پروانه فتحی، همسر شهید یوسفعلی عباس زاده از شهدای فرهنگی شهرستان بیجار به مناسبت هفته گرامیداشت مقام معلم در گفت و گو با ایرنا به ذکر خاطراتی از این معلم شهید می پردازد.
وی گفت: شهید عباس زاده از زمان استخدام و دریافت حقوق 10 درصد آن را برای امور خیریه هزینه می کرد و این رویه تا کنون بعد از 33 سال همچنان ادامه دارد.پروانه فتحی با تجلیل از مقام شامخ شهید معظم استاد مطهری و جایگاه معلم گفت: معلم به یک زمان و مکان خاصی تعلق ندارد، معلم نور است، آنان که با نیت قرب الهی وارد این کارزار می شوند، جز خدا قید دیگری ندارند و برای تقرب به درگاه خداوند به دیگران خدمت می کنند.
وی با ذکر سجایای اخلاقی شهید عباسزاده گفت: تلاوت قرآن کریم از برنامه مستمر و روزانه وی بود، انس و علاقه خاصی به تلاوت قرآن داشت و خوشبختانه فرزندان وی نیز همان قرآن را از سال 1359نگهداری و تلاوت می کنند.فتحی ادامه داد: شهید عباس زاده در روستا تدریس می کرد و برای امور مذهبی و دینی مردم برنامه های آموزشی در نظر گرفته بود مردم نیز به وی اعتماد پیدا کرده بودند و مسائل دینی خود را با وی مطرح می کردند.
وی از کمک به فقراء و دانش آموزان به عنوان بخشی از کارهای پنهانی شهید عباسزداه یاد کرد و گفت: بعد از شهادت وی یک روز جوانی را روی سنگ قبر وی دیدم که به شدت گریه می کرد، از وی علت را پرسیدم گفت مدت زیادی بود فردی هزینه های تحصیل و امرار معاشم را پرداخت می کرد، من او را نمی شناختم، مدتی است که خبری از وی نیست بعد از جستجو متوجه شدم، آن فرد ناشناس شهید عباس زاده بود.
سفر به تهران برای شرکت در نماز جمعه از دیگر خاطرات همسر شهید عباسزاده است، وی در این مورد هم گفت: زمانیکه در بیجار نماز جمعه برگزار نمی شد و نماز جمعه تهران نیز به امامت رهبر معظم انقلاب اقامه می شد، شهید عباسزاده برای شرکت در نماز جمعه، روز پنجشنبه همراه خانواده به تهران می رفت و بعد از اتمام نمازجمعه به بیجار بر می گشت.
زندگی نامه شهید
شهید عبــاس زاده، در تیرماه سال 1330، در روستـای علی آباد از بخش ˈسیاه منصورˈ بیجار به دنیا آمد، خانواده اش از اهالی مؤمن و زحمتکش روستا بود و او را با عقاید دینی خود بزرگ کردند.
یوسفعلی دوره ابتدایی خود را در روستای ˈبهرام آبادˈ که همجوار روستایشان بود، سپری کرد و پس از آن، همراه خانواده اش، به شهر بیجار رفت. او تحصیلاتش را در این شهر ادامه داد و با بهره گیری از استعداد خداداد ی اش، توانست در سال 1352، دیپلم متوسطه خود را، در رشته طبیعی ـ نظام قدیم ـ اخذ کند. پس از آن، جهت گذراندن دوره خدمت سربازی، وارد سپاه دانش شد و مدت دو سال، در روستاهای محروم سنندج، به تعلیم و تربیت فرزندانشان پرداخت. پس از اتمام این دوره، به سبب علاقه ای که نسبت به امر تعلیم و تربیت نونهالان کردستان داشت، در آموزش و پرورش بیجار استخدام شد.
در این زمان مجدداً به مناطق محروم روستایی برگشت و در مدارس آنجاها، مشغول خدمت شد. در سال 1357 به بیجار انتقال یافت و تجاربش را برای رشد و تعالی دانش آموزان این شهر به کار گرفت. او پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، با فعالیت های فرهنگی و مذهبی خود، علیه رژیم ستم شاهی مبارزه می کرد. همواره در نمازهای جماعت حضور داشت و با روشنگری مردم بویژه دانش آموزان، آنان را جهت پیوستن به صفوف انقلابیون و نهضت امام خمینی (ره) تشویق می کرد.
شهید عباس زاده بخشی از فعالیت های انقلابی اش را به پخش اعلامیه های مبارزاتی اختصاص داده بود و نقش موثری در شکل گیری تظاهرات مردمی و هدایت آن داشت این حرکت های ضد رژیم شهید عباس زاده سبب شد که مسئولین وقت قبل از انقلاب در عرض یک ماه، سه بار مدرسه محل خدمتش را تغییر داده و بدین وسیله می خواستند مانع فعالیت های او علیه رژیم ستمشاهی بشوند.
این برخوردهای سلبی و محدودکننده، ذره ای در اراده شهید و حرکت های انقلابی او، تأثیر نگذاشت تا این که مسئولین او را یک ماه از خدمت منفصل کردند و به زعم خود می خواستند که او را از تصمیمی که گرفته بود، بازدارند. لیکن اینگونه برخوردهای اداری، هرگز نتوانست مانعی بر سر راه او، که راه عقیده و آرمان وی بود، ایجاد نماید.
پس از پیروزی انقلاب و استقرار نظام اسلامی، شهید عباس زاده در کسوت آموزگاری به خدمت خود ادامه داد اما هنگامی که گروهک های مسلح و ضدانقلاب، فعالیت خود را در منطقه کردستان آغاز کردند و مرتکب جنایات ضد انسانی شدند، از سنگر تعلیم و تربیت به سنگر جهاد می رود و به صفوف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می پیوندند، او در سپاه بیجار مدتی مسوولیت اطلاعات و تحقیقات آنجا را بر عهده داشت و در مبارزه با ضدانقلاب و پاکسازی منطقه از لوث وجودشان، مجاهدتهای فراوانی از خود نشان داد.
در سال 1359، گروهک های محارب دامنة تحرکات خود را به منطقة آذربایجان غربی کشانده بودند و کانون شرارت آنان، شهر تکاب در همسایگی کردستان بود، شهید عباس زاده، این بار به همراه چند تن از برادران سپاه بیجار، به یاری نیروهای سپاه پاسداران تکاب می شتابند و طی چندین روز جنگ و درگیری، ضربات مؤثر و مخربی بر آنان وارد می سازند. سرانجام در مرحله ای از این جهاد مقدس، در تاریخ پنجم تیرماه 1359، با افرادی از گروهکهای مسلح درگیر شد و در منطقه احمدآباد تکاب، به شهادت رسید. شهید یوسفعلی عباس زاده، در بخشی از وصیت نامه اش می نویسد: ˈ… چون در رابطه با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بیجار فعالیت ناچیزی دارم، ان شاءالله اگر در ماموریت های سپاه کشته شوم، خدمت در سپاه و ارتش برابر است با خدمت در ارتش پیغمبر(ص) و امام حسین (ع). پس این کار برای این جانب یک وظیفه شرعی است…ˈ و نیز خطاب به فرزندانش می نویسـد: ˈ… محمدباقر و عباس عزیزم! از کتاب خدا و روحانیت فاصله نگیرید…