به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، صحیفه کامله سجادیه اثر جاودانه حضرت زین العابدین علیه السلام، یکی از جامعترین و ارزندهترین منابع فرهنگی ناب اسلامی است که در میان آثار بهجا مانده از این امام از همه مهمتر است. این کتاب شریف، دومین کتابی است که در صدر اسلام تدوین شده است و از جهت اهمیت پس از قرآن و نهج البلاغه قرار دارد و «اخت القران»، «زبور آل محمد» و «انجیل اهل بیت» لقب گرفته است. انتساب صحیفه سجادیه به حضرت زین العابدین علیه السلام مورد قبول تمام علمای اسلام از همهی فرقههاست و هیچکس در این باره تردیدی ندارد. بسیاری از علما این مجموعه ارزشمند را از جمله متواترات دانستهاند که کمترین نیازی به بررسی صحت و سقم سند آن نیست.
با توجه به جایگاه والای صحیفه سجادیه و انبوه حقایق و معارفی که در آن موجود است، سالهای زیادی است که علمای بزرگ و اندیشمندان فرهیخته شرح و تفسیرهای متعددی بر آن نوشتهاند که تعدادشان از شصت تجاوز میکند. یکی از بهترین این تفاسیر مربوط به حکیم و فقیه و ادیب بزرگ، مرحوم سید علیخان کبیر مدنی شیرازی به نام «ریاض السالکین» است؛ و غیر از او، محققینی همچون ملا محمد محسن فیض کاشانی و شیخ بهاء الدین عاملی و میرداماد و مرحوم علامه مجلسی نیز بر صحیفه شرح نوشتهاند.
مهمترین بعد صحیفه سجادیه جنبه عبادی و ملکوتی این کتاب است. این کتاب راه بیان تمام آنچه را که انسان در راز و نیاز با خدا میخواهد، نشان میدهد. البته امروزه این کتاب غنی و ارزشمند کمتر مورد توجه است. مقام معظم رهبری درمورد ارزشها و جنبههای مختلف این کتاب مطالب متفاوتی را عنوان کردهاند؛ که بخشی از این مطالب به شرح ذیل است:
صحیفهى سجادیه را اگر مطالعه کنید و جنبهى دعایى کلمات را ندیده بگیرید، هر دعاى آن یک درس عالى از معارف اسلامى و قرآنى است. اگر کسى خطبهى امیرالمؤمنین علیهالصلاةوالسلام در توحید را که خطبهى اول نهجالبلاغه است، جلو خودش بگذارد، یا دعاى اول صحیفهى سجادیه را که در تحمید است- حمد الهى است- جلو خودش بگذارد، مىبیند این دو مثل هماند و فرقى با هم ندارند. خطبهاند و درساند. امیرالمؤمنین علیهالصلاةوالسلام در مقابل جمعى از مردم ایستاده و معارف الهى را بیان کرده و امام سجاد علیهالصلاةوالسلام دعا کرده و به زبان دعا، همان معارف را بیان فرموده است. (خطبههاى نماز جمعهى تهران – 07/12/1371)
صحیفهى سجادیه واقعاً کتاب بسیار فوقالعادهاى است. این کتاب، در بین قدما به زبور آلمحمد معروف است. دعاهاى این بزرگوار، ضمن اینکه در حد اعلى، استغاثهى به خداست، از معارف اسلامى هم پُر است. یعنى صرفاً دعا نیست؛ بلکه در لباس دعا، همهى معارف اسلامى- توحید، نبوت و …- تعلیم داده شده است. (جلسهى تودیع شیخ راغب مصطفى غلوش و شیخ محمد بسیونى – 11/12/1368)
تا آنجا که مىتوانید، با صحیفه سجادیه مأنوس شوید. کتاب بسیار عظیمى است. اینکه گفتهاند زبور آل محمد، واقعاً همینطور است؛ پر از نغمههاى معنوى است، دعا و درس است؛ هم درس اخلاق است، هم درس علمالنفس است، هم درس امور اجتماعى است. آنجا ملاحظه کنید: “أللهم إنى أعوذ بک من هیجانالحرص و سورةالغضب… و الحاحالشهوة”. یکىیکى این خصوصیات معنوى و اخلاقى و این ریشههاى فاسدى را که در نفس ما هست، در زبان دعا به ما معرفى مىکند. (دیدار با گروهی از پاسداران سپاه پاسداران – 13/09/1376)
