متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1385/7/20
«بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِيمِ»
الهی انطقنی بالهدی والهمنی التقوی
چون بینندهها بحث را در شب نوزدهم، شب ضربت خوردن آقا امیرالمؤمنین می بینند، مقداری راجع به آقا صحبت می کنیم، ولی ربطی به بحث گذشته و آیندهمان هم دارد. یک سلامی از همین جا که نشستیم به نجف بکنیم.
(السلام علیک یا اباالحسن یا امیرالمؤمنین السلام علیک و رحمه الله و برکاته)
موضوع بحث راجع به انسان بود، در ماه رمضان 85، آفرینش انسان بود، غرائز انسان بود، نیازهای جسمی انسان بود، نیازهای روحی انسان بود، تا به هر حال رسیدیم به اینکه انسان کامل چی است. در اینکه انسان کامل چی است، مرحوم مطهری یک بحثی دارد و یک کتابی دارد به نام انسان کامل، آنجا نقل می کند که مثلا فیلسوفها می گویند انسان کامل این است که عقل و حکمتش بالا باشد، عرفا می گویند انسان کامل این است که عشق و عرفانش بالا باشد. دنیای ما الان مثلا کمال را در ثروت، در قدرت، در داشتن تکنولوژی، ما خودمان هم در جامعه وقتی می گوییم فلانی وضعش کامل است یعنی خانهاش خوب است، خانه، ماشین، تلفن، می گوییم فلانی کامل است، یعنی تحصیلاتش بالاست، یکی یکی اینها را نقل می کند، آیا کمال در علم است، در قدرت است، در ثروت است، در سیاست است، کمال در داشتن فامیل و قبیله است؟ کمال در شهرت است؟ الان یک بحث جاندار روزی است، یعنی همه دنبال کمال می گردند، منتهی نمی دانند کمال چی هست. مثل بچه ای که می خواهد غذا بخورد، ولی عوض اینکه سینه مادرش را بمکد، سر شیشه می مکد. اشتباه می کند. این فکر می کند کمالش این است که مثلا شغلش این باشد، همسرش این باشد، شکلش این باشد، خلاصه گمشده همه کمال است. پس موضوع بحثمان، بحث انسان بود، موضوع ریز: انسان کامل کیست؟ سعادت و خوشبختی در چیست؟ گمشده همه است.
1- دیدگاه های مختلف در مورد انسان کامل
من روی این زمینه توفیقی پیدا کردم، کتاب هایی را، صفحاتی را مطالعه کردم و یادداشت هایی هم برداشتم. یک آیه ای پیدا کردم که همه آنچه مرحوم مطهری از اقوال حکما و فلاسفه و نمی دانم عرفا نقل کرده، همه آنها یک مرتبه پهلویم ریخت پائین، دیدم کمال را قرآن گفته، ما بیخود فکر می کردیم. قرآن قله کمال را از انبیاء نقل کرده، از دو تا انبیاء نقل کرده، «وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا» مريم/33 این آیه قرآن است. کمال در چیست؟ این آیه قرآن هم راجع به حضرت یحیی پیغمبر، هم راجع به حضرت عیسی پیغمبر، راجع به دو تا پیغمبر این تعبیر با یک ذره کم و زیاد آمده است. سلامتی، حالا سلامتی که می گوئیم یعنی سلامتی فکری، جسمی، عقلی، آخر بعضیها بدنشان سالم است فکرش خراب است، بعضی فکرش سالم است بدنش مریض است، بعضی آدم سالمی است، مثلا دستش سالم است، چشمش ناپاک است، بعضی چشمش سالم است دستش کج است. این وقتی می گوید سلام یعنی سلامتی همه جانبه، سلامتی بر من روزی که تولد پیدا کردم و روزی که از دنیا می روم و روزی که در قیامت مبعوث می شوم. این انسان کامل است. این حرف را کسی نگفته است، بنده به عنوان یک طلبه، نظرات دیگران را دیدم و فکرهایم را کردم، بعد گفتم قرآن شفاف شفاف، خط کش خوبی است. اگر بگوییم کمال در قدرت است، خوب صدام یک زمانی قدرت داشت، رضا شاه قدرت داشت، هیتلر قدرت داشت، چقدر قدرتمندانی که ننگ تاریخ بودند. اگر بگوییم کمال در ثروت است، قارون ثروت داشت، به گِل فرو رفت. کمال در تکنولوژی است، مگر تکنولوژی هیروشیما را بمباران نکرد؟ بگوییم کمال در شهرت است، مگر کوه هیمالیا مشهور نیست؟ حالا کامل ترین آدمها کوه هیمالیا است، چون مشهور است در دنیا؟ یعنی این آیه را که آدم می بیند همه حرفها وا می رود، یعنی چیزهایی که گفتند تمام می شود.
2- امام علی علیه السلام، صاحب همه کمالات انسانی
امیرالمؤمنین همه اینها را داشت، «يَوْمَ وُلِدْتُ» روز تولد، «يَوْمَ أَمُوتُ» روز شهادت، «وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا» روز قیامت. یک خورده روی این زمینه چند جمله ای صحبت کنیم.
امیرالمؤمنین تنها فردی است در کره زمین که در کعبه متولد شد. عبدالفتاح عبدالمقصود عالم هشتاد ساله مصری اهل سنت آمد قم در یک مهمانی که علمای قم بودند، گفت می دانید چرا علی در کعبه متولد شد؟ گفتند شما قبول نداری؟ گفت چرا من قبول دارم، دلیلش را می دانید؟ گفتند نه، گفت چون همه مردم رو به کعبه نماز می خوانند، خداوند علی را گذاشت در کعبه که هرکس هر وقت رو به کعبه می کند یادِ علی هم بیفتد. دیوار کعبه با قدرت الهی شکافته شد، دیوار کعبه دیواری نیست که با کلنگ و تیشه بشکافد، یک زنِ حامله مادر امیرالمؤمنین می رود آنجا، دیوار شکافته می شود می رود تو. روز شهادت، اصلا شما هرچه بهترین است جمع کنید، مثلا بهترین زمانها ماه رمضان است، در ماه رمضان بهترین روزهایش دهه آخر است که حدیث داریم دهه آخر حضرت رخت خواب هایش را جمع می کرد. و بعضیها دهه آخر ماه رمضان معتکف می شوند در مساجد. حساب دهه آخر جداست. شبِ قدر در دهه آخر است. ببینید، من می خواهم بگویم که یک نمره نوزده و نیم در زندگی حضرت امیر نیست، همهاش بیست است. بهترین زمان، ماه رمضان، بهترین وقت، دهه سوم، بهترین وقت دهه سوم، سحر، بهترین مکان مسجد، بهترین حال نماز، در نماز بهترین حالت سجده. بهترین نوع مردن شهادت، بهترین حالت دهان روزه. بنازیم که شیعه هستیم، افتخار کنیم که. . . از سید رضی نقل شده در اول نهج البلاغه که حضرت علی وقتی از زهد می گفت که دنیا ارزش ندارد، انگار اصلا دنیا نمی داند چی هست، مثل پرِ کاه، معاویه گفت اتاقی پر از طلا باشد یا اتاقی پر از کاه باشد برای علی فرقی نمی کند. آنوقت شیعه علی خودش را مقایسه کند که با یک بستنی گول می خورد، با یک تلفن گول می خورد، با یک فیلم گول می خورد، با یک تهدید، با یک تشر گول می خورد. وقتی از دنیا می گوید زهد می گوید انگار دنیا هیچ است، وقتی در جبهه است انگار کل عمرش فرمانده نظامی بوده، وقتی سخنرانی می کند انگار کل عمرش خطیب بوده، وقتی نامه سیاسی می نویسد انگار کل عمرش سیاسی بوده، اینها جمع نمی شود. ببین علت اینکه در میان مراجع امام خمینی درخشید چون امام خمینی وقتی درس فقه می گفت انگار هیچی از سیاست بلد نیست، فکر سیاسی که می کرد انگار که اصلا فقیه نیست. قیافهاش یک مرتبه ایشان در سخنرانیاش ایشان یک سرفه نکرد، یک مرتیه ایشان در سخنرانیاش جاییاش را نخواراند. من بیست و هفت سال است در صدا و سیما هستم، رئیس پخش صدا و سیما می گفت هر مقامی حرف می زند ما مجبوریم یک تکه هایش را قیچی کنیم، تنها کسی که از اول کلمات، تا آخر کلمات کلمهاش را قیچی نکردیم سخنان امام بود. من فرزند امام حساب نمی شوم، آقا مصطفی خیلی سنش از ما بیشتر بود، در عین حال جوان هم نسبتا هستم، در هر بحثی که تلویزیون می خواهد پخش کند بین آنچه می گویم در وقت ضبط و وقتی پخش می شود قسمت هایی را خود ما در مؤسسه می نشینیم می گوئیم این تکه نباشد بهتر است. این امام خمینی در مراجع این رقمی جلوه کرد، چون قلم که دست می گرفت پیام بدهد به مردم ایران، همین طور که قلم را می گذاشت همین طور صاف می رفت تا پائین، یک کلمه جا به جا نمی گفت که بگوید خوب این کلمه را حذف کنیم، این را جابه جا کنیم، این عبارت را عوض کنیم. وقتی به امیرالمؤمنین می گویند یک خطبه بخوان که در سخنرانیات نقطه نباشد، فوری، یک سخنرانی می کند که در کل سخنرانیاش نقطه ندارد. حالا شما خودت را امتحان کن، تحصیلکرده هایی که پای تلویزیون هستند تقریبا همه مردم ایران تحصیلکرده هستند، شما دو سطر بنویس که در این دو سطر حرف حسابی بزنی و نقطه هم نداشته باشد. اساتید دانشگاه، ببخشید من گفتم تحصیلکردهها، یک خورده بروم بالاتر، اساتید ادبیات فارسی، یعنی آنهایی که استاد دانشگاه هستند و دکترایشان هم دکترای ادبیات فارسی است، من تقاضا می کنم شب نوزدهم یک قلم به دست بگیرند، یک سطر و نیم، یک سطر حرف حسابی بنویسند که در یک سطر نقطه نباشد.
3- هزار رکعت نماز در یک شب
آقایانی که پای تلویزیون نشستهاند، خواهرها، یک رکعت نماز بخوانید که حواستان پرت نشود، نه سه رکعت چهار رکعت، یک رکعت نماز بخوانید که حواستان پرت نشود، آنوقت حضرت امیر شبی هزار رکعت نماز می خواند. وقتی هم بهانه گرفتند که مگر می شود یک شب هزار رکعت نماز خواند، علامه امینی صاحب الغدیر یک ماه رمضان مشهد بود، هر شبی هزار رکعت نماز از غروب تا صبح می خواند و ثابت کرد که بله می شود خواند، من امینی هستم خواندم. ناقل این حرف محسن قرائتی از آیت الله مروارید، از علمای مشهد که اخیرا مرحوم شد، ایشان به من می گفت، آنوقت ایشان از خود علامه امینی نقل کرد که گفت بحمدالله توانستم یک ماه رمضان در حرم امام رضا از غروب تا صبح سی شب هزار رکعت نماز بخوانم. خسته نمی شد؟ ماهی از شنا خسته نمی شود. یعنی کل عمر هشتاد ساله ما، یک دقیقهاش در یک رکعت نمی توانیم به یک هزارم علی برسیم، یعنی هشتاد سال ما یک هزارم یک شب علی این هم فقط در نماز، شجاعت که هیچی، فقط در نماز، بگویند آقا تمام کمالات علی را بگذاریم کنار، شما تمام هشتاد سالت یک هزارم یک شب یکی از کارهای حضرت امیرالمؤمنین بشود. حدیث داریم پیغمبر فرمود یا علی هیچ کس تو را نمی شناسد جز خدا و من، یا علی هیچ کس خدا را نمی شناسد جز من و تو، یا علی هیچ کس من را نمی شناسد جز خدا و تو. حدیث داریم. اینها استثنائی هستند، مسجدالحرام عزیز است، ولی در حدی نیست که خدا اینها را؟ ؟ ؟ کند، به پیغمبرش ابراهیم و اسماعیل می گوید «طَهِّرَا» البقرة/125، «طَهِّرَا» یعنی ابراهیم، اسماعیل شما بلند شوید مسجدالحرام را تطهیر کنید، اما اهل بیت را خداوند می گوید «يُطَهِّرَكُمْ» الأحزاب/33 خود خدا اینها را پاک کرده. البته معنای پاکی را یک نفر ممکن است پای تلویزون باشد در ذهنش بیاید بگوید اینها عیبی داشتند که خدا پاکشان کند، آخر وقتی ما می گوئیم فرش را پاک کن، معلوم می شود که فرش یک لکی داشته مثلا، کثیف بوده، وقتی می گوئیم «تَطْهِير» پاک کردن، پس قبلا یک آلودگی بوده که اینها را پاک کرده، مگر اهل بیت نعوذ بالله مگر اهل بیت گناهی داشتند که خدا پاکشان کرده، می گوئیم فلانی توبه کرد پاک شد مگر قبلاً گناه کرده. نه، تطهیر لازمهاش این نیست که قبلا یک خلافی داشته باشد به چه دلیل؟ به دلیل اینکه قرآن راجع به حورالعین می گوید «وَأَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ» آل عمران/15 حورالعین پاک هستند، آنوقت درباره حورالعین آیه دیگر می فرماید «لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ» الرحمن/74 نه انسی نه «جَانٌّ» یعنی جن، نه انسی نه جنی با حورالعین تماس نگرفته، یعنی کلمه تطهیر را خداوند به حورالعین گفته که حورالعین هیچ نقطه ضعفی نداشتند، پس حورالعین لازمهاش این نیست که حتما یک نقطه ضعفی داشته باشد، به حورالعین هم که هیچ تماسی جن و انس با اینها نداشتند ولی خداوند می گوید «وَأَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ» آل عمران/15 اینجا هم می گوید «يُطَهِّرَكُمْ» الأحزاب/33.
4- تولد در کعبه، شهادت در مسجد
حالا؛ به هر حال امیرالمؤمنین خیلی مهم است، یک انسان کامل است. سلام بر او روز تولد، در کعبه، روز شهادت، در بهترین، در بهترین، در بهترین، بهترین ماه، بهترین شب، بهترین حال روزه، بهترین حال نماز، در نماز بهترین، سجده، بهترین نوع شهادت، همه بهترینها جمع شد و حالا.
«وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا» مريم/15 روز قیامت مقام امیرالمؤمنین، ساقی حوض کوثر. (قسیم الجنه والنار) حب علی ایمان است، بغض علی کفر است. شب نوزدهم بحث را بینندهها می بینند، دنیا ظرفیت امیرالمؤمنین را نداشت، ظرفیت هیچ یک از امامها را نداشت. چرا امام زمان غایب است؟ برای اینکه یازده تا چراغ هدایت را مردم شکستند، لامپ دوازدهمی را خدا گفت هر وقت مردم آدم شدند می فرستیم. امام دوازدهم، امام مهدی، مثل لامپ دوازدهم است، ذخیره شده برای وقتی که مردم ظرفیت تحمل امام زمان را داشته باشند.
راجع به انسان کامل این یک نمونه هست، بیخود در زور و پول و تکنولوژی و اینها حرفهایی هست که در کتابها هست. اما قرآن چه می گوید؟ قرآن می گوید که روز تولد و آغاز به سلامت باشد، امام رضا فرمود حساس ترین روز یکی روز تولد است، یکی روز مرگ است، یکی روز قیامت است. این انسان کامل، حالا.
5- پیامبران، مظهر انسان های کامل
درباره انسان کامل، انبیاء که انسان کامل هستند از ابراهیم علیه السلام، از نوح علیه السلام، از موسی علیه السلام، از عیسی علیه السلام، از پیغمبر اسلام علیه السلام، حالا اینها پیغمبرهای اولوالعزم هستند، از هر پیغمبر اولوالعزم کمالاتی را که دارند می گویم بعد مقایسه می کنیم بین امیرالمؤمنین و انبیاء.
خوب از ابراهیم می گویند. راجع به ابراهیم داریم که «وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنْ الصَّالِحِينَ» البقرة/130 قرآن راجع به ابراهیم می فرماید او صالح بود، راجع به ابراهیم می گوید او «أَوَّاهٌ» هود/75 بود، یعنی بسیار دعا می کرد، راجع به ابراهیم می گوید «شَاكِرًا لِأَنْعُمِهِ» النحل/121 شاکر خدا بود، راجع به ابراهیم تعبیرات زیادی است، تمام این کمالاتی که ابراهیم دارد، تسلیم بود، حضرت ابراهیم کمالات زیادی داشت، همه آنها را امیرالمؤمنین دارد. نقل شد دور گنبد امیرالمؤمنین یک اشعاری است که آن شاعر ادیب می گوید: ای زمین نجف می دانی اینجا کی خوابیده؟ موسی و ابراهیم و صالح و هود و نوح خوابیده، یک روایت داریم هرکس می خواهد آدم را ببیند در فلان کمال، هر که می خواهد نوح را ببیند در فلان فضیلت، هر که می خواهد موسی را ببیند، عیسی را ببیند، هر که می خواهد هر کمالی را ببیند نگاه کند به علی ابن ابیطالب، حالا من راجع به این چهار تا کلمه که از قرآن گرفته شده، «لَمِنْ الصَّالِحِينَ» یک آیه است، «أَوَّاهٌ» در یک آیه دیگر است، شاکر در یک آیه دیگر است، (تسلیم) هم مربوط به یک جای دیگر است. یعنی چهار تا آیه قرآن را در این چند دقیقه صحبت کنیم.
خوب؛ دو تا از زن های پیغمبر یک کار خلافی کردند، یعنی پیغمبر اسلام یک چیزی را به یکی از خانم هایش گفت، گفت این را لو نده، این زن هم متأسفانه این را به یک خانم دیگر گفت، جبرئیل به پیغمبر گفت این که به خانم گفتی نگو، این خانم به یک خانم دیگر گفت، پیغمبر آمد گفت چرا گفتی؟ خانم گفت تو از کجا فهمیدی؟ گفت «نَبَّأَنِي الْعَلِيمُ» التحريم/3 خداوند علیم و خبیر به من خبر داد. بعد خداوند این دو تا خانم را توبیخ می کند، می گوید باید توبه کنید، شما امانتدار نیستید. «فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا» التحريم/4 شما قلبتان منحرف شد. زن های پیغمبر فرق می کنند، همهشان یک دست نبودند، چون قرآن می گوید «فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا» الأحزاب/29، «مُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ» یعنی خوب هایتان اهل بهشت هستید. پس زن های پیغمبر همهشان محسنه نبودند، وقتی شما سر کلاس می گویی من به نمره بیست جایزه می دهم، پیداست همه شاگردها نمرهشان بیست نیست، «فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ» خدا برای خوبهایتان. بعد قرآن توبیخ می کند این دو تا زن را، می گوید که شما امانت را مراعات نکردید، اما بدانید «فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ» التحريم/4 خدا مولای پیغمبر است «وَجِبْرِيلُ» و جبرئیل هم، «وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ» آنوقت روایاتی داریم در «صَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ» که علی ابن ابیطالب است. اگر خداوند به ابراهیم می گوید «لَمِنْ الصَّالِحِينَ» البقرة/130 کلمه صالح برای ابراهیم آمده، کلمه «صَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ» هم برای علی ابن ابیطالب آمده، یعنی امیرالمؤمنین در این کمال مثل ابراهیم است.
6- مناجات امام علی علیه السلام در مسجد کوفه
2- «أَوَّاهٌ» دعا، چه دعاهایی امیرالمؤمنین در مسجد کوفه دارد(اللهم انی اسئلک الامان یوم لا ینفع مال و لا بنون) اصلا علی مناجاتش قرآن بود. خدایا علی را امان بده روزی که اولاد و مال به درد نمی خورد، (اسئلک الامان یوم)، (اسئلک الامان یوم)، (اسئلک الامان یوم)، یعنی آیات قرآن را به هم چسبانده یک مناجات شده، بعد می گوید(مولای یا مولای) تو خالقی من مخلوق، به مخلوق کی رحم کند جز خالق؟ تو عزیزی من ذلیل، به ذلیل کی رحم کند جز عزیز؟ تو عالمی من جاهل، به جاهل کی رحم کند جز عالم؟ (مولای مولای) دارد. این مناجاتها پهلوی ما مزه ندارد چون با آن مأنوس هستیم، دعای کمیل را با آن انس داریم، آنهایی که با مناجات دورند خیلی مزه می کنند. در مسجدالحرام دعای کمیل می خواندم، من هم صدا ندارم همین طور خودم زمزمه می کردم، یکی از یک کشور دیگر هی گوشش را آورد، گوشش را آورد، دعای کمیل من تمام شد گفت شیخ، می شود یک بار دیگر بخوانی، گفت می شود در راه بخوانی من عقبت بیایم، گفتم آره. آنوقت من شروع کردم از مسجدالحرام که می رفتم خانهمان، این آقا هی عقب من می دوید همچین می کرد دعای کمیل را بشنود. مناجات های امیرالمؤمنین نایابند. مناجات های فرزندش نایاب است. اصلا امام های ما جوری، حالا چون شما می خواهید بروید مسجد، یعنی چون بحث را شب نوزدهم بینندهها می بینید شب عبادت است، یک جوری حرف می زنند که احدی اصلا به عقلش نمی رسد. من دو نمونه بگویم.
امام در دعایش، برای امام سجاد است ظاهرا، می گوید خدایا من زین العابدین هستم، می بخشی یا نمی بخشی؟ اگر من را ببخشی ببین چه جور حرف می زند با خدا، یاد بگیرید از امام سجاد، امام سجاد می گوید خدایا اگر من را ببخشی پیغمبر شاد می شود چون بالاخره من از امت پیغمبر هستم، شاد می شود که امتش بخشیده شد، اگر من را جهنم ببری شیطان خوشحال می شود که یک نفر را جهنمی کرد و من می دانم پیغمبرت را خوشحال کنی بهتر از این است که شیطان را. . . ببینید چطور حرف می زند، یعنی جوری حرف می زند که انگار خدا در محاصره قرار می گیرد که چاره ای نیست جز اینکه. . . ببینید این رقمی، خیلی قشنگ، می گوید خدایا(انت تجد من تعذبه و لن اجد ان یغفرلی) خدایا تو کسی را پیدا می کنی جهنمش ببری، من کسی را پیدا نمی کنم من را ببخشد، چقدر قشنگ حرف می زند، در یک کلمه امام حسین می گوید(الهی انت انت و انا انا) تو تویی، من منم، (لک ما یلیق بک) تو حقت همان است که لایقش هستی، (و لی ما یلیق بی) من هم لیاقتم همان است که سیلی بخورم. در جایی دیگر می گوید(الهی کان جزائی فی اول ما عصیتک النار) اولین خلافی که کردم حقش این بود که. . . شما یک مگس که می آید روی پیشانیات می نشیند، تا نشست می زنی رویش، می گوید خدایا اولین خلاف من جزایم جهنم بود، چقدر تو(ما احلمک) چقدر تو حلیمی. در جای دیگر می گوید خدایا اگر در جهنم ببری من را، شعار می دهم می گویم دوستت دارم، بسوزانم ولی دوستت دارم، امیرالمؤمنین در دعای کمیل می گوید صبر می کنم بر جهنم، نمی توانم فراقت را تحمل کنم. افرادی بودند می آمدند دیدن امام از راه های دور بندرعباس، بوشهر، بیست ساعت کمتر، بیشتر، در اتوبوس می آمدند، بیست ساعت کمتر، بیشتر می رفتند، بعد که می آمدند تهران و جماران می گفتند امروز امام ملاقات ندارد، می دانید چه می گفتند؟ می گفتند بیست ساعت را صبر می کنیم، بیست ساعت آمدیم، بیست ساعت رفتیم، همه سختیها را تحمل می کنیم(صبرت علی عذاب) یعنی عذاب سفر را می کشیم، (فکیف اصبر علی) اما چطور شد ما امام را ندیدیم؟ یعنی این همه زحمت کشیدیم، مثل اینکه پدری می رفت پادگان دیدن بچهاش که سربازخانه است، آنوقت کلی راه که می رود می گویند مثلا امروز سربازها را بردهاند آموزش رزمی، نمی دانم شبانه، روزانه، این پدر می گوید من دو روز توی راه بودم آمدهام، حالا هم که آمدهام بچهام نیست. می گوید پولم هیچی، زحمت هایم هیچی، چطور بچهام را ندیدم؟ امیرالمؤمنین می گوید من می سوزم طوری نیست، من فراق تو را چه کنم؟ آخر این حرفها. امیرالمؤمنین باید ضربت بخورد.
7- دعای کمیل، دعا و مناجات امام علی علیه السلام
«أَوَّاهٌ» یعنی اهل دعا، چه دعاهایی، دعای کمیل از امیرالمؤمنین است، خدا برکت بدهد، یکی از دعاهایی که شب قدر می کنید برکت باشد، من رفتم کربلا، رفتم نجف، رفتم سرِ قبر کمیل، یک چیزی آنجا الهام گرفتم، گفتم کمیل نه فیلسوف بود، نه فقیه بود، نه استاد دانشگاه بود، نه پژوهش داشت، نه تحقیق کرد، سه صفحه دعا را نقل کرد، فقط نقل کرد، آخر دعای کمیل از خودش که نیست، این را شنید نقل کرد، این سه صفحه نقل این قدر برکت دارد که هرکه می خواهد با خدا گره بخورد از راه دعای. . . . این را می گویند برکت، آدم هایی هستند دویست، سیصد تا کتاب می نویسند، یک نفر را تکان نمی دهند، با اینکه آدمهای زیادی هستند کتاب های زیادی تحقیقاتی می نویسند، ولی آن تحقیق خودشان را تکان نمی دهد، بچهشان را هم تحقیقش را قبول ندارد.
یکی از بزرگان می گوید سخنرانی داشتم در دانشگاه، اساتید دانشگاه، فلان، بحث روانشناسی، رفتم توی خط عاطفه که عاطفه از نظر دانشمندان شرق، غرب، گفت همه اقوال را نقل کردم و یک سخنرانی علمیِ فنیِ تحقیقاتی نقل نظرات شرق و غرب را گفتم. جلسه دیر شد آمدم خانه، خانمم یک زن خانه دار بود، گفت می دانی چه ساعتی است؟ اصلا تو عاطفه می فهمی یعنی چه؟ می گفت من دو ساعت راجع به عاطفه در دانشگاه سخنرانی کردم همه تحقیقات را گفتم، آخر شب زنم گفت اصلا تو می فهمی عاطفه یعنی چه؟ ببین، گاهی آدم ملای ملا هست، اما زنش هم قبولش ندارد. گاهی خیلی تحقیق می شود ولی کسی تکان نمی خورد ولی گاهی هم می بینی یک دعای کمیل نقل است، بعضی وقتها ما به یک کسی که می خواهیم متلک بگوییم در دنیای علم و اینها می گوییم بابا اینها که از خودش نیست، اینها را نقل کرده، خیلی تحقیقاتی نیست، خیلی علمی نیست، عمیق نیست، عمیق نیست، علمی نیست، تحقیقاتی نیست، پژوهشی نیست، کمیل الگوی حرف حسابی است، (و علماً نافعا) علم باید نافع باشد، گاهی علم خیلی است ولی نافع نیست، گاهی علم کم است ولی نافع است.
«شَاكِر»، امیرالمؤمنین چه جوری شکر می کرد، شکر زبانی، می گوید(الحمدلله الذی) خدا را شکر که هیچ قائلی نمی تواند حمدت را انجام دهد، خدایا شکر که. . . . اصلا شکر خدا، شکر امیرالمؤمنین در خطبه هایش، و شکر عملی، هرچه دارد در راه خدا می دهد، جانش، فکرش، بیانش، شمشیرش، زهدش، تقوایش، تمام کمالاتی که، من این را بررسی کردم در این چند تا آیه، یعنی تسلیم، عبودیت، حالا انشاءالله در جلسه های بعد می گویم، علم، یقین، ایمان، عرض کنم یتیم نوازی، هر کمالی هر پیغمبری دارد بهترش را یا مشابهش را امیرالمؤمنین دارد؛ یعنی امیرالمؤمنین عصاره انبیاست، درست است به امیرالمؤمنین بگوییم(السلام علیک یا وارث آدم، یا وارث نوح، یا وارث. . .) یک همچین کسی از دست ما رفت. حاضرید پای تلویزیون یک سلام به نجف بکنید، این سلامی که من می دهم شما هم بکنید.
(السلام علیک یا ابا الحسن یا امیرالمؤمنین، یا علی ابن ابیطالب) یا علی شب نوزدهم است، بینندهها بحث را می بینند، بیا واسطه شو ما یک خورده از آلودگی های فکری، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، یک خورده بیائیم رو به تو، عزیزمان یک چند دقیقه ای ما را به فیض می رساند به مناسبت شب نوزدهم، پنج دقیقه ای ما از ایشان استفاده کنیم.
خدایا، به آبروی علی، به آبروی اشکش، فکرش، نطقش، شجاعتش، خونش، نسلش، همسرش، پدرش، برادرش، به آبروی امیرالمؤمنین قَسَمت می دهیم، هرچه شب قدر برای خوبان تاریخ مقدر کردی و می کنی، به آبروی امیرالمؤمنین همه را برای همه ما مقدر بفرما. (الهی آمین) ما را از شیعیان صد در صد، از شیعیان مخلص امیرالمؤمنین قرار بده. (الهی آمین) کسانی که به امیرالمؤمنین ظلم کردند، جزایشان را به آنها بده. (الهی آمین) نسل ما را از یاران مخلص امیرالمؤمنین قرار بده. (الهی آمین) کشور ما، رهبر و دولت و امت و نسل و ناموس و انقلاب و مرز و هرچه که به ما دادی، در پناه فرزند علی، امام زمان، حفظ، ظهورش را نزدیک و ما را از انصار امام زمان قرار بده. (الهی آمین) خدایا، مشکلات فرد و جامعه ما را حل کن. (الهی آمین) منحرفین هدایت کن. (الهی آمین) اموات بیامرز. (الهی آمین) مریضها شفا بده. (الهی آمین) به بی مسکنها مسکن خوب، به بی همسرها همسر خوب، به بی فرزندها فرزند خوب، به بیکارها شغل حلال، سفرها بی خطر، توطئهها خنثی، توطئه گران نااهل نابود بفرما. (الهی آمین) ایمان کامل، بدن سالم، عقل قوی، علم مفید، عمر با برکت، عزت دنیا و آخرت، حسن عاقبت به همه ما، بستگان، نسل، اساتید، شاگردان، دوستان، همکاران مرحمت بفرما. (الهی آمین) در دل ما کینه مسلمانی را قرار نده. (الهی آمین) اول مرگ اول راحتی، روز قیامت روز سرافرازی ما قرار بده.
والسلام علیکم و رحمه الله و بركاته