بدون هیچ مقدمه ای، توجه شما را به سخنان فوق العاده ی ولی امر مسلمین جهان جلب می نمایم:
” دشمن راز پيروزى ما در خرمشهر و خرمشهرها را به چشم ديد و فهميد اين ملت اگر پرچم اسلام و ايمان را برافراشته نگهدارد، در همه ميدانها پيروز خواهد شد؛ بنابراين سعى كردند اين پرچم را سرنگون كنند. امروز همه تلاش امريكا و دستگاه و جبهه استكبار اين است كه عنصر قدرت و قوّت و مقاومت را از ما بگيرد؛ يعنى مىخواهد ايمان و اتّكاءِ به نفس و اميد و اتّحاد را در ما تضعيف كند. ملتى كه ايمان و اتحّاد نداشته باشد و نسبت به آينده مأيوس باشد، پيداست كه در همه ميدانها شكست خواهد خورد؛ در سياست هم شكست مىخورد، در اقتصاد هم شكست مىخورد، در سازندگى كشور هم شكست مىخورد. آنها مىخواهند اينها را از ما بگيرند. اوّلين ضربهاى كه مىزنند، اين است كه ملت را از خود مأيوس كنند.
امروز عدّهاى متأسفانه كارشان اين شده است كه مرتّب دشمن را بزرگ و خود را كوچك كنند، عظمت دشمن را به رخ همه بكشند و دائماً بگويند ما نمىتوانيم! يعنى ما هم مثل خيلى از كشورها و دولتها بايد برويم در هاضمه استكبار جهانى هضم شويم! اينها اشتباه مىكنند؛ خودشان ضعيف و از درون پوكند – يا پوك بودند يا پوك شدند – لذّتهاى دنيا آنها را پوك كرده است؛ دنياطلبى آنها را بىارزش و بىهويّت كرده است؛ بنابراين خيال مىكنند همه مثل آنهايند. نخير؛ اين ملت توانا و اميدوار است؛ بيخود دل ملت را نلرزانند و مرتب نگويند ما نمىتوانيم و قدرت حركت نداريم. چرا، اين ملت قدرت حركت دارد؛ اين ملت اسلام دارد؛ اين ملت ابزار و وسيله بسيار مؤثّر ايمان را دارد؛ اين ملت اتّحاد حقيقى و قلبى خود را با مسؤولان كشور دارد. اين رشته اتّحاد مقدّسى كه با پيوندهاى ايمان و عاطفه محكم شده است، در كمتر جايى از دنيا شبيهش مىشود پيدا كرد.
ما به فضل پروردگار مشكلات را برطرف مىكنيم و مىتوانيم دشمن را سر جاى خود بنشانيم. دشمن هر چه هم از لحاظ ابزار نظامى قوى باشد، در مقابل يك ملت منسجم و مؤمن و داراى اميد به آينده، هيچ غلطى نمىتواند بكند. البته ما مسؤولان بايد به وظايف خود عمل كنيم؛ دولت و قوّه قضاييّه و مجلس بايد به وظايف خود عمل كنند. هر كس امروز از وظيفه اصلى خود سرپيچى كند و خود را به كار ديگرى مشغول و سرگرم سازد و از انجام وظيفه شانه خالى نمايد، خيانت كرده است و دچار لعنت ابدى خواهد شد. ما مسؤولان بايد روح اسلامى را در خود زنده نگهداريم؛ روح اشرافيگرى را دور بيندازيم و رشته سودجويى و ثروتطلبى و دنبال منافع شخصى دويدن و تجمّل پرستى و امثال اينها را از دست و پاى خود باز كنيم. اگر گرفتاريهاى ما در بخشى حل نشده است، علّتش اينهاست؛ اينها را بايد اصلاح كنيم.
عدّهاى با دستشان به پاى خود رشتههايى را مىبندند و گرههايى را به وجود مىآورند؛ خود را از قابليت استفاده براى اين ملت و آرمانهاى او مىاندازند و بعد هم اسلام و نظام اسلامى و احكام اسلامى را متّهم مىكنند. ناجوانمردى از اين بيشتر؟! بعضى در دلِ خود احساس ضعف مىكنند، يا چشمغرّههاى امريكا آنها را مىترساند، يا وعدههاى امريكا و امثال امريكا دل ضعيف و ناتوانشان را به خود جذب مىكند؛ لذا به سمت امريكا مىكشند. آنگاه ملت و جوانان مؤمن و مديران باايمان و باصفاى كشور را متّهم مىكنند كه اينها نمىتوانند؛ بنابراين ناچاريم برويم تسليم امريكا شويم! كسانى كه دم از مذاكره با امريكا مىزنند، يا از الفباى سياست چيزى نمىدانند، يا الفباى غيرت را بلد نيستند؛ يكى از اين دو تاست. در حالى كه دشمن اينطور اخم مىكند، اينطور متكبّرانه حرف مىزند، اينطور به ملت ايران اهانت مىكند، تصريح هم مىنمايد كه مىخواهد عليه اين نظام و اين كشور و منافع آن اقدام كند، عدّهاى در اينجا ذليلانه و زبونانه مىگويند: چه كار كنيم؛ برويم، نرويم، نزديك شويم، با آنها صحبت كنيم، در خواست كنيم، خواهش كنيم؟! اين اهانت به غيرت و عزّت مردم ايران است؛ اين نشانه بىغيرتى است؛ اين سياستمدارى نيست. سعى مىكنند رنگ و لعابى از فهم سياسى به كار خود بدهند؛ نه، اين درست ضدِّ فهم سياسى است.
ملت ايران آرمانها و مقاصدى دارد كه در دنيا هر كس به اين مقاصد و نيز به ملت ايران احترام گذاشته و نظام جمهورى اسلامى را قبول كرده، ملت ايران در طول زمان با او مثل يك طرفِ برابر و مساوى وارد ميدان مذاكره و معامله شده است. ما با شوروى هم ارتباطات داشتيم، با اروپا و همه دنيا هم ارتباطات داريم. مسأله امريكا اين است كه هويّت اسلامى و ملى ما را قبول ندارد و اين را به زبان مىآورد. چرا عدّهاى از مدّعيان سياست و فهم، نمىفهمند؟! واقعاً جاى تأسّف است. حكومتى كه اينطور صريحاً مىگويد مىخواهم عليه نظام اسلامى و خواستِ ملت ايران عمل كنم و براى براندازى اين نظام بودجه مىگذارد، ارتباط و مذاكره با آن، هم خيانت و هم حماقت است! ”