به نام خدا
چكيده:
نظام مقدس جمهوري اسلامي براي شكل گيري و حركت نياز به الگو و نمونه دارد. الگوي نظام و جامعه ما، الگوي جامعه پيامبر(ص) و چند سال حكومت حضرت علي(ع) و الگوي جامعه عادلانه مهدوي است. بنابر اين درك و شناخت شاخص ها، اهداف، راهبرد ها، و سياستگذاريها و برنامه ريزي هاو نحوه اجراي برنامه ها براي رسيدن به اهداف جامعه توحيدي و عدالت اجتماعي جامعه مهدوي مهمترين مسئله ما است.
براي رسيدن به جامعه و انسان آرماني بايستي زمينه سازي كنيم و براي زمينه سازي بايستي برنامه اي مدون در ابعاد و زمينه هاي مختلف داشته باشيم. جهت برنامه ريزي راهبردي ضروري است تا ابعاد مختلف زمينه سازي ظهور تبيين شود. مهدويت را مي توان در دو محدوده طرح نمود. اول در محدوده ايران اسلامي كه بر استبداد داخلي پيروز شده و دست ابرقدرتها را از نظام اسلامي قطع نموده است. دوم در محدوده كل جهان مي توان طرح نمود و در باره آن بررسي نمود. اصولا بحث مهدويت در اسلام از تفكر و نگرش و جهان بيني توحيدي نشئت گرفته است. حضرت مهدي(ع) بعنوان انسان كامل و خليفه اللهي است كه تجلي همه زيبايي ها، خوبي ها، محبت ها، جاذبه ها و دافعه هاست.
در اين مقاله ابعاد مختلف دکترین مهدویت، زمینه سازی شرایط ظهور، و انقلاب جهانی مهدوی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. این انقلاب دارای ابعاد مختلفی می باشد، که مهمترين آنها را مي توان در شانزده بعد تقسيم نمود، که هر بعد خود انقلاب بزرگی در انسان، جامعه و طبیعت است. ابعاد مختلف انقلاب جهانی مهدوی شامل: ابعاد، اعتقادی، اخلاقی، فرهنگی، پژوهشی، علمی، فناوری، عمرانی، قضایی، قانونگذاري، امنیتی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و زیست محیطی می باشد. محور اساسی حرکت عدالت در ابعاد مختلف آن می باشد. در این مقاله، ابعاد مختلف ابعاد مختلف اعتقادی، اخلاقی، پژوهشي، علمی، فناوری و آبادانی در راستاي انقلاب جهانی مهدوی با تکیه بر آیات قرآن، احادیث، سنت و سیره پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم (ع) مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
منتظران، چشم انتظار لیلای وجودند، آنها که عظمت درونی خویش را با تمام وجود، دریافته اند. آنهایی که برای پیمودن راه حق، در نبرد همیشگی حق و باطل، ظهوري موثر داشته و بی تفاوتی را محکوم، و حسین وار ثار داده اند و خون می دهند، و راه سرخ شهادت را برای نابودی ظلم و فساد، باز گذاشته اند. آنهایی که با صبر و شکیبایی، ابراهیم وار بر علیه بت های زمانه می شورند و از هدایت پیوسته حق بهره می جويند، آنهایی که در لحظه لحظه زندگی خویش، با قطره قطره خون خویش، و با تکه تکه پوست و گوشت و استخوان خویش، به نگرش و نظام عدالت محور توحيدي شهادت مي دهند و در جهت تحقق توحید و عدالت و نابودی ظلم و ستم فریاد می زنند. آنهایی که برای پیروزی جبهه توحید و عدالت اجتماعی با شرك و تبعيض و ظلم و فساد مي جنگند و در اين راه از همه چیز خود گذشته اند. آنهایی که به پیروزی قطعی راهشان با تمام وجودبه یقین رسیده اند.
مقدمه:
خداوند در نگرش توحيدي
امروزه هیچ ایده و تفکر و اندیشه ای به اندازه اندیشه مهدویت و منجي گرايي در عرصه های مختلف، فردي و اجتماعي، اعتقادی، اخلاقی، علمي و فناوري، فرهنگی، سیاسی، هنری در جوامع مختلف به ویژه در جهان تشیع کارساز و تاثیر گذار نمی باشد. مهدویت راه رسیدن به جامعه و انسان ايده آل و كامل است، راه بسیج محرومین و مستضعفین جهان و استراتژی راهبرد نظام جمهوری اسلامی ایران است. مهدویت زمینه سازی و نزدیک کردن ادیان و به حرکت درآوردن مستضعفین جهان علیه ظلم و استکبار، استثمار است، مهدویت برای حرکت به سمت حکومت جهانی عادلانه است. مهدویت، طراحی و برنامه ریزی مهندسی فرهنگی، اعتقادی، اخلاقی، علمی، اجتماعی، سیاسی، قضایی، قانونی و نظامی خود، جامعه و جهان بر اساس جهان بینی، اعتقادات، اهداف، راهبرد ها و سیاستگذاریها و آموزه های مهدویت است.
درروایتی از قول پیامبر اکرم(ص) آمده است که “یخرج ناس من المشرق فیوطئون للمهدی سلطانه؛ جماعتی از مشرق زمین به پامی خیزند و زمینه ظهور آن حضرت را فراهم می سازند”. این حدیث شاید به انقلاب اسلامی ایران اشاره می کند. بنابراین انقلاب ما انقلاب زمینه ساز می باشد. نظام و دولت زمینه ساز، کلیه قوای سه گانه اش، ارتش و سپاهش، کلیه وزارتخانه ها و سازمانهایش بویژه آموزش و پرورشش، آموزش و عالی اش، در حوزه های علمیه اش، در صداوسیمایش بايستي در جهت زمينه سازي ظهور حركت نمايند و دارای ویژگیها و شاخص هایی باشند، که نشان می دهد نظام و دولت اسلامی در جهت زمينه سازي حرکت مي كند.در اينجا لازم است از خود بپرسيم آيا نظام و دولت ما در مسیر زمینه سازی برای تحقق اهداف و راهبردهای مهدویت حركت مي كند یا در جهت مخالف آن، و یا در این مسیر سردرگم هستیم و نمی دانیم چه کاری بایستی انجام دهیم و یا خدایی نکرده بی تفاوت می باشيم. انشاء الله انقلاب ما ونظام و دولت ما دولت زمینه ساز است و به فرموده رهبر انقلاب امام خمینی باید این حکومت را به دست صاحب اصلی اش تحویل دهیم.
جهان بيني ما جهان بيني توحيدي است و لازم است در ابعاد و زمينه هاي مختلف در جهت عدالت اجتماعي حركت نمائيم. و براي زمينه سازي طرح و برنامه اي مدون داشته باشيم. بنظر مي رسد خداوند متعال مانند طراح يا معمار و برنامه ريز و پرورش دهنده ماهر و سناريو نويس بسيار دقيق در فرايند تكوين و تشريع و در كل نظام جهان كارش را به نحو احسن انجام داده است. همه حوزه ها و زمينه هاي تاريخي از قبل از آفرينش انسان تا ابتداي خلقت انسان، و از آن هنگام تا كنون و تا آينده، زنجيره اي به هم پيوسته است. انسان هايي كه مي خواهند درك و بينش خود را نسبت به خود و جامعه و تاريخ و طبيعت و خداي خود بالاببرند در اين اقيانوس شنا مي كنند و با كنكاش و مهارت و غواسي مطالبي را بدست مي آورند و چيز هايي را از اين اقيانوس با غواسي در مي آورند و اسراري را كشف مي كنند.
قصه آدم و حوا، هابيل و قابيل، حركت و نهضت حضرت نوح، قيام ابراهيم بر عليه نمرود، قيام موسي در برابر فرعون، و حضرت موسي در مقابل قيصر، انقلاب پيامبر اسلام در مقابل نظام جاهليت، ازدوج حضرت علي(ع) با حضرت فاطمه (ع) و تولد يازده امام معصوم بعنوان جانشينان پيامبر(ص) و علي (ع)، غيبت امام زمان (عج) و مسئله انتظار و زمينه سازي شرايط ظهور، انقلاب جهاني عادلانه مهدوي و تحقق نگرش توحيدي و عدالت اجتماعي در جامعه جهاني و هزاران اسرار ديگر وجود دارد.
امروزه انتظار سازنده و مثبت به مفهوم ابزاری برای رسیدن به جامعه عادلانه مهدوی و در تداوم حرکت بسوی انسان ایده آل که به جز خدا نبیند و انسان را به مقام خلیفه الهی برساند. توجه پژوهشگران و دانشمندان را به خود جلب نموده است. ازطرف دیگر استکبار جهانی و محافظه کاران زر و زور و تزویر تداوم سلطه خود را مغایر با رشد و گسترش مهدویت می داند، و در نتیجه با تمام امکانات تلاش می کند انتظار مثبت و زمینه سازی شرایط ظهور را از بین ببرد. انتظارمثبت یعنی اعتراض نسبت به وضع نا عادلانه موجود، انظار یعنی تغییر و تحول اساسی در فرد و جامعه، یعنی حرکت و تعالی جویی و زندگی موثر و با کیفیت، یعنی حرکت بر اساس مکتب اعتقادی مهدویت، یعنی مسئولیت و شهادت، یعنی ایثار و شهادت و حضور همیشگی و جاودانه در جامعه، زمان و تاریخ است. انتظار عاری از هر گونه نژاد، قومیت، مذهب، دین و آیین است. انتظار در اعماق سرشت انسان و فطرت پاک او وجود دارد.
اعتقاد به مهدویت و انتظارمثبت، و زمینه سازی حکومت عادلانه که ظلم و فسادی در آن نباشد رمز نجات هر مکتب و مذهبی است. بخش انتظار و منجی گرایی در ادیان و مذاهب مختلف بخصوص در دین اسلام و مذهب شیعه از ظرفیت بالایی برخوردار است. و دارای ظرفیت بالایی در زمینه ها و ابعاد مختلف می باشد، که ضروریست ابعاد مختلف آن به صورت شفافی تبیین شود.
امروز نظام استکبار جهانی به درستي درک کرده است که اعتقاد به مهدویت چه اعتقادی در افراد ایجاد می کند و چه انگیزه ای برای اجرای امربه معروف و نهی از منکر در آنها ایجاد می کند. به همین خاطر دشمن با تمام وجود و با تمام امکانات و منابع خود در جهت مقابله و مبارزه با ایده مهدویت، که ریشه استکبار و ظلم و فساد را خواهد سوزاند، سرمایه گذاری نموده است.
امروز بزرگترین معروف حرکت در جهت عدالت فردی، اجتماعی و جهانی است و اینکار بدون بسیج و به حرکت دادن مستضعفین جهان ومبارزه خستگی ناپذیر با استکبار جهانی میسر نیست. امروز بزرگترین منکر نظام استکبار جهانی است که منافعش در مقابل منافع محرومین مستضعفین جهان است. کافی است اهداف و راهبرد ها و سیاستگذاریهای مهدویت را برای مردم جهان از طریق ادیان خودشان روشن کنیم و منافع فردی ، اجتماعی و جهانی آنها را به این باور و اعتقاد روشن کنیم. و خوراک فکری برای تمام ادیان در زمینه مهدویت فراهم نمائیم.
به عقيده آيت الله مصباح يزدي در حرکت به سوی حکومت عادلانه جهاني مهدوي در زمین، در ابتدا لازم است هدف به روشنی تعریف شود. مقصد اصلی حرکت نيز خداوند است و بقیه چیز ها وسیله ای است برای رسیدن به هدف نهایی است. هدف از آفرینش انسان در آیه “وما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون” مشخص شده است. در این حرکت ضروریست تا در هر قدم که بر می داریم، یک قدم ما را به عدالت اجتماعی، بالارفتن علم و دانش و استاندارد های زندگی و رفاه و امنیت و آماده کردن شرایط ظهور نزدیک نماید، و ما را به اهداف عالی یعنی آفرینش انسان و رسیدن به مقام خلیفه الهی نزدیک نمایدخداوند به انسانی که کار شایسته و عمل صالح انجام دهد و به خدا ایمان آورد و تنها او را پرستش نماید، تا به مقام خلیفه الهی برسند. وعده داده است که “لیستخلفنهم فی الارض و …). همچنین فرموده است که جانشین و وارث گذشتگان شوند. “ان الارض یرثها عبادی الصالحون”. افراد صالح وقتی قدرت را دردست بگیرند، بر گردنکشان و سلطه طلبان تسلط پیدا می کنند و نا امنی ها را که توسط سلطه طلبان ایجاد شده بود امن می کنند “و لیبدلنهم من بعد خوفهم آمنا”.
تشکیل حکومت وسیله ای است جهت رسیدن به جامعه ایده آل و رسیدن به اهداف نهائیش یعنی انسان ایده آل و بنده خدا بودن و پرستش خالص الهی و جانشینی خدواوند در روی زمین است. و خداوند را مالک همه چیز و دارای همه کمالات، فضیلت ها و ارزشها بداند. انسان در مکتب قرآن و سنت و عترت پیامبر (ص)، خود را همچ.ن خمیری در اختیار آنها قرار دهد تا به هر شکل و روشی که آنها می خواهن شکل بگیرد و طوریتربیت شود که در هر لحظه و در هر مکان و زمانی احساس کند سر و کارش با خداوند است. در گفتار، کردار و اعمال خود و در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی به جز خدا نبیند و خواسته ای جزخواسته خداوند نداشته باشد. خداوند وعده می فرمایدکسانی که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام دهند خداوند بر آنها منت می گذارد و به ایشان توفیقی می دهد که جامعه ای تشکیل دهند که فقط خدا را پرستش کنند و برای او شریکی قائل نشوند. و خود را بنده خدا ببینند و خداوند را مالک همه چیز ببینند. این جامعه نیاز به قوه قهریه دارد که قوانین و دستورات الهی ضامن اجرای عملی داشته باشد. منساء این قدرت و حکومت خداوند است و حرکت بر اساس خدا محوری است.. هیج کسی از ناحیه خودش هیچ قدرت و اعتباری ندارد، نه قدرت تکوینی و نه قدرت اعتباری و قانونی “له الخلق و الامر” هم افرینش و هم حکمرانی از آن خداوند است. مالک قدرت قهریه خداوند است و اگر کسی بخواهد اعمال قدرت در جامعه بکند بایستی از طرف مالک قدرت یعنی خداوند اجازه داشته باشد. انسان ها هر آنچه دارند از خداوند عاریه گرفته اند و کسی چیزی از خود ندارد که به دیگری ببخشد. هر آنچه مردم در دست دارند خداوند به آنها داده است.
