربارهی مؤلف و شیوهی تألیف و پارهای مباحث مربوط به محتوای كتاب، بحثهای گستردهای شده (23)، هنوز اصل كتاب به عنوان مرجع، مورد توجه است. در این كتاب، 34 حدیث دربارهی امام مهدی (علیه السلام) نقل شده كه بیشتر به صورت تأویل آیات بر امام مهدی (علیه السلام) تطبیق شده است؛ برای نمونه، در تفسیر آیهی 115 سورهی طه از امام باقر (علیه السلام) حدیثی نقل شده كه فرمود:
… و إنّما سُمّوا اولوالعزمِ؛ لأنّه عَهَد إلیهم فی محمّد و الأوصیاء من بعدِه و القائم… (علیهم السلام)(24)؛
اولوالعزم نامیده شدند، چون با آنان در مورد پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) و جانشینان وی و همین طور دربارهی قائم، عهد بست… .
و نیز در جای دیگر در تفسیر آیهی 39 سورهی حج از امام صادق (علیه السلام) چنین نقل شده است: «… هی للقائم (علیه السلام)؛ (25) این آیه دربارهی قائم (علیه السلام) میباشد.»
و در آیهی دیگرِ همین سوره، از امام باقر (علیه السلام) حدیثی را نقل كرده كه میفرماید:
این آیه برای آل محمد (صل الله علیه و آله و سلم)… و مهدی و اصحابش میباشد… (26).
و بالأخره در تفسیر آیهی مبارك:«أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ» (27) نقل شده است: «نَزَلت فی القائم من آل محمّد (صل الله علیه و آله و سلم)؛ [این آیه] دربارهی قائم آل محمد نازل شده است.» (28)
6.كافی ثقة الاسلام كلینی (م329 ه.ق)
این كتاب ارزشمند از منابع اساسی دربارهی شناخت امام مهدی (علیه السلام) است. بزرگی و مقام شامخ مؤلف كتاب، مورد اتفاق اهل نظر است و آنان، از وی به عظمت و نیكی یاد كردهاند؛ از جمله نجاشی در رجال (29)، شیخ در فهرست (30)و رجال (31) و محقق حلی در المعتبر. (32) همچنین كتاب كافی او نیز مورد ستایش فراوان واقع شده و بسیاری از دانشمندان شیعه بر آن اعتماد كردهاند؛ و به عنوان مهمترین اثر حدیثی شیعه كه به صورت جامع و مدوّن، تمام معارف نقلی را در دو حوزهی اصول و فروع جمعآوری كرده، شناخته شده است. (33)
شیخ مفید، كافی را چنین معرفی كرده است:
كافی از برجستهترین كتابهای شیعه و پرفایدهترین آنها میباشد. (34)
البته در اینكه آیا همهی حدیثهای آن اعتبار و حجّیت دارند یا نه؟ در میان صاحب نظران بحث های زیادی در گرفته كه در اینجا امكان پرداختن به آنها وجود ندارد. (35)
عمدهی حدیثهای مربوط به امام مهدی (علیه السلام)، در قسمت اصول كافی و به ویژه در «كتاب الحجّه» میباشد.
مؤلف، بیشترِ حدیثها را در بخش «فی الإشارة و النّص إلی صاحب الدار» ذكر كرده و در ادامهی همین باب، عنوانهای دیگری همانند «فی تسمیة من رآه (علیه السلام)، بابٌ فی النهی عن الاسم، باب نادر فی الغیبة و بابٌ فی كراهیّة التوقیت» ذكر كرده و در هر عنوان چند حدیث را آورده كه جمع این حدیثها به 66 میرسد. در جای دیگر از «كتاب الحجّه» در قسمت ابواب التاریخ در باب «مولد الصاحب» 31 حدیث را ثبت كرده است كه دربارهی ولادت امام مهدی (علیه السلام) و مباحثی دربارهی وی میباشد؛ ذكر این تعداد حدیث، آن هم در كتابی با این اعتبار بسیار بالا، قابل توجه است، به ویژه آنكه بسیاری از این حدیثها، اسناد خوب و معتبری دارند و بنابر آنچه مجلسی ذكر كرده از این تعداد، دستكم ده حدیث، یا صحیح و یا نزدیك به صحیح هستند. (36)
گفتنی است نه تنها این حدیثها در جلد اول كافی آمده است، بلكه در مجلدات دیگر، به ویژه جلد هشتم، كه روضهی كافی نام گرفته، حدود 65 حدیث دربارهی حدیث مهدی ذكر شده است.
7.اثبات الوصیّه علیبن الحسینبن علی الهذلی المسعودی (م 346 ه.ق)
وی صاحب تاریخ معروف مروج الذهب، و از دانشمندان و عالمان شیعی است و بدین مطلب بزرگانی همچون: علامه حلی، سید بن طاووس، ابنادریس حلی، مجلسی و صاحب روضات الجنات تصریح كردهاند. (37) گرچه نوشتههای او و به ویژه همین كتاب مورد بررسی، گواه بر این مطلب است. بنابراین، آنچه را كه ابنحجر عسقلانی در لسان المیزان گفته (كه او شیعی معتزلی است) (38) به جا نیست؛ زیرا هم آثار او و هم شهادت و گواهی عالمان شیعی، بیانگر شیعی بودن اوست.
مؤلف، در بخش اول به اثبات وصیت در دورههای پیش از رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) در میان ادیان سابق و در بخش دوم به بررسی زندگی رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) و جانشینی امامان دوازدهگانه پس از آن حضرت پرداخته است و در قسمت پایانی این بخش، عبارتی را با این عنوان ذكر كرده است: «قیام صاحبالزمان و هو الخَلَفُ الزكیُّ، بقیّةُالله فی أرضِه، و حجّتُه علی خلقِه». وی در این قسمت، 49 حدیث را از رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم (علیهم السلام) دربارهی امام مهدی (علیه السلام) آورده است. مضمونهای گوناگونی در این حدیثها آمده كه برخی از آنها عبارتند از: مادر حضرت مهدی (علیه السلام) چه كسی است؟ ولادت حضرت مهدی چگونه بود؟ دوران كودكی و خردسالی آن حضرت چگونه سپری شد؟ چه آیاتی بر آن حضرت تطبیق شدهاند و شرایط اجتماعی عصر غیبت و ویژگی آن عصر چیست؟
8.اختیار معرفة الرجال كَشّی (م حدود 350 ه.ق)
این كتاب كه از اصول اولیه و اساسی رجال شیعه است. مؤلف در شرح حال راویان، به بیان حدیثها روی آورده و اغلب بدون هیچ توضیحی روایات را نقل كرده است كه مجموع آنها به 1152 حدیث میرسد.
پانزده روایت دربارهی امام مهدی (علیه السلام) نقل كرده؛ حدیثهایی كه مكاتبات با آن حضرت و تكذیب فرقههای منحرف در مهدویت و ویژگیهای امام (علیه السلام) در آنها منعكس شده است. (39)
9. عیون اخبارالرضا شیخ صدوق (م381 ه.ق)
مؤلف در این اثر روایتهایی كه مربوط به امام رضا (علیه السلام) و آنچه از آن حضرت روایت شده را گردآوری كرده است، و آن را به كتابخانهی اسماعیل بن عباد، وزیر وقت هدیه كرده است، و این پاسخی بوده به اشعاری كه وزیر در مدح و ستایش حضرت رضا (علیه السلام) سروده و آن را برای شیخ صدوق ارسال كرده بود. (40)
در این اثر حدیثی، بیش از بیست روایت دربارهی امام مهدی (علیه السلام) نقل شده كه در برخی موارد به صورت ویژه برای آن حضرت ذكر شدهاند؛ و در این حدیثها، مانند بسیاری از حدیثهای شیعه، ضرورت و حتمی بودن ظهور امام، نسب ایشان، نام و كنیهی حضرت، یاران و نشانههای ظهور، و روش و سیرهی حكومتی كه ایشان به اجرا خواهند گذاشت، مطرح شده است. (41)
10.علل الشرائع شیخ صدوق (م 381 ه.ق)
این كتاب برای شناخت علت و فلسفهی برخی از احكام و نیز دلیل وقوع پارهای از حوادث نگاشته شده است. در این كتاب، مانند برخی دیگر از كتابهای حدیثی، به صورت ویژه به موضوع مهدویت پرداخته نشده است، ولی دستكم 22 روایت دربارهی امام مهدی (علیه السلام) نقل شده است كه بیشتر آنها در جلد دوم این كتاب آمده است. (42)
11. امالی شیخ صدوق (م381 ه.ق)
امالی، جمع املاء است و شیوهی تدوین چنین كتابهایی به این صورت بوده كه یكی از دانشمندان، مطالبی را میگفته و دیگران مینوشتند.
