زینبی بودن رفتار خانواده شهید کجباف و نوع شهادت این سردار رشید اسلام نشان از نگاه عاشورایی این خانواده دارد، آنگاه که همسر این شهید بزرگوار پس از شهادتش در جمع مردم با صدایی رسا گفت: راضی نیستیم برای بازگشت پیکر شهید که در اختیار تکفیریها است حتی یک ریال هزینه شود و آن پول دوباره بر ضد شیعیان استفاده شود.
زندگینامه سردار شهید هادی کجباف؛
شهید کجباف متولد تیرماه 1340 در شهرستان شوشتر است، او پس از گذراندن تحصیلات تا دوره دیپلم در سال 1359 عازم خدمت مقدس سربازی شد.
حاج هادی در ابتدای دفاع مقدس در محاصره شهر سوسنگرد یا زیرکی میتواند از طریق کانالهای اطراف شهر با لباس عربی از مهلکه خارج شود و سپس با بازگشت به جبههها در تیرماه سال 1360 در جبهه بستان دچار مجروحیت شد.
همرزمان درباره نحوه مجروحیتش میگویند، شهید کجباف به همراه یکی از دوستانش پشت خاکریز موضع گرفته بودند که نیروهای بعثی آنها را شناسایی و به سمتشان تیراندازی کردند.
در این تیراندازیها ترکشهایی به شکم، بازو، لگن، ساق پا و نزدیک نخاع شهید کجباف برخورد میکند. ترکشی که نزدیک نخاع شهید برخورد کرده بود تا آخرین لحظه زندگی شهید را همراهی کرد چرا که اصابت ترکش در نقطهای حساس از بدن وی سبب افزایش احتمال فلج ایشان پس از عمل جراحی شده بود.
شهید کجباف پس از مجروحیت در جنگ تحمیلی یکی دوماه بیشتر در خانه استراحت نکرد و پس از آن برای شرکت در آزمون معلمی به تهران رفت، پس از قبولی در آزمون استخدامی آموزش و پرورش، برای استخدام از وی کارت پایان خدمت میخواهند و به همین دلیل شهید به شوشتر بازگشت تا کارت پایان خدمت خود را برای استخدام بیاورد.
خانواده وی در انتظار بازگشت وی بودند اما شهید کجباف طاقت دوری از جبههها را نداشت و این سبب شد که دوباره عازم جبهههای جنوب شود، شهید هنگامی که خانوادهاش به او میگویند حالت مساعد نیست و بهتر است بمانی در پاسخشان میگوید در بخش فرهنگی جبهه مشغول میشوم.
عقد آسمانی با نفس شیخ شوشتری
وی در سال 61 به استخدام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و در همان سال نیز ازدواج کرد. شهید کجباف با لباس سبز سپاه درمراسم ساده عقد خود حاضر شد و خطبه عقد وی را نیز علامه شیخ محمدتقی شوشتری(ره) جاری کرد.
شهید کجباف در طول جنگ تحمیلی 9 بار مجروح شد و دوبار دچار موج پس از انفجار شد، وی در سال 62 صاحب فرزندی شده بود. بنا بر گفته همسرش حالت روحی و روانی شهید پس از موج گرفتگی بسیار آشفته بود و لذت پدر بودن و نوزادی فاطمه (فرزند اولش) را درک نکرد.
پس از به دنیا آمدن سجاد، در سال 65 سومین فرزند شهید کجباف در حالی به دنیا آمد که خانواده خبری از وی نداشتند، 4 روز پس از به دنیا آمدن محمد، مادر شهید هادی کجباف خبر از مجروحیت دوباره فرزند میدهد. بنا بر گفته همسر شهید، همرزمان شهید کجباف نقل میکنند که بعثیها 50 تا 60 نفر از رزمندگان را به همراه هادی کجباف اسیر میکنند.
همسر شهید کجباف و رزمندگان وی از شجاعت وی می گویند که چگونه توانست در یک اقدام جسورانه خود و بقیه رزمندگان را از دست بعثیها رها کند و البته در همین حین مجروح نیز میشود ولی با این وجود اسلحه دشمن را بر میدارد و به سمت بچههایی که اسیر شده بودند میرود و پشت خاکریز کمین میکند و نگهبان اسرا را میکشد و رزمندهها را آزاد میکند.
آثار شیمیایی همراه با شهید تا آخرین روز
وقتی محمد 45 روزه بود، شهید کجباف برای یک ساعت فرزند سوم خود را میبیند و به خانواده خود سری میزند. هر چند پس از این دیدار و عمل دوم هادی پزشک ایشان اجازه مجدد حضور وی در جبهه را نداد اما شهید کجباف دوباره عازم جبههها میشود.
پس از بازگشت دوباره شهید کجباف به جبهههای نبرد حق علیه باطل ایشان شیمیایی میشوند و آثار شیمیایی تا آخرین روزهای زندگی در این دنیای مادی در وی نمایان بود.
وی در اواخر جنگ فرمانده گردان مالک اشتر شوشتر بود و عملیاتهای پارتیزانی در عراق انجام میداد، وی تا دو سال پس از جنگ تحمیلی در جزیره مینو بود تا مراقب فعالیت احتمالی بعثیها در مرز باشد.
شهید کجباف پس از پایان جنگ در کنکور شرکت میکند و در رشته مدیریت دولتی مشغول تحصیل میشود.
عشق دفاع از حرم حضرت زینب(س) صبرش را ربود
دیدن تصاویر رزمندگان در جبهههای مختلف و درگیری آنها با تکفیری ها سبب سخت شدن شرایط برای وی شد، شهریور 93 در عملیاتی که داشتند هدف تک تیرانداز داعشی قرار میگیرد اما باز هم بهانهای نمیشود تا شهید کجباف دست از مبارزه با تکفیریها دست بردارد.
بعد از عمل دومش 17 روز بیشتر طول نکشید و دوباره به کارزار مبارزه با تکفیری ها بازگشت. سر انجام شهید کجباف ساعت 12 ظهر 31 فروردین ماه امسال هدف تک تیرانداز داعشی قرار گرفت و به دیدار محبوب شتافت.
پیکر شهید کجباف پس از 50 روز از شهادتش که در مناطق تحت سیطره گروههای تروریستی بود, به میهن اسلامی بازگشت و مردم اهواز و شوشتر برای وداع با این شهید بزرگوار لحظه شماری میکنند.
همسر شهید در روزهای ابتدایی که خبر شهادت حاج هادی را شنیده بود و فهمیده بود پیکر شهید در اختیار داعشیها قرار گرفته است با قاطعیتی زینبی در جمع مردم اهواز تاکید کرد: راضی نیستیم برای بازگشت پیکر شهید که در اختیار تکفیریها است حتی یک ریال هزینه شود و آن پول دوباره بر ضد شیعیان استفاده شود.
این سخنان همسر شهید سبب شد شخصیتهای مختلفی همچون حجت الاسلام علیرضا پناهیان وی را با ام وهب از شیرزنان صحنه کربلا مقایسه کند و از هنرمندان بخواهد درباره رفتار زینبی وی شعرها بسرایند و داستانها بنویسند.
منبع : تسنیم