متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1384/12/25
بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي
بينندگان عزيز بحث را در آستانه اربعين ميبينند. اربعين زيارت امام حسين(عليه السلام) مستحب است علامت شيعه چند تاست و يكياش هم زيارت اربعين است البته شايد هم اين معنايش اينست كه آنجا شيعيان همديگر را ببينند قرارهايشان را با هم بگذارند برنامه هايشان را آنجا با هم داشته باشند مرقد امام حسين(عليه السلام) يك خانهاي باشد براي شيعه يابي براي گزينش همفكر كه شيعهها از همه كرهي زمين آنجا همديگر را ببينند هر برنامهاي ميخواهند آنجا داشته باشند به هر حال ما هم علاقمند به اهل بيت هستيم خوب است يك سلامي هم بكنيم السلام عليك يا ابا عبدالله السلام عليك و رحمه الله و بركاته
موضوع بحث من امشب راجع به خطبهاي است كه امام زين العابدين(عليه السلام) در شام، خيلي خطبهي مهمي است چند جملهاش را ميخواهم معنا كنم.
1- دوري از تملّق و ستايش بي جا
روايت شده است كه(إن اليزيد امر بمنبر و خطيب) به خطيبي گفت برو بالاي منبر(ليخبر الناس) به مردم خبر بده كه چي شده است ما پيروز شديم امام حسين(عليه السلام) را كشتيم باد به پرچم ما ميخورد تو هم از آخوندهايي هستي خطيب هستي اين پول را بگير و تملق بگو، يك حديث داريم(احثوا التراب في وجوه المداحين) يعني اگر كسي بيخودي ستايش ميكند و تملق ميگويد خاك بريزيد توي دهانش يعني نگذاريد كسي تملق بگويد به يكي گفتند چرا جلسههاي فاتحه منبر نميروي گفت بعضي فاتحهها آدمهايي كه مردهاند آدمهاي خوبي نيست حرفي نيست كه آدم برود بالاي منبر از آنها تعريف هم بكند ولي بعضيها هستند كه مثلاً آدم بدي هستند ولي جلسهشان را گذاشتهاند توي مسجد و توقع هم دارند كه منبري اين آدم بدي كه مرده است به اندازه سلمان و ابوذر از او تعريف كند و حديث هم داريم كه خاك بريزيد توي دهان كسي كه نابجا تعريف ميكند. ستايش بي جا، مراد از مداحين مداحان امام حسين(عليه السلام) نيستند مداحان امام حسين(عليه السلام) ستايش آنها به حق است مداحان نابجا و اين. . . چون بعضيها براساس پول تعريف ميكنند يك كسي ميگفت: ما هم ثار الله داريم هم سور الله ثارالله يعني آنهايي كه عاشق خط خدا هستند سور الله يعني كجا سور ميدهند كجا پلو است كجا شله زرد است كجا حليم است يكي از اين سور اللهيها كه دنبال سور ميرفت ميگفت من دعا كه ميكنم نگاه ميكنم كه سفره چي است اگر سفره ساده بود ميگوئيم خدا رحمت كند خوب اين بس است سفره بيش از اين نميخواهد اگر ديديم كه سفره مرغ و ماهي و چيزي داشت دستها بالا يا الله يا الله يا الله اما اگر ديديم كه رسيد به جوجه كباب و ماهي و اينها ميگفت يكي از ابروهايم ميافتد شمال شرقي يكي جنوب غربي يا حميدا بحق محمد يا عالي به حق علي ميگفت وزن دعاهاي من بر وزن سفره است سفره كم رنگ دعا كم رنگ سفره متوسط دعا متوسط سفره پررنگ دعاي پررنگ اينها خيلي بد است كه آدم به بچهها بگويد عليك السلام به مردها بگويد سلام عليكم به پولدارها بگويد سلام عليكم و رحمه الله حال شما چطور است بچه و بزرگ بايد جواب سلامش يك جور باشد يك چيزي بگويم از امام رضا(عليه السلام) فرمود اگر به پولدار سلام گرم كني به فقير سلام سر كني خدا بر ما غضب كرده است بايد پاسخ بين فقير و غني يك جور باشد يزيد گفت كه برو بالاي منبر اين خطيب هم از آن سور اللهيها بود شكمو بود كه پول بگيرد و از يزيد تعريف كند(فصعد الخطيب المنبر) خطيب رفت روي منبر نشست(اكثر الوقيحه علي والحسين) هر چي توانست بد و بيرا گفت به علي و حسين(عليهما السلام) خدايا تمام كساني كه به اميرالمومنين و اهل بيت پيغمبر ظلم كردند عذابشان را زياد كن(و اطنب في تقريز معاويه و يزيد) هر چه هم توانست از يزيد و معاويه تعريف كند و خوب گفت(فصاح) اين جملاتي كه ما ميتوانيم حساب كنيم نگاهي به خطبــﺔ امام سجاد(عليه السلام) حالا شما همين امام سجادي را كه ميگوئيد بيمار است اگر به همه نقاشها بگويند عكس امام سجاد را بكش عكس يك آدم بيمار را ميكشد امام سجاد دو سه روزي بيمار بود وگرنه شجاعت امام سجاد(عليه السلام) از ابوالفضل كمتر نيست.
2- كمالات همه امامان يكسان است
نميدانم ما اينرا بايد به كي بگوئيم بابا تمام امامان ما شجاعتشان يك جور است تمام امامان ما علمشان يك جور است حلمشان يك جور است اين دسته بندي از كجا پيدا شد كه ميگوئيم الحلم الحسنيه و الشجاعه الحسينيه اين دسته بندي را كي كرد توي قرآن نيست توي حديث هم نيست ما ريشمان را سفيد كرديم من الان چهل و پنج سال است كه آخوند هستم تقريباً هنوز هم مطالعه دارم تمام امامان ما علم و حلم و صبرشان يك جور است اينطور نيست كه حالا ابوالفضل شجاع باشد امام سجاد بيمار باشد حالا ببينيم اين بيمار چه كرد؟ حالا چرا يزيد رفت روي منبر چون يزيد امام حسين(عليه السلام) را كشته بود زن و بچه هم اسير شام را چراغاني كردند اهل بيت هم اسير و آنرا تاب دادند اين هم كه ميگويند امام حسين(عليه السلام) خارجي است نه يعني اينكه از كشور خارج است يك اصلي هست ميگويند اگر كسي به رئيس حكومت اسلامي خروج كند يعني عليه حكومت اسلامي بايستد اين خارجي است نه يعني اينكه از خارج آمده است يعني عليه او قيام كرده شاخ و شانه ميكشد خارجي است يعني حكومت يزيد حق است و اين چند نفر در مقابل يزيد قد علم كردهاند خروج كردهاند بر حكومت يزيد ميخواست كه به هر حال آب پاكي روي دست بريزد گفت برويم مسجد مسجد باعظمتي است اگر خطيبي رفت بالاي منبر ما افكار عمومي را گرفتهايم وقتي يزيد سخنراني كرد(فصاح) يعني صيحه زد اينطور نيست كه حالا چون اسيرم بابام را كشتند عمهام اسير است بچهها همه. . . هجده تا بچه را به يك طناب بسته بودند حالا من ديگر هيچي نگويم نه، شير شير است گرچه توي بيشه است شير شير است گرچه توي چاه باشد گنجشك گنجشك است گرچه روي منار باشد.
در شيراز بود يا جايي ديگر باغي بود باغ سرو درختهاي سروي داشت يك مجسمهاي را ميخواستند توي اين باغ بزنند اين درختها بزرگ بود اين مجسمه كوچك هي پايه هايش را بزرگ زدند كه اين مجسمه از كاجها بزرگتر بشود بالاخره پايههاي بسيار بلندي درست كردند وقتي آدم كوچكي را ميخواهند به او مسئوليت بدهند مجبورند دور و بريها براي او يا پايه بشوند كه آن كوچولو بتواند بالا بايستد يك مشت پايه ميشوند كه اين. . . پايه بزرگ را ساختند اين مجسمه را روي پايه نصب كردند و رفتند بالاخره چند سالي رفت درختها هي بزرگ شدند و اين درختها بزرگ نشد آخرش ديدند چه كنيم گفتند حالا كه نميتوانيم مجسمه را بزرگ كنيم بيائيم سروها را اره كنيم گاهي وقتها يك كسي كه كوچك است ميبيند كه نميتواند بزرگ بشود ميگويد پس بيائيد بزرگها را قلع و قمع كنيم يزيد كوچك ميخواست بزرگ بشود سروهاي اسلام را يكي يكي اره كرد.