امالی صدوق نیز محصول 97 سخنرانی وی در شهر مقدس مشهد است، كه شاگردانش آنها را گردآوری كرده و در مجموعهای با نام امالی صدوق منتشر كردهاند.
در این اثر، موضوعات گوناگونی مورد بحث قرار گرفته كه بیشتر آنها اخلاقی، تاریخی و نقل فضیلتهای خاندان پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) است.
در این كتاب، حدود سیزده حدیث از امامان معصوم (علیه السلام) دربارهی امام مهدی (علیه السلام) نقل شده است كه در آنها به زوایای مختلف مرتبط با آن حضرت پرداخته شده است. (43)
12. خصال صدوق (م 381 ه.ق)
این اثر از دیگر آثار محدّث خبیر، صدوق است. مؤلف براساس اعداد یك تا هزار آن را تنظیم كرده و دارای حدیثهای خوبِ اخلاقی و عقیدتی است كه در مجموع 1255 حدیث را در 26 باب در خود جای داده است. مصنف، در بیان انگیزهی تألیف این كتاب مینویسد:
با تحقیق در تألیفات مشایخ و علمای بزرگ گذشته، دریافتم كه آنان در بخشهای مختلف علوم، كتابهایی انگاشتهاند، اما دربارهی رابطهی میان اعداد و صفات پسندیده و ناپسند، چیزی نگاشته نشده است. (44)
در این اثرِ حدیثی، هفده حدیث دربارهی امام مهدی (علیه السلام) ذكر شده است كه در آنها سیرهی حكومتی امام، نشانههای ظهور، حضور عیسی (علیه السلام) به هنگام ظهور، توانمندی یاران حضرت، قضاوت امام و بركات زمین و آسمان در آن عصر، مورد بحث قرار گرفته است. (45)
13.الارشاد شیخ مفید (م 413 ه.ق)
شیخ مفید، كه آوازه و شهرت علمی او در عالم اسلام فراگیر است، در این كتاب ماندگار، كه اثری تاریخی-حدیثی در معرفی رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم (علیهم السلام) است، آخرین بخش را به اخبار مربوط به امام زمان (علیه السلام) اختصاص داده و 88 حدیث را دربارهی آن حضرت ذكر كرده است. (46)
در یك فصل، به بررسی امامت بعد از امام عسكری (علیه السلام) پرداخته، آنگاه به بیان دلیلهایی برای امامت امام مهدی (علیه السلام) و اخباری كه از امامان معصوم (علیهم السلام) در این باره نقل شده پرداخته است؛ سپس اخباری را كه دلالت بر دیده شدن آن حضرت در كودكی دارد آورده، و آنگاه حدیثهای معجزات آن حضرت را ذكر كرده و بعد نشانههای ظهور و مدت حكومت و روش و سیرهی ایشان را بیان كرده است.
شیخ مفید در این بخش از كتاب، به ذكر اخبار و دستهبندی آنها بسنده كرده و شرح و بسط و توضیحاتی دربارهی آنها نداده، و با توجه به شخصیت مورد توجه شیخمفید و اهمیتی كه دیدگاههای وی دارد، ثبت و ضبط این تعداد حدیث دربارهی امام مهدی (علیه السلام) به دست ایشان، بسیار مغتنم و ارزشمند است.
14. دلائل الإمامه ابیجعفر محمدبن جریر بن رستم الطبری الآملی (قرن پنجم)
مؤلفِ كتاب-كه طبق نظر آقابزرگ (47)، معاصر شیخ طوسی و نجاشی بوده-این اثر را كه گاهی به نام دلائل الأئمه و گاهی الدلائل (48) خوانده شده است، در معرفی حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) و امامان معصوم (علیهم السلام) و بررسی زندگانی آن بزرگواران و نیز بیان سخنان و گفتههای آنان، نگاشته است. وی بخش قابل توجهی از آن را به ثبت روایتهای مرتبط با امام مهدی (علیه السلام) (49) اختصاص داده و در آنها، موضوعات گوناگون مربوط به آن حضرت را مطرح كرده است؛ مانند ولادت آن حضرت، معجزات وی، اخبار كلی وارد شده از رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) دربارهی اصل وعده به ظهور موعود، ویژگیهای مادر آن حضرت و نیز نسب ایشان.
مؤلف، در این بخش از كتاب، بیش از صد حدیث ذكر كرده كه میتواند كتابی مرجع برای شناخت و آگاهی در مورد امام مهدی (علیه السلام)، مورد استفاده قرار گیرد.
15.روضة الواعظین فتّال نیشابوری (م508 ه.ق)
این كتاب كه در اصول عقاید، آداب و زندگینامه و فضایل معصومان (علیهم السلام) تدوین شده، در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم به دست یكی از نویسندگان شیعه به سامان رسیده و در اصل، پاسخی بوده به نیازهای موجود جامعهی آن روز كه مؤلف، این نیازها را چنین بیان داشته است:
در اوایل جوانی، مجالسی برای من پیش میآمد كه مردم سؤالاتی در موضوعات مختلف میپرسیدند و من جواب میدادم تا این كه از من در موعظه و زهد و آداب… مطلب خواستند و پس از مراجعه به كتب اصحاب، كتاب جامعی كه همهی آنها را دربر داشته باشد نیافتم. بنابراین، تصمیم گرفتم كتابی بنویسم كه آیات و روایات را دربر داشته و موضوعات فوق را توضیح داده و تبیین كند. (50)
شیوهی مصنف این است كه در هر بخش، ابتدا آیات قرآن را در آن موضوع میآورد، سپس روایات پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار (علیهم السلام) را ضمیمه میكند.
وی به استناد این كه روایات ذكر شده در كتابهای معروف آمده، اسناد آنها را ذكر نكرده است. جزء اول این كتاب شامل بحثهای عقلی، معرفتشناسی، اصول دین و زندگی پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) و ائمهی معصوم (علیهم السلام) و جزء دوم، با حدیثهایی در مورد امام عصر (علیه السلام) آغاز شده، و در این قسمت، دستكم، چهل حدیث را به امام مهدی (علیه السلام) اختصاص داده است كه در آنها از مباحثی مانند ولادت ایشان، عدالت گستری حضرت، دیده نشدن امام، فتوحات وی، جریان جعفر، عموی حضرت، دین در عصر ظهور و نعمتهای آن دوران، سخن به میان آمده است. (51)
16.الخرائج و الجرائح قطب الدین راوندی (م 573 ه.ق)
این كتاب از جامعترین و بهترین آثار دربارهی معجزات پیامبر و ائمه (علیهم السلام) است كه در قرن ششم تدوین شده است؛ نویسنده، انگیزه تألیف كتاب را چنین بیان داشته است:
معجزاتی كه به دست آنان (پیامبر و ائمه (علیهم السلام)) انجام شده مؤید صحت ادعایشان است، و درستی كلامشان را تأیید میكند. (52)
این كتاب شامل یك مقدمه و پانزده باب است كه سیزده باب در معجزات پیامبر و ائمه (علیهم السلام) و یك باب در بیان دلایل صحت ادعای آنان است و باب دیگر دربارهی دلایل قرآنی بر امامت دوازده امام میباشد.
مؤلف، جلد یكمِ بابِ سیزدهم را به بیان معجزات امام مهدی (علیه السلام) اختصاص داده و در آنجا حدیثهای مختلفی را دربارهی ایشان ذكر كرده (53) و در جلد دوم در مجموع، پنجاه حدیث و در جلد سوم، 68 حدیث دربارهی آن حضرت آورده است.
17.كشف الغمّة فی معرفة الائمه: علی بن عیسیبن ابیالفتح الاربلی (م 693ه.ق)
این كتاب، كه دربارهی رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) و امامان (علیهم السلام) و بیان فضایل و مناقب آنان است، در نوع خود از كتابهای جامع و ارزنده است. مؤلف، در این مجموعه كه اكنون در سه مجلد به چاپ رسیده-كه البته با تحقیق گستردهای كه روی آن انجام شده و آمادهی چاپ شده به مجلدات بیشتری خواهد رسید (54)-بیشتر با تكیه به حدیثهایی به معرفی امامان اهل بیت (علیهم السلام) پرداخته است، و همانگونه كه خود نویسنده نیز گفته، خبرهای یاد شده در این كتاب، به صورت مرسل است (55)، و تنها، به یادكرد از آخرین راوی حدیث بسنده شده است.
نویسنده در آخرین بخش از جلد سوم این كتاب، كه از صفحهی 233 آغاز و تا پایان ادامه دارد، صدها حدیث و روایت را دربارهی امام مهدی (علیه السلام) ذكر كرده است.
نكتهی قابل توجه اینكه، وی پس از شرح كوتاهی-دو صفحه ای-از زندگانی امام مهدی (علیه السلام)، به ذكر حدیثهای صحیح دربارهی آن حضرت پرداخته، كه برخی از آنها از قول بزرگان اهل سنت از جمله ابوداوود، ترمذی و ثعلبی میباشد (56)، و پس از این، به بیان اخباری كه بیان كنندهی معجزات و نیز دلایل امامت آن حضرت میباشد، پرداخته و بعد هم روایتهای نشانهی ظهور امام مهدی (علیه السلام) را آورده و نیز دربارهی روش و سیرهی حكومتی و مدت حكومت وی، روایتهایی را ذكر كرده است.
محقق اربلی در همین قسمت از كتاب، تمام چهل حدیثی كه ابونعیم در مورد امام مهدی (علیه السلام) روایت كرده را با همان ترتیب وی آورده است با این تفاوت كه تنها آخرین راوی را ذكر كرده و بقیهی سند را حذف نموده است. (57)
پینوشتها:
1.وی در گذشته به سال 80 ه.ق است و پنج امام معصوم را درك كرده و از یاران آنان شمرده شده است. برقی وی را از اولیای اصحاب علی (علیه السلام) دانسته است (رجال، تحقیق قیومی اصفهانی، ص 34)، و نیز او را از اصحاب امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) (همان، ص 43) و اصحاب امام سجاد (علیه السلام) (همان، ص 45) و اصحاب امام باقر (علیه السلام) (همان، ص 49) دانسته است.
شیخ طوسی نیز وی را از اصحاب این پنج بزرگوار دانسته است (رجال، تحقیق قیومی اصفهانی، ص66، 94، 101، 114 و 136). در عظمت و بزرگی شخصیت سلیم مطالب زیادی ذكر شده و همین طور دربارهی كتاب وی و اعتمادی كه بسیاری از عالمان شیعه بر آن داشتهاند. البته باید گفت: آرا و انظار گوناگونی دربارهی كتاب سلیم وجود دارد كه شاید متقنترین دیدگاه از آنِ شیخ مفید باشد كه نه یك سره آن را تأیید كرده و نه یك سره آن را رد؛ بلكه معتقد است كه برخی حدیثها بر آن افزوده شده و باید در عمل به آنها دقت نظر به كار گرفته شود (به نقل از: خوئی، معجم رجال الحدیث، ج8، ص 219). برای آگاهی بیشتر در این باره، رك: انصاری زنجانی، دراساتٌ حول الكتاب و المؤلف؛ خوئی، معجم رجال الحدیث، ج8، داوری، شرح حال سلیم بن قیس و اصول علم الرجال، ص 278-281.
2.انصاری، مقدمهی كتاب سلیم بن قیس، ج1، ص43.
3.سلیم بن قیس، كتاب سلیم،ص 71.
4.همان، ص 107.
5.همان، ص 111.
6.همان، ص 245.
7.ابنماجه، سنن، ح4087.
8.بحارالانوار، ج1، ص 27.
9.برقی، محاسن، ج1، ص 134، ح117.
10.همان،ص 169، ح36.
11.همان، ص 254، ح86 و ص277، ح147.
12.همان، ج2، ص 39، ح55.
13.همان، ج1، ص 134، ح117.
14.همان، ج1، ص 169، ح36.
15.همان، ج1، ص 278، ح151.
16.دربارهی شخصیت مؤلف، سخنان صریحی از بزرگان رجالی شیعه نقل شده است؛ از جمله نجاشی دربارهی او گفته است: «كان وجهاً فی أصحابنا القمیین، ثقة، عظیم القدر، راجحاً، قلیل السقط فی الروایة»، (نجاشی، رجال، ص 354).
17.بسیاری از بزرگان شیعه از جمله مجلسی و حر عاملی بر این كتاب اعتماد كردهاند. بصائرالدرجات، ص5 (مقدمه). فقط مامقانی در تنقیح المقال مطلبی را از وحید بهبهانی و ایشان هم از جدش مجلسی نقل كرده كه وی چنین برداشت كرده كه ابنالولید حدیثهای بصائرالدرجات را نقل نكرده است. چون چنین پنداشته كه این حدیثها، مشتمل بر غلو میباشند. مامقانی میگوید: «حق آن است كه آنچه در بصائرالدرجات وجود دارد، پایینتر از مقام و مرتبهی امامان (علیهم السلام) است». (مامقانی، تنقیح المقال، ج3، نجف اشرف، ص 103).
18.برای آگاهی بیشتر دربارهی این تفسیر روایی، می توان به مقدمهی عالمانهی مؤسسهی بعثت بر چاپ جدید این تفسیر مراجعه كرد كه هم در شناساندن مؤلف و نیز جایگاه علمی كتاب، كار ارزشمندی را انجام دادهاند، اكنون این تفسیر با مقدمه و الحاقی كه برای آن تنظیم شده در سه مجلد به چاپ رسیده است.
19.عیاشی، تفسیر عیاشی، ج1، ص 80، ح102.
20.همان، ج1،ص 285، ح196.
21.همان، ص 28، ح66.
22.همان، ص 27، ح2.
23.در این باره، رك: داوری، اصول علم الرجال بین النظریة و التطبیق، ص 163-180.
24.علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج2، ص 65.
25.همان، ص 84.
26.همان، ص 87.
27.نمل ( 27 آیهی 62).
28.علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج2، ص 130.
29.نجاشی، رجال، ص 377.
30.طوسی، الفهرست، ص 210.
31.همو، رجال، ص 495.
32.حلی، المعتبر فی شرح المختصر، ج1، ص 33.
33.المعجم المفهرس لألفاظ أحادیث بحارالانوار، ج1، ص 63.
34.محمد بن محمد بن نعمان، تصحیح الاعتقاد، ص 70.
35.داوری، اصول علم الرجال بین النظریّة و التطبیق، ص 31-115 و المعجم المفهرس لألفاظ بحارالانوار، ج1، ص 64-65.
36.مجلسی، مرآة العقول، ج6، ص 170-203.
37.ر.ك:مسعودی، اثبات الوصیّه، ص 8 (مقدمه).
38.عسقلانی، لسان المیزان، تحقیق مرعشلی، ج21.
39.كشی، اختیار معرفة الرجال، از جمله در حدیثهای 221، 390، 751، 801، 884 و 1906.
40.صدوق، عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، ج1، ص 2.
41.همان، از جمله در صفحهی 46، 52، 57-59، 64-65، 68، 262، 273، 299 و ج2، ص 36، 59، 66، 131 و 200.
42.صدوق، علل الشرائع، ج1 و 2، برای نمونه ج1، ص 5، 147، 149، 160-161، 195 و 210.
43.صدوق، امالی، مثلاً در صفحهی 31، ح3 و ص97، ح9 و ص 157، ح261 و ص 189، ح8 و ص 267، ح1، ص 181.
44.صدوق، خصال، ج1،ص 1.
45.همان، ج1، ص 169، 303 و 320 و ج2، ص 541.
46.مفید، الارشاد، ص 345-388.
47.آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج8، ص 241.
48.همان، ص 244.
49.طبری، دلائل الإمامه، ص 224-322.
50.فتّال نیشابوری، روضة الواعظین، ص2.
51.همان، ص 102، 212، 219، 249، 260 و 262.
52.راوندی، الخراج و الجرائح، ج1، ص 18.
53.همان، از ص 455-484.
54.هنگام نوشتن این قسمت، آگاه شدم كه این كتاب ارزشمند، به دست یكی از فاضلان مركز احیاء فرهنگ اسلامی به شكل زیبا و گستردهای مورد تحقیق و تصحیح قرار گرفته و اكنون به دست چاپ سپرده شد.
55.نویسنده در مقدمهی كتاب، دلیل نیاوردن اسناد را چنین ذكر كرده است: «… و حذفتُ الأسانیدُ واكتفیتُ بذكر من یرویها من الأعیان تفادیاً من طول الكتاب بحدّثنا فلان عن فلان…»؛ (كشف الغمّة فی معرفة الائمه، ج1، ص 6).
56.اربلی، كشف الغمّة، ج3، ص 234.
57.همان، ص 267-291.
منبع مقاله :
اكبرنژاد، مهدی؛ (1386)، بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهل سنت، قم: مؤسسه بوستان كتاب(مركز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، سوم 1388