سوره مباركه حدید آیه ۲۵
لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالمیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ ۖ وَأَنزَلنَا الحَدیدَ فیهِ بَأسٌ شَدیدٌ وَمَنافِعُ لِلنّاسِ وَلِیَعلَمَ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالغَیبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزیزٌ﴿۲۵﴾
ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها كتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل كردیم تا مردم قیام به عدالت كنند؛ و آهن را نازل كردیم كه در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است، تا خداوند بداند چه كسی او و رسولانش را یاری میكند بیآنكه او را ببینند؛ خداوند قوّی و شكستناپذیر است!
عدالت؛ هدف ادیان
عدالت دغدغهى همیشگى و تاریخى بشر بوده. به تبع احساس نیاز به عدالت كه در طول تاریخ تا امروز در مردم عمومیت داشته، متفكران بشر، فیلسوفان و حكما در این مقوله وارد شدند و دغدغهى آنها بوده است. بنابراین از قدیمترین دورانهاى تاریخ تا امروز دربارهى عدالت و عدالت اجتماعى به همین معناى عام، بحث شده، نظریه داده شده؛ لیكن نقش ادیان استثنائى است. یعنى آنچه كه ادیان در طول زمان راجع به عدالت گفتند و خواستند و اهتمام كردند، بىنظیر و استثنائى است. در نظرات حكما و اندیشمندان، آن اهتمام ادیان مطلقاً مشاهده نمیشود.
اولاً به شهادت قرآن، ادیان هدف خودشان را عدالت قرار دادند: «لقد ارسلنا رسلنا بالبیّنات و انزلنا معهم الكتاب و المیزان لیقوم النّاس بالقسط».(۱) قطعاً این آیه حكم میكند بر اینكه هدف ارسال رسل و انزال كتب و آمدن بیّنات – یعنى حجتهاى متقن و غیر قابل تردیدى كه پیغمبران ارائه میدهند؛ كتاب، یعنى منشور ادیان در مورد معارف، احكام و اخلاقیات؛ میزان، یعنى آن سنجهها و معیارها – قیام به قسط بوده است؛ «لیقوم النّاس بالقسط». (…) هدف نظامسازى، هدف تمدنها، هدف حركت بشر در محیط جامعه، شد عدالت. در هیچ مكتب دیگرى این وجود ندارد؛ این مخصوص ادیان است.(۲)
تفاوت معنای عدل با قسط
«قسط» با «عدل» فرق مىكند. عدل یك معناى عام است. عدل همان معناى والا و برجستهاى است كه در زندگى شخصى و عمومى و جسم و جان و سنگ و چوب و همهى حوادث دنیا وجود دارد. یعنى یك موازنهى صحیح. عدل این است. یعنى رفتار صحیح؛ موازنهى صحیح؛ معتدل بودن و به سمت عیب و خروج از حد نرفتن. این، معناى عدل است. لكن قسط، آنطور كه انسان مىفهمد، همین عدل در مناسبات اجتماعى است. یعنى آن چیزى كه ما امروز از آن به «عدالت اجتماعى» تعبیر مىكنیم. این، غیر از آن عدل به معناى كلى است. انبیا اگر چه حركت كلىشان به سمت آن عدالت به معناى كلى است – «بالعدل قامت السموات و الارض»؛(۳) آسمانها هم با همان اعتدال و عدالت و میزان بودن سر پا هستند – اما آن چیزى كه فعلاً براى بشر مسأله است و او تشنهى آن است و با كمتر از آن نمىتواند زندگى كند، قسط است. قسط یعنى اینكه عدل، خرد شود و به شكل عدالت اجتماعى در آید. «لیقوم الناس بالقسط.» انبیا براى این آمدند. (۴) در حركت و دعوت انبیا، شاید اصلیترین امر مربوط به زندگى مردم باشد. حالا آن مسائل معنوى و تعالى روحى و امثال اینها، به جاى خود محفوظ است. درعینحال، آنچه كه مربوط به ادارهى زندگى مردم مىشود، هیچ چیزى به قدر عدل و قسط – نه در قرآن و نه در حدیث – مورد توجه قرار نگرفته است. البته، رفاه زندگى مردم و تأمین امنیت كه یكى از لوازم زندگى آنهاست، وجود دارد؛ اما تكیهیى كه روى عدل شده – كه قیام همهى امور بر قیام عدل مىباشد – روى هیچ چیز دیگر نشده است.(۵)
در اختیار قرار گرفتن قدرت توسط صالحین
عدالتى كه ما در انتظار آن هستیم – عدالت حضرت مهدى علیهالسّلام كه مربوط به سطح جهان است – با موعظه و نصیحت به دست نمىآید؛ یعنى مهدى موعودِ ملتها نمىآید ستمگران عالم را نصیحت كند كه ظلم و زیادهطلبى و سلطهگرى و استثمار نكنند. با زبان نصیحت، عدالت در هیچ نقطهى عالم مستقر نمىشود. استقرار عدالت، چه در سطح جهانى – آن طور كه آن وارث انبیا انجام خواهد داد – و چه در همهى بخشهاى دنیا، احتیاج به این دارد كه مردمان عادل و انسانهاى صالح و عدالتطلب، قدرت را در دست داشته باشند و با زبان قدرت با زورگویان حرف بزنند. با كسانى كه سرمست قدرت ظالمانه هستند، نمىشود با زبان نصیحت حرف زد؛ با آنها باید با زبان اقتدار صحبت كرد. آغاز دعوت پیغمبران الهى با زبان نصیحت است؛ اما بعد از آنكه توانستند طرفداران خود را گرد آورند و تجهیز كنند، آنگاه با دشمنان توحید و دشمنان بشریت، با زبان قدرت حرف مىزدند.
شما ببینید در همین آیهى كریمهى قرآنكه راجع به قسط صحبت مىكند و مىگوید خداى متعال همهى پیغمبران را فرستاد، «لیقوم النّاس بالقسط»؛ براى اینكه قسط و عدالت را در جامعه مستقر كنند، بلافاصله مىفرماید: «و انزلنا الحدید فیه بأس شدید و منافع للنّاس»؛(۶) یعنى پیغمبران علاوه بر اینكه با زبان دعوت سخن مىگویند، با بازوان و سرپنجگان قدرتى كه مجهّز به سلاح هستند و با زورگویان و قدرتطلبان فاسد، معارضه و مبارزه مىكنند. پیغمبر اكرم وقتى به مدینه آمد و نظام اسلامى را تشكیل داد، آیات قرآن را بر مردم مىخواند، به گوش دشمنان هم مىرسانید؛ اما به این اكتفا نمىكرد. كسانى كه طرفدار عدالت هستند، در مقابل زورگویان و زیادهطلبان و متجاوزان به حقوق انسانها باید خود را به قدرت مجهّز كنند. لذا شما مىبینید از روزى كه نظام اسلامى به وجود آمد – یعنى اسلام مجهّز به قدرتِ یك ملت بزرگ و امكانات یك كشور و دولت بزرگ شد – دشمنان اسلام حركت اسلام را جدّى گرفتند و علاقهمندان و طرفداران اسلام هم در اطراف و اكناف عالم امیدوار شدند. بسیارى از پیغمبران در میدان مبارزه و جهاد مقدّس و قتال قدم مىگذاشتند: «و كأیّن من نبىٍّ قاتل معه ربّیون كثیرٌ»(۷).(۸)
عدالت؛ مقدمه عبودیت خدا
قیام به قسط و همهى آنچه كه مربوط به زندگى دنیائى، اجتماعى و فردى افراد است مقدمهى هدف خلقت است: «و ما خلقت الجنّ و الانس الّا لیعبدون»؛(۹) یعنى عبودیت.(۱۰) همه چیز مقدمه است؛ جامعهى اسلامى هم مقدمه است؛ عدالت هم مقدمه است. اینكه در قرآن كریم هست كه «لیقوم النّاس بالقسط» – كه به عنوان هدف انبیاء ذكر شده – قطعاً عدل هدف است، منتها این هدف میانى است.(۱۱) اصلاً هدف خلقت، عبد خدا شدن است؛ كه بالاترین كمالات هم همین عبودیت خداست. لیكن در راه رسیدن به آن هدف، هدف نبوتها و ارسال رسل است؛ كه از جملهى آن، آن چیزى است كه این آیه به آن تصریح میكند. البته تصریحات دیگرى هم در آیات قرآن هست كه به سایر اهدافِ ارسال رسل اشاره میكند، كه اینها با یكدیگر قابل جمع است.(۱۲)
پینوشت:
۱) حدید: ۲۵
۲) بیانات در دومین نشست اندیشههاى راهبردى ۱۳۹۰/۰۲/۲۷
۳) عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ج ۴، ص ۱۰۳. «بِالْعَدْلِ قَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْض» پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) فرمودند: آسمانها و زمین به سبب عدالت است كه پایدار و ثابت است.
۴) بیانات در دیدار كارگزاران نظام ۱۳۷۱/۱۱/۰۱
۵) بیانات در دیدار مسئولان قوّهى قضاییه ۱۳۶۸/۰۶/۲۰
۶) حدید: ۲۵
۷) آل عمران: ۱۴۶
۸) بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم ۱۳۸۱/۰۷/۳۰
۹) ذاریات: ۵۶
۱۰) بیانات در دومین نشست اندیشههاى راهبردى ۱۳۹۰/۰۲/۲۷
۱۱) بیانات در نخستین نشست اندیشههای راهبردی ۱۳۸۹/۰۹/۱۰
۱۲) بیانات در دومین نشست اندیشههاى راهبردى ۱۳۹۰/۰۲/۲۷
پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) – مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی