متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1386/2/20
بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي
موضوع بحث به مناسبت این که مقام معظم رهبری سال 86 را نام گذاری کردند به نام اتّحاد ملّی و انسجام اسلامی، این است که چه چیزهایی اتّحاد را پررنگ می کند و انسجام را بیشتر می کند؟ و چه چیزهایی اینها را متزلزل می کند؟ یکی از مسائلش مراکز وحدت است که ما مراکز وحدت را تبدیل می کنیم به مراکز تفرقه، از جمله مسجد، که مسجد بیشترین جایی است که مردم در آن جمع می شوند، همه با وضو می آیند، رو به قبله می نشینند، اما اگر برنامه های مسجد ضعیف باشد، این اتّحاد و انسجام از بین می رود، چهارتا می آیند و چهارتا نمی آیند و آنهایی هم که می آیند به هم نق می زنند و قُر می زنند، فحش می دهند، یا رنگ سیاسی اش می کنند یا رنگ حزبی می کنند یا رنگ قبیله ای اش می کنند. یعنی این مسجد ما اگر اداره خوبی داشته باشد، مساجد شلوغ می شوند و اگر مساجد شلوغ شوند یکی از این پایگاههای مهم وحدت مسجد است.
1- ابعاد گوناگون مسجد
فکر کردم راجع به مسجد صحبت کنم، راجع به مسجد من ده عنوان نوشته ام: یکی اهمیّتش، یکی بانی مسجد، جغرافیای مسجد، برنامه های مسجد، مدیریّت مسجد، حفظ مسجد، اخلاق مسجدی ها، پیش نماز، خادم. راجع به اینها صحبت کنیم: البتّه ممکن است که اسم مسجد باشد امّا یک معیارهای کلی است، یعنی اگر کسی هم اهل مسجد نیست، نکات برای اداره اش، برای همه چیز است. چون گاهی وقتها آیات ممکن است یک مورد خاصی را بگویند ولی آدم یک پیام کلّی می گیرد. قرآن می گوید: کسی حق ندارد در یک لحظه زنش را سه طلاقه کند، به طلاق هم اگر رسید یعنی زن و شوهر اگر واقعاً نمی توانند با هم زندگی کنند و لازم شد که از هم جدا بشوند، مرحله به مرحله جدا شوند. خوب بحث، بحث طلاق است که می گوید مرحله به مرحله جدا شوید. امّا الآن سیاسیّون هم همینطور است. سفارت را در حد کاردارش می کنند، کسی اگر زن هم ندارد ولی خواست
با کسی قهر کند، یکمرتبه قهر نکن و هرچی فحش می خواهی به او نده، یک راهی برای برگشت بگذار. در کاشان ما اینطور می گویند، اینجا دیگر من و شما در یک منطقه هستیم. می گویند: یک خالی را برای خاله وابگذارید. با هر کسی که بد شدید هر چه که می خواهید فحش ندهید شاید فردا خواستی رفیق شوی. و با کسی هم که رفیق شدی هر چی که داری به او نگو خوب ممکن است فردا همین دشمنت شود خوب پس ببینید وقتی می گوید مرحله به مرحله جدا شوید، اسم طلاق برده شده ولی آنهایی هم که زن ندارند و حتی آنهایی که مسلمان نیستند می توانند از این درس بگیرند یعنی روابط باید مرحله ای سفت شود و مرحله ای هم شُل شود. خوب پس بسم الله الرحمن الرحیم موضوع بحث ما: مسجد پایگاه وحدت. اسلام می گوید مردم محلّه در مسجد محل جمع شوند، صبح، ظهر، شب. در شهر که شد دیگر محله به محله نه، مردم یکجا جمع شوند، مرکز نماز جمعه، این هم برای شهر. آنوقت در سال که می شود، ماه که می شود، سالی دومرتبه هم یک موج عمومی نماز عید، بعد هرکسی هم که توان دارد مکه یک مرکز بین المللی است. یعنی مردم محله روزی 5 بار، مردم شهر هفته ای یک بار، مردم کره زمین سالی یکبار، روزی یکبار، هفته ای یکبار، سالی یکبار. این مرکز اسلامی است. حالا، عرض کنم به حضور شما که : عوامل جذب یا دفع در مساجد:
2- نقش امام جماعت در موفقیت مسجد
