چقدر خوب است که امسال هم هوا خوب است هم هوای شهر ها. چقدر خوب است مه ماه رمضانمان کنج مساجد آتش نگرفته گذشت نه کف خیابان هایی که بوی تعفن فتنه می داد و رنگ نامردانی به خود گرفته بود که مرگ بر اصل ….. سر می دادند و جان خود را تنها فدای ایرانی می کردند که نه رنگ فلسطین داشت و نه لبنان و نه اسلام ناب محمدی. انگار زمزمه آن روزها اسلام امریکایی بود و ماه رمضانمان همه اش شده بود استشمام این ها و چه حیف که این روزها به عاشورا رسید و آن همه بی احترامی ها…
ولی چه خوب که امروز همه دم از سینه چاکی برای ولایت دارند و همه خوبند!!!
چه خوب که حتی فتنه ای های سبز سبز پشت تریبون مجلس خود را سینه چاک رهبری می دانند و باز هم چه خوب که همه چیز معتدل است.
آخر تازه دارم معنای اعتدال را می فهمم و صد حیف که انگار این اعتدال نیز دارد مثل اسلام آمریکایی بوی آمریکا می گیرد و شاید چندی دیگر از آن به اعتدال آمریکایی نام ببرند. (که به جد از تمام وجود از خدا می خواهم دست روزگار قضا را به گونه ای رقم بزند که این اتفاق نامیمون رخ ندهد).
اعتدال این روزها حتی نشانی از راه رفتن بین مسیر حق و باطل هم نیست و انگار دست انداختن به ریسمان باطل است. مگر می شود دم از اعتدال زد و دست دوستی به فتنه گر داد و باز هم دم از راستگویی و فلان و فلان زد!!!؟
نمی خواستم اولین نوشته ام پس از ماه ها در این تارنما نقدی باشد از دولتی که به فرموده امام خامنه ای (مدظله العالی) باید کمکش کنیم باشد اما به ذهنم رسید بهترین کمک این روزهای ما به دولت تدبیر و امید همین نقدی است که شاید و شاید و شاید جلوی خشت اول کج این دیوار را بگیرد و الا تا ثریا باید دنبال اصلاح آن برویم و…
خدا می داند که قصد تضعیف ندارم اما دلم می سوزد، دلم می سوزد برای کشوری که بقایش به خون شهید حسین غلام کبیری ها مدیون است و امروز دعوای مجلسی های مان این است که آیا عنان قوه مجریه کشورمان را به دست آتش بیاران فتنه ای بدهند که پیرهنشان هنوز به خون شهدایی چون یعقوب بروایه، شهید ناصر امیرنژاد، شهید حسام حنیفهی آغشته است.
آخر این چه اعتدالی است که پای فتنه گران را به مجلسی کشانده که به جای محاکمه بناست مدال افتخار خادمی ملت به گردنشان آویخته شود.!!؟
دلم برای خودم هم می سوزد که این روزها وقتم را باید پای دیدن نطق هایی بگذارم که گویا منادیان آن یادشان رفته از همین مردمی که مرگ بر فتنه گر سر داده اند رای گرفته اند و امروز به جای وکیل المله بودن نه وکیل الدوله که وکیل الفتنه شده اند.
مانده ام با این همه وکیل مجلس که نه می شود فهمید وکیل ملت اند یا وکیل منفعت خویش که سکوت کرده اند و مرگ بر فتنه گر در مجلس سر نمی دهند و گویی منتظر ۹ دی دیگری هستند که مردم بصیر باز هم جور خواص را بکشند و به خیابان ها بیایند و مرگ بر فتنه گر سر دادن را یادشان بدهند.
و مانده ام از این اعتدال که در ظاهر هم بویی از اعتدال عدالت محور نمی دهد و اولین گام های دولت به سوی این اعتدال شده لغو مصوبه ای که امید صدها جوان را گرفته و به جیب پدر بزرگ های آنان می ریزد؟!! این چه اعتدالی است که مصوبه دولت پیشین را به گونه ای لغو می کند که به قولی با مصوبات دولت هویدا هم چنین نکردند.
این چه اعتدالی است که جوان های با انگیزه و پر انرژی و آتیه ساز این مرز و بوم را پشت درها نگه می دارد و پدر بزرگ های آنان را راهی کابینه می کند و بدتر از آن توجیه های گاه و بی گاه معاون اول و معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور که همگی دلالت بر عدم توانایی دولت در برآورده کردن شعار های ۱۰۰ روزه و رفع برخی مشکلات داخلی و البته خارجی دارد.
و ای کاش همین هایی که دیگران را به دروغ گویی متهم می کردند پیش از انتخابات چنین حرف های بی پایه و اساسی به زبان نمی آوردند که امروز دست به توجیهاتی اینچنینی بزنند.
اگر از دولت پیشین چنین حرف هایی شنیده می شد، می شد آن را پای بی تجربگی و جوانی دولت گذاشت ولی امروز از این دولت پیر و به قولی کارکشته انتظاری بیش از این ها می رود.
انتظار بیش از این است که معاون اول این دولت پیر و کارکشته در صحن علنی مجلس به جوان هایی که عزم برای خدمت به این مرز و بوم جزم کرده اند و از دولت پیشین وعده ورود به بدنه دولت را گرفته اند بگوید نگران نباشید که اگر مصوبه مهرآفرین لغو شد بعدا برایتان فکری خواهیم کرد.
بله جوان های پر انرژی و مخلص این مرز و بوم نباید نگران نباشند چون پدربزرگ هایشان در پیرترین کابینه جورشان را خواهند کشید.
یک دیدگاه
بهینه سازی وب سایت
با تشکر از سایت خوبتون
ممنون از مدیر سایت
به سایت ما سر بزنید