یادداشت زیر را مهند حامد در ویژه نامه نوروزی «پنجره» درباره شخصیت فرمانده شهید حاج حمید تقویفر نوشته است:
به طور کلی کینه شکست در جنگ 33 روزه، شکست در غزه، برتری جریان مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران و شکست تروریستها در برابر ارتش و اراده مردمی سوریه، سیستمهای امنیتی غرب را بر آن داشت که با طراحی نسخهای بدلی از گروههای جهادی مبارز، داعش را بهوجود بیاورند. پیش از این سابقه نداشت جبهه غرب و جریانهای مرتجع خلیجنشین، در این سطح گسترده از گروهی حمایت کنند.
پمپاژهای رسانهای در بزرگنمایی داعش، بذر رعب و وحشت را در دل بسیاری از مردم و سربازان ارتش عراق کاشته بود. از طرفی دیگر برخی بازماندگان رژیم بعث که بعد از سقوط صدام، تصفیه نشده بودند و جزء فرماندهان مناطق شمال غرب و غربی این کشور به حساب میآمدند، به دولت و مردم خیانت کرده و با داعش همدست شدند. این دو عامل باعث شد به شکل ناباورانهای موصل در عرض چند روز سقوط کند. داعش از این خلأ استفاده کرد و تا نزدیکی بغداد رسید. خوی وحشیانه داعش که در هر روستا و شهری که پا میگذاشتند به غیر از حامیانشان، همه را قتل عام میکردند، باعث شد تا حتی مردمی که از داعش متنفر بودند، گاهی به اجبار اظهار حمایت و طرفداری کنند.
در این زمان که خطر سقوط کامل عراق وجود داشت، حضرت آیتالله سیدعلی سیستانی، مرجعیت عالی مردم شیعه عراق، با صدور فتوای تاریخی خود به فراخوانی مردم به جهاد علیه داعش، معادله مبارزه را تغییر داد. ارتش عراق که تا روزهای قبل، جز شلیک چند گلوله و سپس عقبنشینی و واگذاری شهر به دست داعشیان، اقدامی دیگر انجام نمیداد، روحیه گرفت و به میدانهای نبرد بازگشت. جوانان عراقی نیز در لبیک به ندای مرجعشان جهت اعزام به جبهههای نبرد، ثبت نام کردند. تنها یک روز بعد از صدور فتوا، بیش از سه میلیون جوان عراقی اعلام آمادگی کردند و بدین ترتیب بود که حشد الشعبی (گروههای مردمی) تاسیس شد.
سردار حاج حمید تقویفر با سابقه درخشانش در دفاع مقدس در تشکیل واحد اطلاعات عملیات سوسنگرد و بعد از جنگ نیز با سابقه درخشان حضور در قرارگاه رمضان، در محور سامرا فعال شد.
تخصص، تبحر و شخصیت خاص حاج حمید که یادگار هشت سال دفاع مقدس بود، در همان ابتدای کار جوانان زیادی را به خود جذب کرد. حاج حمید در وهله اول مسائل نظامی لازم را آموزش داد و در خلال این آموزشها بود که «شباب حشدی الشعبی عراق»، نوع رابطهشان با حاج حمید تغییر کرد. شاید رفتار و کردار حاج حمید برای جوانان ایرانی خیلی غریب نباشد چراکه ما را به یاد شهدا میانداخت. اما جوانان مجاهد عراقی که در دوران معاصرشان اینچنین رفتاری برایشان ناملموس بود، واله و شیدای حاج حمید شدند. از همان روزها بود که جوانان عراقی تشکیلات و حشد الشعبی و ثبتنامهای اولیه انجام شده در شهرهایشان را رها کرده و گرد حاج حمید جمع شدند. با سازماندهی و راهنمایی حاج حمید گروه «سرایا الخراسانی» تشکیل شد.
حاج حمید تقویفر، جوانان عراقی را با اسطوره هایی همچون حاج احمد متوسلیان، حاج همت و… آشنا کرد؛ وجد و شوقشان را مدیریت کرد و سرایا الخراسانی را در مدت بسیار کوتاهی به یکی از موفقترین گروههای حاضر در صحنه مبارزه علیه داعش تبدیل کرد. پیروزیهای پیاپی این گروه نوپا، توجه رسانههای بینالمللی را به خود جلب کرد بهطوری که گزارشهای مفصلی راجع به گروه نوشته شد. حاج حمید، خوشنامی نزد حضرت باریتعالی را در گمنامی میدید. بعد از دو دهه از پایان هشت سال دفاع مقدس، هنوز هم همان روحیه بیسر و صدا بودن و دوری از حواشی را بههمراه داشت. در دوران جنگ هم بیخبر به ماموریت میرفت و ماهها هیچ کس از او خبر نداشت. خانوادهاش تصور میکردند شهید شده است. دخترش که تازه زبان باز کرده بود، بعد از چند ماه دیدن پدر، او را نمیشناخت و عمو خطابش میکرد. حاج حمید ترجیح میداد بهجای تبدیل به چهرهای رسانه ای، در گوشهای به عبادت و نافله خواندن بپردازد. حاج حمید اکثر روزهای سال را روزه میگرفت و به افطاری ساده اکتفا میکرد. اکثر کسانی که حاج حمید تقویفر را میشناختند، او را بیش از آنکه فرماندهی نامی بدانند، عابدی زاهد و صاحب ورع میدانستند. نافله شب جزء واجباتش به حساب میآمد. بسیاری از شبها که خانه میآمد، تا آخر شب افطار نکرده بود چراکه افطاری ساده در کنار خانواده را به غذاهای ویژه در مکانهایی خاص ترجیح میداد. آنقدر کتوم بود که حتی حاضر نبود به همرزمان عراقیاش بگوید که «سید» است، تا به جهت سیادتش احترام ویژه تری برایش قائل نشوند.
روحیه حاج حمید، روحیه حاج احمد متوسلیان، حاج همت و محمد بروجردی بود. جهاد اکبر حاج حمید تقوا و حفظ این روحیه جهادی در طول سالیان بعد از جنگ بود. ترجیح حاج حمید زندگی در یک آپارتمان کوچک در جنوب شرقی تهران بود و این برایش دوست داشتنیتر از خانههای ویلایی شمال شهر بود. قلم نگارنده و کاغد دفترمان در توصیف حاج حمید حقیر است؛ او را فرزندان سرایا الخراسانیاش در مدت کوتاه همکاریشان، بهتر شناختند. سرودهها و اشعارشان در وصف حاج حمید گواهی بر این مسئله است؛ اشعاری که بیشتر از آنکه در فراق فرمانده نظامیشان باشد، در فراق پدری مهربان سروده شده است. و در نهایت همهمان باید تمام قد به احترام مالک اشتر سیدعلی خامنهای بایستیم.
همین طور به احترام حاج قاسم سلیمانی که کار طلایی را انجام داد و بهجای ایجاد سیستمی بروکراتیک در سپاه قدس، بهدنبال فرماندهان جهادی هشت سال دفاع مقدس رفت و آنها را به خدمت گرفت. شاید مدتها این پتانسیل عظیم مورد غفلت واقع شده بود و حاج قاسم سلیمانی با کشف حاج حمید تقویفر، حاج اسماعیل حیدری، حاج علی اللهدادی و باز گرداندنشان به جبهه جهاد، تمام دنیای استکبار را به زانود درآورد.