استاديوم آزادي تهران ، با ظرفيت دوازده هزار نفر از مجروحان شيميايي منطقه عمليات کربلاي 5 پر شده بود . من، مسئول بهداري، امداد گر ها، راننده هاي آمبولانس و .. جز آنان هستيم .
در بين مجروحان ، کساني که داراي وضعيت وخيمي هستند ، براي اعزام به آلمان آماده مي شود . سراغ من هم آمدند : شما نير بايد به آلمان برويد .
گفتم : من به آلمان نخواهم رفت ، مرا همين جا مداوا کنيد و به جاي من آقاي صالحي را که وضع بسيار وخيمي دارد ، به آلمان بفرستيد .
وقتي آقاي صالحي مي خواست به آلمان اعزام شود ، به او گفتم اينقدر در عمليات ، مجروح به عقب انتقال دادي که حالا خودت را به آلمان انتقال دهند !
از بلند گوي استاديوم آزادي ، گلبانگ اذان مغرب در فضا طنين انداز شد و مرا براي امام جماعت فرا خواندند :
جناب حجت الاسلام باقري ، حهت اقامه نماز جماعت به جايگاه .
گوش هايم صدا را شنيد ولي چشم هايم چيزي نمي ديد . به اطرافيانم گفتم : با چشمان کور و بدن سوخته و … چگونه نماز جماعت بخوانم ؟
هر طوري که بود نماز جماعت را خواندم . دوباره صدايي از بلند گو پخش شد :
رزمندگان عزيز ، مجروحين محترم ،؛ توجه بفرماييد ! بعد از تعقيبات نماز عشا ، دعاي کميل توسط حجت الاسلام باقري قرائت خواهد شد .
از سوزش و درد به خود مي پيچيدم ! تاولهاي دست و پايم به خارش افتاده و چشمانم لبريز از قي بود ! حالا با اين وضع چگونه دعاي کميل بخوانم ! با چنين وضعي معلوم است که چه دعاي کميلي خواندم !
تا حدي بهبودي خود را باز يافته بودم که خبر شهادت آقاي صالحي را در آلمان شنيدم ! خبر بسيار دردناکي بود .
وقتي آقاي صالحي مي خواست به آلمان اعزام شود ، به او گفتم اينقدر در عمليات ، مجروح به عقب انتقال دادي که حالا خودت را به آلمان انتقال دهند !
از بلند گوي استاديوم آزادي ، گلبانگ اذان مغرب در فضا طنين انداز شد و مرا براي امام جماعت فرا خواندند :
جناب حجت الاسلام باقري ، حهت اقامه نماز جماعت به جايگاه .
گوش هايم صدا را شنيد ولي چشم هايم چيزي نمي ديد . به اطرافيانم گفتم : با چشمان کور و بدن سوخته و … چگونه نماز جماعت بخوانم ؟
هر طوري که بود نماز جماعت را خواندم . دوباره صدايي از بلند گو پخش شد :
رزمندگان عزيز ، مجروحين محترم ،؛ توجه بفرماييد ! بعد از تعقيبات نماز عشا ، دعاي کميل توسط حجت الاسلام باقري قرائت خواهد شد .
از سوزش و درد به خود مي پيچيدم ! تاولهاي دست و پايم به خارش افتاده و چشمانم لبريز از قي بود ! حالا با اين وضع چگونه دعاي کميل بخوانم ! با چنين وضعي معلوم است که چه دعاي کميلي خواندم !
تا حدي بهبودي خود را باز يافته بودم که خبر شهادت آقاي صالحي را در آلمان شنيدم ! خبر بسيار دردناکي بود .
رضا باقري
مجموعه خاطرات فرشتگان نجات سايت ساجد