مساله فلسطین در جمهوری اسلامی
ما در جمهورى اسلامى مسئلهى فلسطين برايمان يك مسئلهى تاكتيكى نيست، يك استراتژى سياسى هم نيست، مسئلهى عقيده است، مسئلهى دل است، مسئلهى ايمان است. لذاست كه بين ما و بين مردممان در اين زمينه هيچ گونه فاصلهاى وجود ندارد؛ همان قدر كه ما براى مسئلهى فلسطين اهتمام قائليم، مردم ما هم – آنهائى كه مي دانند مسئلهى فلسطين چيست كه اكثريت عظيم ملت ما، بلكه قاطبهى ملت ما هستند – همان انگيزه را دارند. و شما مشاهده مي كنيد در روز قدس و در جمعهى آخر ماه رمضانِ هر سال، كه امام آن را به عنوان روز قدس معين كردند، مردم مىآيند در شهرهاى بزرگ، در شهرهاى كوچك، حتّى در روستاها، مثل راهپيمائى 22 بهمن – 22 بهمن يادآور و سالگرد پيروزى انقلاب ماست كه يك مسئلهى مربوط به خود ملت و داخل كشور است – همان احساسات را به خرج ميدهند؛ همان حضورى را نشان ميدهند كه در روز 22 بهمن نشان ميدهند. در روز قدس هم مردم در همهى شهرهاى كشور، در همهى شهرهاى بزرگ و كوچك و روستاها، مىآيند در خيابانها؛ هوا گرم باشد، هوا سرد باشد؛ و حضور خودشان و انگيزهى خودشان را نشان ميدهند.
انگیزه ملت
بدانيد اگر ما – ما كه مسئولين كشور هستيم – جلو مردم را نمي گرفتيم، بسيارى از جوانهاى ما راه مىافتادند براى اينكه با جسم خودشان و با تن خودشان هم در عرصهى فلسطين حضور داشته باشند. در قضيهى غزه جوانهاى ما به فرودگاه رفتند، هر كار هم مي كردند، نمىآمدند؛ با پيغام من برگشتند. اگر من پيغام نمي دادم، از فرودگاه برنمي گشتند. مي گفتند ما را ببريد كه ما برويم غزه؛ خيال مي كردند كه مي توانند خودشان را به غزه برسانند. اين، انگيزهى جوانهاى ماست. مسئلهى غزه و مسئلهى فلسطين، مسئلهى ماست؛ مسئلهى اسلامى ماست؛ مسئلهى همهى مسلمين است و وظيفهى ماست. آنچه كه انجام هم ميدهيم، وظيفهى ماست؛ بر كسى هم منت نداريم؛ وظائفمان را انجام داديم. از خداى متعال هم ميخواهيم كه كمك كند، بتوانيم وظائف را انجام بدهيم.
ایمان به وعده الهی
نكتهى ديگر اين است كه ما آنچه كه در قضيهى فلسطين از پيشرفت مشاهده ميكنيم – كه اين پيشرفت قابل انكار نيست – اقتدار روزافزون جبههى مقاومت در مقابل جبههى استكبار و كفر است كه امر مشهود و واضحى است. آنچه در اين زمينه ملاحظه ميشود، ناشى از ايمان به خدا و توكل به خدا و وارد كردن عنصر معنويت در مبارزه است. اگر يك مبارزه با عنصر ايمان همراه نباشد، آسيبپذير ميشود. آن وقتى مبارزه موفق خواهد شد كه در او ايمان به خدا و توكل به خدا وجود داشته باشد. روحيهى دين را و ايمان حقيقى به وعدهى الهى و توكل به خداى متعال را بايد در مردم تقويت كنيد؛ حسنظن به خداى متعال و به وعدهى الهى را بايد در مردم تقويت كنيد. خود ما هم بايستى به خداى متعال حسنظن داشته باشيم.
مقاومت تنها راه است
راه قدس، راه فلسطين، راه نجات مسئلهى فلسطين و حل مسئلهى فلسطين، جز راه مبارزه نيست، كه آقايان اين را گفتند و من خوشحالم از اينكه مىبينم اين مسئله در جمع شماها مورد اتفاق است و همه آن را قبول داريد. آن كسى كه اين راه را قبول ندارد، چه دانسته و چه ندانسته، دارد به مسئلهى فلسطين ضربه ميزند. اگر دانسته باشد، اسمش خيانت است؛ اگر ندانسته باشد، اسمش جهل و غفلت است؛ علىاىّحال ضربه است به مسئلهى فلسطين؛ ضربه ميزنند به مسئلهى فلسطين. فلسطين هيچ راهى جز مقاومت ندارد؛ اين را بايد بگويند، بايد بخواهند؛ دولتهاى اسلامى هم بايد همين را تكرار كنند.
بیانات در ديدار شركت كنندگان در افتتاحيهى همايش غزه1388/12/08
آزادی فلسطین ، از اهداف انقلاب اسلامی
امام بزرگوار ما اعلام كردند كه يكى از هدفهاى اين انقلاب، آزادى سرزمين فلسطين و قطع غدهى سرطانى اسرائيل است. امواج پرقدرت اين انقلاب، كه آن روز همهى دنيا را فرا گرفت، هر جا رفت – با اين پيام رفت كه «فلسطين بايد آزاد شود». گرفتارىهاى پياپى و بزرگى كه دشمنان انقلاب بر نظام جمهورى اسلامى ايران تحميل كردند – كه يك قلم آن، جنگ هشت سالهى رژيم صدام حسين به تحريك آمريكا و انگليس و پشتيبانى رژيمهاى مرتجع عرب بود – نيز نتوانست انگيزهى دفاع از فلسطين را از جمهورى اسلامى بگيرد.
راه حل جمهوری اسلامی ایران
طرح جمهورى اسلامى براى حل قضيهى فلسطين و التيام اين زخم كهنه، طرحى روشن، منطقى و منطبق بر معارف سياسىِ پذيرفته شدهى افكار عمومىِ جهانى است كه قبلاً به تفصيل ارائه شده است. ما نه جنگ كلاسيكِ ارتشهاى كشورهاى اسلامى را پيشنهاد ميكنيم، و نه به دريا ريختن يهوديان مهاجر را، و نه البته حكميت سازمان ملل و ديگر سازمانهاى بينالمللى را؛ ما همهپرسى از ملت فلسطين را پيشنهاد ميكنيم. ملت فلسطين نيز مانند هر ملت ديگر حق دارد سرنوشت خود را تعيين كند و نظام حاكم بر كشورش را برگزيند. همهى مردم اصلى فلسطين، از مسلمان و مسيحى و يهودى – نه مهاجران بيگانه – در هر جا هستند؛ در داخل فلسطين، در اردوگاهها و در هر نقطهى ديگر، در يك همهپرسىِ عمومى و منضبط شركت كنند و نظام آيندهى فلسطين را تعيين كنند. آن نظام و دولتِ برآمدهى از آن، پس از استقرار، تكليف مهاجران غير فلسطينى را كه در ساليان گذشته به اين كشور كوچ كردهاند، معين خواهد كرد. اين يك طرح عادلانه و منطقى است كه افكار عمومى جهانى آن را بدرستى درك ميكند و ميتواند از حمايت ملتها و دولتهاى مستقل برخوردار شود. البته انتظار نداريم كه صهيونيستهاى غاصب بهآسانى به آن تن در دهند، و اينجاست كه نقش دولتها و ملتها و سازمانهاى مقاومت شكل ميگيرد و معنى مىيابد. مهمترين ركن حمايت از ملت فلسطين، قطع پشتيبانى از دشمن غاصب است؛ و اين وظيفهى بزرگ دولتهاى اسلامى است.
بيانات در كنفرانس حمايت از انتفاضه فلسطين۱۳۹۰/۰۷/۰۹