به نام خدا
بنابراین روزی خواهد رسید که مستضعفان بیدار میشوند و ظلم و ستم را درهم میکوبند و قدرت را در رکاب منجی موعود(عج) به دست خواهند گرفت. قرآن ميفرماید:
(إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ)؛
امروزه مسئولان، برنامهريزان، سیاستمداران و پژوهشگران عزیز، برای ایجاد بستری مناسب در جهت توسعه همآهنگ و پایدار آمادهسازي مقدمات ظهور در چارچوب ارزشهاي اعتقادی و باورهاي اسلامی، مسئولیت خطیری به عهده دارند. ارتقاي فرهنگ و دانش و معرفت افراد جامعه و داشتن برنامه راهبردی مدون برای آمادهسازي این شرایط دغدغه اصلی پرچمداران این حرکت است. آنها میخواهند به این حرکت سرعت دهند تا جامعه اسلامی را به بالاترین قلههاي عزت و کمال برسانند. این حرکت لازم است در چارچوب ارزشها و معیارهاي اسلامی و در مسیری باشد که به ظهور حضرت مهدی(عج) بینجامد. یافتن راهکارهای مناسب برای آمادهسازي زمینههای ظهور از تلاشهای مؤثر پژوهشگران نظام اسلامی به شمار میآید. همچنين مشخص کردن معیارها و ارزشها، اهداف، سیاستگذاریها و برنامهريزيهاي دقیق در این زمینه ضروری است.
شهید مطهری در کتاب عدل الهی برای ساختن جهانی بهتر اعتقاد دارد که حتماً باید از اندیشههای محدود و فکرهای کودکانهای که لایق زندگی محدود است، صرفنظر کنیم و به طرحی وسیع و بزرگ بیندیشیم. به قول حافظ، «فلک را سخت بشکافیم و طرحی نو دراندازیم.» این کار مهندسی، آسان نیست. بنابراین، باید از تمام علوم و فنون، هنر و ادبیات، علم و فنآوری برای این کار استفاده نمود. در این زمینه هر علم یا فنونی که جامعه به آن نیاز داشته باشد، ضروری است و جزء علوم و فنون مفروضه اسلامی و واجب کفایی قرار ميگیرد.
در این زمینه، سه تا هشت عامل مؤثر و ابعاد مختلف مدیریت توسعه منابع انسانی، علمی و تکنولوژی از جمله فنآوری اطلاعات در دانشگاهها و مراکز پژوهشی در نظام اسلامی بحث و بررسی شد. به طور کلی طرح آمادهسازي مقدمات ظهور، برنامهای راهبردی است. پس مانند هر طرح راهبردی ديگر، به نظام ارزشهاي اعتقادی و باورهای اسلامی ما بستگی دارد. برای تدوین و اجرای این طرح راهبردی، لازم است به اختصار، به حرکت عدالتخواهي و ظلمستيزي در طول تاریخ بپردازیم.
عدالتخواهي و ظلمستيزي، جریانی پیوسته در تاریخ است. حوادث متفرقهاي نیست که مثلاً ناگهان ابراهیم به بتشکنی برخیزد و موسی در مقابل فرعونیان قرار گیرد. مبارزه برای آزادی و عدالت مانند رودخانهاي است که در بستر زمان جریان دارد. این نهضت از حضرت ابراهیم(ع) تا قیام حضرت مهدی(عج) ادامه دارد و در آخرالزمان قطعاً پیروز خواهد شد. ادیان دیگر نیز همگی برای ریشهکن شدن ظلم و ستم و استقرار عدالت منتظر منجی هستند. این انقلاب بزرگ در نتیجه یک سری انقلابهاي عدالتخواهي و ظلمستيزي علیه تمام اشکال استضعاف است. فراهم کردن زمینه برای ظهور رهبر، اصلی برای تحقق قسط و عدل و نابودی ظلم و ستم به شمار میآید. این مسئله، بزرگترین مسئولیت منتظران است.
به طور کلی تاکنون دو جریان بزرگ اجتماعی در طول تاریخ وجود داشته: اول، جریان جنبش و تلاش کسانی بوده که توقف ظلم و تجاوز و بيعدالتی را میخواستهاند و به عدالت و وحدت و برابری انسانها اعتقاد داشتهاند؛ دوم، تلاش صاحبان زر و زور و تزویر که حفظ نظام طبقاتی و برتری و تبعیض نژادی و بیعدالتی و روابط استثماری را خواهانند.
به تأیید قرآن، جوامع بشری ابتدا بر وحدت و برابری استوار بودهاند:
(وَمَا كَانَ النَّاسُ إِلاَّ أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُواْ)؛
و مردم جز یک امت نبودند؛ پس اختلاف پیدا کردند.
در جای دیگر ميفرماید:
(فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْكُمَ بَینَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُواْ فِیهِ)؛
پس خداوند پيامبران را نويدآور و بيمدهنده برانگيخت ، و با آنان، كتاب [خود] را بحق فرو فرستاد، تا ميان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند داورى كند.
همچنین در جای دیگر ميفرماید:
(وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ)؛
و خواستيم بر كسانى كه در آن سرزمين فرودست شده بودند، منت نهيم و آنان را پيشوايان [مردم] گردانيم و ايشان را وارث [زمين] كنيم.
بنابراین روزی خواهد رسید که مستضعفان بیدار میشوند و ظلم و ستم را درهم میکوبند و قدرت را در رکاب منجی موعود(عج) به دست خواهند گرفت. قرآن ميفرماید:
(إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ)؛
در حقيقت، خدا حال قومى را تغيير نمىدهد تا آنان حال خود را تغيير دهند.
سرنوشت قوم یا ملت، به تغییر و تحول خود آنها بستگی دارد. بنابراین، خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نميدهد مگر آنکه تکتک آن قوم تغییر و تحول اساسی را در خود ایجاد نمایند. به طور کلی محرومان و مستضعفان به دو گروه اصلی تقسیم ميشوند: یکی ضعفا که آیات و بینات را دریافت میکنند و آگاهانه به جناح ظلم و استکبار روی ميآورند و تمکین مينمایند؛ دوم، مستضعفان آگاه و انقلابی که برای استقرار عدل و قسط مبارزه ميکنند و در نهایت، بیشتر مردم به آنها ميپیوندند. این مستضعفان دارای ویژگیهاي ذیل هستند:
1. اعتقاد به نظام یکتاپرستی و برابری انسانها و نفی نظام شرک و کفر؛
2. مدافع آزادی افراد و جامعه و پاسدار قسط و عدل؛
3. شناخت از خود و خداوند و درک مسئولیتهای خویش؛
4. شناخت نظام جایگزینی که بر پایه قسط و عدل بنا شود؛
5. شناخت از ظلم، استکبار، استعمار، استثمار و استبداد در اشکال مختلف آن؛
6. اعتراض به نظام حاکم استکباری، استبدادی و مقاومت همهجانبه؛
7. تحت تعقیب دشمن قرار گرفتن؛
8. در اقلیت بودن و نداشتن پایگاه در ابتدای نهضت؛
9. نداشتن امکانات داخلی و خارجی در ابتداي حرکت.
رهبران و مستضعفان مبارز، یا شهید و تبعید ميشوند و یا به زندان ميافتند و یا آنکه بر اثر مبارزه، از بند ظلم و بيعدالتی رهایی ميیابند. تاریخ زندگی انبیاي الهی و امامان شیعه و نهضتهای اسلامی در گذشته و حال، گواه این مسئله است.
برای آمادهسازي زمینههای ظهور لازم است نظام و ویژگیهای جبهه باطل نیز شناخته شود. این ویژگیها عبارتند از:
1. نظام طاغوت
قرآن میفرماید:
(إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلاَ فِي الأرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءهُمْ وَيَسْتَحْيي نِسَاءهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ)؛
فرعون در سرزمين [مصر] سر برافراشت و مردم آن را طبقهطبقه ساخت؛ طبقهاى از آنان را زبون مىداشت، پسرانشان را سر مىبريد و زنانشان را [براى بهرهكشى] زنده بر جاى مىگذاشت؛ همانا وى از فسادكاران بود.
فرعون رژیمی فزونطلب، تجاوزگر و نامشروعی داشت، که نابودکردن انسانها برنامه آن بود و برای برجا ماندن رژیمش، از جاسوسی و تفتیش عقاید و زندان و شکنجه گرفته تا نابودی انسانها بهره ميبرد.
2. استعلام (برتریجویی بر مردمان)
قرآن میفرماید:
(إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلاَ فِي الأرْضِ)؛
فرعون در سرزمین [مصر] سر برافراشت.
3. استعباد (برده ساختن انسانها برای بهرهکشی)
قرآن در این زمینه میفرماید:
(وَتِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهَا عَلَي أَنْ عَبَّدتَّ بَنِي إِسْرَائِيلَ)؛
و [آيا] اينكه فرزندان اسرائيل را بندة [خود] ساختهاى نعمتى است كه منّتش را بر من مىنهى؟
4. استضعاف
(إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلاَ فِي الأرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءهُمْ وَيَسْتَحْيي نِسَاءهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ)؛
فرعون در سرزمين [مصر] سر برافراشت و مردم آن را طبقهطبقه ساخت؛ طبقهاى از آنان را زبون مىداشت؛ پسرانشان را سر مىبريد و زنانشان را [براى بهرهكشى] زنده بر جاى مىگذاشت؛ همانا وى از فسادكاران بود.
5. ارتجاع
(وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلاَّ قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّقْتَدُونَ)؛
و بدينگونه در هيچ شهرى پيش از تو هشدار دهندهاى نفرستاديم مگر آنكه افراد خوشگذران آن گفتند: ما پدران خود را بر آيينى [و راهى] يافتهايم و ما از پى ايشان راهسپريم.
6. اسراف
(إِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِي الأَرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِينَ)؛
در حقيقت، فرعون در آن سرزمين برترىجوى و از اسرافكاران بود.
7. تکذیب
انکار و تکذیب پیامهای الهی و قوانین مسلم تاریخ و سنتهای، الهی از صفات شاخص طبقه ستمگر و متجاوز است.
8. فساد
فرعون و ستمگران نه تنها خود تجسم عینی فسادند، بلکه فساد را در جامعه ترویج ميدهند.
9. مترفین و ملأ
(وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلاَّ قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ كَافِرُونَ)؛
و [ما] در هيچ شهرى هشدار دهندهاى نفرستاديم جز آنكه خوشگذرانان آن گفتند: ما به آنچه شما بدان فرستاده شدهايد كافريم.
قرآن طبقه مرفه و ثروتمند و سرمایهداران بيدرد جامعه و اشراف و قدرتمندان را در رأس و در صف مقدم جبهه باطل قرار ميدهد. انگیزه و دشمنی این گروه با انبیا و مردم را حفظ و دفاع از ثروت و امتیازاتی ميداند که از راه ستم و تجاوز به دست آمده است. قرآن ميفرماید:
(وَقَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَونَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءهُمْ وَنَسْتَحْيي نِسَاءهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ)؛
و سران قوم فرعون گفتند: آيا موسى و قومش را رها مىكنى تا در اين سرزمين فساد كنند و [موسى] تو و خدايانت را رها كند؟ [فرعون] گفت: به زودى پسرانشان را مىكشيم و زنانشان را زنده نگاه مىداريم و ما بر آنان مسلطيم.
ملأ یعنی بزرگان قوم در نظام طاغوتی که به جز طرفداری از آن نظام هنری ندارند و به آن وفادارند و با این کار ثروت زیادی را تصاحب مينمایند. ملأ در نظام طاغوتی در دو چهره اقتصادی و دیوانسالاری دیده ميشود. قارون نماینده قدرت اقتصادی وابسته به نظام طاغوتی و هامان نماینده سیستم اجرایی و دیوانسالاری این نظام بود.
در جنگ بین این دو جریان (حق و باطل)، سرانجام وعده خدا به مسلمانان و محرومان تحقق خواهد یافت و منجی عالم و یاران منتظرش جامعهاي بر اساس قسط و عدال ایجاد خواهند کرد. او برترین حیاتبخشی است که آرزوی تمام انبیا و اوصیا را محقق خواهد ساخت؛ عقلهای بهخوابرفته را بیدار خواهد نمود و زمین را حیات داده، استعدادها را در عمق وجود انسانها استخراج و شکوفا خواهد کرد. در آن زمان اکثر اهلکتاب اسلام ميآورند. آیتالله مکارم شیرازی در این زمینه مينویسد:
با توجه به اینکه در دوران حکومت آن مصلح بزرگ، همه وسایل پیشرفته ارتباطجمعی در اختیار او و پیروان رشید اوست و با توجه به اینکه اسلام راستین با حذف پیرایهها، کشش و جاذبهاي فوقالعاده دارد، به خوبی ميتوان پیشبینی کرد که اسلام با تبلیغ منطقی و پیگیری، از طرف اکثریت قاطع مردم جهان پذیرفته خواهد شد و وحدت ادیان از طریق اسلام پیشرو عملی ميگردد.
برگرفته از سايت :المهدويه