سوره مباركه طه آیه ۱۳۲
وَأمُر أَهلَكَ بِالصَّلاةِ وَاصطَبِر عَلَیها ۖ لا نَسأَلُكَ رِزقًا ۖ نَحنُ نَرزُقُكَ ۗ وَالعاقِبَةُ لِلتَّقوىٰ﴿۱۳۲﴾
خانواده خود را به نماز فرمان ده؛ و بر انجام آن شكیبا باش! از تو روزی نمیخواهیم؛ (بلكه) ما به تو روزی میدهیم؛ و عاقبت نیك برای تقواست!
موهبت نماز را جدی بگیریم
نماز، موهبتى بىبدیل و سرچشمهى فیضى لایزال، در اختیار ما است كه با آن، نخست از خویش و سپس از هر آنكه بدو مهر مىورزیم، انسان صالح بسازیم. این دروازهیى است گشاده به عرصهیى پهنا و رو مصفا. دریغ است كه آدمى عمرى را در جوار بهشت مصفایى بگذراند و سرى بدان نكشد و عزیزان خود را بدان سوق ندهد. وحى الهى به پیامبر عظیمالشأن (صلّىاللَّهعلیهوالهوسلّم) چنین فرمان داد: «و أمر اهلك بالصلوة و اصطبر علیها» (۱). امروز همهى شما خود را طرف این خطاب بشمرید و نماز را، حقیقت مقدس و گوهر درخشان را كه عطیهى الهى به امت محمّد مصطفى (صلّىاللَّهعلیهواله) است، قدر بشناسید. (۲)
اینكه به ما گفتند «الصّلوة عمود الّدین»، (۳) باید این را جدى بگیریم. خیمهى دین با نماز برپاست؛ هم در دیندارى و تدین یك فرد، هم در اقامهى یك جامعهى دینى و هم در دیندارى یك كشور و یك مجتمع. اگر ما نتوانیم كیفیت تأثیر نماز را در این عرض عریض و وسیع درست تشخیص بدهیم، از كوتاهى دید ماست. و الّا آن كسى كه فرموده است: «الصّلوة عمود الّدین» و آیات كریمهى قرآنكه ناطقِ به اهمیت نماز هستند، خوب مىدانند كه این ساز و كار چگونه و این نقش چگونه است.
نماز اولین واجبی است كه بر پیغمبر واجب میشود
یك وقتى در دوران طاغوت و در بعضى از سلولهاى زندانهاى دشوار و هولناكِ آن رژیم كه زندانیهاى گوناگونى در آنجا زندانى بودند؛ از زندانیهاى مسلمان و با تفكر اسلامى، تا بعضى كه با گرایشهاى حزبى و ایدئولوژیهاى گوناگونى كه بهرحال اسمش اسلامى بود، ما شنیده بودیم – شاید خود من به غیر واسط هم شنیده بودم، اگر دیگران هم شنیده بودند كه نقل مىكردند – كه بعضى از اینها مىگفتند: چقدر مىگویید «حىّ على الصّلوة»، بگویید «حىّ على الجهاد». فضاى مبارزه، این تفكر و این نگاه را به مسائل به وجود آورده كه دائم چسبیدهاید به صلوة و مرتب مىگویید «حىّ على الصّلوة، حىّ على الصّلوة»، خوب بگویید «حىّ على الجهاد» و مردم را به جهاد فرا بخوانید. اما تجربههاى روزگار نشان داد كه بىاعتنایى به نماز، چه بر سر یك انسانى و چه بر سر جهاد انسانها مىآورد؛ هم جهاد را تعطیل مىكند، هم جهت مبارزه را از جهاد بودن خارج مىكند و به مبارزهى براى قدرت و براى هواى نفس تبدیل مىكند. آن چیزى كه مبارزهى یك انسان و چالش یك امت را رنگ جهاد و معناى جهاد مىبخشد، همان توجه به خداست، كه قوامش به نماز است. لذا اولین واجبى كه بر پیغمبر واجب مىشود، نماز است؛ اول تبلیغى كه براى پیغمبر خداى متعال معین مىكند، «و أمر اهلك بالصّلوة» است؛ توصیفى كه خداى متعال در درجهى اول براى جامعهى موحد بیان مىكند، «الّذین ان مكّنّاهم فى الارض اقاموا الصّلوة» (۴) است. این، اهمیت نماز است.
نماز انگیزه اقامه جامعه توحیدی است
براى حركت در این میدان آنچه كه بیش از همه لازم است، دو چیز است: یكى انگیزه، آن نیروى درونى كه انسان را حركت بدهد و راه ببرد؛ دیگر، آن قطبنمایى كه انسان، آن ستارهى راهنما را فراموش نكند و جهتش كج نشود. اگر انگیزه نبود، انسان وسط راه مىماند؛ مشكلات زیاد است. اقامهى جامعهى توحیدى، اقامهى عدل در میان بشر، برپا كردن خیمهى حق در بین این همه طوفانهاى اهواى باطل، كار آسانى نیست؛ انگیزه لازم است. این انگیزه عبارت است از توجه به خدا؛ «ذكر اللَّه»؛ مدد گرفتن از پروردگار، كار را با حساب خدا انجام دادن؛ و آن قبلهنما هم عبارت است از توجه به هدف كار و اینكه ما مقصودمان قدرت نیست، ثروت نیست، هوىپرستى نیست، تمنیات شخصى نیست، ملاحظات گوناگون سیاسى نیست؛ بلكه هدفمان خداست. این دوتا خصوصیت، این دو عامل مهم، یعنى انگیزه و جهتگیرى، در نماز خلاصه شده.
و این هم براى كسانى كه بخش قابل توجهى از این مسؤولیت را بر دوش دارند، هم براى مردمان متوسط، هم براى عموم افراد جامعه، لازم است. البته كسانى مسؤولیتهایشان سنگینتر است، بیشتر احتیاج دارند؛ آنها نیازشان به هر دو بیشتر است؛ هم به انگیزه، هم به جهتیابى و دقت در جهتگیرى. لذا اینكه خداوند به پیغمبر مىفرماید: «قم اللّیل الّا قلیلا نصفه او نقص منه قلیلا او زد علیه و رتّل القرآن ترتیلا»؛ شب را به ذكر خدا بگذران، بخش مهمى از شب را نماز بخوان، با خدا متصل شو. چرا؟ زیرا: «انّا سنلقى علیك قولا ثقیلا»؛ (۵) خطاب سنگینى متوجه به توست، خودت را آماده كن، براى این است. بنابراین، ماها بیشتر احتیاج داریم، دیگرِ مردم هم به نسبت در درجات مختلف به نماز احتیاج دارند. نماز اهمیتش این است.
ترویج نماز در جمهوری اسلامی، تحكیم پایههای یك حركت عظیم جهانی است
و در نماز آنچه كه مهم است و باید روى آن تكیه كرد بعد از ترویج اصل نماز – كه همه را نمازخوان باید كرد و همه نمازخوان بشوند – عبارت است از توجهِ در نماز. همان چیزى كه «حضور قلب» به آن گفته مىشود. حضور قلب و توجه، كارى است كه به تمرین احتیاج دارد. كسانى كه این كارها را كردهاند و بلدند، به ما یاد مىدهند كه انسان باید در حال نماز، خود را در حضور یك مخاطب عالىشأن و عالىمقام كه خالق هستى است و مالك همهى وجود انسان است، احساس كند. هر مقدار از نماز كه توانست این حالت را داشته باشد، به تعبیر روایات این نماز، نمازِ مقبول است و آن خاصیت و اثر را خواهد بخشید. و دیگر آثار نماز – كه نمىشود آثار نماز را در چند جمله یا در چند فقرهى كوتاه خلاصه كرد – بر این مترتب مىشود. البته مقدمهى اول و لازم این است كه ما همهى جوانها و همهى مردممان را با نماز آشنا كنیم و اهمیت نماز را براى اینها شرح بدهیم. این كار متصدى لازم دارد. (…)
حقیقتاً دستگاههاى مختلف بایستى در این زمینه كار و تلاش كنند. این، مهم است؛ این فقط این نیست كه ما یك آدم غافل یا بىنماز را به نماز مىكشانیم؛ این معنایش این است كه ما داریم پایههاى یك حركت عظیم جهانى را كه نظام جمهورى اسلامى ستون مستحكم آن است، در میان انسانها استوار مىكنیم. انسانها وقتى دلشان با نماز انس گرفت و از طریق نماز با خداى متعال مأنوس و آشنا شدند، به طور طبیعى گناهان از اینها دور مىشود؛ دلهایشان نسبت به گناه حساس مىشود و آن حالت تقوایى كه در شرع مقدس قوامِ دیندارى است، بتدریج در انسان حاصل مىشود. مسألهى نماز این است. (۶)
پینوشت:
۱) طه: ۱۳۲
۲) پیام به سومین سمینار نماز ۱۳۷۲/۰۶/۱۶
۳) الأمالی، شیخ طوسی، ص ۵۲۹. «… یَا أَبَا ذَرٍّ، لَا تَجْعَلْ بَیْتَكَ قَبْراً، وَ اجْعَلْ فِیهِ مِنْ صَلَاتِكَ یُضِیءُ بِهَا قَبْرُكَ. یَا أَبَا ذَرٍّ، الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّین…» پیامبر اكرم (صلّیاللهعلیهوآله) فرمودند: ای ابوذر خانهات را قبر (تاریك) قرار نده، بلكه [چیزی] از نمازت در آن قرار ده كه قبرت را روشن سازد.ای ابوذر نماز ستون دین است.
۴) حج: ۴۱
۵) مزمل: ۲-۵
۶) بیانات در دیدار دستاندركاران ستاد اقامهى نماز ۱۳۸۵/۰۶/۲۷
پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) – مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی