متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1386/7/3
بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي
رمضان 86 هستيم چون مصادف است با ماه مهر و آغاز تحصيل گفتيم جلسهاي داشته باشيم از قرآن در مورد تعليم و تربيت، استاد و شاگرد در قرآن.
آيه ي انتخابي آيهاي است که موسي به خضر گفت: ميخواهم شاگردت بشوم، شاگرد چه کسي است حضرت موسي پيغمبر الواالعزم، معلم خضر، گفت: اجازه ميدهي به دنبال شما در بيابانها بيايم و به من چيزي بياموزي.
«قَالَ لَهُ مُوسَى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَى أَنْ تُعَلِّمَنِي مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا الكهف/66»
قال له موسي = موسي گفت، هل= آيا، اتبعک= تبعيت کنم اجازه ميدهي به دنبالت بيايم، علي ان تعلمني = به شرطي که يادم بدهي، چه چيزي يادم بدهي؟
موسي به خضر گفت اجازه ميدهي به دنبالت بيايم در بيابانها به شرط اينکه چيزي به من ياد بدهي که سبب رشد من شود، نکاتي که من در تفسير نور آوردهام اين است.
درسها، چه درسي ميگيريم
1ـ ادب شاگرد در برابر استاد
1. ادب شاگرد، شاگرد بايد مؤدب باشد از کجا معلوم ميشود؟ گفت هل يعني اجازه ميدهي شاگردت شوم يعني سر زده بي اجازه، شاگرد بايد در برابر استادش ادب داشته باشد با اجازه، حرف که ميزند اجازه بگيرد. براي دريافت علم در برابر استاد ادب و تواضع داشته باشد، زيرا تواضع به عالم استاد از اخلاق انبياء است. اين پيغمبر الواالعزم که اجازه ميگيرد وقتي پيغمبر الواالعزمي مثل حضرت موسي (ع) اجازه ميگيرد پس ما هم بايد اجازه بگيريم.
2ـ حرکت: شاگرد بايد حرکت کند از کجا ميگويد اتبعک (تبعيت کند) چون اين شاگرد کلاس و آزمايشگاه نبود خضر در بيابانها ميرفت و موسي به دنبالش ميدويد يعني بايد براي تحصيل هجرت کرد. گاهي اوقات ما ميخواهيم چيزي را ياد بگيريم کتاب طاقچه است حال نداريم کتاب را از طاقچه برداريم حرکت نميکنيم، شما بايد شماره تلفن يک اسلام شناس جيبتان باشد تمام دانشجويان ايران و تمام دبيرستانيهاي دختر و پسر و همه ي فرهنگيان و اساتيد شماره تلفن يک اسلام شناس همراه تان باشد.(گاهي گير ميکنيد الو سلام عليکم شما به عنوان يک اسلام شناس هستيد من يک سؤالي دارم شما به من جواب بدهيد) يک شماره تلفن ما نداريم.
2.تلاش براي يافتن پاسخ سؤالات
اگر انساني تيغ بره در پايش نميتواند راه برود همانطور که تيغ در پاي شما برود نميتوانيد راه برويد تيغي ميرود در مغز شما، اشکال و شبهاي در مغز شما ايجاد ميکند که اگر توسط يک عالم بر طرف نشود اين تيغ در سر شما باقي ميماند و فکرت عوض ميشود حتماً شماره يک اسلام شناس همراه تان باشد.
گاهي وقتها يک چيز جزئي هم است و آدم وقتي ميپرسد مسأله حل ميشود حالا اين يک مسأله شخصي است، مسائل حکومتي چرا همچين شد چرا اينطور شد چرا او اينکار را کرد و بنابراين بايد بپرسيم و سوء ظن نبريم.
3.هدفهاي منفي در کسب علم و دانش
شاگرد بايد ادب داشته باشد « هَلْ » شاگرد بايد حرکت کند «أَتَّبِعُ» يعني تبعيت کنم دنبالت بيايم، شاگرد بايد تحمل سختي داشته باشد سختيها را تحمل کند، يکي از کارهاي خوب اين است که اساتيد دانشگاه و معلمين آموزش پرورش و مدرسين حوزه سختيهاي خودشان را براي شاگردها بگويند يک روز يکي از مراجع فعلي زمان قديم، زمان شاه بود گفت: به من گفتن يک اخلاقي براي طلبهها بگويم به نظر شما چه بگويم، گفتم آقا درس اخلاق نگو بدبختيهاي خودت را اگر بگويي ما خودمان تربيت ميشويم. چون ما الان اول طلبگي مان است هزار مشکل داريم شما اگر اول طلبگي تان مشکلي داشتي مشکلات را براي ما بگو همينکه ما بدانيم شما هم اين مشکلات را داشتيد ديگر براي ما آسان ميشود، سختيها را براي همديگر نقل کنيم. که اين سختيها ميگذرد که انّّ مع العسر يسرا سختيها ميگذرد، در قرآن 12 کلمه عصره و 36 کلمه يصر آمده است يعني با هر سختي 3 آساني است اگر 6 ماه سختي بکشيم سه تا 6 ماه رفاه خواهيم داشت.
کسي که عاشق علم است تلاش ميکند، بعضيها نشستهاند ميگويند براي ما بياوريد، بپزيد، خودش اهل حرکت نيست جنب و جوش ندارد جوهر ندارد شلِ مثل فتيله چراغ که پايين و بالا ميکشند، محصّل بايد خود جنب و جوش داشته باشد اگر جنب و جوش داشته باشد با کتاب کم دانشمند ميشود اگر بي حال باشد بهترين کتابخانهها ميرود…. حال ندارد گير در خودش است. در اسکناس يک نخي است که اون نخ به اسکناس ارزش ميدهد، در انسان هم يک اراده، اراده خيلي مهم است جوش خروش اراده……. اين مسأله ي مهمي است.
4.خداوند، معلّم همه انسان ها
مسأله ي ديگر اينکه بايد هدف داشته باشد، موسي گفت به دنبالت ميآيم « أَتَّبِعُكَ » به شرطي که چيزي به من ياد بدهي « تُعَلِّمَنِي » يعني يادم بدهي نه اينکه هيئت همراه باشد، هيئت همراه به خودي خود فايده ندارد بايد خودش هم خاصيتي داشته باشد.
3ـ هدف: هدف دو مورد است هدفهاي مقدس هدفهاي منفي، هدف مقدس اينکه براي خدا درس بخواند وقتي براي خدا درس خواند عقدهاي هم نميشود مثلاً ليسانس و فوق ليسانس گرفته ميگويد چرا دولت براي ما کار تعيين نميکند.
دولت خرج شما کرده يا خودت خرج کردي يا پدر مادرت خرج شما کرده بالاخره با سواد شدي، اين با سوادي شما هم به قيمت بي سوادي عدهاي ديگر بوده است، يعني خيلي روستاها که بايد دبستان بسازند نساختهاند روستاهاي بي مدرسه داشتيم که به جاي آن براي شما در شهر دانشگاه ساختهاند يعني براي او کم گذاشتن به شما دادن خوردي الحمد لله با سواد شدي حالا توقع هم داري، بايد پس بدهي نبايد توقع اضافه هم داشته باشي.
انسان اگر هدفش خدا بود از ديگران طلبي ندارد ما رواياتي داريم که بيان ميکنم، بعضي درس ميخوانند «ليباهي به العلما» يعني ميخواهند مباهات کنند تو ليسانسي من فوق ليسانسم تو فلان حوزه درس خواندي مباهات ميکند تو استادت فلاني، اگر کسي هدفش درس خواندن باشد براي پز دادن«مباهي» يعني براي پز دادن «اويمارو به سفها» براي جر و بحث کردن براي ريا کاري در مجالس براي اينکه چشم مردم را به خود جلب کنند، اينها منفي است.
5.پرهيز از علوم بيفايده يا مضرّ
هدفهاي منفي، که درس بخواند براي پول، پست، مقام براي اينها درس نخوانيد براي اينکه ممکن است به اينها نرسيد براي خدا درس بخوانيد زيرا خدا اينها را به تو ميدهد اگر کسي براي خدا درس بخواند خدا دنياي او را آباد ميکند. اما اگر کسي براي دنيا درس بخواند از آخرت دستش کوتاه است به دنيا شايد رسيد.
اگر براي خدا درس خواندي آخرت حتمي است دنيا انشاءالله، اما اگر براي دنيا درس خواندي آخرت هيچ، دنيا شايد، اينجا دو بحث وجود دارد. اگر براي خدا درس خوانديم آخرت را قطعي داريم به دنيا هم انشاءالله ميرسيم حالا بر فرض به دنيا نرسيديم آخرت را داريم، اما اگر براي دنيا درس خوانديم آخرت را قطعاً نداريم دنيا را شايد داشته باشيم.
اگر براي خدا درس بخواني 100 درصد آخرت را داري و 50 درصد دنيا را شايد، که ميشود 150درصد، اما اگر براي دنيا درس بخواني آخرت را100 در صد نداري، خيلي دزدها ميروند دزدي کنند که به دنيا برسند پليس هم مچ آنها را ميگيرد يعني آخرت هيچ ندارند به دنيا هم نميرسند در نتيجه عاقل بايد براي خدا کار کند.
دنيا مردم کف زدند سوت زدند چه شد؟ درحال حاضر بنده 9ـ 28 سال در تلويزيون هستم الان بگويند قرائتي مرد، يک عده ميگويند مرد که مرد يک عده که به من علاقه و لطف دارند سه دسته ميشوند يک عده ميگويند قرائتي مرد اِ، يک عده ميگويند اِ اِ،شما ميگوييد بابا بحثهاي ماه رمضانش را در يزد بود ما سر کلاسش بوديم اِ اِ اِ اين خلاصه دنيا است. تازه 50 درصد ميگويند مرد که مرد، شخصي که احساسات نشان ميدهد اِ اِ اِ
بچههاي ما تا اربعين بلوز مشکي ميپوشند نوههاي ما تا هفته اول بعد هم هيچ به هيچ، خدا رحمت کند مطهري را ميگفت: اين دعا را زياد بخوان ميگفت: اين دعا براي ماه رجب است اما تو هر روز بخوان «خاب الوافدون علي غيرک و خسر المتعرضون الّا لک» يعني باختند آنهايي که براي دنيا درس خواندند هيچ کاري را براي دنيا نکنيد، افطاري ميدهيد براي خدا حساب نکن او به من افطاري نداده من هم دعوتش نميکنم، من از عمره آمدم ديدنم نيامد من هم از حج آمده ديدنش نميروم. معامله نکنيد براي خدا که شد معامله نميکنيم.
شرايط شاگرد
هل اتبعک علي ان تعلّمنِ بعد ميگويد مما علّمته، «تُعَلِّمَنِ » يعني بايد شاگردت چيزي ياد بگيرد اصل ياد گرفتن است، گاهي وقتها اينطور نيست که هر که با سواد تر است بيشتر ياد ميدهد مثالي ميزنم گاهي انسان مغازه طلا فروش و قالي فروش مينشيند ميگويند چاي بياوريد گاهي هم به چادر عشاير ميرود و جلوي او گوسفند ميکشند يعني گاهي سرمايه اش کم اما بريز و بپاشش زياد است.
بسياري از آدمها هستند از نظر علمي درجه اش کم است مثلاً حجت الاسلام است پاي سخنانش که مينشينيد بيش از آيت الله استفاده ميکنيد، من خودم سراغ دارم طلبه ساده وقتي کنارش مينشينيد تند تند استفاده ميکني آدم هم هست 30 برابر او سواد دارد 2ساعت کنارش مينشيني چيزي استفاده نميکنيد. خلاصه شخصيت زده نشويم خيلي از افراد ميگويند برويم تهران وضع ماليمان خوب ميشود، اينقدر آدم هست در تهران گرسنگي ميخورد در ناف تهران است و اينقدر آدم هست که در شهرهاي کوچک زندگيش راحت ميگذرد.
6.انفاق در آموزش علم و دانش
موسي گفت فکر نکن که خضري «تُعَلِّمَنِ» چيزي ياد من ميدهي يا نه؟ يعني محورتان ياد گرفتن باشد نه شخصيت، نه لقب، نه آرم « مِمَّا » يعني گوشهاي از علمت را به ما بده، ما که قابل نيستيم همه ي علم شما را داشته باشيم مقداري از علمت را به ما ياد بده ميگويد مما، « مِمَّ » يعني گوشه اي،از آنچه بلدي، باز ميگويد « مِمَّا عُلِّمْتَ » يعني تو خود از خدا داري زيرا ميگويد «عُلِّمْتَ» يعني تو خود آموزش ديده هستي يعني علم که از خودت نيست. يک وقت ميگويي آقاي قرائتي پولي که داري به من بده ميگويم دارم براي خودم است و ميگويي قرائتي تو وقتي متولد شدي هيچ چيزي نداشتي حالا خدا به تو پول داده يک وام به اين بده به او بگوييم از خودت نيست، کارمند بانک راحت پول ميدهيد چرا؟ براي اينکه از خودش نيست. کارمند بانک يک رو در يک قسمت بانک است ميليونها تومان ميگيرد هيچ چرخ نميزند سوت نميزند چون براي خودش نيست فردا رئيس بانک در قسمت پرداخت ميرود. نه کسي در قسمت دريافت سوت ميکشد نه کسي که در قسمت پرداخت است سکته ميکند، چرا چون براي خودش نيست.
انسان اگر بداند نعمتها از خودش نيست امروز دادند فردا ميگيرند، هم دادن هم گرفتن برايش فرقي نميکند، مما عُلمته رشدا يعني هر علمي نه، من چيزي ميخواهم رشد در آن باشد،
7.پرهيز از علوم بيفايده يا مضرّ
بسياري از علوم رشد ندارد قرآن انتقاد ميکند از علمي که رشد در آن نيست. مثلاً ميگويد اصحاب کهف چند نفر بودند سه نفر، پنج، شش يا هفت در اين رشد است؟ اسم دوم سوره قل هو الله چيست؟ رشد دارد، اين حديث از امام صادق يا امام باقر رشد ندارد حالا يا از امام صادق يا امام باقر در بسياري از سؤالهاي ما رشد نيست، کدام آيه 11 ق دارد؟ باجناق ابوالفضل (ع) نامش چيست؟ اسم مادر موسي چيست؟ کفن چند تکه است؟ اينها چه فايدهاي دارد. سؤالهاي بيخود بسياري از مذهبيون ما حتي در گزينش ها، در انجمن اسلامي، حتي در مسجدها سؤال ميکنند يک حديث از امام صادق يا امام باقر مثل اين که بگوييم آقا آمدي نماز جمعه از کدام شيرها وضو گرفتي؟ آب شيرها يکي است سؤالها غلط است « رُشْدًا ».
هر چه که ياد ميگيريد چهار شرط بايد داشته باشد واجب باشد يا مستحب يا مشکل فرد را حل کند يا مشکل جامعه را حل کند ياد بگيريد. چيزي که نه واجب است نه مستحب نه مشکل فرد را، نه جامعه را حل ميکند اين علم بيخود است.علم بيخود هم داريم؟ بله علم مضر هم داريم.
«وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنفَعُهُمْ البقرة/102» بعضي علمها مضر است. اين کلمه غلط است که بگوييم انسان هر چه را که بداند بهر از آن است که نداند مثلاً دختر در بندر عباس يا جيرفت يا اردبيل يا اهواز،يزد يا هر جا نشسته جدول روزنامه حل ميکند، خيابان دو حرفي قديمي تهران؟ خيابان ري خانم اهوازي جيرفتي اردبيلي به چه درد شما ميخورد که بداني خيابان ري دو حرفي در تهران است واجب بود بداني واجب بود بداني، نه مستحب بود، نه مشکل تو حل شد، نه مشکل جامعه حل شد، نه. گوشت کيلويي چند هزار توماني ميخوري جواني خود را آتش ميزني سر يک چيز لغو نکنيد اين کار را عمرتان را آتش نزنيد.
حديث داريم روز قيامت عمر انسان از جلوي انسان عبور ميکند مثل نوار قلب اينقدر انسان حسرت ميخورد که عجب چه ساعتهايي را من الکي….. قرآن ميگويد لازم نيست همه ي سؤالها را جواب بدهيد بخصوص سؤالهايي در آن شيطنت است، فرعون شيطان بود ميخواست مردم را عليه موسي تحريک کند گفت موسي بيا ببينم پدران ما کجا هستند خوب بايد بگويد پدرت در جهنم است پدر فرعون جاش کجا است منتظر است بگويد پدرت در جهنم است که بگويد مردم ببينيد چگونه جسارت ميکند چگونه ميگويد پدر سوخته، تا گفت: فما بال القرون الاولي = پدران ما کجا هستند فرمود چه کار به پدرتان داريم قال علمها عند ربي = علمش نزد خداست، يعني معلم بايد از بعضي سؤالها طفره برود سؤالهايي که بو داره و در آن فتنه است جواب ندهد. آقا نظر شما در مورد فلاني چيست؟ بابا مرده خدا او رابيامرزد احوال شما چطور است. گاهي سؤال ميکند شما چيز ديگر جواب بده قرآن هم اين کار را ميکند.
«يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ البقرة/215» سؤال ميکنند چه چيزي را انفاق کنيم خدا نميگويد نخود لپه يا پارچه ميگويند چه بدهيم خدا ميگويد مهم نيست ولي اول به پدر و مادرت و فاميل بعد غريبهها کمک کنيد. او ميگويد چه چيزي بدهيم خدا ميگويد به چه کسي يعني سؤال را عوض ميکند.
يسئلونک ماذا ينفقون قال لپه، بگو لپه بگو چاي هرچه داري و هر چه او ندارد.گاهي بايد سؤال را عوض کرد. فاطمه زهرا سلام الله عليها آمد گفت آقا جان من چهار بچه دارم پشت سر هم کوچک شوهرم هم هميشه جبهه است من هم عبادت دارم هم کار خانه دارم وهم زنها ميآيند از من سؤال و جواب ميکنند، پاسخ به سؤالات زنها آموزش زنها به عهده من است، شما براي من خانمي بياور کنيزي کلفتي، پيامبر فرمود شما 34 بار الله اکبر 33 الحمد الله 33 بار سبحان الله يعني چه؟ يعني فاطمه جان از اين حرفها نزن. او کنيز ميخواهد او ميگويد سبحان الله بگو.
شاگرد خوب کيست؟ 1ـ ادب «هَلْ» 2 ـ حرکت «أَتَّبِعُ» 3 ـ هدف (براي مباهات و مدرک نباشد) 4 ـ گوشهاي از علمها به استاد بگويد من قابل نيستم همه مسائل را بدانم به استاد بفهماند آنچه تو داري از خدا به تو رسيده است.
8.انفاق در آموزش علم و دانش
احسن، قرآن ميفرمايد احسان کن « أَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ القصص/77» به قارون گفتند قارون خداوند به تو داده است. « أَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ » در انفاق مال احسن الله خدا به تو داده است.« مِمَّا عُلِّمْتَ » خدا به تو آموزش داده است پس به ما بياموز، « رُشْدًا » که در آن رشد باشد.
بسياري از علوم، حوزه، دانشگاه، آموزش و پرورش هر سطحي از کتابهاي آموزشي که ميخوانيد يا بايد واجب و مستحب باشد يا نياز فرد و يا نياز جامعه باشد. بسياري از موضوعات که در کتاب ما است نه واجب نه مستحب نه نياز فرد نه جامعه است.
350 اعوذ در کامپيوتر داريم که يکي از آنها يعني پناه ميبرم از بدي حديث داريم پيامبر ما هر روز ميگفت: اعوذ پناه ميبرم به تو «اعوذ بک من علم لا ينفع» يعني پناه ميبرم از اطلاعات بي خاصيت يعني علمي که هيچ مشکلي را حل نميکند.
دختر دبيرستاني بايد آئين همسر داري را ياد بگيرد، تربيت کودک را بخواند، حالا کوه هيماليا يا 4000متر يا 5000 متر اين متر کوه هيماليا هيچ نقشي در زندگي دخترهاي ما ندارد.
ميپرسند پيامبر وقتي به معراج رفتند چه غذايي خوردند مگر رفته بود غذا بگيرد رستوران بود آنجا! که نوع غذايش را ميخواهيد بدانيد. بگوييد پيامبر چرا رفت معراج و از معراج چه پيامي براي ما آورد.
رشد، افرادي هستند ميروند حرم امام رضا در صحن ميايستند و به جاي اينکه با امام رضا صحبت کنند ميگويند اين لوستر هم عتيقه است آن قسمت زمان ناصرالدين شاه بوده اين قسمت براي زمان مظفر الدين شاه است. امام رضا را رها کرده به کاشيها توجه ميکند.
خانم ميرود مکه يک ساعت در مسجد الحرام است سه ساعت در بازار بعد هم ميگويد خاک بر سرم ميداني چه شد ميگه ضبط صوت را من خريدم 65 ريال او خريده 60 ريال، يک حاجي نديدم که بگويد خاک بر سرم او ده طواف کرد و من 5 طواف کردم.بسياري از ما وقت مان سر حرفهايي که ارزش ندارد آتش ميگيرد.
جمع آوري مطالب
سوره کهف، آيه 66 ميگويد درس را براي خدا بخوانيد که در آن رشد باشد نياز فرد و جامعه را بر طرف کند نسبت به استاد ادب داشته باشيد حرکت کنيد ادب، حرکت، اخلاص، هدف خدايي و درس مفيد اينها اصول دين آموزش پرورش دانشگاه و حوزه است.
موضوعي که ميخوانيد مفيد باشد هدف رضاي خدا باشد و حل مشکلات جامعه براي رضاي خدا هم هدف خوب باشد هم استاد.
خدايا تو را به حق محمد وآل محمد ايمان کامل بدن سالم عقل قوي عمر مبارک رزق حلال عزت دنيا و آخرت حسن عاقبت و موضوع بحث ما علم مفيد حرکت براي تحصيل علم علم کار گشا علم نجات دهنده علم عزت آور غرور آور علمي که باعث درخشش مسلمانها و عزت و پيشرفت آنها شود را نسيب ما بفرما (الهي آمين). هر چه در شب قدر براي خوبها مقدر ميکني به آبروي همان خوبها براي همه ي ما مُقدر بفرما (الهي آمين).
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته