متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی تاريخ پخش :: 1384/2/29
بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي
بحث ازدواج بحث ششم، گفتيم ازدواج اهميت دارد بدلايل نياز غريزه و نياز شهوت جنسي و بخاطر مسائل حقوقي يكي ديگر هم بخاطر مسئله نسل و توسعه رزق و آرامش، اين قسمت هايش را مطرح كنيم يك خورده توضيح بدهيم. اهميت ازدواج از نظر نسل، از نظر روح، از نظر انگيزه كار، از نظر پر شدن ايام فراغت، از نظر توسعه فاميل و غيره روي اينها صبحت كنيم.
بقاي نسل، نياز طبيعي انسان
اما اهميت از نظر نسل، يكي از نيازهاي طبيعي اين است كه زن ميخواهد مادر بشود مرد هم ميخواهد پدر بشود اين يكي از خواستههايي است كه اول ميگويدكي شود ازدواج كند بعد ميگويد كي شود حامله بشود كي شود بچهاش به دنيا بيايد كي شود بچهاش زبان باز كند كي شود راه بيفتد كي شود بچهاش برود مدرسه اين خواسته طبيعي است و لذا آيات زيادي داريم كه اولياء خدا ميخواستند بچه دار بشوند «فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا» مريم/5 يعني يك ولي يك وارث از طرف خودت براي من بفرست «وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا» مريم/6 انبياء ما براي بچه دعا ميكردند دعا براي بچه مهم است.
به چند دليل يكي اينكه آدم وقتي ميخواهد بميرد دلش ميخواهد بچهاش باشد ولذا حديث داريم اگر اولادي شكل پدر و مادرش بود اين سعادت مرد است كه مردم تا نگاهش كردند بگويند اين چقدر شبيه باباش است چقدر شبيه مادرش است يعني وقتي پدر و مادر نبودند اين يادگارش ميماند يك كسي نميخواست بچه دار بشود ميگفت رفتم مكه در بيابان عرفه ديدم يك جواني اشك ميريزد يك جوري گريه ميكند هي ميگويد الهي والدي والدي والدي والدي يعني به پدر و مادرم رحم كن ميگويد از آنجا ديدم كه عجب اولاد. . . البته آنهايي كه اولاد را اين رقمي تربيت كنند وگرنه بعضيها كه اولادشان توي اين وادي نيستند خبر مرگ پدرشان را هم بشنوند ميگويند عجب من به احترام مرگ مادرم يك دقيقه سكوت كردم آنها هيچ خيري نميبينند اولاد آنها كيلويي است بايد گفت اولاد ايشان هفتصد كيلو اولاد است مثل هفتصد كيلو هنداونه، آن اولادي كه اهدافي را دنبال كند خيري و بركتي حديث داريم انسان وقتي ميميرد چند تا چيز عقب خودش ميماند يكي كتابي كه نوشته است يكي اولاد صالحي كه تربيت كرده باشد درختي كه وقف باشد موقوفاتي كه وقف كرده باشد انساني كه هدايت كرده باشد يعني انسان خوب است كه براي بعد خودش. . .
ديدگاه اسلام در مورد تعداد فرزند
حب ذات يكي از غرائز است انسان خودش را دوست دارد و چون خودت را دوست داري ميخواهي ابديت داشته باشي اولاد باقي كردن فاني هاست آدم بي اولاد فاني است آدمي كه اولاد خوب دارد باقي است اين يك غريزهاي است ولذا اولياء خدا هم دعا ميكردند از خدا هم نخواهيد چند تا بچه، جلوگيري ممنوع آقاي قرائتي پس چيه كه ميگويند اولاد كمتر زندگي بهتر، داريم اولاد كم آسان است اما نگفته اين آسان خوب است يا بد مثل اينكه مثلاً بگوئيم آب جويدن نميخواهد خيلي خوب حالا بايد هميشه آب بخوريم؟ اگر گفتند آب استخوان ندارد آب جويدن ندارد معنايش اين نيست كه آب بخوريم بگذاريد من بگويم گيرش چي است، شايد چند وقت پيش هم گفتهام توي تلويزيون حالا نميدانم چه سالي بوده اسلام به اولاد يك لقبي داده است گفته اولاد بازو است(عضد) است اگر گفتند فلاني هفت تا بچه دارد پس چهارده تا بازو دارد خوشا بحالش الان اولاد(عضد) نيست(بطن) شكم است هفت تا بچه دارد چي دارد بخورند چون اولاد عوض اينكه بشود بازو شده شكم گير كردهايم گير توي خودمان است. اصل بازو را فراموش كردهاند، اصول فراموش شده:
تلاش در توليد، قناعت در مصرف
1- اصل قناعت، بابا توي يك اتاق ميشود زندگي كرد پيش پدر نه من خانه شخصي ميخواهم هر وقت خانه شخصي داشتي بيا خواستگاري عروس قانع نيست من هنوز ماشين لياسشويي تهيه نكردهام بابا با دست بشور سال ديگر ماشين لباسشويي ميخري ساعت اول بايد ماشين لباسشويي داشته باشيم.
2- اصل هجرت فرامواش شده است، (اگر كسي بيست و دو تا بچه داشته باشد به بيست و دو كشور هجرت كند بيست و دو تا حزب اللهي به بيست و دو كشور چقدر آمار مسلمين زياد ميشود بنده اگر ده تا اولاد اسلام شناس داشتم توي بودائيها، هزارها آدم بودائي را به اسلام دعوت ميكنيم) همه تنگ هم نشستهايم ميگوئيم چه كنيم شكم بزرگ يعني كار نازك نان كلفت با كار نازك ميخواهيم تلفن جواب بدهيم جلسهاي شركت كنيم ميخواهيم با كار كم رفاه زياد، هجرت نيست.
3- اصل مصرف، سه رقم كار داريم، گاهي توليد زياد است مصرف كم اينجا ميشود درآمد ذخيره ميشود اما اگر توليد كم شد مصرف زياد شد اين ميشود گدايي و وام گرفتن اگر توليد و مصرف مثل هم شد اين ميشود زندگي ير به ير، (چشم و هم چشمي حتي آدم بعضي خانههاي آدمهاي حزب اللهي ميرود. . . چند روز پيش رفتم مهماني خانه دو تا خواهر يك خواهر غذايي درست كرده بود كه در عمرمان نخورده بوديم آن خواهر هم گفت من هفته ديگر چيزي درست ميكنم كه تو نخورده باشي هي تنوع را زياد ميكنيم بعضي وقتها مهماني شده پروژه يك خانم كه ميخواهد مهماني بدهد از يك هفته قبل. . . بابا عمرت را صرف نكن نشسته اين تُربها را مثل گل. . . بابا تو حيفي يك دختر جوان. . . اين ترب را يك دقيقه توي دهان بگذاري له ميشود آدم عاقل ميآيد پيراهناش را اتو بزند براي اينكه پيراهناش را آتش بزند كسي كه ميخواهد پيراهناش را آتش بزند قبل از آتش زدن اتو كردن نميخواهد بله سبزي را تميز كن ما گاهي وقتها عمرمان را تلف ميكنيم پولمان را تلف ميكنيم مصرف ميكنيم اين فنجان است ميشود با آن آب خورد ميشود با آن چاي خورد ميشود با آن شير خورد ميگوئيم نه ليوان آب خوري، ليوان چاي خوري، ليوان شير خوري، نميدانيم چه خاكي توي سرمان بكنيم بدبختي است گراني است به دولت بگوئيد يك كاري بكند به خودت بگو يك كاري بكني ما روي ميخ نشستهايم ميگوئيم آخ خوب برو آنطرف بنشين ما خودمان رفتهايم سراغ مصرف و شكم هي ميگوئيم آخ تمام شد و رفت) گير توي خودمان است قناعت فراموش شد منتهي بجاي آن تجمل آمد هجرت فراموش شد ميخواهيم همه با هم باشيم اينها اصولي است فراموش كردهايم و بخاطر اين اصول چشم و هم چشمي جاي آن آمده است آنوقت اين مشكل شده است.
كثرت جمعيت مسلمانان، يك نعمت است
حالا بالاخره آقاي قرائتي شما بعنوان كسي كه با قرآن آشنا هستي قرآن ميگويد اولاد زياد باشد يا كم؟ بسم الله الرحمن الرحيم آيهاي كه همهتان بلد هستيد يادتان نرود كه شما(كنتم قليل) يعني كم بوديد(كثركم) يعني خدا شما را زياد كرد يك كتاب را ميشود دو سه بار. . . چي بگويم معاون وزير آموزش و پرورش در جلسه معاونين آماري داد از كشوري كه خودش توليد كننده كاغذ در دنيا است كتابهاي درسيشان را نه بار ميخوانند يعني اين بچه ميخواند ميدهد به بچه سال بعد نه بار اين كتاب را ميخواند يعني نه دوره آنوقت كشوري مثل كشور ما كه كاغذ ميخرد كتابش را يك سال بيشتر مصرف نميكند شما حساب كن صرفه جويي پول كاغذ اگر بچههاي ما كاغذ را تميز نگه دارند يكبار ديگر هم بچه بخواند آنوقت پول كاغذ اينقدر ديگر معلم مشكل ندارد والله به خدا قسم ديگر مشكل مسكن آموزش و پرورش حل ميشود فقط اگر يك سال ما در كاغذ صرفه جويي كنيم توي مسائل عبادي مثل همين سالن الان اين سالن چيه؟ اين سالن ميشود توي آن نماز خواند ميشود توي آن سخنراني كرد ما يك سالن ميسازيم مسجد بغل مسجد يك سالن ميسازيم حسينيه بغل حسينيه مهديه بعد كانون فرهنگي كانون پرورشي از خدا ياد بگيريد يك شكاف گذاشته توي صورت بوسيدن مكيدن سخنراني، گرفتن اكسيژن، پس دادن كربن همه با همين است حالا اگر به مهندسها بدهي لوله خروج گاز كربن لوله خروج اكسيژن اين دكمه مال بوسيدن كله ما را پر از دكمه و دودكش ميكردند.
صرفه جويي در ساختمان، صرفه جويي در. . . خدا ميداند كه اينقدر روستا داريم كه مسجد ندارد و اينقدر روستا داريم كه چقدر خرج محراب ميكنند، اگر زينتهاي محراب را كم كنيم. . . . آيت الله العظمي گلپايگاني توي قم بازار نماز ميخواند يك كاشي بود ده سانت در ده سانت نوشته بود قبله يك مرجع تقليد يك عمري توي بازار قم نماز خواند جلويش نوشته بود قبله چرا اينقدر خرج ميكنيم اسمش را هم قشنگ گذاشتهايم شعائر اسلام، (وزارت امور خارجه در بعضي از كشورها خانهاي دارد براي سفير بنام رزيدانس من سي چهل كشور رفتهام خدا ميداند كه تنه ميزند به كاخ شاه يك سفير و خانمش و دو تا بچه بعد هم ميگويندشان جمهوري اسلامي، شان جمهوري اسلامي اين است كه مردم اينجا توي صف نانوايي باشند شما آنجا خانهات. . . آنوقت آشپز بردهاند كه اين زن و شوهر آشپز هم داشته باشند حالا حقوق چند هزار دلار ما كار نداريم ولخرجي توي وزارتخانهها غوغا ميكند توي همه وزارت خانهها به يك نحوي ما اگر خواستهايم مشكل جوانها حل بشود بايد صرفه جويي كنيم اگر وزارت امور خارجه صرفه جويي كند پرسنل وزارت امور خارجه همه وام ازدواج گيرشان ميآيد يك سال صرفه جويي در كاغذ مشكل مسكن معلمين حل ميشود نميخواهيم عمل كنيم. توي خيال هستيم منتهي توي اين خيالات همه چيزي خيال است دنيا همهاش خيال است.)
قرآن ميگويد آمار مسلمانها زياد شد پيغمبر ميفرمايد هر چه آمار مسلمانها بيشتر باشد. . . مثلاً فرض كنيد ما براي اسلام تبليغ كنيم آنوقت اسرائيل براي زاد و ولد تشويق كند كه هر كس زنش بيشتر زائيد فلان جايزه را ميگيرد يعني آمار اسرائيل هي اضافه ميشود آمار مسلمانها هي. . . عرض كنم بچه بايد بازو باشد يعني شما ميگوئيم بنده خانم ليسانس بروم قالي بافي باسمه تعالي بله شغل اداري نيست تحصيل كردهاي كار هم بكن كي گفته هر كس تحصيل كرده است بايد كار هم بكند اميرالمومنين(عليه السلام) رئيس تحصيل كردهها بود كار هم ميكرد فكر مشكل دارد فكر اين است حالا كه بنده دانشجو هستم كيفام بايد سامسونت باشد بعد ساعت مچيام هفت هزار تومان باشد كفشام چي باشد اين يك مشت بايدهايي پيش خودمان بافتهايم و خودمان گير كردهايم وگرنه اولاد يعني بازو اين اصول فراموش شده است اينطور شده است گير توي خودمان است.
آموزش شنا و تيراندازي به نسل نو
ما يكوقت يك نامهاي داديم به دفتر مقام معظم رهبري كه تمام روايات شنا تيراندازي هم توي آن هست من حديثي نديدهام كه بگويد بچه هايتان را شنا ياد بدهيد ميگويد شنا و تيراندازي(علموا اولادكم الرمايه و السباحه) يعني به بچه هايتان شنا و تيراندازي ياد بدهيد اولاد گفته است نگفته ابنائكم يعني پسرها گفته به بچه هايتان چه پسر و چه دختر بايد تيراندازي و شنا ياد بگيريند آن زمان كه نامه نوشتم گفتم توي پادگانهاي ما تيراندازي ياد ميدهند اما شنا ياد نميدهند كشوري كه شمال آن آب است جنوب آن هم آب است آنوقت سربازش بيفتد توي آب مثل آجر برود پائين اين كه نشد كشوري كه دو طرف آن آب است بايد شنا داشته باشد آقا دستور داد يك روز هم ما را دعوت كردند سردارهاي و سرلشگرهاي سپاه و ارتش كه آقا نظر شما چيه ما برآورد كردهايم چند هزار ميليارد خرج دارد كه هر دو هزار تا سرباز يك استخر طول آن عرض آن ديدم يك پولي شده است گفتم اينها چيه؟ گفت بودجه شنا گفتم نميخواهد شما بگوئيد هر سربازي كه شنا بلد است يك ماه زودتر او را مرخص ميكنيم وقتي كه كارت دارد ولي هنوز نيامده خودش ميرود يك جايي شنا ياد ميگيرد توي هر جا گفتند راست ميگويي. يك كسي توي ماشين نشسته بود باد ميآمد اين هي اذيت ميشد شيشه را گرفته بود گفتند آقا شيشه را بكش بالا باد تمام ميشود گفت اِه يادم رفته بود! ما گاهي وقتها اينطوري هستيم.
(قديم چراغهاي گردسوز بود لااقل تلويزيون عكس آنرا نشان بدهد يك سه پايه روي آن ميگذاشتند قابلمه را ميگذاشتند روي همين سه پايه يعني هم اتاق گرم ميشد هم روشن ميشد و هم غذا پخته ميشد بايد چند منظوره كنيم مثل لب، بيائيم طراحي كنيم و جايزه بدهيم مثل اين جايزههايي كه تلويزيون بيخودي ميدهد جايزههايي الكي ميدهد من گفتم يكبار تلويزيون نشان داد استخر آبي كه يك گاو صندوق توي آن است هر كس رفت توي آب و اين گاو صندوق را باز كرد پول بگيرد من هر چه فكر كردم در طول تاريخ گاو صندوق كدام گاو صندوق گير كرده كه حالا نياز داشته باشيم شيرجه برويم و توي آب در اينرا باز كنيم اصلاً وجود خارجي ندارد بله در را باز كند سيصد هزار تومان را بگيرد بجاي اين بگوئيم هر كس در وزارتخانهاي طرح داد كه چكار كنيم از كار كم نشود ولي از هزينه كم بشود به هر كس بيشتر طرح داد جايزه بدهيم آنوقت ببينيم چقدر پول زياد ميآيد مملكت ما مشكل خرج ندارد يكي از مراجع تقليد آيت الله صافي ميگفت مشكل مملكت ما خرج نيست برج است يعني ريخت و پاشها يك خانه اگر اسكلت آن ساخته بشود و سفيد بشود ميشود پنجاه درصد بعد از اين خرجاش شروع ميشود والا نميشود كسي كه داماد ميشود همين دسته گلي كه ميآورند سكه بياورند پول بياورند چشم روشنيها پنج هزار تومان دو هزار تومان ما خانه عروس را پر از گل ميكنيم هر دو گرسنه هستند آخر گير توي اسلام است يا گير توي ما، من به رئيس ورزش ايران گفتم لباس ورزش كشتي و شنا خيلي تنگ است درست نيست بدنها پيداست مسئله حيا از جامعه ما حذف ميشود گفت بين المللي است گفتم از اسرائيليها ياد بگيريد اسرائيليها همه قانونهاي بين المللي را زير پا ميگذارند شما براي حياي دخترهاي ايراني حاضر نيستي يكي از قوانين بين المللي را. . . از كمونيستها ياد بگيريم شوروي بازي بوكس را قبول نكرده است هر چه ميگويند بين المللي است ميگويد گور پدر بين الملل من زير بار بازي بوكس نميروم خدا رحمت كند ما شهيد رجايي نداريم توي مملكت دو تا مشكل مملكت داريم ما آخوندهايش نواب صفوي نيستند كت و شلواري هاش رجايي نيستند جگر ندارند رجايي وقتي رفت آمريكا به رئيس جمهور آمريكا اجازه ملاقات نداد اين را ميگويند جوهر معلم بود ميگفت تو به مردم ايران جنايت كردي من به تو اجازه ملاقات نميدهم.)
نشانههاي خودباختگي در لباس و رفتار
ما ميگوئيم ميشود من موقعي كه عروس ميشوم پهلوي شما مينشينم ده دقيقهاي يك كراوات قرمز بزني همچين عروس التماس ميكند به داماد توي گفتگوها كه آن يك ساعت يك كراوات بزني خوب عروس خانم اگر من كراوات بزنم چه مشكلي از زندگي ما حل ميشود چقدر ما خودمان را ببازيم اين كراوات گرم ميكند يا سرد ميكند خوشگل ميكند يا علامت علم است يا علامت تخصص است يا علامت صنعت است مثلاً عمامه علامت اين است كه من آخوند هستم آن علامت اين است كه خلبان است اين پزشك جراح است اين مكانيك است بالاخره لباس يا بايد گرم كند يا سرد كند يا علامت علم و تخصصي باشد اين كراوات چيه كه تو خودت را باختهاي من نميخواهم بگويم حرام است خودباختگياش مهم است يك جوان با يك قيافه عجيب و غريب آمد پيش من گفت حاج آقا قيافه من حرام است؟ گفتم نه، گفت چرا راه ميروم همه به من نگاه ميكنند؟ گفتم بيخود فقط بگو اين قيافه را خودت پسنديدهاي يا به تو تزريق كردهاند؟ اگر خودت پسنديدهاي من دستت را ميپسندم كه اينقدر استقلال داري كه خودت توي آينه يك قيافه براي خودت درست كردهاي اما اگر نگاه روزنامهها كردهاي توي فيلمها اين قيافه را درست كردهاي خودباخته هستي آنچه مهم است خودباختگي است والا قيافه هر كسي هر جوري دلش ميخواهد. . . هر كسي هر رنگي دلش ميخواهد بپوشد ما درباره رنگ حساس نيستيم جوان آمده سيگار ميكشد رفيقاش گفت چرا همچين نگهاش ميداري گفت مگر نديدي كه توي فيلم همچين نگه داشت يعني توي فيلم كسي سيگار كشيده است اين ديگر در نگه داشتن چوب كبريت استقلال ندارد اينجا ذلت ما است ذلت ما خودباختگي است و الا اگر كسي منطق داشته باشد ميگويد من طبق منطق اينرا پسنديدم مخلص شما هم هستيم.
(گفتند آقا چند ميليارد خرج دارد گفتيم هيچ خرجي ندارد اول شنا را بگذاريد تابستانها كه خرج استخر سرپوشيده لازم نباشد گفتند چقدر خرج مربي است گفتم بگوئيد هر كس شنا بلد است ياد دو نفر بدهد كه شنا بلد نيست پنج روز مرخصي بدهيم آقا هيچي چند هزار رفت روي هوا من عرض كردم همهمان هنوز تصميم نگرفتهايم خيلي راحت ميشود ازدواج كرد.)
نقش والدين در صلاح و يا فساد فرزند
قرآن ميفرمايد بعضي عروس و دامادها وقتي بچه دار ميشوند حرفهايي به خدا ميزنند بچه كه به دنيا آمد حرفها يادشان ميرود انسان بدقول است «هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَنَكُونَنَّ مِنْ الشَّاكِرِينَ الأعراف/189 نسل شما از يك نسل است اينطور نيست كه نژاد مرد بهتر از نژاد زن باشد خداوند انسان را آفريد برايش همسر آفريد تا آراميخش باشد همسر براي آرامش است بعضي همسرها كه به هم نيش ميزنند اين ضد آرامش است يك كسي رفت هنداونه بخرد بقال گفت كيلويي اينقدر گفت اُه! اين هنداونه قرمز را بخورم بيشتر عطش ميكنم من هندوانهاي ميخواستم كه رفع عطش بكند اين قيمت عطش را زياد ميكند حديث داريم زنهايي كه به هم نيش ميزنند نماز هيچ كدام قبول نيست زن آرامبخش است «فَلَمَّا تَغَشَّاهَا»(وقتي لحاف سر كشيدند، يعني وقتي رفتند زير يك پتو پارچه يا يك چيزي خلوت كردند) زن حامله ميشود منتهي حامله خفيف يك مدتي ميگذرد اين حمل خفيف يعني اين نطفه و اسپرم به بار مينشيند وقتي زن احساس كرد كه توي شكماش موجودي است زن و شوهر با هم دعا ميكنند از خدا ميخواهند خدايا اگر اولاد صالحي به ما بدهي صدهزار مرتبه شكر خدايا اولاد خدا همين كه به اين عروس و داماد يك اولاد صالح داد همين پدر و مادر براي بچه شريك قائل ميشوند ببين نمازت را ول كن برو درست را بخوان درس را جاي خدا ميگذارد درست است خدا ولي اين پسر پول دارد خانه دارد آقا جان نماز نميخواند، حالا چكار داري به نمازش؟ عيسي به دين خود موسي به دين خود تو و او را كه توي يك گور نميگذارند آقا جان اگر داماد نماز نميخواند اگر عروس نماز نميخواند كسي كه لطف خدا را با نماز تشكر نميكند خدمات تو را هم تشكر نخواهد كرد او الطاف تو را ناديده ميگيرد كسي كه لطف خدا را ناديده بگيرد لطف تو را هم ناديده خواهد گرفت همان پدر و مادر ميگويند خدا را كنار بگذار براي خدا شريك قائل ميشوند يعني خدا گله ميكند كه وقتي گير كردند اصولاً ما هميشه اينطور هستيم كه وقتي گير ميكنيم خدا ميگوئيم(فلما نجاهم) غافل ميشويم.
(زمان حضرت آدم ازدواج دختر و پسر چه جور بوده است؟ قرآن ميگفت نسل پسر از همين است اشكالي ندارد كه يك مسئله حلال باشد بعد حرام بشود مثل زماني كه مردم با اسب و شتر مكه ميرفتند الان بگويند ممنوع است چه اشكالي دارد يك زماني مردم آب جوبها را ميخوردند الان ديگر آب لوله كشي نباشد بهداشتي نيست بعد زمان اضطرار شرايط فرق ميكند توي جبهه بچه روي خاك مينشستند توي سنگرها مگر بهداشتي بود قرآن ميگويد نسل بشر از آدم و حوا است. مسئله روح كه مسئله مهمي است مسئله آرام بخشيدن است در قرآن هم گفتيم ذكر خدا آرامبخش است هم همسر شب چطور آرامبخش است؟ ما چهار تا لباس توي قرآن داريم اين هم بگوئيم و دقيقه آخر، روح آرامبحش است يكي(لتسكنوا عليها) است كه جلسه قبل هم گفتم يكي هم توي اين جلسه بگويم قرآن ميگويد «هن لباس لكم» خانم براي شما لباس است «و انتم لباس لهن» مرد هم براي زن لباس است يكي از خصوصيات لباس آرامبخش است در قرآن چهار تا لباس داريم يكي همين لباس است يكي لباس تقوا است يكي قرآن ميگويد «وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ لِبَاسًا» النبأ/10 شب لباس است يعني پوشش است بعد ميگويد قرار داديم ليل را «لتسكنوا» پس اينجا هم كه ميگويد زن لباس است يعني زن آرامبخش است. از همه گذشته) ازدواج آدم را باز ميكند آدمي كه زن ندارد ميگويد خودم كتام لباسم شلوارم اما ازدواج كه كرد ميگويد خودم و زنم و مادر زنم پدر زنم بچهام يعني اين خودم باز ميشود آدمي كه همسر ندارد مستبعد است وقتي زن گرفت خودم يعني چه ببن خانم چه ميگويد ميگويد خانم به نظر شما چه كنيم، آدمي كه همسر دارد مجبور است با همسرش هم مشورت كند آدمي كه همسر ندارد بسته است وقتي فاميل شد فاميلها با هم گسترش پيدا ميكنند آدمي كه همسر ندارد خيلي انگيره كار ندارد آدم وقتي زن گرفت انگيزه كار هم پيدا ميكند چون بايد بدود اين بركات جنبي ازدواج است.
خدايا تو را به حق محمد و آل محمد مشكلات جنبي را از جامعه ما برطرف بفرما و ازدواج را آسان كن.
هر كس ازدواج كند يك ركعت نمازش ميشود هفتاد ركعت البته معنايش اين نيست كه دو تا زن بگيريم بشود صد و چهل ركعت همان يكياش هفتاد ركعت بس است.
والسلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته