به نام خدا
(انتظار) مفهومى اسلامى، و ارزشى است كه سرچشمهى حركت و تلاش مىباشد.
نوشتار حاضر، ضمن توجيه روانى انتظار و بيان ديدگاه مكاتب فكرى غير دنيوى، نگاهى به روايات فريقين در باب انتظار نموده و با بررسى انواع انتظار به طرح ديدگاهها پيرامون علت تأخير فرخ مىپردازد.
اشاره:
(انتظار) مفهومى اسلامى، و ارزشى است كه سرچشمهى حركت و تلاش مىباشد.
نوشتار حاضر، ضمن توجيه روانى انتظار و بيان ديدگاه مكاتب فكرى غير دنيوى، نگاهى به روايات فريقين در باب انتظار نموده و با بررسى انواع انتظار به طرح ديدگاهها پيرامون علت تأخير فرخ مىپردازد.
توجيه روانى مسأله انتظار
(انتظار)، پيوند وقرابت برجستهاى با (حركت) دارد. حركت از برآيندهاى انتظار وانتظار از جهتدهندههاى حركت است.
برخى دوست دارند حالت انتظار را يك مسأله روانى ناشى از حرمان در اقشار محروم جامعه وتاريخ تفسير كنند وحالت فرار – از واقعيّت گرانبار با مشقّتها – به سوى تصوّر آيندهاى كه محرومان در آن بتوانند تمام حقوق از دست رفته وسيادتشان را بازپس گيرند. اين، نوعى خيالبافى يا نوعى گريز از دامن واقعيّت به آغوش تخيّل است.
مناقشه در توجيه بالا
بىگمان، هنگامى كه در پيشينه تاريخى مسأله، نظر كنيم وگستره وسيع نفوذ آن را در عقايد دينى معروف تاريخ انسان بنگريم، چنين توجيهى براى مسأله انتظار كاملاً غيرعلمى وبىپايه خواهد بود.
انتظار در مكاتب فكرى غيردينى
مسأله انتظار از محدوده دين فراتر رفته ومذاهب ورويكردهاى غيردينى نظير ماركسيسم را نيز شامل شده است. چنان كه (برتراند راسل) مىگويد:
(انتظار، تنها به اديان تعلّق ندارد، بلكه مكاتب ومذاهب نيز ظهور نجاتبخشى كه عدل را بگستراند وعدالت را تحقق بخشد، انتظار مىكشند.)
انتظار نزد ماركسيستها – چنان كه راسل مىگويد – درست همان انتظارى است كه مسيحيان بدان اعتقاد دارند.
نيز انتظار نزد (تولستوى) در واقع به همان معنايى است كه مسيحيان عقيده دارند، جز آن كه اين داستاننويس روسى از زاويهاى ديگر مسأله انتظار را مطرح كرده است.
انتظار در اديان پيش از اسلام
در عهد قديم از كتاب مقدّس، مىخوانيم:
(از وجود اشرار وظالمان دلتنگ مباش كه به زودى ريشه ظالمان بريده خواهد شد، ومنتظران عدل الهى زمين را به ميراث برند وآنان كه لعنت شدهاند، پراكنده شوند، وصالحان از مردم همان كسانى هستند كه زمين را به ميراث برند وتا فرجام حيات جهان در آن زيست كنند.)(1)
همين حقيقتى كه در كتاب مقدّس آمده، در قرآن كريم نيز تكرار شده است:
(وَلَقَدْ كَتَبْنا فِى الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ اَنَّ الْاَرْضَ يَرِثُها عِبادِىَ الصَّالِحُونَ)(2)
(وبىگمان، در زبور، پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.)
انتظار نزد مسلمانان (از اهل سنّت)
انتظارِ (مهدىِ نجاتبخش) عليه السّلام اختصاص به شيعه ندارد، روايات متواتر بسيارى درباره مهدى عليه السلام از طرق اهل سنّت با سندهاى صحيح ومستفيض در دست است كه نمىتوان در آنها تشكيك كرد، چنان كه از طرق شيعه اماميه نيز چنين رواياتى رسيده است.
