بسم الله و بالله و فی سبیل الله و علی مله رسول الله
نامۀ سرگشاده به رئیسجمهوری اسلامی ایران
ریاست محترم جمهوری جناب آقای حسن روحانی،
با سلام و آرزوی عاقبت بخیری، در سخنرانی اخیر خود در همایش رؤسای نمایندگیهای سیاسی اظهاراتی کردهاید که به حسب انجام وظیفۀ امر به معروف و نهی از منکر لازم است پارهای از آنها را مورد بحث و تحلیل قرار دهم.
در آن سخنرانی گفتهاید یک عده که به ظاهر شعار میدهند “ولی بزدل سیاسیاند. هر وقت میخواهد مذاکره شود عدهای میگویند ما هم داریم میلرزیم. خوب به جهنم. بروید یک جای گرم برای خودتان پیدا کنید. چکار کنیم خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده؟ ما چکار کنیم؟ تعاملهراسی غلط است مذاکرههراسی غلط است مفاهمههراسی غلط است”.
1. جناب آقای روحانی! آیا از سر تدبیر و اعتدال است که میپندارید و هم میگویید که منتقدان توافقنامه ژنو ـــ اعم از نمایندگان مردم، استادان دانشگاه و حوزه، و کثیری از دانشجویان و طلاب غیور و هشیار ـــ “بزدل سیاسیاند”؟
2. آیا بواقع درست و روا میدانید که رجال سیاسی در قضاوت خود از منتقدان نقشی را هم به خداوند رحمان نسبت بدهند؟ هیچ تابحال اندیشیدهاید که اگر روا باشد همه چون شما رفتار کنند از آن خدا نزد خلائق چه باقی میماند؟ و ثانیاً عرصۀ سیاست، که ظاهراً جنابعالی خود را در آن بسیار متبحّر و ماهر میدانید، چه صورت و سیرتی پیدا میکند؟ آیا روشن نیست که در این صورت عرصۀ سیاست با چه هرج و مرج و آشفتگیای مواجه خواهد شد؟ و چه حقکشیها و خونریزیهایی درپی خواهد داشت؟ آیا بهتر نیست زینپس از دادن نقش به خداوند سبحان در تمام قضاوتهای خود دربارۀ انسانها اکیداً خودداری کنید؟
3. آیا مصلحت نمیدانید مشخص کنید کدامیک از منتقدان و در کجا گفتهاند ما از مذاکره میلرزیم و یا از تعامل و مفاهمه هراس داریم، از آن روی که ملت ایران مپندارد که سخنان رئیسجمهور مصداق ندارد و با واقعیت نمیخواند؟
***
گفتهاید “ما شعور میخواهیم، ما تدبیر میخواهیم” و “یک نمونهاش همان توافق ژنو بود … قدم بسیار مهمی برداشته شد. هم اصل غنیسازی و هم حق غنیسازی ما پذیرفته شد و اعمال این حق در چارچوب نیاز منطقی کشورمان باید باشد، این هم پذیرفته شد…”.
