متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1390/7/7
بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
زمان پخش بحث در دههي كرامت است كه از تولد حضرت معصومه(س) شروع ميشود تا تولد امام رضا(ع). تولد خواهر و برادر! اسم خوبي است. و به خصوص تولد حضرت معصومه هم كه روز دختر، مقام دختر كريمه، دختر معصومه است. در محضر عزيزاني هستيم كه يا افتخاري يا به طور مأموريتي خادمين حرم هستند و توليت آستانه هم در خدمتشان هستيم. بحث ما راجع به حضرت معصومه و مقام دختر است.
1- توجه و عنايت اسلام و پيشوايان ديني به دختر
دلم ميخواهد سي، چهل تا نكته بگويم در 25 دقيقه. خيلي فشرده. خداوند اسم دختر را قبل از پسر برده، ميگويد به هركس بخواهيم اول دختر هبه ميكنيم. بعد ميگويد: به هركس بخواهيم پسر ميدهيم، «يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ إِناثاً» بعد ميگويد: «وَ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ الذُّكُورَ» (شوري/49) به هركس بخواهيم دختر هبه ميكنيم، به هركس بخواهيم پسر هبه ميكنيم، اما اسم دختر را اول برده است.
در روايت هم داريم اگر چيزي را خانه آورديد اول به دختر بدهيد. خداوند هم بين پسر و دختر گفته: آنهايي كه با من گفتگو ميكنند اول دخترها باشند. دخترها قبل از پسرها به تكليف ميرسند، يعني شما زودتر رابطهتان را با من برقرار كنيد… و قتي به امامان ما ميگفتند: بچهدار شديم. نميپرسيد پسر است يا دختر؟
دختر ميتواند به جايي برسد كه تمام مراجع تقليد در سرزمين او به مرجعيت برسند. بالاي ده هزار طلبه از صد كشور دنيا در قم درس ميخوانند و علوم اهل بيت را به دنيا پخش ميكنند و اين به بركت بيبي حضرت معصومه(س) است. و شما خدمه در اجر تمام زوارها شريك هستيد. زوار هم زياد دارد. امام رضا آدم فكر ميكند زوارش بيشتر است، بعد معلوم ميشود كه نه حضرت معصومه آمار زوارش بيشتر است، چون حضرت معصومه دو ساعت زيارت ميكنند ميروند، آن كسي كه صبح زيارت ميكند شب نيست، آن كسي كه شب زيارت ميكند فردا صبح نيست. چون مسير هفده استان است، سلام و خداحافظي. ولي مشهد چون چند روز ميمانند قهراً آدم احساس ميكند بيشترند، ولي از نظر آماري زوارهاي قم بيش از زوارهاي امام رضا هستند. آن طوري كه مسئولين به من فرمودند. اين يك مسأله و شما كه خدمه هستيد در همهي اين ثوابها شريك هستيد، به چه دليل؟به دليل اينكه عدهاي مكه رفتند كفشهايشان را كنار يك نفر گذاشتند. گفتند: كنار اين كفشها بنشين و حفاظت كن، ما ميرويم طواف ميكنيم. امام فرمود: تو كه كنار كفشها نشستي، ثوابت از آن كسي كه طواف ميكند كمتر نيست.
2- خدمت به زائران، شركت در پاداش آنان
يك حديث ديگر داريم كه جمعي مدينه رفتند يك نفر بيمار شد، يك كسي پرستار بيمار شد، باقيها حرم رفتند. حضرت فرمود: ثواب پرستار كمتر از آنهايي كه حرم پيغمبر رفتند نيست. و اين افتخاري است كه ميليونها آدم بيايند زيارت كنند و خادم حرم در ثواب اين ميليونها شريك باشد. و تمام كساني كه نذورات و موقوفاتي دارند آنها هم در كار شريك هستند. زيارت قبور. يكي از حرفهايي كه ما با وهابيها ميزنيم اين است. وهابيها اين زيارت قبور و توسلات را شرك ميدانند. ما ميگوييم: زيارت قبور بِرّ هست يا نه؟ چون خودشان هم قبرستان بقيع ميآيند. اگر زيارت قبور بِرّ است، «تَعاوَنُوا عَلَى الْبِر» (مائده/2) پس يك صحني درست كنيم، آب سردكني بگذاريم. برقي باشد، كولري باشد، تهويهاي باشد، آشپزخانهاي باشد، كتابخانهاي باشد، استراحتگاهي باشد، صندوق قرضالحسنهاي باشد. چقدر خوب است كساني كه بحث مرا پاي تلويزيون ميبينند اگر افراد تاجري هستند، از قديميها ياد بگيرند. اين حضرت معصومه خيلي بركت دارد. حديث داريم دورهي آخر الزمان علم اهل بيت فقط از قم روي كرهي زمين پخش ميشود. يعني بلندگوي اهلبيت قم است. روايت داريم «عُشُّ آلِ مُحَمَّد» (بحارالانوار/ج57/ص214) (صلوات حضار)
روايت داريم زماني كه فتنهها همهي شهرهاي دنيا را بگيرد، قم بيمه است. ستمگري قصد بد به قم نميكند مگر اينكه خدا نابودش ميكند. به هرحال هم قم ارزش دارد، «لولا القميين» داريم. اگر قميها نبودند چنين ميشد. حوزهي علميهي دهها هزار نفري از صد تا كشور، حدود 14 ميليون زوار. هرچه تجار ما، خيرين ما بتوانند زميني، نذري، وقفي بكنند براي اين 14 ميليون و طلبه و نشر اسلام در دنيا اين برايشان باقيات الصالحات است و ضمناً حضرت معصومه هم در قيامت جبران ميكند. «وَ إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ» (نساء/86) قرآن ميگويد: وقتي كسي به شما هديه كرد، شما جواب بهتر داريد.
