1-غیبت نعمانی محمدبن ابراهیم النعمانی (قرن چهارم ه.ق)
نویسنده، از محدّثان شیعی است. وی در اوایل قرن چهارم هجری میزیست و معروف به ابوزینب بود. نزد كلینی دانش حدیث را فراگرفت و كاتب استاد خود شد و از همین رو لقب كاتب گرفت.
اگر نگوییم بهترین كتاب، به یقین از بهترین كتابها در زمینهی حدیثهای مرتبط با امام مهدی (علیه السلام) است؛ همه حدیثهای آن، دارای سند بوده و نوع اسناد هم، كوتاه و در بسیاری از موارد، خوب و مورد قبول است.
گفتنی است كتابهای حدیثی دیگری، ویژهی غیبت نوشته شده، ولی اتقان و استحكامی كه در این حدیثها وجود دارد و محتوای خوبِ كتاب، آن را از بقیهی آنها ممتاز كرده است.
نویسنده، علت تألیف كتاب را در مقدمهای ارزشمند و نسبتاً طولانی چنین بیان داشته است:
اما بعد، گروههایی را میبینیم كه به مذهب شیعه منسوب و به پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) وابستهاند و به امامت اعتقاد دارند… اینان دچار تفرقه و چند دستگی در مذهب شدهاند … و به جز اندكی، بقیهی آنان در مورد امام زمان خود، ولی امر و حجت پروردگارشان… به خاطر گرفتاری كه به واسطهی غیبت ایجاد شده، به شك افتادهاند در حالی كه خداوند او را به علم خود برگزیده است… پس خواستم به وسیلهی ذكر روایاتی كه از امامان معصوم (علیهم السلام) دربارهی غیبت آمده به خداوند تقرب بجویم… .(1)
كتاب در 26 باب مرتب شده و از باب نهم تا آخر، به مباحث مختلفی در خصوص امام مهدی (علیه السلام) پرداخته و هر فصل، روایتهای متناسب را به تفصیل ذكر كرده است. در ابتدا، حدیثهای مربوط به غیبت و سختیها و مشقات دورهی غیبت و نابهسامانیهای آن دوره را آورده و آنگاه، حدیثهایی دربارهی ویژگیهای حضرت، مانند رفتار آن حضرت، نام مادر وی، آیات نازل شده دربارهی او را ذكر كرده است و بعد، حدیثهای نشانههای ظهور و نابهسامانیهای پیش از آن زمان، خروج سفیانی، وضعیت شیعه هنگام ظهور امام مهدی (علیه السلام)، سن حضرت در زمان ظهور و نیز مدت حكومت او و دیگر موضوعات مرتبط را، ذكر كرده است.
مجموع حدیثهایی كه وی گردآوری كرده 476 حدیث است. نكتهی قابل تأملی كه در این كتاب وجود دارد این است كه، نویسنده، اخبار و نقلهایی را كه حاوی ملاقات با امام مهدی (علیه السلام) در عصر غیبت است، ذكر نكرده كه اینگونه حدیثها، در كتابهای حدیثی دیگر همچون: كمال الدین صدوق و غیبت شیخ طوسی فراوان ذكر شده است.
اخیراً سلسله مقالات تحقیقی در بررسی منابع نعمانی در كتاب غیبت، از سوی محمدجواد زنجانی در مجلهی انتظار، وابسته به بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (علیه السلام) به چاپ رسیده كه در نوع خود بسیار ارزنده و قابل استفاده میباشد. (2)
2.كمال الدین و تمام النعمه محمدبن علیبن الحسینبن بابویه قمی صدوق (م381ه.ق)
كتابی كه به صورت ویژه، حدیثهای مربوط به غیبت امام مهدی (علیه السلام) را ذكر كرده، از معدود كتابهای مرجع و عمده در حوزهی مباحث مهدویت به شمار میآید و كمتر نوشتهای را بعد از آن میتوان دید كه به گونهای از این مجموعه بهره نبرده باشد.
صدوق در مقدمهی كتاب، انگیزهی تألیف را چنین ذكر كرده است:
… چون آرزوی زیارت علیبن موسی الرضا (علیه السلام) برآورده شد به نیشابور برگشتم و در آنجا اقامت گزیدم و دیدم بیشتر شیعیانی كه به نزد من آمد و شد میكنند، در امر غیبت حیرانند و دربارهی امام قائم (علیه السلام) شبهه دارند و از راه درست منحرف گشته و به رأی و قیاس روی آورده اند… تا این كه در بخارا یكی از اهل فضل و علم و شرف كه از دانشمندان قم بود، بر ما وارد شد… و از من درخواست كرد در این موضوع (غیبت) كتابی برایش تألیف كنم من نیز درخواست او را پذیرفته و به او وعده دادم كه هرگاه خداوند وسایل مراجعتم را به وطن فراهم كرد به گردآوری آنچه خواسته است، اقدام كنم.
در این میان، شبی در اندیشهی خانواده و فرزندان و برادران بودم، كه ناگاه خواب بر من غلبه كرد و در عالم خواب، گویی در مكه هستم و به گرد بیت الله الحرام طواف میكنم و در شوط هفتم طواف، به حجرالاسود رسیدم، آن را استلام كرده و بوسیدم و این دعا را میخواندم… آنگاه مولایمان صاحبالزمان را دیدم كه بر در خانهی كعبه ایستاده و من با دلی مشغول، و حالی پریشان به ایشان نزدیك شدم… بر او سلام كردم و او پاسخم داد. سپس فرمود: چرا در باب غیبت، كتابی تألیف نمیكنی تا اندوهت زایل شود؟ عرض كردم: یابن رسولالله! پیشتر دربارهی غیبت رسالههایی تألیف كردهام، فرمود: نه به آن طریق، اكنون تو را امر میكنم كه دربارهی غیبت كتابی تألیف كنی و غیبت انبیا را در آن باز گویی… .(3)
كمال الدین كه آن را اكمال الدین نیز گویند به دو بخش اصلی تقسیم شده است؛ در بخش اول، مؤلف به مباحث كلی و حدیثهای جامعی دربارهی غیبت در امتهای پیشین پرداخته و این كه موضوع غیبت، امری تازه نیست، بلكه غیبت، دارای سابقهای طولانی در گذشته بوده است. وی برای اثبات شباهت ملتها در این باره، دلایل و مطالب زیادی را ذكر كرده و پس از یادكرد از جنبههای این مشابهت، به بیان اشكالهای وارد شده و پاسخ به آنها پرداخته و ادعای فرقههای دیگر اسلامی و به ویژه فرقههای شیعی را كه معتقدند: غیبت برای غیر امام مهدی (علیه السلام) است، رد كرده است؛ از جمله ادعای غیبت محمد بن الحنفیه (4)، امام صادق (5)، امام كاظم (6) و امام عسكری (علیهم السلام) (7)، كه گروههایی از شیعیان در مقاطعی، چنین اعتقادی را داشتهاند. صدوق پس از بیان دیدگاه این گروهها، با ذكر حدیثهایی، این ادعاها را مردود دانسته و آنگاه به پارهای از اشكالهای غیبت امام مهدی (علیه السلام) پرداخته و بدانها پاسخ گفته است.
در ادامهی همین بخش، حدیثهایی در مورد غیبت انبیای گذشته ذكر كرده و از غیبت ادریس آغاز و با مسئله غیبت صالح، ابراهیم، یوسف و موسی (علیهم السلام) موضوع را دنبال كرده و آنگاه روایتهایی را كه بر غیبت امام مهدی (علیه السلام) دلالت دارند، ذكر كرده است.
بخش دوم را نیز با روایتهایی دربارهی غیبت قائم (علیه السلام) آغاز كرده و به مباحثی دربارهی امامت آن حضرت، ولادت او، دلایل غیبت، افرادی كه وی را دیدهاند، توقیعات صادر شده از سوی ایشان، مسئلهی انتظار فرج و نشانههای ظهور پرداخته و در هر قسمت حدیثهایی را ذكر كرده است.
مجموع روایتهایی كه مؤلف در این اثر ارزشمند گردآوری كرده است به جز آنچه را كه در مباحث مقدماتی و در لابهلای بحثها به تناسب ذكر كرده، بالغ بر 592 حدیث است.
3. كتاب الغیبة محمدبن حسن طوسی (م 460 ه.ق)
این كتاب، از جملهی سه كتاب اصلی شیعه در موضوع مهدویت است. آقابزرگ تهرانی در مقدمهای كه بر این كتاب نوشته، چنین میگوید:
كتاب غیبت شیخ طوسی از كتابهای كهنی است كه بر كتابهای دیگر امتیاز دارد؛ چون دربر دارندهی محكمترین دلایل و برهانهای عقلی و نقلی بر وجود امام دوازدهم صاحب الزمان (علیه السلام) میباشد و در مورد غیبت او، و سپس ظهور آن حضرت در آخرالزمان، مطالبی را ذكر كرده است. (8)
دو ویژگی اساسی این كتاب، كه در كتابهای دیگر یا وجود ندارد و یا نمودش كم است، عبارتند از:
1.اخبار مخالف با عقیدهی معروف شیعه را كه گویای مطالبی غیر از معتقدات شیعهی دوازده امامی میباشد، یادآور شده و به بحث و تحلیل آنها پرداخته است و با دلایل و استدلالهای مستند، آنها را مردود دانسته است. (9)
2.اعتقادات بسیاری از فرقههای شیعه در مورد امام زمان (علیه السلام) را ذكر كرده و به نقد و رد آنها پرداخته است، و هرچند مرحوم صدوق نیز تا اندازهای به این امر مهم مبادرت ورزیده، ولی به گستردگی كار شیخ طوسی نیست.
همانگونه كه شیخ طوسی در مقدمهی كتاب تصریح كرده، تصنیف كتاب الغیبه همانند كتاب كمال الدین صدوق، بنابر درخواست برخی از شیعیان آن زمان بوده است:
اما بعد، درخواست مكتوب شیخ جلیل (10) را پذیرفته و مطالبی در مورد غیبت صاحب الزمان (علیه السلام) و علت غیبت و طولانی بودن آن مینویسم… و با كمیِ وقت و دل مشغولی كه دارم، این خواسته را اجابت مینمایم… .(11)
صراحت این مقدمه، گویای مشكلات آن زمان و نیز پرسشهایی كه دربارهی امام زمان (علیه السلام) و غیبت ایشان مطرح بوده است، میباشد. همانگونه كه بسیاری از تألیفات اساسی شیعه مانند كافی، من لا یحضره الفقیه، تهذیب الاحكام و… در پاسخ به درخواستهای انجام شده، به سامان رسیده، این كتاب نیز درواقع برای پاسخگویی به پرسشهای زمان به رشتهی نوشته درآمد.
تمام این مجموعهی حدیثی، در هشت فصل تنظیم شده است؛ فصل یكم آن با عنوان «بحثی در غیبت» می باشد و آخرین فصل آن نیز تحت عنوان «ذكر بعضی از صفات و سیرت آن حضرت» است.
505 روایت در این اثر نفیس، گردآوری شده است.
پینوشتها:
1.نعمانی، الغیبه، ص 30-35.
2.این مجموعه مقالات، از شمارهی دوم این مجله كه در زمستان 1380 به چاپ رسیده تا شمارهی فعلی آنكه یازده و دوازده باشد به صورت منظم چاپ شده است.
3.صدوق، كمال الدین، ج1، ص 4-6
4.همان، ج1، ص 63، گروهی كه چنین اعتقادی داشتند، به كیسانیه معروف شدهاند و چنین میپنداشتند كه محمد بن الحنفیه نمرده و غایب است.
5.همان، ص 72، ناووسیه دربارهی امام صادق (علیه السلام) معتقدند: امامِ غایب، او میباشد.
6.همان، واقفیه دربارهی امام كاظم (علیه السلام) چنین باوری داشتند.
7.همان، ص77، گروهی كه از واقفیه بودند؛ چون اعتقاد به غیبت امام كاظم (علیه السلام) را غیر صحیح دیدند، دربارهی امام عسكری (علیه السلام) چنین پنداری را پیدا كردند و گفتند: وی غایب است و پس از مدتی باز خواهد گشت.
8.آقابزرگ طهرانی، مقدمهی كتاب الغیبه طوسی، ص 24.
9.همان، مثلاً از ص22 عقاید فرقه واقفیه را بررسی كرده و روایتهایی كه میتواند مؤید دیدگاه آنان باشد را مورد نقد و تحلیل قرار داده است.
10.مرحوم شیخ، از شخص خاصی اسمی به میان نیاورده و تنها با همین عنوان از درخواست كننده نام می برد.
11.طوسی، غیبت، ص 1-2.
منبع مقاله :
اكبرنژاد، مهدی؛ (1386)، بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهل سنت، قم: مؤسسه بوستان كتاب(مركز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، سوم 1388