شهید حمیدرضا اسداللهی 30 ساله و دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات عرب در دانشگاه تهران بود؛ او همچنین از فعالان و نخبگان حوزه بین الملل بود که ارتباط مؤثر و مستمری با نیروهای جهادی دیگر کشورها داشت. با خبر شهادت این شهید والامقام، مراسمی در کشورهای عراق و یمن و پاکستان برای بزرگداشت وی برگزار شده است. او که فعالیتهای فرهنگی مختلفی در کشورهای مسلمان منطقه داشت، از بانیان کنگره لقاءالحسین (ع) بود. در مراسم وداع با پیکر مطهر این شهید مدافع حرم، دوستان عرب زبان او از کشورهای عراق و لبنان نیز حضور داشتند. از این شهید والامقام دو فرزند پسر 4 ساله و دو ماهه به یادگار مانده است. بعد از شهادت این شهید والامقام دلنوشتههای مختلفی از دوستان، آشنایان و بستگان شهید نگاشته شده است. دو دلنوشته در مورد این شهید در ادامه میآید:
جایت خالیست تا بگویی که شهادت یک اتفاق نیست، شهادت حتی هدف هم نیست
دلنوشته خواهر همسر شهید:
این روزها مدام شما را مرور میکنم. تمام این هفت سالی که میهمان خانوادهٔ ما بودی. صحبتهایی که میکردیم. طرز فکر و سبک زندگی که داشتی. این روزها خواهرم را هم دوباره از نو میشناسم و دوباره وُ دوباره با خودم فکر میکنم جاماندن که شاخ و دم ندارد! این روزها که بسیاری از مردان، لبریز از شوق شهادت شدند و زنان سرریز از حسرتِ شهادتِ در معرکه، من مدام به مسیری که شما را به مقصود رساند میاندیشم. نمیشود که برای رسیدن به مقصد از مسیر غافل شد. نمیشود بدون طی طریق به مقصد رسید. اگر بتوانیم بدون چیدن و کنار هم گذاشتن حروف ش ه ی د واژهٔ شهید را به رشتهٔ تحریر درآوریم آن وقت میتوانیم بدون کنارهم گذاشتن حروف یک زندگی شهادتطلبانه و چیدن سبک زندگیاش به شهادت برسیم.
اما این روزها جایت خالیست مرد! جایت خالیست تا جوانترها را بنشانی، هیجانات و عواطفشان را مهار کنی، با همان قوهٔ استدلال و عقلانیتت برایشان بگویی که شهادت یک اتفاق نیست. شهادت حتی هدف نیست! شهادت یک سبک زندگیست؛ و البته که بهترین وسیلهٔ ایدهآل برای رسیدن به منزل جاودانی است. جایت خالیست تا برایشان یادآور شوی که همیشه آرزویت و تلاشت خدمت به ولیعصر ارواحنا فداه بود ولو که منجر به شهادت نشود و بگویی که تو فقط تلاش کردی درست نیت کنی، درست بندگی و زندگی کنی و درست خدمت کنی و از پسِ این همه درستی بود که خداوند هم، چنان مرگ درستی نصیبت کرد تا از دریچهٔ مرگ به زندگی جاویدان برسی.
میدانی برادر، این روزها که جوانترها التماس دعا وطلب شهادت دارند فقط در دلم برایشان عاقبت به خیری میطلبم؛ چرا که مقصود، خدمت به جامعهٔ اسلامی، مطلوبِ حضرت ولیعصر(عج) شدن و از این رهگذار به رضایت الهی رسیدن است ولاغیر. مابقی را هرچه حضرت دوست بخواهد گردن مینهیم. اگر توفیق شهادت را نصیبمان کند شاکریم و غیرِ آن را تسلیم، که هرچه از دوست رسد نیکوست… این روزها مدام مرورت میکنم برادر، و با خودم فکر میکنم جاماندن که شاخ و دم ندارد!
ای فرزند آدم! تو تمام که میشوی تازه شروع میشوی/مگر نه اینکه دنیا را غیرت نگاه داشته
دلنوشته دوست همسر شهید:
ای فرزند آدم….. تو را چه میشود ای فرزند آدم؟! تو را چه میشود که گاهی میشوی همان که زمین و آسمان برایش بنا شده. میشوی همو که خدا برای ملائک خدایش کرد و شد محل ابتلایشان. تو را چه میشود که از عزیز عزیزی بودن میشوی عزیز عزیزانی! تو را چه میشود ای فرزند آدم؟! آری فرزند آدم تو را به حق فرزند آدم مینامم که عالم به تو میبالد. تو را چه میشود ای فرزند آدم که ناگاه میبینیم که چه وسیع شدهای از خانه و محله و شهر و دیارت گذشتهای و دیگر برای همه ای. تو را چه میشود ای فرزند ادم که از قالب کلمات و جملات خارج شدهای و در هیچ قالبی نمیگنجی. تو را چه میشود ای فرزند آدم دیده و ندیدهات شناخته و نشناخته بناگاه در هجرانت ماتم زده میشود. تو را چه میشود ای فرزند آدم که بناگاه تمام میشوی؛ اما نه مثل تمام شدن این فرزند ناخلف آدم، نه؛ تو که تمام میشوی تازه شروع میشوی. شروع میشوی برای دوست داشتن شروع میشوی برای بیدار کردن شروع میشوی برای ماندن؛ ماندنی تمام نشدنی. تو را چه میشود ای فرزند آدم که بهای خونت خالقت میشود و شاهدت رسولانش. تو را چه میشود ای فرزند آدم که میشوی بهانه اشکهای دمادم. بهانه میشوی برای رفتن و ماندن. تو را چه میشود که رها میشوی از فرزندبودن، برادر بودن، همسر بودن، پدر بودن رها میشوی و میشوی غیرت. تمامت میشود غیرت. غیرت عالم . مگر نه اینکه دنیا را غیرت نگاه داشته غیرت خالق به مخلوقش . آری از همو گرفتی آنچه ما یا در طلبش نیستم یا لنگ لنگان استخاره کنان چاره میجوییم که میشود بدون تمام شدن بمانیم، تمام شویم یا نه. ای فرزند آدم ماندنت مبارک.
تقدیم به روح ماندگار شهیدحمیدرضااسداللهی
همسردوست عزیزم
منبع : تسنیم