به نام خدا
در تاريخ 82/7/28 نشست علمى گروه تاريخ مدرسه امام خمينى در رابطه با آسيب شناسى كتب مهدويت با حضور مدير محترم گروه و اساتيد و طلاب محترم رشته تاريخ با سخنرانى استاد سليميان در سالن اجتماعات سطح سوم مدرسه برگزار شد.
ابتدا مدير محترم گروه تاريخ، استاد صفرى پس از تقدير و تشكر و معرفى استاد سليميان، مقدمه اى جهت تبيين موضوع بيان فرمودند.
ايشان فرمودند: شيعه داراى عقايد خاصى است و مى تواند آنها را با استناد به متون صحيح و معتبر و مستدل اثبات نمايد، ولى همان عقايد محكم ممكن است گاهى مورد تحريف قرار گيرد. يكى از آن عقايد موضوع مهدويت است كه البته مى توان آن را با استناد به آيات و روايات صحيح اثبت كرد، اما متأسفانه تحريف هايى در اين باره صورت گرفته است و مورد سوء استفاده ديگران از جمله وهابيون و مستشرقين قرار گرفته است و همان موارد به عنوان عقيده شيعى مورد اشكال واقع شده است.
سپس استاد سليميان سخنان خود را با بيان مقدمه اى آغاز كرد: بحث مهدويت امروزه به دلائلى اهميت فراوانى يافته است كه به سه مورد اشاره مى كنيم:
1. گسترش وسايل ارتباط جمعى سبب شده است تا كسانى كه با عقايد شيعى مخالفند در سطح گسترده ترى عقايد آنها را به خصوص در مورد مهدويت مورد حمله قرار دهند.
2. در سالهاى اخير اقبال عمومى مردم به بحث مهدويت زياد شده است كه مى توان آن را در تاريخ شيعه بى نظير دانست؛ زيرا براساس آمارى كه گرفته شده، زائران مسجد مقدس جمكران با زائران حرم امام رضا(ع) برابرى مى كند.
3. پديده جهانى سازى، موضوع مهدويت را به عنوان چالش عمده خود تلقى كرده و با آن به مقابله پرداخته است.
سخنران جلسه آنگاه گزارشى از مؤسسه فرهنگى نور ارائه كرد و اظهار داشت: مؤسسه فرهنگى نور به منظور سامان دهى به مسائل مهدويت تأسيس شده است. در اين مؤسسه تا كنون چند كار اساسى انجام شده: 1. جمع آورى سؤالات گوناگون در رابطه با مهدويت از سراسر كشور، كه حدود 9200 پرسش مربوط به مهدويت و بيشتر درباره مسائل جنبى درباره امام زمان(ع) بوده است؛ 2. تمامى كتب مهدويت كه در دسترس بود، مورد بررسى قرار گرفت و اشكالاتى كه درباره مهدويت مطرح شده بود از آنها استخراج شد. در اين باره حدود 1400 كتاب شيعى و 400 كتاب اهل سنت مورد بررسى قرار گرفته است و سؤالات بر حسب موضوعات طبقه بندى شده است؛ 3. گروه هاى سه گانه حديث، تفسير و كلام تشكيل شد تا هر گروه مسائل مربوط به خود را درباره مهدويت مورد مطالعه قرار دهد. در گروه حديث احاديث مهدويت كه حدود دو هزار تا دو هزار و پانصد روايت است، جمع آورى شده و مورد بررسى قرار گرفته است و در هفتصد محور پژوهشى مطالعاتى انجام شده است.
آنگاه استاد سليميان وارد بحث آسيب هاى كتب مهدويت شده و اظهار داشت: علما در مسائل اسلامى همانند فقه و اصول و… با نگاهى كاملاً دقيق و استدلالى وارد موضوع مى شوند و غير متخصصان جرأت ورود به اين مسائل را ندارند، ولى متأسفانه درباره موضوع مهدويت هر كس به خود اجازه مى دهد تا وارد اين بحث شود. مثلاً بعضى به تصور اينكه اظهار ارادتى به امام زمان نشان دهند كتابى درباره آن حضرت مى نويسند، در حالى كه فاقد توان علمى در اين زمينه اند.
به طور كلى مهدويت از دو جهت مورد هجوم قرار مى گيرد. يكى از طرف دشمنان كه در نفى اعتقاد مهدويت كتاب مى نويسند و ديگر از طرف دوستان نادان كه با اضافه كردن مسائل تحريف شده به مسائل مسلم، سبب تضعيف اين تفكر مى شوند. اگر اين وضعيت ادامه يابد، سبب سرخوردگى اجتماعى خواهد شد؛ زيرا تقاضا و اقبال عمومى مردم به اين مسئله زياد است، ولى عرضه مطالب به صورت غير صحيح انجام مى شود. با توجه به تبليغات دشمن، اين قضيه اهميت بسيارى دارد.
در جلسه تل آويو مطرح شد كه شيعه به دو جريان تعلق دارد؛ يكى خط سرخ حسينى و ديگرى خط سبز مهدى، كه با مخدوش كردن آنها چيزى براى شيعه باقى نمى ماند.
كتابهاى فراوانى در ده ساله اخير به بازار آمده كه سبب انحرافاتى درباره مهدويت شده است. به عنوان نمونه، كتابهاى »گزارشات عجيب از محل زندگى فرزندان امام عصر« و »به كورى چشم دشمنان، ما امام زمان را ديديم« و »چگونگى ملاقات با امام زمان در بيدارى و خواب« و »جزيره خضرا« و…
هر يك از اين كتابها مطالبى را به خواننده القا مى كند كه جاى تأمل فراوان دارد. نتيجه چنينم كتابهايى آن مى شود كه افرادى در نامه اى به امام زمان تصور كنند كه كار امام زمان پس از ظهور، ساختن مقبره براى حضرت فاطمه(س) است و يا ديگرى در نامه اش مى نويسد: مى گويند شما هر شب چهارشنبه در جمكران هستيد؛ من به آنجا آمدم ولى شما را نديدم؛ و مسائلى از اين قبيل.
لازم است قبل از آنكه ديگران اصل اعتقاد به مهدويت را با روايات ضعيف خدشه دار كنند، خودمان فكرى به حال آنها بكنيم. به عنوان مثال چند مسئله كه قابل تأمل است را بيان مى كنم: اينكه گفته مى شود گرگ و ميش در زمان ظهور با هم مشكلى ندارند. اين مطلب در هيچ حديثى از معصوم وارد نشده است و فقط در تأويل الآيات در ذيل آيه »ليظهر على الدين كله« از ابن عباس اين مطلب نقل شده است؛ سپس همين مطلب در بحارالانوار ذكر شده و از آنجا به ساير كتب راه يافته است.
مثال ديگر جزيره خضرا است كه مشكل دارد؛ چون طبق گزارشى كه از آن جزيره داده مى شود، طى مسافتى كه در درون آن انجام شد بسيار طولانى است، كه جزيره اى به آن شكل نمى تواند وجود خارجى داشته باشد. همچنين مى گويند عقرب بزرگى به اندازه خرگوش، مار بزرگى را نيش زد و مار پس ازمتلاشى شدن، ستون مهره اش نردبانى شد تا او از صخره ها بالا رود، كه اين موضوع بيشتر شبيه فيلم هاى تخيلى است. ديگر آنكه آنجا بسيار خوب آب و هوا است و از فضاى سرسبز و خرمى بهره مند است. خواننده اين مسائل از خود مى پرسد اين چه امامى است كه فرزندانش در چنان جاى خوش آب و هوايى زندگى مى كنند، در حالى كه ديگر مسلمانان در سختى هاى طاقت فرسا روزگار مى گذرانند.
مثال ديگر ازدواج آن حضرت است كه بعضى مى گويند ازدواج كرده و فرزند هم دارد و چون مدت عمر آن حضرت زيار است، پس چندين زن گرفته است و اگر از هر زن چند فرزند داشته باشد، پس تعداد فرزندان بسيار زيا دخواهد بود و چون اين فرزندان در ميان مردم وجود ندارند، پس بايد جزيره خضرايى باشد تا آن حضرت فرزندانش را در آنجا از بلاهاى مادى و معنوى محافظت نمايد. به هر يك از اين مسائل اشكالهاى قابل توجهى وارد است كه براى درست كردن آنها بايد دروغهاى ديگرى گفته شود.
برگرفته از سايت :المهدويه