ماجراى مدحخوانى و ستايشگرى مداحان ما از اين باب است؛ استخدام هنر براى انتقال مفاهيم والا و باارزش كه تا اعماق جان مخاطب نفوذ كند. اين يك وسيله است، اين يك ابزار بسيار باارزش است. ابزار است، اما آنقدر اين ابزار وزن پيدا ميكند كه گاهى به قدر خودِ محتوا اهميت پيدا ميكند؛ چون اگر نباشد، محتوا قابل انتقال به دلها نيست. مداحىِ شما از اين قبيل است. هر چه هنرمندانهتر باشد، از ابزار هنر، از صوت خوش، حنجرهى خوب برخوردار باشد، بهتر است و هر چه محتوا – آنچه كه ميخوانيم – آموزندهتر باشد، براى مخاطب قابل فهمتر باشد، درس آموزتر باشد، از جهت مديريت فكرىِ مخاطبتان تازهتر و با طراوتتر باشد، ارزشش بيشتر است. البته با توجه به همان مطلبى كه اول عرض كرديم، يعنى در چهارچوب تعاليم و معارف اهلبيت. لذا بازى كردن با مسئلهى مداحى سزاوار نيست. مداحى را به صورت يك كار صرفاً سطحى، شكلى، ظاهرى در آوردن، آن را عبارةٌاخراى تقليد از يك كار مبتذل غربى قرار دادن، هيچ جائز نيست. اين را توجه بكنند، بخصوص جوانها كه توى اين صراط وارد ميشوند. هيچ اشكالى ندارد كه از شعرى با زبان مردم استفاه شود، ليكن با مضمون درست، با مضمون صحيح. اگر چنانچه مداح و خواننده ما و ستايشگر اهل بيت (عليهمالسّلام) از كسانى كه خودشان غرق در حيرت و بدبختىاند – وادى هنرى غرب، بخصوص هنر موسيقىشان كه به ابتذال كشانده شده – و در وادى حيرت و سردرگمى شيطانى و نه حيرت رحمانى هستند، اين كار شريف و پاكيزه و مقدس را الگوگيرى كرد، اين كار ناسزاوار است؛ كار ناشايستى است.
بيانات در ديدار مداحان اهلبيت (عليهمالسّلام)1387/04/04
ما در قديم از زبان موسيقيدانهاى معروف شنيده بوديم كه ميگفتند موسيقى اصيل ايرانى را نوحهخوان و شبيهخوانها حفظ كردهاند؛ موافقخوان، مخالفخوان، علىاكبرخوان، قاسمخوان. هر كدام يك دستگاهى را به اينها ميدادند كه بايد در آن دستگاه بخوانند. اين موجب شد كه موسيقى نانوشتهى ايرانى – كه نه نُت داشت، نه نوشته داشت و نه چيز ديگرى داشت – بتواند برسد به دست كسانى كه اينها را با نُت و شيوههاى جديد بتوانند ثبت و ضبط كنند. حالا جوان امروز، چه خوانندهى راديو و تلويزيون – كه متأسفانه آنجا از اين جهت وضع خوبى هم ندارد – چه خوانندهى جلسهى مداحى، ناگهان بيايد آهنگهاى اروپائى را – آن هم به شكل غلط و نابلد بنا كند خواندن؛ سبكهائى كه فرض كنيد حالا فلان خوانندهى غربى يا مقلد عربِ آن غربى يكوقتى خوانده، ما اين را از او ياد بگيريم و بنا كنيم خواندن! كه قبل از انقلاب هم متأسفانه همين كارها را كردند. موسيقى اصيل ايرانى را كه ميتوانست نوع حلال هم داشته باشد – البته همان موسيقى اصيل، يك نوعش هم حرام است؛ فرقى بين ايرانى و غير ايرانى نيست – همان را هم ضايع كردند. البته بعد از انقلاب بهتر شد؛ اما حالا مثلاً مداح يا خوانندهى ما بيايد در راديو و تلويزيون به تقليد – آن هم غلط – آهنگ غربى يا آهنگ مجالس لهو را در مجلس ايمان و در مجلس معنويت تكرار كند، اين درست نيست؛ اين غلط است. نوآورى، درست؛ اما نه اينجور. اين مربوط به آهنگ است. البته صداى خوب را ميتوان با آهنگ بد خراب كرد؛ صداى متوسط را ميتوان با آهنگ خوب آرايش داد. خود آهنگ يك مسئله است.
بيانات در ديدار مداحان اهل بيت(ع) به مناسبت ميلاد حضرت فاطمهى زهرا(س) 1386/04/14