نه تنها همه چیز از آن خداوند است بلکه ایمان بخ خداوند و مرگ انسان ها هم منوط به اذن خداوند است “و ما کان لنفس ان تموت الا باذنه” و ما کان لنفس ان تومن الا باذن الله” این اذن اذن تکوینی است نه تشریعی. قرآن می خواهد انسان ها طوری تربیت شوند تا سر منشع همه قدرتها و اسباب و مسببات را قدرت الهی بدانند و بدون آن، برای هیچ چیز قائل نباشند.
همه چیز در پرتو الهی معنی دارد و اگر قدرت و اذن و اراده ای نباشد، هیچ چیز نیست. بر اساساین نگرش، کسی که در راس حکومت و قوای قهریه قرار می گیرد بایستی به اذن خداوند باشد. و دستورات الهی را اجرا نماید. او در ملک خداوند بی اذن خداوند نمی تواند تصرفی داشته باشد. فرمان و قدرت اوبایستی از طرف خداوند است. انسانی نمی تواند بدون اجازه خداوند به انسان دیگری دستور دهد و امر و نهی نماید. حتی اگر خداوند به پیامبر نفرموده بود که”اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم”، اگر امر خداوند به اطاعت از پیامبر نبود، پیامبر حق نداشت که به مردم دستور دهد بلکه حق داشت که بعنوان رسول پیام الهی را ابلاغ نماید “و ما علی الرسول الا البلاغ” پیامبر به عنوان رسول فقط باید ابلاغ رسالت کند. اگر پیامبر دستور دهد که شما بایستی چنین و چنان کنید این نیاز به اذن دیگری دارد. لازم است تا خداوند مطاعیت را به پیامبر مطا کند و به او منصب فرمان روایی و اولی الامری را به او عطا کند تا اطاعتش واجب شود. در نگرش الهی و توحیدی، انسان بنده خداست و از خود هیچ چیزی ندارد. هر آنچه انسان دارد تکوینا از خداست و هر مقامی که انسان اعتباری داشته باشد بایستی به اذن خدا باشد.
پیامبران و اولیای الهی در طول تاریخ آمدن موعود را برای امت خود نوید داده و بهروزی و عدالت جهانی مهدوی را ترسیم نموده اند. حضرت داود(ع) در فصل های مختلف زبور، از شادی آسمانیان، مسرت خاکیان، غرش دریا ها، به وجد آمدن صحرا ها، ترنم درختان جنگل، آبادانی جهان، آسایش انسانها و آرامش همه گان اشاره نموده است1. حضرت حیقوق نبی(ع) نوید ظهور او را داده، از طول غیبتش سخن گفته و به امت خود فرموده است: اگر چه تاخیر نماید، برای ظهورش منتظر باش، که البته خواهد آمد2. اشعیای نبی(ع) از گسترش عدل و بر چیده شدن ظلم و ستم بدست آن یگانه دوران خبر داده است و از رجعت مردگان سخن گفته و منتظران ظهور را ستوده است3. حضرت دانیال نبی(ع) از وقایع آخر زمان به تفصیل سخن گفته و در انتها فرموده است: خوشا به حال آنها یی که انتظار کشند4. حضرت عیسی(ع) در بیش از 50 مورد در باره منجی عالم سخن گفته و به انتظار سازنده فرمانداده5 و از غفلت و بی توجهی بر حذر داشته است6. رسول اکرم(ص) پس از دیدن نوردرخشان حجت قائم(عج)، چون ستاره ای فروزان در شب معراج7، به خیل منتظران پیوسته و با منطق وحی از این سوز و گداز، پرده برداشته8، و می فرماید: ظوبی لمن لقیه، و طوبی لمن احبه و طوبی لمن قال به9؛ خوشا به حال کسی که او را دیدار نماید؛ خوشا به حال کسی که او را دوست بدارد؛ خوشا به حال کسی که به امامت او معتقد باشد.
امام علی(ع) بر منبر کوفه از حضرت مهدی (عج) سخن می گوید و می فرماید: برترین قله شرف، دریای بی کران فضیلت، شیر بیشه شجاعت، ویرانگر کاخ های ستم، جهاد گر همیشه پیرور، قهرمان دشمن شکن و …درپایان آهی می کشد و می گوید چقدر مشتاق دیدار اویم( هاه، شوقا الی رویته10).هر یک از امامان معصوم (ع) در باره ویژگیهای حضرت مهدی(ع) و زمان دوران او سخن گفته اند که برخی از این سخنان در منبع11 آمده است.
امام كار خود را زمينه سازي ظهور امام عصر مي داند. انتظار ظهور به مفهوم امر به معروف و نهي از منكر و مبارزه با ظلم و فساد واستكبار و تلاش جهت تحقق توحيد و عدالت اجتماعي در ابعاد فردي، اجتماعي و چهاني است.
عدالت در ابعاد و زمینه های مختلف صدای بلند فطرت پاک انسان است که در طول تاریخ، و در همه مکانها و در تمامی زمان ها شنیده می شود. عدالت شعار زیبایی است که ملاک همه زیبایی ها و رمز و راز پیدایش خلقت و استمرار هستی است و جهان طبیعت، و خلقت انسان بر آن اساس استوار است. تحقق عدالت در جامعه مهدوی مایه شکوفایی استعداد های نهفته در عمق وجود انسانها، جامعه، و طبیعت است و مایه بقا و صفای آن خواهد بود. عدالت خواهان در طول تاریخ، به انتظار ظهور فردی نشسته اند که می تواند عدالت را در ابعاد مختلف آن در تمامی جوامع بشری و در کل جهان مستقر نماید. او دارای خصوصیات و ویژگیهایی است که در دل عاشقان و شیفتگانش تاثیر می گذارد و همچون آهن ربایی، آنها را به سوی خود جذب می کند. در طول تاریخ هر انسان فطری و کمال جویی در هر شرایط مکانی و زمانی به سوی او جذب می شود. تمامی کمالات انسانی در او حمع شده است. او امام، الگو، شاهد و ناظر است ودر هر لحظه ممکن است به امر خداوند ظهور کند.
از ادیان الهی گرفته تا مکاتب بشری، همه به آینده ای ایده آل برای زندگی بشر معتقدند و مژده آن را داده اند. اکنون محتوای مهدویت بر تاریخ و بر افکار بیشتر انسانها حکومت می کند. همه معتقدین بر این نکته اتفاق دارند که روزی ظلم و ستم نابود و بشریت به آرامش و سعادت خواهد رسید.
از ویژگیهای انقلاب جهانی مهدوی عبارتند از: الف- معصوم بودن رهبر انقلاب و منزه از خطا و اشتباه و ظلم و فساد؛ ب- رشد و تکامل بینش و عقلا نی مردم (اعتقادات، اخلاق، علم و فناوری) ؛ ج- همراهی کردن عصاره تاریخ با حضرت (313 نفر)؛ د- آماده بودن زمینه ظهور؛ ه- داشتن برنامه ای مدون؛ و- قدرت مستحکمی که به تواند چندین میلیارد انسان را در جهان مدیریت نماید.
برنامه حضرت مهدی در قرآن وجود دارد و همان برنامه ای است که درنهضت های انبیا وجود داشته است(ولی یا ما در اختیار نداریم و یا اگرهم در اختیار داریم نمی توانیم آنها را خوب درک کنیم). به همین خاطر تعبیر شده که او دین جدیدی می آورد.
در اکثر احادیت پیامبران و اوصیای الهی در باره ظهور حضرت مهدی(ع) و عدالت اجتماعی و ابعاد مختلف آن صحبت شده است.
پیامبر اکرم (ص) درپایان عمر با حضرت فاطمه(ع) به تفصیل در باره حضرت مهدی(عج) صحبت می کند و به او می گوید که”المهدی من ولدک” دخترم این مهدی از تبار توست12. امام رضا(ع) وقتی نام”قائم آل محمد” را می شنود، بر می خیزد، دست به سر می گذارد و برای تعجیل فرج آن بزرگوار دعا می کند13.حضرت علی(ع) می فرماید: الحادی عشر من ولدی، هو المهدی یملا ها عدلا کما ملئت جورا و ظلما، تکون له حیره و غیبته، یضل فیها اقوام و یهتدی فیها آخرون14؛ او یازدهمین فرزند منست، او همان مهدی است که جهان را پر از عدل کند؛ آنگونه که پر از جور و ستم شده است. برای او دوران حیرت و غیبتی خواهد بود، که گروه هایی در آن گم گشته و گروه های دیگری در آن هدایت خواهند یافت. امام حسن عسگری(ع) فرزندش (حضرت مهدی (عج)) را در شب بدر، به شیفتگانشان نشان داده و خطاب به احمد بن اسحاق فرمود: اگر نبود که تو در نزد خدا و اولیای خدا منزلت خاصی داری، فرزندم را به تو ارائه نمی دادم15. امام هادی(ع) از اختصاص روز های جمعه به آن حضرت سخن می گوید16.
امام حسن عسگری(ع) به احمدبن اسحاق فرمود: سپاس خداوند را که مرا ازدنیا بیرون نبرد، تا امام بعد از خود را دیدم. او شبیه ترین مردمان است به رسول خدا، در خلقت و سیرت. خداوند او را در عالم غیبت نگه می دارد. سپس ظاهر می سازد تا جهان را پر از عدل و داد کند؛ چنان که از ظلم و ستم پر شده باشد17. امام صادق(ع) می فرماید: چون قائم ما قیام کند، جامه علی(ع) را می پوشد و سیره او را می پوید18.
در احادیث زیادی روایت شده: اگر یک لحظه حجت خدا در روی زمین نباشد، زمین ساکنان خود را در کام خود فرو می برد19. در احادیث بسیاری از آشکار شدن گنج ها، فراوانی باران و کشاورزی، توسعه امنیت و آبادانی و عمرانی، رفتن کینه و بخل از دل بندگان خدا، رفتن بدی ها و بد ها و باقی ماندن خوبی ها و خوبها، عدالت بالسویه اجتماعی، جوشش چشمه ها، جمع شدن گرگ و میش با هم اشاره شده است.
در فرازی از زیارت حضرت مهدی(عج) در روز های جمعه می خوانیم: “عجل الله لک ما وعدک من النصر و ظهورالامر … وانتظر ظهورک و ظهور الحق علی یدیک20″؛ ای مهدی حجت خدا در زمین او و نور خدا در میان خلق او، خداوند عملی شدن و وعده هایی از پیروزی و قدرت که به تو داده، هر چه زودتر تحقق بخش …. و من در انتظار ظهور تو و ظهور حق بر دستان تو به سر می برم.
طرف داران عدالت اجتماعی و عدالت خواهان در طول تاریخ به انتظار ظهور هرچه سریعترش، تلاش می کنند تا زمینه ظهور آن امام عدالت گستر را فراهم نمایند و در این زمینه به بررسی راهکار های مختلف زمینه سازی شرایط ظهور و تحقق آن می پردازند. برای بررسی و تحقیق دکترین مهدویت و زمینه سازی شرایط ظهور و درک زمان ظهور حضرت مهدی(عج) ضروریست از قرآن کریم، سنت و سیره پیامبر و احادیث و سیره امامان معصوم(ع) به ویژه دوران حکومت پیامبر اسلام(ص) و علی(ع) و عقل و اندیشه ا ستفاده شود.
بطور کلی عدالت مهدوی ناشی از عدالت الهی است و عدل مانند توحید امری فطری است. اما چون تمدن موجود بشری افسار گسیخته و به دور از شاخص های عدالت فطری است. حضرت مهدی(عج) عدالت فطری و الهی را پیاده خواهد کرد. بنا براین نظام عادلانه مهدوی با نظام ناعادلانه تمدن موجود نا سازگاری دارد. در اینجا لازم است عدالت را بعنوان محور حرکت انقلاب جهانی مهدوی تعریف شود و ابعاد مختلف حکومت عادلانه مهدوی مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
عدالت چیست؟
تعاریف مختلفی از عدالت شده است مانند: قرار دادن هر چیز در جای خود؛ دادن حق هر ذی حقی؛ اعتدال و میانه روی و دوری از افراط و تفریط؛ موزون و متعادل و متناسب بودن؛ تساوی و نفی هر گونه تبعیض؛ برابری اجتماعی در ابعاد مختلف (عدالت اجتماعی، سیاسی، قضایی، اقتصادی، فرهنگی و …) و تعاریف دیگر که منظومه ای از عدالت اخلاقی و اعتقادی، فردی و اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، عدالت آفاقی و انفسی، تکوینی و تشریعی، می باشد. بطور کلی عدالت یعنی پذیرش حاکمیت الهی و قرآنی در سه عرصه رندگی است. در عرصه اول پذیرش حاکمیت الهی در درون وجود انسان، عرصه دوم پذیرش حاکمیت الهی در عرصه بیرونی انسان (جامعه) است، عرصه سوم پذیرش حاکمیت الهی در طبیعت و در کل نظام هستی است. انسان ها، و جوامع زمانی به تعادل و عدالت می رسند که الله و معیار ها و ارزش های الهی در فکر و دل و ذهن آنها و در جامعه حاکم شود. زمینه سازان شرایط ظهور بایستی دارای چنین ویژگیهایی باشند. عدالت ریشه در فطرت پاک انسان دارد. هر انسانی بطور فطری تشنه عدالت است و با تمام وجود آرزوی استقرار عدالت اجتماعی را در جامعه دارد. این شیفتگی و ارزو از اعماق وجود او ناشی می شود.
از آن جا که محور حرکت انقلاب جهانی مهدوی بر پایی حکومت عدل الهی و نابودی ظلم و ستم در سراسر جهان است، بطور طبیعی با چالشها، و موانع بسیاری روبرو خواهد بود. ضروریست تا با استفاده از قرآن و سنت پیامبر و سیره امامان معصوم(ع) از سد آن موانع عبور کرده تا بتوانیم عدالت را در همه ابعاد آن در جهان مستقر و نهادینه نمود.
شهید مطهری راجع به عدالت می فرماید:” در قرآن از توحید گرفته تا معاد و از نبوت گرفته تا امامت و زعامت و از آرمان های فردی گرفته تا هدف های اجتماعی، همه بر محور عدل استوار شده است. عدل قرآن همدوش توحید، رکن معاد، هدف تشریع نبوت و فلسفه زعامت و امامت، معیار کمال فرد و مقیاس سلامت اجتماع است21.”
علی(ع) به دولت مردان چنین توصیه می کند اجعل العدل سیفک22؛ عدالت را شمشیر کار خود قرار دهید.
علی(ع) حکیم سخن می فرماید العدل اساس به قوام العالم23؛ عدل پایه و ستونی است که هستی بدان پا برجا و استوار است.
حکیمه خاتون از نخستین سخنی که حضرت مهدی(عج) در آغاز تولد به زبان آورده، چنین روایت می کند: “آن امام بزرگ در لحظات نخستین پس از تولد، لب به سخن گشود و به یکتایی خداوند و رسالت حضرت محمد(ص) و امامت همه امامان (ع) گواهی داد. سپس چنین فرمود: پروردگارا، وعده هایت را در مورد من جامعه عمل بپوشان و کار مرا به پایان رسان، گام هایم را استوار بدار و به وسیله من، زمین را از عدل و داد پر کن24.
در فرهنگ قرآنی مترادف عدالت، قسط است و متضاد کلمه عدل، جور است25.
قسط حق و حقوق دیگران را رعایت کردن و تجاوز نکردن است. بیشتر به روابط انسانی و اجتماعی و طبیعی توجه دارد. در صورتی که عدل، علاوه بر آن، به رابطه انسان با خود، و خدا هم توجه دارد، همچنین رعایت اعتدال و تعادل و برابری در تمامی امور فردی ، اجتماعی و زیست محیطی است. این امور کلیه امور اعتقادی، اخلاقی، امور تفکری و پژوهشی، امور علمی و فناوری، امور اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و توزیع عادلانه ثروت، و همچنین امور امنیتی، عمرانی و زیست محیطی را شامل می شود.
حضرت مهدی (عج) در هنگام نماز عشا ظهور می کند، پس از بجا آوردن نماز عشا، با صدای رسا و بلند خود می فرماید: ای مردم! خدا و روز واپسین را که درپیشگاه او می ایستید، به یاد شما می آورم، او حجت خود را برگزید… من شما را به خدا و رسولش و عمل به کتاب خدا و ترک باطل و احیای سنت او دعوت می کنم…..26
یکی از ضروریات هر نهضت انقلابی، برای تحقق عدالت در ابعاد مختلف، تربیت مهره های کارآمد و مجریان و کارگزاران حق جو، عادل و ظلم ستیز است. عدم وجود چنین افرادی که در کنار رهبر ، موجب شکست بسیاری از حرکت های آزادیخواهی و عدالت خواهانه شده است. امام مهدی(عج) که قرار است ارمانی ترین نظام عادلانه را در جهان ایجاد نماید، به مهره هایی محکم و استوار نیاز دارد. زیرا هر قدر معیار ها و ارزش ها و آرمانهای یک مکتب بالاتر باشد، نیاز به مهره های آگاه تر، خود ساخته تر و نیرومندتر است. بنابر این دوران غیبت امام، بهترین فرصت برای خود سازی و رسیدن به درجه ای است که افتخار عضویت در صفوف یاران امام کسب شود.
حمران از امام باقر(ع) می پرسد: ای کاش می فرمودید قیام حضرت چه زمانی اتفاق خواهد افتاد تا دل ما شاد گردد! امام(ع) در قالب یک حکایت پر معنا، زمان را به سه دوره تقسیم می کند: زمان گرگ، زمان میش، و زمان ترازو. به این صورت حمران را متوجه این نکته می کند که، تا زمان ترازو فرا نرسد، زمان ظهور و حاکمیت امام عدالت گستر نیز فرا نخواهد رسید27.
منظور این است که اگر مردم گرگ صفت باشند، پدیده غصب خلافت رخ خواهد داد. و اگر میش صفت باشند، هر چند که تمایل دارند که خلافت را باز گردانند، اما عملا چنین اتفاقی نخواهد افتاد. ولی اگر مردم ترازو صفت و عدالتمدار باشند، حق غصب شده امامت را به صاحبان اصلی آن باز می گردانند. برای تربیت و هدایت محرومین و مستضعفین و برای از میان برداشتن موانع و سد راه انسانها که نظام سلطه و نیرو های استکباری و مفسدین در مقابل نیروهای حق طلب ایجاد نموده اند، راهی جز جنگ و کاربرد نیروی نظامی به عنوان یک ضرورت برای دستیابی به عدالت اجتماعی و استقرار نظام توحیدی حکومت جهانی عادلانه مهدوی بر ویرانه های نظام استکباری نمی باشد. قرآن می فرماید”قاتلو هم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین لله…28.
تعبیر های کوبنده احادیث در ترسیم حرکت حضرت مهدی(عج) بسیار در خور توجه است. علی(ع) می فرماید: “….بابی ابن خیره الاماء….یسومهم خسفا و یسقیهم بکاس مصبره، و لا یعطیهم الا السیف هرجا….28”. پدرم فدای پسر بهترین زنان! (یعنی حضرت صاحب الزمان)… ظالمان را خوار و ذلیل می کند و جام زهرآگین به کامشان خواهد ریخت و با شمشیر و کشتاری فراگیر با آنان برخورد خواهد کرد.
همه پیغمبران و اولیای الهی برای این آمدند که پرچم توحید را در عالم گسترش دهند؛ پرچم توحید را به اهتراز درآورند و روح توحید را در زندگی انسان ها زنده کنند. بدون عدالت، بدوت استقرار عدل و انصاف، توحید معنایی ندارد. یکی از نشانه ها یا ارکان توحید، نبودن ظلم و نبودن بی عدالتی است.لذا شما می بینید که پیام استقرار عدالت، پیام پیغمبران است29.
حرکت و فلسفه تارخ، حرکت همه جوامع بشری و حرکت جوامع اسلامی به سوی خیر و صلاح است؛ به سوی حکومت حق و عدالت است؛ به سوی نابودی خواسته های ظالمانه، خودخواه هانه و استبدادی است؛ به سوی روی کار آمدن مستضعفان بیدارشده است که در شکل عادل ترینش در دوران ظهور ولی عصر(عج) تامین می شود30.. با بررسی موارد فوق می توان نتیجه گرفت که عدالت، حد وسط و حد اعتدال است، رعایت تساوی و نفی هرگونه تبعیض، رعایت حقوق الهی، اجتماعی، فردی و طبیعی است. دادن حق به حق دار و قرار گرفتن هرچیز در جای خود می باشد.
نزديك كردن پيروان اديان و مذاهب مختلف از طريق دكترين مهدويت
انسانها درمعتقد به هر دين و آييني كه باشند داراي مسائلي مي باشند و به اميد ظهور منجي مي باشند تا مسائلشان را حل كند. آنها با مسائلي مانند ظلم و فساد و تبعيض و نابرابر يهاي و دور شدن از عدالت اجتماعي روبرو هستند و به اميد ظهور منجي عدالت گستري هستند تا آنها را از ستم كشي و بدبختي و ظلم و فساد و استضعاف نجات دهد و مسائل روحي رواني و مادي آنها را حل نمايد و به آنها اميد و نشاط دهد و حكومت عادلانه اي ايجاد نمايد. رسالت جمهوري اسلامي و كه از اين فرصت خدادادي استفاده نمايد و با ايجاد انگيزه، كنجكاو كردن آنها وادارشان كنيم كه در باره منجي گرايي، ايجاد جامعه عادلانه و نابودي ظلم و فساد و مبارزه با استبداد و نظام سلطه فكر كنند و عميق تر بينديشند.
بنابر اين ضروريست در مرحله اول همه اديان و مذاهب مختلف جهان و در مرحله دوم اديان ابراهيمي را در زمينه منجي گرايي و مهدويت بسيج نمائيم. تا موعود گرايي از زبان علماي اديان و مذاهب جهان به روزنامه ها، راديو ها و تلويزيون هاي جهان وارد شود و بسيجي در سطح جهان در زمينه منجي گرايي ايجاد شود. اين مصلح عدالت گستر را كه در همه اديان و مذاهب است را بايستي توسعه و گسترش دهيم تا يك حركت و نهضت جهاني از طريق نزديك كردن اديان و دلهاي معتقدين به ديان ايجاد كنيم.
اعتقاد به منجي عدالت گستر در جهت منافع مادي و معنوي مردم است. محبت مردم را نسبت به يكديگر و نسبت به منجي و خدايشان بيشتر مي كند. ملت ها و اديان و مذاهب را بهم نزديكتر مي كند. ساختار چنين منجي و مصلح جهاني بر اساس ظلم ستيزي و عدالت اجتماعي است و به نفع تمام مستضعفين عالم است. براي اينكار ضروريست تا اقدامات زير انجام شود:
ايجاد بانك اطلاعاتي از اديان و مذاهب جهان و درك دقيقي از منجي گرايي در آنها شناسايي سران، علما و دانشمندان اديان و مذاهب مختلف جهان و ايجاد ارتباط با آنها
برپایی میز گرد ها، سمینارها و همایش های بین المللی بين مسلمانها (شيعه و سني)، بين اديان ابراهيمي (يهودي، مسيحي، اسلام) و تمامي اديان با منشاء الهي و بشري (مانند هندوئيزم، بودايي، شنتويي، زرتشتي، اديان آفريقايي و اديان ابراهيمي و اسلام)
چاپ نشریات، مجموعه مقالات کنفرانس های منجي گرايي، مهدویت، و کتابها
نوشتن داستان ها، و رمان ها در زمینه مهدویت
بسیج هنرمندان، شاعران، خطاط ها، نقاشان در حوزه مهدویت
تهیه فیلم هابراي سنين مختلف در زمينه منجي گرايي و مهدويت
تهیه نرم افزار های مشترک در حوزه ادیان الهی و تمامی ادیان و مذاهب جهان
ایجاد خبرگزاری های مختلف در حوزه منجي گرايي و مهدویت و موعود گرایی به زبان های زنده دنیا
تاکید بر موعود گرایی بعنوان محور مشترک ادیان مختلف و نزدیک کردن ادیان، ملت ها و مردم جهان بهم
بسيج بخش فرهنگي سفارتخانه هاي جمهوري اسلامي ايران جهت شناخت و ارتباط موثر با صاحب نظران، رهبران اديان و مذاهب در ترويج فرهنگ انتظار و انتظار به منجي و زمينه سازي شرايط ظهور
هماهنگي با وزارت امورخارجه براي تسهيل در رفت و آمد و صدور ويزا و دعوت از انديشمندان و رهبران اديان و مذاهب مختلف براي زمينه سازي، توسعه و گسترش فرهنگ انتظار
ابعاد مختلف نظام و دولت زمينه ساز شرايط ظهور
ابعاد مختلف نظام و دولت زمينه سازی شرایط ظهور دارای همان ابعاد و زمینه هایی است که در انقلاب جهانی مهدوی وجود دارد. ابعاد مختلف نظام و دولت زمينه سازشرايط ظهور را مي توان در 15 بعد زير خلاصه نمود. هر بعد خود یک انقلابی است که در یکی از ابعاد و نیاز های چنین انقلاب عظیمی را تامین می کند. هر بعد از انقلاب با ابعاد دیگر بصورت یکپارچه مرتبط است و تمام زوایای اعتقادی، اخلاقی، علمی و فناوری، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی، امنیتی، قضایی، زیست محیطی، انسان، جامعه و طبیعت را شامل می شود. محور انقلاب جهانی مهدوی، عدالت اجتماعی و ظلم ستیزی، کتاب خدا قرآن، سنت پیامبر و سیره و روش امامان معصوم و عترت، و عقلانیت است. برای زمینه سازی شرایط ظهور و انقلاب جهانی عادلانه مهدوی لازم است در ابعاد مختلف و در زمینه های فردی، اجتماعی و زیست محیطی در جامعه تغییر و تحول و انقلاب اساسی ایجاد شود. ابعاد مختلف انقلاب جهانی مهدوی عبارتند از:
بعد اعتقادی یا انقلاب اعتقادی
بعد اخلاقی یا انقلاب اخلاقی
بعد پژوهشی یا انقلاب پژوهشی
بعد علمی یا انقلاب علمی
بعد فناوری یا انقلاب فناوری
بعد عمرانی یا انقلاب عمرانی
بعد فرهنگی یا انقلاب فرهنگی
بعد اجتماعی یا انقلاب اجتماعی
بعد سیاسی یا انقلاب سیاسی
بعد اقتصادی یا انقلاب اقتصادی و توزیع عادلانه ثروت
بعد امنیتی یا انقلاب امنیتی
بعد قضایی و حقوقی یا انقلاب قضایی و حقوقی
بعد نظامی یا انقلاب نظامی
بعد زیست محیطی یا انقلاب زیست محیطی
ابعاد مختلف نظام و دولت زمينه ساز ظهور در شکل(1) نشان داده شده است.
1- بعداعتقادی و معرفتی یا انقلاب اعتقادی
یکی از ویژگیهای حکومت جهانی مهدوی، افزایش معرفت و دانش و شناخت انسان از خود، خداوند، جامعه، طبیعت و جهان است. با چنین شناختی انسان به قدرت الهی پی برده و برای نقش آفرینی مثبت در مسیر قرب الهی افکارش متمرکز شده و قدرت بیشتری برای پیمودن راه رشد و کمال پیدا می کند. بنابراین بالاترین معرفت ها معرفت نفس است، که در زمان ظهور و در سایه عدالت او قابل دسترسی همه انسانها می باشد. در آن روز زمینه آگاهی بخشی به صورتی است که همه انسانها به این معرفت و آگاهی خواهند رسید و کلید گنج سعادت را بدست خواهند گرفت.
دوران ظهور، دورانی سراسر آگاهی، روشنایی و عصر شناخت کامل انسان از خود، خداوند، جامعه و هستی است. عصری است که همه زوایای زندگی انسان در ابعاد مختلف روشن می شود.
عدالت ریشه ای فطری و اعتقادی دارد. هر انسانی به طور فطری و اعتقادی تشنه عدالت است. این تشنگی و شیفتگی از اعماق وجود انسان سرچشمه می گیرد. بنابراین هر چقدر انسان از نظر اعتقادی بتواند خود را به فطرت پاک خویش نزدیک کند، نیازش به عدالت در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و غیره بیشتر می شود.
امام علی(ع) در باره حضرت مهدی(ع) می فرماید: “… فیریکم کیف عدل السیره و یحیی میت الکتاب و السنه31″، او به هنگام قیام، عدالت اسلامی و دادگری و روش پیامبر در عدالت را در چشم انداز جهانیان قرار خواهد داد و کتاب و سنت را که پیش از او مرده اند، زنده خواهد کرد.
در زمان حضرت مهدی(عج) با توجه به رشد عقلانیت انسان، آنها که از این موهبت الهی محروم بودند در آن زمان به چنان بلوغ و رشد فکری میرسند که زنها می توانند در منزل بنشینند و قضاوت نمایند.
در حدیثی در باره زمان حضرت مهدی(ع) آمده است:” و توتون الحکمته فی زمانه حتی ان المراه لتقضی فی بیتها بکتاب الله و سنه رسول الله32 “؛ در دوران او، شما از حکمت برخوردار می شوید؛ تا آن جا که زن در خانه خود، برابر کتاب خدا و روش پیامبر (ص) قضاوت می کند.
گسترش و ارتقاء معرفت انسان نه تنها به استقرار عدالت فردی و اجتماعی کمک می کند بلکه ضامن تداوم جریان عدالت خواهی و تحقق آن می شود. عدالت در دکترین مهدویت بر اساس سه مولفه زیر می باشد: الف- عدالت در پناه وحدانیت و توحید (عدالت در جهان بینی توحیدی، مقصود نهایی الهی است) ؛ ب- بنیاد عدالت بر معرفت و توسه و گسترش مبانی معرفتی در جامعه مهدوی است؛ ج- اصل عزت و کرامت انسانی در جامعه مهدوی است33.
از جمله اهداف تربیتی انسان در دکترین مهدویت، وظایف انسان نسبت به خود می باشد. انسان معتقد و منتظر لازم است تلاش کند روز به روز به نگرش و اعتقادات خود عمق دهد و ایمان و اعتقاد و اخلاق خود را کامل تر نماید، و با تهذیب نفس و خودسازی، خود را به صفات الهی آراسته سازد و حق خلیفه الهی را به خوبی به جا آورد34.
انسان به گونه ای خلق شده است که می تواند خود را با صفات و ویژگیهای انسانی که در فطرت الهی او ریشه دارد بیاراید و با کسب فضایلی مانند حقیقت جویی ، کمال جویی و تقوی و احسان به مردم، وحرکت در مسیر الهی، خود را به مرز انسان کامل نزدیک نماید.
در نظام دکترین مهدویت، انسان ها بایستی بدنبال به دست آوردن معارف و علوم برای سعادت دنیا و آخرت خود باشند؛ و روز به روز به ذخایر معرفتی و عقلی خود بیفزایند.
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:”و قل رب زدنی علما35″، و بگو: پروردگارا، بر دانشم بیفزا.
در زمان ظهور انسان خفته بیدار و قلب و دل انسان از خواب غفلت بیدار و دین و سنت پیامبر زنده می شود
” احیی به مناهج سبیله و فرائضه و حدوده 36″، خداوند به وسیله اوراه های هدایت و فرایض و حدود خویش را زنده می سازد.
در زمان ظهور، استعداد های نهفته در عمق وجود انسانها شکوفا می شود.
” ویثیروالهم دفائن العقول 37″، تا برایشان گنج های اندیشه و عقل را استخراج نموده نمایان سازند.
در زمان ظهور، خداوند دل های مسلمین را تسکین می دهد.
” یشفی الله قلوب اهل الاسلام 38″، خداوند به دست او دل های مسلمین را تسکین می بخشد.
در آنزمان اندیشه و معرفت انسان متمرکز می شود و در مسیر الهی شکوفا می شود.
“فجمع به عقولهم و کملت به احلا مهم ثم مدالله فی ابصارهم و اسماعهم 39″، خرد های آنان را گرد آورد، رشد های آنان را کامل گرداند و خداوند بر وسعت بینایی و شنوایی آنان می افزاید.
جای عقل و فطرت انسانی حاکمیت است تا بتواند عدالت را در جامعه مستقر کند. خود شناسی و خدا شناسی لازمه تحقق عدالت اجتماعی است. انسان منتظر بایستی تلاش کند به فطرت پاک خویش برگردد و عقلانیت خود را ارتقاء دهد.
بنابر این در دکترین مهدویت لازم است اول به سراغ انسان شناسی برویم. تا بینش و نگرشمان را نسبت به خود و خدا و مردم بر اساس معیار ها و ارزشهای قرآنی تغییر ندهیم محال است بتوانیم عدالت اجتماعی را در جامعه مستقر نمائیم. به گفته آیت الله حائری شیرازی ما یک مبارزه بین عقل و جهل داریم و یک جهانی شدن عقل و یک جهانی شدن جهل. مردم جهان(نه حاکمان ظالم و مفسد) رو به جهانی شدن عقل و حاکمیت عقل می روند.عقل نور است و حضرت مهدی(ع) هم نور و همدیگر را جذب می کنند. بایستی مردم زمینه را برای ظهورش فراهم نمایند تا او قدرت را از دست حاکمان ظالم و ستمگر و سرکشان بگیرد 40. حقایق حیات بخش و تابناک قرآن، که در طول اعصار و قرون توسط اولیای امور دستخوش تغییرات و تفسیر ات نادرست شده است، زمانی که آن حضرت ظهور می کنند، حقایق قرآن را با تفسیر درست و دقیق عرضه می کنند به صورتی که مردم تصور می کنند آن حضرت کتاب و شیوه تازه ای آورده است.
پس از ظهور حضرت مهدي(عج) اينطور نيست كه مردم يكباره به او به پيوندند و انسان ها فرشته شوند و ديگر نتوانند گناه كنند. در آن زمان هم مانند شرايط كنوني هر كس طلب هر چه كه هست (پست و مقام، مال و ثروت، برتري جويي و غيره) در آن جهت تلاش مي كند. حضرت مهدي(عج) سعي مي كند آنها را هدايت و حجت را براي آنها تمام كند. آنها يا حق را مي پذيرند و يا با آن مبارزه مي كنند. در اين صورت حضرت مهدي(ع) با آنها يي كه عناد مي ورزند مي جنگد. حضرت مهدي(عج) كه مي خواهد حكومت عادلانه جهاني را تشكيل دهد، لازم است از تيم و كادر بسيار مجهزي برخوردار باشد.
كادر مركزي امام از 313 نفر از انسانهاي كاملي، كه داراي تقوي، مديريت علم و دانش و اخلاس و ايثار تشكيل مي شود.حضرت مهدي(عج) پس از اتمام حجت با مردم، نسبت به آنهايي كه فقط از روي عناد و دشمني با حق مبارزه مي كنند، با ْآنها مي جنگد. زمينه سازان ظهور تلاش مي كنند تا با تغيير و تحول دروني خود و جامعه زمينه را براي ظهور حضرت مهدي(عج) فراهم نمايند و خود را در جبهه ياران حضرت مهدي(عج) قرار دهند و خود را با عبوديت خداوند و با تقوا و جهاد و شهادت و ايثار و مبارزه با استكبار و ظلم و فساد براي استقرار عدالت اجتماعي در جامعه به كادر مركزي حكومت جهاني مهدوي نزديك نمايند.
2- بعد اخلاقی یا انقلاب اخلاقی
یکی از اهداف انقلاب جهانی مهدوی، تغییر و تحول انسان و وظایف انسان نسبت به خود است. بنابر این لازم است انسان تلاش کند تا از طریق انقلاب اعتقادی، روز به روز نگرش و دیدگاهش را نسبت به خود و خدا، و جامعه و هستی، عمیق تر نماید؛ و ایمان، اعتقاد و اخلاقش را بطور مستمر کامل تر نماید و با تهذیب و خودسازی، خود را به صفات الهی آراسته نموده، تلاش کند تا در جمع یاران حضرت مهدی(عج) قرار گیرد و تلاش کند تا حق خلیفه اللهی را به جا آورده و با تبعیت از حضرت مهدی(عج) خود را به انسان کامل نزدیک نماید.
همچنین تلاش کند تا با انقلابی فرهنگی، زمینه رشد اعتقادی و اخلاقی را در جامعه بوجود آورد. انسان به گونه ای خلق شده که دارای فطرتی پاک است و دارای صفات الهی است. بنابراین انسان لازم است تلاش کند تا خود را به صفات الهی که در فطرت پاک او ریشه دارد بیاراید؛ و با تزکیه، خودسازی و حقیقت جویی و کمک به انسان ها و زمینه سازی ظهور حضرت مهدی(عج) و انقلاب جهانی مهدوی خود را به مرز انسان کامل نزدیک نماید. در این صورت است که بهترین نوع زندگی را برای خود و جامعه فراهم نموده است.
حضرت مهدی در زمان ظهور چنان مردم را با قرآن و سنت پیامبر آشنا می کند و آنرا در طی یک انقلاب فرهنگی نشر می دهد که انسان ها به معرفت و تزکیه الهی دست می یابند و آن هدفی که در آیات قرآن برای رسالت انبیا مطره شده”یعلمهم الکتاب و الحکمه و یزکیهم” تحقق می یابد. اخلاق، رفتار و عمل امام زمان(عج) به عنوان انسان کامل، به همراه یاران خالص و با وفا و از خود گذشته و کامل خود در عرصه های فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، علمی، عمرانی و…موجب می شود تا مردم متحول شوند و ساختار و نهاد های غیر الهی بتدریج اصلاح و ساختار های و نهاد های جدیدی منطبق با نظام عادلانه مهدوی بوجود آید. ساختارهای جدید به تدریج اعتقادات انسانها را عمیق و خلق و خوی آنها را اصلاح می کند و با ارتقاء عقلانیت و عدالت فردی و اجتماعی روز به روز آنها را بسمت انسان کامل و نخبه هدایت می کند.
از علی(ع) روایت شده، وقتی مهدی(عج) ظهور کند در هیچ سینه ای کینه ای باقی نخواهد ماند.
در دوران حضرت مهدی(عج) حیوانات به سازگاری می رسند
روایت شده است، فردی نزد امام صادق(ع) می آید، می گوید ما با دوستان سازماندهی کرده ایم برای سرنگون کردن بنی عباس. امام صادق(ع) از آنها می پرسد بین شما این مقدار گذشت هست که اگر کسی نیاز داشت، دست در جیب دیگری بکند، و او هیچ ناراحت نشود. آیا با هم اینطوری هستید؟ آن فرد گفت خیر. امام گفت شما که در دادن مال بخیل هستید نسبت به نثار خون برای جامعه بخیل تر هستید.
در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) هر کسی نیاز دارد به اندازه نیازش دست می کند در جیب برادرش و به اندازه نیازش پول برمی دارد، بدون آنکه او ناراحت شود. در زمان جنگ در جبهه که نهار می آوردند، گاهی دیده می شد که فرمانده تیپ یا لشکر غذا را تقسیم می کرد، بعد خودش در انتها اگر غذا می ماند، بعد از اینکه همه میل کردند غذا را میل می کرد. همچنین در زمان جنگ در بعضی مناطق صندوقی می گذاشتند، هر کسی هرجه پول داشت در آن می گذاشت، هر کسی هم هر چقدر لازم داشت از آن صندوق برمی داشت. این کار ها جرقه هایی از جامعه مهدوی و بخشی از زیبایی های جبهه بود.
امام باقر(ص) می فرماید: “گاذا قام القائم جائت المزامله و یاتی الرجل الی کیس اخیه فیاخذ حاجته لا یمنعه41” ،هنگامیکه قائم(ع) قیام کند، رفاقت و دوستی خالصانه (در میان مردم) رایج می گردد و اگر مردی دست در جیب برادرش فرو برد و به اندازه نیازش بردارد برادرش او را منع نمی کند.
در حدیث دیگری امام باقر(ع) می فرماید: “اذا قام قائمنا وضع یده علی روس العباد، فجمع به عقولهم و اکمل به اخلاقهم42″، هنگامی که قائم(ع) ظهور کند شعاع نورانیت و هدایتش همه بندگان خدا را فرا می گیرد و عقول مردم متمرکز و اخلاقشان به واسطه آن امام بزرگوار کامل می شود. از جمله خصوصیات یاران مهدی دوری از بخل، اسراف و افراط و تفریط است. پیروان و یاران مهدی انسانهایی متعادل و حد وسط می باشند.
امام صادق(ع) در یک تمثیل فرق بین بخل، اسراف و قوام را مشخص می کند. امام یک مشت سنگریزه را گرفته و آن را با دست می فشرند، به گونه ای که هیچ دانه ای از آن فرو نیفتاد، سپس فرمودند: ” این رفتاری است که خداوند در کتاب خود، از آن به بخل یاد کرده است”. آن گاه امام دست خود را به طور کامل باز کرد، به گو.نه ای که هیچ ریگی در آن باقی نماند. بعد امام فرمود: “این نیز اسراف است”. سپس امام مشتی دیگر از ریگ برداشت و دست را به گونه ای گشود که مقداری از ریگها ریخت و مقداری در آن باقی ماند و فرمود”این است قوام و حد وسط43″.
از نظر احمدبن محمد مهدی النراقی: ملاک تشخیص اعتدال و حد وسط عرف است، زیرا مرجع در شناخت حقایق معانی لغوی مصادیق عرفی است و از نظر عرف حدوسط عبارت است از هزینه کردن مال به اندازه نیاز و یا به مقداری که با موقعیت شخص تناسب دارد. بنابر این هر گونه هزینه و انفاق مال خارج از این دو ملاک- رعایت نیاز و تناسب با موقعیت- اسراف است؛ چه این که اتلاف و تضییع مال باشد، خارج از موقعیت فرد باشد و یا مورد نیاز نباشد44.
در آن زمان با رشد و شکوفایی فکری کینه ها به محبت و دوستی تبدیل می شود، و روابط اجتماعی بر اساس قرآن و سنت رسول(ص) و انسان دوستی شکل می گیرد.
امیر مومنان علی(ع) می فرماید:”ولو قد قائم قائمنا…لذهبت الشحناء من قلوب العباد45″؛ چون قائم ما قیام کند کینه از دل ها بیرون رود.
در سایه انقلاب عادلانه مهدوی خداوند بی نیازی را در دل انسان ها قرار می دهد و حرص و آزمندی از قلب انسان خارج می شود.
پیامبراکرم (ص) در وصف دوران حضرت مهدی(عج) میفرماید:”و یجعل الله الغنی فی قلوب هذه الامه46″؛ خداوند بی نیازی و غنا را در دل های این امت پدید آورد.
در نظام تربیتی مهدوی، به واسطه عنایات خاص خداوند به انسانها، روحیه کمال طلبی و اخلاق پسندیده در میان مردم رونق می گیرد، ظلم و فساد و کدورت و دشمنی و دیگر صفات شیطانی از زندگی مردم رخت می بندد. گسترش اتحاد و برادری و ارتباط سالم در بین مردم موج می زند.
امام صادق(ع) می فرماید: و یحسن حال عامه العباد و یجمع الله الکلمه و یولف بین قلوب مختلفه.47″، و (در زمان حضرت) حال مردم سامان می یابد و یک دستی و وحدت کلمه میان مردم به وجود می آید و افکار و عقاید ناسازگار با هم الفت ودوستی پیدا می کنند.
رسول اکرم (ص) می فرماید:”به یمحق الله الکذب و یذهب الزمان الکلب و یخرج ذل الرق من اعناقکم 48″، خداوند به وسیله او، دروغ و دروغگویی را نابود می سازد، روح در زندگی و ستیزه جویی را از بین می برد و ذلت بردگی را از گردن آن ها بر می دارد.
از ویژگیهای اخلاقی وحکومت حضرت مهدی(ع)، سخت گیری بر مسئولین کشور و دولتمردان و با رئوفت و مهربانی با محرومین و مستضعفین برخورد می کند
“المهدی سمح بالمال، شدید علی العمال رحیم بالمسکین 49″، حضرت مهدی(ع)، بخشنده ای است که مال را به وفور می بخشد، بر مسئولین کشور بسیار سخت می گیرد و بر بی نوایان بسیار رئوف و مهربان است.
در آن زمان تلاش برای شناخت حقیقت و کسب ایمان وفضائل اخلاقی و تقوی و احسان به مردم موجب می شود انسان در مسیری قرار گیرد که با تبعیت از امام زمان خویش در نهایت به انسان کامل و خلیفه الهی برسد. این چنین است که پیامبراکرم (ص هدف از بعثتش را گسترش اخلاق و صفات الهی در میان مردم معرفی می نماید و می فرماید:
” انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق50″، همانا من به خاطر این مبعوث شدم که مکارم و خوبی های اخلاقی را کامل گردانم.
3- بعد تحقیقات یا انقلاب پژوهشی
تحقیق یا پژوهش چیست؟ تحقیق یا پژوهش در واقع بررسي موشكافانه و همه جانبه بر روي يك موضوع يا مسئله است تا همه ابعاد مبهم و ناشناخته آن شناسايي شود. امروزه تحقيق و پژوهش در کشور های توسعه یافته و صنعتی از جايگاه بالائي برخوردار است. در اثبات با جايگاه اهميت تحقيق و ارزش آن رابرت فراش51 از جنرال موتورز معتقد است “هر ساله نتيجه چندين تحقيق موفق خرج كليه تحقيقات را ميپردازد”. جان آرمسترانگ52 از شركت آيبيام بر اين باور است كه “اعتبار مالياتي تحقيق و توسعه بايد براي هميشه برقرار باشد و اين اعتبار بايد بر اساس درصد بودجه تحقيق و توسعه سالهاي گذشته هر كمپاني باشد”. آقاي ميكي يوكييوناها از كمپاني ان ايسي ژاپن معتقد است كه “بخش تحقيق و توسعه شركتهاي بزرگ بايد هميشه فعال بماند در غير اين صورت اقتصاد جهاني در حالت ركود باقي خواهد ماند”. آقاي توشياكيايكوما از دانشگاه توكيو در رابطه با مسير و جهت تحقيقات ميگويد “اساس تحقيقات پايهاي در دانشگاههاي ژاپن خيلي ضعيف است و به زودي توسعه نخواهد يافت”.
به عبارت ديگر اكثر تحقيقاتي كه در ژاپن انجام ميشود تحقيقات كاربردي است و كمتر به تحقيقات پايهاي ميپردازد. آقاي فوميوكوداما53 از موسسه ملي مقررات علم و فنآوري ژاپن در يك تحقيق از موسسههاي مختلف ژاپن ميگويد: “استخوانبندي كمپانيها از يك موسسه توليد به يك سازمان فكري در حال تغيير است”. در كشور ژاپن سرمايهگذاري در تحقيقات بيشتر از توليد است. موارد فوق در حقيقت ارزش تحقيقات را در برنامهريزيهاي بلند مدت مشخص ميكند. نبايستي توقع داشت كه فعاليتهاي تحقيقاتي در كوتاه مدت به نتيجه رسد و منجر به محصول جديد و يا اختراع و صنعت جديد شود. بطور كلي از هر 10000 كار پژوهشي 1000 مقاله بيرون ميآيد و حدود 100 اختراع ايجاد ميشود و 10 محصول جديد به بازار عرضه ميشود و 1 صنعت جديد ايجاد ميشود. ضروریست همواره اهداف تحقيقاتي بطور شفاف مشخص شود و اولويت هاي آن تعريف شود.
از طرف ديگر تحقيق و توسعه يك فرآيند دو طرفه است و هر دو لازم و ملزوم همديگراند. در يك جامعه هدفمندّ که در آن انقلاب اسلامی ایجاد شده، هدف از تحقيق، تلاش مستمر وکنکاش برای حل مسائل مختلف، اعتقادی، اخلاقی، علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، قضایی، نظامی، فناوری، عمرانی، و زیست محیطی است. نتیجه تحقیقات ضروریست در جهت حل مسائل فوق الذکر و توسعه متوازن و متعادل انسان و جامعه، و ارتقاء سطح علمي، فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و توزیع عادلانه منابع و ثروت های اجتماعی و بالا بردن استانداردهاي زندگي و رشد فضائل اخلاقی و اعتقادیست.
دستاورد های علمی و فناوری بشر در طول پنجاه سال گذشته، از دستاورد های علمی انسان در طول تاریخ بیشتر است. امروزه رشد تحقیقات علمی و فناوری به گونه ای است که علم بشر در هر هفت سال دوبرابر می شود. از طرف دیگر، تمام علمی که بشر تا قبل از ظهور حضرت مهدی(عج) کسب خواهد کرد به اندازه 2 حرف است و این در حالی است که سرمایه گذاریها و منابع پژوهشی از جمله منابع انسانی روز به روز از نظر کیفی و کمی در حال شتاب گرفتن و گسترش است.
ولی رشد علمی و معارف الهی در دوران امام مهدی(عج) از دو حرف به 27 حرف خواهد رسید. اینکار بدون یک تغییر و تحول اساسی و یک انقلاب پژوهشی امکان پذیر نیست، زیرا در زمان حضرت مهدی(عج) قرار است 25 حرف را آن حضرت به بشریت بیاموزد. در آن عصر طبیعت کاملا مسخر انسان می شود و در نتیجه سرمایه های عظیمی در اختیار انسان قرار می گیرد. در آن زمان پژوهشها ی علمی به حد کمال خود می رسد؛ و بعلت رشد و شکوفایی استعداد های انسان پژوهش و تحقیقات بسیاری در زمینه های مختلف از جمله بر روی زمین و آب و هوا انجام می شود که در نتیجه این تحقیقات، علم و فناوری رشد می کند و موجب می شود تا مناطق بیابانی و کویری سر سبز و از زمین چندین بار محصول برداشت می شود.
“و تعمر الارض و تصفو و تزهو بمهدیها و تجریها و تجری به انهارها 54″، زمین به وسیله امام مهدی(عج) آباد، خرم و سرسبز می شود و به وسیله آن چشمه سارها روان می گردد.
در زمان آن حضرت، مردم از چنان ظرفیت علمی و معنوی برخوردار خواهند شد که با شناخت قوانین حاکم بر طبیعت از آن در جهت عمران و آبادی استفاده عادلانه خواهند نمود.
حضرت علی(ع) در باره شناخت گسترده انسان از طبیعت و بهره برداری از آن می فرماید: “…وتخرج له الارض افالیذ کبدها و تلقی الیه سلما مقالیدها “، و برای او (حضرت قائم عج) آن چه در اعماق زمین است، خارج می شود و همه امکانات خود را برای او (بواسطه تحقیقات علمی وشناخت طبیعت) ظاهر می سازد.
خداوند از کسانی که اهل معرفت و تحقیقات علمی هستند تمجید می کند:
“یرفع الله الذین آمنوا منکم والذین اوتواالعلم درجات 55″، خداوند (رتبه) کسانی از شما را که گرویده و کسانی را که دانشمندند(بر حسب) درجات (آنها) بلند گرداند، و خدا به آن چه می کنید آگاه است.
امیر مومنان علی(ع) می فرماید: “ان الدنیا لمتمثل للامام مثل فلقه الجوز فلا یعزب عنه منها شی و انه لیتناولها من اطرافها کما یتناول احدکم من فوق ماءدته ما یشاء 56″، همه دنیا مثل حبه گردو در برابر امام نمایان می شود، چیزی از آن برای او پوشیده نمی باشد. از هر طرف بخواهد در آنتصرف می کند. آن چنان که یکی از شما در سفره ای که در برابرتان گسترده است از هرطرف بخواهد دست می برد و از آن بهره می گیرد.
در زمان ظهور رشد اجتهاد یا رشد و شکوفایی مسائل اعتقادی، اخلاقی و تحقیقات علمی به حد کمال خود می رسد و تمام حقایق اسلام از طریق رشد و تکامل اجتهاد در ظرف زمان ریخته و اسلام در ابعاد مختلف خود احیا خواهد شد.
امام صادق (ع) می فرماید: “چون قائم قیام می کند، امر تازه و احکامی تازه می آورد، همچنانکه رسول خدا(ص) در اول اسلام همینگونه عمل نمود و خلایق را به امر جدید دعوت نمود 57″……” آن حضرت کار های مشابه رسول خدا انجام می دهد؛ وی همانگونه که رسول خدا امور جاهلیت را بر هم زد، امور قبل از خود را بر هم می زند و قائم، دین اسلام را تازه می کند 58″.
در آن زمان با توسعه تحقیقات علمی و فناوری، مردم در هر نقطه ای از کره زمین همدیگر را می بینند و با همدیگر تعامل و ارتباط دارند.
امام صادق (ع) می فرماید: ” ان المومن فی زمان القائم و هو فی المشرق لیری اخاه الذی فی المغرب و کذا الذی فی المغرب یری اخاه الذی بالمشرق 59″، مومن در عصر قائم در حالیکه در مشرق است، برادر خویش را که در مغرب است می بیند و همانگونه آنکه در مغرب است برادر مومن خویش را در مشرق می بیند.
امام صادق (ع) در فرازی دیگر می فرماید: ” ان قائمنا اذا قام مد الله لشیعتنا فی اسماعهم و ابصارهم، حتی لا یکون بینهم و بین القائم برید یکلمهم فیسمعون و ینظرون و هو فی مکانه 60″، هنگامی که قائم ما قیام کند، خداوند در دستگاه شنوایی و بینایی شیعیان ما، گستردگی و کشش ویژه ای می بخشد تا میان آنان و مهدی ما واسطه و نامه رسان یا فاصله ای نباشد.
4- بعد علمی یا انقلاب علمی
بینش توحیدی وحدت نگر، تناقض و اختلافات فکری متفکرین، فلاسفه، نیروهای عقلی و دماغی، نیرو های اشراقی و استدلالی را که در طول تاریخ در دو جبهه مختلف با هم می جنگند را حل می کند. بنابراین انسان در مکتب اسلام به دو قطب اشراقی و استدلالی و یا عشقی و عقلی، دنیوی و اخروی تقسیم نمی شود. زیرا بینش توحیدی هیچگونه دو گانگی در روح و در جسم را تحمل نمی کند. بسیاری از مکاتب غربی یا شرقی تکامل روح را درنابودکردن جسم و تکامل جسم انسان را در نابودی روح آموزش می دهند. این مسئله در جوامع اسلامی نیز نفوذ کرده است.
مولوی، به استدلالیون و فلاسفه حمله می کند، و فلاسفه نیز به عارفان و اشراقیون حمله و آنها را به جهل متهم می کنند. عارفان می گویند خدا را فقط از راه دل باید شناخت، زیرا عقل فقط جزئیات را می فهمد، و فلاسفه می گویند که دل فقط یک تلمبه یا پمپی است که به بدن خون می رساند، این عقل است که می تواند مجهول را معلوم کند.
نگرش توحیدی وحدت گرای اسلامی و قرآنی و سنت پیامبر اکرم و امامان معصوم(ص) نشان می دهد که جدایی بین این دو نیرو وجود ندارد. به معنی دیگر اسلام معتقد است که در انسان دو نیرو به اسم عقل و دل یا عقل و اشراق وجود ندارد. بلکه وحدت میان عشق و عقل یا وحدت میان اشراقی و استدلالی، وحدت میان دنیا و آخرت، وحدت میان زندگی مادی و زندگی معنوی انسان است. بنابراین در اسلام با نگرش توحیدی، اسلام به دنیا و آخرت، طبیعت و ماوراءالطبیعه، ماده و معنی و روح و جسم تقسیم نمی شود، بلکه همه هستی بطور یکپارچه یک وحدت و یک آهنگ هماهنگ دارند و یک پیکر واحد را تشکیل می دهند. در بینش توحیدی، در ارتباط با انسان، همه پدیده های جهان، به پدیده های غیب (از نظر ما) و پدیده های شهادت تقسیم می شوند. این تقسیم بندی اعتباری است و نه ذاتی. بنابراین غیب می تواند از جنس شهادت هم باشد.
بنابراین چیزی که الان از نظر ما غیب است، در اثر رشد و توسعه علمی (و یا در گذشته بوسیله وحی و در آینده با ظهور حضرت مهدی(عج) برای انسان ها محسوس شود) و تکامل شعور انسان فردا برای انسان محسوس شود. پس انسان می تواند با رشدو توسعه پژوهشهای علمی، پدیده هایی که امروزه غیب است فردا برای انسان محسوس شود.
آیات (پدیده ها) و سنت ها (قوانین علمی): بطور کلی همه هستی از دو حقیقت آیات و سنت ها ساخته شده اند. آیات چیست؟ آیه هر پدیده مادی، انسانی و اجتماعی است. مانند، انسان، نور، برف، هوا، شب، زنبور، کوه، خورشید آیه هستند؛ و یا هر جامعه ای وقتی به ظلم و فساد برسد سقوط می کند.
سنت چیست؟ سنت روابط بین پدیده ها می باشد. هر جا درآیات قرآن به سنت می رسیم. آمدن شب و روز پدیده های مادی و قوانین علمی هستند. مسائلی که بر خلاف قوانین علمی و طبیعت مادی اتفاق می افتد مانند، زنده کردن مرده از طریق وحی توسط عیسی(ع) و یا تبدیل شدن عصای موسی به مار را ما معجزه می نامیم، زیرا بنظر ما بر خلاف قوانین علمی و طبیعت مادی است چون ما از پایین به مسئله نگاه می کنیم. اما قرآن معجزات حضرت موسی(ع) یا عیسی(ع) را آیه می نامد. البته بعضی از مسائل غیبی توسط انسان قابل دانستن است و بعضی از مسائل غیبی قابل درک انسان نیست و جز خدا کسی نمی داند.
قرآن بیش از هر کتاب دیگر بر طبیعت و پدیده های طبیعی تکیه می کند و پیرو خودش را دعوت می کند که با بیرون آمدن از ذهنیت درونیش و با اگاهی و نگرش توحیدی، بطور دقیق پدیده های مادی و طبیعی الهی را درک کند، عمق پدیده های طبیعی را بشکافد و از طریق ماده در متن طبیعت، به خالق آن و خدا برسد.
انسان با شناخت و درک طبیعت و تعمق در سنت ها و پدیده های هستی و تفکر بر پدیده هایی که خداوند به آنها قسم خورده است، به ماوراءالطبیعه و محسوسات می رسد، اما لازم است، در های پنهانی را که از طبیعت به غیب باز می شود، باز کند و نور خدا را با تمام وجود، در اعماق وجود خویش ببیند. و غبار را از چشم و دیدگان خود بشوید، و تاریکی بودن خویش را با پرتو های نور خدایی روشنی بخشد، و نشانه های ذات حقیقی الهی را که همان آیات خداوند است درک کند. هر آیه اشاره ای است به یک ذات غیر محسوس غیبی که خداوند خلق نموده است. بنابراین تمام پدیده های جهان اعم از جانداران، نباتات، حیوانها و انسانها و … ایات الهی هستند. بنابراین هر آیه نشانه ای است از ذات حقیقی غیر محسوس غیبی است، که همان خالق و پروردگار جهان است.
برای درک بهتر آیات و سنت ها به آیات زیر توجه فرمائید:
خداوند متعال در قرآن در سوره روم می فرماید: “ومن ءایاته یریکم البرق خوفا و طمعا و ینزل من السماء ماء فیحیی به الارض بعد موتها ان فی ذالک لایات لقوم یعقلون 61″، و از نشانه های او (این که) برق را برای بیم و امید نشانتان می دهد، و از آسمان باران می فرستد و زمین را پس از مرگش بدان زنده می کند. همانا در این (آیات)، برای مردمی که تعقل می کنند نشانه هاست (از آفریدگار). قرآن مجید در آیه دیگر ی در همان سوره می فرماید: ” و من ءایاته خلق السموات والارض و اختلاف السنتکم والوانکم ان فی ذالک لایات للعالمین 62 “، و از نشانه های(قدرت) او آفرینش آسمان ها وزمین و اختلاف زبان ها و رنگ های شماست. قطعا در این (امور) برای دانشوران نشانه هاست (از آفریدگار).. در سوره بلد خداوند متعال می فرماید: “و الذین کفروا بایاتنا عم اصحاب المشئمه63 “، وآنها که به آیات ما کافر شدند، اهل شومی و شقاوتند.
خداوند متعال در قرآن در سوره زخرف می فرماید: ” و لقد ارسلنا موسی بایاتنا الی فرعون و ملائه فقال انی رسول رب العالمین 64″، “فلما جائهم بایاتنا اذا هم منها یضحکون 65″، وبه راستی موسی را با آیات خویش به سوی فرعون و بزرگانش فرستادیم، پس گفت: من فرستاده ی پروردگار جهانیانم؛ پس چون آیات ما را برای آنها آورد، به ناگاه آنها به آن (از روی تمسخر) می خندیدند.
و در سوره روم می فرماید: “اولم یتفکروا فی انفسهم ما خلق الله السموات والارض و ما بینهما الا بالحق و اجل مسمی و ان کثیرا من الناس بلقاء ربهم لکافرون 66″، آیا پیش خود نیندیشیده اند که خدا آسمان ها و زمین و آنچه میان آن دو است، جز به حق و تا سرآمدی معین، نیافریده است؟ و (با این همه) بسیاری از مردم ملاقات پروردگارشان را سخت منکرند. قرآن کریم در آیه ای دیگر از سوره روم می فرماید: “اولم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عاقبه الذین من قبلهم کانو اشد منهم قوه و آثارواالارض و عمروها اکثر مما عمروها و جاء تهم رسلهم بالبینات فما کان الله لیظلمهم و لکن کانو انفسهم یظلمون 67″، آیا در زمین نگردیدند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند، چگونه شد؟ آنها بسی نیرومندتر از ایشان بودند، و زمین را زیرو رو کردند و بیش از آنچه آنها آبادش کردند آنرا آباد ساختند، و پیامبرانشان دلایل آشکار برایشان آوردند. بنابراین خدا بر آن نبود که به ایشان ستم کند، ولیکن آنها خود بر خویشتن ستم می کردند.
در رابطه با سنت و قوانین الهی حاکم بر هستی، و جوامع و انسان ها آیات زیادی در قرآن وجود دارد. همواره این سنت ها و قوانین الهی ثابت است، و هیچگونه تغییر و تبدیل و دگرگونی در آن وجود ندارد. در اینجا به تعدادی از سنت های الهی اشاره می شود:
خداوند متعال در قرآن در سوره فاطر می فرماید: ” استکبارا فی الارض و مکرالسیی و لا یحیق المکر السیی الا باهله فهل ینظرون الا سنت الاولین فلن تجد لسنت الله تبدیلا و لن تجد لسنت الله تحویلا 68″، از سر گردن کشی در زمین و نیرنگ زشت، و نیرنگ زشت چز دامن صاحبش را نگیرد. پس آیا جز سنت ( و سر نوشت شوم) پیشینیان را انتظار می برند؟ و هر گز برای سنت خدا تبدیلی نخواهی یافت، و هر گز برای سنت خدا دگرگونی نخواهی یافت.
قرآن کریم در سوره احزاب می فرماید: ” ما کان علی النبی من حرج فیما فرض الله له، سنه الله فی الذین خلوا من قبل و کان امرالله قدرا مقدورا 69″. بر پیامبر در آنچه خدا برای او مقرر کرده محذوری نیست. (این) سنت خدا است که از دیر باز در میان گذشتگان نیز بوده وفرمان خدا همواره سنجیده و حساب شده است. قرآن مجید در آیه دیگری از همان سوره می فرماید: “سنه الله فی الذین خلوا من قبل و لن تجد لسنه الله تبدیلا 70″، این قانون جاری خدا در باره کسانی است که پیش تر بوده اند، و در سنت خدا هر گز تغییری نخواهی یافت.
بنابراین ضروریست تا هرچه بیشتر به آیات و سنت های الهی در طول تاربخ، در طبیعت، انسان، و در جوامعه بشری بیاندیشیم و آنها کشف کنیم،و قوانین حاکم بین پدیده ها (آیات) را درک نمائیم.
از طریق رشد و توسعه علمی درک کنیم که برای مثال برای بدست آوردن آب از اکسیژن و هیدروژن، از چه قانونی لازم است تبعیت نمائیم. هیدروژن و اکسیژن هر یک آیه ای از آیات الهی است. قوانین لازم برای ترکیب اکسیژن و هیدروژن سنت و قوانین الهی است. ما لازم است این سنت ها را بشناسیم تا بتوانیم از گاز هیدروژن و گاز اکسیژن آب بدست آوریم.
قانون دیگر الهی در جامعه و در طول تاریخ این است که، قدرتهای استعماری، استثماری استحماری، زوال و نابودی خودشان را در دامن خودشان پرورش می دهند؛ همانطور که در نظام فرعونی، طاغوت، ملاء و مترفین، زوال خود را در دامن خود پرورش دادند. در طول تاریخ قدرتهای ظالم و مفسدی که از طریق زر و زور تزویر بر مردم حاکم مرگ و زوال خودشان را در درون خودشان با دستان خودشان پروراندند. اگر انسانها از این قانون مندی ها را بخوبی درک نمایند، صریعتر می توانند زمینه زوال نظام های استعماری و استبدادی و استحماری را فراهم نمایند، و سرعت و شتاب بیشتری را در جهت زوال و نابودی این رژیم ها فراهم نمایند.
بنابر این رشد و توسعه علمی بستگی به این دارد که چقدر ما آیات و سنت های الهی را درک کنیم. هرپدیده یا ایه ای را به دقت بشناسیم. ارتباط آنرا با پدیده ها یا ایات دیگر درک کنیم؛ و زمینه را برای رشد علمی و تولید علم فراهم نمائیم. بنابراین از جمله برنامه های مهمی که، در راستای فرمایش های مقام معظم رهبری است، فراهم کردن زمینه تولید علم و جنبش نرم افزاری و آزاد اندیشی است. نگرش وحدت گرای توحیدی نشان می دهد به میزانی که ما پیشرفت های علمی را درک پدیده ها و سنت های الهی بدانیم و آنرا با تمام همت و توان خود انجام دهیم، و ان را جدای از کار عبادی ندانیم، در این صورت به میزانی که در علم و فناوری پیشرفت می کنیم به خدا نزدیک می شویم. و در این حرکت از خدا عالم مطلق یاری طلبیم. در زمینه رشد علمی به احادیث زیر توجه نمائید:
حضرت علی(ع) می فرماید دانش او از همه گسترده تر و کرامتش از همه افراشته تر است…71.
امام صادق(ع) می فرماید:”العلم سبعه و عشرون حرفا فجمیع ما جائت به الرسل حرفان ….فاذا قام قائمنا اخرج و العشرین حرفا فبثها فی الناس و ضم الیها الحرفین حتی یبثها سبعه و عشرین حرفا72″؛ دانش 27 حرف یا شعبه و شاخه است. تمام آن چه پیامبران برای بشریت آوردند، دو حرف بیش نبود و مردم نیز بیش از آن دو حرف را نشناختند؛ اما هنگامی که قائم قیام کند، 25 حرف دیگر را آشکار ساخته و در پرتو خورشید وجودش، در میان مردم منتشر می سازد و آن دو حرف را نیز بدان ضمیمه ساخته تا همه علوم کامل و منتشر گردد. پیامبر(ص) می فرماید: “یتنعم امتی فی زمن المهدی(ع) نعمه لم یتنغموا قبلها قط..73؛ امت من در زمان مهدی(ع) به رفاه و نعمت هایی دست می یابند که پیش از آن در هیچ دوره ای دست نیافته بودند. این احادث به رشد و توسعه علمی و فناوری اشاره می کند که موجب می شود مردم در بالاترین سطح رفاه و نعمت نسبت به گذشته قرار بگیرند. این حقیقت به نقش و اهمیت توسعه و گسترش پژوهشهای علمی و فناوری و عمرانی را نشان می دهد.
امام باقر(ع) می فرماید:”اذا قام قائمنا وضع الله یده علی رووس العباد فجمع بها عقولهم و کملت به احلامهم74″؛ زمانی که قائم ما قیام کند، دستش را بر سر بندگان قرار می دهد، پس عقل های آن ها جمع می شود و خواسته های آنان با این کار کامل می شود..
علی(ع) در وصف علم و دانش و عطوفت امام مهدی(ع) می فرماید: “از نظر پناه دادن از همه وسیع تر، از نظر علم و دانش از همه برتر و از نظر دل رحم بودن از همه بیشتر 75”.
امام باقر(ع) در باره علم و حکمت می فرماید: “در زمان آن حضرت، به شما حکمت عطا می شود، تا جایی که زن ها در خانه های خود بر اساس قرآن و سنت پیامبر خدا داوری می کنند 76”.
امیر مومنان علی(ع) در رابطه با علم و بصیرت حضرت مهدی(ع) می فرماید: “السماوات و الارض عند الامام کیده من راحته، یعرف ظاهر ها من باطنها و یعلم برها من فاجرها 77″، آسمان و زمین در نزد امام(ع) هم چون کف دست اوست، ظاهر و باطن آن ها را می فهمد. نیک و بد آنان را می شناسد.
در آن زمان بعلت رشد و شکوفایی علمی و فناوری، با استخراج از منابع زمین، و تبدیل آن به محصولات مورد نیاز انسان، برکات خداوندی آشکار می شود. “فحینئذ تظهر الارض کنوزها و تبدی برکاتها 78″، آن هنگام، زمین گنج های خود را نمایان و برکات خویش را آشکار می کند.
” تنعم امتی فی زمانه نعیما لم ینعموا مثله قط البر منهم و الفاجر، یرسل السماء علیهم مدرارا و لا تحبس الارض شیئا من نباتها و المال کدوس یاتیه الرجل فیساله فیحثوله 79″، در دولت او مردم آن چنان در رفاه و آسایش به سر می برند که هرگز نظیر آن دیده نشده، مال به قدری فراوان می شود که هر کس نزد او بیاید، درخواست کند، اموال فراوانی زیر پایش می ریزد.