اوّل امام جماعت است که می تواند يك مسجد هشت نفري را هشتاد نفری بكند، هشتصد نفری بكند و مي تواند امام جماعتي باشد كه هشتاد نفر را هشت نفر بكند. اين كه امام جماعت چه جور آدمي باشد مهم است. هيئت امنا مهم است. هيئت امناي با سليقه يا بي سليقه. با سعه صدر يا بداخلاق. خادم هم نقش دارد. مردمي كه به آن مسجد مي آيند هم نقش دارند. طولاني شدن مراسم نقش دارد. عرض كنم به حضور شما كه ايجاد زحمت يا رفاه نقش دارد. شركت مسئولين نقش دارد. اينكه مسئولين بيايند براي نماز يا نيايند نقش دارد. مطالبي كه گفته مي شوند نيز نقش دارند. كه چه چيزي در مسجد گفته مي شود؟ خوب، يكي يكي درباره اينها صحبت كنيم. اول چيزي كه نقش دارد نيّت است آن نيّتي كه دارد اثر مي گذارد، در اسكناس يك نخ است، در چكهاي تراول يك نخ است آن نخ نشانه اصلي است. خيلي به اين كار نداريم كه اين چك عرضش چقدر است يا طولش چقدر است؟ يا رنگش چيست؟ ارزش اسكناس به آن نخ است. همانطور كه ارزش اسكناس به نخ است ارزش ما هم به نيّتي است كه داريم. نيّت خيلي مهم است. حاج شيخ عباس قُمي خيلي كتاب نوشت اما اين كتاب مفاتيحش گل كرد. كتابهايي را نوشت كه خيلي بيش از مفاتيح رويشان تحقيق و پژوهش كرد، اما اخلاصي كه در مفاتيح بوده گفته اند كه در كتابهاي ديگر نبوده است. اگر زني به بچّه از سينه شير بدهد محرم مي شود ولو مادرش نيست. چند بار يك زني به بچه اي شير بدهد، اگر از سينه شير بدهد محرم مي شود اما اگر همين شير را در شيشه بريزد و با شيشه شير بخورد ديگر محرم نخواهد شد. اينها يكسري چيزها است كه… . آن سوز مهم است. شما گاهي وقتها به اسم امام زمان مي نشينيد و بلند مي شويد و گاهي وقتها هم پايتان درد مي آيد و بلند مي شويد. اگر يك معلم آمد و شما به احترام استاد بلند شديد ثواب كرده ايد. چون قرآن مي فرمايد: معلم كه آمد، برپا. «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحْ اللَّهُ لَكُمْ وَإِذَا قِيلَ انشُزُوا فَانشُزُوا يَرْفَعْ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌالمجادلة/11» يعني برپا. چرا؟ مگر چه كسي آمده يا چه خبر است؟ «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحْ اللَّهُ لَكُمْ وَإِذَا قِيلَ انشُزُوا فَانشُزُوا يَرْفَعْ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌالمجادلة/11» معلّم آمد، عالم آمد، برپا. نه اینکه پايت درد مي كند، بلند شدي. نيّت ها خيلي مهم است.
3- خطر سوء استفاده از مسجد
در قرآن راجع به مسجد داريم كه: منافقين آمدند و يك مسجدي را ساختند در مدينه كنار مسجد النّبي، گفتند: يا رسول الله تشريف بياوريد و مسجدمان را افتتاح كنيد. فرمود: الآن جنگ تبوك است من مي روم و برمي گردم سپس تكليف شما را روشن مي كنم. وقتي برگشت، آيه نازل شد كه اين مسجد را براي خدا نساخته اند، اين يك محل توطئه است منتهي براي اينكه مشتشان باز نشود اسمش را گذاشته اند مسجد، مسجد ضرار. «وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ التوبة/107» یعنی این مسجد را ساخته اند که کمر آن مسجد را خم کنند، این هیئت را ساخته اند که آن هیئت را ضعیف کنند. این می گوید من یک مدّاحی را می آورم که مشتری های شما را ببرم آنجا. و او هم می گوید من یک واعظی می آورم که مشتری های شما را ببرم آنجا. در بعضی شهرها هیئت ها چه کار می کنند؟ یا روی رقابت یا روی چشم هم چشمی. و به همین دلیل نیّتها مهم است. رئیس یک قبیله ای شتری را کشت و آبگوشتی راه انداخت و قبیله ی دیگر گفت به کوری چشم این قبیله، من دوتا شتر می کشم و او هم گفت من به کوری چشم او سه تا شتر می کشم. هِی روی رقابت کارشان به جایی رسید که صد تا شتر کشتند و امیرالمؤمنین فرمود: احدی از این غذاها نخورد. گفتند: آقا چرا؟ آخر حرام می شود. فرمود: بریزید در بیابان سگ ها و شُغال ها بخورند. نیّت اینها خدا نیست بلکه رقابت است. چشم هم چشمی است. اگر یک چیزی رقابت و چشم هم چشمی شد دیگر ارزشی ندارد در خیلی از عروسی ها پیراهن هایی که می پوشند از روی چشم هم چشمی می باشد، ماشین هایی که برای عروس بوق می زنند یا گلهایی که می زنند، نمی دانم، همش چشم هم چشمی است، خیلی از کارها روی چشم هم چشمی است و لذا اثری هم ندارد، محبوبیّتی هم ندارد، نیّت خیلی مهم است. پیغمبر فرمود: بروید و مسجد را خراب کنید و در آن محل هم زباله ها را بریزید یعنی از زمین های عادی هم باید پست تر باشد و محل زباله ها باشد.
4- نقش بانی و هیئت امنا در مسجد
نیّت مهم است، پس کجا برویم و نماز بخوانیم؟ «لمسجد اُسّس علی التّقوی من اوّل یومٍ» عربی هایی که می خوانم قرآن است. (لمسجدٌ) یعنی مسجدی که،( اُسّس علی التّقوی) یعنی اساسش بر تقوا است. (من اوّل یومٍ) از روز اوّل این مسجد را برای خدا ساخته اند آن مسجد (احقّ ان تقوم فیه) در آن سزاوار است که نماز بخوانید، «لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ لتوبة/108» پس مسئله اول: نیّت بانی . این خیلی مهم است مسجدی که، از روز اول براساس تقوا بنا شده است. آن مسجد برو درآن مسجد. می خواهی بروی روضه، برو ببین کدام روضه خلوصش بیشتر است. می خواهی درس بخوانی نگو در این درس نان است، می خواهی رفیق شوی، این پسر، پسر خوبی است، دخترهایی که می خواهند با دخترها رفیق شوند حساب این را نکنند که این دختر باباش چطور است؟ ماشین باباش چطور است؟ رفاقتها بر اساس تقوا باشد، اگر رفاقت براساس تقوا بود همیشه هست. شما امام حسین(علیه السلام) را به خاطر تقوا دوست دارید، 1400 سال است که یک جور دوستش دارید برای پدر و مادر حاضر نیستیم که سالگرد پنجم را بگیریم اما براّی امام حسین سالگرد هزاروچهارصدمی هم می گیریم. علاقه های خدایی می ماند. بارها گفتم دُم طاووسی که خدا رنگ کرده است می ماند و هر چقدر هم که شلنگ بگیریم پاک نمی شود. این تخم مرغ هایی که ما رنگ می کنیم با یک خورده تُف پاک می شوند. چیزی را که ما رنگ کنیم پاک می شود ولی چیزی را که خداوند رنگ کند می ماند. مردمی که می خواهند آدم را عزیز کنند، عکس آدم را چاپ می کنند، به آدم رأی می دهند. دور دوّم نه به آدم رأی می دهند و نه عکسش را می چسبانند، دو تا هم فحش و تهمت به آدم می زنند یعنی مردم آدم را بالا می برند و پایین هم می آورند. امّا خدا وقتی کسی را بالا بُرد، دیگر پایین نمی آورد. چیزهایی که رنگ بشری دارد می پرد «مَا عِنْدَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ لنحل/96» هرچیزی که رنگ شماست می پرد «مَا عِنْدَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ لنحل/96» عربی هایی که می خوانم قرآن است، اگر می خواهید همیشه عزیز باشید نیّتتان را پاک کنید. برای چی درس می خوانی؟ برای پول و مدرک و زندگی؟ زندگی می پرد هفتاد سال، سی سال، چهل سال، اگر موفق بشوید. نیّت بانی خیلی مهم است.
5- برقراری ارتباط میان مسجد و مدرسه
2- جغرافیای مسجد است، مسجد و مدرسه اگر با هم باشند، ای کاش مساجد ما، ای کاش اوقاف ما، ای کاش متولیّان مسجد ما، امور مساجد، ائمّه جمعه، هرجا که می خواهند مسجد بسازند در یک جایی بسازند که یک طرفش دبیرستان باشد، یک درش در خیابان باشد. قدیمی ها مسجد و مدرسه را که می ساختند با هم می ساختند. شما در همین کاشان، مسجد آقابزرگ را نگاه کنید. گنبدش را ببین و پایینش هم حجره های طلاب. اصفهان بروید و مساجد را ببینید، مسجد امام اصفهان که مسجد شاه سابق بود. مسجد است و گوشه ها هم گوشواره هایش هم حوزه علمیّه است تازه محوریّت مسجد است یعنی وارد که می شوی چیزی که چشمت را می گیرد گنبد و بارگاه است. اصل خداست. اوّل درس بندگی و بعد درس زندگی. اگر درس زندگی بخوانیم ولی درس بندگی نخوانیم آخرش می شویم رئیس جمهور آمریکا. اصلاً می شویم تحصیل کرده های دنیا. این که دنیا به فساد کشیده می شود، هر کشوری دانشگاهش بیشتر است آمار جُرمش هم بیشتر است. این به خاطر این است که درس زندگی می خوانند ولی درس بندگی نمی خوانند. یعنی دو تا بال نیست علم و تقوا. بال علم که شُد می پرد، منتهی بمباران کردن حزب الله لبنان. این مسئله جغرافیای مسجد که مسجد و مدرسه باید با هم باشد، مسجد برجسته باشد. تسهیلات مسجد، هوایش، پارکینگش باید محکم ساخته شود، بزرگ ساخته بشود، در دسترس باشد، چند تا در داشته باشد و هر درش به یک محله ای باز بشود
6- قرآن در نماز و نماز در قرآن
مسئله ديگر كه مهم است اين است كه نماز و قرآن به هم چفت شده و يكي از عيبهاي مساجد ما اين است كه البتّه الآن دارد برطرف مي شود: چندهزار مسجد است كه نماز وقرآنش به هم چفت شده است الحمدلله. قبلاً جدا بود. يعني كره يك سمت بود و دوغ در سمت ديگر بود. قرآن وقتي مي گويد نماز، مي گويد: نماز و قرآن با هم هستند، يعني اصلاً وقتي نماز مي خواني مجبور هستي كه 120 آيه را بخواني، يعني هر هفده ركعت نماز 10 ركعتش كه سوره حمد را بايد بخوانيم. 10 تا سوره حمد هر سوره حمد هم هفت آيه دارد 10 در 7 كه ضرب شود، مي شود 70 تا . 10 تا هم سوره توحيد را مي خوانيم كه هر سوره توحيد هم 5 آيه دارد كه اين هم ضربش مي شود 50 آيه. و جمع 70 و 50 مي شود 120. يعني به طور اتوماتيك هركس بخواهد نماز بخواند، بالاجبار بايد روزي 120 آيه هم بخواند. پس ببينيد نماز كه مي خوانيد مجبور هستيد كه قرآن هم بخوانيد. و تا مي خواهي قرآن بخواني مي گويد:«الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ لبقرة/3»، «اقام الصلاة»، «فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْالكوثر/2». يعني مي روي قرآن بخواني مي گويد: نماز. مي روي نمازبخواني مي گويد: قرآن. اينها به هم بده بستون دارند. مثل اينكه برگ، آفتاب را به ريشه درخت مي رساند و ريشه درخت هم مواد غذایی را به برگ مي رساند اينها بده بستون دارند، به هم چفت شده اند. قفل و لولا است. قرآن بخوانم: «يمسّكون بالكتاب و اقاموا الصلاة». يمسّك، تمسّك يعني: چنگ مي زنند به قرآن،يعني قرآن را گرفته اند، و اقام الصلاة. جاي ديگر: «يتلون كتاب الله و اقاموا الصلاة» قرآن مي خوانند. اينكه ما جلسه قرائتمان يك چيز باشد و مسجدمان چيز ديگر باشد. قرآن و نماز بايد به هم چفت شود. اخيراً يك كار بسيار خوبي شروع شده، يك چند سالي است در دانشگاه تهران كه من هر روز هستم اين كار مي شود در طول سال است نه در ماه رمضان. دانشگاه تهران جمعيّتش هم خيلي شلوغ است ولي تا نماز تمام مي شود، يك صفحه قرآن مي خوانند. به بنده هم كه گفتند: بيايد و پيشنماز بشويد، گفتم: به شرطي پيشنماز مي شوم كه يك تفسير قطره اي بگويم مثل آبياري قطره اي كه داريم. تفسير قطره اي تفسير دو دقيقه اي يا سه دقيقه اي. خيلي راحت مي شود يك تفسير گفت. تفسير خيلي كم و فوري. عرض كنم به حضور شما كه، پريشب رفتيم عروسي، در عروسي گفتند: سخنراني كن. گفتم: بابا اينها آمده اند اينجا عروسي، براي سخنراني که نيامده اند، آمده اند عروسي. ديگر عروسي مردم را عزا نكنيد. گفتند: خوب يك دقيقه صحبت كن. دريك دقيقه سخنراني كردم تفسير قطره اي، تفسير قطره اي نمونه اش را مي گويم از ايراني ها هركس كه پاي تلويزيون هست ببيند كه تفسير قطره اي چيست؟ تفسير يك دقيقه اي. گفتم: سه رقم رابطه در قرآن داريم: 1- رابطه پيامبر با مردم. 2- رابطه مردم با پيامبر. 3- رابطه عروس و داماد، چون جلسه عروسي بود. رابطه پيامبر با مردم، رحمت است چون قرآن مي فرمايد: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ لأنبياء/107» پيغمبر من تو را نفرستادم الّا رحمت، مگر براي رحمت. من تو را رسول قرار ندادم مگر رسول رحمت. رابطه پيغمبر با مردم رحمت است. مردم بايد چه بكنند؟ رابطه مردم با پيغمبر مودّت است. پيغمبر فرمود: من مزد رسالت نمي خواهم «الّا المودّﮤ في القربي» هركس مي خواهد مزد پيغمبري مرا بدهد، اهل بيت مرا دوست داشته باشد: «الّا المودّﮤ في القربي». رابطه پيغمبر با مردم رحمت است. رابطه مردم با پيغمبر مودّت است. رابطه عروس و داماد قرآن مي گويد: «و جعل بينهما مودّﮤ و رحمه» خداوند قرار داده بين عروس داماد هم مودّت و هم رحمت را. رابطه پيغمبر با مردم رحمت است. با هم بگوييد، رابطه مردم با پيغمبر مودّت است. و رابطه عروس و داماد هم رحمت است هم مودّت. والسّلام عليكم و رحمة الله. اين مي شود يك سخنراني يك دقيقه اي.
7- سخنرانی های کوتاه در مسجد
ما بايد طرّاحي كنيم كه اين سخنراني هاي طولاني تبديل شوند به سخنراني هاي يك دقيقه اي، دو دقيقه اي، سه دقيقه اي. خود امامان ما، اميرالمؤمنين كه اوّل خطيب دنيا بود كلماتي دارد به نام كلمات قصار. كلمات قصار يعني سخنراني هاي يك دقيقه اي، دو دقيقه اي. «كونا للظّالم خصما و للمظلوم عونا». نسبت به ظالم دشمن باشيد و نسبت به مظلوم حمايت كنيد. از مظلوم حمايت كنيد و بر سر ظالم نعره بكشيد. خوب بنابراين كلمه اقامه درباره نماز هست. «اقيموا الصلاة». همين اقامه درباره قرآن هم هست. «ولواتهم اقاموا التوراﮤ و الانجيل و ما انزل الیک» يعني همان كلمه اقاموا كه براي نماز آمده يعني به پا داشتن. براي قرآن هم آمده اقامه، يعني قرآن را هم بايد به پا داشت. به پا داشتن نه يعني وقتی جمعيّت نيامده به قاري بگويي كه بخوان تا جمعيّت جمع شود. اين اقامه قرآن نيست اين اقامه مراسم است، منتهي چون هنوز جمعيّیت جمع نشده به قاري مي گوييم كه بخواند تا مردم بيايند. اين اقامه نيست. اقامه يعني همه مردم كه جمع شدند خوب گوش بدهند و ببينند كه خالق با مخلوق چه مي گويد؟ مخلوق به حرف خالق بايد گوش بدهد. گوش بدهد و دل بدهد و بپذيرد و عمل كند اين اقامه است.
تفقد از افراد غائب. مسجد يك حاضر و غائب اتوماتيك است، نگاه مي كند مي بيند كه احمد آقا نيست، فاطمه خانم هم چند روز است كه نيامده، احوالپرسي مي كنند. تفقد از غائبين، تشويق افراد فعّال. سرگُردها در مسجد سرهنگ شوند و سرهنگ ها در مسجد و نماز جمعه تيمسار بشوند اينها مسجد را اوج مي دهد. شاگرد اوّل ها در آنجا تشويق بشوند. در استان فارس مي خواستند مخترعين را تشويق كنند، امام جمعه اش زنگ زد و من رفتم شيراز، گفتند چه جوريه؟ گفتم والله اينها مخترع هستند ديگر سكّه به درد اينها نمي خورد، من حاضرم كه دست اين مخترعين را ببوسم منتهي اينها بروند بالا بايستند در آن جايي كه امام جمعه مي ايستد در آن بلندي. هفت تا مخترع داشتند كه رفتند آنجا و من هم رفتم دست اينها را بوسيدم و گفتم آقا من تشكر مي كنم از اينها و دستشان را بوسيدم و آمدم پايين. تشويق بايد در مسجد باشد. تنبيه هم بايد از نظرنماز باشد. يك منافق فراري مُرد، حضرت فرمود: «لا تصلّ علي احد منهم» براي جنازه اش نماز نخوانيد «لا تقوم علي قبره» سر قبرش هم نرويد. يعني با نماز هم مي شود حال طرف را گرفت و هم مي شود كه تشويق كرد.
8- توجه به نسل نو و نوجوانان در مسجد
اگر خواستيم مركز اتّحادمان كه مسجد است خوب باشد اين مسجدها بايد از اينكه صف اول و دوم يك مشت نسل منقرض پيرمرد مي آيند و اگر بچّه هم بيايد تحقير مي شود و محلّش نمي گذارند، غذا كه مي دهند هركسي كه تاجر است در صف اوّل مي نشيند. در بعضي مسجدها فكر مي كنند كه اين جا بانك است. بچّه اي نامه نوشته بود كه تا آخر عمرم مسجد نمي روم، به دليل اينكه در مسجد غذا مي دادند به همه گروهها دادند و خوردند و بچّه ها را بيرون كردند و آخر هم گفتند بچّه ها برويد خانه كه غذا تمام شد.
نوبت بچّه: بچّه دو ساله را نمي توان بلند كرد و رئيس جمهور در جاي يك بچه دوساله نماز بخواند نماز رئيس جمهور هم باطل است. هرمقامي كه وارد شد نبايد بچّه را از جايش بلند كرد، هر كسي نشسته خوب نشسته. در مسجد هركس هر كجا كه نشست احدي حق ندارد كه بلندش كند، چه آيت الله و چه نمي دانم سرلشگر و چه رئيس جمهور. هركسي هر كجا كه نشسته شما حق نداري كه بلندش كني امّا بچه وقتي آمد بلندش كردي. من خودم بچّه كه بودم رفتم صف اوّل در كاشان يك پيرمردي خدا بيامرزدش دست مرا گرفت و مرا مثل گربه عقب انداخت. گفت بچه صف اول نمي ايستد. اين خاطره الآن كه من تقريباً 63 سال دارم اين خاطره مال وقتي كه من نمي دانم 7 يا 8 يا 10 سالم بود. 50 سال، نيم قرن اين خاطره تلخ در ذهنم مانده است، كما اينكه خاطرات شيرين در ذهن ها مي ماند. امام رفته بود مكّه، بنيانگذار جمهوري اسلامي، كتاب خريد تا رفت كه پول بدهد صداي اذان بلند شد، طرف پول را نگرفت و گفت: اذان. گفت: آقا پول را بگير. گفت: اذان، «الله اكبر» خدا از پول بزرگتر است برو برو. برو بعداً بيا. يعني اين به خاطر الله اكبر پول را از امام نمي گيرد اين عمل كتابفروش دهها سال روي مغز يك مرجع تقليد اثر مي گذارد، شما نگاه كنيد اگر در يك اتوبوسي راننده تا اذان گفت، اولّين نمازخانه اي كه در راه است بايستد. مدير درس مي دهد تا صداي اذان را شنيد گفت: نماز. اين بچّه سر كلاس نماز خوان مي شود. حضور مسئولين خيلي مهم است.
مديريت مسجد: مدير مسجد چه كسي بايد باشد؟ اوّل كه «انّما» يعني فقط در قرآن هرچي انّما هست يعني فقط. «إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ لتوبة/18» فقط كساني حق دارند مسجد را آباد كنند كه: 1- «إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ التوبة/18»، ايمان به خدا و قيامت داشته باشند، خودش اهل نماز و زكات باشد و بعد اينكه شجاع باشد «ولم يخش الّا الله» به غير از خدا از كسي نترسد، آدمهاي ترسو نبايد هيئت امنا بشوند. ترسو است. «مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَنْ يَعْمُرُوا التوبة/17» كساني كه مطيع آمريكا هستند اينها حق ندارند، كساني كه اطاعت از كس ديگر مي كنند يا بندگي غير خدا را مي كنند اينها حق ندارند كه باني مسجد بشوند. «إِنْ أَوْلِيَاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ أنفال/34» قرآن مي گويد: متولّي مسجدالحرام بايد فقط افراد با تقوا باشند.
9- حفظ حقوق بانوان در مسجد
توجه به امور خانمها. من شهر شما را نمي دانم چطور است اما در شهرهاي ديگر ايران اينطوري است حالا انشاالله كه در شهر شما اينطور نباشد، در شهرهاي ديگر بيشترين قسمت مسجد را مي دهند به آقايان. فكر مي كنند كه مسجد هم ارث است، آخر در ارث مردها دو برابر زن ها مي برند در اين جا هم قسمت بد را مي دهند به زنها بعد اينكه زن ها را مي فرستند بالا در صورتي كه خانمها ببيشتر درد پا دارند و حاملگي هم در زنان است يعني زن ها هم به خاطر حاملگي و هم به خاطر درد پا و هر چي پيرزن و درد پايي هست مي فرستند بالا و جوانها مي آيند و در پايين مي ايستند يعني پلّه ها را مي دهند به آنها، رفتم در يكي از استانها در نماز جمعه سخنراني كنم بعد از خطبه ها رفتم روي آن بلندي، ديدم هر چي قالي هست زيرپاي مردها است و زير پاي خانمها موكت بود. گفتم: آقاجان صبر كنيد محبّت كنيد همه بلند شويد، بلند شدند. گفتم: 10 تا از اين قالي ها را بفرستيد آن طرف و همين الآن اين كار را بكنيد. و قالي ها كه رفت آن طرف، گفتم: اين بود عدالت اجتماعي، والسّلام عليكم و رحمة الله. و اصلاً سخنراني نمي خواهد. ما گاهي وقتها سخنراني مي كنيم ولي در خود سخنراني ضدّ عدالت هست. مثل سازمان ملل، سازمان ملل جمع شده اند براي عدالت. درخود سازمان ملل حق وتو است، يعني هر چه همه بزنيد من هوا مي كنم. يعني محل عدالت ضدّ عدالت. محلی كه مي گويند همه مساويند مسجد غير عدالت. عرض كردم ما اسلام را قاتي كرديم. اسلام يك آبي است از بس كه گرد و خاك و سوسك و ملخ و پشه در اين آب نشست ديگر كسي که اين آب را مي خواهد بخورد بايد تصفيه كند. اسلام ناب. امام در فرمايشاتش مي فرمود: اسلام ناب. اسلام منهاي سليقه ها و منهاي خرافه ها، منهاي حزب ها، قبيله ها، منهاي خطهاي سياسي، منهاي… . اسلام ناب اگر باشد، يكي از چيزهايي كه مسجدها را تفرقه مي كند برنامه هاي ناقص مساجد است. اميدواريم كه همه بنشينند و تغيير بدهند. در رابطه با مسجد من خيلي حرف دارم ولي نيم ساعتمان تمام شد، دور دوم مذاكرات را در جلسه بعد مي گوييم. خدايا به مساجد ما رونق بيشتر مرحمت بفرما. (الهي آمين) خدايا اخلاق مسجد، اخلاق امام جماعت، اخلاق خادم، اخلاق خود ما كه مي رويم و شركت مي كنيم، عدالت واقعي، اخلاق واقعي، آنطوري كه در قرآن از مسجد و مسجدي ها تعريف كرده اي به ما آن صفات را مرحمت بفرما. (الهي آمين)
والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته