شهید علیرضا فیلسوف زاده متولد 1342 در تهران است. او که از سالهای نخست جنگ و در سنین نوجوانی در جبههها حضور داشت ابتدا به عنوان تخریبچی و بعد به عنوان نیروی اطلاعات-عملیات لشگر 27 محمد رسول الله(ص) به مناطق مختلف اعزام میشد. پاسدار شهید علیرضا فیلسوف زاده به عنوان معاون مسئول محور عملیات با حضور در مناطق موظف میشود تا نقشه عملیات را به نیروهای لشگر نشان دهد که با انفجار یک مین و از دست دادن پایش به درجه جانبازی نائل میشود. سپس او در ارتفاعات شاخ شمیران طی بمباران رژیم بعث عراق در روز چهارم فروردین سال 1367 به شهادت رسید. متن وصیت نامه این شهید 25 ساله به شرح زیر است:
بسم رب الشهداء و الصدیقین
ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله اموتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و تمامی شهدای اسلام و ملت شهید پرور ایران و باسلام به پدر و مادر و برادران و خواهران عزیزم.
شهادت یعنی انتقال یافتن از زندگانی مادی به زندگی معنوی و الهی و شهادت در مکتب اسلام یک مسئله انتخابی است که انسان وارسته با تمامی آگاهی آن را انتخاب می کند و با شهادت خویش شمع راه انسانهای پاک و نورانی میشود و من با انتخاب آگاهانه راه شهیدان را تا رسیدن به جاده پرخون کربلا ادامه خواهم داد تا خود را به لقاء اله برسانم و شهادت حد نهایی تکامل است.
و خون شهید هدر نمیرود و در پیکر اجتماع وارد شده و انسانهای متعهد به مکتب تحویل جامعه میدهد با در نظر گرفتن اینکه اگر لیاقت شهادت را داشته باشد و اگر شهادت نصیب من شد شاید من هم یکی از همین افراد باشم(ان شاءالله).
پدر و مادر عزیزم خواهش میکنم که مرا ببخشید از آن همه اذیت و آزار که در حق شما روا داشتم و شما را ناراحت کردم ان شاءالله که مرا حلال میکنید. من به جبهه میروم تا جانم را فدای خدا کنم فدای آنکه جانم امانتی از اوست و در این راه ترس از مردن ندارم و در این میانه سهمی برای آخرت نمیخواهم که نداشته باشم و مثل آدمهای بیتفاوت زندگی کنم و به فکر اسلام و وطنم نباشم. اگر شهید شدم امیدوارم تمامی اعضای خانواده مرا مورد بخشش قرار دهند.
و چند کلام هم صحبت برای دوستان عزیزم دارم
برادران، همکاران، همسنگران و سایر دوستان عزیزم، استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمانها برای تسکین دردهاست، همیشه بهیاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید. هرگز دشمنان بین شما تفرقه نیندازند و شما را از روحانیت متعهد جدا نکنند بالخصوص از امام عزیز و نایب بر حق امام زمان دست برندارید. چون او بود نجات دهنده همه ما از بدبختیها، او را همیشه دعا کرده که خدای عزیز او را برای ملت ما تا ظهور حضرت مهدی(عج) حتی کنار او برای ما نگهدارد.
و چند کلام صحبت هم برای خانواده عزیزم
پدر عزیزم! که میدانم برای من زحمتهای بسیار کشیدهای و تو ای مادر مهربانم که چه رنجهایی برای من متحمل شدی. شما کار خودتان را به کمال احسن انجام دادهاید و آن چرا که خدا به شما داده بود در راه خودش فدا کردید. امیدوارم که از این موضوع ناراحت نشده باشید و شما برادران و خواهران عزیزم به حرفهای پدر و مادرمان خوب گوش کنید و از آنها اطاعت و به آنها نیکی کنید هر چند که ما خودمان شاید این عمل را انجام نداده باشیم. در راه انقلاب قدم بردارید. به شما خانواده عزیزم میگویم در همه حال یاد امام عزیزمان باشید و او را دعا کنید و هیچ وقت از او دست برندارید و راه او را ادامه دهید و در نمازهای خود رزمندگان اسلام را هم دعا کنید. پدر عزیزم من در دوران جوانی نمازم را مقداری قطع و وصل میکردم از شما میخواهم که نماز قضا برایم بخوانی و چند روز روزه هم بدهکار هستم، به مقدار 15 روز امیدوارم که آن را نیز برایم بگیری.
من از مال دنیا که چیزی ندارم ولی هر چه دارم مال تو و مادرم میباشد خودتان هر کاری خواستید بکنید. مادر عزیزم! اگر خدا این لیاقت را به من داد من هم به جوار شهدای عزیز رفتم و شهید شدم اصلا برای من گریه و زاری نکنید چون شهادت برای من مثل عروسی من میباشد و از شما میخواهم که در مجلسی که برای من بر پا میکنید در آن مجلس شیرینی عروسی من را پخش کنید چون آن سفر دامادی من میباشد و زیاد هم در مورد مراسمها به خودتان زحمت ندهید. ولی اگر فقط از طرف گردانی که من در آن بودم آمدن برای اینکه مراسم هیئت در آنجا یعنی منزلمان بیاندازند از آنها کمال پذیرایی را بکنید.
یک حرف هم برای بعضی از فامیلها و اقوام این آدمها یک مقدار از این مسئله دنیوی بیرون بیایند و به آخرت خود فکر کنید و در راه انقلاب پای بگذارید و کار کنید و ان شاءالله باشد که خون شهدا هم آنان را نیز متحول سازد و به رحمت الهی نزدیکشان کند. دیگر وصیتی ندارم فقط از طرف من از همه آشنایان حلالیت بطلبید و پدر عزیزم من به کسی مقروض نمیباشم ولی اگر باز کسی آمد که من از او طلبکار بودم به او بدهید. خدا شما را حفظ کند.
به امید رسیدن به کربلای حسینی با رهبر کبیر و عزیزمان خمینی
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار
آنکس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند(حسین جان)
والسلام من اتبع الهدی
بنده گنهکار خداوند
علیرضا فیلسوف زاده
8/11/64 ساعت 2:10 بعدازظهر
منبع : تسنیم
یک دیدگاه
ژئوفیزیک
سلام
ممنون از سایت خوبتون
خسته نباشید
به سایت ما سر بزنید