به نام خدا
اولين نوع ارتباط روحى و معنوى با امام عصرعليه السلام در زمان غيبت كبرى، ارتباط در حالت عادى روح (يعنى غير از سه حالت خواب، مكاشفه و مشاهده) است، كه اين نوع ارتباط در مقالات ديگر به طور تفصيلى بررسى خواهد شد…
يكى از مباحث بسيار مهم پيرامون ارتباط با امام زمانعليه السلام در عصر غيبت كبرى، ارتباط روحى و معنوى با ايشان است .
اگر به تاريخ، روايات و سيره معصومانعليهم السلام مراجعه كنيم، خواهيم ديد كه اين نوع ارتباط نسبت به ارتباط ظاهرى بسيار كم بوده است. از مهمترين عواملى كه مىتوان براى كم بودن اين ارتباط، چه در زمان حضور و چه پس از شهادت معصومانعليه السلام ،برشمرد، نبودن معرفت و شناخت نسبت به امامعليه السلام بوده است. شخصى كه نداند امامعليه السلام همانند خداى تعالى بر اعمال و رفتار و تمام امور زندگى او نظارت و اشراف دارد(1)، چگونه مىتواند به خود بباوراند كه غير از ارتباط ظاهرى، ارتباط ديگرى نيز وجود دارد؛ اگر هم بداند، ولى از راهنمايى و ارشاد آنان كه همانند راهنمايى و ارشاد خداى تعالى است،آگاه نباشد، چگونه به ايجاد اين چنين ارتباطى اقدام مىكند و از اين گنجهاى الهى به قدر ظرفيت خويش بهره مىگيرد؟ روى همين اصل (عدم شناخت) است كه مىبينيم بجز افرادى كه ارتباط روحى و دائمى داشتهاند، تنها عدهى قليلى از مردم به آن وجودهاى مقدس توجه و توسل يافته، به حاجتهاى خود رسيدهاند.
بيان دو روايت
قبل از شروع بحث، دو روايت را در بارهى ارتباط روحى با معصومانعليه السلام بيان مىكنيم:
الف. در كتاب كشفالحجة از شيخ كلينى نقل شده است: به حضرت ابوالحسنعليه السلام نوشتم: شخصى مايل است حاجتهاى خصوصى و اسرارى را با امام خويش در ميان گذارد، همانگونه كه دوست دارد با پروردگارش بازگو كند؛ آن حضرت در جواب مرقوم فرمودند: «اگر حاجتى داشتى، پس لبانت را به خواستن حاجتت حركت بده كه همان جواب به تو خواهد رسيد».(2)
ب. در حديث معتبر ديگرى از سليمان بن عيسى منقول است كه گفت: پدرم به امام صادق عليه السلام عرض كرد كه چگونه شما را زيارت كنم، هرگاه قادر به آمدن نباشم؟ «فرمود: اى عيسى! هرگاه قادر بر آمدن نباشى، چون روز جمعه شود، غسل كن و يا وضو بگير و به بالاى خانهى خود برو، دو ركعت نماز بگذار و متوجه شو به سوى من ؛ بهدرستيكه هر كس مرا زيارت كند در حيات من، چنان است كه مرا زيارت كرده است بعد از مرگ من و كسى كه مرا زيارت كند پس از فوت من، چنان است كه مرا زيارت كرده است قبل از فوت من»
بنابراين برآورده شدن حاجتها به زمان حيات امام منحصر نيست؛ بلكه پس از مرگ امام نيز، اگر توسل صورت گيرد، حاجتها برآورده خواهد شد .
علامه مجلسى در توضيح و ادامه اين حديث مىگويد: «اين حديث دلالت مىكند بر اينكه در اين زمانها (غيبت حضرت صاحبالامرعليه السلام ) هم مىتوان ايشان را در هر موضعى زيارت كرد و اگر در وقت زيارت، به سامره روى كند، بهتر است».(3) اگر با توسل به امامان معصومى كه به ظاهر از دنيا رفتهاند مىتوان به حاجتهاى خود رسيد، با توسل به حضرت صاحبالامرعليه السلام كه در بين ماست(4) ، زنده است، و (طبق توقيع شريفى كه در كتاب احتجاج بيان شده است(5) و آيات(6) و رواياتى كه پشتوانه آن است) بر تمام اعمال ما نظارت دارد نيز، مىتوان باايشان ارتباط روحى برقرار كرد و از ايشان حاجتها را درخواست و از محضر ايشان استفاده و بهرههاى روحى و معنوى برد.
انواع ارتباط روحى و معنوى
ارتباط روحى و معنوى نيز (به مانند ارتباط ظاهرى و بدنى) به سه دسته تقسيم مىشود:
1. ارتباط روحى در حالت عادى روح بمانند توسلات و توجهات 2. مشاهده معصومانعليه السلام در عالم خواب و رؤيا.
3. ارتباط با معصومانعليه السلام در عالم مكاشفه و مشاهده.
تفصيل
1. اولين نوع ارتباط روحى و معنوى با امام عصرعليه السلام در زمان غيبت كبرى، ارتباط در حالت عادى روح (يعنى غير از سه حالت خواب، مكاشفه و مشاهده) است، كه اين نوع ارتباط در مقالات ديگر به طور تفصيلى بررسى خواهد شد.
2. مشاهده و ارتباط با آن حضرت در عالم رؤيا و خواب دومين راه ارتباط روحى است. اين ارتباط بر دو گونه است: گونهى اول اين است كه حضرت ولى عصر ارواحنافداه با ارادهى خويش و براى فهماندن مطلبى و يا به هر دليلى ديگر به خواب شيعيان آمده و وجود مباركش را به شخص خواب بيننده نشان دهد كه از اين نوع قضايا در كتب مختلفى همچون؛ عبقرىالحسان، نجمالثاقب، دارالسلام و… در باب كسانى كه در عالم رؤيا به خدمت امام زمانعليه السلام مشرف شدهاند، بسيار است.
گونهى ديگر از خواب اين است كه ما با اراده خود و به واسطهى انجام برخى اعمال، آن حضرت و ساير حضرات معصومعليهم السلام را در عالم رؤيا ببينيم؛ اين نوع ارتباط نيز با توجه به دستوراتى كه در كتب مختلف و از جانب معصومانعليه السلام پيرامون راههاى تشرف به محضر چهارده نور پاك در عالم رؤيا بيان كردهاند، امكانپذير است.(7)
3. سومين راه ارتباط روحى و معنوى با امام زمانعليه السلام ارتباط در دو عالم مكاشفه و مشاهده است. قبل از شروع بحث، ابتدا معناى مكاشفه و مشاهده را بيان كرده؛ سپس به بيان تفصيلى آن دو مىپردازيم.
مكاشفه
مكاشفه حالتى است بين خواب و بيدارى كه بيشتر براى اشخاصى پيش مىآيد كه روحشان را تا اندازهاى تزكيه و تقويت كردهاند؛ اينگونه اشخاص به مجرد اينكه چشمشان بخواب رفت ولى گوششان هنوز شنيده و روحشان منقطع از بدن نشده است ، فعاليت روحى خود را آغاز مىكنند و مانند شخصى كه خواب رفته است، از يك سرى حقايق و اسرار خفيهاى اطلاع پيدا مىكنند. پس مايهى اصلى به وجود آمدن و راهكار اصلى به وجود آمدن اين حالت و اين نوع ارتباط، انقطاع بيشتر از ماديات و ظواهر دنيوى است كه هر چه اين انقطاع بيشتر باشد، احتمال حصول مكاشفه بيشتر است ؛ بهعنوان مثال، در اشخاصى كه به مصيبت سختى دچار شده يا با خطر بزرگى مواجه شدهاند، حالت انقطاع موقتى حاصل شود؛ لذا در اين حالت براى آنها مكاشفه رخ مىدهد. خاطرنشان مىشود كه لفظ مكاشفه يكى از اصطلاحات رايج بين صوفيه و داراى معنايى متفاوت از معناى مورد نظر ما است.(8)
مكاشفهى شيخ حر عاملى (ره)
براى ملموس شدن بيشتر مكاشفه، در اينجا مكاشفهى شيخ حر عاملى (ره) را بيان مىكنيم. وى مىگويد:
من ده ساله بودم و به مرض سختى مبتلا شدم، به طورى كه دوستان و آشنايان جمع شده و گريه مىكردند و آماده عزادارى براى من شدند؛ آنها يقين داشتند كه همان شب خواهم مرد. همان شب در عالم بين خواب و بيدارى (مكاشفه) پيامبر و دوازده امامعليه السلام را زيارت كردم؛ بر ايشان سلام كردم و با يكيك آنها مصافحه نمودم. بين من و امام صادقعليه السلام سخنى گذشت كه در ذهنم نماند، جز آنكه در حق من دعا كردند. بعد بر حضرت صاحبالزمان(عج) سلام كردم و با ايشان مصافحه نمودم و گريستم و عرضه داشتم: مولاى من! مىترسم كه در اين مرض بميرم و اهداف علمى و عملى خود را بدست نياورده باشم. فرمودند: نترس، زيرا تو در اين مرض نخواهى مرد ؛ بلكه خداوند متعال تو را شفا مىدهد و عمرى طولانى خواهى داشت. آنگاه قدحى را كه در دست مباركشان بود به دست من دادند؛ از آن آشاميدم و در همان لحظه شفا يافتم و مرض، كاملاً از من رفع شد و در بستر نشستم. خانواده و بستگان از اين حالت من تعجب كردند؛ اما تا چند روز چيزى به آنان در بارهى آنچه ديده بودم، نگفتم.
مشاهده
مشاهده مرتبهاى بالاتر از مكاشفه است ؛ زيرا در اين حالت انسان در اثر رياضتهايى كه متحمل شده و عبادتهايى كه انجام داده است، به حالتى دست مىيابد كه اگر با تمركز به چيزى متوجه شود، بدون آن كه به خواب رود يا حالت مكاشفه به او دست بدهد، حقيقت آن چيز را درك مىكند، اگرچه آن چيز در فاصلهى دورى قرار داشته باشد. بديهى است هرچه اين رياضتها بيشتر باشد، براى روح انقطاع بيشترى حاصل مىشود و بالتبع روح براى انجام اين عمل آمادهتر و ورزيدهتر مىشود، تاآنجاكه مىتواند در اين حالت همهى ناديدنىها را ببيند؛ اما گاهى ممكن است فردى بدون رياضت، توفيق مشاهده يابد؛ ولى اين حالت موقتى است و دوامى ندارد و علاوهبر اين، در هنگام ديدن برخى از حقايق، متوجهى موضوع و حالت خود نيست.(10)
تشرف شيخ ابراهيم قطيفى در عالم مشاهده
مؤلف كتاب شريف عبقرىالحسان، در باب «تشرف خدمت امام زمان(عج) در عالم مشاهده» مىگويد:
شيخ يوسف بحرانى در حالات شيخ ابراهيم قطيفى (معاصر محقق ثانى) مىفرمايد:
روزى حضرت بقيةالله ارواحنافداه بهصورت مردى ناشناس، به منزل شيخ ابراهيم وارد شدند و از او سؤال كردند: كدام آيه از آيات قرآنى در بارهى موعظه از همه مهمتر است؟ شيخ عرض كرد: آيهى «انَّ الذين يلحدون فى آياتنا لايخفون علينا، أفمن يلقى فى النّار خيرٌ أمَّن يأتى آمناً يوم القيامة، اعملوا ما شئتم انه بما تعملون بصير(11)» ؛ فرمودند: راست گفتى اى شيخ؛ آنگاه از نزد او خارج شدند. شيخ از اهلبيت خود پرسيد: فلانى رفت يا هنوز هست؟ گفتند: ما كسى را نديديم كه داخل شده باشد وكسى را هم نديدهايم كه خارج شود(12).
خلاصه
با توجه به بيانى كه پيرامون مكاشفه و مشاهده داشتيم، واضح شد كه مكاشفه و مشاهده، با ارادهى هر دو طرف (يعنى امام زمانعليه السلام و ما) امكانپذير است. در مورد ارتباط از جانب امام عصر ارواحنافداه كه روشن است و اما اينكه چگونه مىتوان با ارادهى خود به اين دو امر مهم دست يافت، بايد خاطرنشان كرد كه دستيابى به آنها نيازمند سالها تزكيهى نفس و طى كردن مراحل كمالى است؛ به عبارت ديگر، تنها با پاك نمودن نفس خويش از رذائل اخلاقى و ظواهر و زخارف دنيوى و متصف شدن به صفات رحمانى و كسب روحى قوى و مطمئن مىتوان به اين مهم دست يافت.
پي نوشتها :
1) و قل اعملوا فسيرى الله عملكم و رسوله و المؤمنون»؛ سوره توبه، آيه 105.
2) چند نكته را مىتوان از اين روايت برداشت كرد:
الف – قبل از غيبت و با وجود حضور امام(ع)، مردم به ارتباط روحى و متوسل شدن به آن انوار مقدسه ترغيب شدهاند ؛ پس در زمان غيبت، كه ما با اراده خود، به ارتباط بدنى با آن حضرت دسترسى نداريم، ارتباط روحى بهترين روش ارتباط با آن حضرت مىباشد.
ب – نكتهى ديگر اطلاق اين روايت است در اين باره كه اين نوع ارتباط مىتواند در تمام زمانها، چه قبل از غيبت و چه در عصر غيبت، حاصل شود.
ج – واژهى حاجت، همهى حاجتهاى معنوى و مادى، را دربر مىگيرد؛ زيرا حضرت به حاجت خاصى اشاره نفرمودند، بلكه فرمودند: «اگر حاجتى داشتى».
3) تحفة الزائر، باب 5.
4) بنفسى انت من مغيبٍ لم يخل منّا (دعاى ندبه).
5) احتجاج، جلد 2، ص 598.
6) و قل عملوا فسيرى الله عملكم و رسوله و المؤمنون».
7) براى كسب دعاها و اذكار لازم، مىتوان به كتاب جنةالمأوى تأليف مرحوم حاجى نورى رجوع كرد.
8) اقتباس از كتاب عالم عجيب ارواح، اثر آيت الله سيد حسن ابطحى.
9) عبقرىالحسان، 2، 31.
10) اقتباس از كتابعالم عجيب ارواح، اثر آيتالله سيد حسن ابطحى.
11) سوره فصّلت، آيه 40.
12) عبقرى الحسان، 2، 73.
برگرفته از سايت :المهدويه