در آن زمان چنان علم و تکنولوژی رشد می کند، منابع زمین که به صورت محصولات مختلف در اختیار مردم قرار می گیرد که دیگر نیازمندی پیدا نمی شود.
فحینئذ تظهر الارض کنوزها و تبدی برکاتها فلا یجد الرجل منکم یومئذ موضعا لصدقته و لالبره لشمول الغنی جمیع المومنین 80″، در آن هنگام، زمین گنجینه های خود را برای او آشکار می سازد و برکت هایش را بیرون می فرستد، دیگر انسان برای صدقه و بخشش محلی پیدا نمی کند، زیرا بی نیازی همه مومنان را زیر پر می گیرد.
5- بعد فناوری یا انقلاب فناوری
باساخت ماشین بخار و انقلاب صنعتی در اروپا و کشف الکتریسیته، حرکت توسعه علم و فناوری سرعت یافت و روز به روز به شتاب خود افزود؛ و موجب شد تا فناوری در کلیه رشته های صنعتی رشد و توسعه پیدا نماید. امروزه با استفاده از سیستم های ارتباطی، اطلاعاتی و رایانه، رشد علمی، فناوری و تولیدات صنعتی در زمینه های مختلف به صورت حیرت انگیزی رشد نماید.
بظور کلی توسعه علمی و فناوری تاکنون پنج انقلاب مختلف را به خوددیده است که عبارتند از:
انقلاب اول انقلاب اسلامی پیامبر اکرم(ص) که موجب رشد و شکوفایی علمی در چند قرن بعد از هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه شد. مهد آن در سرتاسر جهان اسلام بود.
انقلاب علمی که بین سالهای 1520 تا 1750 میلادی اتفاق افتاد و مهد آن در فرانسه بود. بر اساس آن انشان درک بهتری از اطرافش پیدا نمود و پایه های علوم گسترش یافت. در این دوران توسعه صنعتی چندانی بوقوع نپیوست اما اشتیاق زیادی به درک و شناخت طبیعت بوجود آمد.
انقلاب فناوری و صنعتی اول که بین سالهای 1760 تا 1850 میلادی اتفاق افتاد. مهد این انقلاب در کشور انگلستان بود. در این انقلاب علوم زیر بنای ابداعات و اختراعات قرار گرفت. ابداعات و اختراعات زیادی ایجاد شد. در این زمان 1050 انجمن علمی در انگلستان ایجاد شد و رقابت بین شرکت ها و موسسات افزایش یافت. در این مرحله ابداعات و اختراعات بر اساس تلاش و کوشش شخصی دانشمندان و مبتنی بر یک اتفاق بوقوع می پیوست. در انقلاب صنعتی اول هر اختراعی منجر به ایجاد کارخانه برای تولید آن نبود.
انقلاب دوم فناوری و صنعتی در کشور آمریکا بوقوع پیوست. هنر این انقلاب این بود که به انسان روش ابداع و اختراع را به صورت سیستماتیک یاد داد و تولید اختراع را پایه ریزی نمود. در این مرحله اگر ایده ای به ذهن فردی خطور می کرد، این ایده به یک گروه محقق داده می شد. ایده در آن گروه پرورش می یافت و به نمونه سازی می رسید. سپس کار تولید آن انجام می شد. در این انقلاب، فرایند تبدیل یک ایده به محصول و تولید نهایی و ارائه تولید به بازار مورد توجه قرار گرفت. ادیسون مخترع برق و بنیانگذار شرکت چنرال الکتریک به این صورت توانست اختراعات بسیاری به صورت سیستماتیک در دل گروهها و کارخانجاتش ایجاد نماید.
این انقلاب، با ایجاد سیستمی در درون خودش موجب ابداعات، اختراعات و اکتشافات زیادی در امریکا شد، و موجب شد تا سالیانه بیش از 20000 اختراع و اکتشاف در آمریکا به ثبت رسد. در این انقلاب، به نیاز مردم و بازار توجه خاصی می شود. در این انقلاب به همراه هر اختراع، نوعاوری و ایجاد کارخانه و تولید و تامین نیاز مشری و جامعه بود. در این انقلاب، یک سیستمی بوجود آمد که، پرورش ایده را تسهیل و آنرا تبدیل به محصول و سپس موجب ایجاد کارخانه ای می شود. به این صورت جهشی در فناوری و صنایع آمریکا ایجاد شد و توانست گوی سبقت را از کشور های اروپایی بدست آورد. برای حمایت از مخترعین، با ایجاد سیستم مالکیت معنوی، کلیه حق و حقوق مخترعین برای 10 سال حفظ شد و به این صورت اختراعات و اکتشافات سرعت و شتاب بیشتری به خود گرفت.
انقلاب سوم انقلاب فناوری و صنعتی کشور های جنوب شرقی آسیا است، که در آن ارزش افزوده، نیاز بازار و تولید اقتصادی و تنوع تولید مورد توجه قرار گرفت. این انقلاب موجب رشد و شکوفایی صنعتی و اقتصادی در کشور های مختلفی مانند ژاپن، کره جنوبی، تایوان، چین، هنگ کنگ، سنگاپور، مالزی و غیره شد. در بعضی از این کشور ها مانند کره جنوبی که در پنجاه سال پیش به سختی خوراک مردم کشورشان را تهیه می کرد، و مردم کشورش در فقر و بدبختی به سر می بردند، امروزه با رشد و توسعه علمی و فناوری توانسته استاندارد های زندگی مردم را چنان بالا ببرد که امروزه بعنوان دهمین کشور اقتصادی وصنعتی جهان شناخته شود.
برای درک و شناخت سمت و سوی فناوری سه نوع روش در طول دوره زمانی از 1930 تا کنون وجود دارد که عبارتند از:
دوره پیش بینی و حدس فناوری یا Forecasting : این دوره مانند پیش بینی هواشناسی است که هوا را پیش بینی می کند و نمی تواند در آن تاثیری بگذارد. در حقیقت نقش انفعالی دارد
دوره دوراندیشی و بصیرت فناوری یا Foresight : این دوره از 1980 به بعد شروع شده است. در این روش با تکیه به توانمندیها و منابع و امکانات موجود، تلاش می کنند تا مسیر آینده پیش بینی و بر آن تاثیر بگذارند و در واقع آینده نگاری می کنند.
دوره تجزیه و تحلیل موشکافانه فناوری یا Analysis : در این روش از راه تجزیه و تحلیل و فعل و انفعالات و تاثیرات متقابل مسائل و علل و عوامل موجود و درک ملزومات تلاش می شود به فناوری اینده جهت داده شود و جهت آن منطبق با اهداف، راهبرد ها، سیاستگذاریها و برنامه ریزیها باشد. در واقع در این روش انسان، معمار فناوری های اینده می باشد و می تواند برای رسیدن به هر فناوری برنامه ریزی و حرکت نماید.
رشد و توسعه علمی و فناوری در ایران
امروزه توسعه علمی و فناوری با سرعت زیادی در ایران در حال وقوع است. رشد و توسعه در زمینه های مختلفی در حال انجام است. در زمینه های انرژی اتمی صلح آمیز، پزشکی (مانند سلولهای بنیادی)، هوا فضا مانند ساخت و پرتاب موشک و … با سرعت زیادی انجام می شود و سرمایه گذاریهای زیادی انجام شده است. در ساخت یک موشک که بیش از ده هزار قطعه دارد، با ساخت آن عرصه های دیگری برای ساخت و تولید محصولات دیگر باز می شود. امروز ایرانی ها نشان داده اند که چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور توانمندند و در همه عرصه ها رقابت پذیر هستند و می توانند هر کار بزرگی را انجام دهند.
حتی در خارج از کشور، امروزه ثروتمند ترین اقلیت قومی، بالاترین تحصیل کرده قومی، کارآفرین تحصیل کرده قومی در آمریکا، ایرانی ها هستند. در رده های مدیریت تعدادی زیادی از شرکت های آمریکایی ایرانی هستند. بعنوان مثال در زمینه فناوری اطلاعات قائم مقام یا معاونت بسیاری از شرکت های بزرگ مانند یاهو، گوگل، اپل و ماکروسافت، ایرانی هستند.
در ایران، نظام فن آوری با سرمایه دولتی برای فناوری های مختلف شکل گرفته، و علی رغم تحریم ها و به نتایج مثبتی تا کنون رسیده است. امروزه آنچه در ایران نیاز داریم داشتن یک سیستم گسترده فناوری است. خوشبختانه با تهیه برنامه چهارم، و چشم انداز بیست ساله، و تهیه نقشه علمی کشور، نیاز به یک سیستم فناوری گسترده هر چهبیشتر احساس می شود.
سیستمی که قادر باشد پر.وزه های بزرگی مانند انرژی اتمی را به بخش های مختلفی تقسیم کند و هر بخش را نیز به قیمت های کوچکتر تقسیم نماید و هر جزء ان را به یکی از مراکز توسعه فناوری واگزار نماید. در حال حاضر نیاز مند چنین سیستم و مدیریت هدایت چنین سیستم گسترده ای می باشیم، تا بتوانیم اختراعات، اکتشافات و نواوری های زیادی تولید نمائیم و با سرعت و شتاب بیشتری حرکت نمائیم تا جبران عقب افتادگی ما در طول چهار قرن اخیر بشود. البته در این زمینه مسائل مختلفی در مقابل ما قرار دارد که لازم است با درایت آنها را حل نمائیم.
در ایران، از روش تجزیه و تحلیل و بررسی نیاز ها و درک عوامل موثر بر توسعه به سمت و سوی فناوری در کشور جهت داده می شود و جهت آن منطبق با اهداف، راهبرد ها، سیاستگذاریها و برنامه ریزیهایی است که شده است. و ایران می رود که در آینده به فناوری های مورد نیاز خود برسد. البته در این حرکت با موانع و مسائل زیادی روبرو می باشد که لازم است با درایت آن موانع را از میان بردارد و مسائلش را حل نماید..
مردم کشور عزیز ما همگی برای حضور حضرت مهدی(عج) منتظرند. لازمه این انتظار آن است که خود را در زمینه های مختلف، از جمله در زمینه های علمی و فناوری و بهره برداری در سطح مناسبی آماده نمائیم. زیرا در زمان ظهور ، سطح علمی و فناوری در سطح بسیار بالایی قرار دارد. به احادیث زیر توجه نمائید:
امیر مومنان علی(ع) در باره بهره برداری از معادن و منابع زیر زمینی و بکار گیری علم و فناوری می فرماید: ” و تخرج له الارض افالیذ کبدها، و تلقی الیه سلما مقالید ها…81″؛ زمین آن چه را که در اعماق خویش دارد، برای وی بیرون دهد و همه امکانات و برکات خویش را در اختیار او گذارد.
امام صادق(ع) می فرماید: هنگامی که قائم ما قیام کند… زمین گنج ها و ذخایر گران بهای خود را آشکار می سازد( از طریق رشد پژوهشهای علمی و فناوری)؛ آن چنان که مردم آن را با چشم خود می بینند (غنای مادی و معنوی مردم را فرا می گیرد) که نمی توانید کسی را پیدا کنید که هدیه شما را بپذیرد و یا زکات مال را قبول کند. همه مردم به آن چه خدا از فضلش به آن ها روزی داده برخوردار و بی نیاز می شوند82 .
در روایات از قول امام علی(ع) آمده است 83: “چون قائم آل محمد قیام کند به هر اقلیمی مردی می فرستد و به او می گوید: فرمان تو در کف توست، چون با موضوعی مواجه شوی که از آن سردر نیاوری و نفهمی، به کف دست خود نظر کن و به هر چه در او بینی عمل نما، قشونی به قسطنطنیه می فرستد، چون به خلیج برسند چیزی بر پا های خود می نویسند و روی آن راه می روند، اهل روم آنها رامی بینند و می گویند اینها اصحاب او هستند که روی آب راه می روند، پس خود او چگونه است؟ آن گاه دروازه شهر را به روی آنان باز خواهند کرد، آنها وارد می شوند و هر چه بخواهن حکم می نمایند84”.
در روایت دیگری امام علی(ع) می فرماید:”هر گاه قائم ما قیام کند، خداوند به گوش ها و چشم های شیعیان ما قوه و نیرو بخشد در حالی که بین آنها و قائم(ع) واسطه ای نباشد، با شیعیان ما تکلم فرماید و آنها می شنوند و به آن حضرت می نگرند در حالیکه آن حضرت در مکان خود می باشد84″. امروزه از طریق اینترنت و ویدئو کنفرانس این مسئله قابل اجرا است. همه روزه این مسئله را دربحث های سیاسی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی می بینیم که چگونه همزمان مسئول اخبار با فردی در آمریکا، اروپا، آسیا یا آفریقا صحبت می کند و ما هم صحبت و هم تصویر هر دو طرف را می بینیم. امروزه خرید و فروش و طراحی و ساخت و تولید و فروش اینترنتی یک مسله عادی شده است.
امیر مومنان علی(ع) می فرماید:”گویا قائم را می بینم که درپشت نجف بر اسبی سیاه همراه با نقاطی سفید و خطی سفید در پیشانی آن سوار شده است، آن گاه آن را به حرکت می آورد و در این هنگاه اهل همه سرزمین ها او را در پشت سرزمینشان مشاهده می کنند85.
امام صادق(ع) می فرماید:” در زمان قائم مومنی در شرق برادرش را در مغرب مشاهده می کند و آنکه در مغرب است برادرش را در مشرق می بیند86.
در آن زمان با توجه به علم و دانش حضرت مهدی(ع) و یاران او، همه چیز از درون و بیرون زمین استخراج و در اختیار او قرار خواهند گرفت: در روایت آمده که: “تجمع الیه اموال الدنیا کلها من بطن الارض و ظهرها 87 “، تمام اموال دنیا، از برون و درون زمین، در اختیار او گرد می آیند.
“تظهر له کنوز الارض 88″، گنج های زمین، برای او نمایان می گردد.
“یستخرج الکنوز 89″، گنج ها را استخراج می کند.