خواهش مىکنم عزیزان من، بهخصوص جوانان، با صحیفه سجادیه انس بگیرند؛ زیرا همهچیز در این کتابِ ظاهراً دعا و باطناً همهچیز، وجود دارد… اغلب دعاهاى صحیفهى سجادیه- تا آنجا که بنده سیر کردهام- همین حالت را دارد. همهچیز مرتب و چیده شده است. مثل این است که یکنفر، در مقابل مستمعى نشسته و با او به صورت استدلالى و منطقى حرف مىزند. همان نالههاى عاشقانه هم که در صحیفه سجادیه آمده است، همین حالت را دارد. (خطبههاى نماز جمعهى – 14/11/1373)
در دعاهاى معتبر خیلى معارف وجود دارد که انسان اینها را در هیچجا پیدا نمىکند؛ جز در خود همین دعاها. از جملهى این دعاها، دعاهاى صحیفهى سجادیه است. در منابع معرفتى ما چیزهایى وجود دارد که جز در صحیفه سجادیه یا در دعاهاى مأثور از ائمه علیهمالسلام انسان اصلاً نمىتواند اینها را پیدا کند. این معارف با زبان دعا بیان شده. نه اینکه خواستند کتمان کنند؛ طبیعت آن معرفت، طبیعتى است که با این زبان مىتواند بیان شود؛ با زبان دیگرى نمىتواند بیان شود. بعضى از مفاهیم جز با زبان دعا و تضرع و گفتگو و نجواى با پروردگار عالم اصلاً قابل بیان نیست؛ لذا ما در روایات و حتى در نهجالبلاغه از اینگونه معارف کمتر مىبینیم؛ اما در صحیفهى سجادیه و در دعاى کمیل و در مناجات شعبانیه و در دعاى عرفهى امام حسین و در دعاى عرفهى حضرت سجاد و در دعاى ابوحمزهى ثمالى از اینگونه معارف، فراوان مىبینیم. (سخنرانی در دیدار اعضاى هیأت دولت – 17/07/1384)
اگر کسى خیال کند که مىتوان دل و روح را بدون اینها صاف کرد، سخت در اشتباه است. از راه گریه نیمهشب، از راه خواندن قرآن با تدبر و با دقت، از راه خواندن ادعیه صحیفه سجادیه، دل انسان صاف مىشود؛ والا اینطورى نیست که بگوییم آقا برو دلت را صاف کن؛ هر کارى هم کردى، کردى! (دیدار اعضاى هیأت دولت – 08/06/1384)
امام سجاد به تعلیم و تغییر اخلاق در جامعهى اسلامى کمر بست. چرا؟ چون طبق تحلیل آن امام بزرگوار، بخش مهمى از مشکلات اساسى دنیاى اسلام که به فاجعه کربلا انجامید، ناشى از انحطاط و فساد اخلاق مردم بود. اگر مردم از اخلاق اسلامى برخوردار بودند، یزید و ابنزیاد و عمر سعد و دیگران نمىتوانستند آن فاجعه را بیافرینند. اگر مردم آنطور پست نشده بودند، آنطور به خاک نچسبیده بودند، آنطور از آرمانها دور نشده بودند و رذایل بر آنها حاکم نمىبود، ممکن نبود حکومتها- ولو فاسد باشند؛ ولو بىدین و جائر باشند- بتوانند مردم را به ایجاد چنان فاجعهى عظیمى، یعنى کشتن پسر پیغمبر و پسر فاطمهى زهرا سلاماللهعلیها وادار کنند. مگر این شوخى است!؟ یک ملت، وقتى منشأ همه مفاسد خواهد شد که اخلاق او خراب شود. این را امام سجاد علیهالصلاةوالسلام در چهرهى جامعهى اسلامى تفحص کرد و کمر بست به اینکه این چهره را از این زشتى پاک کند و اخلاق را نیکو گرداند. لذا، دعاى مکارمالاخلاق دعاست؛ اما درس است. صحیفهىسجادیه دعاست؛ اما درس است.
من به شما جوانان توصیه مىکنم که بروید صحیفهى سجادیه را بخوانید و در آن تدبر کنید. خواندن بىتوجه و بىتدبر کافى نیست. با تدبر خواهید دید که هریک از دعاهاى این صحیفهى سجادیه و همین دعاى مکارمالاخلاق، یک کتاب درس زندگى و درس اخلاق است. (در دیدار کارکنان وزارت آموزش و پرورش، سازمان بهزیستى و سازمان تأمین اجتماعى – 23/04/1372)
مقابله با هواى نفس و شناختن آن و پیمودن راه خدا و تحمل دردسرهاى آن! اینها عواملى هستند که یک انسان را سعادتمند مىکنند. براى این است که مىبینید در دعاها و تضرعات و در کلمات ائمه علیهمالسلام، نفس بشرى و هواهاى انسانى و شخصى، اینهمه مورد مذمت قرار گرفته و براى این است که در دعاى صحیفهى سجادیه مىخوانیم: “هذا مقام من استحیى لنفسه منک.” یعنى پروردگارا! به خاطر سبکسریهاى نفس خودم، از تو شرمندهام. توجه کنید که این را امام سجاد علیهالسلام مىگوید! بنده عقیده ندارم که ائمه علیهمالسلام، آنچه راکه در دعا و در نیمه شب و در حال تضرع و گریه مىگفتهاند، فقط براى این بوده است که ما از آنها یاد بگیریم؛ بلکه ایشان قصد انشا مىکردند و حقیقت را مىگفتند. منتها مسألهى هواى نفس، در مراتب نفوس بشرى مختلف است. آنچه را که آن بزرگوار هواى نفس مىداند، ممکن است در زندگى ما، عبادت یا انجام عمل مستحب هم باشد. آن، در زندگى و در ترکیب وجودى امام سجاد، هواى نفس است؛ چون اوج ایشان زیاد است، لطافت روح و صفاى معنوى و روحانىاش بالاست. (سخنرانی در دیدار فرماندهان ردههاى مختلف سپاه پاسداران – 29/06/1373)
این مخصوص دعاهایى است که از معصوم به ما رسیده است: امام سجاد علیهالصلاة والسلام، صحیفهى سجادیه را بهصورت دعا تنظیم فرموده و اصلاً دعا خوانده است؛ اما این کتاب، پر از معارف الهى و اسلامى است. توحید خالص در صحیفهى سجادیه است. نبوت و عشق به مقام تقدس نبى اسلام علیه و على آله الصلاة والسلام در صحیفهى سجادیه است. مثل بقیه دعاهاى مأثور، معارف آفرینش در این کتاب است. (خطبههاى نماز جمعهى تهران – 28/11/1373)
دعایی مربوط به روز عرفه در صحیفه سجادیه هست که از فرزند این بزرگوار- سیدالشهدا- است. من یکوقت این دو دعا را با هم مقایسه مىکردم؛ اول دعاى امام حسین را مىخواندم، بعد دعاى صحیفه سجادیه را. مکرر به نظر من این طور رسیده است که دعاى حضرت سجاد، مثل شرح دعاى عرفه است. آن، متن است؛ این، شرح است. آن، اصل است؛ این، فرع است. (دیدار با گروهی از پاسداران سپاه پاسداران – 13/09/1376)
در دعاى صحیفه سجادیه یکجا حضرت سجاد علیهالسلام از طرف خودش به خداوند متعال عرض مىکند که: “تفعل ذلک یا إلهى بمن خوفه أکثر من رجائه لا أن یکون خوفه قنوطاً”؛ من خوفم از رجایم بیشتر است، نه اینکه مأیوس باشم. این، یک اعلان رسمى و دستورالعمل است. خوف را همراه رجاء حتماً به دلها بدمید؛ و خوف را بیشتر. اینکه ما آیات رحمت الهى را بخوانیم- که بعضى از این آیات و مبشرات، مخصوص یک دستهى خاصى از مؤمنین است و به ما ربطى ندارد- و یک عدهاى را غافل کنیم و نتیجهاش این بشود که خیال کنند- با یک توهم معنویت- غرق در معنویتند و از واجبات و ضروریات دین در عمل غافل بمانند، درست نیست. در قرآن، بشارت مخصوص مؤمنین است؛ اما انذار براى همه است؛ مؤمن و کافر مورد انذارند. پیغمبر خدا گریه مىکند، شخصى عرض مىکند: یا رسولالله! خداوند فرمود: “لیغفر لک الله ما تقدّم من ذنبک و ما تأخّر”. این گریه براى چیست؟ عرض مىکند: “أفلا أکون عبداً شاکراً”؛ یعنى اگر شکر آن مغفرت را نکنم، پایهى آن مغفرت سست خواهد شد… راه، راه دشوارى است؛ بشر بایست خود را براى پیمودن این راه و رسیدن به آن سرمنزل آماده کند. (در دیدار روحانیان و مبلغان در آستانهى ماه محرم – 05/11/1384)
“ربنا فاغفرلنا ذنوبنا”؛ اول، مغفرت خود را شامل حال ما کن. نگوییم ما براى کدام گناهمان از خداى متعال مغفرت بخواهیم. سرتاپاى بنده و امثال بنده، خطا و لغزش و گناه است. وقتى خداى متعال دربارهى پیغمبرش مىفرماید: “لیغفر لک الله ما تقدّم من ذنبک و ما تأخّر”؛ وقتى در قرآن و دعاها و ادعیهى صحیفهى سجادیه و غیر آن، براى پیغمبر و اولیایش از خداى متعال طلب مغفرت مىشود، تکلیف ما روشن است: اول، طلب مغفرت و آمرزش. “ربنا فاغفر لنا ذنوبنا و کفر عنّا سیئاتنا”؛ این تکفیر، ترمیم خطاهاست. ما بالاخره در مسیر حرکت خود، خطاهایى کردهایم و خدشههایى بهوجود آوردهایم؛ ترمیم این را هم از خدا مىخواهیم. بعد، “و توفّنا معالأبرار”؛ مرگ ما و عبور ما از دروازهى این عالم به ملکوت را هم با ابرار قرار بده؛ مثل آنها و در جهت آنها بمیریم. مهمترین مسأله، مسألهى عاقبت است. (در جمع کارگزاران نظام جمهورى اسلامى – 21/09/1380)
عجیب این است که اگرچه از همهى ائمه علیهمالسلام- تا آن جایى که در ذهنم هست- تقریباً دعاهایى مأثور است و ادعیهاى به ما رسیده است، اما بیشترین و معروفترین دعاها از سه امام است، که هر سه درگیر مبارزات بزرگ مدت عمر خودشان بودند: یکى امیرالمؤمنین علیهالسلام است که دعاهایى مثل دعاى کمیل و دعاهاى دیگر از آن بزرگوار رسیده است، که یک عالم و غوغایى است. بعد ادعیهى مربوط به امام حسین علیهالسلام است، که دعاى عرفه مظهر آنهاست. این دعا، واقعاً دعاى عجیبى است. بعد هم امام سجاد علیهالسلام است که فرزند و پیامآور عاشورا و مبارز در مقابل کاخ ستم یزید است. این سه امامى که حضورشان در صحنههاى مبارزات از همه بارزتر است، دعایشان هم از همه بیشتر است؛ درسشان در خلال دعا هم از همه بیشتر است. (دیدار با گروهی از پاسداران سپاه پاسداران – 13/09/1376)
اگر در این جامعه، توجه و توسل همراه با معرفت باب شود و معناى صحیح توسل إلىالله که قرآن و روایات و ادعیه و نهجالبلاغه به ما توصیه مىکنند، رواج یابد- صحیفهى سجادیه هم در این مورد مىتواند نقش بسیار خوبى ایفا کند- و خود شما و جوانانى که با شما معاشرند با این مراحل معنوى مأنوس شوید و فرزندان خود را که به مرور به مرحلهى جوانى پا مىگذارند، با این مقام معنوى و با این مرحلهى معنویت و توجه و حضور آشنا کنید- آنهم در قالب کلمات امام سجاد علیهالسلام در صحیفهى سجادیه و… نهجالبلاغه هم همین روح معنوى را دارد- آنوقت این جامعه، جامعهاى است که هرگونه دشمن مستکبرى باید حقیقتاً از آن بیمناک باشد؛ باید نسبت به جذب و هضم آن ناامید باشد؛ باید بداند که تا روح اسلام، تا معنویت اسلام، تا تعبد به اسلام و عقیدهى به اسلام در جامعه هست، هیچ عاملى نمىتواند این ملت و این جامعه را از صراط مستقیم انقلاب اسلامى منحرف کند. (دیدار با گروهی از پاسداران سپاه پاسداران – 13/09/1376)
از لغزشگاهها بترسید. امام سجاد علیهالصلاةوالسلام در دعاى صحیفهى سجادیه، وقتى براى سربازان اسلام دعا مىکنند، از جملهى چیزهایى که روى آن تکیه مىکنند، این است که خدایا! یاد و محبت و علاقهى به “المالالفتون” مال فتنهانگیز را از دل اینها بگیر. مال و پول، خیلى خطرناک و فتنهانگیز است و خیلىها را مىلغزاند. ما آدمهاى درشتى را در تاریخ دیدیم که وقتى پایشان به اینجا رسید، لغزید؛ بنابراین خیلى باید مراقب باشید. در شرع مقدس، اسم این مراقبت چیست؟ تقوا. اینکه در قرآن از اول تا آخر این همه به تقوا توصیه شده، معنایش همین مراقبت و مواظبت از خود است. نفس انسان، زیادهخواه است. (دیدار نمایندگان هفتمین دورهى مجلس شوراى اسلامى – 27/03/1383)
گرایش جوانها را به اسلام مىبینید. این گرایش، گرایش عاطفى است. این گرایش، بسیار ارزشمند است؛ اما مثل موجى است که ممکن است بیاید و برگردد. ما اگر بخواهیم این موج همچنان استمرار داشته باشد، باید پایههاى فکرى جوانها را محکم کنیم. ما اینهمه منبع داریم. همین دعاى ابوحمزه، دعاى امام حسین در روز عرفه، اینها را جوانهاى ما مىخوانند اما معنایش را نمىفهمند. “إلهى هب لى قلباً یدنیه منک شوقه”؛ چقدر از اینگونه مناجاتها و از اینگونه مبانى و از این حرفهاى عمیق در دعاهایى مثل مناجات شعبانیه و صحیفه سجادیه وجود دارد که احتیاج هست ما اینها را براى جوانها بیان و تبیین و روشن کنیم تا بفهمند و با علاقه و عاطفه و شوقى که دارند، بخوانند. (دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى – 17/06/1384)