نوشتن از روزهای خوشی که با دوستانشان داشتی سخت است. گفتن خاطرات بعد از شهادت کار را سختتر هم میکند؛ ولی گاهی باید با دستی لرزان قلم بر دست گرفت و نوشت تا آیندگان بدانند اینها چه کسانی بودند و چه کارهای بزرگی برایمان انجام دادند. همین نوجوانان و جوانان کم سن و سال هشت سال از بهترین دوران تاریخ کشورمان را رقم زدند.
شهید “عیسی کرهای” تک فرزند پسر ـ یا به قولی نورچشمی خانواده ـ عضو واحد اطلاعات عملیات لشکر 10 سیدالشهداء(ع) بود که از 15 سالگی در جبهه حضور فعال داشت و سرانجام درعملیات کربلای4 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
او دفترچهای از خود برجای گذاشته است که خاطراتی از دوستانش بعد از شهادت نوشته است تا هرگز آنان را از خاطر نبرد. در ادامه قسمتی از این یادداشتها را میخوانید.
شهید تقی صبوری
قد بلند و رشیدی داشت. خیلی هم پر زور بود. گریههایی که برای ارباب بیکفن می کرد، یادم نمیرود. وقتی پای من شکست، همیشه مرا به دوش میگرفت و هر جا میخواستم میبرد. خیلی با او شوخی میکردیم. در مهران توسط مزدوران شهید شد.
شهید نقی خیرآبادی
از بچههای پادگان امام حسین (ع)، مداح، ذاکر آقا و خیلی دلسوخته بود. از او در ام الرصاص چند خاطره دارم. او نمیدانست که من غواص هستم، از طرفی در گردان با او هم بودم و بعد که فهمید خیلی تعجب کرده بود که من چطوری در هر دو جا کار میکنم؛ هم با او به دیدگاه برای توجیه شدن میرفتم و هم به اروند برای شناسایی. خوش بحالش او هم در مهران شهید شد. او میدانست شهید میشود؛ به علی اسماعیلی گفته بود من به تو قول میدهم یک روز به دوستان شهیدمان بپیوندیم و این حرف را با تاکید تکرار کرده بود.
علیرضا ابراهیمی
با او در مسجد آشنا بودم. در عملیات بیت المقدس با هم در جبهه بودیم. او قبل از عملیات از ما جدا شد و به گردان دیگری رفت. بچه ساده و بی زبونی بود؛ در عین حال عاشق جنگ و جبهه. یک بار در پشت خاکریز او را دیدم و دیگر از او خبری ندارم. در تهران که آمدم مادرش گفت مفقودالاثر شده. من همیشه در فکر او هستم.
شهید سعید مرادی
اولین کسی بود که در اروند تنهایی به آب زد. از بهترین سرشیفتها بود که بهترین شناسایی را نسبت به منطقه داشت. بچه خوش برخورد، خوش اخلاق و خندهرویی بود. او از تیپ که تسویه کرد به لشکر رفت. وقتی فهمید تیپ میخواهد در فکه عملیات کند سریعا برگشته بود و مستقیما به خط رفت و در آنجا شهید شد. کار ازدواج او هم نیمهکاره مانده بود؛ تقصیر نداشت عاشق جبهه و جنگ بود این را خودش میگفت. در فکه شهید شد.
خط پدافندی فاو- عکس توسط شهید ابوالفضل بنی قهرودی گرفته شده است
تاریخ 64/12/20 الی 65/1/10