4. جناب آقای روحانی! آیا شما واقعاً نمیدانید که “حق غنیسازی” ایران حتی یکبار هم در توافقنامۀ ژنو ذکر و قید نشده است؟ آیا شما واقعاً نمیدانید که بر سر ذکرشدن حق غنیسازی ایران در توافقنامۀ ژنو، میان وزیر امور خارجه شما و جان کری وزیر امور خارجه آمریکا مناقشهای درمیگیرد و نهایتاً وزیر امور خارجه متخصص و مدبر و هوشیار شما متوجه میشود که ذکر نشده و او اشتباه میکرده است؟
5. جناب آقای روحانی! اینکه گفتهاید شعور و تدبیر میخواهید و یک نمونهاش همان توافقنامۀ ژنو بود که در آن “حق غنیسازی ما پذیرفته شد”، مابقی شعورها و تدبیرهای دولت شما به همین ترتیب و منوال است؟ آیا خسارات بسیار سنگینی که بخاطر ماجرای نفتی کرسنت به ایران خورده است نمونهای دیگر از آن شعور و تدبیر مطلوب و منظور جنابعالی است؟
6. جناب آقای حسن روحانی! آیا اینکه میگویید “اِعمال این حق غنیسازی در چارچوب نیاز منطقی کشورمان باید باشد، این هم پذیرفته شد”، خلاف واقع نیست؟ آیا شما واقعاً نمیدانید در توافقنامۀ ژنو هیچ ذکر و قیدی از “نیاز منطقی” نشده است؟ آیا شما واقعاً نمیدانید که بخش چهارم توافقنامۀ ژنو دربارۀ چارچوب غنیسازی ایران چه میگوید؟ آیا به زبانی ساده نمیگوید: 1. برنامۀ غنیسازی ایران باید با آمریکاییان مورد مذاکره و متقابلاً تعریف شود؟ 2. که شاخصهای برنامه غنیسازی ایران باید با آمریکاییان مذاکره شود و سپس متقابلاً مورد توافق قرار گیرد؟ 3. که این شاخصها باید با نیازهای عملی ایران سازگار باشد، نیازهای عملیای که به تبع باید با آمریکاییان مورد مذاکره و موافقت قرار گیرد؟ 4. که دامنه و سطح و ظرفیت فعالیتهای غنیسازی ایران باید با آمریکاییان مورد مذاکره و موافقت قرار گیرد؟ 5. که مکان فعالیتهای غنیسازی و نیز مکان ذخیرهسازی اورانیوم غنیشده باید با آمریکاییان مذاکره و موافقت شود؟ 6. که حتی مدتزمان این فعالیتها باید با آمریکاییان مورد مذاکره و موافقت قرار گیرد؟
7. آیا مقصود شما از اینکه گفتهاید “تمام حقوق ایران از جمله حق غنیسازی در توافقنامۀ ژنو به رسمیت شناخته شده است(20 آذر 92)، همین حضور و نقش تعیینکنندۀ آمریکا در تمام پیچ و خم برنامۀ هستهای ایران است؟ آیا امکان دارد تنها یک کشور دیگر را نام ببرید که حق غنی سازیاش از این میزان تدبیر و عقلانیت بهره برده است؟
8. آیا شما میتوانید توضیح دهید با وجود نابودکردن تمام ذخایر اورانیوم 20٪ غنیشده، اضمحلال دستگاههای غنیسازی 20٪، عدم نصب سانتریفیوژهای نسل جدید، عدم تولید و ذخیرهسازی سانتریفیوژهای نسل جدید، اکسیدکردن تمام اورانیومهایی که پس از توافقنامۀ ژنو زیر 5٪ غنی شدهاند، عدم راهاندازی بیش از ده هزار سانتریفیوژ از کل موجودی نوزده هزار سانتریفیوژ، توقف و تعطیل غنیسازی بالای 5٪ در تمام مراکز هستهای ایران، عدم راهاندازی رآکتور اراک، عدم حمل سوخت یا آب سنگین به سایت رآکتور، عدم تولید سوخت بیشتر برای رآکتور اراک، عدم نصب قطعات باقیمانده رآکتور اراک، تعطیل بازفرآوری و یا ساخت تأسیسات برای بازفرآوری، در اختیارگذاردن اطلاعات و بازرسیهای بیسابقه از نطنز و فردو و اراک، و نیز بازرسی کارگاههای ساخت سانتریفیوژ و چرخندهها، انبار سانتریفیوژها و چرخندهها، معادن اورانیوم، و کارخانجات تغلیظ اورانیوم، چگونه میتوان ادعا کرد که “دستاورد قطعی این توافق اولیه، به رسمیت شناختهشدن حقوق هستهای ایران است”(3/9/92، در نامه به رهبریت انقلاب) و ما “به هیچ عنوان از حقوق مسلممان عقبنشینی نخواهیم کرد”(21/5/ 93 سخنرانی در همایش سفرا و مسئولان وزارت خارجه)؟
9. در همین سخنرانی اخیر(21/5/93) گفتهاید “ما خودمان آژانس را دعوت میکنیم. پذیرفتیم دوربینهای آژانس بالای سر دستگاههای غنیسازی ما نصب شوند”. ای کاش در همانجا و یا در آینده به ملت ایران توضیح دهید این اقدامات اعتمادساز و تنشزدایِ مدبرانۀ دولت شما چه ثمراتی برای ایران داشته است؟ آیا اینک خیال آمریکاییها از برنامۀ هستهای ایران آسوده شده است و انتظارات و خواستههای بیپایانشان به اتمام رسیده است؟ اینک که آمریکاییان و اروپاییان میتوانند به طور سرزده و روزانه به هر مکان و تأسیساتی که کمترین احتمال ربط و نسبتی با برنامۀ هستهای ایران داشته باشد، دسترسی و بازرسی داشته باشند آیا تعلیق و توقف بخش اعظم برنامۀ هستهای ایران مرتفع شده است؟ آیا اموال مسدودشدۀ ایران آزاد شده است؟ آیا ایران زینپس نفت خود را آزادانه میفروشد؟ آیا تجارت و مبادلات پولی ایران آزادانه انجام میشود؟ آیا تحریمهای شورای امنیت، اتحادیه اروپا، و آمریکا همگی منتفی شده است؟
***
در این سخنرانی همچنین گفتهاید “پایههای تحریم شکسته شده” است. و در کنفرانس خبری بعد از پذیرش توافق ژنو نیز گفتهاید “همه تحریمها قدم به قدم با ادامه مذاکرات برداشته میشود، نکته دیگری است که در این توافق بر آن تصریح شده است”(3/9/92). نیز در گزارش 100 روزه گفتهاید “در این توافق آمده دیگر هیچ تحریم جدیدی اجرا نخواهد شد”(6/9/92). نیز گفتهاید “توافق ژنو… یعنی شکستن سد تحریم …”(24 دی ماه 92 سخنرانی در جمع مردم اهواز). و بالاخره، گفتهاید “امروز تحریمها علیه ملت ایران شکسته شده است”(7 بهمن 92 دیدار با فعالان اقتصادی هرمزگان در خارج از کشور).
10. جناب آقای روحانی! آیا شما واقعاً نمیدانید که پایههای اصلی تحریم عبارتند از: 1. تحریم فروش نفت، 2. تحریم بانکیِ نقل و انتقال اموال مسدودشدۀ ایران، 3. قطعنامههای تحریمی شورای امنیت سازمان ملل، 4. تحریمهای اتحادیه اروپا، 5. تحریمهای آمریکا؟
11. جناب آقای روحانی! آیا شما واقعاً نمیدانید که مطابق توافقنامۀ ژنو و هم در عمل به هیچیک از این تحریمها کمترین خللی وارد نشده است؟
12. با توجه به اینکه اصلاً و ابداً در توافقنامۀ ژنو تصریح نشده است که “همه تحریمها قدم به قدم با ادامه مذاکرات برداشته میشود”، آیا این سخن خلاف واقع نیست؟ آیا مصلحت نیست برای تنویر افکار عمومی اعلام کنید کدام یک از ارکان اصلی تحریمها ظرف هشت ماه گذشته با ادامۀ مذاکرات برداشته شده است؟
13. با توجه به اینکه در توافقنامۀ ژنو ذکر شده است که “هیچ تحریم جدید مرتبط با هستهای توسط شورای امنیت سازمان ملل انجام نخواهد شد”، “هیچ تحریم جدید مرتبط با هستهای توسط اتحادیه اروپا انجام نخواهد شد”، و “دولت آمریکا… از تحمیل تحریمهای جدید مرتبط با هستهای خودداری خواهد کرد”، آیا واقعاً برای شما روشن نیست که تمام تحریمهای شورای امنیت و اتحادیه اروپا و آمریکا از قدیم تا زمان توافقنامۀ ژنو قرص و محکم پابرجا هستند؟ آیا واقعاً برای شما روشن نیست که تحریمهای جدید مرتبط با هستهای است که اعمال نخواهد شد و نه تحریمهای جدید غیر مرتبط به برنامه هستهای ایران؟ آیا در این صورت، این سخن شما در گزارش 100 روزه به مردم اشتباه و گمراهکننده نیست که “در این توافق آمده دیگر هیچ تحریم جدیدیاجرا نخواهد شد”؟
14. آیا در صورت مبناقراردادن توافقنامۀ ژنو، این سخن وزیر امور خارجۀ دولت شما خلاف واقع نیست که “تحریم نفتی ایران متوقف میشود و … درآمدهای نفتی آزاد خواهد شد”(3/9/92)؟
15. آیا این سخن وزیر خارجۀ دولت شما خلاف واقع نیست که “بر اساس توافقنامۀ ژنو، همۀ تحریمهای شورای امنیت و تحریمهای دوجانبه و چندجانبه برداشته خواهد شد”(27/9/92).
16. جناب آقای روحانی! گفتهاید “همۀ صاحبنظران، همه اساتید و همه دانشجویان عزیز باید بیایند و واقعیتها را به جامعه امروز بگویند … که این توافق اولیه … چه گرههایی را در جامعه باز میکند”(16 آذر 92). متأسفانه هیچیک از آن صاحبنظران و اساتید و دانشجویان عزیز قدم پیش نگذاشتند تا گرهگشاییها را برای مردم بازگو کنند. آیا مصلحت نمیدانید اینک که حدود هشت ماه از انعقاد آن توافقنامه میگذرد به مدیران ذیربط دولتی دستور دهید گرهگشاییهای توافقنامۀ ژنو در حوزۀ خود را ـــ هواپیمایی کشوری، کشتیرانی، صنعت بیمه، بانکها، و مؤسسات مالی و پولی، تجارت مواد پتروشیمی، صنعت نفت اعم از فروش و اکتشاف و استخراج، مواد غذایی و دارویی ـــ با ذکر عدد و رقم و تاریخ رسماً و علناً به ملت ایران اعلام کنند؟ همان ملتی که به زعم شما به شما گفتهاند تقابل را نمیپذیریم و در پی تعامل سازنده با جهان هستیم …. در برخورد با بیگانگان از منطق و استدلال از موضعی شجاعانه و مدبرانه، با در نظرگرفتن منافع بلندمدت حرکت خود را آغاز کنید”. همان ملتی که خواستش به زعم شما “مبنای” شما در سیاست خارجی، مذاکرات هستهای و تعامل با جهان است. آیا اینک مصلحت نیست که به همین ملت گرهگشاییها به طور مشخص و دقیق، و نه به صورت شعاری و فلّهای، گزارش شود؟
17. جناب آقای روحانی! جنابعالی از همان نخستین روز انعقاد توافقنامۀ ژنو تا به سخنرانی اخیر خود در همایش سفرا علیالدوام به بیانهای مختلف از ترک برداشتن، شکستن سد تحریم، شکستهشدن تحریمها سخن گفتهاید. آیا برای خود شما دلالتآمیز نیست که بعد از هشت ماه، اینک در یک سخنرانی از اطمینانداشتن به شکستن تحریمها سخن میگویید و لحظاتی بعد، از اینکه “تحریم را داریم میشکنیم و افتخار هم میکنیم و بلند و شجاعانه هم میگوییم، آنها خودشان هم میدانند که تحریم را چه طور داریم میشکنیم”؟ بالاخره، آقای رئیسجمهور! تحریمها مطابق تدبیرهای اعتدالی و تنشزدایانۀ متخصصانِ مدبر و هوشیار وزارت امور خارجه شکسته شده است و یا دولت ایران، به رغم اطلاع آمریکاییان و همدستان اروپاییشان، شجاعانه و با افتخار در تلاش است تا تحریمها را بشکند؟
18. جناب آقای روحانی! حقیر از سر عشق به انقلاب، و گونهای احساس اسرارآمیز نسبت به آنهایی که سر عهد و پیمانشان استقامت ورزیدند و پرواز پیشه کردند، در کمال احترام به جنابعالی توصیه میکنم: هشت ماه بعد از توافقنامۀ ژنو، به ملت ایران شسته و پوستکنده بگویید از برنامۀ هستهای ایران چه باقیمانده است و در مقابل چه میزان از تحریمها به واقع مرتفع شده است، و این همه تلاشهای مسالمتجویانۀ اعتمادسازِ سرشار از لبخند و کرشمههای دلانگیز برای رفع تحریمها چه ارمغانی برای چرخیدن زندگی و معیشت مردم داشته است. جنابعالی کاملاً به آنچه میگویم وقوف دارید چرا که در همین سخنرانی مورد تحلیل، برای نخستین بار صراحتاً تأکید میکنید که “برنامۀ دولت در زمینه اقتصادی و اجتماعی بدون در نظر گرفتن موفقیت یا عدم موفقیت مذاکرات هستهای است”، و حال آنکه بیش از هشت ماه پیش در گزارش 100 روزه باز هم صراحتاً تأکید میکنید “قول ما به مردم این بود که در کنار اینکه سانتریفیوژ میچرخد، زندگی مردم و اقتصاد هم بچرخد. امروز الحمدلله به این نکته رسیدیم، یعنی هم سانتریفیوژ میچرخد و هم انشاءالله از این به بعد زندگی مردم بهتر خواهد چرخید”(6 آذر 92).
19. جناب آقای روحانی! آیا مصلحت نمیدانید برای تداوم همراهی و امیدواری و استقامت ملت ایران به ملت ایران شفاف و صادقانه بگویید دربارۀ آمریکاییان چه فکر میکردید و در عمل چه شد؟ مصلحت نمیدانید بگویید: ملت ایران! ما بر این پندار بودیم که دولتهای پیشین با منطق و استدلال صحبت نکردهاند و اگر ما چنین کنیم به سلامتی و خوشی مشکلاتمان با آمریکاییها حل میشود و پایِ هم پیر میشویم؟! مصلحت نمیدانید بگویید: ملت ایران! ما در پی “بازی بردـبرد” بودیم، و با اینکه همۀ تخممرغهایمان را نه در سبد توانمندیها و پایمردیهای مردم ایران که در سبد آمریکاییها و متحدان اروپاییشان گذاشتیم، آنها اما تا توانستند بر مواضع خود، مطابق منافع و امنیت ملی خود و همپیمانان غربی و عربی خود، پافشاری کردند و بر آنها نیز افزودند؟
***
جناب آقای روحانی! برای خیلیها این سؤال مطرح است که سخنان تند و خشن و نامتعارف شما چه تبیینی دارد؟ در همین سخنرانی از خطوط قرمز، و با تعبیر “خط قرمز”، سخن گفتهاید: “خط قرمز ما هیچ چیز جز منافع ملی ما نیست؛ همهجا خط قرمز، فقط منافع ملی ما است”.
20. جناب آقای روحانی! آیا مقصود شما از این سخن این است که خطوط قرمزی که رهبریت انقلاب با اخذ نظر از برخی مسئولان دولت شما و بهرهگرفتن از بسیاری از مواضع و تحلیلهای صاحبنظران دقیقاً مشخص کردهاند به مفهوم گنگ و بسیار شناور منافع ملی تحویل و تبدیل شود به طوری که بتوان، همچون توافقنامۀ ژنو، هرگونه تعهدات جدیدی را که در مذاکرات بر ایران تحمیل شد، به مدد ارکستر رسانهای ’دربار جدید‘ و همراهی رسانۀ ملی و هیئت رئیسۀ مجلس شورا، به منزلۀ دستاورد بزرگ و تاریخی دیگری به رجال سیاسی و دانشگاهی و ملت ایران خوراند؟
21. جناب آقای روحانی! آیا این موضع شما در واقع و به نحو مؤثری عملاً و نظراً خطوط قرمزی که اخیراً رهبریت انقلاب تعیین کردند را کاملاً بیاثر و بلاموضوع نمیکند زیرا قائل هستید “همهجا خط قرمز، فقط منافع ملی ما است”؟
22. جناب آقای روحانی! آیا میتوانید میان این موضعگیریِ ناقض خطوط قرمز نظام با اظهارات مکررتان که سیاستهای کلی روابط خارجی ما در چارچوب سیاستهایی است که مقام معظم رهبری تنظیم میفرمایند، سازگاری برقرار کنید؟
23. آیا امکان دارد سخنان غضبآلود تند و بسیار نامتعارفِ بیسابقۀ جنابعالی خطاب به منتقدان توافقنامۀ ژنو عمدتاً ناشی از خطوط قرمزی باشد که راه را برای سازشهای بیحساب و کتاب خلاف منافع ملی بسیار دشوار میکند، خطوط قرمزی که احتمالاٌ بسیاری از منتقدان دانشگاهی و حوزوی در تقویمش سهم و نقشی داشتهاند؟
***
جناب آقای روحانی! گفتهاید: “ما دلمان میخواهد با همه جهان و همه آنهایی که میخواهند با ما رفتار خوب داشته باشند و مخاصمه نداشته باشند، مسائلمان را حل کنیم، حتی با آنهایی که سالیان دراز تنش داشتیم، اگر در برابر حقوق ملت ایران سر فرود بیاورند حتماً تنش را کاهش خواهیم داد. حتی از این مرحله هم جلوتر خواهیم رفت؛ میتوانیم به روابط عادی در آینده برسیم البته اگر اطمینان کنیم که منافع ملی ما تضمین است”.
24. جناب آقای روحانی! شما واقعاً بر این باورید که آمریکاییها “میخواهند با ما رفتار خوب داشته باشند” و “در برابر حقوق ملت ایران سر فرود بیاورند”؟
25. جناب آقای روحانی! امکان دارد شفاف و صادقانه برای ملت ایران تشریح کنید در این یک سال اخیر چه اتفاقی در ساز و کارهای نهادهای سیاستگذاری دولتی و کنگره آمریکا رخ داده که شما را این قدر به آمریکاییها و سیاستهایشان در قبال ایران خوشبین و امیدوار کرده است؟
26. جناب آقای روحانی! امکان دارد برای ملت ایران تشریح کنید کدامیک از سیاستهای خارجی آمریکا از شکل استکباری و سیطرۀ هر چه بیشتر بر مال و جان و فرهنگ سایر ملل و نقض و نفی حقوقشان، بهویژه ملل مسلمان، در یک سال اخیر تغییر کرده است؟
27. جناب آقای روحانی! بهنظر شما این شکل ترساندن و لرزاندن و وعدۀ جهنم دنیوی دادن به منتقدانْ مرسوم و زیبندۀ یک رئیسجمهور حقوقدان است؟
28. جناب آقای روحانی! هنگامی که توپ و تشر اخیرتان در کنار توپ و تشر چند ماه پیش که منتقدان ژنو را بیسواد و مزدبگیر خوانده بودید، دیده میشود برخی از دانشگاهیان از این بنده سؤال میکنند: بهراستی آقای رئیس جمهور حقوقدان هستند؟
29. جناب آقای رئیسجمهور! بنده از این توپ و تشرهای تقریباً مسلسلوار و در حال عادیشدن به منتقدان، رایحۀ تلخ و کهنهای نسبت به آزادی استشمام میکنم و برای آینده نه فقط برای استقلال که به طرز روزافزونی برای آزادی هم بشدت نگرانم.
این بندۀ کمترین از حضرت حق برای جنابعالی، جمیع مسئولان دولتی و غیردولتی، و نیز برای خودم سربلندی در “یوم یقوم الحساب”، “یومالخروج”، آری همان “یومالحسره”، آرزو میکنم.
سعید زیباکلام
استاد دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران