به نام خدا
« قائم آل محمّد علیه السلام را دو غيبت است؛ يكي كوتاه مدّت و ديگري طولاني . در غيبت اوّل مكان وي را جز خواصّ شيعيانشان نميدانند و در غيبت دوم تنها دوستان نزديكشان ميدانند.» ( كافي ، جلد 1، ص 340 )
متن پيش رو بيان ويژگيهاي افرادي است كه معتقد به حيات حضرت صاحب الامر علیه السلام و ظهور سراپا سرور آن ذخيره الهيهاند.
اين تلاش در پي آن است كه در مختصر زمان گران قدر خوانندگان محترم، از اخلاق و احوال شيعيان دل داده و راستين حضرت ولي عصر ارواحنا فداه جلوه گري نمايد و خواننده ارجمند را در تخلّق به اخلاق انتظار و جانفشاني در ركاب ظفر انتساب آخرين بازماندههاي برگزيدگان پروردگار مهربان مدد رساند.ويژگي هاي منتظر از ديدگاه روايات، آشكار است؛ امّا از آن روي كه كاربرد آن در زندگي روزانه نياز است بر آن شديم تا با شيوها ي جديد به نقل برخي از قسمت هاي آستان بوسي افرادي خوشبخت و موفق،اين مهم رادرقالب الگويياجراييكه آن امام همام علیه السلام تلويحاً يا تصريحاً به متشرّفين گوشزد فرمودهاند ـ آماده كنيم تا همگـي به ويـژگي هاي مورد نظر امام منتظر دست يابيم. در ابتدا پرسشي بحث انگيز مطرح است كه :
آيا در زمان غيبت كبري تشرف به محضر امام عصر علیه السلام رخ ميدهد؟
پاسخ نخست نظر طرفداران بدون قيد و شرط زيارت وجود مقدس امام عصر علیه السلام و ديگري نظر بزرگواراني كه مشاهده را مردود و سبيل آن را نيز مسدود دانستهاند اما نظر ما ميانه است و به مصداق ضرب المثل شيرين ايراني «نه به آن شوري شور؛ نه به اين بينمكي ».
حقيقت نه چنان است كه گروه اول ميگويند كه تشرف به محضر قدس مهدوي به سادگي و پي در پي براي هركس ممكن است؛ نه اينكه درزمان غيبت كبري هرگز شرف يابي به خدمت محبوب و موعود جهانيان ميسر نميباشد؛ بلكه در دوران افـزون بر هـزار سالـه غيبت بلنـد مـدت حضـرت ولي عصـر ارواحنا فداه افرادي كه به قطع همهي آنها دروغگو نبودها ند از جام وصال بيمثال ايشان، جرعه نوش وكامروا گرديدهاند.
نمونه هايي از دانشمندان و فقهاي سترگ شيعه چون سيّد بزرگوار ابن طاووس راوي معتبر احاديث شيعي ، علي بن ابراهيم مهزيار … را نام برد.
به نظر ميرسد، آنچه سبب انكار رويت امام علیه السلام در زمان غيبت كبري ميباشد، فقرات آخر توقيعي خطاب به جناب علي بن محمد سيمري باشد كه مشاهده را از آن پس، تكذيب فرمودند و چنين مردماني را ـ كه پس از خاتمه ي زندگي نايب خاصّ چهارم، اين امر را ادّعا كنند ـ كذّاب و مفتر معرّفي كردند.
با دقّت در مفهوم كلّي توقيع، منظور، بستن باب نيابت خاصّه است و حضرتشان با اين تعبير خواستهاند اين باب را مسدود كنند.
اين فقره و فقرات ديگر توقيع مبارك منافي اين مطلب نيست كه خورشيد جهانتاب آخرين پيشواي الهي هرگاه كه خود به مصالحي اراده فرمايد، جمال دل آراي خويش را از پس پرده غيبت، هويدا كند و بر هر انسان شايستهاي به صورتي خاص، اندكي از نور و گرماي وجود مقدّسشان را ارزاني فرمايد.
همچنين دانشمندان مورد اعتماد شيعي مانند: علّامهي مجلسي در جلد 53 بحارالانوار و فقيه برجسته حاج ميرزا حسين نوري در كتاب نجم ثاقب، شرح حال و تشرفّات حدود يكصد تن را در زمان غيبت بلندمدت امام علیه السلام در كتابهاي خويش نگاشتهاند و به يقين اين نگاشتهها، با آگاهي از توقيع مبارك امام عصر علیه السلام بودها ست.
در خاتمهي اين پيشگفتار مناسب ميدانم كه كلامي از حضرت صادق علیه السلام نقل كنم:
« قائم آل محمّد علیه السلام را دو غيبت است؛ يكي كوتاه مدّت و ديگري طولاني . در غيبت اوّل مكان وي را جز خواصّ شيعيانشان نميدانند و در غيبت دوم تنها دوستان نزديكشان ميدانند.» ( كافي ، جلد 1، ص 340 )
بر اين اساس، در زمان غيبت كبري نيز افرادي شرف زيارت آن بزرگوار را پيدا ميكنند.
ديدگاه تني چند از دانشمندان بزرگ شيعه، در همين ارتباط سيد مرتضي رضوان اله تعالي عليه ميفرمايد:
«ما قطع نداريم كه در زمان غيبت كبري ، كسي به محضر امام علیه السلام شرفياب نميشود يا ايشان را ملاقات نميكند. اين چنين بياني مقبول نيست و راهي براي عدم رويت مطلقهي امام علیه السلام وجود ندارد.»
( تنزيه الانبيا، به نقل از بحارالانوار 53 : 323 )
شيخ طوسي نيز فرموده است:
«ما قطع نداريم كه امام زمان علیه السلام از تمام دوستانشان، در زمان غيبت كبري ، پنهان باشند؛ بلكه جايز است براي تعداد فراواني از آنان، خود را ظاهر فرمايند.»
( غيبت، به نقل از بحارالانوار 53 : 323 )
با اين تفاصيل نظر صحيح و عادلانه چنين خواهد بود كه معتقد باشيم در طول دوران غيبت بلندمدّت حضرت مهدي عليه الصلوه و السّلام ، به ارادهي آن بزرگوار و مصالحي كه در خاطر شريفشان لحاظ ميشود، افراد بسياري به درك ساحت مقدّس ايشان و حتّـي بـه شـرف هم صحبتي با آن محبوب عالميان نيز نائل شدها ند.
همانطور كه ياد شد، مراد ما در اين نوشتار شرح حالات باريافتگان به محضر مقدّس امام زمان نيست؛ بلكه مراد آن است كه با گزارش برخي از قسمت هاي تشرفات، آنچه را كه امام توصيه فرمودها ند به خوانندگان محترم توجّه دهيم تا آنكه با عمل به آن فرمودهها به شايستگي نام شيعهي دلداده ومنتظر رابرخويش نهيم وازمسيرانجام توصيههاي اماممان، ديگران را نيز به سرچشمهي مهر آن حضرت، رهنمون شويم.
1 ـ آشنايي با خوبان (برای دسترسی به متن، بر روی عنوان آن کلیک کنید.)
2 ـ مهرباني به پدر (برای دسترسی به متن، بر روی عنوان آن کلیک کنید.)
3 ـ دادرس دل شكستگان (برای دسترسی به متن، بر روی عنوان آن کلیک کنید.)
4 ـ آخرين پناه (برای دسترسی به متن، بر روی عنوان آن کلیک کنید.)
5 ـ ايمان آشكار (برای دسترسی به متن، بر روی عنوان آن کلیک کنید.)
6 ـ علم و معرفت (برای دسترسی به متن، بر روی عنوان آن کلیک کنید.)
7 ـ پيوند با خود (برای دسترسی به متن، بر روی عنوان آن کلیک کنید.)
8 ـ اشكي خونبار (برای دسترسی به متن، بر روی عنوان آن کلیک کنید.)
9 ـ خدمتي با سعادت (برای دسترسی به متن، بر روی عنوان آن کلیک کنید.)
10 ـ عاشق با همّت (برای دسترسی به متن، بر روی عنوان آن کلیک کنید.)
11 ـ نورانيّت قرآن (برای دسترسی به متن، بر روی عنوان آن کلیک کنید.)
12 ـ بهترين كردار (برای دسترسی به متن، بر روی عنوان آن کلیک کنید.)
13 ـ مردم داري (برای دسترسی به متن، بر روی عنوان آن کلیک کنید.)
14 ـ آخرين خدمت (برای دسترسی به متن، بر روی عنوان آن کلیک کنید.)
15 ـ عالم عامل (برای دسترسی به متن، بر روی عنوان آن کلیک کنید.)
سخن پاياني
آنچه ملاحظه شد 15 تشرّف قطعي به محضر مقدّس قلب و قطب عالم امكان حضرت بقيه الله صاحب العصر و الزمان عليه صلوات الله الملك الديان بود كه در كتب معتبره اهل فن و يا از لسان افراد قابل وثوق و اعتماد جمع آوري شده و با تغييرو احتمالاً تلخيص عبارات در نظر خواننده گرامي گذاشت.
قطعاً مراد و منظور نويسنده اين سطور صرفاً بيان تشرف و افتخاري كه نصيب مشرف گرديده نيست بلكه از ابتدا تلاش بر آن بوده كه مشخص نماييم در تشرفات ذكر شده چه خصوصياتي در فرد مورد نظر وجود داشته كه چنين افتخاري نصيبش گرديده و يا آنكه وقتي بنده خوشبختي چنين موهبتي را درك كرد و به تشرف زيارت حضرت ولي امر علیه السلام مشرف گرديد حضرت صاحب الزمان چه توصيه ها و سفارش هايي به وي فرموده اند تا از اين رهگذر دو مسأله را روشن كرده باشيم:
1) بايد متخلّق به چه اخلاق و مودب به چه آدابي بود تا انشاءالله بتوان نام منتظر امام عصر علیه السلام را بر خويش نهاد.
2) چه اموري را بايد مراعات كرد تا آنكه افتخار و توفيق زيارت محبوب جهانيان نصيب شود و شيعه دلداده بتواند سر بر پاي محبوب خود بنهد و از جام وصال وي سيراب شود.
آنچه از تشرفات استنتاج و استنباط مي شود مي توان به صورت كلي ذيل ترتيب بندي نمود. البته اموري كه ذكر مي شود قطعاً بايد همراه با اعتقاد و باورهاي صحيح اسلامي و شيعي باشد.
1) اهميت فوق العاده به نماز دادن
2) خواندن نماز با رعايت آداب اين فريضه
3) نماز را اول وقت خواندن
4) حتي المقدور نماز را به جماعت به جا آوردن
5) تجنّب و دوري از گناه تا سر حد امكان
6) تقيد به ضوابط شرعيه
7) خدمت نمودن به شيعيان بالاخص سادات از شيعيان
8) ياري رساندن به ضعفاء شيعه
9) كمك كردن به فقراء شيعه
10) حوائج مردم را به جاي آوردن
11) خواندن نافله شب
12) خدمت به مادر و پدر كردن
13) پرداخت حقوق واجبه الهيّه چون زكات و خمس
14) منظم بودن حساب هاي مالي
15) اصرار بر گرفتن روزه
16) اهميت دادن به صله رحم
17) فراوان تلاوت قرآن نمودن
18) توجه به وضعيت كساني كه براي انسان كار مي كنند.
19) مراقب حقوق الناس بودن
20) خواندن سورههايي خاص پس از هر نماز يوميه
21) خواندن دو ركعت نماز بين دو نماز مغرب و عشاء به كيفيتي خاص
22) خواندن دعايي خاص پس از هر نماز
23) خواندن دعائي مخصوص در ركوع خصوصاً در ركعت آخر هر نماز
24) نحوه صحيح استخاره با تسبيح
25) تلاوت قرآن و هديه كردن آن به شيعياني كه وارث ندارند و يا دارند و به فكر آنها نيستند.
26) خدمتگزار شرع مطّهر بودن مخصوصاً دفاع از شرع مطهّر در برابر دشمنان
27) انتخاب دوستان مومن و هم عقيده
28) اهميت به اساتيد دادن و هديه كردن آيات قرآن به آنها
29) به ياد ذوي الحقوق بودن
30) توجه فراوان به امر بسيار مهم ولايت
31) خواندن دعاء ندبه بارجاء به ورود آن ازمعصوم علیه السلام
32) خواندن دعاء فرج در گرفتاري ها
33) انجام كارهاي مستحبي به نيابت از امام عصر علیه السلام
34) خواندن نماز استغاثه به امام عصر علیه السلام
35) خواندن صحيح اين جمله در دعاي ندبه: و عرجت به الي سمائك
36) زيارت حضرت رضا علیه السلام و بهره وري از خوان احسان آن بزرگوار
37) خواندن زيارت امين الله در مشاهد مشرّفه
38) زيارت حضرت ابا عبدالله الحسين علیه السلام
39) زيارت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
40) خواندن زيارت وارث در اماكن مقدّسه
41) گريستن بر مصائب حضرت ابا عبد الله علیه السلام
42) گريستن بر مصائب حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
43) گريستن بر مصائب حضرت امّ المصائب زينب كبري سلام الله عليها
44)گـريستن بـر مصائب شش مـاهه حضـرت اباعبدالله علیه السلام يعني حضرت علي اصغر علیه السلام
45) در گـرفتاري ها و دشواري هاي سخت به پناهامام عصر علیه السلام رفتن و دست به دامان آن بزرگوار زدن
46) توجه و عنايت فراوان به ذيل عنايات انسيه الحوراء شفيعه يوم الجزاء، صديقه الكبري دست به دامان فاطمه زهرا سلام الله عليها زدن و از آن بزرگوار كمك طلبيدن
47) گريه كردن از صميم دل و سويداي قلب در مصائب جانگداز امّ ائمه سلام الله عليها.
درباره اين دو مطلب اخير نظر به ملاحظاتي برخي تشرفات نقل نگرديد ولي به اجمال بايد عرض شود كه حضرت ولي عصر ارواحنا فداه در مورد مصائب وارده بر مادر والامقامشان شديداً متالم و متأثرند كه انشاءالله در زمان ظهورشان خود در ميزان تأثر و اندوهشان سخن خواهند گفت و با بيان آن مصائب جهان را به گريه در خواهند آورد.
آري شدت مصيبت حضرت زهرا سلام الله عليها آنچنان بر حضرت ولي عصراثر كرده كه آن بزرگوار از شدت آنچه بر مادرشان گذشته است گويي بغض كرده اند و گشودن اين بغض را به زمان ظهورشان حوالت فرموده اند.
اميدواريم كه پروردگار متعال به ما توفيق تخلق به اخلاق منتظر را عنايت فرموده و هر چه زودتر چشمانمان را به جمال نوراني و عديم النظير حضرت بقيه الله المنتظر روشن فرمايد. آمين
برگرفته از سايت :المهدويه