به نام خدا
جامعۀ منتظر جامعه اي است كه بر مبنا قرآن و در خط اهداف قرآني باشد، جامعۀ منتظر جامعه اي است كه كليه فعاليتها و جهتگيريهايش مطابق با قرآن و سنت باشد و همواره بكوشد تا روحيۀ انتظار را در ميان جامعه تقويت نمايد.
جامعه
جامعه به عبارتي محلي براي رشد انساني انسانها است. جامعه يك حوزۀ زيستي است ، بصورتي كه در آن براي همه افراد موانع رشد مفقود و مقتضيات رشد موجود باشد. اگر جز اين باشد، تجمع (شلوغي ، ازدحام) هست، يعني انسانهايي و خاندانهايي -اگر چه بسيار- در محدوده اي جغرافيايي -اگرچه وسيع و با امكانات- گرد آمده اند ليكن جامعۀ انساني تشكيل نيافته است.
ممكن است اين مسأله مطرح شود كه به چنين تجمعي نيز جامعه اطلاق ميشود، منتهي فاسد و فاقد رشد.اين سخن بر حسب اصطلاح درست است -چنانكه فارابي نيز چندين «مدينه» (جامعه) تصور كرده است- ليكن جامعه به معناي راستين آن (و با توجه به فلسفه اي كه بايد در تجمعهاي انساني نهفته باشد) ، همان جمع زيستي اي است كه بستر هر گونه رشد انساني در آن فراهم باشد.و روشن است كه در ميان همۀ حركتهاي سازندۀ انساني، در سرتاسر تاريخ بشري جامعه سازي ، مهمترين همۀ آنها بوده است.و اكنون نيز چنين است، و در آينده نيز چنين خواهد بود.
نيز روشن است كه مذهبها و مكتبها و فلسفههاي اجتماعي ـ در صورتي كه داراي محتوايي در خور باشند ـ هر كدام براي جامعهسازي، مباني و اصولي خاص دارند، و حاكم شدن ارزشهايي ويژه را ملاك تحقق جامعۀ مورد نظر ميشمارند.
مهمترين و معتبرترين كتابي كه براي ساختن جامعۀ انساني ـ با نظر به همۀ ابعاد ـ وجود دارد و اين هدف را بارها و بارها در خود تأكيد كرده، قرآن كريم است.
قرآن كريم، در بسياري از آيات «ناس، مردم» را مورد خطاب خود قرار داده است؛ و اين چگونگي، شالودۀ اصلي جامعه سازي است، نه گروه سازي.[1]
جامعه منتظر
جامعۀ منتظر جامعه اي است كه بر مبنا قرآن و در خط اهداف قرآني باشد، جامعۀ منتظر جامعه اي است كه كليه فعاليتها و جهتگيريهايش مطابق با قرآن و سنت باشد و همواره بكوشد تا روحيۀ انتظار را در ميان جامعه تقويت نمايد.
سياست آن، حاكميت آن، اقتصاد و معشيت مردم آن، سلامت بازارها و معاملات آن، عدم تبعيض و تفاوتهاي ناروا در زندگي مردمان آن، قضاوت و تواضع و ادب قاضيان آن، زهد عالمان و سلامت زندگي واعظان آن، عدالت و تعهد و پارسايي امامان جمعه و جماعت آن، ادب و انسانيت مأموران نظامي و انتظامي آن، برخورد سالم مأموران اداري آن، حذف تكاثر و متكاثر از آن، محور اِتراف و اسراف از آن، ناپديد شدن آثار فقر و محروميت از زندگي قشرهاي گوناگون آن، از ميان بردن رابطه بازي و رابطه سازي در آن، حفظ كرامت و ارزش انسان در آن، و خلاصه ديده شدن آثار «إنَّ اللهَ يأمرِ بالعدل» و «لِيَقُومَ النّاسُ بالقسط» در آن جامعه و در قضاوت و اقتصاد و شئون ديگر آن، همه و همه مطابق با قرآن، سنت و عدالت باشد و در چنين جامعه اي است كه انتظار معنا پيدا ميكند.
انتظار چيست؟
اگر بخواهيم مفهوم انتظار در مكتب تشيع را در چند جمله بيان كنيم ميتوانيم بگوييم كه انتظار در مكتب تشيع، حالت انساني است كه ضمن پيراستن وجود خويش از بديها و آراستن آن به خوبيها، در ارتباطي مستمر با امام و حجت زمان خويش همه همت خود را صرف زمينه سازي ظهور مصلح جهاني نموده و در جهت تحقق وعده الهي نسبت به برپايي دولت كريمه اهل بيت(ع) با تمام وجود تلاش ميكند.
منظور از انتظار خلاقانه چيست؟
انتظار خلاق، انتظار فعال است كه با تفكر همراه است، نه انتظار منفعل كه با ذهن بسته همگام است.
منتظرِِ خلاق به دنبال يافتن راههايي است كه بتواند انتظار را دلنشين و پويا سازد، ولی منتظر غير خلاق، منفعلانه به يك راه بيشتر فكر نمي كند، سوختن و ساختن.
بطور مثال، شخصی که منتظر مهمان عزیزی است، خودش را برای ورود مهمان آماده می کند و شرایط مطلوبی را فراهم می نمايد و تمام تلاش خود را به كار ميبندد تا با گشاده رویی به استقبال مهمانش برود.
این نوع انتظار، انتظار سازنده است، زیرا منتظر می کوشد تا با آماده کردن خود و اطرافيانش شرايط لازم را برای ظهور چیزی که منتظر آن است فراهم نمايد.
در مورد ظهور منجی عالم بشریت، حضرت مهدی(عج) نیز دقیقاً همین مسأله وجود دارد. در راستاي انتظار است كه حالتي ديگر، به انسان ميدهد و جان او را ( آماده ) ميسازد.بنابراين «انتظار آماده گر، يا به عبارتي انتظار مطلوب» ميتواند خود سازنده شناخت و بصيرتي باشد كه به واسطه آن منتظر ، حضور حضرت را با عمق جان احساس نمايد.
از اين روست كه در فرد منتظر به فرض صادق بودن وي در دعوي خود ، آثار زير نمايان ميگردد.
خودسازي فردي
خودياري اجتماعي (فرد با همكاري ديگر منتظران به اصلاح جامعه خويش ميپردازد.)
حل نشدن در فساد محيط
در اين جا به اختصار به توضيح دو مورد اول بسنده ميكنيم.
خودسازي فردي
در اين حالت شخص منتظر بايد بكوشد تا روح و فكر خود را تصفيه كند و جان و جسم خود را از لوث آلودگيها پاك نمايد.
زيرا ميبايستي وجود او براي پذيرش حقايق آمادگي لازم را داشته باشد.
خودياريهاي اجتماعي
منتظران راستين در عين حال، وظيفه دارند كه علاوه بر اصلاح خويش، در اصلاح ديگران نيز بكوشند؛ زيرا برنامه عظيم و سنگيني كه انتظارش را ميكشند يك برنامه فردي نيست؛ برنامه اي است كه تمام عناصر تحول بايد در آن شركت نمايند، بايد كار بصورت دسته جمعي و همگاني باشد.
كوششها و تلاشها بايد هماهنگ شود و عمق و وسعت اين هماهنگي بايد به عظمت همان برنامه انقلاب جهاني باشد كه انتظار آن را دارند.
همانطور كه رهبر معظم انقلاب با نامگذاري سال1386هجري شمسي با عنوان اتحاد ملي وانسجام اسلامي، حياتي دوباره به اين موضوع بخشيدند، كه سخن در اين باره بسيار است و مجال اندك.
بنابراين منتظران واقعي علاوه بر اين كه به اصلاح خويش ميكوشند، وظيفه خود ميدانند كه در جهت اصلاح ديگران نيزتمام تلاش خود را بكار گيرند.
ارتشي كه در انتظار جهاد آزاديبخش به سر ميبرد، حتماً به حالت آماده باش كامل در ميآيد، سلاحي كه براي چنين ميدان نبردي شايسته است به دست ميآورد، سلاحهاي موجود را اصلاح ميكند؛ سنگرهاي لازم را ميسازد، آمادگي رزمي نفرات خود را بالا ميبرد، روحيه شجاعت و شهادت طلبي را در افراد خود تقويت ميكند، و شعله عشق و شوق براي چنان مبارزه اي را در دل فرد فرد سربازانش زنده نگه ميدارد؛ ارتشي كه داراي چنين آمادگي نيست هرگز در انتظار بسر نمي برد و اگر بگويد دروغ ميگويد؛ انتظار يك مصلح جهاني به معناي آماده باش كامل فكري ، اخلاقي، مادي و معنوي، براي اصلاح همه جهان است.
فضيلت انتظار
در روايات و كتب اسلامي معتبر مقام و منزلت خاصي براي منتظران موعود برشمرده شده است و گاه انسان را به تعجب وا ميدارد كه چگونه ممكن است عملي كه شايد در ظاهر ساده جلوه كند از چنين فضيلتي برخوردار باشد.
البته با تأمل بر فلسفه انتظار و وظايفي كه براي منتظران واقعي آن حضرت برشمرده شده است سرّ اين فضيلت روشن ميگردد.
در اين جا به ذكر حديثي از امام سجاد(ع) بسنده ميكنيم. سيد الساجدين(ع) منتظران را برترين مردم همه روزگاران بر ميشمارند:
…إنّ أهلَ زَمانِ غَيبَتِهِ القائِلونَ بِإِمامَتِهِ المُنتَظِرونَ لِظُهُورِهِ أفضَلِ مِن كُلِّ أهلِ َزمانٍ.[2]
آن گروه از مردم عصر غيبتِ امام دوازدهم كه امامت او را پذيرفته و منتظر ظهور او هستند برترين مردم روزگاران هستند.
با مشاهده روايات متعدد در فضيلت انتظار و شخص منتظر در مييابيم كه انتظار از فضيلت برجسته اي برخوردار است و اين نكته ما را بر اين وا ميدارد كه توجه و تأمل بيشتري بر اين موضوع داشته باشيم و نقش انتظار را در ابعاد مختلف بررسي نماييم.[3]
انتظار حلقۀ اتصال شيعه با امام معصوم
«ولايت» و «امامت» ركن اساسي مكتب تشيع است و اعتقاد به ضرورت وجود حجت خدا و امام معصوم در هر عصر و زمان از مهمترين نقاط تمايز اين مكتب از ساير مكتبهاست.از ديدگاه شيعه پذيرش ولايت معصومين(ع) و به طور كلي تسليم در برابر امام عصر(عج)، سرآمد همۀ فضيلتها و شرط اساسي قبولي همۀ اعمال عبادي است.
با توجه به اين نكات در مييابيم كه «انتظار» در زمان غيبت و عدم حضور ظاهري امام در جامعه به نوعي اعلام پذيرش ولايت و امامت آخرين امام از سلسلۀ امامان شيعه است و همين انتظار موجب ميشود كه ارتباط شيعيان با امامشان، اگر چه به صورت ارتباط قلبي و معنوي، حفظ شود و آنها در همۀ اعصار از فيض وجود امامشان برخوردار باشند.
پويايي معطوف به هدف
زندگي، زماني با معنا است كه جوهر حركت در آن باشد و به تعبير ديگر، انساني كه پويا و فعّال و پر تحرك است، معنايي براي بودن خويشتن مييابد؛ زيرا ميتواند خود را از سطح ركود و روزمره گي، به مرحلۀ پويايي برساند.
انتظار امام عصر(عج)، در منتظرانش ، شامل دو مؤلفه «پويايي» و «معطوف ِ به هدف بودن» است؛ زيرا منتظرِ به جامعه اي ميانديشد كه تمامي وعدههاي انبياء و اولياي الهي در آن به وقوع خواهد پيوست و از اين روي تلاش ميكند تا به ميزان توانايي و درك مسئوليت خويش، در ساختن چنين جامعه اي سهيم باشد.
از سوي ديگر، او ميداند كه براي چه تلاش ميكند؛ انگيزه اي آشكار، منطقي، معقول و قابل دفاع دارد؛ بنابراين تمامي تلاشهاي او، معطوف به هدفي والا به نام «انتظار ِ ظهور» ميشود و اين هدفي معنادار و ارزشمند است.
در يك جمع بندي، آثار تربيتي انتظاري پويا و معطوف به هدف ، عبارتند از:
الف) به جريان افتادن نيروهاي نهفته و استعدادهاي بالقوه افراد جامعه، در پرتو دوران سخت انتظارو در يك جامعه منتظر؛
ب) پالايش درون و به مرحلۀ خلوص رسيدن به جهت طولاني شدن دوران غيبت؛
ج) معنا يافتن زندگي در پرتو پويايي معطوف به هدف، با نگاه تطبيقي به زندگيِ بدون هدف و فرجام آن تهي شدن از درون و روزمره گي است؛
د) فراتر رفتن از مرز انسان متعادل و رسيدن به مرحله انسانِ متعالي.
و) از سطح و مرحلۀ رنجهاي حقير مادي، رها شدن و به وادي رنجهاي عظيم معنوي و دغدغههاي بزرگ انساني ، گام نهادن؛ همچون رنج انتظاري راستين و طولاني را بر دوش كشيدن و چشم به دروازههاي روشن ظهور داشتن.
استقرار وحدت و هم بستگي
چنانچه، انتظار را به عنوان يك آرمان بنگريم، در جنبههاي فردي و اجتماعي نيز داراي آثاري خواهد بود.
شاخصههاي جامعه منتظر
جامعه منتظر بايد بكوشد تا از استضعاف رهايي يابد زيرا استضعاف يكي از عوامل (غیبت) منجي و مصلح جهاني ميباشد.
برطرف كردن استضعاف اجتماعي ما را به سمت جامعه مطلوب سوق ميدهد.
در اين جا ضروري است در رابطه با مفهوم استضعاف به طور خلاصه توضيحاتي را بيان نماييم.
با تفکر در آیه 5 سورۀ قصص این سؤال مطرح می شود که عبارت اَلذّين استُضعِفُوا فِی الاَرضِ به چه کسانی اطلاق می شود؟
و این طائفۀ ضعیف چه کسانی هستند که خداوند به آنها این چنین وعده می دهد؟
«وَ نُریدُ اَن نَمُنَ عَلَی الذَّینَ استُضعِفُوا فِی الاَرضِ وَ نَجعَلَهُم اَئِمَّةً وَ نَجعَلَهُم الوارِثین وَ نُمَکِّنَ لَهُم فِی الاَرضِ وَ نُرِیَ فِرعَونَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنهُم ما کانُوا یَحذَروُنَ»؛[4]
و ما اراده کردیم که به طائفۀ ضعیف در آن سرزمین منت گزارده و آنها را پیشوایان خلق قرار دهیم و وارث مُلک و جاه فرعونیان گردانیم. و در زمین به آنها قدرت و تمکین بخشیم و به چشم فرعون و هامان و لشکریانشان آنچه را که از آن اندیشناک و ترسان بودند بنمائیم.
مراد از استضعاف چیست؟
استضعاف اقتصادی
در بحث استضعاف اقتصادي سؤالات زير مطرح ميشود:
آیا ضعف اقتصادی دلیل به قدرت رسیدن آنان است؟
آیا ضعف اقتصادی مردم می تواند دلیلی برای به ارث بردن حاکمیت جهان از طرف آنها باشد.
که اگر چنین باشد ، این سؤال مطرح می شود که در جهان کنونی مردمان کدام کشور و قاره و…از استضعاف اقتصادی بیشتری دارند؟
آیا آنها حکومت جهانی را به دست خواهند گرفت و آیا خداوند آنان را به عنوان پیشوایان خلق و وارث ملک و جاه فرعونیان قرار خواهد داد.
این مسأله قابل تأمل است که این حکومت یک حکومت جهانی است و مختص یک قاره ، کشور و یک محدوده نمی باشد.
استضعاف فکری
استضعاف فکری (کسانی که استضعاف فکری دارند حق را از باطل نمی توانند تشخیص دهند و نمی توانند حتی امام خود را بشناسند و…)
در این جا این سوال مطرح است که مردم و گروهی که دارای ضعف فکری هستند آیا می توانند وارث حکومت جهانی باشند.
آیا حکومت جهانی که به دست افرادی با ضعف فکری قرار گیرد همان حکومت مطلوب اسلامی خواهد بود که ائمه و انبیاء همواره امید به برپایی آن داشته اند و چه بسا که تلاشهای بسیاری را در طی قرون گذشته انجام داده اند.
استضعاف اجتماعی
نظریۀ سوم استضعاف اجتماعی است که این نوع استضعاف مورد قبول قرآن می باشد.
در تشریح استضعاف اجتماعی می توان به نکات زیر به طور خلاصه اشاره کرد:
استضعاف اجتماعی به معنای تضعیف شدن موقعیت اجتماعی می باشد.
استضعاف اجتماعی در برابر اقتدار اجتماعی است.
نقش استضعاف و اقتدار در بحث مهدویت
استضعاف عامل (غیبت) آخرین امام
اقتدار عامل ظهور و تشکیل دولت مهدوی
استضعاف عامل «ناکامی اجتماعی» انبیاء و امامان
استضعاف، عامل هجرت؛ اقتدار، عامل تشکیل حکومت
توجه به این نکته ضروری است که استضعاف و اقتدار با ضعف و قدرت شخصی تفاوت دارد. (شاید کسی قدرت شخصی زیادی داشته باشد ولی در جامعه اقتدار نداشته باشد.)
تحقق حاکمیت، نیازمند اقتدار اجتماعی است.
بطور مثال حضرت علی(ع) قدرت شخصی بسیاری داشت بطوریکه در مدح و ستایش قدرت امیرالمؤمنین(ع) همین بس که او فاتح خیبر است.
ولی با توجه به قدرت شخصی زیاد، آن حضرت بدلیل ضعف اجتماعی یا به عبارتی حمایت نشدن از طرف اجتماع موفق به تشکیل حکومت نشدند.[5]
جامعه منتظر بايد به گونه اي باشد كه كشش و جوششي در درون انسان منتظر ايجاد نمايد.
لازمه كشش درونى نسبت به مباحث مهدويت، تلطيف دل است. دل بايد نسبت به پذيرش پيام مستعد شود. فخر رازى در تفسير تلطيف ساختن دل مىگويد: «منظور از تلطيف دل آن است كه درون را مستعد توجه به آن قبله كنى». بايد بدانيم كه با ترس و وحشت، درون مستعد پذيرش نمىشود. شرط پذيرش پيام تربيتى آن است كه درون را با جمال و زيبايى، لطيف ساخته و همه عواطف را متوجه آن مقصود كنيم. هنگامى كه جاذبه در درون انسان به وجود آمد، ديگر خود به دنبال پيامها و ارزشهاى مهدوى مىرود.
جامعه منتظر بايد ابتدا بتواند مبلغاني را تربيت كند كه انساني مطيع و منتظر و برخوردار از ويژگىها و شرايط يك انسان منتظر باشند.زيرا كسى كه مىخواهد مردم را به برقرارى ارتباط معنوى و عاشقانه با امام زمان(عج) دعوت كند، نخست خود بايد اين ارتباط را برقرار كرده باشد. به بيان ديگر، بايد خود، يك شخصيت مهدوى باشد تا بتواند شخصيت مهدوى بپروراند. در اين صورت است كه مىتواند يك شخصيت تأثيرگذار در مخاطبان خود باشد.چرا كه پيچيدگى امر تربيت و رساندن پيامهاى دينى در شرايط كنونى (كم حوصلگى انسانها، افزايش روشهاى اطلاع رسانى و تنوع آنها، اشتغالات ذهنى انسانها به مسائل پيرامون خود و…) مىطلبد نيروهايى كه عهده دار ارسال پيامهاى دينى هستند بيش از گذشته به روشهاى اطلاع رسانى مجهز و به فنون و اصول تعليم و تربيت، آشنا باشند.
جامعه منتظر ميكوشد تا با استفاده از حس عاطفى، نگرشى مثبت نسبت به امام عصر(عج) پديد آورد. وقتى نگرش ايجاد شد، در پى آن حتماً تغيير رفتار خواهد بود؛ بهويژه در نوجوانان و جوانانى كه در مرحله شكوفايى احساسات و شكلگيرى شخصيت هستند.
اگر اين احساسات به سوى مهدويت هدايت شود و احساسات و عواطف پاك و معصومانه آنان متوجه وجود مقدس امام زمان(عج) گردد، مطمئنا مهمترين گام تربيتى برداشته شده است.
توجه به اين نكته ضروري است كه اعتقاد به وجود منجي و مصلح، ميتواند عاملي بازدارنده از بسياري از مشكلات فردي و اجتماعي و… باشد.
اعتیاد به عصر غیبت امام عصر(عج)
حضرت امیرالمؤمنین ، علی(ع) عادت را طبیعت دوّم انسان نام نهاده و فرمودهاند: العاده طبع ثانٍ. (شرح غرر الحکم:1/185)
عادت، طبیعت دوم (انسان) است.
این کلام کوتاه ، نکتههای بلندی از حقایق را در بردارد.
بنابر این روایت ، همان گونه که انسان به سوی خواستههای فطری و طبیعی خویش به راه می افتد، به سوی خواستههایی که به آنها خو گرفته و عادت نموده نیز حرکت می کند.
انسان باید از این قدرت بزرگ ، در راه صحیح و هدف ارزنده استفاده کند، و از آلوده ساختن خویش به عادتهای ناپسند و اشتباه ، خودداری نماید.
متأسفانه جامعۀ جهانی، بر اثر نداشتنِ رهبری صحیح و نبود قدرت هدایت کننده ای که بتواند اجتماع را به سوی فضیلتهای اخلاقی و صفات برجستۀ انسانی بسیج نماید، به عادتهای اشتباه فردی و اجتماعی گرفتار شده است.
اعتیادهای اجتماعی قدرتی بسیار بیشتر از اعتیادهای فردی دارند و آسان تر می توانند انسان را به سوی چیزی که اجتماع به آن خو گرفته است، بکشانند.
یکی از عادتهای شوم اجتماعی که جامعۀ ما را نیز به خود گرفتار نموده و در بند اسارت خویش کشیده است، سوختن و ساختن و خو گرفتن به وضع موجود و نیندیشیدن دربارۀ آینده ای حیاتبخش و نجات دهنده می باشد.
رسول خدا(ص) و اهل بیت(ع) با بیان مسأله “انتظار” و تشویق انسانها به سوی آن، مردم را به اشتباه بودنِ سوختن و ساختن آگاه نموده و با بیان این مسأله ، آنان را به امید و حرکت به سوی آیندۀ پربار فراخوانده اند.
نکته قابل تأمل این است ، که با گذشت سالیان سال از غیبت حضرت ولی عصر(عج) مردم جهان نتوانستند در خود و اطرافیانشان آمادگی لازم را برای پذیرش حکومت الهی ایجاد نمایند.
به عبارتی هنوز اکثریت جامعۀ ما به یک نوع اعتیاد اجتماعی که غفلت از مسألۀ ظهور امام عصر(عج) و تشکیل حکومت جهانی (الهی) می باشد، گرفتار است؛
این در حالی است که اگر کسی بتواند عادتهای اشتباه را کنار زده و خود را به خصلتهای ارزندۀ انسانی زینت دهد به بهترین مقامات عالی دست می یابد.
حضرت امیرالمؤمنین، علی(ع) می فرمایند: بغلبه العادات الوصول الی اشرف المقامات.[6]
رسیدن به ارزنده ترین مقامات، با غلبه بر عادت به دست می آید.
جامعۀ منتظر باید با ایجاد حالت انتظار و دعا برای ظهور منجی جهان حضرت بقیه الله ارواحنا له الفداء عادت دیرینۀ غفلت از تیرگیهای عصر غیبت را کنار بگذارد و به وسیلۀ دعا از دل و جان خواهان فرا رسیدن حکومت عدل امام عصر صلوات الله علیه از خداوند باشد.
جامعۀ منتظر، جامعه اي است كه در جهت گسترش عدالت پذيري قدم بر دارد.
با توجه به اينكه اكثريت حضرت بقيه ا… الاعظم(عج) جوان هستند در نتيجه تأكيد بر موضوع جوان و جواني و تكليف جوانان منتظر در عصر غيبت از اهميت ويژه اي برخوردار است.
از ابعاد تكليف جوانان منتظر در عصر غيبت به موارد زيز ميتوان اشاره كرد:
1. بعد ديندارى جوانان
از مهمترين ابعاد تكليف و مقاومت در عصر غيبت و انتظار، مقاومت در بُعد ديندارى است. يعنى هر كس بكوشد تا دين خود را در اعتقاد و عمل حفظ كند، مبانى اعتقادى و عقيدتى خويش را با تفكر و تامل و كسب آگاهيهاى سودمند و شناختهاى صحيح استوار سازد و به اعمال تكليفى دين عمل نمايد تا خويش را به عنوان فردى مؤمن و صديق نگاه دارد و در جامعه به عنوان يك انسان متدين متعهد، حضور داشته باشد.[7]
در زمان حاضر كه دشمنان اسلام تلاش مى كنند تابا سست كردن مبانى اعتقادى جوانان و ايجاد شبهه در ذهن جوانان، پايههاى اعتقادى و دينى آنها را متزلزل كنند حفظ دين و روحيه ديندارى از نخستين وظايف جوانان در عصر غيبت به شمار مى رود.
به عبارت ديگر، يكى از ابعاد عظيم تكليف حساس و بزرگ جوانان در عصر غيبت و انتظار، حفظ دين و نگهبانى مرزهاى عقيدتى و حراست از باورهاى مقدس است.
در زمان غيبت امام مهدی(عج) ممكن است شبهههايى در ذهن بيايد يا عواملى به سست كردن پايههاى اعتقادى جوانان برخيزند كه بايد در برابر اين شبهات مقاومت كرد.
در اين راستا جوانان مى توانند با مطالعه كتابهاى دينى، شركت در مجالس مذهبى و آشنايى بيشتر با مفاهيم اسلامى و پژوهش و شناسايى ارزشهاى اصيل اسلامى، دين خود را در برابر هجوم دشمنان دين حفظ نمايند. از سنگين ترين رسالت جوانان مومن در حفظ دين اينست كه به اهل بيت(ع) و سيره آنها تمسك جويند و با مطالعۀ دقیق و بررسی منطقی و عاقلانه به حقیقت دست یابند، تا از لغزشهاى دينى و اعتقادى در امان باشند.
در احاديث و تعاليم ائمه(ع) تاكيد شده است بر اينكه در عصر غيبت راه امامان را بپيمايند و از تعاليم و احكام آنهاپيروى كنند، به تولاى آنان چنگ زنند و از دشمنان و مخالفان آنان و قرار گرفتن در خط مخالفان آنها تبری جويند.
جوانان مومن و منتظر در عصر غيبت باسر مشق قرار دادن و الگو گرفتن از تعاليم انبياء مى توانند بعد ديندارى و دين آموزى خويش را تقويت و اعتلاء بخشند و شناخت و بصيرت خود را در زمينههاى مختلف عقيدتى سياسى اجتماعى و فرهنگى افزايش دهند و اين خود گامى است در اصلاح و پيشبرد اهداف عاليه جامعه اسلامى و مبارزه با تهاجم فرهنگى تبليغى بيگانگان.
2ـ بعد پارسايى
دوران جوانى مرحله اى است كه انسان بيشتر در معرض لغزشها و انحرافات اخلاقى قرار دارد و در واقع احساس بر عقل چيره مى گردد و چه بسا انسان به همين خاطر از انجام عمل صالح غافل بماند. از حساس ترين دوران زندگى انسان، دوران جوانى است كه مراقبت از خود در اين مرحله از عمر بسيار مهم و حائز اهميت فراوان است.
پيشه كردن تقوى الهى، تدين و پارسايى در اين دوره از زندگى (دوران جوانى) از برجستگى خاصى برخوردار مى باشد و شايد كمى مشكل باشد ولى با تمرين و ممارست مى توان اين بعد را تقويت نمود.[8]
داشتن اين بعد از ابعاد تكليف در عصر انتظار از سوى جوانان مهم و قابل توجه است.چرا كه در جوانى پاك بودن شيوه پيغمبرى است.
جامعه منتظر جامعه اي است كه ميكوشد هر گونه مهدي ستيزي و تصوير نادرست از فرهنگ مهدويت را از اذهان مردم پاك كند و با ارائه تصويري درستي از مفهوم انتظار و فرج جامعه را به سمت كمال مطلوب رهنمون سازد.
همچنين جامعۀ منتظر، بايد بكوشد تا ارائۀ صحيحي از منجي عالم بشريت داشته باشد.
معيارها و شاخصهاي مديران و کارگزاران جامعه منتظر:
1. بينش عميق نسبت به حق تعالي و اطاعت او
2. معرفت، محبت و اطاعت امام(ع)
3. فنا در امام و آرمانهاي او
4. سجاياي اخلاقي
سيره امام
يشير بالتقي و يعمل بالهدي؛ [ امام صادق(ع): غيبت نعماني، ج 52، ص 269.]
تقوا را پيشه خود ميسازد (دعوت به تقوا ميكند) و با بصيرت و هدايت، گام بر ميدارد.
اگر سيرة امام چنين است، پس ياران او بايد اين چنين باشند.
سيره ياران
… وانتخبت لذلک الوقت عباداً امتحنتُ قلوبهم لِلايمان وحشوتُها بالورع و الاخلاص واليقين و التقوي والخشوع والصدق و الحلم و الصبر والوقار والتقي والزهد…؛ ( بحارالانوار، ج 52، ص 384) ، (سيد بن طاووس به نقل از صحف ادريس) .]
… و براي اين زمان (ظهور) بندگاني را برگزيدم که دلهاشان را به ايمان آزمودم و آنان را از ورع، اخلاص، يقين، پارسايي، خشوع، راستي، صبر، شکيبايي و وقار، پرهيز و زهد، سرشار کردم.
امام صادق(ع) ميفرمايد: من سرّه أن يکون من اصحاب القائم فلينتظر وليعمل بالورع و محاسن الاخلاق و هو منتظر[9]
هر کس ميخواهد از ياوران حضرت قائم باشد، بايد انتظار کشد، و در همين حال، خود را به تقوا و سجاياي اخلاقي بيارايد.
5. سادهزيست و مردمي
6.عدالتخواهي
7. جهادگري و شهادتطلبي
8. شجاعت
9. قاطعيت
10. اداي حقوق امام(ع)
11. عشق به مردم و مستضعفان
12. اهل تهجد و نماز شب
13. اعتقاد راسخ به فرهنگ مهدويت و زمينهسازي براي ظهور
14ـ برخاسته از متن مردم و مستضعفان
15. پيروي از ولي فقيه
16. عشق به قرآن و تفسير
17. جوانگرايي
18. سختكوشي
19. فروتني و خشوع در برابر مؤمنان و گردن فرازي در مقابل كافران
راهكارهاي عملي در خصوص تحقق اهداف جامعه منتظر:
بر همگي ما تكليف است كه خود را بر اطاعت امام بر حق و انتظار فر ج او ملتزم سازيم و براي ياري نمودنش مهيا شويم. ما به گفتگو و احياء انديشه و فرهنگ انتظار در عصر غيبت تا به هنگام وقوع ظهور مكلف و متعهديم.
توصيه به والدين
دشمن ستيزي من الجمله صهيونيسم ستيزي را از آغاز تولد به كودكان بياموزيد.
نامگذاری فرزندان با نام و القاب حضرت ولی عصر(عج)
توصيه به پژوهشگران
با بررسي ابعاد و ويژگيهاي حاكم بر جامعه منتظردر سطح گسترده به شناسايي عوامل سقوط و اعتلاي جوامع بشري بپردازيد.
درفضاي فيزيكي شهرها و روستاها در سطح مدارس و دانشگاهها و محيطهاي اداري روح انتظار را رواج و گسترش دهيد.
از آثار و جودي امام زمان(عج) ونعمت وجود امام براي جامعه انساني غافل نباشيد.امام عصر عليه السلام مظهر جمال و كمال الهي است پس جلوههاي گوناگون زندگي حضرت مانند علم ، حكمت ، محبت ، عزت و…ايشان را جهت شور آفريني و افزايش انس با آن حضرت به نسل جديد معرفي نمائيد.
به مسئولان حوزه تعليم وتربيت
با آشنا نمودن نسل جوان با مفوم انتظار سازنده يك نوع مصونيت طبيعي در آنان براي مواجه با تهاجم فرهنگي ايجاد نمائيد.
در تاليف كتب درسي حوزه تعليم و تربيت به گسترش و رواج مهارت تفكر منطقي و بصيرت و آگاهي ، مهارتهاي برقراري ارتباط، رشد اعتماد به نفس دانش آموزان و د انشجويان توجه ويژه نموده و در واقع سعي بر اين نمائيم كه هنر چگونه زيستن و منتظر واقعي بودن رابه آنان بياموزيد.
به دستگاههاي تبليغاتي كشور
از هنر در جهت بيداري اجتماعي، رواج فرهنگ ناب محمدي(ص) در داخل و خارج كشور بهره گيري لازم بعمل آوريد و سرمايه گذاري فكري و اعتباري در اين زمينه انجام دهيد.
در پي راهكارهاي مبارزه با رواج افكار ضد ديني و شيطان پرستي در سطح جامعه بر آئيد.
با بسنده نكردن به بعد احساسي و عاطفي موضوع مهدويت و انتظار از طريق بهره گيري از منابع متقن و مستدل به شناساندن معارف مهدوي به گسترش فرهنگ مهدويت در سطح جامعه اقدام نمائيد
از فضاي معنوي كه درمجالس و محافل و در ايام ا… فراهم ميشود در جهت گسترش فرهنگ مهدوي بهره بگيري.
یکی از ويژگىهاى انسان منتظر، ديندارى است. پيرو واقعى و صدّيق حضرت ولى عصر (عجلّ اللّه تعالى فرجه) كسى است كه رفتار و مكتب آن جناب را الگوى عملى خود قرار دهد. پس با مواظبت بيشتر از دين به اصلاح اعمال خود بپرداز، و از هر گونه سستى وانحراف… دورى کنيد.
اگر کسی با پرهیز از گناهان و رعايت ترس از خدا ، بتواند ملكه ى عدالت را در وجود خود پرورش بدهد مىتواند در عصر ظهور كه عصر استقرار عدل ناب است، خود را با شرايط تازه تمدن توحيدى مهدوى هماهنگ كند؛ پس انسانِ منتظرِ حكومتِ على وارِ مهدى… علاوه بر تديُّن و تقوى، بايد پارسا باشد، و تو نیز باید خود را آن گونه كه پيشوایمان دوست دارد، بسازی تا به او و ياران او شباهت بیشتری پیدا کنید.
يكى از ابعاد مهم، در فلسفه عالى تشيع، تولى و تبرى است.پس با متابعت عاشقانه از حق و رهبر و مخالفت خصمانه با ناحق و رهبر ناحق در زمره رهروان راه سرخ تشیع پایدار علوی قرار بگیريد.
رضا و خشنودى يوسف زهرا(عج) در این است كه «معروف» عملى شود، و «منكر» ترك گردد. تا نه تنها دیگران جرأت به گناه و ترك واجبات پيدا نکنند بلکه برکت و روزی هم زیاد شده و بلا از مؤمنان دور شود ، پس تو ای انسان منتظر، نباید در اين مورد بى تفاوت باشید.
منتظر بايد داراى اخلاق اسلامى باشد، و جامعه منتظر بايد مظهر اخلاق اسلامى باشد… پس بیا و با رفتار انسانى خود مايه زينت و افتخارائمه طاهرين باش، نه مايه ننگ آنان.
منتظر همیشه بايد آمادگى نظامى… داشته باشد، تا به هنگام طلوع طلايع حق، به صف پيكارگران ركاب حضرت مهدى(عج) بپيوندد، پس سعی بر این داشته باش که هر چه سریعتر با یادگیری فنون مربوطه آمادگی لازم را کسب نمایید.
منتظران ظهور دولت حق كه در انتظار حكومت عدل جهانى به سر مىبرند، بايد پيوسته، نمونه عدل و عدلطلبى باشند.پس به پا خيز، و ابرقدرتان و نيروهاى آنان را از ميان برداريد.
تعلّم و يادگيرى به منزله مقدّمه نصرت و يارى آن حضرت است، پس با افزایش سطح علمی خودت مقدمه ظهور آقا را فراهم سازيد.
منتظر، نمىتواند به نام «صبر»، از حالت حضور تكليفى انتظار، به حالت ضد انتظار در آید. پس همچنان برای ظهور مولایت صبور باش چون عجله تو باعث می شود كه برخى از مردم كه به حكمت غيبت و انتظار و اسرار الهى توجه ندارند، دچار نااميدى بشوند.
آگاهى و روشن بينى همراهان مهدى(عج) سبب مىشود كه آنان اسير تندباد ترفند، شايعه و تهديد نشوند، وبا بصيرت، صراط مستقيم را طی کنند پس شایسته است همواره باآگاهی و بصیرت در این مسیر قدم بردارید.
آن دسته كه امام غايب ناظر بر كردارها را باور دارند، نبايد منحرف و غرق در فساد و ستم باشند، چرا که این خلاف منطق «انتظار مصلح» است. پس بیاييد و پيش از ظهور مهدى(عج) نيز به او اقتدا نماييد و به عدل و درستی پايبند باشيد.
خداوند فرموده «اِنْ تَنْصُرُوا الله يَنْصُرْكُمْ» پس برای یاری حضرت ولی عصر(عج) در امر دین الهی با مال، جان، گفتار و عمل خودت وسيله هدايت دیگران را فراهم بسازيد.
مردم مؤمن هرگز و در هيچ شرايطى اميد خويش را از دست نمىدهند و تسليم يأس و نااميدى و بيهوده گرايى نمىشوند پس بر طبق اصل حرمت «یأس از روح الله» برای ظهور مولایتان همچنان امیدوار باشيد.
و در یک کلام، بسيجی باشيد.چرا که مكتب تشيع در عصر انتظار، پيروانى مىخواهد هميشه آماده، و همواره در سنگر.آماده از نظر قدرتهاى ايمانى و روحى، نيروهاى بدنى و سلاحى، مرينهاى عملى و نظامى، پرورشهاى اخلاقى و اجتماعى، و سازماندهىهاى سياسى و مرامى…. و همواره در سنگر باشيد، در سنگر مبارزه با تمايلات نفسانى، با سستيهاى تكليفى و بدانيد که این سنگر با مبارزه با ذلت پذيرى و استعمارزدگى، مبارزه با ستم و تبعيض و استثمار و انحراف حفظ خواهد شد تا انشاء الله آن را به مهدی موعود(عج) تحویل دهیم و همانطور که در روایات آمده «و أكثروا الدّعا بتعجيل الفرج فإنّ ذلك فرجكم». در همه اوقات شب و روز و در همه مجالس و در همه حالات و خصوصاً بعد از نمازها و مواقع استجابت دعا این مهم را در نظر داشته باش و بدان فایده دعا براى تعجيل فرج ، فرج كلّى و عمومى مؤمنين است.
كلام را با چند فراز از «دعاى عهد» به پايان مىبريم
بارخدايا! ما را از ياوران و كمك كنندگان و مدافعان وى قرار ده؛
آنانى كه :
از پى انجام مقاصدش شتافته،
اوامرش را امتثال كرده،
به حمايت او برخواسته
و به سوى ارادهاش مشتاقانه سبقت مىگيرند.
و در حضور حضرتش به درجه رفيع شهادت مىرسند.
* پروردگارا! اگر ميان من و او ، مرگ جدائى افكند، پس مرا از قبر برانگيز؛
در حالى كه كفنم را ازار خود كرده و شمشيرم را از نيام بركشيده و لبيك گويان دعوتش را،
كه اطاعتش بر تمام مردم شهر و ديار عالم لازم است ، اجابت كنم.
* اى خدا!
آن طلعت بلند بالا و چهره زيبا را به من بنما، و او را از پرده غيبت پديدار كن،
منابع
1-جامعه سازي قرآني، محمدرضا حكيمي، انتشارات دليل ما
2-گفتمان مهدويت، سخنرانيهاي گفتمان سوم، موسسه فرهنگي انتظار نور
3-معرفت امام زمان(عج) و تكليف منتظران، ابراهيم شفيعي سروستاني، ناشر: موعود عصر
4-گفتمان مهدويت سخنراني اول و دوم، موسسه فرهنگي انتظار نور، 1381چاپ دوم
5-كتاب گرانقدر بحارالانوار
6-صحيفۀ مهديه
7-امام مهدى(عج) و آينده زندگى/ مهدى حكيمى
8-حضرت مهدى در سنت نبوى/ جمعى از نويسندگان
خورشيد مغرب، محدرضا حكيمي، دفتر نشر فرهنگ اسلامى 1364،
9-جوانان ياوران مهدى، محمّد باقر پورامينى، بنياد فرهنگي مهدي موعود
10-حكومت جهانى امام عصر(عج)/ استاد فلسفى
11-ظهور حضرت مهدی(عج) از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان ، سید اسدالله هاشمی شهیدی ، انتشارات مسجد مقدس جمکران ، 1380 ، چاپ اول
12-كتابخانه سايت طال الانتظار
(http://www.talalentezar.com)
پی نوشت ها
[1]. جامعه سازي قرآني، محمدرضا حكيمي، انتشارات دليل ما، ص32.
[2]. بحارالانوار، ج 52، ص122، ح4.
[3]. معرفت امام زمان و تكليف منتظران، ابراهيم شفيعي سروستاني، ص121.
[4]. سوره قصص، آيه 5 ـ 6.
[5]. خلاصهاي از سخنراني استاد پسنديده در يكي از سلسه نشستهاي فرهنگ مهدوي.
[6]. شرح غررالحکم:3/229.
[7]. حكيمى، محمد رضا. خورشيد مغرب، دفتر نشر فرهنگ اسلامى 1364، ص 239-268.
[8]. مجله صبح، مهر 75، شماره 62، ص 9.
[9]. غيبت نعماني، ص 200؛ بحارالانوار، ج 52، ص 140.
برگرفته از سايت :المهدويه