فكر ميكرد كسي چيزي نيست(فصاح) صيحه زد اين سكوت حرام است گاهي آدم بايد نعره بزند من بايد تشكر كنم از مراجع تقليدي كه امسال براي محرم فتوا دادند كه اشعار آبكي شده است خيلي اشعار آبكي شده است چون هيچ هنري نميخواهد يك ذكري را آدم صد بار بگويد نه تخصص ميخواهد و نه هنر ميخواهد بحثها آبكي شده است عكسهايي كه ريشهاي ندارد مطرح ميشود يك سري كارها خرافات جزو كار ميآيد بله، يكوقت انسان شعارهاي امام حسين(عليه السلام) را روي آهن ميكشد و ميبرد حسين(عليه السلام) فرمود(هيهات منا الذله) اينرا آدم روي چدن هم بكشد و روي دوشش بكشد. . . اما يكوقت آدم چيزي را سر دل ميكشد كه نه واجب است و نه مستحب آقا من نذر كردهام نذرت باطل است چيزي كه نه واجب باشد و نه مستحب باشد و نه معقول باشد شما نذر هم بكني نذر شما ارزش قانوني ندارد مثل اينكه آدم نذر كند با سرش راه برود پاهايش را هوا كند بگويد آقا من قسم خوردهام يا عهد كردهام كه سينه خيز راه بروم اصلاً نذر تو غلط است بايد مواظب باشيم بعضي مراجع براي عزاداريهاي امسال. . . آنوقت آدم غصه ميخورد عزاداران ما ياران امام حسين(عليه السلام) هستند يار امام حسين(عليه السلام) يعني يار امام زمان يار امام زمان نبايد كج برود كه ديگر نايب امام زمان كه مراجع تقليد هستند به يار امام زمان كه عزاداران هستند بگويد حواست را جمع كند ما مراجع تقليد را ميخواهيم براي انحرافات ديگران ديگر حزب اللهي كه مخلص است و عاشق است عاشق امام زمان و امام حسين(عليه السلام) است اين نبايد توي حرفهايش كلماتي را بگويند كه مراجع قم احساس خطر كنند و بگويند كه مواظب كارهايتان باشد و روي اين عسل شيرين مگس خرافات ننشيند حالا انشاءالله حل ميشود چيزي نيست.
3- فرياد امام سجاد در مسجد شام
صيحه زد يعني گاهي آدم بايد صيحه بزند ما در قرآن دو تا(لا تقتلو) داريم يك خانمي گفت(لا تقتلوه) يك(لا تقتلوا) هم يك برادر گفت فرعون لب دريا نشسته بود صندوق را ديد گرفت ديد توي صندوق يك بچه است خواست او را بكشد خانمش گفت(لا تقتلوه) او را نكش برادرهاي يوسف هم خوستند يوسف را بكشند يكي از برادرها گفت(لا تقتلوا) او را نكشيد زن فرعون گفت نكشش برادر يوسف هم گفت او را نكشيد دو تا نهي از منكر است كشتن مومن كشتن پيغمبر از بزرگترين منكرات است وقتي اين منكرات شد موسي زنده ماند موسي كه زنده ماند بعد يك جامعه را از شر فرعون نجات داد اين هم يوسف زنده ماند يوسف كه زنده ماند جامعه قحطي را از قحطي اين بركت امر به معروف است يك امر به معروف و يك نهي از منكر يك پيغمبر را نجات ميدهد گاهي، و آن پيغمبر كه نجات پيدا كرد امتي را نجات ميدهد گاهي بايد نعره كشيد(فصاح) امام سجاد(عليه السلام) صيحه زد گفت كه(ويلك) خطيب، خاك بر سرت(اشتريت مرضات المخلوق بصفت الخالق) تو براي اينكه يزيد از تو خوشش بيايد خدا را به غضب در آوردي؟ چي را به چي فروختي؟ براي اينكه دو فلس پول از يزيد بگيري داري غضب خدا را. . . من در اينجا يك دسته بندي بكنم مردم چهار دسته هستند:
4- رضايت خالق بر رضايت مخلوق مقدم است
بعضي مردم هم خدا را راضي ميكنند و هم مخلوق را، مثل اينهايي كه براي امام حسين(عليه السلام) غذا ميدهند هم مردم ميگويند خدا پدرت را بيامرزد هم خدا از اين كار راضي است در آستانه عيد ميگويد من سه تا بچه دارم فرض ميكنم كه چهار تا بچه دارم يك دست لباس هم براي او ميخريم من پنج تا دختر دارم فرض ميكنم شش تا دختر دارم به ديگران كمك ميكند بعضيها كارشان نه خدا را راضي ميكند و نه خلق را حالا در جزئياش مثل سيگار كشيدن خدا راضي نيست خودش هم به خودش ضرر ميزند هوا و پول و ريهاش و زن و بچهاش يا مثلا ضربه ميزند مردم آزاري ميكند بعضيها خدا را راضي ميكنند ولي مخلوق راضي نيستند ميگويد خدا كه راضي است قرآن ميگويد اينها آدمهاي خوبي هستند «قُلْ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ» الأنعام/91 بگو خدا باقي را بريز دور من ميآيم پشت تلويزيون بايد چيزي بگويم كه خدا راضي باشد من حرف ميزنم ممكن است گمركي ناراضي بشود بانكي، كارمند، بازاري، يك چيزي بگويم هم لباسهاي خودم بگويند چرا اين را گفتي، به هر حال من بايد بگويم حق اين است ممكن است به انسان بر بخورد ما الان كشورمان يكي از مشكلاتش اين است كه جمهوري اسلامي بعضي جاهايش شده جمهوري رودربايستي اسلامي يك آدم بي عرضهاي يك مسئوليتي را گرفته رويشان هم نميشود كه اينرا. . . بسمه تعالي بابا بس است حالا اين توي مساجد هم هست هيئت امناي مساجدي در شرايطي هستند كه جوانها را فراري ميدهند توي همين تهران شنيدم كه جواني ميگفت خانهام راست مسجد است نميروم توي مسجد والله ميخواهم نماز بخوانم گفتم چرا؟ گفت از دست اينهايي كه توي مسجد هستند البته معلوم نيست كه راست بگويد ممكن است دروغ بگويد ممكن است حق با او نباشد اما ما بايد يك كاري بكنيم كه فقط خدا از ما راضي باشد. مردم هميشه راضي نيستند هر كاري بكني. . . «إياك نَعبُد» فقط بنده تو(لا يخافون في الله لومه الائم) آمدند پهلوي پيغمبر و گفتند معلوم نيست كه با پولها چه ميكني «وَمِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ» صدقات را چه ميكني؟ قرآن ميفرمايد اينكه ميگويد «وَمِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا» التوبة/58 قرآن ميفرمايد اينكه ميگويد با پولها چه ميكني يك خورده پول به خودش بدهي راضي ميشود آقا اين پولها از كجاست؟ معلوم نيست از كجاست، اگر يك خورده از پولها را به خودش بدهي ديگر هيچي. . . درود بر كسي كه هر چه هم به او پول بدهند از حرف حقاش دست بر ندارد و واي به حال كسي كه ضربان قلبش با پول بالا و پائين ميرود پول دادي ميگويد خوب پول ندادي. . . يك عده هم خدا را راضي نميكنند ولي مخلوق را راضي ميكنند اين چهارمي خطيب يزيد بود.
امام سجاد(عليه السلام) فرياد زد فرياد لازم است بعضي موقع بايد فرياد زد والله من به ايشان گزارش دادم بعضي جاها بايد نعره كشيد حالا اگر مار وارد مسجد شود كسي نبايد بگويد كه بنام خداوند بخشنده مهربان يك عدد مار از سمت جنوبي بسوي حركت به سمت مسجد است بسيار بجاست كه شما يك برنامه ريزي بكنيد و در. . . اين حرفها چيه؟ مار كه آمد ميپرند توي مسجد و ميگويند مار. . . گاهي وقتها نميشود گفت كه من ابلاغ كردم بيخود ابلاغ كردي ميگوئيم آقا اين كار حرام است يا نه؟ ميگويد بله، ميگوئيم پس چرا جلوگيري نميكني ميگويد من گزارش دادهام خوب غلط كردي گزارش چيه بلند شو شيشه را بشكن گاهي وقتها بايد نعره كشيد امام سجادي كه بيمار است(فصاح) يعني نعره كشيد گزارش كردن، حالا دارم تصميم ميگيريم كه به كي بگويم والله من فتوكپياش را براي فلاني هم فرستادم گاهي فتوكپي را براي پنجاه نفر ميفرستند اما آن پنجاه نفر اينكاره نيستند خدا رحمت كند علامه جعفري را فيلسوف يك كسي شكايت كرده بود از يكي از مسئولين مملكتي بعد نوشته بود رونوشت به كي به كي بعد نوشته بود پانزدهمي علامه جعفري جهت پيگيري بابا علامه جعفري كه پيگيري مسائل اجرائي نيست يكي ديگر نامه نوشته بود رونوشت به عزرائيل به جبرئيل آقا جان گاهي كارها را بايد انسان خودش انجام بدهد منتظر. . . آمد پهلوي امام گفت آقا قانوني ميخواست تصويب شود من مخالفت كردم امام فرمود بيخود! گفت آقا خلاف شرع بود مخالفت كردم ديگر چرا بيخود؟ گفت بايد بلند شوي صندليهاي مجلس را هوا بيندازي صرف اينكه رأي ندادم كافي نيست گاهي بايد صيحه زد آقا آبرويم ميريزد خوب بريزد شما آبرو ميخواهي براي اسلام ميخواهي خيلي جا آدم بايد از آبرويش هم. . . خدا رحمت كند شهيد رجايي را گفت خدا به من آبرو داده در راه خدا ميخواهم بدهم امام در قبول قطعنامه فرمود خدا آبرويي كه به من داده ميخواهم برود اينكه آقا سبك ميشوي سبك ميشوي يعني چه؟ اگر خطر ديديد بايد نعره بكشيد فكر نكنيد كه سبك ميشويد كسي خواسته باشد سبك بشود سنگين بشود اين شرك است شرك يعني اينكه مثل بت پرستي است خود پرستي هم يك شرك است يعني براي حفظ خودش با اينكه منكر را ميبيند نعره نميكشد البته آنجاها نعره كي و كجا مواردش هم فرق ميكند.
5- برخورد امام سجاد(عليه السلام) با منبر يزيد
يك صيحه زد گفت ميخواهم يا يزيد(اصعد هذه اعبد) ميخواهم از اين چوبها بروم بالا نگفت منبر چون منبر به شرطي منبر است كه روي آن حرف حق بزنند منبري كه روي آن ستايش يزيد را بكنند و بد و بيراه به امام علي(عليه السلام) بگويند آن ديگر منبر نيست اسمش چوب است فرمود از اين چوبها بروم منبر از اين چوبها بروم منبر گفتند روي اين چوبها ميخواهم حرفهايي بزنم كه(لله فيهن الرضا) خدا راضي باشد(و لهذه الجلساء) مردم از شنيدن آن ثواب ببرند خدا هم راضي باشد(فاباه يزيد) يعني يزيد گفت اجازه نيست(فقال الناس يا امير المومنين) مردم به يزيد گفتند بگذار برود بالاي منبر دلش خوش بشود يزيد گفت شما اينها را نميشناسيد اين برود بالاي منبر آبروي ما را ميريزد اگر برود منبر(إن صعد لن ينزل الا بفضيحتي) اگر از پلهها بالا برود پائين نميآيد جز اينكه آبروي من را ميريزد(وبفضيحه آل ابي سفيان) آبروي نسل ما را هم ميريزد مردم گفتند بابا اين بيمار است باباش شهيد شده است اين همه داغ ديده است اسير است ناه توي بدنش نيست(فلم يزال به حتي اذن) يعني اينقدر مردم اصرار كردند تا اذن داد اين خودش يك درس است يعني چوب سفت را. . . يك كسي خلاف ميكند به او ميگويي گوش نميكند دومي سومي اينقدر به او بگويند تا اين. . . يزيد گردن كلفت طاغوت را هم ميشود با فشار مردم از ميدان بيرون كرد مسلمانها اگر غيرت داشته باشند پيش نماز يزيد است ولي فشار مردم باعث شد كه يزيد دست از حرفش بردارد(فصعد المنبر) آقا چه سخنرانياي كرد(ابكي منه العيون و اوجل منه القلوب) دلها لرزيد و اشكها. . . گفت(ايها الناس اعطينا سته) شش تا كمال داريم كه روي كره زمين كسي به اندازه ما ندارد(وفضلنا بسبعه) هفت تا برتري داريم، ما علمي داريم كه كسي ديگر ندارد يك چيزي برايتان بگويم اهل سنت و اهل شيعه گوش بدهند همه گوش بدهند تمام رهبران كره زمين استادشان معلوم است يعني معلوم است كه ابوحنيفه كجا درس خوانده است امام شافعي و امام مالكي كجا درس خوانده است احدي روي كره زمين براي امامان شيعه استاد معين نكرده است هيچ كس براي اهل بيت استادي معين نكرده است اين افتخار ما است نه افتخار امامان ما است افتخار زينب كبري هم هست امام سجاد به عمهاش گفت(عالمه غير معلمه) استاد دانشگاهي هستي كه استاد نديده است يعني بدون استاد استاد هستي الله اكبر(والحلم) حلم ما زياد است ميگويند اگر خواستي با كسي رفيق شوي سه بار او را عصباني كن اگر به تو فحش نداد با او رفيق شو چون آدمهاي معمولي يكبار دو بار سه بار جوش ميآيند يك قرن امامان ما نشستند و از خطبهها فحش و ناسزا شنيدند حلم دارند. بدترين جسارتها را ميكردند امام جواب نميداد بيانشان خطبه هايشان شجاعت محبت در دل مومنين ما اينها را داريم شما اينها را نداريد آمريكا صد و پنجاه هزار نيرو فرستاده آنجا يكمرتبه آيت الله سيستاني بيمار ميشود ميرود لندن و برمي گردد استقبالي كه مردم از آيت الله سيستاني ميكنند يكمرتبه آمريكا دهانش باز ميشود اينقدر برنج و روغن و امكانات داد كه بلكه مردم عراق با آمريكا خوش بين شوند نشد برنجاش را خوردند گفتند مرگ بر آمريكا آيت الله سيستاني يك قاشق برنج به عراقيها نداد ولي ديدند تا چند كيلومتري آمدند استقبالش مردم. . . اخيراً من شنيدم بعضي از اروپائيها و آمريكاييهايي كه آنجا ميميرند آنجا بچه هايش هست و اينجا پدر يا مادرش ميميرد براي اينكه كسي او را نگه دارد اينرا روزنامهاي نوشته بود شركت گريه، يعني زنگ ميزنند يك ميني بوس آدم بيايد يك اتوبوس آدم بيايند تشيع جنازه آنوقت قرارداد ميبندند تشيع جنازه خالي يا سينه هم بزنيم گريه هم بكنيم علمات هم برداريم؟ يك عده ميميرند محبوبيت دارند مردم با عشق آنها را بر ميدارند يك عده هم هيچكس را ندارند آنوقت اين خيلي آبروريزي است شش تا بچه دارد اينطرف و آنطرف دنيا پولدار هستند اين مادرش مرده هيچكس نيست آنوقت ميني بوس كرايه ميكنند كه آدم بيايد. آيت الله العظمي اراكي را هيچكس از او يك قِران نگرفت يازده نفر در تشيع جنازهاش توي شلوغياش مردند يك چاي به هيچكدام نداد آيت الله العظمي اراكي در عمرش به فاتحه هيچكس نرفت نه تبريك گفت نه تسليت گفت آدمهايي هم هستند منتظر ميمانند كه امروز كي عطسه كرد مينويسد شركت فلان نصب شما را چون عطسه كرديد تبريك ميگويد مادر بزرگ شما مرحوم شد ما خيلي متاسف هستيم توي روزنامهها دائم تبريك و تسليت هي تملق و تملق بعضي هايشان البته بعضي هايشان لازم است اينقدر هر ساعتي بعضي آدمها مثل لنگ هستند خاصيت لنگ اين است كه هر ساعتي دور پاي كسي است عيب هايش را ميپوشاند آدمهايي هستند لنگيسماند مثل ماركسيسم يعني خودش شخصيت ندارد هر ساعتي بله قربان گو است و آخرش هم كسي دوستش ندارد.
امام سجاد(عليه السلام) فرمود يزيد بروي بالا بيائي پائين مهر ما در دلها هست عزاداري كه امسال در ايران شد بي نظير بوده است و اين داغان ميكند چون آمريكا يك سال دشمنان ما يكسال اينترنت ماهواره سايت فحش تهمت شايعه فيلم از انواع راهها وارد ميشود كه بلكه مردم دست از دين بكشند ميبينند اه عاشورا شد مردم هنوز. . . گفت از غصه بمير «مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ» آل عمران/119 بميرد به غيضتان حالا چون من مسئول نماز هستم چه حرفهايي يك جاهايي ميزنند مسجدها ديگر جوان نميرود مسجدها ديگر خلوت شده است بعد ظهر عاشورا ميبيني كه تمام اينها ظهر عاشورا توي خيابان نماز خواندهاند حالا دو سه روز ميبيني باز شهادت امام حسن امام رضا(عليهما السلام) باز هم عزاداري نماز ظهر عاشورا مثل سيلي است كه ميآيد آنها يك سال ته سيگار مياندازند و پوست پرتغال يكمرتبه سيل عاشورا ميآيد و همه را ميبرد سيل بيست و يكم سيل ماه رمضان اينها همه را ميبرد يك سخنراني كرد نعره كشيدند توي مسجد يزيد ديد كه اگر دو سه دقيقه ديگر خطبه طول بكشد همان توي محراب او را ميكشند تكه تكهاش ميكنند گفت موذن اذان بگو تا رسيد به اشهد أن الا اله الا الله امام فرمود. . . آدم هنرمند اين است كه از هر فرصتي استفاده. . . گفت همين لا اله الا الله پوست و گوشتم ميگويد لا اله الا الله تا گفت اشهد ان محمد رسول الله گفت مردم اين محمد رسول الله جد من است يا جد يزيد؟ آقا ضايع شد چهل سال معاويه در شام كار كرده بود به قدري معاويه در شام كار كرده بود كه يك روز براي امتحان ميخواست مردم را امتحان كند گفت چهارشنبه تصميم بگيريم كه نماز جمعه بخوانيم ببينيم كسي حرف ميزند يا نه همه مردم رفتند نماز جمعه خواندند و كسي حرف نزد كه بابا امروز چهار شنبه است سخنراني اين سيد بيمار سخنراني چند دقيقهاي زحمات چهل ساله را هوا كرد اينرا ميگويند شيعه، شيعه امام زين العابدين كسي است كه علم و بيانش اخلاقش بتواند تمام تبليغات سايتها را با يك برخورد از بين ببرد.
خدايا به آبروي آن زين العابدين و آن نالهاش و آن سوزش و آن زجرش و آن علم و شجاعت و فصاحت و محبوبيتي كه دارد خدايا اين شيعه را و اين طرفداران اهل بيت را هر كجا هستند روز به روز بر قدرت و عزتشان بيفزا.
خدايا تو را به حق محمد و آل محمد تمام كساني كه در طول تاريخ عزاداري كردند و از دنيا رفتند اينها همه را با امام حسين(عليه السلام) محشور بفرما.
سفارش بنده همان سفارش مراجع تقليد است مراجع تقليد به همه عزادارن دستور دادند عزاداريهايتان عزت و حرمت امام حسين(عليه السلام) در آن شكسته نشود محتواي شعرها مايه دار باشد بعضي شعرها زشت است ابرويت كمان است قدت قشنگ است خوب يعني چه اين خيلي زشت انگار دارد تعريف يك مثلاً عروسك ميكند من خدا ميداند گاهي شعرهايي ميشنوم كه غصه ميخورم چرا بانيها از اينها دعوت ميكنند؟ بابا امام حسين(عليه السلام) را كوچك نكنيد كوچك كردن امام حسين(عليه السلام) همان چيزي است كه دشمن ميخواهد، شعرا خودشان جمع بشوند چون شعرائي داريم بسيار باسواد بسيار مايه دار بسيار هنرمند خود شعرا شعرهايشان را جوي اصلاح كنند. . . منبريها هم بايد يك جايي باشد كه بگويند آقا اين حديث گفتني نيست من حالا جلسه بعد يكي از اين حديثهايي كه گفتني نيست و مشهور است را خواهم گفت بمناسبت رحلت پيغمبر(صلي الله عليه و آله) حديثي است كه مشهور است اما نبايد گفت بدليل نكاتي كه دارد خيلي چيزها نبايد گفته شود خيلي چيزها هم بايد با مقدمه گفته شود شكر شيرين است اما اگر حلق بچه را باز كني و شكر بريزي خفه ميشود بايد شكر را با آبليمو درست كرد. هم تبليغ كارشناسي ميخواهد هم مداحي.
خدايا مسير تبليغات ما را مسيري قرار بده كه حضرت مهدي(عليه السلام) به همه مداحها بگويد احسنت، و اين زحمات را ذخيره قبر قيامت قرار بده.
(والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته)