به نام خدا
حقوق بشر دوستانه شاخه ای از حقوق بشر می باشد که در منازعات مسلحانه بين المللی و در برخی اوضاع و احوال معين و محدود، در منازعات مسلحانه داخلی مورد استفاده قرار می گيرد. شايد بتوان گفت که حقوق بشر دوستانه نوع خاصی از «حقوق بشر» است که به «حقوق جنگ» يا «حقوق مخاصمات مسلحانه» اختصاص دارد. حقوق بشر دوستانه مربوط به نيمه دوم قرن نوزدهم است اما مفاد آن ريشه در فطرت بشری و اديان الهی دارد. اولياء الهی به ويژه معصومان (ع) همواره مفاد آن را توصيه و اجرا می کردند
حقوق بشر دوستانه شعبه ای از حقوق بين الملل است که هدف آن عبارتند از: حمايت از اشخاصی که مستقيماً درگير جنگ نيستند يعنی زخمی ها، بيماران، اسراء و افراد غير نظامی. همچنين به مجموعه قواعد و مقرراتی گفته می شود که ناظر به رعايت حداقل حقوقی است که در هنگام جنگ، طرفين متخاصم بايد رعايت کنند. از آنجايي که اين حقوق بدون توجه به رنگ، نژاد، زبان، مذهب و مليت در زمان جنگ و درگيری مسلحانه لازم الرعايه می باشد بنابراين ماهيت حقوق بشری دارد.
پس می توان گفت که حقوق بشر دوستانه شاخه ای از حقوق بشر می باشد که در منازعات مسلحانه بين المللی و در برخی اوضاع و احوال معين و محدود، در منازعات مسلحانه داخلی مورد استفاده قرار می گيرد. شايد بتوان گفت که حقوق بشر دوستانه نوع خاصی از «حقوق بشر» است که به «حقوق جنگ» يا «حقوق مخاصمات مسلحانه» اختصاص دارد. حقوق بشر دوستانه مربوط به نيمه دوم قرن نوزدهم است اما مفاد آن ريشه در فطرت بشری و اديان الهی دارد. اولياء الهی به ويژه معصومان (ع) همواره مفاد آن را توصيه و اجرا می کردند.
با دقت در تئوری مهدويت نيز به اين نتيجه می رسيم که رعايت کرامت انسان ها و حقوق بشر دوستانه تنها به شخص امام عصر (ع) ختم نمی شود بلکه ياران وی نيز بر مبنای رعايت اين امور با حضرت دست بيعت می دهند. پيامبر مکرم اسلام (ص) نيز در بيانی ضمن تبيين برکت عصر ظهور، آن دوره را زمان تکريم و تعظيم امت معرفی کرده اند. بنابراين به طور اختصار می توان گفت که: زنان، کودکان، سالخوردگان، افراد ناتوان، مجروحان، اسيران، (غيرنظاميان)، اموال شخصی و حريم خصوصی افراد، محيط زيست و ممنوعيت استفاده از سلاح های کشتار جمعی و … که امروزه تحت عنوان حقوق بشر دوستانه بين المللی از آن ها ياد می شود و کشورها ملزم به رعايت آن ها هستند؛ قرن ها پيش در سيره و کلام معصومين (ع) توصيه و در احاديث مربوط به عصر ظهور نيز بر اجرای آن تأکيد شده است.
1. مقدمه
اصول و قواعد حقوق بشر دوستانه بر مبنای معاهدات بين المللی و اراده جامعه بين الملل است. مبنی بر رعايت حقوق اساسی بشر، حمايت از قربانيان درگيری های مسلحانه، رعايت حال زخمی ها، بيماران، زنان، کودکان، (غيرنظاميان) و محدوديت ابزارها و شيوه های جنگی می باشد. حقوق بشردوستانه قدمت طولانی دارد و آثار آن را می توان در زمان های بسيار دور يافت.
در دوران حيات اسلام به ويژه تعاليم پيامبر اکرم (ص) و امير المؤمنين (ع) اين حقوق مشهود است. از جمله اين موارد می توان به انعقاد معاهدات در زمان حيات پيامبر (ص) اشاره کرد که براساس اين معاهدات خود و پيروانش را در برابر ديگران (مشرکان و اهل کتاب) متعهد می کرد. به عنوان نمونه می توان قرارداد «صلح حديبيه» بين پيامبر (ص) و بت پرستان را مطرح کرد که بر مبنای اين قرارداد امنيت کامل در عربستان حاکم شد و در همان دوران اسلام به سرعت رواج يافت. همچنين می توان به دستور العمل علی (ع) به سربازان خويش هنگام جنگ با معاويه اشاره نمود که صريحاً به منع کشتار فراريان، مجروحان و منع آزار زنان دستور می دهد.
اما آنچه که تحت عنوان حقوق بشر دوستانه بين المللی در روابط بين الملل و حقوق بين الملل امروزی مورد توجه دولت ها قرار گرفته است. تلاش هايي بوده که منجر به تنظيم و تصويب مواقتنامه بين دولت ها شد واز لحاظ حقوقی جنبه قانونی و عملی به خود گرفت. قدمت طولانی نداشته و به نيمه دوم قرن نوزدهم بر می گردد. در حقيقت هدف اين مقاله اين است که ثابت نمايد در نسبت ميان حقوق بشر دوستانه و اسلام يا همان آموزه های مهدويت اصول و مبانی مشترکی وجود دارد که بايد استخراج و ارائه شود. به عنوان مثال می توان به اصل تناسب، اصل انسانيت و اصل تفکيک اشاره کرد. هم چنين عدم حمله به غيرنظاميان که همان اصل تفکيک است و يا حمايت از انسان های بی گناه در جنگ اعم از کودکان، زنان و پيران و که قرن ها پيش در فقه اسلامی آمده و اکنون در حقوق بشر دوستانه بين المللی هم وجود دارد. با توجه به مطالب فوق به مطالعه تطبيقی بين ديدگاه مهدويت و حقوق بين الملل درخصوص حقوق غيرنظاميان در جنگ پرداخت شده است.
در همين راستا اين مبحث در دو بعد حقوق انسانی و حقوق اموال غيرنظاميان ابتدا از نظر اسلام و مهدويت و در آخر از نظر حقوق بن الملل مورد بررسی قرار داده می شود.
2. حقوق غيرنظاميان در زمان جنگ از ديدگاه اسلام
2- 1. مفهوم جنگ از نظر اسلام
در قرآن آيات کريمه ای وجود دارد که خداوند در آن ها مسلمانان را به قتال ترغيب می نمايد:
الف) سوره توبه، آيه 29:
با اهل کتابی که به خداوند و روز بازپسين ايمان ندارند و حرام داشته خدا و پيامبرش را حرام نمی گيرند و دين حق نمی ورزند، کارزار کنيد تا به دست خويش و خاکسارانه جزيه بپردازند.
در تفسير مجمع البيان به نقل از مجاهد می خوانيم: «اين آيه در وقت صدور فرمان جنگ با روميان «تبوک» نازل شده و برخی گفته اند اختصاصی بدان جنگ ندارد و به نحو عموم نازل گشته است». صاحب کنزالعرفان می نويسد: «اين آيه اشاره به قتال با اهل کتاب دارد که خدا آن ها را با چهار صفت توصيف کرده است که هر کدام از آن ها موجب قتال با آنان است. شيخ طوسی در التبيان آورده است: «آيه 29 توبه، امر از سوی خدا به پيامبر و مؤمنان است که با غير معترفان به وحدانيت الهی و غير مقران به روز جزا و بعث و شور، قتال و کارزار نمايند».
صاحب الميزان «من» را در عبارت «من الذين اوتوا الکتاب» بيانيه و مراد از قتال با اهل کتاب را، قتال با جميع دانسته است. او سه وصف آيه را، حکمت امر به قتال و کارزار با آنان می داند.
ب) سوره توبه، آيه 36:
با مشرکان همگی کارزار کنيد همچنان که آنان هم با شما همگی کارزار می کنند و بدانيد که خداوند با پرهيزگاران است.
در مجمع البيان آمده است: «يعنی همگی شما در حالی که با هم مؤتلف باشيد و اختلافی نداشته باشيد، کارزار کنيد، چنان که آن ها نيز همگی با شما کارزار کنند. و به نقل از «اصم» آورده است: معنای آيه، اين است که پشت در پشت و نسلاً بعد نسل با آن ها کارزار کنيد چنان که آن ها با شما اين گونه کارزار کنند».
ج) سوره بقره، آيه 193:
با آنان چندان نبرد کنيد که فتنه شرک باقی نماند و دين، فقط دين الهی باشد و چون دست بداشتند، ستم نبايد کرد مگر بر ستمگران.
در تفسير نمونه، با اين توضيح که فتنه از نظر لغت، معنی وسيعی دارد و هر گونه مکر، فريب، فساد، شرک، گناه و رسوايي را در بر می گيرد، منظور از فتنه را «شرک و بت پرستی» می داند و يکی از اهداف جهاد را برچيدن بساط شرک و بت پرستی عنوان می کند. محقق اردبيلی در زبده البيان آورده است: «غايت وجوب قتال، عدم فتنه و شرک است به نوعی که طاعت و انقياد فقط برای خدا باشد. اگر از کفر امتناع کردند و به اسلام روی آوردند، عقوبتی بر آنان نيست. در تفسير صافی نيز «فتنه» را به نقل از مجمع البيان شرک دانسته است.
نطز صاحب التبيان در اين آيه، فتنه را بنا به قول ابن عباس، قتاده، مجاهد، ربيع و ابن زيد، شرک دانسته و همين قول از امام صادق (ع) روايت شده است.
برگرفته از سایت : المهدویه