متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1391/5/17
بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
بينندهها زماني پاي تلويزيون نشستند كه شب نوزدهم ماه رمضان است، رمضان 91. راجع به حضرت امير(ع) ميخواهم صحبت كنم.
حضرت امير تا اينجا كه بنده نوشتم، 55 صفت بايد كه روي كرهي زمين هيچكس اين صفتها را ندارد. سيماي علي بن ابي طالب. چقدر افتخار داريم. افتخار كنيم و چقدر جامعه بايد جامعهي پستي باشد كه علي بن ابي طالب را تحمل نكند.
شب قدر را قرآن ميگويد، آيهاش را حفظ هستيد. ميگويد: «سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ» (قدر/5)، «حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ» يعني از سر شب تا صبح سلام. خدا يك سلام كرد به آتش، گلستان شد. به آتش ابراهيم گفت: «يا نارُ كُوني بَرْداً وَ سَلاماً» (انبياء/69) آتش سالم باشد. آتش ابراهيم را نسوزاند. يك سلام، آتش را خاموش كرد. شب قدر از سر شب سلام تا صبح. «حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ»!!! اين خيلي است. يك سلام خدا آتش را خاموش ميكند، از سر شب تا صبح سلام چه كاري از آن برميآيد؟ شب قدر يك سرمايه است. تا از اين سرمايه انسان چه چيزي را… يك قطعه زمين است. در اين قطعه زمين چه بسازيم؟ ابريشم است، از اين ابريشم چه ببافيم؟ يك سرمايه است.
اما اين 55 تا را ميخوانم. 25 دقيقه وقت داريم. كه دو دقيقهاش گذشت، 23 دقيقه، 5 دقيقه هم از مداح اهل بيت استفاده ميكنيم.
1- ولادت در مسجد، شعادت در مسجد
1- ولادت در خانهي كعبه؛ روي كرهي زمين هيچكس در كعبه متولد نشده. هيچ پيغمبري! البته اينهايي كه ميگويم اختصاصات است باز معنايش اين نيست كه اميرالمؤمنين از پيغمبر بالاتر است. همهي كمالات سر جايش، ولي پيغمبر بالاتر از اميرالمؤمنين است. يكوقت غلو نكنيم. همهي كمالات را قبول داريم ولي حساب پيغمبر جداست. تولد در كعبه!
2- شهادت در مسجد كوفه؛ تولد در مسجد، شهادت در مسجد.
3- شهادت در حال نماز، آن هم بهترين جاي نماز. در حال سجده،
4- شهادت در شب قدر،
اهل سنت اسم خلفا را كه ميبرند ميگويند: «رضي الله عنه»! يعني خدا از آنها بگذرد. چون آنها سابقه شرك داشتند، قبلاً مشرك بودند، اما علي بن ابي طالب، يك آن به سمت هيچ بتي سر خم نكرد. ولذا اهل سنت هم به علي كه ميرسند راجع به اميرالمؤمنين ميگويند: «كَرَّمَ الله وجهه» وجه يعني صورت، يعني خدا اين صورت را گرامي داشت. اين صورت رو به هيچ بتي نرفت. ديگران رو به بت رفتند و بعداً مسلمان شدند.
تنها شخصيتي كه جامع اضداد لقب گرفته است. الآن آدمهايي كه قهرمان هستند، رقت قلب ندارند. آدمهايي كه رقيق القلب هستند، قهرمان نيستند. معمولاً يك كسي يك كمال را دارد و يك كمال را ندارد. ميگويند:
كَرَم داران عالم را دِرَم نيست *** دِرَم داران عالم را كَرَم نيست
علي ابن ابي طالب هم ميتواند با دستش در قلعهي خيبر را بكند، كه چهل نفر نميتوانند تكان بدهند. هم يك بچه يتيم را ميبيند زار زار گريه ميكند براي اين يتيم. اين خيلي مهم است. در كشاورزي اين همه نخلستان توليد كرد. در حفاري اين همه چاه توليد كرد.
2- موقوفات حضرت علي (عليهالسلام) در مدينه
هنوز آقاياني كه ميروند و خانمهايي كه مكه و مدينه ميروند، كنار مدينه مسجد شجره هست، آنجا يك ليوانهاي آبي است و درش بسته است. مثل اين چيزي كه الآن هست، ماست و زيتون و اينهايي هست كه در بسته است. نوشته، آبار علي! آبار جمع بئر است. بئر يعني چاه! چاههايي كه حضرت علي… و من آنجا بودم يك مدتي كه ديدم مردم مدينه با ماشين ميآيند از ان چاه آب ميبرند. ميگويند: آب آن چاه با باقي چاهها تفاوت دارد.
هيچكس به اندازهي اميرالمؤمنين موقوفات نداشت. چقدر مزرعه و چاه حفاري كرد و همه را وقف كرد. آمدند گفتند: يا علي خبر تازه! بشارت، مژده! فرمود: چيه؟ فرمود: چاهي كه براي تو كنديم مثل گردن شتر از آن آب بيرون ميآيد. فرمود: قلم و كاغذ بياوريد، اين وقف حاجيها! در راه بين مكه و مدينه!
روي كرهي زمين چه كسي است كه هزار ركعت نماز بخواند؟ البته بعضيها قبول نكردند. خدا رحمت كند آيت الله مرواريد. از علماي هشتاد، نود ساله مشهد. ايشان به من ميگفت كه: علامه اميني يك سال ماه رمضان آمد مشهد ماند و از غروب تا صبح هزار ركعت نماز خواند تا به آنهايي كه منكر هستند، بگويد: نه، من هم كه شيعهي علي بودم هزار ركعت نماز خواندم. آيت الله العظمي خويي يك شب تصميم گرفت بخواند، تا هفتصد ركعتش را خواند، بعد ديگر چون ايشان چاق بود، گفت: ديگر رمق نداشتم. محال نيست! بازي هم درنياوريد، كه بگوييد: مگر ميشود هزار ركعت نماز خواند؟
قرآن وقتي ميگويد: شب، يكي دو ساعت هم از روز جز آن باشد، شب است. مثلاً ميگويد كه: «وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثينَ لَيْلَةً» (اعراف/142) ما با موسي سي شب قرار گذاشتيم. سي شب نه اين فقط شبها و روزها ميآمد. سي شبانه روز بود. قرآن به شبانه روز هم ميگويد: شب! مثل اينكه شما به چهار فصل ميگويي: بهار! ميگويي: از من 52 بهار گذشته است. 52 بهار، پاييز نگذشته، زمستان نگذشته، منتهي شما به كل سال ميگويي: بهار. به يك شبانه روز ميگويند، شب. «وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثينَ لَيْلَةً» سي شب، منتهي سي شبانه روز بود.
علاوه بر اينكه نماز مستحبي بدون را بدون «قل هو الله» هم ميشود خواند. منتهي ما چون خودمان اهلش نيستيم، اصلاً باور كردنش مشكل است. حالا كار نداريم اصلاً در عمر ما يك ركعت از آن نماز گير ما نميآيد. بنده كه الآن حدود 70 سالم است. از بچگي هم نماز ميخواندم، تا حالا يك ركعت نماز با توجه نخواندم. يعني تمام عمر من به يك دقيقهي حضرت علي نميرسد. هزار ركعت نماز با توجه! كه يك ادم نود ساله يك دقيقه آن را ندارد. شمشير زدنش، جامع اضداد بود.
گفتند: ميتواني يك سخنراني كني كه در سخنرانيات نقطه نباشد؟ گفت: بله. يك سخنراني كرد كل سخنراني حرف بينقطه بود. ميتواني بك سخنراني كني كه حرف الف نداشته باشد؟ گفت: بله. يك سخنراني كرد.
3- خطبههاي زيباي امام علي(عليهالسلام) در نهجالبلاغه
هم قاضي بود، هم كشاورز بود، هم رزمنده بود، هم عابد بود. هم مخلص بود. هم پدر يتيمان بود. هم حكيم بود. هم عارف بود. همهي اضداد را داشت.
ما الآن يك كسي مثلاً فرض كنيد كه روضه خوب ميخواند، سخنرانياش ضعيف است. يك كسي سخنرانياش خوب است، روضهاش ضعيف است. هركسي… حتي در روضه، بعضيها روضهي حضرت زهرا را خوب ميخوانند. مثلاً براي امام صادق نميتوانند روضه بخوانند. كت و شلوار ميدوزد، قبا نميتواند بدوزد. عبا دوز است، كت و شلوار نميتواند بدوزد. هر تنوري، تافتون دارد، بربري نميپزد. بربري دارد نميتواند سنگك بپزد. ما آنهايي هم كه كمال دارند در يك شاخه…
4- حضور حضرت علي (عليهالسلام) در صحنههاي جهاد
در جنگ احد، جبرئيل صدا زد: «لا فتي الا علي لا سيف الا ذوالفقار» روي كرهي زمين مرد علي است. شمشير ذوالفقار است. ده سالگي ايمان آورد. علامه اميني چقدر دليل آورده، اول كسي كه به پيغمبر ايمان آورد اميرالمؤمنين است. اول كسي كه با پيغمبر نماز جماعت خوانده. تنها كسي كه با پيغمبر صيغهي برادري خواند. تنها كسي كه پيغمبر دربارهاش فرمود: «انا مدينة العلم و عليٌ بابها» تنها كسي كه پيغمبر فرمود: حق علي، بر امت، حق پدر بر فرزند است. تنها كسي كه لقب اميرالمؤمنين گرفت. تنها كسي كه جاي پيغمبر خوابيد، راجع به اين هم كه بعضيها «في قُلُوبِهِمْ مَرَض» (بقره/10) ميگويند: پيغمبر، اميرالمؤمنين ميدانسته كسي كارش ندارد و لذا هنر نكرده، نامردها كه كينهي علي بن ابي طالب را دارند، هرچه بتوانند فضايل حضرت علي را انكار ميكنند. خود حضرت امير ميفرمايد: جاي پيغمبر خوابيدم، «لَسْتُ أَدْرِي» (شرح نهجالبلاغه/ج16/ص186) يعني خبر نداشتم زنده ميمانم. از همه گذشته خداوند توسط علي ابن ابي طالب با فرشتهها مباهات كرد. به فرشتهها گفت: كدام يك حاضر هستيد قربان هم برويد. هيچ كدام حاضر نشدند. گفت: ببين علي پيش مرگ پيغمبر شد. رفت جاي پيغمبر خوابيد. اگر بداند كه من هم جاي پيغمبر ميخوابم. مباهات ندارد. خود اميرالمؤمنين ميفرمايد: من نميدانستم. مسألهي مباهات…
5- مظلوميت امام علي (عليهالسلام) با وجود شاهدان غدير
تنها امامي است كه همسرش هم معصوم است. در كرهي زمين هيچ معصومي زنش معصوم نيست. تنها امامي كه پدر دو امام معصوم است. هيچ امامي پدر دو امام ديگر نيست. تنها امامي است كه نام او از نام خدا مشتق شده است. «عَلِيٌّ اشْتُقَّ مِنَ الْعَلِي» (بحارالانوار/ج35/ص19) عقد ازدواج علي بن ابي طالب با فاطمه زهرا را خداوند خواند. احدي به اندازهي علي مظلوم نبود. انسان خيلي دلش ميسوزد. مردم دو تا شاهد داشته باشند در دادگستري حقشان را ميگيرند. علي بن ابي طالب حدود صد هزار شاهد در غدير خم داشت، نتوانست حقش را بگيرد. خيلي مهم است كه كسي با دو تا شاهد نتواند با يك طومار… يك طومار مينويسند، مثلاً پانصد تا، هزار تا كمتر بيشتر امضا ميگيرند با طومار، با راهپيمايي حقشان را ميگيرند. صد هزار شاهد، نتوانست حقش را بگيرد. امام هادي به اميرالمؤمنين ميفرمايد: اولين مظلوم.
تنها امامي كه در مدت كمي با سه گروه ناكثين و قاسطين و مارقين، جنگ كرد. تنها امامي كه لقب ابوتراب گرفت. تنها امامي كه بر دوش پيغمبر پا گذاشت و كعبه را بالا رفت و بتها را يكي پس از ديگري شكست. تنها امامي كه وقتي برايش شير ميآورند ميگويد: نصف شير را به قاتل من بدهيد.
خدا شهريار را رحمت كند. ميگويد:
به جز از علي كه گويد به پسر كه قاتل من *** چو اسير توست اكنون به اسير كن مدارا
عدالت با دشمناش!
تنها كسي است كه پيغمبر فرمود: همهي درهايي كه به مسجد است ببنديد. در خانهي علي را باز كنيد. خدا جزا بدهد به كساني كه، در مسجد النبي يك جايي هست پاك كردند. از آنجا در خانهي علي به مسجد النبي بود در مدينه. در مقابلش يك در ديگر گذاشتند گفتند: باب فلان! اسم فلاني را گذاشتند كه فلاني در كعبه داشت. «وَ سَدَّ الْأَبْوَابَ إِلَّا بَاب» (بحارالانوار/ج39/ص28)
لقب صالح المؤمنين مخصوص اميرالمؤمنين است. تنها كسي است كه صداي جبرئيل را وقت وحي ميشنيد. ميگفت: «أَشَمُّ الرِّيح النبوة» [در احاديث «أَشَمُّ الرِّيحَ الطَّيِّبَة» داريم. (بحارالانوار/ج70/ص220)]
جملهي «أَنَا وَ عَلِيٌّ مِنْ شَجَرَةٍ وَاحِدَة» (بحارالانوار/ج21/ص279) من و علي از يك درخت هستيم فقط براي اميرالمؤمنين است. دشمنانش و مخالفينش و رقبا هم به عظمت او اقرار كردند. رقيب بود اما بارها ميگفتند: «لو لا علي» اگر علي نبود خليفه هلاك ميشد. با اينكه خليفه رقيب علي بود.
در عيين حال خيرخواه بود. يك وقت خليفهي دوم ميخواست جبهه برود، حضرت علي فرمود: تو جبهه نرو. براي اينكه اگر تو بروي، دشمن خواهد گفت: مسلمانها هرچه داشتند آمدند. ديگر بيش از اين نيستند چون خود خليفه هم آمده. تو بايد مركز باشي، كه اينها حساب كنند كه اگر هم ضربه زدند باز خليفه هست يك گروه ديگر را تازه نفس اعزام ميكند. يعني خيرخواه بود، انتقام نگرفت.
حلال زاده بودن را با محبت علي تشخيص ميدادند. چه كسي حلال زاده است و چه كسي حرام زاده.
تنها كسي است كه هرچه بپرسي جواب ميدهد. «سلوني قبل…» هرچه بپرسي سؤال ميكند، جواب ميدهد.
تنها مظلومي است كه قبرش هشتاد سال مخفي بود. اميرالمؤمنين را كه دفن كردند كسي هشتاد سال خبر از قبر نداشت.
پيغمبر فرمود: من هزار باب علم را روي علي باز كردم. از هر باب علمي هزار باب… يعني يك ميليون، تنها كسي است كه در جبهه زره نميپوشيد. ساقي كوثر علي بن ابي طالب است. 25 سال در خانه نشست به خاطر اسلام. فرمود: 25 سال صبر كردم ولي انگار تيغ در چشمم است و استخوان در گلويم. آدم تصور كند از روي ساعت كه ما يك دقيقه ميتوانيم، يك دقيقه تيغ در چشم ما باشد و استخوان در گلوي ما. يك دقيقه يعني شصت ثانيه! 25 سال در اين حالت…
حدود سيصد آيهي قرآن دربارهي شأن و عظمت علي بن ابي طالب است. خود علي شهيد، پدر شهيد، همسر شهيد، و برادر شهيد است. اين علي بن ابي طالب است.
6- رستگاري با شهادت در راه خدا
بينندهها بحث را شب نوزدهم ميبينند. اميرالمؤمنين خيلي كمال داشت. هيچ كجا نگفت: رستگار شدم. تا آنكه خونش ريخت، گفت: «فُزتُ»! نگفت: من رستگار هستم چون هزار باب علم دارم. رستگار هستم، داماد پيغمبر هستم. رستگار هستم، پدر امام حسن و امام حسين هستم. در جبهه رستگار هستم. در موقوفات رستگار هستم. در حفاري و نخلستانهايي كه توليد كردم، رستگار هستم. رستگار هستم، رستگار هستم!! فقط وقتي شهيد شد، گفت: حالا رستگار شدم. «فزت و رب الكعبة» (شرحنهجالبلاغه/ج9/ص207)
قرآن به هجده كار گفته است: «ذلِكَ الْفَوْزُ» (نساء/13)، «أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ» (توبه/20) فوز يعني رستگاري. در قرآن به هجده تا كمال فوز گفته شده. فوز اين است. وقتي حضرت امير ميگويد: «فزت» يعني از اين 18 پله بالا رفتم. «فزت و رب الكعبة».
7- گريه رسول خدا در شهادت امام علي (عليهالسلام)
تنها كسي است كه سي سال قبل از شهادتش پيغمبر براي شهادت او گريه كرد. سي سال قبل از شهادت اميرالمؤمنين يك روز پيغمبر سخنراني ميكرد كه ماه رمضان چه ماهي است. يك آيه خواندن ثواب يك ختم قرآن را دارد. دعا مستجاب است. خدا گناهان را ميبخشد. مفصل راجع به ماه رمضان سخنراني كرد. در جمعيت حضرت علي(ع) نشسته بود. حضرت علي بلند شد ايستاد. گفت: يا رسول الله اين ماه رمضاني كه اينقدر مهم است، بهترين كار چيه؟ فرمود: ورع و تقوا! وقتي نشست پيغمبر گريه كرد. پرسيد: آقا من سؤال بدي نكردم كه شما گريه ميكني. گفت: آخر تو كه بلند شدي ياد يك چيزي افتادم. تو را در همين ماه رمضان ميكشند. سي سال قبل از شهادت رسول الله براي شهادتش گريه كرد. نگفت چه كسي مرا ميكشد؟ قاتل هركس ميخواهد باشد. نگفت: چرا مرا ميكشند؟چه كسي ميكشد؟ چرا ميكشند؟ فرمود: «أَ فِي سَلَامَةٍ مِنْ دِينِي» (بحارالانوار/ج34/ص338) آن لحظهاي كه مرا ميكشند من دين دارم، يا دين ندارم؟ يعني فكر عاقبت عمرش بود. هيچ چيزي مثل عاقبت به خيري نيست. خيليها كارهاي خوبي ميكنند، عاقبت را خراب ميكنند.
يكوقت من اين را به نظرم گفتم. حالا چون 32 سال است من همهي حرفهايم يادم نيست كه كجا گفتم. ولي اگر گفتم كه دو بار بشنويد و اگر هم نگفتم كه دفعهي اول بشنويد.
8- دعا براي عاقبت به خيري
دوست عزيزي داشتيم رئيس سازمان تبليغات تهران بود به نام آقاي محمد خاني. ايشان ميگفت: يكبار در حرم امام رضا سه تا آيت الله را سه گوشه ديدم. آيت الله فلسفي، آيت الله مرواريد، آيت الله ميرزا جواد آقاي تهراني كه هر سه به رحمت خدا رفتند. ميگفت: به دل من افتاد كه بروم نزد سه آيت الله و بگويم: شما هر سه هشتاد سال است آيت الله هستيد، در علم و تقوا بوديد. اگر يك دعاي مستجاب داشته باشي، چه ميخواهي؟ ميگفت: در جمعيت رفتم نزد آيت الله مرواريد، گفت: ميگويم: خدا عاقبت مرا به خير كند. نزد آقاي فلسفي همين را گفت. نزد آقاي تهراني هم همين را گفت. ما اين كلمه از ايشان در ذهنمان بود. روزهاي آخر عمر آيت الله العظمي گلپايگاني، خدمت ايشان رسيديم، گفتم: شما يك مرجع تقليد هشتاد، نود ساله هستي. اگر يك دعاي مستجاب مزد مرجعيت تو باشد، بگويند: يك دعاي مستجاب داري، چه ميگويي؟ آيت الله العظمي گلپايگاني گفت: دعا ميكنم خدا عاقبت مرا بخير كند. بعد ما از كامپيوتر وارسي كرديم و ديديم، اين جملهي «أَ فِي سَلَامَةٍ مِنْ دِينِي» فقط اينجا نيست. سه بار حضرت علي در سه صحنه به پيغمبر گفته: من دين دارم يا دين ندارم وقت مردن!؟ چون آدم زود بيدين ميشود. پول آدم را بيدين ميكند. حكومت آدم را بيدين ميكند.
يوسف سه جا افتاد، در چاه افتاد، در زندان افتاد، به حكومت افتاد. در چاه افتاد، يك دعا كرد، در زندان يك دعا كرد، وقتي حكومت دستش آمد گفت: «تَوَفَّني مُسْلِماً» (يوسف/101) خدايا من با دين بميرم. يعني حكومت آدم را بي دين ميكند. براي آنكه آدم رئيس جمهور شود، براي اينكه رئيس مجلس شود، براي اينكه نمايندهي شهر شود، او را بالا ميبرد، او را پايين ميآورد. نميدانم گاوبندي ميكند، شيرها را در پستان تقسيم ميكنند. در ستادها بده و بستان ميكنند كه تو رئيس ستاد من هستي. به نمايندههاي مجلس ميگويم تو را فرماندار كند. تو را بخشدار كند. شير را در پستان تقسيم ميكنند. هزار رقم دين فروشي ميكنند. آدمهايي كه دين ندارند.) البته همه اينطور نيستند. خيليهايشان هم دين دارند. ولي اميرالمؤمنين در سه جا، اين براي من مهم بود. يك جايش را ميدانستم.
يك جايش را ميدانستم، سه جايش را نميدانستم. سه مرتبه حضرت علي دلواپس دينش بود. پيغمبران ما دلواپس دين بچههايشان هم بودند. بعضي از انبياء در قرآن داريم وقتي ميخواستند بميرند به بچههايشان ميگفتند: بعد از من عبادت چه كسي را ميكنيد؟ «إِذْ قالَ لِبَنيهِ ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدي» (بقره/133) حضرت يعقوب به بچههايش گفت: «ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدي» يعني بعد از مرگ من شما ميخواهيد چه كنيد؟ دلواپس دين بچههايشان هم بودند. چقدر حضرت ابراهيم گفت: «رَبِّ اجْعَلْني مُقيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي» (ابراهيم/40) ما بچههايمان را هم ول كرديم. همينطور دخترمان هرچه خواستگار ميآيد رد ميكنيم، پسرمان را هي ميگوييم: باشد بعد، باشد بعد، حالا باشد… سن ازدواج بالا، خودمان هم هي مكه ميرويم و هي عمره ميرويم، هي گريه ميكنيم، سينه ميزنيم و عزاداري ميكنيم، دلواپس بچههايمان نيستيم. قرآن ميگوييد: بهشتيها كه به هم ميرسند، ميگويند: چطور شد بهشتي شدي؟ يكي از آيههايش اين است ميگويد: علت اينكه ما بهشتي شديم، دلمان براي بچههايمان ميسوخت. «إِنَّا كُنَّا قَبْلُ في أَهْلِنا مُشْفِقينَ» (طور/26) يعني ما دلسوز بچههايمان بوديم.
اگر دلسوز بچههايتان هستيد، شب قدر، شب نوزدهم بحث را گوش ميدهيد. اگر دلسوز بچههايتان هستيد، نان حرام به بچههايتان ندهيد. خدا يك ميليونت داده، دويست هزار تومانش خمس است. مال خمس نداده به بچه ندهيد. بچهي شما فاسد ميشود. مال زكات نداده به بچه ندهيد. اگر دلسوز بچههايتان هستيد، مال حلال. كم فروشي نكنيد، رشوه نگيريد. اگر دلسوز بچههايمان هستيم روي حجاب دخترمان تكيه كنيم. اگر دلسوز مردم هستيم با اين رقم آرايش در خيابان نياييم. معناي توبه اين نيست كه شب نوزدهم با چادر مسجد بياييم، فردا با هر رقم آرايش در خيابان برويم. دين كه لحظهاي نيست. دين دائمي است. «لا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» (آلعمران/102) قرآن ميگويد كه: دين را بايد تا مرگ نگه داشت. شب نوزدهم و شب بيست و يكم ندارد. خدا هميشه هست.
شب قدر تصميم بگيريم يك تغييري در ما داده شود. ماشين ما كه تغيير پيدا كرد. مبلمان هم كه عوض شد. خانهي ما هم كه عوض شد. مستأجر بوديم، رهني شديم. رهني بوديم، ملكي شديم. بله خانه و ماشين و تلفن و اينها عوض ميشود. نماز ما هم عوض شده. نماز امسال شما با سال پيش فرق ميكند.
من يك سؤال ميكنم: آموزش و پرورش سي چهل هزار تا نماز جماعت برقرار كرده. يك پدر و مادر كه پاي تلويزيون هست، من نميدانم شما چه كسي هستيد پاي تلويزيون، اما سؤال ميكنم. وجداني، يك پدر و مادر هست، يك مادري زنگ بزند، الو! مدرسهي فلان، دبيرستان فلان، من مادر يكي از اين دخترها هستم. از اينكه شما در مدرسه نماز جماعت برقرار كرديد تشكر ميكنم. يك تلفن تشكر از يك مدير شده است؟ ما بچههايمان را رها كرديم. براي كفش بچهمان، براي جهازيهي بچهمان، دختر دو سالش است، مادر برايش جهازيه جور ميكند. بيست سال براي ماديات دخترمان تلاش ميكنيم. اما يك تلفن نميكنيم كه… آيا حاضر هستيم مثلاً يك پولي به يك معلم بدهيم و بگوييم: آقا تو به بچهي ما قرآن ياد بده؟ براي كارهاي ديگر پول ميدهيم خرج ميكنيم. بچهي ما رانندگي ياد بگيرد. خياطي ياد بگيرد، خوب آنها هم كار بدي نيست. اما مثلاً چند تا پدر و مادر پول روي هم گذاشتند يك معلم بگيرند كه اين براي كنكور بچهمان معلم سر خانه ميگيريم، براي دينش چه؟ به هر حال اميرالمؤمنين فكر عاقبت عمرش بود.
كمالات حضرت علي بيش از اينهاست كه ما بگوييم. من كجا… اصلاً هيچكس نميتواند علي را معرفي كند. اگر من يك ليوان برداشتم و در دريا زدم نبايد بگويم: اين آب درياست. بايد بگويم: ليوان من بيش از اين نميگيرد. هيچ منبري و هيچ خطيب و علامهاي نميتواند علي را معرفي كند. خدا علي را ميشناسد. پيغمبر علي را ميشناسد، اهل بيت علي را ميشناسند. علي بن ابي طالب ضربت خورد.
مداح عزيز ما ميخوانند پنج دقيقه. من هم يك دعا ميكنم. حالا هركس پاي تلويزيون است يك سلام بدهيد. به كوري چشم وهابيها! وهابيها ميگويند: سلام كردن شما شرك است. بارها گفتم، اگر سلام شرك است خود خدا مشرك است. چون خود خدا به اولياي خدا سلام ميكند. «سَلامٌ عَلى نُوحٍ» (صافات/79)، آيهي قرآن است. «سَلامٌ عَلى إِبْراهيمَ» (صافات/109) چه كسي گفت: سلام شرك است؟ به كوري چشم آنها يك سلام به اميرالمؤمنين ميكنيم. «السلام عليك يا ابالحسن يا اميرالمؤمنين و رحمة الله و بركاته»
مداحي…
اللهم صل علي محمد و آل محمد
خدايا به آبروي اميرالمؤمنين، به آبروي پيغمبر و به آبروي اميرالمؤمنين و به آبروي زهرا و به آبروي امام حسن و امام حسين و ائمه معصومين، هرچه شب قدر براي خوبان تاريخ مقدر كردي، مقدر ميكني و مقدر خواهي كرد، همهي آنها را به آبروي همان خوبان براي همهي ما مقدر بفرما. تمام دعاهاي حضرت مهدي را مستجاب و ما را براي امام زمان نوكر خالص و مخلص و فداكار و وفادار قرار بده. قلبش را از الآن تا ابد از همهي ما خشنود بفرما. اميرالمؤمنين پرسيد: آيا دين من سالم است يا نه؟حسن عاقبت دارم يا ندارم، از پيغمبر. خدايا به آبروي آن سائل و آن مسؤول، پيغمبر و علي، (صلوات الله عليهما) حسن عاقبت به تك تك همهي ما مرحمت بفرما. ما را با ايمان زنده بدار و با ايمان بميران. مشكلات فرد و جامعهي ما، دولت و ملت ما را حل بفرما. امنيت كامل بر عراق حاكم و زيارت اميرالمؤمنين را با معرفت نصيب همهي آرزومندان بفرما. طاغوتها را يكي پس از ديگري بشكن. اموات ما، خود ما بيامرز. مريضهاي ما را شفا بده. اميدوارم كه شب قدر را با بهترين حالت درك كنيد و سفارش ميكنم كه بلندگوهاي مسجد همسايهآزاري نكند. مراسم دعا در مسجد باشد فقط صداي اذان پخش شود. چون من اين را اصرار دارم بگويم. چون بعضي از مراجع هم به من گفتند: يك كسي ميخواهد در مسجد، صد نفر هستند، هزار نفر هستند ميخواهند دعا بخوانند، حالا اگر يك نفر هم ميخواهد دعا نخواند، فقط اذان را به ما گفتند: داد بزن! غير از اذان چيز ديگر صدايش از بيرون مسجد و حسينيه پخش نشود. مردم آزاري گناه است.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»