(عبدالرحمن ابن خلدون) – از دانشمندان قرن نهم هجرى – صاحب (مقدمه) مشهورى كه بر كتاب (اَلْعِبَر)(3) نوشته، مىگويد:
(بدان كه مشهور اهل اسلام در طول اعصار بر اين عقيدهاند كه به ناچار در آخرالزمان مردى از اهل بيت ظهور خواهد كرد كه دين را تأييد كند وعدالت را ظاهر سازد ومسلمانان از وى پيروى كنند. او بر ممالك اسلامى استيلا خواهد يافت ونام مقدّسش (مهدى عليه السلام) است. خروج دجّال وحوادث ديگر پس از آن، واين كه (عيسى عليه السّلام) در پى او خواهد آمد ودجّال را خواهد كشت يا با او خواهد آمد ودر كشتن دجّال ياور وى خواهد بود ودر نمازش به مهدى عليه السّلام اقتدا خواهد كرد از نشانههاى ثابت ظهور است كه در منابع روايى صحيح ذكر شده است.)(4)
شيخ عبدالمحسن العبّاد – مدرّس دانشگاه اسلامى مدينه منوّره – در بحثى ارزشمند مىگويد:
(در پى حادثه دردناك حرم، سؤالهايى مطرح شد. برخى دانشمندان در راديو وروزنامهها درستىِ بسيارى از سخنان رسيده از رسول خدا صلّى اللّهُ عليه وآله وسلّم را درباره حضرت مهدى عليه السّلام تأييد كردند مانند شيخ عبدالعزيز بن صالح، امام وخطيب مسجد نبوى. شيخ عبدالعزيز بن عبدالله بن باز – رئيس اداره پژوهشهاى علمى ودعوت وارشاد – نيز در يكى از روزنامهها حادثه حرم را با استناد به احاديث صحيحِ مستفيض از رسول اكرم صلّى اللّهُ عليه وآله وسلّم به اثبات رسانيد.)
شيخ عبدالمحسن العبّاد مىافزايد:
(من اين رساله را به منظور تبيين سخن خروج مهدى آخرالزمان – كه روايات صحيحى بر آن دلالت دارد ودانشمندان اهل سنّت از قديم وجديد، مگر ندرتاً، بر آن بودهاند – به رشته تحرير درآوردهام.)(5)
ابن حجر هيثمى در (الصواعق المحرقّه) در تفسير سخن خداوند تعالى: (وَ اِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها …)(6) مىنويسد:
(مقاتل وپيروان وى از مفسّران، گفتهاند اين آيه درباره حضرت مهدى عليه السّلام نازل شده است، واحاديثى كه تصريح به اين نكته دارند كه وى از اهل بيت پيامبر اكرم صلّى اللّهُ عليه وآله وسلّم است، خواهد آمد، بنابراين در آن دلالتى است بر بركت در نسل فاطمه وعلى – رضى الله عنهما – واين كه از آنان فرزندان پاكيزه فراوانى ظهور خواهد كرد وخداوند نسل آنان را مفاتيح حكمت ومعادن رحمت قرار داده است. راز اين نكته اين است كه رسول اكرم صلّى اللّهُ عليه وآله وسلّم براى على وفاطمه وفرزندانش دعا كرد تا از شرّ شيطان رانده شده محفوظ مانند.)(7)
(شيخ ناصرالدين البانى)، از شيوخ معاصر حديث، در مجله (التمدن الاسلامى) مىنويسد:
(امّا مسأله مهدى عليه السّلام، بايد دانست كه درباره خروج (قيام) وى احاديث صحيح فراوانى نقل شده است. بخش وسيعى از آنها داراى اسانيد تأييد شدهاى هستند كه نمونههايى از آنها را در اينجا نقل مىكنيم.)(8)
سپس دستهاى از اين احاديث را متذكر مىشود.
احاديث انتظار نزد شيعه اماميه
امّا احاديث انتظار امام مهدى عليه السلام نزد شيعه اماميه، فراوان است ومتواتر كه دستهاى از آنها از طرق صحيح به ما رسيده است.
برخى دانشمندان اين احاديث را به شيوهاى علمى وارزشمند گردآورى كردهاند، همانند (شيخ لطفالله صافى گلپايگانى) در كتاب گرانسنگش (منتخب الاثر)، همچنين (شيخ على كورانى) در (موسوعة الامام المهدى)(9) وديگران.
ما هماكنون درصدد نقل اين روايات از طريق تشيع يا تسنّن نيستيم. موضوع اين پژوهش نيز در مورد احاديث وارد در موضوع امام مهدى عليه السلام ومناقشه در آنها از حيث سند ودلالت نيست، بلكه در اين تحقيق مسأله ديگرى را مىجوييم. مسأله احاديث وارد در مورد امام مهدى عليه السّلام را به مجال مخصوصش در كتابهاى حديثى وامىگذاريم.
اما مسألهاى را كه هماكنون – به خواست خدا – از آن سخن خواهيم گفت، اين بحث است:
انتظار چيست وارزش فرهنگى آن كدام است؟
انتظار، مفهومى اسلامى، وارزشى فرهنگى است كه از آن، رفتار فرهنگى معيّنى سرچشمه مىشود.
گاه مردم از انتظار برداشت منفى مىكنند كه در اين صورت، انتظار به مفهومى براى تخدير ومانعى براى حركت تبديل مىشود، وگاه نيز از آن برداشت مثبت دارند كه در اين صورت عاملى از عوامل حركت وقيام وانگيزش در زندگى مردم خواهد بود.
بنابراين ناچاريم كه از مسأله انتظار تصوّر شفّاف ودقيقى داشته باشيم، وهمين نكته وظيفه اساسى ما در اين پژوهش (تاريخى) است.
انتظار، يك فرهنگ ومفهومى فرهنگى است كه در ساختار ذهنى، اسلوب انديشه، شيوه زندگى وچگونگى نگرش ما به آينده به شكل فعّال ومؤثرى دخالت داشته ودر ترسيم خط سياسىاى كه براى حال وآينده خود رقم مىزنيم، تأثيرگذار است.
قريب به هزار وصد سال است كه انتظار در زندگى ما ريشه فرهنگى خود را گسترده است؛ زيرا غيبت صغرى در سال 329 ه. به پايان رسيد واز آن تاريخ تقريباً هزار وصد سال گذشته است.
در طول اين مدّت، مسأله انتظار به گونه مؤثّرى در ساختار انديشه سياسى وانقلابى ما دخالت داشته است.اگر بدون عامل انتظار به تاريخ سياسى وانقلابى خود بنگريم، اين تاريخ بلند، جايگاه ديگرى خواهد داشت.
اگر كسى در (دعاى ندبه) تأمّل كند – دعايى كه مؤمنان پيوسته در روزهاى جمعه قرائت مىكنند – به عمق مسأله انتظار وبه ميزان نفوذ آن در روح مؤمنان وانديشه وروش فكرى وانقلابى آنان پى خواهد برد.
يار صفحه
(1) كتاب مقدّس، سفر مزامير داوود، مزمور 37.
(2) سوره انبياء (21) آيه 105.
(3) عنوان كامل اين كتاب (العبر وديوان المبتدأ والخبر فى ايّام العرب والعجم والبربر) است. (مترجم)
(4) مقدمه ابن خلدون، ص 311.
(5) مجله الجامعة الاسلامية، شماره 45.
(6) سوره زخرف (43) آيه 61:
(وى نشانهاى براى رستخيز است، پس در آن در گمان ميفتيد وراه مرا پى گيريد، اين راهى است راست.)
(7) ابن حجر هيثمى، الصواعق المحرّقة، ج 1، ص 240.
(8) مؤلف محترم در اينجا شماره مسلسل مجله را ذكر نكرده است. (مترجم)
(9) معجم احاديث الامام المهدى، تأليف هيأت علمى مؤسسه معارف اسلامى زير نظر شيخ على كورانى، نشر مؤسسه معارف اسلامى، چاپ اول، 1411 ه .
برگرفته از سايت :المهدويه