به نام خدا
وامّا ظهور فرج، بسته به اراده خداست و آنان كه وقتى براى آن تعيين مى كنند دروغ مى گويند.
«وَأَمّا ظُهُورُ الْفَرَجِ، فَإِنَّهُ إلَى اللّهِ وَكَذِبَ الْوَقّاتُونَ».
وامّا ظهور فرج، بسته به اراده خداست و آنان كه وقتى براى آن تعيين مى كنند دروغ مى گويند.
فرجام كار
«وَالْعاقِبَةُ ـ بِجَميلِ صُنْعِ اللّهِ سُبْحانَهُ ـ تَكُونُ حَميدَةً لَهُمْ مَا اجْتَنَبُوا الْمَنْهِيَّ عَنْهُ مِنَ الذُّنُوبِ».
و فرجام كار شيعيان ـ به فضل احسان و نيكوكارى خداوند سبحان ـ تا آن زمان كه از گناهان دورى گزينند، پسنديده و نيكو خواهد بود.
بردبارى
«إِنَّ اللّهَ ذُو أَناة وَأَنْتُمْ تَسْتَعْجِلُونَ».
خداوند صابر و شكيبا است و شما عجله مى كنيد.
ياور مردم
نامه اى از آن حضرت به مرجع بزرگ آية اللّه سيد ابوالحسن اصفهانى:
«اَرْخِصْ نَفْسَكَ، وَاجْعَلْ مَجْلِسَكَ فِي الدِّهْليزِ، وَاقْضِ حَوائِجَ النَّاسِ، نَحْنُ نَنْصُرُكَ».
خودت را ارزان كن (فروتنى پيشه كن) و در دهليز خانه ات بنشين (در دسترس مردم باش) و حاجات و نيازهاى مردم را برآورده ساز; ما ياريت مى كنيم.
أنا بقية اللّه
«أَنا بَقِيَّةُ اللّهِ في أَرْضِهِ وَالْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدائِهِ». «أَنَا خاتَمُ الأَوْصِياءِ وَبي يَدْفَعُ اللّهُ الْبَلاءَ عَنْ أَهْلي وَشِيعَتي».
من باقيمانده خدا در زمين او و انتقام گيرنده از دشمنان او هستم. من پايان بخش سلسله جانشينان پيامبرم، و به خاطر من است كه خداوند بلاها را از خاندانم و شيعيان من دور مى دارد.
ما و يارى دوستانمان
«إِنَّ اللّهَ قَنَّعَنا بِعَوائِدِ إِحْسانِهِ، وَفَوائِدِ إِمْتِنانِهِ، وَصانَ أَنْفُسَنا عَنْ مُعاوَنَةِ أَوْلِيائِهِ إلاّ عَنِ الاِْخْلاصِ فِي النِّيَّةِ وَإِمْحاضِ النَّصِيحَةِ وَالْمُحافَظَةِ عَلى ماهُوَ أَتْقى وَأَبْقى وَأَرْفَعُ ذِكْراً».
بدرستى كه خداوند ما را به لطف و احسان مكرّر خويش و به بهره هاى انعام و كرم خود، راضى و خشنود ساخته است. و ما را نيازمند يارى دوستانش قرار نداده، مگر آن يارى كه از سر اخلاص در نيّت و خيرخواهىِ محض صورت گيرد و در آن، برآنچه به تقواى الهى و بقاى نزد خدا ورفعتِ جايگاه نزديكتر است، محافظت و مراقبت شود.
پيامبران و امّتها
«كانَ مِنْ تَقْديرِ اللّهِ جَلَّ جَلالُهُ وَلُطْفِهِ بِعِبادِهِ وَحِكْمَتِهِ: أَنْ جَعَلَ أَنْبِيائَهُ مَعَ هذِهِ الْمُعْجِزاتِ في حال غالِبينَ وَأُخْرى مَغْلُوبينَ وَفي حال قاهِرينَ وَأُخْرى مَقْهُورينَ وَلَو جَعَلَهُمُ اللّهُ في جَميعِ أَحْوالِهِمْ غالِبينَ وَقاهِرينَ وَلَمْ يَبْتَلِهِمْ وَلَمْ يَمْتَحِنْهُمْ، لاتَّخَذَهُمُ النّاسُ آلِهَةً مِنْ دُونِ اللّهِ عَزَّ وَجلَّ، وَلَما عُرِفَ فَضْلُ صَبْرِهِمْ عَلَى الْبَلاءِ وَالْمِحَنِ وَالاِْخْتِبارِ.
وَلكِنَّهُ جَعَلَ أَحْوالَهُمْ في ذلِكَ كَأَحْوالِ غَيْرِهِمْ، لِيَكُونُوا في حالِ الْمِحْنَةِ وَالْبَلْوى صابِرينَ وَفى حالِ اْلعافِيَةِ وَالظُّهُورِ عَلَى الاَْعداءِ شاكِرينَ، وَيَكُونُوا في جَميعِ أَحْوالِهِمْ مُتَواضِعينَ غَيْرَ شامِخينَ وَلا مُتَجَبِّرينَ وَلِيَعْلَمَ الْعِبادُ أَنَّ لَهُمْ عَلَيْهِمُ السَّلامُ إِلهاً هُوَ خالِقُهُمْ وَمُدبِّرُهُمْ، فَيَعْبُدُوهُ وَيُطيعُوا رُسُلَهُ، وَتَكُونَ حُجَّةُ اللّهِ ثابِتَةً عَلى مَنْ تَجاوَزَ الْحَدَّ فيهِمْ، وَادَّعى لَهُمُ الرُّبُوبِيَّةَ، أَوْ عانَدَ وَخالَفَ، وَعَصى وَجَحَدَ بِما أَتَتْ بِهِ الاَْنْبِياءُ وَالرُّسُلُ، وَلِيَهْلَكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَة وَيَحْيى مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَة».
از تقدير خداوند بلند مرتبه و لطف او نسبت به بندگانش و از حكمت تدبير حكيمانه او بود كه پيامبرانش را با اين همه معجزات، گاهى پيروز و گاهى شكست خورده، گاهى داراى سلطه و گاهى تحت سلطه قرار داد.
و اگر خداوند آنان را در تمام موقعيّتها، پيروز و مسلّط قرار مى داد و به بلا و آزمايشى دچارشان نمى ساخت، چه بسا مردم آنان را به عنوان معبوداتى مستقل از خداى عزّوجلّ اختيار مى كردند و از طرفى، فضيلت شكيبايى خود پيامبران بر بلاها و سختى ها و آزمايشات الهى معلوم نمى گشت.
امّا خداوند در اين مورد، موقعيّت پيامبران را مانند موقعيّت بقيّه مردم قرار داد، تا در حال شدّت و بلاء شكيبا باشند و در حال رفاه و غلبه بر دشمنان شكر گزار باشند و در تمام مراحل و احوالشان، تواضع و فروتنى پيشه كنند، و گردن فراز و ستم پيشه نباشند، و بدان منظور كه بندگان خدا بدانند كه پيامبران نيز خدايى دارند كه آفريننده و تدبير كننده امور آنهاست. در نتيجه، مردم به عبادت خداوند و اطاعت از رسولانش رو آورند، و بدان جهت كه حجت بر آنكس كه درباره پيامبران زياده روى كرده و پروردگارشان بشمارد يا با آنان عناد ورزد ومخالفت نمايد و نافرمانى كند آنچه را انبيا و پيامبران آورده اند انكار نمايد، ثابت باشد ـ وراه عذر بر او بسته شود ـ و تا هركس هلاك و گمراه مى شود از روى دليلِ روشن ـ و با اتمام حجّت ـ باشد و هركس زندگى مى يابد ـ و هدايت مى شود ـ از روى دليل روشن و يا برهانى آشكار باشد.
دعاى حضرت براى يارانش
«فَإِذا أَذِنْتَ في ظُهُوري فَأَيِّدني بِجُنُودِكَ، وَاجْعَلْ مَنْ يَتَّبِعُني لِنُصْرَةِ دينِكَ مُؤَيَّدينَ، وَفي سَبيلِكَ مُجاهِدينَ، وَعَلى مَنْ أَرادَني وَأَرادَهُمْ بِسُوء مَنْصُورينَ وَوَفِّقْني لاِِقامَةِ حُدُودِكَ، وَانْصُرْني عَلى مَنْ تَعَدّى مَحْدُودَكَ، وَانْصُرِ الْحَقَّ وَأَزْهِقِ الْباطِلَ، إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً، وَأَوْرِدْ عَلى شيعَتي وَأَنْصاري مَنْ تَقَرُّ بِهِمُ الْعَيْنُ وَيُشَدُّ بِهِمُ الأَزْرُ، وَاجْعَلْهُمْ في حِرْزِكَ وَأَمْنِكَ، بِرَحْمَتِكَ يا أَرْحَمَ الرّاحِمينَ».
خدايا . . . زمانى كه براى ظهور و خروج من اجازه مى فرمايى، مرا به لشكريان خويش تاييد فرما وهمه كسانى را كه براى يارى دين تو به پيروى از من برخاسته اند، مورد تأييدات خويش قرار بده، و از مجاهدان راه خود محسوبشان دار، و آنان را عليه هركس كه بدخواه من و ايشان است، يارى بخش و مرا براى برپا داشتن حدود الهى، توفيق ده و براى سركوبى هركس كه از محدوده دين تو تجاوز كرده است، يارى عنايت كن و حق را يار باش، و باطل را نابود كن، كه باطل نابود شونده است. و بر يارى پيروان و ياران من، كسانى را بفرست كه مايه روشنى چشم و پشتگرمى آنان باشند، و همگان را در پناه خود و در امان خويش قرار ده، به رحمت بى منتهايت اى مهربانترين مهربانان.
دعا
«عَصَمَنَا اللّهُ وَإِيّاكُمْ مِنَ الْمَهالِكِ وَالاَْسْواءِ وَالآفاتِ وَالْعاهاتِ كُلِّها بِرَحْمَتِهِ، فَإنَّهُ وَلِيُّ ذلِكَ وَالْقادِرُ عَلى ما يَشاءُ، وَكانَ لَنا وَلَكُمْ وَلِيّاً وَحافِظاً، وَالسَّلامُ عَلى جَميعِ الاَْوْصِياءِ وَالاَْوْلِياءِ وَالْمُؤْمِنينَ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكاتُهُ، وَصَلَّى اللّهُ عَلَى النَّبِيِّ مُحَمَّد وَآلِهِ وَسَلَّمَ تَسْليماً».
خداوند، ما و شما را به رحمت خويش از مهلكه ها و زشتيها و بديها و آفات و بلايا نگه دارد كه او ولىّ و اختيار دار همه اينهاست و توانا بر آنچه مى خواهد. او ولىّ و نگهدارنده ما و شماست.
سلام بر تمامى جانشينان واوليا ومؤمنان و رحمت و بركات خدا بر آنان باد!
درود و سلام خداوند بر محمّد پيامبرش و خاندانش باد!
رسول اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) مى فرمايد:
(يُفَرِّجُ اللهُ بِالْمَهْدِىِّ عَنِ الاُْمَّةِ، يَمْلاَُ قُلُوبَ الْعِبادِ عِبادَةً وَ يَسَعهُمْ عَدْلُهُ، بِهِ يَمْحَقُ اللهُ الْكَذِبَ وَ يُذْهِبُ الزَّمانَ الْكَلِب، وَيُخْرِجُ ذُلَّ الرِّقِّ مِنْ أَعْناقِكُمْ )
«خداوند به وسيله مهدى(عليه السلام) از امت رفع گرفتارى مى كند، دلهاى بندگان را با عبادت و اطاعت پر مى سازد و عدالتش همه را فرا مى گيرد.
خداوند به وسيله او دروغ و دروغگويى را نابود مى نمايد، روح درندگى و ستيزه جويى را از بين مى برد و ذلّت بردگى را از گردن آنها بر مى دارد».
غيبت شيخ طوسى ص 114.
دعا براى فرج
«و أكثروا الدّعا بتعجيل الفرج فإنّ ذلك فرجكم».
يعنى براى تعجيل فرج; بسيار دعا كنيد، پس بدرستيكه اين دعاء موجب فرج شما است.
برگرفته از سايت :المهدويه