در آن زمان فناوری چنان پیشرفت می کند که تمام منابع زمین استخراج می شود. در این زمینه علی(ع) می فرماید: “تفی الارض افلاذ کبدها امثال الا سطوان من الذهب و الفضه 90″، زمین جگر پاره های خود را چون طلا و نقره بیرون می ریزد.
6- بعد عمران و آبادانی یا انقلاب عمران و آبادانی
بعلت ارتباط انسان با طبیعت، و محیط اطراف خود مانند زمین، کوه ، دشت ، بیابان، باران، گرما، سرما، اسمان، دریا، درختان، جنگلها، بیابانها، کویر ها، باد ها و غیره، ضروریست تا انسان شناخت کافی نسبت به آنها و قوانین حاکم بر انها پیدا نماید. تا انسان نتواند این پدیده ها و قوانین بین انها را نشناسد، نمی تواند بطور موثری با این پدیده ها و ایاتی که خداوند برای راحتی و تکامل انسان افریده است تعامل برقرار نموده و از آنها در جهت رشد و شکوفایی استعداد های نهفته در درون انسان استفاده نماید و بدون تخریب محیط زیست استاندارد های زندگی خود و جامعه را بالابرد.
امروزه علوم برای استفاده بهتر از طبیعت، توجه خاصی به محیط طبیعی و این پدیده ها و قوانین حاکم بر آنها نموده است. هدف اسلام و دکترین مهدویت از شناخت طبیعت، از یک طرف شناخت خالق این پدیده ها، آیات و قوانین الهی حاکم بر طبیعت است، و از طرف دیگر بهره برداری موثر از طبیعت و توزیع عادلانه این ثروت خدا داری در جامعه، و بالا بردن سطح رفاه عمومی نه تنها برای جامعه کنونی، بلکه برای انسان های آینده و بدون تخریب طبیعت است. با این ترتیب اگر نیاز به بریدن یک درخت می باشد، بجای آن لازم است چند نهال از همان درخت کاشته شود.
خداوند متعال انسانها را برای شناخت ایات، و پدیده ها و طبیعت و قوانین حاکم بر آنها دعوت می کند، و در سوره بقره می فرماید: “ان فی خلق السماوات والارض واختلاف اللیل والنهار ولفلک التی تجری فی البحر بما ینفع الناس و ما انزل الله من السماء من ماء فاحیا به الارض بعد موتها و بث فیها من کل دابه و تصریف الریاح والسحاب المسخر بین السماء والارض لایات لقوم یعقلون 91″، بی گمان در آفرینش آسمان ها و زمین و آمد و شد شب و روز و کشتی ها که بر کسب منافع مردم به دریا روانند و آبی که خدا از آسمان فرو فرستاد پس زمین مرده را به آن زنده نمود و همه گونه جنبنده در آن منتشر ساخت و گردش باد ها و ابر های مهار شده ی میان آسمان و زمین، (در همه اینها) مسلما برای قومی که بیندیشند نشانه هایی است.
در آنزمان دیگر بیابان و کویری باقی نمی ماند به هرجا که مسافرت کنی زمین شاداب، و گیاهان با طراوت می بینی، و بوی طراوت و تازگی به مشام می رسد و همه جا سرسبزی موج می زند.
در روایت دیگر آمده است:
“و لو قد قائمنا لا نزلت السمائ قطرها و لا خرجت الارض نباتها و …. حتی تمشی المراه بین العراق الی شام لا تضع قدمیها الا علی النبات 92″، قائم ما که قیام کند، آسمان باران خویش را فرو می فرستد وزمین گیاهان خویش بیرون می فرستد و … تا جایی که زن از عراق تا شام (که اکنون کویری و بیابان است) برود و پای خود را جز بر روی گیاه نگذارد”.
در آن زمان گیاهان از دل زمین بیرون می آیند و درختان میوه های خود را آشکار و زمین خود را برای ساکنانش زیبا می سازد.
گتعطی السماء قطر ها و الشجر ثمر ها و الارض نباتها و تزین لاهلها 93، آسمان بارانش را فرو ریزد، درختان میوه های خود را آشکار می سازد. زمین گیاهان خود را بیرون می فرستد و برای ساکنان خود آرایش می کند.
حضرت مهدی(ع) حیات بخشی است که اهداف و آرزوی تمامی انبیاء و اوصیا را محقق خواهد کرد.
امام صادق(ع) در تفسیر آیه شریفه “اعلموا ان الله یحیی الارض بعد موتها 94″، بدانید که خداوند زمین را پس از مرگش زنده می سازد؛ می فرماید: “گفر اهلها فیحیها الله بالقائم 95″، پس از مرگ زمین به وسیله کافر شدن مردم، خداوند آن را به وسیله قائم(عج) زنده می کند.
روایت شده است: ” انه یبلغ سلطانه المشرق و المغرب و تظهر له الکنوز و لا یبقی فی الارض خراب الا یعمر 96″ف حکومت مهدی موعود(عج) شرق و غرب عالم را فرا می گیرد، و گنج های نهفته در زمین برای او آشکار می شود، و هیچ جای ویرانی در زمین باقی نمی ماند و همه آنها آباد می گردد.
در روایت دیگر آمده است: ” و تعمر الارض و تصفو و تزهو بمهدیها و تجری به انهارها 97″، زمین به وسیله مهدی(عج) آباد، خرم و سرسبز می شود و به وسیله آن چشمه سارها روان می گردد.
از رسول اکرم(ص) روایت شده که خداوند در شب معراج به من فرمودند: ” به واسطه قائم از خاندان تو زمین خود را با تسبیح و تهلیل و تقدیس و تکبیر و تمجید خود آباد می سازم، و زمین را از دشمنان پاک می سازم و دوستان خود را وارث آن می گردانم 98″
در روایتی آمده است:” یبلغ سلطانه المشرق و المغرب، و یظهر الله عز و جل به دینه علی الدین کله و لو کره المشرکون، فلا یبقی فی الارض خراب الا قد عمر 99″، فرمان روایی مهدی موعود(ع) شرق و غرب عالم را در بر می گیرد، خداوند به واسطه او دین خود را بر همه ادیان غالب می گرداند و در زمین خرابه ای باقی نمی ماند و همگی آباد می شود.
در انقلاب جهانی مهدوی فقر و بیچارگی و تهی دستی ریشه کن می شود و رفاه عمومی محقق می شود.
از رسول اکرم(ص) روایت شده که فرمودند: “در دوران حکومت مهدوی، مردم به گونه ای از نعمت های الهی بهره مند می شوند که در تاریخ بشر بی سابقه بوده است، در آن دوران زمین همه خوردنی های خود را در اختیار بشر قرار می دهد و اموال روی هم انباشته نخواهد بود، به گونه ای که افراد به سهولت از آن بهره مند می گردند 100”.
نتيجه گيري:
در اين مقاله به اختصار در باره عدالت و ابعاد مختلف اعتقادی، اخلاقی، فرهنگی، علمی، فناوری و آبادانی زمينه سازي شرايط ظهور و انقلاب جهانی مهدوی بحث و بررسي شد. براي آماده سازي شرايت ظهور ضروري است تا با انقلابي اعتقادي و اخلاقي درونمان و محيط اطرافمان را پالايش كنيم و با انقلاب تحقيقات علمي، روابط بين پديده ها (قوانين علمي) را درك كنيم و مسائلمان را كنكاش و راه حل هاي اعتقادي و علمي برايش پيدا كنيم و براي مردم جهان از نظر اعتقادي، اخلاقي و علمي الگو باشيم همانطور كه پيامبر اكرم (ص) براي ما اسوه و نمونه و الگو بود. آنگاه با انقلاب فناوري و عمراني در جهت تحقق اهداف مهدويت و نياز هاي مادي و معنوي در ابعاد سخت افزاري و نرم افزاري آنرا تامين كنيم و زمينه را براي آماده سازي شرايط ظهور و انقلاب جهاني مهدوي آماده كنيم.
منابع:
1- عهد اتیق، مزامیر، مرمور، 37، بند های 9-18 و 96، بند های 10-13.
2- همان، حیقوق نبی، فصل 2، بند های 3-5.
3- همان، اشعیای نبی، فصل 65 بند های 9-13 و 18-20.
4- همان، دانیال نبی، فصل 12، بند های 1-5 و 10-13.
5- در اناجیل چهار گانه و ملحقات آنها 80 بار واژه “پسرانسان” تکرار شده، که تنها 30 مورد آن با حضرت عیسی(ع) تطبیق می کند و 50 مورد دیگر از منجی دیگری در آخر الزمان خبر می دهد ( مستر هاکس آمریکایی، قاموس کتاب مقدس، ص 219).
6- عهد جدید، انجیل لوقا، فصل 12، بند های 35 و 36.
7- عیون الاخبار، ج 1، ص 47.
8- یونس، 20.
9- کمال الدین، ج 1ف ص 268.
10- بحار الانوار، ح 51، ص 115.
11- حیدری نیک، مجید، عدالت، قرآن، مهدویت، فصلنامه علمی تخصصی انتظار موعود، شماره 14، 1383
12- ذخائر العقبی، ص 136.
13- قاموس الرجال، ج 4، ص 29.
14- کمتل الدین، ج 1، ص 288.
15- اعلامالوری، ج 2، ص 248.
16- کمال الدین، ج 2، ص 383.
17- کمتل الدین، ج 2، ص 409.
18- کافی، ج 6، ص 444.
19- علل الشرایع، ص 198؛ نعمانی، الغیبه، ص 141
20- فرازی اززیارت روز جمعه ویژه امام مهدی(عج)، مفاتیح الجنان باب اول فصل چهارم
21- مطهری مرتضی، عدل الهی، ص 38
22-غرر الحکم، ص 407
23- بحار، ج 78، ص 83
24-کمال الدین، ج 2، ص 428.
25- کاظمی، عدالت در اندیشه سیاسی اسلام، ص 27.
26-معجم، احادیث الامام المهدی، ج 3، ص 295.
27- ماهنامه موعود، ش 35، ص 30، به نقل از کافی، ج8، ص 362
28- نعمانی، الغیبه، ص 229.
29-مقام معظم رهبری، جمهوری اسلامی، 4/9/78
30- مقام معظم رهبری، نیمه شعبان مشهد 7/3/62
31- نهج البلاغه، خطبه 138
32- بحار الانوار، ج 52، ص 352.
33- دکتر حسن بلخاری، اقتراح اجتماعی، فصل نامه علمی تخصصی انتظار موعود، ش 14، ص291
34- غلام رضا صالحی، مهدویت و اهداف نظام تربیتی اسلام،فصل نامه علمی-تخصصی موعود شرق، ش 4، ص 150
35- سوره طلاق، آیه 12.
36- غیبت نعمانی، 233.
37- شرح نهج البلاغه /1/113
38- الزام الناصبه، 288؛ روزگار رهایی،475.
39- اعلام الوری، 435، روزگار رهایی، 462.
40- آیت الله حائری شیرازی، عدالت مهدوی در قرآن، فصل نامه علمی تخصصی انتظار موعود، ش 14، ص30.
41- بحار الانوار، ج 52، ص 372.
42-بحار الانوار، ج 52، ص 336، ج 71.
43- السید هاشم الحسینی البحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، بنیاد بعثت، تهران، بی تا، ج 4، ص 173؛
44-احمدبن محمد مهدی النراقی، عوائد الایام، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1375، ص 632.
45- منتخب الاثر، ص 474.
46-بحار الانوار، ج 51، ص 84.
47- بحار الانوار، ج 52، ص 373.
48- غیبت طوسی، 187.
49-بنابیع الموده، ص 92، روزگار رهایی، ص 500.
50- بحار الانوار، ج 51، ص 29.
51- Robert A. frosch General Motors Crop.
52- Jhon A. Armstrong, IBM Corp.
53- Fomio kodma, National Institute of Science and Technology Pohcy, Japan
54- ینابیع الموده، ج 3، ص 78 .
55- سوره مجادله، آیه 11.
56- اختصاص مفید، ص 217.
57- مهدی موعود، پیشین، ج 2، ص 244 0به نقل از ارشاد شیخ مفید، ص 364).
58- همان، ص 246.
59- امام مهدی از ولادت تا ظهور، پیشین، ص 773 (به نقل از بحارالانوار، ج 52، ص 391.
60- همان، (به نقل از کافی، جلد 8، ص 240.
61- سوره روم، 24.
62-سوره روم، 22.
63- سوره بلد، 19.
64-سوره زخرف، 46.
65- سوره زخرف، 47.
66-روم،8
67- روم، 9
68- سوره فاطر، 43.
69-سوره احزاب، 38.
70- همان، 62
71- روزگار رهایی، ج 1، ص 84.
72- بحارالانوار، ج 52، ص 336، ج 73.
73- بحارالانوار، ج 51، ص 83.
74- منتخب الاثر، ص 607
75- اثبات الهداه، ج 3، ص 538.
76- نعمانی، الغیبه، ص 239.
77- الزام الناصب، ص 11.
78- ارشاد /2/384
79- روضه الواعظین، 2، 485.
80- ارشاد، 2، 384.
81- نهج البلاغه، خطبه 138
82- بحار الانوار، ج 52، ص 337..
83- نعمانی، الغیبته، ص 319، بحارالانوار، ج 53، ص 265..
84- الکافی، ج 8، ص 241.
85- بیان الائمه، ج 3، ص 169.
86- منتخب الاثر، ص 597، ج 2.
87- علل الشرایع، 1، 161 باب 129.
88- خرائج، 3، 1165.
89- کشف الغمه، ج 2، 470.
90- یناییع الموده، ج 3، ص 86؛ روزگار رهایی، 601.
91- سوره بقره، آیه 164.
92-خصال /2/626
93- بشاره الاسلام، ص 71، روزگار رهایی، ص 639.
94-حدید، 17.
95- الزام الناصبه، ص 244؛ روزگار رهایی ص 636.
96-بنابیع الموده، ج 2، ص 529.
97- ینابیع الموده، ج 3، ص 78 و 132.
98- منتخب الاثر، ص 168.
99-شیخ صدوق، امالی، ص 231.
100- منتخب الاثر، ص 473،؛ المستدرک علی الصحیحین، ج 4، ص 558.
برگرفته از سايت :المهدويه