آيتالله العظمي بروجردي مشهد رفتند. امام جماعت مسجد گوهرشاد نمازش را تعطيل كرد سجادهاش را به آقاي بروجردي داد.آيتالله نهاوندي، بعد از مدتها آيتالله نهاوندي نجف رفت، امام جماعت صحن نجف سجادهاش را به آيتالله نهاوندي داد. بعد گفت: اين صدا را شنيدم. جا دادي، جا دادم. يعني در گوهرشاد سجادهات را به آقاي بروجردي دادي، من هم به امام جماعت حرم گفتم سجادهاش را به شما بدهد. كسي اگر يك چيزي را نذر كند براي اهل بيت، اهل بيت جبران ميكنند. خيلي خوب هم جبران ميكنند. اينها خانوادهي كرم هستند.
من ميخواهم راجع به حضرت معصومه مطالبي را خدمتتان عرض كنم. اول يك خاطره براي شما بگويم.
3- ماجراي آزادي حضرت امام و سخنراني در فيضيه
حدود 50 سال پيش ما يك طلبهي جواني بوديم. دو سه سال، سه چهار سال تقريباً از طلبگي ما گذشته بود. امام را گرفتند و از زندان آزادش كردند. در فيضيه يك جشني گرفتند. هرچند تا اتاق را به يك نفر دادند. گفتند: اين چهار تا اتاق براي كرمانيها، اين براي اصفهانيها، اين براي تبريزيها، كه اين را زينت و چراغاني كنند كه تمام مدرسهي فيضيه در عمرش اين طور چراغاني نشده بود. امام هم وارد شد، آيتالله خزعلي منبر رفت. خوب فكر كرديم براي آزادي امام از زندان شاه آقاي خزعلي روي منبر ميخواهد چه بگويد. ايشان سورهي مريم را شروع كرد.
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم، «وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مَرْيَمَ» (مريم/16) پيغمبر ياد مريم را گرامي بدار. «إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَكاناً شَرْقِيًّا» (مريم/16) حضرت مريم به يك گوشهي شرقي حركت كرد. «فَاتخََّذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا» (مريم/17) يك چادري كشيد يك مرتبه حضرت مريم كناري رفت و يك چادري كشيد، ديد يك كسي، مردي جلويش آمد. «فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا» (مريم/17) ما جبرئيل را در قيافهي يك انساني جلوي مريم سبز كرديم. مريم ترسيد، نامحرمي! «قَالَتْ إِنىِّ أَعُوذُ بِالرَّحْمَانِ مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيًّا» (مريم/18) پناه به خدا تو چه كسي هستي! نامحرم هستي برو! جبرئيل كه در قيافهي انسان بود. «قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ» من فرستادهي خدا هستم. آمدم به تو«غُلَامًا زَكِيًّا» (مريم/19) آمدم به تو اولاد بدهم. آمدم به تو عيسي بدهم. آمدم به تو روحالله بدهم.
شروع كرد سورهي مريم را گفتن. ما باز هم نميفهميديم سورهي مريم ربطش به آزادي امام از زندان چيست؟ خوب كه گوش داديم، گفت: حاج شيخ عبدالكريم حائري جلوي حضرت معصومه سبز شد. حضرت معصومه گفت: پناه بر تو! تو كيستي؟ نا محرمي! فرمود: من شيخ عبدالكريم حائري هستم. آمدم به تو روحالله بدهم. آمدم يك حوزهي علميه درست كنم كه در آن روح الله، امام پيدا شود. يعني اين را قشنگ تطبيق كرد.
اگر روحاني و واعظ بخواهند يك چيزي را انجام بدهد خوب بلد است. قديم من يادم هست قم هم اينطور بود. لولهكشي نبود. هر يك چند تا محله يك چاه آب بود، آب از درون جويها در خانهها ميرفت. تهران هم همينطور بود. كوچهي شترداران كوچهي آخري بود آب به آن نميرسيد. يك آب گل و لجن. در كوچهي شترداران كه آب به آن نميرسيد، يك منبري آنجا بود روز عاشورا ميرفت نزد ناصرالدين شاه روضه بخواند. مردم جمع شدند گفتند: تو ميروي خانهي شاه روضه بخواني، به شاه بگو: يك چاه آب اينجا بزن. ايشان هم ظهر عاشورا رفت سورهي نوح را خواند. نوح به پسرش گفت: ايمان بياور سوار شويد. كفار غرق خواهند شد. گفت: من غرق نميشوم آسيا ميروم. نوح گفت: آسيا هم زير آب ميرود. گفت: ميروم ايران، گفت: ايران هم زير آب ميرود. گفت: تهران ميروم. گفت: تهران هم زير آب ميرود، گفت: ميروم كوچهي شترداران. گفت: اگر كوچهي شترداران ميروي سؤالي نيست. چون به آنجا هيچوقت آب نميرسد. (خنده حضار) خلاصه دستور يك چاه آب از ناصرالدين شاه گرفت. حالا غرض من اين است كه اگر كسي ذوق داشته باشد، ميتواند خيلي كار بكند.
خود حاج شيخ عبدالكريم وقتي ميخواست به قم بيايد، حوزهي علميه كه قم نبود، اراك بود. قميها پيشنهاد كردند به قم تشريف بياوريد. خوشا به حال بعضي از افراد. عوام هستند، فيلسوف و آيتالله نيستند. ولي متدين و كاسب هستند، پيشنهاد كردند كه شما حوزه را به قم بياور. ايشان استخاره كرد، اين آيه آمد. «وَ أْتُوني بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعينَ» (يوسف/93) يعني يعقوب به برادرهاي يوسف گفت: همه با هم بلند شويد اينجا بياييد. ببخشيد يوسف! يوسف به برادرانش گفت: همه كارواني با هم بلند شويد به اينجا بياييد. «وَ أْتُوني بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعينَ» يعني اهل و دار و دسته را همه را به اينجا بياور. يوسف به برادرانش گفت:همه با پدر و مادر همه به اينجا بياييد. يعني برو حوزهي علميه اراك را اينجا بياور.
4- سخن امام كاظم(عليهالسلام) دربارهي حضرت معصومه(سلاماللهعليها)
خوب راجع به حضرت معصومه، چيزي كه نو نو نو نو نو است اين است. ما كلمهي «فداها ابوها» را از پيغمبر شنيده بوديم. كه پيغمبر به فاطمه زهرا فرمود: «فداها ابوها» پيغمبر فداي تو! هفتهي گذشته ديديم براي حضرت معصومه هم هست. جمعي از ياران امام كاظم سؤالهاي علمي داشتند، نامههاي متعدد سؤالهاي علمي، در خانه موسيبن جعفر آمدند. آقا خانه نبود، حضرت معصومه خانه بود. نامهها را گرفت حضرت معصومه جواب داد و به اينها داد و رفتند. در راه برگشتن امام كاظم را ديدند. گفتند: آقا نبودي نامهها و سؤالهايي كه خيلي پيچيده و علمي بود داديم حضرت معصومه جواب داد. حضرت در كوچه گفت: بدهيد ببينم چه جوابي داده است؟ موسيبن جعفر(ع) نامهها را گرفت، كه ببيند حضرت معصومه چه جوابي داده است، وقتي جوابهاي علمي و منطقي حضرت معصومه را ديد، موسيبن جعفر در كوچه فرمود: «فداها ابوها»، «فداها ابوها»، «فداها ابوها»! سه مرتبه. اين حديث براي من نو نو نو بود.
هنوز امام كاظم به دنيا نيامده، امام صادق فرمود: نوهي من، نوهي من يعني حضرت معصومه، چون حضرت معصومه دختر امام كاظم و امام كاظم پسر امام صادق است. فرمود: هركس نوهي مرا در قم زيارت كند، بهشتي است. به خاطر شفاعتش جمع كثيري به بهشت ميروند. سه تا امام راجع به زيارت حضرت معصومه صحبت كردند. امام صادق، امام رضا، امام جواد. زيارتنامهها بعضيهايش را علما كلماتي را كنار هم گذاشتند زيارتنامه درست شده است. چون زيارتنامه را ميشود جعل هم كرد. يعني يك چيزي مثل نماز صبح نيست كه نشود تكانش داد. ميشود آدم مثلاً يك زيارتنامهها هم براي كسي درست كند. اين اشكالي ندارد. ولي زيارتنامه حضرت معصومه را خود امام رضا تعيين كرده است. از اول از «السلام علي آدم صفوة الله» تا آخر! تمام زيارتنامه حضرت معصومه از جانب مبارك امام رضا است. و يك درسي هم در زيارت حضرت معصومه هست اين را بايد به همه بگويم. و آن اينكه وقتي شما ميخواهي به يك كوچك سلام كني بزرگان را فراموش نكني. بزرگان را فراموش نكني. اين ادب كار است. مسألهي مهمي است و يك خاطره برايتان بگويم.
زمان شاه ما تربت حيدريه رفتيم سخنراني كنيم، جمعيت انبوهي بود. اتفاقاً آن شب پيرمردهاي تربت حيدريه هم آمده بودند پاي منبر، چند تا آيتالله داشت، ريش سفيد، پيرمرد… يك جوان علاقهمند به ما شد بلند شد نعره كشيد و گفت: آقاي قرائتي! گفتم: بله. گفت: درود بر تو! اين علماي ما آيتاللههاي ما خوردند و خوابيدند اين حرفهايي كه تو امشب به ما گفتي، اين آيتاللهها نزدند. اي خاك بر سر! بگويم: خفه شو يك جوان احساساتي منفجر ميشود. بگويم: درست گفتي. همهي علماي شهر خراب شدند. آخوندها وقتي گير ميكنند ميگويند: صلوات ختم كنيد، در اين صلوات فكر ميكنند. من آنجا گير كردم چه كنم. گفتم: اجازه بده تخته را پاك كنم. پشتم را به مردم كردم و به هواي تخته پاك كردن گفتم: خدايا الآن خودت بودي چه ميكردي؟ من چه كنم؟ آخر يك كسي مكه آمده بود گرمش شده بود. ميگفت: خدايا ما كه آمديم حالا خودت بودي ميآمدي؟ حالا ما خدايا چه كنم! اين جوان را خودت برسان چه كنم. نميدانم چه كنم! همينطور كه تخته را پاك ميكردم يك چيزي را خدا به من كمك كرد. گفتم: و اما تو جوان! مثل تو مثل كسي است كه در يك سالن بيايد و بگويد: اي لامپ درود بر تو كه به ما نور ميدهي. اين آهنهاي درون سقف عمري بالاي سر ما هستند هيچ نوري به ما ندادند! آقاجان نور از لامپ است. اما اين لامپ بند به همان آهن است. تو از من استفاده كردي اما من نزد همين آيتالله درس خواندم. اين آيتالله مثل آهن است. من مثل لامپ هستم. تو زندهباد شيشه ميگويي. به آهنها فحش ميدهي؟ بنابراين حرفت درست است. حرفهاي مرا آيتاللهها نزدند، اما به من بگو: آقاي قرائتي اين حرفها را از كجا ياد گرفتي؟ ميگويم: نزد همين آيتاللهها درس خواندم. خلاصه جمعش كردم.
5- بزرگداشت پيشينيان و قدرداني از زحمات آنان
اگر سلام به حضرت معصومه ميكني حضرت آدم يادت نرود، از آدم شروع كن. السلام علي آدم، نوح، ابراهيم، موسي، عيسي، يكي يكي پيغمبر و چهارده معصوم بعد حضرت معصومه. اين خيلي ادب است. بنده وقتي در تلويزيون ميآيم نبايد مفيد يادم برود، طوسي يادم برود، طبرسي يادم برود، علامه حلي يادم برود، مراجع يادم برود، آنها كتكهايش را خوردند، ما به پلوهايش رسيديم.
آقاي ابوترابي ده سال اسير بود در اجلاس نماز گفت: ميخواهم خاطرهاي بگويم. بلند شد گفت: صدام دستور داد رهبران و اسرا را با شكنجه امشب بكشيد. فقط با شكنجه نه با گلوله، هفده نفر را انتخاب كردند، دو نفر را چنان زدند اين طرف و آن طرف چشمش كه چشمهايش روي موزاييك افتاد. مثل كلهپاچه هست چنان ميزنند كه مغزش ميريزد، خود ابوترابي را ميخ گذاشتند كوبيدند. هفده نفر با شكنجه امشب شهيد ميشوند. ميگفت: همه افتاديم و در خون خودمان دست و پا ميزديم. سپيده زد فكر كرديم صبح است. خوابيده در خون خودمان دو ركعت نماز خوانديم. بعد فهميديم اين صبح صادق نبوده است. سپيده صبح بعداً زد، دوباره نماز خوانديم. ميگفت: آن روزي كه در خون خودمان غلتيديم دو تا نماز صبح خوانديم. ما اقامهي اجلاس نماز داريم. نه شما! به مسئولين مملكتي ميگفت. كتكهايش را آنها خوردند، ما به پلوهايش رسيديم. ما اگر به حضرت معصومه سلام ميكنيم يادمان نرود. اين جوانهايي كه امروز دانشگاه ميروند، طلبه هستند، امنيت است، بنده كه مطالعه ميكنم چون مملكت امن است. امن نباشد نميتوانم مطالعه كنم. بنابراين اين خودش يك ادب در زيارت است، كه بزرگان را فراموش نكنيم. به هر حال راجع به حضرت معصومه نكاتي را گفتم و نكاتي را هم خدمتتان بگويم.
حضرت معصومه شباهتي با حضرت زينب دارد. شباهتش اين است كه هم دختر معصوم است، هم خواهر معصوم است و هم عمهي معصوم است. در زيارت حضرت معصومه ميگوييم: «عِنْدَكَ شَأْناً مِنَ الشَّأْن» اين «شأناً» باز است. يعني به قول ما ميگويند: نكره، يعني شامل همه چيز ميشود. «شأن عظيم»! زيارت حضرت معصومه با معرفت، با معرفت يعني اشك هم، قرآن ميگويد: گريه ميكني گريه بايد «الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا» (مائده/83) دمع يعني اشك، اشك بايد براساس معرفت باشد. بعضيها ممكن است گريه هم بكنند، اما براساس معرفت نباشد. يك كسي بود مفاتيح كه دست ميگرفت از اولش ميخواند: چاپ اُفست، اِه اِه.. ميگفتند: چاپ اُفست كه گريه ندارد. از وسطش گريه كن. اين از چاپ اُفستش گريه ميكرد. و لذا «الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا» اشك براساس شناخت. زيارت براساس شناخت، «عارفاً بحقها»
نكتهي دوم اين است كه فاطمهي معصومه، دختر امام كاظم هم فاطمه بود. يعني امام كاظم هم فاطمه داشته است. يك چيز ديگر بگويم. امام صادق هم يك دخترش فاطمه بود. امام باقر هم يك دخترش فاطمه بود. امام سجاد فاطمه بود. امام حسين فاطمه بود. امام حسن فاطمه بود. همهي امامان ما يك دختر فاطمه داشتند. اين خودش يك پيام ميدهد. يعني اگر زني زاييد نگويد: فاطمه بس است. خواهرم فاطمه دارد، داداشم هم زهرا دارد. خوب خواهرت هم يخچال دارد، داداشت فريزر دارد. پس تو ديگر يخچال و فريزر نميخواهي. چطور تو يخچال و فريزر و تلفن و موبايل را نميگويي او دارد من نميخواهم. فاطمه زياد است! در همهي خانهها فاطمه باشد. اشكالي دارد؟ من يكي از بچههايم فاطمه است، يكي زهرا است، سومي هم گفتم: فاطمه شماره دو. ديدم ميخندند، گذاشتيم زينب! ولي بعد گفتم: اشتباه كردم.كاش اين هم فاطمه… ديدم امام حسين اين كار را كرده است. معاويه گفت: اسم علي روي بچهتان نگذاريد، امام حسين گفت: همهي بچههايم را علي ميگذارم. علي اكبر، يعني علي شماره يك، علي اوسط، علي شماره دو، علي اصغر علي شماره سه! همهي خانهها فاطمه باشد. يك حديثي هم هست كه همه سلسله مراتبش از فاطمه از فاطمه تا به غدير خم است.
6- رشد حوزه عليمه در كنار حرم حضرت معصومه(سلاماللهعليها)
يك دختر، حضرت معصومه(س) به جايي ميرسد كه مركز علمي جهان ميشود. مركز علمي جهان ميشود. اين خيلي مهم است. بنابراين ميارزد كه اگر كسي زميني، چيزي دارد، اگر كسي كتابي دارد، خلاصه با اين اهل بيت گره بخوريد. اينها افطاريشان را «يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً» (انسان/8) است. آنچه به اينها رنگ ميدهد آن مسألهي كرامت است.
آيتالله العظمي بروجردي قم بود، شاه سعودي خواست ديدنش بيايد اجازه نداد. گفتند: چرا؟ گفت: شاه سعودي ميخواهد ديدن من بيايد، زيارت حضرت معصومه را شرك ميداند. كسي كه ديدن من بيايد، زيارت حضرت معصومه نرود اصلاً پايش را به قم نگذارد. اجازه به شاه سعودي، آقاي بروجردي نداد.
خود هجرت حضرت معصومه اين هم با كاروان، اين هم به قصد زيارت برادرش امام رضا، هجرت مسألهي مهمي است. روايت هم داريم امام رضا جمعي از قميها خدمتش آمدند فرمود: «مَرْحَباً بِكُمْ وَ أَهْلًا فَأَنْتُمْ شِيعَتُنَا حَقّا» (وسايلالشيعه/ج14/ص569) من هم خدمت شما عزيزان خدمهي حرم، خدمهي افتخاري و غير افتخاري البته غير افتخاري همان افتخاري هستند. آخر الآن كه ماهي ششصد تومان، هفتصد تومان كه پولي نيست. اين هم بعد از سي سال سابقه هفتصد تومان، هشتصد تومان شما هركجاي ديگر برويد، اگر ادارهي دخانيات برويد آن سه برابر اين است. با اينكه ادارهي دخانيات دود به ريهها ميرساند و شما ثواب به ذخيرهي قيامت مردم. يعني اگر شما در اين مملكت مسئول دود شوي درامدتان بيشتر است. بنابراين نميتوانيم بگوييم: غير افتخاريها، غير افتخاريها هم پولي كه ميگيرند، اندكي بيش نيست و اين با اين شرايط روز پس بايد همه را افتخاري گفت. همه را بايد افتخاري گفت. قدر خودتان را داشته باشيد.
يك جمله هم با مردم ايران صحبت كنيم. برادرها و خواهرهايي كه پاي تلويزيون هستيد. هركدام پسري داريد كه علاقهمند به طلبه شدن است. تشويقش كنيد براي طلبهشدن. دليل من از قرآن است. قرآن سه مرتبه اين آيه را تكرار كرده است. «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّه» (توبه/33) ترجمهاش اين است: اسلام كرهي زمين را خواهد گرفت. اين وعدهي خداست «وَ لَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَه» (حج/47) خدا خلف وعد نميكند. اين كلام خداست «وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قيلاً» (نساء/122) خدا در قرآن سه بار با يك جمله با يك عبارت فرموده: اسلام كرهي زمين را خواهد گرفت. براي اينكه اسلام كرهي زمين را بگيرد: 1- يك رهبر ميخواهيم كه اين ظرفيت را داشته باشد، خدا ذخيره كرده است. امام زمان (ع)! 2- يك قانوني ميخواهيم كه تحريفنشده تحت تأثير حزب و سياست و سليقه و محدوديتهاي علمي و اخلاقي نداشته باشد. قرآن! قرآنش هست، رهبرش هم هست. يك آمادگي ميخواهد. آن آمادگي نيست. و اين به شرطي است كه چند صد هزار طلبهي دانشمند داشته باشيم. ما خيلي عقب هستيم. اين قرآن عزيز ما تقريباً به 50 زبان ترجمه شده است. كتاب مسيحيها به دو هزار زبان ترجمه شده است. ما در تبليغ خيلي عقب هستيم.
چين رفته بودم. خدا رحمت دكتر جعفر شهيدي هم بود. سيصد نفر را چين تربيت كرده كه به زبان فارسي حرف ميزدند. يعني آنها براي هفتاد ميليون ما سيصد نفر را تربيت كردند و ما يك حجةالاسلام نداريم كه چيني حرف بزند. يعني ما براي يك ميليارد آنها كسي را تهيه نكرديم. آنها براي هفتاد ميليون ما سيصد تا تربيت كردند. ما در تبليغ عقب هستيم. بنابراين الآن هر پنج تا جوان يك طلبه سهمش نيست. بسياري از روستاهاي ما خانهي عالم هم دارد، مسجد هم دارد، روحاني ندارد. پروندههايي كه بايد 24 ساعت قوهي قضاييه بررسي كند، گاهي ماهها طول ميكشد براي اينكه قاضي كم داريم. بسياري از جاها امام جمعه ندارد. قاضي كم است. امام جمعه كم است. روحاني روستا كم است. روحاني دبيرستان كم است. اصلاً مفسر كم داريم.
البته الحمدلله ديشب يك خبري شنيدم كه در قم حدود صد تا تفسير راه افتاده است. ولي خوب صد تا كجا و دويست و پنجاه تا كفايه كجا! هنوز هم آخوند خراساني جلوتر از… تازه كفايه را هر روز ميخوانند، تفسير را هفتهاي يك روز ميگويند. تعطيلات ميگويند. كفايه دويست شاگرد دارند، تفسير دوازده تا! ما به قرآن نرسيديم، به نهجالبلاغه نرسيديم. بچههاي قمي بايد از بچههاي سبزوار و نيشابور و جيرفت و جهرم قويتر باشند. در قم بايد در هر كوچهاي يك اسلامشناس براي جوانهاي قمي كلاس بگذارد ولو هفتهاي نيم ساعت. اگر بچههاي قمي بهتر از بچههاي ديگر بودند درود بر قم! وگرنه بايد قم در برنامههايش تجديد نظر كند. اگر بچههاي نجف بهتر از بچههاي جاي ديگر بودند، درود بر نجف وگرنه بايد قم تغييراتي در برنامههايش بدهد.
7- نياز جامعه به طلبه فاضل براي تبليغ دين
ما به شدت به طلبه نياز داريم. هركس! البته نبايد تحميلي باشد. گاهي وقتها كسي حوصلهاش نميرسد. دوست ندارد. يك كسي از من پرسيد: قرآن را حفظ كنم؟ گفتم: به دو شرط، يكي دوست داشته باشي، و يكي به تو فشار نيايد. اگر به تو فشار ميآيد يا دوست نداري، قرآن هم حفظ نكن. مستحب است. اما اگر علاقهمند هستي، حفظ قرآن يك ارزش است، يك كمال است. انچه به پيغمبر نازل شد در سينهي تو باشد يك افتخار براي تو است. حفظ قرآن افتخار است. افتخار بزرگي است. اما به شرطي كه تحميل نباشد. طلبه شدن… چون مردم كرهي زمين سه دسته هستند. اين هم فلسفهي طلبه شدن.
مردم كرهي زمين سه دسته هستند. يا توليد ميكنند، يا توزيع ميكنند يا مصرف ميكنند. چرا طلبه شويم؟ اگر طلبه شوي، اگر مغزت به درجهي اجتهاد رسيد و فقيه شدي و مثل مطهري شدي، توليد علم ميكني. اگر آن مخ را نداشتي توليد كني، توليدات ديگران را مطالعه ميكني و با سخنراني و قلم توزيع ميكني. اگر نه مخي داشتي براي توليد و نه قلم و بياني داشتي براي توزيع باز ياد ميگيري و خودت مصرف ميكني. حالا خوشا به حال كسي كه «عالمٌ» توليد علم كند. «ناطقٌ» با نطقاش توزيع كند، «ينتفع بعلمه» علمش را هم مصرف كنيد. چرا طلبه شوم؟ ميخواهي طلبه نشوي كار ديگري برو. كار ديگر چه ميخواهي بكني؟ هركاري كني يا توليد است يا توزيع است، يا مصرف. بيا سراغ علم! منتهي طلبگي يك عيبي دارد كه آن عيب هم كمالش است. طلبه چهار سال درس بخواند يك طلبهي مبتدي ميشود. خيلي بايد درس بخواند، مثل درخت پسته است. هفت سال بايد بگذرد تا پسته در بيايد. بعضي درسهاي ديگر مثل چمن است، امروز بكاري فردا سبز ميشود. طلبگي يك خرده ديررس است اما اگر برسد چه ميشود. اگر برسد چه ميشود!
من سه بار چين رفتم. چند بار هم آفريقا رفتم و دنيا را گشتم. هرجا ميروي ميگويند: آقاي قرائتي اگر ما چند تا امام خميني داشتيم وضع ما خوب ميشد. گفتم: بابا يكياش هم بيشتر در ايران نبود. تمام شد!ولي دنيا نياز دارد. يعني هرچه اين مكتبهاي خود جوش، خودرو سبز ميشوند و شكست ميخورند، مردم توجهشان اين ميشود كه اين بشريت نميتواند خودش را اداره كند. ادارهي ما بايد از عالم غيب باشد. بايد وحي الهي و نبوت و رسالت و حكمت دست ما را بگيرد. اين انسانهايي كه ما ميبينيم با كم و زياد همه يكسان هستند. چون حوزهي قم هست من سفارش ميكنم طلبه شويد. حرفهايي هم كه براي آخوندها ميزنند تحقيق كنيد. ما نميگوييم همهي آخوندها معصوم هستند يا عادل هستند. اما چند تا برج در ايران است. يكي از اين برجها براي آخوندها هست. به من بگوييد من جايزه به شما ميدهم. چند تا مزرعه در ايران دارد؟ يكي مال اين آخوند هست. آنهايي هم كه ميگويند وقتي وارسي ميكنند دروغ ميگويند.
چند وقت پيش يك نفر در خانهي ما آمد، در زد چند تا مرغ آورد. گفتم: مرغها چيست؟ گفت: من يك مرغداري جادهي اصفهان و شيراز دارم، همه ميگويند: براي قرائتي است كه در تلويزيون است. سالها است سودش را من ميخورم و تو را فحش ميدهند. دلم برايت سوخت. گفتم: يكبار تهران بيايم برايت چند تا مرغ ميآورم. حالا اگر هر فحشي چند تا مرغ داشته باشد، مرغ سال ما تأمين است. وارسي كنيم. خيلي چيزهايي كه ما ميگوييم: اينطور نيست. البته عرض كردم آدمهايي بودند كه از پستشان، از لباسشان سوء استفاده كردند. ما همه را تبرئه نميكنيم. اما دنبال جو نباشيد. كه جو ميگويد: زنده بايد يا مرده باد. تحقيق كنيد. هرچه شنيديد تحقيق كنيد وگرنه حالا… يك صلواتي بفرستيد. (صلوات حضار)
حرف ما تمام. 1- فهرست حرفهايي كه امشب زدم. شما كه كفشداري ميكنيد در اجر كسي كه زيارت ميكند شريك هستيد. اين يك مورد. 2- افتخاريها كه افتخاري هستند، غير افتخاريها هم افتخاري هستند. چون هرجا برويد پولشان بيشتر از اين حقوقها است. 3- دعوت از افراد متمكن، دخترهايش را عروس كرده و پسرهايش را داماد كرده، يك قطعه زميني دارد، يك چيزي دارد اگر وقف و نذر حضرت معصومه بكني، خيرش به دهها ميليون در طول سال ميرسد. متمكنين اين كار را بكنند. زوارهاي حضرت معصومه ولو قم نميمانند يك ساعت و دو ساعت هستند، اما از نظر آمار بيش از زوارهاي امام رضا ميشوند. حضرت معصومه مثل زينب، دختر معصوم، خواهر معصوم، عمهي معصوم. حضرت معصومه مثل فاطمه زهرا است كه پيغمبر فرمود: «فداها ابوها» امام كاظم وقتي سؤالات علمي را ديد كه حضرت معصومه چطور جواب داده، سه بار فرمود: «فداها ابوها». زيارت حضرت معصومه بافتني نيست. خود امام رضا فرموده است. در زيارت احترام پيشينيان را فراموش نكنيد. مثل «السلام عليك يا حضرت معصومه» از آدم و نوح و ابراهيم شروع ميكند. يعني قدر گذشتگان را فراموش نكن. سه تا امام براي حضرت معصومه فرمود: زيارت حضرت معصومه سبب بهشت و مشمول شفاعت شدن قرار ميگيرد. يك دختر ميتواند به جايي برسد كه تمام مراجع سر سفرهي او رشد كنند.
روايت داريم دورهي آخرالزمان تمام علم اهل بيت از قم پخش ميشود. دعوت براي طلبه شدن به شرطي كه ذوق داشته باشد، تحميلي نباشد. وعدهي خدا اين است كه اسلام كرهي زمين را بگيرد. كتابش هست، رهبرش هست، آمادگياش با همين اوضاع است. راجع به روحانيت هرچه شنيديد، نه بگوييد آره و نه بگوييد نه! تحقيق كنيد كه دستي در كار است، من خودم آمريكا بودم. شبكهاي آمريكا درست كرده براي شكستن روحانيت. حالا من نميتوانم بگويم چه چيزهايي پخش ميشد. مثلاً بنده به يك شهيدي رسيدم و يك خانوادهي شهيدي دستم را روي سينهام گذاشتم، چنين كردم متشكرم! اين عكس را از من گرفتند، كه مقابل پدر شهيد ميگويم: متشكرم، پدر شهيد را قيچي كردند، يك خانم را جلوي من گذاشتند كه من به خانم بيحجاب متشكرم ميگويم! كاري ندارد الآن كامپيوتر همه چيز را جبران ميكند. جفت و جور ميكند. اصلاً آمريكا بودجه و يك گروهي را گذاشته براي شكستن روحانيت. به كوري چشم آمريكا ما بايد طلبهها را، البته اصلاحاتي هم بايد شود. خود امام دادگاه ويژه روحانيت گذاشت. اين حسابش جداست. يعني نبايد باج بدهيد. اما دنيا تشنهي اهل بيت است به خصوص پس از سقوط مكتبها، و علم اهل بيت از قم است طبق شهادت روايات و قم طلبه كم دارد. پنجاه حوزهي علميه تهران است، مساحت پنجاه حوزهي علميه تهران به اندازه يك دانشگاه تهران هم نيست. نميگوييم: دانشگاه كم شود. دانشگاه باشد نوش جانشان. به ما هم يك فرصتي بدهند كه رشد كنيم. ما چيزيمان كمتر نيست. بنده آن موقع كه قم آمدم شانزده سالم بوده، 51 سال است كه طلبه هستم. پنج سال دانشگاه بودم الآن دكتر و مهندس بودم. الآن پنجاه سال است بخيه به آب دوغ ميزنيم. تازه من مشهور هستم و در بورس هستم. بنابراين طلبگي ديررس است. اما اگر برسد خوب ميرسد.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
«سؤالات مسابقه»
1- در آيه 49 سورهي شوري، نام كدام گروه مقدم شده است؟
1) پسران
2) دختران
3) مادران
2- در روايات، كدام شهر به عنوان آشيانه اهل بيت معرفي شده است؟
1) مدينه
2) مشهد
3) قم
3- اولين بار، كدام امام به زيارت حضرت معصومه سفارش كرد؟
1) امام صادق(عليهالسلام)
2) امام كاظم(عليهالسلام)
3) امام رضا(عليهالسلام)
4- امامان عليهمالسّلام، بر زنده نگهداشتن كدام نام اصرار داشتند؟
1) حسين
2) فاطمه
3) مهدي
5- امتياز فراگيري علوم ديني چيست؟
1) بهرهگيري در زندگي شخصي
2) تبليغ و ارشاد ديگران
3) هر دو مورد