نامه تاریخی، راهبردی و راهگشای امام خامنه ای به رئیس جمهور در مورخه ۲۹/۷/۹۴ با وجود آنکه متن عمیق، فرا متن دقیق و بینامتن صریحی دارد ولی بر اثر «حجاب معاصرت»، همه اجزا و ابعاد این نامه متضلّع و متکثّر، مورد واکاوی، آنالیز و تحلیل قرار نگرفته است. ابن ابی الحدید، مورخ و ادیب بزرگ اسلامی می گوید: «جمله و سخن کامل دو رکن دارد: مفردات کامل و ترکیبات کامل»؛ در ادامه اثبات می کنیم که نامه امام خامنه ای (روحی له الفداء) هم از حیث واژگانی و مفردات و هم از جهت ترکیبات و مهندسی کلام، جامع و کامل است. می گویند: «ما حُفِظَ فَرَّ و ما کُتِبَ قَرَّ». اکنون که بخشنامه مکتوب امام امت خطاب به رئیس جمهور، ستاره قطبی و سراج منیر فضای سیاسی و مدیریتی کشور است، طبعاً و ضرورتاً باید این عهدنامه فرجامین برجام، به درستی استدراک و فهم شود تا دچار هاله غفلت و تغافل نگردد. کشور هرگز به شرایط «پسابرجام» مورد نظر دولت یازدهم وارد نشد؛ بلکه به شرایط «پسا نامه امام خامنه ای» وارد شده ایم. ۱۷۳ نکته ذیل، فتح بابی بر این مفاهمه و مباحثه ضروری است:
۱٫ نامه امام خامنه ای، به استراتژی قرآنی «و لاتهنوا ولا تحزنوا و انتم الاعلون» متعهد است، ادبیات نامه، استعلایی، استحکامی و حتی متعمّداً فاتحانه است.
۲٫ نامه، نشان می دهد که رهبری به پیچ تاریخی تمدن سازی ملتزم است، امام مسلمین دیگر «تحمیل پذیر» نیست و آرمانهای اصلی را هرگز فدایِ مسائل جاری نمی کند.
۳٫ لهجه نامه ایشان، فنی، کارشناسی، تخصصی و غیر رسانه ای است، هرچند نامه نوعی عملیات روانی بر علیه غرب است اما این عملیات با ابزار تخصصی انجام شده است.
۴٫ دالّ مرکزی محتوائی نامه، «بی اعتمادی به وعده های شیطان» و دالّ شناور نامه، «ضرورت لغو همه تحریم ها به عنوان هدف کارکردی مذاکرات» است. هم نشینی معنادار دالّ مرکزی و دالّ شناور نامه، خبر از فرجامِ بدِ برجام می دهد؛ چرا که وعده لغو همه تحریم ها، وعده شیطان بزرگ است! که طبعاً به آن اعتمادی نیست.
۵٫ در بند دوم نامه رهبر انقلاب، در قالب ۴۲۴ کلمه به صورت فشرده و پرمغز، مانیفست استکبارشناسی و رفتارشناسی دولت آمریکا در موضوع هسته ای، تحلیل و تعلیل شده است. واژگان به کار رفته در این متن عموما شامل «خصومت»، «اخلال»، «براندازی»، «طرفداری از فتنه ها»، «کمک مالی به معارضان»، «تهدید به حمله نظامی»، «دیپلماسی زورگویانه»، «ورود فریب کارانه»، «نقض عهدهای مکرر آنان در طول مذاکرات دوساله» و … است. در تحلیل رهبری کمترین نشانی از خوش بینی و “حسن ظن” نسبت به آمریکا مشاهده نمی شود.
۶٫ نامه، نمایش مسلط وارگی امام مسلمین به متن توافقات است.
۷٫ نامه، نظام بطلمیوسیِ آمریکا محوری را با ضربات کوپرنیکی از هم پاشاند.
۸٫ نسبت انقلاب اسلامی با بیداری اسلامی و گروههای مقاومت میهنی، نسبت پدر و فرزندی و ابوّت و بنوّت است. اکنون در شرایطی هستیم که انقلاب اسلامی نیاز به یاری و مساعدت فرزند خود دارد. موفقیتهای باشکوه منطقه ای تفکر انقلابی، به کمک رفع نقاط ضعفِ ساختاری و ابهاماتِ یکی از دستاوردهای دولت مستقر نظام اسلامی، می آید. یکی از استراتژی های هوشمند امام خامنه ای، ایجاد رابطه رفت و برگشتی مستمر میان موفقیتهای انقلاب اسلامی با بیداری اسلامی است. چه اشکالی دارد که دستان توانمند و مخلصِ قاسم سلیمانی، پای شکسته و گچ گرفته ظریف را پوشش دهد و خون شهدای عزیز مدافع حرم و سپاه قدس، ضعفهای دیپلماتهای وزارت خارجه را جبران کند؟ همان طور که خطاهای سهوی اکبر ولایتی با سخنان مستند سعید جلیلی اصلاح شد. نامه، قدرت متفوّق منطقه ای تفکر انقلابی را به رخ آمریکا می کشد. حضور پرمضمون مردم در تشییع شهدای غواص هم به داد دولت می رسید اگر گوشِ شنوایی در دولت وجود داشت.
۹٫ این نامه، مکانیزم ماشه ایران را فعال کرد. یکی از اصلی ترین غفلت های تعبیه شده علیه ایران در نتایج مذاکرات، مکانیزم بازگشت پذیری تحریم ها بود. در واقع قطعنامه ۲۲۳۱ توپ را به زمین ایران انداخته بود، ولی رهبری توپ را به زمین طرف مقابل انداخت و اگر اکنون آمریکا دست از پا خطا کند ایران دست برتر را دارد. نامه رهبر انقلاب مکانیزم ماشه ایران را علیه مکانیزم ماشه آمریکا فعال کرد.
۱۰٫ یکی از ریل های غلط مذاکرات، القای مستمر نیاز ایران به مذاکره و عدم نیاز آمریکا به توافق بود؛ نامه، این اشتباه را نیز تصحیح کرد. تهدید توقف برجام (در صورت نقض عهد آمریکا) از سوی ایران در نامه رهبری نشان می دهد که رهبری، آمریکا را نیازمند توافق می دانند. کسی که نیازمند به توافق است را می شود تهدید به توقف کرد و تهدید مندرج در نامه به درستی القاء می کند که آمریکا به این توافق نیاز دارد نه ایران.
۱۱٫ در نامه امام عَدل و عِدل انقلاب اسلامی، رئیس و اعضای کمیسیون ویژه برجام، معادل رئیس و اعضای مجلس مورد تقدیر قرار گرفتند.
۱۲٫ نامه، طرح مجلس را محتاطانه توصیف کرده است. احتیاط هرچه باشد، با شجاعت و جسارت، قریب المخرج و قریب المضمون نیست، طرح محتاطانه مجلس واژه ای دو پهلو و ایهام دار و کمی انذاری است، کلمه احتیاط می تواند ناظر به رای شکننده و لب مرزی طرح علی لاریجانی و دوستانش نیز باشد.
۱۳٫ نامه، احیا کننده هر سه عنصر مصلحت، حکمت و عزت است که با ابزار سه گانه حوصله، تدبیر و استقامت حاصل شده است.
۱۴٫ ساختار و بافتار نامه منسجم است، مقدمه، موضوع میانی و نتیجه گیری دارد. نامه ورودی، فرآیند و خروجی دارد.
۱۵٫ نامه، از سه خصوصیت روشمندی، باورمندی و دغدغه مندی بهره برده است و در عین حال هندسه مند و ترازمند است.
۱۶٫ نامه، پراکنده نیست، مفاهیم متشابه ندارد، محکم است، ناسخ خطوط قرمز پیشین نیست، فربه نیست و در تطورات زمانی گرفتار نشده است.
۱۷٫ شیوه تقدیر از منتقدین نشان داد که هتاکی و توهین به منتقدینِ کارشناس و ریزبین، با مشی، سلوک و مشرب رهبری انقلاب همخوان و هم آهنگ نبوده و نیست.
۱۸٫ نامه، برای طرف غربی و آمریکایی، گویا، مبین و مصرح است، واکنش های طرف غربی به نامه این حقیقت را نشان می دهد که پیام نامه را دریافت کرده اند.
۱۹٫ نامه، پرونده و دعوای هسته ای را «مسئله مستحدثه» تلقی می کند و پیشرفت صنعتی را بدیهی و «مسئله بنیادین و اساسی نظام» می انگارد.
۲۰٫ نامه، بر مبانی و مبادی تئوریک عدم اعتماد به آمریکا بنا شده و بنابراین نقطه عزیمت اجرای برجام را «هوشیاری مستمر» می داند.
۲۱٫ نامه، در کنار مبانی و مبادی بی اعتمادی به آمریکا، غایات و اهداف منطقه ای نظام را آشکار بیان می کند (خذ المبانی و المبادی و الغایات)
۲۲٫ نامه، یک نامه تاریخی – فرهنگی است و برساخت گراست و به روایت رسمی انقلابی توجه دارد نه همه روایات.
۲۳٫ هیچ بند نامه به جریان لیبرال، روشنفکر ماب، غرب زده، غرب پرست، غرب اندیش و غرب باور، قدرت مانور رسانه ای و سیاسی نداد. واکنش گیج رسانه ای غربگرایان نسبت به مفاد نامه نشان از درک صائب ژورنالیستی نویسنده نامه از فضای رسانه ای کشور دارد.
۲۴٫ با هیچ کلمه، جمله و یا بند نامه نمی توان (به شیوه غربی برخورد گزینشی)، جریان انقلابی و تکلیف مدار را شماتت و سرزنش کرد از این جهت نامه اخیر بسیار شبیه به پیام قطعنامه امام است.
۲۵٫ نامه، کماکان به رسالت بلاغی رهبر جامعه پایبند است.
۲۶٫ نامه، به رسالت انذاری و تبشیری توأمان امام مسلمین ملتزم است.
۲۷٫ نامه، در برابر عناصر داخلی، لیّن و با مدل «رحماء» و در برابر دشمن خارجی، سخت و با مدل «اشدّاء» است.
۲۸٫ در هیچ جای نامه، از رضایت رهبری از برجام، قرینه، ردّ پا و دلیلی مشاهده نمی شود.
۲۹٫ نامه، در برابر تاریخ، تصویری عزت مند، غیور، ملی و پرشور از نظام جمهوری اسلامی به یادگار می گذارد.
۳۰٫ نامه، فصل الخطاب است اما فصل الختام نیست، بگو مگوهای پیشینی را پایان می بخشد اما ملاحظات رهبری، مورد مداقّه و حساسیت خواهد بود.
۳۱٫ مرجعیت بخشی به هیأت رصد که واجد صفات «قوت» و «آگاهی» هستند نشان می دهد که رهبری به ظرفیتی متفاوت از ترکیب فعلی شورای عالی امنیت ملی برای رصد و نظارت می اندیشند.
۳۲٫ آینده پژوهی نامه مبتنی بر عبرت پژوهی تاریخی است؛ آمریکا در آینده به وعده خود عمل نخواهد کرد، زیرا در گذشته عمل نکرده است. تاریخ چراغ آینده است و برای تحلیل امروز و برنامه ریزی فردا، باید دیروز را فهمید.
۳۳٫ نامه، از مباحث گفتمانی غفلت نکرده است و با دوبال گفتمان- کارکرد پرواز کرده است.
۳۴٫ اعتماد به وعده الهی و نصرت الهی بیت الغزل همه اندیشه ها و مواضع امام خامنه ای است که در این نامه نیز حضور آرامش بخشی دارد.
۳۵٫ نامه، یک نامه توصیفی، توصیه ای و اخلاقی محض نیست بلکه یک نامه تجویزی، هنجاری، ارزشی و مبتنی بر باید و نباید است؛ در واقع نامه، یک عهدنامه و یا به تعبیر امروز بخشنامه است.
۳۶٫ اولویت مساله فلسطین در این نامه فراموش نشده است.
۳۷٫ نامه، از هر سه شیوه حکمت، جدل احسن و موعظه حسنه بهره برده است. بخشهایی از نامه حکمی، بخشهایی جدال احسن و بخشی موعظه حسنه است.
۳۸٫ نامه، نه رد مطلق برجام و نه تایید مطلق برجام است، بلکه تایید مشروط، مقید و محدود آن است. شروط در نامه، به طور واضح گفته شده، اما قیود و حدود در نامه منضمر و مستتر است؛ بنابراین تایید مشروط برجام، تعبیری ناقص است و باید از لفظ تایید مشروط، مقید و محدود برجام استفاده نمود.
۳۹٫ برجام کماکان غیرقانونی است بلکه برجام با اجرای ۲۸ شرط تصریحی امام خامنه ای قانونی خواهد بود.
۴۰٫ نامه، علاوه بر رئیس جمهور، حداقل سه مخاطب دیگر دارد: الف) آمریکا و اسرائیل و غرب(انگلیس و فرانسه و آلمان) ب)مردم ایران و منطقه ج) جبهه مقاومت و متحدان منطقه ای ایران؛ واکنش مثبت متحدان منطقه ای ایران به نامه نشان داد نامه امام در بازآرائی جبهه مقاومت درست به هدف زده است (سخنان سید حسن نصراله در شب عاشورا را بخوانید)
۴۱٫ اشاره تصریحی به تلاش آمریکا در جهت راضی نگه داشتن اسرائیل در روند ۲سال اخیر مذاکرات، دروغ پربسامد همنوایی منتقدان با نتانیاهو را رسوا کرد و دعوای زرگری آمریکا-اسرائیل را خیمه شب بازی انگاشت، بنابراین ادعای عصبانیت صهیونیست ها از برجام، از نظر رهبری، مطرود و غیر مسموع است.
۴۲٫ نامه، به نخبگان علمی و جوانان دانشمند کشور پیام داد که تحت هیچ شرایطی، نظام اسلامی از استراتژی «جهش علمی» کوتاه نمی آید. نامه نشان داد نظام به امنیت روانی دانشمندان ملتفت و متوجه است و نگران ترور روحی آنهاست.
۴۳٫ نامه، به ممنوعیت بازدید از مراکز نظامی اشاره نکرده است چراکه این موضوع اساسا خارج از حیطه اختیارات رئیس جمهور است
۴۴٫ تثبیت نسبی ساختارهای نظام اسلامی، حاکی از اعتماد به نفس ساختاری نظام در بحرانهاست. رهبری فتنه ۸۸ را با ظرفیت عظیم مردمی حل نمود و بحران هسته ای را با ساختارهای نظام پیش راند. احترام رهبری به مجلس، بیش از احترامی بود که مدیران مجلس، به مجلس گذاشتند.
۴۵٫ نامه، تجلی عقلانیت نظام اسلامی است. قوه عاقله نظام در این نامه هویدا می شود و یک پرونده پربحران را با شروطی همه فهم، تدبیر می کند.
۴۶٫ نامه، مرتبط با یکی از پر تنش ترین مباحث سیاسی سالهای اخیر کشور است اما فضای سیاسی کشور را آرام و فضای ذهنی نخبگان را از تنش، اضطراب و التهاب نجات داد.
۴۷٫ نامه، کماکان به مردم فرصت فکر، تامل، ارزیابی و قضاوت داد، عدالت سیاسی امام اقتضاء می کند که معرفت مردم در بحرانها و بزنگاهها بالاتر برود.
۴۸٫ نامه، دولت را در جایگاه مسئول اقتصاد کشور می نشاند و پروژه «مسئولیت زدایی» دولتمردان در امر اقتصاد را ناکام گذاشت، مسئول کسی است که مورد سوال قرار می گیرد و باید پاسخگو باشد.
۴۹٫ صفت کارشناسی و کار بلد هرگز برای تیم مذاکره بکار نرفته است.
۵۰٫ نامه، نشان داد که هیچ آخوند نجف و قم درس خوانده ای هیچ توافقنامه ذلت باری را امضا نمی کند، در قرارداد ترکمنچای نیز (۱۲۴۳ ه.ق) عباس میرزا نسبت به وعده های مدرنیزاسیون منفعل بود و الزاما خائن نبود. نامه نشان داد که به ایران اسلامی «ژنوچای» و «ترکمنچای» تحمیل نخواهد شد.
۵۱٫ نامه می گوید که پیشنهاد اندراج در نظام بین الملل برای حل مسائل استراتژیک و یا جاری (مشکل کم آبی) غلط است.
۵۲٫ نامه، چارچوب نظری و چارچوب مفهومی «ما چگونه عمل می کنیم؟» را تدارک کرد.
۵۳٫ نامه، نظام را از برزخِ تعارض انقلابی گری با سفره های مردم نجات داد.
۵۴٫ نامه می گوید که باید با ریزبینی و دقت، متن برجام بررسی می شد، اسب پیشکشی را دندان نمی شمرند اما اژدهای هفت سر را دندان می شمارند!
۵۵٫ دال مرکزی استراتژیک نامه این عبارت است: تغییری در کار نیست و امّهات و ثوابت نظام اسلامی و اصول موضوعه انقلاب تغییر نکرده است.
۵۶٫ تئاتر و بازیِ تک پرسوناژ دولت آمریکا، بی فرجام شد.
۵۷٫ نامه، هم «خاتمه ای» بر برجام بود و هم «فاتحه ای» بر دیپلماسی انفعال خواند.
۵۸٫ نامه، بازی جفت پوچ آمریکا و گران فروشی تحریم های در حال فروپاشی را افشا کرد.
۵۹٫ نامه معتقد است که چرخ هسته ای با مقاومت خواهد چرخید و چرخ اقتصاد با اقتصاد مقاومتی خواهد چرخید.
۶۰٫ کارویژه این نامه، جلوگیری از دبّه سیستماتیک آمریکاست که در DNA آنها نهادینه شده است.
۶۱٫ نامه می گوید میز مذاکرات، کلاس دیکته نیست، نامه حلقه پایانی و مکمل و متمم مذاکرات ۱۲ساله بود که جمع بندی پایانی ایران را اعلام کرد.
۶۲٫ برجام بدون شروط ۲۸ گانه به آمریکا این امکان را می داد که زیر ساختها تحریم ها را حفظ کند و زیر ساخت غنی سازی ایران از بین برود. نامه این دو هدف آمریکایی را همزمان خنثی کرد.
۶۳٫ در نامه، حقوق ایران در NPT مفروض گرفته شده است.
۶۴٫ در نامه به اجرای پروتکل الحاقی اشاره نشده است.
۶۵٫ طبق نامه، Fact sheet ایران و متن مذاکرات ملاک است، نه تفسیر کدخدا.
۶۶٫ نامه، به یکی از نقاط و مراکز اصلی دعوا که PMD بود توجه اختصاصی نموده است. (جان کری گفته بود مسئله PMD، central است)
۶۷٫ ایران کشور فروپاشی گروههای مرجع سیاسی است و هر ایرانی یک تحلیلگر است؛ نامه بر روی فهم مردم حساب باز کرده است.
۶۸٫ نامه، از دوپینگ هسته ای یک جریان فرصت طلب در انتخابات پایان سال جلوگیری کرد و ملاک به دست مردم داد.
۶۹٫ حرفِ بنیادین و ایدئولوژیک نظام با صورتبندی کارکردی و کاربردی به مردم عرضه شد.
۷۰٫ نامه رهبری با «تاخت و تاز بر مصادیق مبهمِ» برجام به «ساخت و ساز مفاهیم انقلابی» در دوران پسابرجام می پردازد.
۷۱٫ نامه می گوید در دنیای امروز اصاله البرائه غلط است بلکه اصاله الاحتیاط مبتنی بر فقه الامنیه درست است. دفع خطر احتمالی عقلا واجب است.
۷۲٫ کلمات و مفاهیم کلیدی نامه خاصیت هدفگذاری دارند، بنابراین «دولت موظف است فعالیتهای برجام را در صورت نقض عهد آمریکا متوقف کند» خاصیت هدفگذاری دارد.
۷۳٫ نامه، رویکرد امت گرا و نگرش تمدنی دارد و با جبهه مقاومت نسبت برقرار می کند. نامه با وجود پرداختن به یک مسئله خاص نظام جمهوری اسلامی، حرفهای منطقه ای خود را فراموش نمی کند.
۷۴٫ نامه، دو نقطه قوت ما یعنی «ابهت» و «ابهام» نظام اسلامی را بر می گرداند. علت اصلی عدم حمله نظامی به کشور ما، ابهت ما و ابهام دشمنان نسبت به توانمندی های نظامی ایران بوده و هست؛ برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ این ابهام و ابهت را نشانه رفته بود اما اکنون نامه، ابهام و ابهت ما را برگرداند.
۷۵٫ نامه می گوید قصه درگیری ما و غرب، هسته ای نیست، هویتی است.
۷۶٫ آمریکاییها معمولاً به آنچه می گویند عمل می کنند نه آنچه می نویسند. نامه، اظهارات مقام های آمریکایی مبنی بر باقی ماندن ساختار تحریم ها را ملاک نقض برجام می داند. «اظهارات» مهم است.
۷۷٫ نامه دغدغه های «پایگاه ایدئولوژیک نظام» و « بدنه اجتماعی فعال» را محترم می شمارد، دو رکن اساسی سیاست ورزی ناشی ازعقل دوراندیش و هدف محور، احترام به دغدغه های این دو طیف است.
۷۸٫ نامه، نسبت به ملک ری ساختگی در پس ذهن همه مسئولان هشدار می دهد.
۷۹٫ نامه از جملات اخباری با معنای انشائی و جملات توصیفی با مقام تجویزی بهره می برد، چراکه رهبری در جایگاه هدایت خواص و مسئولین است.
۸۰٫ وقتی رئیس جمهور نهایتا برجام را با یک امضا و در قالب یک لایحه به مجلس نداد چرا باید امضای رهبری زیر آن بخورد؟
۸۱٫ نامه فریاد می زند که دوران استعمار، استثمار، استهلاک و استعباد گذشته است.
۸۲٫ نامه به جریانات شکاف زیّ و بحران زیّ قدرت مانور نمی دهد و به مصلحت عدم شکاف و دوئیّت و انشعاب و عدم تجزیه حاکمیت- مردم پایبند است.
۸۳٫ نامه نشان می هد برخورد آنالیزیک و جزء نگرانه نسبت به برجام و لوزان و ژنو در ۲سال اخیر صواب و ثواب بوده است.
۸۴٫ نامه، واقعیت ها را تغییر داد نه آنکه واقعیت های تحمیل شده را بپذیرد.
۸۵٫ نامه می گوید که امروز نیاز داریم که در عین حفظ اصول، انعطاف های لازم را در فروع داشته باشیم و این بلوغ انقلاب است ( زخمی که با مرهم درمان شود داغ نکنند)
۸۶٫ نامه می داند که کسانی که با حوصله وخلوص با امام مسلمین بیعت کرده اند با حوصله و صبر رسوایی بیعت شکنان غرب باور را به نظاره خواهند نشست.
۸۷٫ شناسه ها و شاخصه های نامه موثر: جامع و مانع بودن، گویا و رسا بودن، قابلیت استعاری شدن، قابلیت تفهیم و تفهم داشتن، غنای مفهومی داشتن، قابلیت دیالوگ داشتن، زایش و جوشش مفهومی داشتن است. نامه این هفت شناسه را داراست.
۸۸٫ روح حاکم بر نامه: جمعی بودن، تاریخی بودن، اخلاقی بودن، مودب بودن، مساله مندی، معتبر بودن، وزین بودن، منطقی بودن است، نامه ماحصل تلاش تاریخی یک ملت و تشخص یک امت است.
۸۹٫ نامه، متکفل تنظیم جدول تعهدات متقابل طرف مقابل بود.
۹۰٫ در نامه آئین های حرمت بخشی به همه ارکان تصمیم ساز و تصمیم گیر نظام تدارک شده است، ده ضمیمه و پیوست شورای عالی امنیت ملی و نه شرط مجلس، معادل شروط شخص رهبری اهمیت یافته است.
۹۱٫ نامه نشان داد توافق هسته ای جزئی از چارچوب ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک آمریکا در منطقه نخواهد بود.
۹۲٫ «نقاط محل نزاع میان ما و غرب در مذاکرات هسته ای» به «نقاط محل نزاع میان ما و غرب درنظارت بر اجرای برجام» تغییر فاز داد.
۹۳٫ تفسیر استاندارد نظام جمهوری اسلامی از بخشهای مهم برجام شفاف و رسمی شد
۹۴٫ نامه نشان داد، خطوط قرمز رهبری، رعد و برق بی باران نبوده و از دستور کار نظام خارج نخواهد شد.
۹۵٫ در فقه، کثیرالشک را اعتباری نیست و کثیرالیقین بودن مهم است. نامه نشان داد که نظام اسلامی روزه شک دار نمی گیرد و با اتقان و یقین به ادامه مسیر وارد خواهد شد.
۹۶٫ نامه شهاب ثاقب نیست که بیاید و برود؛ بلکه ستاره قطبی است که همه بردارهای واگرا را همگرا خواهد کرد و ملاک حرکت هسته ای و بین المللی نظام خواهد بود. رصد ادامه مسیر دولت با این ستاره قطبی خواهد بود.
۹۷٫ نامه، کلی گویی نیست بلکه به تخصیص عمومات، تقیید مطلقات و تضییق موسعات برجام پرداخته است تا از خسارتهای بزرگ برجام پیش گیری کند. رهبری حتی در تعویض ذخائر اورانیوم، ماده مورد تعویض را (کیک زرد) اسم برده است.
۹۸٫ نامه امکان مدل سازی و قاعده سازی در سایر امور استراتژیک کشور را مهیا می سازد و مبنای «فقه سیاست خارجی» خواهد بود.
۹۹٫ «برشام» (برجامِ سوریه) درکار نخواهد بود. برجام، آخرین پروژه مشترک ایران و آمریکاست.
۱۰۰٫ نامه قاعده «نفیِ سبیل» را جایگزین بی قاعدگی «باجِ سبیل» نمود.
۱۰۱٫ نامه، جام زهر را به صورت آمریکا پاشید.
۱۰۲٫ نامه برای نظام سناریو نویسی کرده است. دولت هرگز نگفت در صورت خلف وعده طرف مقابل چه سناریویی دارد؟ مشکل اصلی روزمرّگی، نداشتن سناریو در قبال رفتار زیگزاگی طرف مقابل است.
۱۰۳٫ نامه بجای نمادینه کردن برنامه هسته ای، آنرا نهادینه کرد و با افق گشایی، دستگاه مختصات جدیدی را برای استمرار حرکت هسته ای کشور مشخص نمود.
۱۰۴٫ اصول استراتژیک و راهبردی نامه، کاشف از اصول مدیریت سیاسی نظام ولایت فقیه است، اصل سعه صدر، اصل شجاعت، اصل بلاغت، اصل زیرکی، اصل انتقاد پذیری، اصل اقناع مردم، اصل انصاف، اصل صراحت، اصل تولی و تبری، اصل مشورت ، اصل بصیرت دهی.
۱۰۵٫ اصول تاکتیکی نامه را می توان اینگونه برشمرد: اصلِ تفاوت نرمش قهرمانانه با سازش ذلیلانه، اصلِ تفاوت خدعه جنگی با فریب، اصلِ جلوگیری از تفرقه میان مردم، اصلِ مدیریت روانی خواص و مسئولین و اصلِ تربیت اخلاقی خواص.
۱۰۶٫ نامه در عین حال که چارچوبها و ممنوعیت ها را شفاف و علنی بیان می دارد، دستِ دولت ایران در پیگیری مطالبات مشروعش را نمی بندد.
۱۰۷٫ نامه از پارادوکس نما و تناقض نمایِ سخت «پافشاری بر اصول» و «انعطاف در فروع» و گردنه صعب العبور دوگانگی آرمانگرایی- واقع گرایی با کاربلدی و دست فرمان خوب عبور کرده است. دستورات، متناسب با واقعیت میدانی موجود است.
۱۰۸٫ نامه نشان می دهد که فقط «برجام مشروط به ۲۸ملاحظه راهبردی امام» قانونی است. «عین قانون نامیدنِ» «عین برجام»، کماکان بی قانونی و غیرقانونی است.
۱۰۹٫ نامه نشان می دهد که ایده ضعیف المنطق «بُرد-بُرد» عملیاتی نشده و فعلا و هنوز برجام سندی است که احتمالا می تواند خسارتهای بزرگ ببار آورد.
۱۱۰٫ نامه ادامه تئوری رهبری مبنی بر کسب تجربه تاریخی ملت و فهم عینی و محسوس شکستِ کدخدا باوری توسط توده های مردم است. واژه های به یادماندنی و عبرت آموز حکایت از این نگاه دارد.
۱۱۱٫ نامه ماهیتی دکترینال دارد و به بازخوانی دکترین سیاست خارجی انقلاب اسلامی پرداخته است. دکترین «آنتی سلطه» و «ضد استکبار» انقلاب اسلامی.
۱۱۲٫ نامه بر پرهیز از بزرگنمایی ضریب و تاثیر تحریم ها بر شکوفایی یا انحطاط اقتصاد کشور تاکید می کند.
۱۱۳٫ نامه با شعارزدگی و جوزدگی متعارف در ادبیات هسته ای دولتمردان در ۲سال گذشته، مرزگذاری شفافی دارد و با صورت کارشناسی، سیرت تحلیلی و سریرت تئوریک، همگان را از هیاهو و پیروزی نمایی کاذب برحذر می دارد.
۱۱۴٫ نامه از اینکه «تحریم های درحال فروپاشی» (به تصریح مقامات آمریکایی) به بهای گزاف و گرانِ تعطیلی علم و پیشرفت به ما فروخته شود جلوگیری می کند.
۱۱۵٫ نامه، سدّی در برابر فروپاشی بنیانهای نظری انقلاب اسلامی است. نامه نشان می دهد انقلاب اسلامی، بدون ریشه، فاقد عقبه، بی هویت و دلّال و معامله گر نیست. نظام اسلامی، بدلیل فشار اقتصادی و با ابزار هسته ای، دوستان منطقه ای خود را ناجوانمردانه نمی فروشد.
۱۱۶٫ تعبیر نقض عهد «مکرر» مشخصا ناظر به رفتارشناسی دوساله اخیر آمریکاییهاست. آمریکا پرستانی که تهدید و تحریم های ۲ساله اخیر را چونان «قند مکرر» توجیه می کردند باید به اذکار تکرر نقض عهد توجه نمایند.
۱۱۷٫ نامه پروژه دهشتناک «بزک کردن چهره آمریکا» را عقیم می گذارد.
۱۱۸٫ نامه بر اصل «تناظر» در اقدامات ایران و آمریکا و واکنش متناسب و همزمان و دفعی تاکید می کند.
۱۱۹٫ نامه هشدار می دهد که مبادا به شکل تصادفی، «واردات بی رویه مواد مصرفی از آمریکا» تنها دستاورد برجام باشد.
۱۲۰٫ نامه بی«تدبیری» های سند برجام را جبران نمود و همزمان «امید» به آینده را در دلِ دلبستگان به انقلاب در سراسر جهان گرم تر نمود.
۱۲۱٫ تعبیر «درانتظار اعلام نظر اینجانب» در پاراگراف ابتدایی نامه، تاکیدی بر اختیارات ولی فقیه و انحصار مشروعیت یابی تصمیمات عالی نظام با امضای ولی فقیه عادل است. منطقا این تاکید در روند اجرای مشروط برجام پابرجاست و در صورتی که خارج از چارچوب اعلام نظر رهبری، اتفاقی بیافتد، نامشروع و غیرقانونی خواهد بود.
۱۲۲٫ تشکر از نویسندگان مطبوعات در بند اول نشان می دهد که رهبری با تضارب آراء و مباحث کارشناسی متفاوت و احیانا متهافت در رسانه های کشور موافق بوده اند.
۱۲۳٫ تعبیر «تصویر کامل» در بند اول حاکی از آن است که تصویر مطلوب رهبری از برجام شامل بر همه موارد منفی ومثبت احتمالی در توافق بوده و ایشان با تملق گویی، مداحی، مثبت نمایی کاذب برخی عناصر و رسانه های وابسته به دولت موافق نبوده اند.
۱۲۴٫ تعبیر «طبعاً دانسته اید» در ابتدای بند۲، کلمه جذاب و جالبی است! اگر با این همه سال حضور در مسئولیت، کسی نفهمد که آمریکا کدخدانیست و رئیس جمهور آمریکا مودب و با هوش نیست…
۱۲۵٫ نامه تصریح می کند که ادعای اوباما که قصد براندازی ندارد دروغ از آب درآمده، پس رفتار آمریکا در مذاکرات اخیر را ادامه همان روند و پروسه (فرآیند) قبلی می دانند. با این تفسیر برجام می تواند ادامه پروژه «براندازی» آمریکا تلقی شود. شروط ۲۸گانه رهبری ضمانت پروژه سوزی آمریکاییهاست.
۱۲۶٫ تعبیر «تهدیدهای صریح اوباما به حمله نظامی» نشان می دهد که از نظر امام خامنه ای ادعای «سایه شوم جنگ از سر کشور با برجام برداشته شد» کذب و بی مبناست.
۱۲۷٫ نامه نشان می دهد «نیت خوانی» از سران آمریکا باید واقعی باشد. یعنی نیت آنها را باید از مواضع، اظهارات و عملکرد متاخر و مستمر آنها دریافت. در خطوط بعدی تعبیر «نیات خصمانه دولت آمریکا» تفسیر رهبری از «نیت واقعی سران آمریکا» را روشن می کند.
۱۲۸٫ نامه نشان می دهد که امام خامنه ای، ماهیت و هویت نظام جمهوری اسلامی را در انقلابی گری و اصرار و الحاح بر نگاه انقلابی می دانند. علت مبقیه نظام اسلامی، علت موجده آن است و اگر برجام به هویت انقلاب اسلامی ما آسیب بزند خسارتهای بزرگ ببار خواهد آورد.
۱۲۹٫ نامه به دولتمردان یادآوری می کند که فریاد نظام اسلامی بر سر رژیم غاصب صهیونیست واجد ۲صفت: منطقی و دنیاپسند است. اگر اجماع جهانی می خواهید باید دنیاپسند رفتار کنید و این یعنی فریاد آشکار بر سرِ صهیونیست ها و حامیان آمریکایی آنها. نقشه راه مقبولیت و محبوبیت دنیوی نیز، آمریکا ستیزی است نه آمریکا پرستی.
۱۳۰٫ در این نامه، برجام به هیچ صفت مستحسنی مفتخر نشده و هیچ مدالِ افتخار آمیزی دریافت نکرده بلکه به صفات «ضعیف»، «پرابهام»، «پیچیده» و «خسارت بار» متصف شده است.
۱۳۱٫ شرط اول از شروط نه گانه رهبری مبنی بر تعهد کتبی آمریکا و اروپا به لغو تحریم ها، به روشنی نشان می دهد که اگر متن برجام شامل بر چنین ادعایی بود، نیاز به تاکید رهبری و شرط گذاری ایشان نبود. از نظر نامه رهبری، برجام چنین خاصیتی نداردو این یعنی اصولا، اصلی ترین هدف نظام اسلامی از مذاکرات محقق نشده است و تیم مذاکره در تحقق این هدف اصلی ناکام بوده است.
۱۳۲٫ شرط دوم نامه رهبری ماهیت عملیاتی و اجرایی دارد و لازم است با تدابیرِ واکنش سریع برای اجرای آن تمهید شود. توقف سریع اجرای برجام در صورت وضع هر تحریم جدید و در هر سطح و درهر بهانه ای، یک اقدامِ عملی، علی الارض، قابل سنجش و ارزیابی ریاضیاتی است.
۱۳۳٫ اشاره هوشمندانه رهبری به منشا چندگانه تحریم ها (مقوله تحریم های مختلط) که بارها توسط منتقدین نیز تذکر داده شده بود از نکات دقیق شرط دوم ایشان است. اخبار دقیقی از قصد آمریکا بر احیای تحریم های اندکِ تعلیق شده، به بهانه تروریسم و حقوق بشر وجود دارد که رهبری این برنامه موذیانه دشمن را نیز عقیم گذاشت.
۱۳۴٫ در بند سوم شروط نامه رهبری، (ppi) یعنی موضوعات حال و گذشته با مسئله (PMD) ابعاد احتمالی نظامی یکسان انگاشته شده است. آمریکاییها در متون متعدد مذاکرات ژنو، لوزان و وین، گاهی این دو را معادل و گاهی متفاوت می نوشتند. نامه این دوگانه نویسی را تمام کرده است.
۱۳۵٫ در سه جای نامه بر«لغو» همه تحریم ها تاکید شده است و تنازل از این واژه و استفاده از عبارات «تعلیق»، «توقف مدت» و «رفع» پذیرفته نیست.
۱۳۶٫ در شرط چهارم رهبری بر حفظ هویت آب سنگین اراک تاکید شده است. حفظ هویت آب سنگین معنای فنی و کارشناسی روشنی دارد و با مفاد برجام متفاوت است. تزریق اورانیوم طبیعی و خروجی پلوتونیوم ضامن حفظ این هویت است. استفاده صوری از واژه «آب سنگین»، معنای حفظ هویت آب سنگین نمی دهد
۱۳۷٫ شرط پنجم نشان می دهد که معامله چند فازی و چند مرحله ای تبادل ذخائر اورانیوم غنی شده، فقط با کیک زرد پذیرفته است و نباید ذخائر فعلی ایران با اورانیوم طبیعی تبادل شود. اسرائیلیها بیش از همه بر ذخائر اورانیوم ایران حساس بودند.
۱۳۸٫ شرط ششم نامه بر توسعه «میان مدت» صنعت اتمی انگشت می گذارد نه توسعه «بلند مدت» و یا «توقف توسعه».توسعه در بازه زمانی «از هم اکنون» «تا پانزده سال» تکلیف شده است. فلذا سازمان انرژی اتمی در همین هفته های پیش رو باید از طرح توسعه خود رونمایی کند.
۱۳۹٫ ورود نامه به برخی مباحث خُرد و ریز اجرایی نظیر «ممنوعیت واردات هرگونه مواد مصرفی از آمریکا» نشان از نگرانی رهبری از دقت نظر مجریان دولتی در تدوین آئین نامه های عملیاتی و پیوست های ضروری اجرای برجام دارد.
۱۴۰٫ نامه سرشار از تعابیر«حفظ هوشیاری» و «مراقبت دقیق» و «لحظه به لحظه»، «جدا پرهیز شود» ، «مراقبت شود دنبال شود» است. این تعابیر، بارِ معنایی و محتوایی روشنی دارد و از نگرانی های امام حکایت می کند.
۱۴۱٫ بیش از هر بخش نامه رهبری از گزارشی که راجع به «بسیار عبرت برانگیز بودن» فرجام برجام می دهد نگرانی تداعی می شود. گزارش تکان دهنده و منذری است. تاریخ انقلاب پر است از فرجامهای تلخ و جهنمی آنها که چنین گزارشهایی را جدی نگرفتند تا اینکه خود به بخشی از آرشیو عبرت جمهوری اسلامی تبدیل گشتند. اگر لذت حکمرانی توان عبرت اندوزی را تحلیل برد یا تصمیم گیری ناشی از آن را به تاخیر اندازد، عبرت آموزنده خود به بخشی از همان عبرت تبدیل خواهد شد، تبدیل شدن یک مسئول نظام جمهوری اسلامی به مایه عبرت دیگر انقلابیون بدترین راه خدمت به انقلاب اسلامی به شمار می رود. عبرت آموزی برجام بیش از همه در فرجام اهل برجام تجلی خواهد کرد.
۱۴۲٫ روایت نامه نشان می دهد که برجام متوازن نبوده است و تنها با این شروط ۲۸ گانه متوازن شده است.
۱۴۳٫ نامه نشان می دهد که انگاره ها و گزاره های ذیل، جملگی غلط بوده اند:
۱۴۴٫ «برجام عزتمندانه است»، «خطوط قرمز فقط ابزاری برای مذاکره بود» ، «برجام را فنی بررسی نکنید و کلان نگر باشید»، «برجام تصمیم نظام است و دولت فقط مجری آن است»، «برجام را نقد نکنید که اگر تایید شود از آقا تقدس زدایی می شود» ، «منتقدین ریزبین افراطی اند»، «برجام مهم نیست، راههای نفوذ را ببندید»، «برجام پرونده رهبری است»، «نظام مجبور است که برجام را یکجا و یکپارچه بپذیرد و امکان تحفظ مشروط وجود ندارد».
۱۴۵٫ نامه، سه بار بر «اخذ تضمین کافی» از طرف غربی و سه بار بر وجود «نقاط ابهام»، «پیچیدگی» و «ضعف ساختاری» تذکر می دهد. تکرار در کلام مردان حکیم، حکمت دارد.
۱۴۶٫ نامه نشان می دهد که چرندیات دشمن صرفا مصرف داخلی ندارد بلکه حکایت از شدت کینه و نیت خصمانه آنها دارد (قد بدت البغضاء من افواههم)
۱۴۷٫ قالب انتخاب شده توسط رهبری اطلاعیه، بیانیه و پیام نیست بلکه نامه مستقیم به رئیس جمهور کشور است. این قالب و فرمت، یعنی شخص رئیس جمهور مسئول تبعات برجام است.
۱۴۸٫ نامه از خطابهای گفتمانی به روحانی، اراده مخاطبه با همه کسانی دارد که احتمالا هنوز به آمریکای جنایتکار که حتی تهدید به حمله هسته ای به ایران می کند خوش بین اند.
۱۴۹٫ شکاف دیدگاههای استکبار ستیز رهبری با کدخدا باوری برخی دولتمردان، دیگر به یک گسل تبدیل شده است. (ایکاش کشور عزیزمان به این گسل دچار نمی شد)
۱۵۰٫ اشاره تصریحی به ابهامات و ضعفهای برجام، راه را برای انتقاد فنی و دلسوزانه از برجام باز می گذارد.
۱۵۱٫ نامه نشان می دهد که برجام «فتح الفتوح تاریخی»، «تعظیم قدرتهای بزرگ در برابر ایران» و … نیست. فتح الفتوح تاریخی، علی القاعده ۲۸شرط نمی خواهد.
۱۵۲٫ از میان همه موضوعات محل بحث و تاسیسات استراتژیک هسته ای ایران، بر موضوع «اراک»، «ذخائر اورانیوم غنی شده» تاکید ویژه شده است. رصد رسانه های عبری، عربی و غربی نشان می دهد تمرکز اسرائیل بر این دو مقوله بیشتر بوده است. رهبری حواسش کاملا جمع است که سگِ هارِ منطقه و دولت صهیونیستی کودک کش لحظه ای احساس امنیت نکند.
۱۵۳٫ نامه به خطوط قرمز پیشین رهبری تاکید مجدد می کند؛ تاکید بر ۱۹۰هزار سو و مسئله تحقیق و توسعه(R&D) نمونه ای از این خطوط است.
۱۵۴٫ نامه با غلط گیری از برجام، به تصحیح غلط های دیکته برجام پرداخته و حداقل های مطلوب ایران را ارائه می کند.
۱۵۵٫ نامه، مذاکرات طولانی و ملال آور را حلقه هایی از زنجیره دشمنی عنادآمیز آمریکا برمی شمرد. اطاله مذاکرات «ناشی از ناتوانی تیم مذاکره قبلی و بیانیه خواندن! آنها» نبوده است بلکه ناشی از طراحی دشمنانه آمریکا بوده است.
۱۵۶٫ نامه اثبات می کند که «نفوذ از طریق متن برجام» خطر محتمل کشور است و بی دقتی در این شکل نفوذ با بهانه توجه ویژه به «نفوذ پسابرجام» با نگرانی های رهبری همخوان نیست.
۱۵۷٫ نامه نشان می دهد رهبری هنوز از متن برجام عبور نکرده اند و تازمانی که حفره های ابهام آلود و خسارت بار برجام پرنشده، نباید به دوره پسابرجام وارد شد.
۱۵۸٫ نامه نشان می دهد که تشکر ایشان از تیم مذاکره مساوی با تایید دستاوردهای مذاکرات نیست. یکسان انگاری تشکر و یا تایید شخصیت حقیقی مذاکره کنندگان با موفقیت نتایج مذاکرات، مغالطه آزاردهنده ای بود که با این نامه خنثی شد.
۱۵۹٫ تمام کلمات نامه تصریح می کند که حتی در یک موضع از مواضع رهبری، تمجید و تعریف از نتایج مذاکرات دیده نمی شود. بلکه قطار کلمات ایشان، آوای نگرانی، دلواپسی و دغدغه را به گوش می رساند.
۱۶۰٫ نامه اثبات می کند که نقد تفصیلی، سخت گیرانه، موشکافانه و کالبد شکافانه، موجب دودستگی و دو قطبی شدن جامعه نبوده و ادامه این حساسیت ها نیز عامل دو دستگی و دو قطبی نخواهد بود.
۱۶۱٫ تمجید مستقل نامه از کمیسیون برجام، می تواند موید نقش آفرینی این کمیسیون در مسیر نظارت بر اجرای مشروط برجام و حضور پررنگ این کمیسیون در هیأتی باشد که در بند نهم مشروط رهبری بر تشکیل آن تکلیف شده است.
۱۶۲٫ به هر میزان که متن لغزنده برجام منشاء اصطکاکات سیاسی شد، نامه رهبری شاخص وحدت و مبنا و ملاک اتحاد همه سلایق و نیروهای معتقد به انقلاب اسلامی شد. وحدتی که بر مبنای غیرت و عزت ملی و شرافت اسلامی بنا شده است، پایدار خواهد بود.
۱۶۳٫ یکی از تفاوتهای فاحش رویکردی ایران وآمریکا در مذاکرات در نامه امام خامنه ای اصلاح شد. آمریکا ریل مذاکراتی خود را بر مبنای راستی آزمایی و عدم اعتماد به ایران بنا نهاد و تیم ایران مبنای خود را اعتماد به طرف مقابل قرار داد. تاکید سه باره رهبری بر اخذ تضمین های کافی و نیز فازبندی و مرحله ای نمودن تحویل ذخائر اورانیوم نشان می دهد که رهبری ریل مذاکرات را از اعتماد بی جا به راستی آزمایی تغییر داده اند.
۱۶۴٫ تعبیر «تعهد کتبی رئیس جمهور آمریکا» تحقیرطرف آمریکایی است.
۱۶۵٫ نامه تصریح می کند که پرونده هسته ای از وزارت خارجه و شورای امنیت به هیات و هسته ای قوی، آگاه و هوشمند منتقل می شود. تاکید بر قوت، آگاهی، کفایت و صلاحیت نهاد جدید و لزوم تاسیس ساختاری جدید، نقد ضمنی ساختارهای پیشین است.
۱۶۶٫ نامه نگرانی دلواپسان را تشدید کرد. خطوط نوشته و نانوشته نامه تداعی می کند که خطوط قرمز امام در برجام لحاظ نشده است. تیمی که در فرآیند مذاکرات و در نتیجه مکتوب مذاکرات، توانایی تامین نظر امام مسلمین را نداشته است چگونه در اجرای برجام، شروط ۲۸ گانه را محقق خواهدکرد؟
۱۶۷٫ نامه امام خامنه ای علاوه بر یک دستور حکومتی الزام آور، به دلیل ویژگی های خاص موضوع هسته ای و شرایط عطف گونه زمانی، در تاریخ سیاسی ایران ماندگار خواهد شد و بسیاری از حوادث آینده با چارچوب محتوایی این نامه و گمانه زنی های ضمنی آن، قابل تحلیل خواهد بود. این حقیقت در ماههای آینده آشکارتر خواهد شد.
۱۶۸٫ رهبر فرزانه انقلاب از مذاکرات هسته ای با دوصفت «طولانی» و «ملال آور» یاد کردند. برای بسیاری از مردم انقلابی ایران و خانواده های شهداء و جانبازان، خنده های جناب ظریف با همتای آمریکایی و خانم اشتون و موگرینی، به هیچ وجه خوشایند نبود. از طرف دیگر رسانه های آمریکایی و غربی نیز این صحنه ها را حمل بر پایان دوران انقلابی گری ایران می نمودند. شاید یکی از حسن های پایان مذاکرات، پایان یافتن نمایش این صحنه های «ملال آور» در رسانه ها است. مردم غیور و متعصب ایران احساس خوشایندی از خوش و بش با قاتلان مسلمانان و راهزنان اموال ملت( با علم به اینکه تحریم های غرب یک راهزنی علنی و مدرن بود) ندارند.
۱۶۹٫ گفته شده است الکنایه ابلغ من التصریح. در بند اول نامه رهبری، ایشان مطابق روال کریمانه و اخلاق مدارانه خود از فعالیت مسئولان تشکر کرده اند اما دقت در ادبیات این تشکرها و تقدم و تاخر اسامی مسئولان، بسیاری از مسائل را تصریح می کند. عبارت تشکر آمیز «..مخصوصا از رئیس و اعضای کمیسیون ویژه مجلس» کنایه معناداری است بر تایید اقدامات کمیسیون برجام و خروجی نهایی آن و جالب آنکه از کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی مجلس اصلا نامی برده نشده و تشکر از رئیس مجلس با عبارت «و سرانجام از رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی» در انتهای لیست تشکرها، جایگذاری شده است.
۱۷۰٫ در تشکر رهبر انقلاب از فعالیت های تیم مذاکره کننده اخیر، وصف «همه سعی ممکن خود را بکار بردند» آمده است. منطقا می توانیم متصور باشیم نتیجه مذاکرات به تناسب ظرفیت و توانایی تیم مذاکره کننده کنونی بوده است و به هیچ وجه نمیتوان نتیجه مذاکرات را ایده آل و محصول به کارگیری تمام ظرفیت فنی وحقوقی بدنه کارشناسی کشور دانست. متاسفانه در طول مذاکرات هسته ای، مذاکره کنندگان علی رغم توصیه علنی رهبری از توانایی ها و ظرفیت کارشناسی بدنه وزارت خارجه نیز به درستی استفاده نکردند و سایر بخش ها و نهادهای ذی مدخل در این موضوع به دلیل روحیه تک روی، پنهان کاری و جناب ظریف اصلا در جریان مذاکرات قرار نداشتند.
۱۷۱٫ رهبر فرزانه انقلاب در مورد برجام از عبارت کنایه گون و پرمغز «مسئلهای که گمان میرود از جملهی مسائل به یاد ماندنی و عبرتآموز جمهوری اسلامی باشد» استفاده کرده اند. متاسفانه برخی ها عادت و علاقه دارند تا تجربه شده ها را تجربه کنند. شرنگ زهرآگین اعتماد به استکبار، بارها و بارها در تاریخ ایران توسط کارگزاران سهل اندیش و البته مدعی روشنفکری تجربه شده است اما بازهم عده ای روشنفکرنما، دولت را به خوردن این میوه ممنوعه ترغیب می نمایند. عده ای تمایل دارند از مذاکرات هسته ای و برجام ، ایدئولوژی رابطه با آمریکا را متولد نمایند و نتایج آن را در ابعاد مختلف اجتماعی بسط دهند. به عنوان نمونه سید محمد بهشتی رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری(که اتفاقا یکی از افراد بسیار موثر ، ذی نفوذ و پشت صحنه در تصمیم سازی های فرهنگی دولت یازدهم است) در ذوق زدگی تمام عیار، توافق هسته ای را نقطه ای عطف در تاریخ ۲۰۰ ساله ایران اعلام می نماید!! و ابراز می دارد آثار فرهنگی و اجتماعی مذاکرات هسته ای بسیار عمیق تر از آثار سیاسی و اقتصادی آن است.(۲۱ مرداد ۹۴، روزنامه اطلاعات) کاش برخی جریانات شبه روشنفکری به آرشیو روزنامه های دوران زمامداری مصدق قبل از کودتای آمریکایی ۲۸ مرداد که به سرنگونی دولت ملی گرای مصدق ختم شد، مراجعه می کردند.
۱۷۲٫ هشدار رهبر فرزانه انقلاب به رئیس جمهور مبنی بر «مراقبت فرمایید که وضعیّت پس از برداشته شدن تحریمها، به واردات بیرویّه نینجامد، و بخصوص از وارد کردن هرگونه مواد مصرفی از آمریکا جدّاً پرهیز شود» نشان از یکی از زمینه های پروژه نفوذ آمریکایی است. «دیپلماسی مک دونالد» یک مدل امتحان شده برای هویت زدایی انقلابی و تحقیر فرهنگ ملت ها است. اگر دولت هشدار رهبر انقلاب را جدی نگیرد طیف گسترده ای از کالاهای مصرفی آمریکا در انتظار بازار ایران خواهد بود و معامله ادعایی برد-برد با معاوضه نمادین “سانتریفیوژ در برابر سیب زمینی سرخ کرده مک دونالد” رقم خواهد خورد که به تحقیر ملی می انجامد. ظاهرا قرار است نتایج اقتصادی برجام در همین اقلام مصرفی بدرد نخور خلاصه شود و طرف های غربی نیز برای بازار ایران دندان تیز کرده اند. اخیرا نیز در گزارش فاینانشیال بیزینس تایمز آمده است با شرایط پس از برجام، شرکت ها و کمپانی های دخانیات مشتاقانه در انتظار ورد به بازار ایران هستند و ایران را روزنه امیدی برای فروش بی دردسر سیگارمی دانند!
۱۷۳٫ نامه، اشاره ای به برخی نکات مثبت توافق دارد، در عین حال فضای منفی و نگران و شروط غلیظ و متعدد نامه، نشان می دهد که توافق و قطعنامه ۲۲۳۱ اگر نفعی هم داشته اند، «اثمهما اکبر من نفعهما» بوده و طبعاً آشامیدن و خوردن شرابی که مضراتش از منفعتش بیشتر است، حرام است. شاید دوستان دولتی می خواستند سرکه بیندازند اما متاسفانه شراب شد.
به قلم علیرضا معاف؛ سردبیر هفته نامه ۹دی
2 دیدگاه
دیدبان
فدات بشم امام من خامنه ایی