متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛تاريخ پخش :: 1386/7/8
بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي
بينندگان بحث را با تلويزيون در آستانه شب قدر دنبال ميکنند.
سوره قدر«إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ. . . القدر/1»
«بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِيمِ الحمد/1»، در آغاز هر سوره اي است «با» بسم اله خيلي معنا دارد، به نام او يعني چه؟ يعني خدايا قبولت دارم، به تو ايمان دارم، به تو پناه ميبرم، به تو توکل ميکنم، دوست دارم، به يادت هستم و از تو کمک ميخواهم.
اينکه ميگويند هرچه هست در «باي» بسم اله است همين است، چون کسي ميگويد به نام خدا که خدا را بشناسد، قبولش داشته باشد، به او پناه ببرد، و از او استمداد بطلبد چنين کسي ميگويد بسم اله، به نام خدا
« بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ »، سرچشمه رحمتي اگر رحمت نداشتي به چه دليل خوابيدن من در ماه رمضان ثواب عبادت داشته باشد؟
وجود پيغمبر رحمت است «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً الأنبياء/107» قرآن رحمت است، باران رحمت است، عمري که به ما ميدهي رحمت است يک عبادت ما را ده برابر حساب ميکني رحمت است، عيوب ما را ميپوشاني رحمت است، دعاهاي ما را مستجاب ميکني رحمت است اجازه ميدهي که ما در نماز با تو حرف بزنيم رحمت است، حرف زدن تو با ما از طريق قرآن رحمت است، حرف زدن ما با تو از طريق نماز رحمت است.
«بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِيمِ إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ القدر/1»
1. شب قدر، شب تقدير يک سال
قدر دو تا معنا دارد: يکي به معناي اندازه گيري است، شب قدر يعني شب اندازه گيري يعني شبي که « كُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدَارٍ الرعد/8»«کل شي به قدر»، قدر، مقدار، تقدير، اينها در قرآن آمده معنايش اين است که حساب و کتاب دارد.
ما فکر ميکنيم ذرات برف يک جوره هر دانه برف يک شکله و شکل اين دانه برف با ما باقي دانهها حساب کتاب دارد.
« كُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدَارٍ الرعد/8» قرآن ميگويد: هر چيزي اندازه دارد حساب دارد همين طور که هر انساني شکلي دارد، هر انساني لهجه اي دارد، در يک خانه چند تا خواهر برادر هر کدام لهجه اش با ديگري فرق ميکند.
شب قدر يعني شبي که اندازه گيري ميکنند، تا سال آينده چه کسي بچه دار ميشود، چه کسي همسر دار
مي شود، چه کسي از دنيا ميرود، چه کسي خوشبخت ميشود، جه کسي تصادف ميکند، و چه کسي به خيرمي رسد و چه کسي گرفتار شر ميشود.
منتها هر چه خير است از خداست، و لذا در نماز ميگوييم: « انعمت» يعني نعمتها از توست.
شر از خدا نيست و لذا نميگوييم «غضبت». نعمت را ميگوييم «انعمت» ولي غضب را نميگوييم غضبت ميگويييم: « غَيْرِ الْمَغْضُوبِ الحمد/7»، غضب شده. اما غضب شده داريم ولي به خاطر خدا غضب نميشوند کاري کرده اند که خودشان، خود را گرفتار غضب کرده اند.
مثل معلمي که درس ميدهد شاگرد اگر ياد گرفت، از استاد است اما اگر شاگرد رفوزه شد از استاد نيست خودش بازي گوشي کرده است. پس علم شاگرد از استاد هست اما مردودي شاگرد از استاد نيست.
هر چه لطف است ازآن خداست، هر چه بدي است از خودمان است.
2. خير از خدا، شر از بشر
يک مثال: ممکن است وقتي ميگوييم در شب قدر خير و شر اندازه گيري ميشود، يک خواهري يا برادري بگويد، که چرا خدا براي افرادي شر مقدر ميکند؟ خدا براي کسي شر مقدر نميکند عمل خودش ايجاد شر ميکند.
يک مثال بزنم که همه بدانيم، کره زمين هم دور خودش ميگرده هم دور خورشيد، هميشه يک گوشه کره زمين روشن است يک گوشه آن تاريک. هر جايش روشن است از خورشيد است، هر جايش که تاريک است از خودش است.
ما هر چه خوبي داريم از خداست «انعمت»، و هر چه بدي داريم از خودمان است« غضبت» نيست، مغضوب است.
پس اگر کسي برايش شر مقدر شد خودش يک مشکلي داشته است.
مثلا: رمضان پيش آمد دو سوم رمضان هم گذشت شب قدر جلو آمده ديگر خدا چه کند؟ عمرت داد رمضان را در جلوي رويت گذاشت، رسول اله را در جلوي رويت قرار داد، قرآن را در جلوي رويت گذاشت، اهل بيت را در جلوي رويت گذاشت، گفت: نفس کشيدنت حساب «سبحان اله» دارد، خوابيدنت ثواب عبادت دارد، يک آيه قرآن تلاوت کني ثواب ختم قرآن دارد، نمازت قبول است، دعايت مستجاب و توبه ات قبول است.
« فتحت بابا سميته التوبه»، دري را باز کردي اسمش راگذاشتي توبه، « فما عذر من عقف لدخول الباب بعد الفتح»، اگر در باز شد و تو نيامدي مقصر خودت هستي.
و لذا حديث داريم: خيلي انسان بايد بدبخت باشد که رمضان بيايد و برود و انسان بخشيده نشده باشد.
«بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِيمِ إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ القدر/1»، ما قرآن را در شب قدر فرستاديم.
3. تدبير نظام هستي از طريق اسباب
در قرآن هم «اني» داريم و هم «انا». يک سري کارها را که خدا مستقيم انجام ميدهد ميگويد: «اني»، «اني انا الغفور»، خودم به تنهايي ميبخشم. بعضي کارها را که خدا با واسطه انجام ميدهد ميگويد: «انا»« أَنزَلْنَا مِنْ السَّمَاءِ مَاءً الفرقان/48» ما باران را فرستاديم، چون خدا مستقيم باران را نميفرستد باران با واسطه است، يعني اول خورشيد به اقيانوس ودريا ميتابد، بخار ميشود، بخار متراکم ميشود ابر ميشود جابجا ميشود فشرده ميشود باران ميشود، زمين هم باران را به سمت پائين جذب ميکند.
پس اگر کار با واسطه شد خدا ميگويد: «انا» و اگر بي واسطه شد ميگويد: «اني» گاهي به خاطر عظمت انا ميگويند «انا انزلناه» ما نازل کرديم، انزلنا چيست؟ تنزيل چيست؟ انزلنا فرود دفعي است، يعني اگريک چيزي يک مرتبه نازل شد ميگويند: انزل، اگر يک چيزي قطعه قطعه نازل شد ميگويند: تنزيل، در قرآن هم «انزل» داريم هم «تَنزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ الحاقة/43». يعني در قرآن هم انزل داريم هم تنزيل، چون قرآن دوبار نازل شد، يک مرتبه همه قرآن به قلب پيغمبر نازل شد، « انا انزلناه»، يک بار از آسمان هفتم به بيت المعمور نازل شد. اگر به مناسبت اينکه قرآن يک مرتبه نازل شد ميگويند انزلنا به مناسبت اينکه به مدت 23 سال از 40 سالگي که پيغمبر به پيغمبري رسيد تا 63 سالگي که آخر عمرش بود(قطعه قطعه) ميگويند تنزيل.
مثال: انسان از سفرمي آيد يک ساک سوغاتي دارد يک بار به همسرش ميگويد خانم سوغاتي در اين ساک است، يک مرتبه ساک سوغاتي را ميدهد به همسر، يک مرتبه هم مينشينند با همسر سوغاتيها را تقسيم ميکنند. قرآن هم يک مرتبه نازل شد بر قلب پيغمبر ميگويند« انا انزلنا»، يک مرتبه هم به هر حادثه اي قطعه قطعه نازل شد ميگويند: تنزيل. پس قرآن دو بار نازل شد، يک مرتبه انزلنا يک مرتبه تنزيل «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ القدر/1» قرآن چيست؟
4. قرآن کريم، جلوه خداوند در زمين
قرآن سيماي خداست. چطور؟ در قرآن دو تا حرف داريم يک جا ميگويد: قرآن تجلي کرد کوه تکه تکه شد. « فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ الأعراف/143» يعني موسي به خدا گفت ميخواهم ببينمت، خدا گفت: مرا که نميتواني ببيني ولي جلوه مرا ببين. جلوه خدا به کوه خورد و کوه تکه تکه شد. قرآن ميگويد « جَعَلَهُ دَكًّا الأعراف/143» يعني کوه تيکه تيکه شد پس جلوه خدا کوه را تکه تکه ميکند. آيه اي هم داريم «لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ الحشر/21» يعني قرآن اگر بر کوه نازل شود تکه تکه ميشود. پس جلوه خدا و نزول قرآن بر کوه هر دو ان را تکه تکه ميکنند. پس پيداست که قرآن سيماي خداست.
مثل اينکه ميگويند: آمپول را بزني دردت خوب ميشه قرصش هم بخوري خوب ميشوي. معلوم ميشود ترکيبات شيميايي قرص و آمپول يکي است.
قرآن نازل بشه کوه تکه تکه ميشود خدا تجلي کنه کوه تيکه تيکه ميشود. پس پيداست که قرآن جلوه خداست.
«إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ. . . القدر/1» ما قرآن را شب قدر نازل کرديم يعني جلوه خدا تجلي خدا در شب قدرآمد.
حالا چرا شب قدر؟ قدر يعني اندازه گيري، اينکه قرآن شب قدر نازل شد شايد معنايش اين باشد، ميخواهد بگويد: اگر ميخواهي بداني که ما چگونه براي تو برنامه ريزي ميکنيم، اندازه گيري ما بر طبق قرآن است. اين متره، با قرآن متر شدي قرآني ميشوي، از قرآن منحرف شدي منحرف ميشوي، ما به تو خط کش داديم. خطهاي تو اگر طبق خط کش بود سعادتمند ميشوي. اگر کج بود بدبخت ميشوي.
قرآن شب قدر نازل شد، يعني شبي که براي بشر اندازه گيري ميشود آن شب اندازه گيري قرآن نازل شد، شب اندازه گيري قرآن نازل شد ميدانيد يعني چه؟ مثلا يک وقت داماد قرآن ميفرسته براي عروس معنا داره اين، حالا البته تشريفات شده ولي روزهاي اول که داماد آينه قرآن ميفرستاد معناش اين بود که عروس خانم بيا من و تو زندگيمون را بر اساس قرآن برنامه ريزي کنيم. قرآن گفته عادي زندگي کنيم، توقعمون را کم کنيم چشم و هم چشمي کار نکنيم، از خدا غافل نباشيم، لغزشي ديديم بگذريم عفو کنيم، بيا طبق قرآن عمل کنيم. پس قرآني که داماد ميفرستد براي عروس يعني زندگيمون بر اساس قرآن باشد.
شب قدرقرآن نازل شد يعني اگر ميخواهيد ببينيد من چه چيزي براي شما اندازه گيري ميکنم هر جوري رفتي همان جور.
يک کسي يک آبکش برداشت جلوي صورتش گذاشت خوب آبکش سوراخ سوراخه به آن کسي که آن ور آبکش بود گفت تو من را چه جوري ميبيني؟ گفت همان جور که تو من را ميبيني، يعني تو من را سوراخ سوراخ مبيني من هم تو را سوراخ سوراخ ميبينم.
5. محدوديت قرآن در همه امور دين
شب قدر خدا چه چيز ما را اندازه ميگيرد؟ چقدر با قرآنيم، اصل شب قدر که قرآن به سر ميگيريم ميدانيد چيست؟ يعني بايد فکر ما تابع قرآن باشد، قلب ما تابع قرآن باشه، قرآن روي سرمان است يعني خط اول و خط محور قرآن است. اين محوريت قرآن است. اصلا امام فرمود اگرحرفي از ما شنيديد حرفهاي امام صادق را هم با قرآن متر کنيد چون حديث جعلي هم زياد داريم، ادم يک حديث ميشنود ميماند اين حديث راست است يا جعلي، چون امامان ما دشمن داشتند حديث جعل ميکردند. اين حديث را با قرآن متر کن اگر حديث طبق قرآن بود بگير، اگر حديث ضد قرآن بود حديث را بزن به ديوارمن روي منبر حرف ميزنم شک داريد که حرفهاي من درسته يا غلط، اگه حرفهاي من با قرآن تطبيق کرد حرفهاي من را بپذير، اگر مخالف قرآن بود حرفهاي من را بزن به ديوار، چون امام صادق اجازه داد اگر حديث امام صادق مخالف قرآن بود به ديوار بزن، پس سخنان هر گوينده اي اگر بر ضد قرآن بود سخنان او را هم بايد به ديوار زد.
«إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ القدر/1» ما قرآن را در شب قدر فرستاديم، قدر يعني عظمت، قدر فلاني را داري يا قدرش را نشناختن يعني عظمتش را نشناختن. شب قدر يعني شب عظمت، حالا براي عظمت شب قدر يک حديث است، يک حديث طولاني از پيغمبرمن قسمتي از آن را ميخوانم: حضرت موسي به خدا گفت که من مقام قرب تو را ميخواهم، ميخواهم به تو نزديک شوم، فرمود»، فرمود: قرب به خدا احياء شب قدر است، گفت رحمتت را ميخواهم، فرمود ): رحمتي لمن رحم المساکين ليله القدر)، فرمود رحمت من را ميخواهي شب قدر به فقرا رحمت کن. گفت روز قيامت ميخواهم از پل صراط بگذرم، فرمود اگر ميخواهي راحت بگذري شب قدر پول خرج کن، صدقه بده. گفت خدايا بهشت نعمتهاي تو را مخواهم، فرمود اگر بهشت ميخواي شب قدر ذکر خدا و «سبحان اله» بگو، گفت ميخواهم از آتش دوزخ نجات پيدا کنم، «خلصنا من الناريارب» ميخواهم ازجهنم نجات پيدا کنم، فرمود ميخواهي ازجهنم نجات پيدا کني، «استغفر في ليله القدر» شب قدر استغفار کن، گفت خدايا من رضاي تو را ميخواهم، گفت رضاي من را ميخواهي شب قدر نماز بخوان، يعني حتي قبل از پيغمبر عيسي بوده قبل از عيسي موسي بوده، موسي هر چه از خدا خواست، گفت هر شماره اي رو ميخواي 118 را بگير، شب قدر 118شمارههاي خداست، يعني همه برکات در همين شماره است.
6. تقدير امور در سه شب قدر
البته شب قدرهم شب نوزدهم، بيست و يکم، بيست وسوم است يعني مقدرات سه مرحله دارد، مثل يک چيزي که در تصويب هست، يک مرتبه در کميسيون مجلس تصويب ميشود يک مرتبه در صحن علني تصويب ميشود يک مرتبه هم شوراي نگهبان مهر ميزنند، (برش، کوک، دوخت) اين تعبير مال من است اما روايت چيز ديگري ميگويد اما مفهومش اين است، و لذا اين سه شب مهم است در اين سه شب، شب بيست و سوم از همه مهمتر است، شب 23از 21 مهمتراست. شما نگيد، چرا دولت شب بيست و سوم را تعطيل نميکند؟ محور کار ما قرآن وحديث است. شب نوزدهم شب ضربت خوردن حضرت امير شب بيست و يکم شب شهادت، اما از نظر شب قدري شب بيست و سوم پررنگتر است، لذا کسي آمد وگفت من بيرون از مدينه هستم نميتوانم سه شب را احياء بگيرم يک شب را بگو؟ گفت: اگر نميتواني بيايي شهر و بايد از روستا بيايي مدينه مسجد پيغمبر پس شب بيست وسوم بيا. امام صادق هنگامي که بيمار بود فرمود: شب بيست وسوم رخت خواب بيماري مرا به مسجد ببريد. عنايت به شب قدر، حالا شب قدر چه شبي است؟
«إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ القدر/1-2»، ما ادراک يعني نميداني تو، عجب! خدا به پيغمبرش ميگويد: تو هم نميداني شب قدر چيست؟
بعد ميفرمايد: «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ القدر/3»، يعني هزار، هزارماه تقسيم بر 12 ماه يعني هشتادو چند سال، يعني يک عمرکامل تقريبا، يعني شبي که به اندازه هزار ماه ارزش دارد. شما اگرشب بيست و سه به يک نفر افطاري بدهيد انگار که به هزار نفر افطاري داده اي. من سراغ دارم آدمهايي که خمسشان را شب بيست و سوم ميدهند، چون ميبينند اگه يک ميليون خمس بدهند انگار که هزار ميليون خمس دادند. هر عبادتي در شب قدر ضربدر هزار ميشود.
فاطمه زهرا سلام اله عليه، در صورت فرزندانش آب ميپاشيد و ميگفت نميگذارم بخوابيد امشب شي بيست و سوم است. و غذاي سير به بچهها نميداد و ميگفت: نبايد شکمتان پر باشد، چون شب بيست و سوم «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ القدر/3»، حالا شب بيست وسوم چه شبي است؟ «تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ القدر/4»، شب قدر « تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ » بين زمين و آسمان بده وبستان است، اعمال ما ميرود بالا، لطف خدا ميآيد پائين، مثل ريشه درخت و برگ درخت، ريشه مواد غذايي را از زمين ميگيرد و به برگ منتقل ميکند، برگ هم نور را به ريشه ميدهد. بين زمين و آسمان بده وبستان است. فرشتهها براي ما دعا ميکنند « يَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي الْأَرْضِ الشورى/5» آيه قرآن است فرشتههاي آسماني براي اهل زمين دعا ميکنند، آيه ديگري هست که ميگه: « وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا غافر/7» براي مومنين دعا ميکنند، فرشته به ما دعا ميکنند ما هم مامور هستيم در زمين به فرشتهها ايمان بياوريم و لذا ميفرمايد: «َلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ البقرة/177»، هم ما بايد بر فرشتهها ايمان بياوريم هم فرشتهها به ما دعا ميکنند. ما بايد به فرشتهها صلوات بفرستيم، امام زين العابدين يک دعا داره به نام سلام وصلوات بر فرشتهها در آن دعا فرشتهها را 19 گروه کرده سلام بر فرشتههاي مسئول باران، سلام بر فرشتههاي مسئول. . . ، يعني هر فرشته مقام و يک درجه دارد، فرشتهها مسئول تدبير امور هستند. «تنزل الـملئکه» شب قدرفرشتهها ميآيند، کجا ميآيند؟ امام فرمود با همين تنزل الـملـئکه راجع به حضرت مهدي با مخالغين مباحثه کنيد به مخالفين بگوييد: شب قدر فقط براي زمان پيغمبر است ياهر سال؟
7. نزول فرشتگان بر امام زمان (عليه السلام)
شيعه و سني همه ميگويند که شب قدر فقط براي زمان پيغمبر نيست هر سال يک شب قدر دارد، يک شب گردشي پس همه مردم کره زمين شب قدر را درک ميکنند. پس امام فرمود: به اينها بگو شب قدر براي زمان پيغمبر است يا براي همه سالها؟ ميگويند نه شب قدر براي همه سالها است، قرآن ميگويد: تنزل الـملئکه، شب قدر ملائکه ميآيند، کجا مروند؟ اگه کسي نباشه عين پيغمبرنزول فرشتهها لغو ميشود، فرشتهها که به من و شما نازل نميشوند، بايد يک ظرفيتي باشديک مقام ولي الهي، بايد ظرف مظروف بهم بخورد، ميزبان وميهمان بهم بخورد، اينهمه فرشته که در عمرشان گناه نکردند ودائما در حال ذکر و تسبيح هستند اين فرشتهها بيايند خانه من گنهکار مجرم؟ ! همين باور که در زمان پيغمبر فرشتهها به حضور پيغمبر ميرسيدن، پس در زمان بعد از پيغمبر هم بايد يکي باشد عين پيغمبر که فرشتهها بر او نازل شوند. از همه گذشته کلي روايات داريم، دهها حديث داريم که پيغمبر فرمودند: قرآن و اهل بيت؟ «لن يفترقا»يعني هرگز از هم جدا نميشوند. پس اگر ما الان قرآن داريم بايد اهل بيت هم داشته باشيم.
شب قدر شبي است که امام زمان ميزبان است، شب قدر شبي است که اعمال ما به امضاءامام زمان امضا ميشود. شب قدر به اندازه هزار ساعت است بهترين کار شب قدراين است که لقمه حرام خورده نشود چون تا مادامي که لقمه حرام در شکمت است دعايت مستجاب نميشود، حديث داريم مخواهيد دعايتان مستجاب شود لقمه هايتان را حلال کنيد. اون وقت شب قدر شب نوزدهم شب ضربت خوردن حضرت امير است (الله اکبر) تمام بهترينها از آن اوست، بهترين جا متولد ميشود بهترين جا شهيد ميشود، بهترين مکان، مسجد. بهترين وقت، طلوع فجر. بهترين وقت، نماز جماعت. بهترين حالت، سجده. بهترين نوع، مرگ شهادت. همه بهترينها را حضرت امير داشت.
والسلام عليکم و رحمه الله و بركاته