متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1383/12/6
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمين اللهم صل علي محمد و آل محمد
بينندگان عزيز اين بحث را بعد از تاسوعا و عاشورا ميبينند يك سلام كوتاهي به امام حسين(عليه السلام) داشته باشيم بحث را ادامه ميدهيم السلام عليك يا ابا عبدالله و علي الارواح التي حلت بفنائك عليك مني سلام الله ابدا ما بقيت و بقي اليل والنهار و لا جعله الله آخر العهد مني لزيارتكم السلام علي الحسين و علي علي بن الحسين و علي اولاد الحسين.
در جلسه قبل كه يكي اول محرم بود و يكي هم هفتم محرم بود راجع به اين بود كه زينب كبري كه به نمايندگان يزيد سخناش اين بود(ما رأيت إلا جميلا) من چيزي نميبينم جز زيبائي هر چه ميبينم زيبائي ميبينم اين يعني چه؟ زيبائيهايي كه در لشگر امام حسين(عليه السلام) بود در مقابل زشتيها و ننگها و جنايتهايي كه در لشگر يزيد بود جنايتهاي يزيد را ميدانيد به بچه آب نميدهند دوازده هزار نامه ميفرستند كه بيا، در تاريخ مهماني، مهماني كه دوازده هزار نامه دعوت داشته باشد جز امام حسين(عليه السلام) نيست در تاريخ مهماني، مهماني كه بين دو تا نهر آب تشنه شهيد بشود نيست در تاريخ مهماني كسي مهمان و بچه شير خوارش را روي دستش بكشد روبروي چشم بابا در تاريخ مهماني سابقه ندارد اصلاً چيزهاي كربلا با هيچ چيز قابل قياس نيست.
1- جوانمردي و غيرت در كربلا
زيبائيهاي كربلا تفسير جملــﺔ(ما رايت إلا جميلا) چيزي نديدم جز زيبائي. چهارده تا را گفتيم حالا، 15- جوانمردي و غيرت، اين جمله معروف است كه شك كردند امام حسين(عليه السلام) هنوز زنده است يا شهيد شد گفتند حمله كنيد به خيمه ايشان درياي غيرت است اگر حتي يك نفس. . . يك سوال ايدئولوژي، آخرين سخن امام چه بود؟ دفاع از ناموس، نهي از منكر، دفاع از مظلوم، بعد ميگويد(إن لم يكن لكم دين فكونوا احراراً في دنياكم) اين خيلي مهم است يعني اگر ميخواهي امر به معروف و نهي از منكر كني لازم نيست كه بگويي تو كه حزب اللهي هستي ممكن است حزب اللهي نباشد بگو انسان كه هستي، اگر دين نداريد بابا آزاد باشيد، مسلمان نيستي ايراني كه هستي خدا را دوست نداري خودت را كه دوست داري وطن را كه دوست داري يعني براي جلوگيري از فساد لازم نيست كه از قلاب ايمان استفاده كنيد از هر قلابي ميتوانيد استفاده كنيد مثلاً كسي فحش ميدهد بگويي فحش حرام است ميگويد برو بابا آقا شيخ حرام حرام در آوردهاي، بگوئيم آقا تو دانشمند هستي تو تحصيلكرده هستي اين حرف قشنگ آدم تحصيلكرده نيست اگر ميداني كه كلمــﺔ تحصيل را مطرح كني فحش نميدهد اينجا نگو تو مگر مومن نيستي اينجا شرعاً حرام است از مدرك بگو، بگو تو كه فوق ليسانس هستي فوق ليسانس كه نبايد اين حرف را بزند امام حسين(عليه السلام) به ما ياد داد جلوي فساد را بگيريد حتي اگر از اهرم دين استفاده نشد از هر چي شد استفاده كن. جامعــﺔ ما بايد جامـــعـﺔ سالم باشد هر چي شد از راه دين و هر چي هم شد از راه علم هر چي شد از راه عقل و هر چي شد از راه عاطفه.
2- برخوردهاي عاطفي و انساني قرآن با مردم
قرآن گاهي وقتها براي اينكه پول مردم را در بياورد يعني به مردم بگويد كه كمك كن گاهي ميگويد بابا جهنم پول نميدهي «فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ» التوبة/35 فلز داغ را داغ ميكنند ميگذارند به پيشانيات و ميگويند «هَذَا مَا كَنَزْتُمْ» التوبة/35 اين همان پولهايي بود كه قايم كرده بودي گاهي افراد را از جهنم ميترساند.
گاهي افراد را تشويق ميكند ميگويد اگر پول بدهي مثل دانهاي است كه ميكاري هفت تاخوشه ميدهد و هر خوشه صد تا دانه ميشود هفتصد گاهي ميگويد بابا گيرم قيامت را قبول نداري تشويق هم نميخواهد تو آدم كه هستي «يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ» البلد/15 يتيم فاميل تو است «مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ» البلد/16 بابا روي خاك نشسته است تو دو تا قالي روي هم انداختهاي او روي خاك نشسته است تو چند تا چمدان لباس زيادي داري او دارد ميلرزد بحث ايمان نيست يعني خداوند براي اينكه به فقرا كمك كنيم حتي از مسائل رواني استفاده ميكند ميگويد از اينهايي كه زكات ميگيري «وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ» التوبة/103 وقتي پيغمبر به آنها دعا ميكند دعاي پيغمبر براي كسي كه پول داده و زكات داده است آرامبخش است اگر با تشكر تلفني اين شارژ ميشود او را شارژ كن خلاصه بايد كار خير بشود.
از طريق دين شد چه بهتر اگر نشد از طريق علم. . . يكوقت ميگوئيم سيگار حرام است مثل اينكه بعضي از مراجع هم فرمودهاند كسي كه سيگاري نيست با دود خودش را سيگاري ميكند به بقيه ظلم ميكني به خودت ظلم ميكني هوا را آلوده ميكني كه چي؟ يكوقت ميگويي آقا ما كاري به حلال و حرامي آن نداريم، اين آهنگ حلال است؟ ما كاري به حلالي و حرامي آن نداريم من مخام را در اختيار اين خواننده نميگذارم چون مخ من حيف است اگر با مخام فكر كنم بهتر از اين خواننده ميتوانم مسائل را درك كنم من يك دانشجو هستم من يك دبيرستاني هستم من بهتر ميتوانم فكر كنم چرا مخام را در اختيار اين خواننده قرار دهم مگر همه حلالها را بايد ما انجام بدهيم پس ببينيد گاهي ميگوئيم آهنگ حرام است گاهي ميگوئيم تو حيف هستي گاهي ميگوئيم بده خدا به تو ميدهد گاهي ميگوئيم بابا بده فاميل تو است روي خاك نشسته است از همه امكانات براي رشد خوبيها ما بايد استفاده كنيم. امام حسين(عليه السلام) فرمود شما حر باشيد يعني مرد باشد. . . .
3- قيام امام حسين(عليه السلام) براي اصلاحات
مسئله اصلاح گري، ببينيم اصلاح گر كي است بعضيها گفتند ما خواهان اصلاحات هستيم امام حسين(عليه السلام) فرمود من اصلاح طلب هستم، 16- طرفدار اصلاحات، فرمود(خرجت) من از مدينه آمدم كربلا براي چي؟ (لطلب الاصلاح) من ميخواستم اصلاح كنم براي طلب اصلاح، چي را ميخواستي اصلاح كني؟ (في امت جدي) اصلاحات. . . رهبر خط اصلاحات بايد امام حسين. . . امام حسين چه كرد اگر خط ما به خط امام حسين(عليه السلام) ميخورد ما هم طرفدار اصلاحات هستيم اما اگر كلمــﺔ اصلاحات را گفتيم اما كار ديگري كرديم اين خودش يك نفاق است كه آدم بگويد بيا تو را ببوسم بعد گاز بگيرد بگويد بيا مهماني بعد به او سم بدهد لفظ لفظ حسيني باشد عمل عمل. . . به قول مقام معظم رهبري فرمود اصلاحات آمريكايي يعني اصلاحاتي كه آمريكا شاد بشود ما. . . من خيلي لذت ميبرم تا الان كه خدمت شما نشستهام در آستانـــﺔ شصت سال هستم هنوز يك كلمه پيدا نكردهام كه يك حرف نو داشته باشد هر كه هر حرف زيبائي دارد ما بهتر آنرا در قرآن داريم مثلاً سخن از سازندگي ميشود سازندگي كار خوبي است اما قهرمان سازندگي ذوالقرنين است سدي ساخت كه چند قرن ميخ توي آن فرو نرفت.
گفتگو با ملتها با تمدنها حرف خوبي است ولي باز هم قرآن پيشقدم است چون تمام(قالوا)(قل)، (قالوا) يعني آنها گفتند(قل) يعني تو هم بگو اين گفتگوي تمدن هاست. هر كسي هر حرفي ميزند رهبرش يا قرآن است يا اهل بيت، چرا از خودم بگويم امام رضا(عليه السلام) به دو نفر فرمود(شرقا او غربا) به شرق برويد يا به غرب برويد كسي حرف نو براي زدن ندارد جز اينكه ما قبل از او زدهايم امام رضا(عليه السلام) فرمود حرفي كه ميزنم اگر تعجب ميكنيد شما از امام رضا هم تعجب نكنيد به من بگوئيد كه اين حرف نو را از كجا در آوردهايد تا من بگويم اين حرف نو از كدام آيـــﺔ قرآن است يعني هيچكس حرف نو ندارد جز اهل بيت و اهل بيت هم فرمودند حرف نو ما از قرآن است اين خيلي جالب است.
17- استفاده از ابزار مشروع و قانوني، شخصي حرف هرزهاي به امام حسين(عليه السلام) زد، خدايا عذاب او را زياد كن، يك جسارت كرد يكي از ياران امام سوخت نزديك حضرت رفت و گفت آقا بزنم توي دهانش تير اندازي كنم حضرت فرمود بنشين و تير اندازي نكن(لا ترمي فإني اكره عن ابدئه بالقتال) بحار ج5ص5 من نميخواهم كه به من بگويند اولين تير انداز حسينيها هستند بگذاريد اگر آنها تير اندازي كردند ما جنبـــﺔ دفاعي داشته باشيم نه جنبــــه تهاجمي.
18- بي رغبتي و زهد در دنيا، سادگي و زهد، توي جمهوري اسلامي اول انقلاب خيلي زندگيها ساده بود روز به روز دارد تجملات اضافه ميشود ميزها مبلها ماشينها دكورها و اينها. . . (حتي فيلمهاي تلويزيون تمام خواستگاريها و نامزديها و عروس و دامادها در خانههاي قشنگ و. . . ما توي همين جمهوري اسلامي كسي را داريم كه دو دور وزير بود الان هم از چهرههاي بسيار عزيز است پاسدارش ميگفت ما يك شب ديديم خانـــﺔ ايشان بيش از قاعده مهمان آمد مثلاً مهماني ايشان ده نفره و پنج نفره بود يك شب ديديم ايشان سي و پنج تا مهمان داشت ولي ما نفهميدم چيه؟ گفتيم آقاي وزير مثل اينكه امشب سر شما شلوغ بود گفت دخترم عروسياش بود عقد دخترم بود گفتيم اِه! يعني عقد دخترش در حدي بود كه پاسدارهايش فهميدند ايشان مهمانهايش بيشتر است ما اين رقمي هم داشتهايم حالا آقا تالار بگير چي بگير حالا در حد معقول طوري نيست چشم و هم چشمي. . . ازدواج را برده به سمتي كه. . . حالا انشاء الله اگر من زنده باشم محرم و صفر تمام بشود من ميخواهم چند ماه راجع به ازدواج آسان حرف بزنم حرفهاي استاتيد دانشگاه را گرفتهام حرفهاي كتابها را گرفتهام خودم مطالعه كردهام خيلي اطلاعات جمع كردهام شايد يك. . . الان ازدواج فقط شده مال بچه پولدارها فقرا ديگر آه ميكشند اينكه ازدواج نشد ازدواج اسلام غير از ازدواج ما است يعني ما خيلي داريم منحرف ميشويم.)
در زيارت نامه ميخوانيم(كنت زاهداً في الدنيا) حسين جان! در دنيا زاهد بودي(و همتك عن زينتها مصروفه) همت تو از زينت دنيا منصرف شد البته آدم يك ذره يك ذره اينطور ميشود مثلاً من فكر ميكنم كه اگر با پيكان بروم اين توهين به من است فكر ميكنيم فكر ميكنيم همهاش خيال است.
4- كسب آگاهي و اطلاعاتي سياسي
19- يكي از زيبائيهاي كربلا جنگ يك جنگي بود كه. . . كسب اطلاعات، آگاهي به امور سياسي و اطلاعاتي، اين هم يكي از زيبائيهاي كربلا بود چون امام حسين(عليه السلام) به محمد حنفيه برادرش گفت تو كربلا نيا و مدينه باش(عليك أن تقيم بالمدينه) لازم است تو در مدينه بماني(فتكون لي عيناً عليهم و لا تخفي عنك شي من امور) تو چشم من باش وهيچي از امور مدينه از من مخفي. . . يعني لحظه به لحظه كارهايم را. . . ما در اسلام سه رقم اطلاعاتي داريم اطلاعاتي داريم اطلاعات عمومي و مردمي اطلاعات با ابلاغ اطلاعات ويژه، اطلاعات عمومي، در نهج البلاغه داريم كه حضرت امير(عليه السلام) به استاندارش ميگويد(بلغني) يعني به من گزارش دادهاند كه تو همچين كاري كردهاي، (بلغني) يعني به قول آقاي شهيد رجايي اطلاعات سي و شش ميليوني، يعني همه مردم اطلاعاتي باشند اگر يك خانمي ديد كه شوهرش هروئين رد و بدل ميكند اين را اطلاع بدهد به مواد مخدر نگويد اين شوهر من است نانش قطع ميشود بابا تو ميروي نان خودت را قطع كني جوانهاي مردم نابود ميشوند همه ما بايد نسبت به مسائل عمومي اطلاعات بدهيم به اهل آن.
دومي را بگويئم مأموريتي، كساني كه از وزارت اطلاعات حقوق ميگيرند از حراست از نميدانم. . . از حفاظت اطلاعات، اصلاً پول ميگيرد حقوق ميگيرد اينرا ميگويد(وابعث العيون) يعني يك چشمهايي را انتخاب كن كه بروند گزارش تهيه كنند يك اطلاعات ويژه داريم نهج البلاغه داريم(عيني بالمغرب) يعني چشمي كه در مغرب دارم يعني يك بازرش ويژه، عيون جمع عين است يعني هم بازرس حقوق بگير داريم هم بازرس ويژه داريم هم بازرس مردمي. يعني معناي حزب اللهي اين نيست كه آدم دستش را هم بگذارد و از هيچي خبر نداشته باشد بايد انسان هم ريز مسائل را بداند و هم. . . (آخر ببينيد مسافرهاي زميني تپهها واينها را ميبينند مسافرهاي هوايي توي هواپيما قلهها را ميبينند ديگر از اين جادههاي فرعي غافل هستند آن كسي كه ميخواهد عميق باشد بايد هم راههاي فرعي و ريز را بلد باشد هم قلههاي. . . يعني بايد هم توجه به مسائل داخلي و خارجي داشته باشد. لذا داريم اگر مجرمي در يك كشوري جنايت كرد فرض كنيد يك مسلماني در اتريش جنايت كرد ميفرمايد كه در اتريش به او شلاق نزنيد براي اينكه مردم نگاه ميكنند ميگويند اين مسلمان يك كاري كرده چون آبروي كشور اسلامي ميريزد اينرا ببريد توي كشور اسلامي بزنيد دستش را قطع بكنيد اما بگذاريد آبرويمان پيش بيگانهها نرود دست دزد را بايد قطع كرد حتي ميگويد «وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنْ الْمُؤْمِنِينَ» النور/2 در مواردي هم بايد كه روبروي مردم شلاق زد ولي خوديها بفهمند بهتر از اين است كه بيگانهها بفهمند ولي من نميدانم اين افرادي كه مختصر چيزي را روي اينترنت ميگذارند و به همه دنيا پاس ميدهند آقا ما رفتيم دارو گيرمان نيامد ما رفتيم تخم مرغ گران شده تا يك مسئله جزئي هست تنها وقتي كه با اين. . . آخر اينرنت يعني ديوارها را برداشتهاند همه خانهها به هم سوارخ شده همه دنيا به هم سوراخ شده است هر كس هر چي دارد ميتواند به همه بگويد خيلي خوب تكنولوژي است و ما هم استفاده ميكنيم بنده هم خودم اينترنت دارم يعني سايت دارم ولي استفاده از تكنولوژي يك مسئله است آبروي نظام را ريختن يك مسئلهاي ديگر است انسان حق ندارد آبروي خودش را بريزد حديث داريم شما حق نداري كه بگويي من بدبخت و ضعيف حالا با خدا مناجات ميكني بگو المسكين الفقير الحقير اما آقا ميداني چي شد ما ديشب گوشتمان سوخت چرا ميگويي؟ سوخت كه سوخت چون خانم تا به شما نگاه ميكرد فكر كرد كه يك خانم حسابي هستي حالا فهميد كه يك خانمي هستي گوشت را ميسوزاني يعني خودت خودت را. . . يعني حديث داريم خدا اجازه نميدهد كه مؤمن خودش آبروي خودش را بريزد آنوقت شما اجازه ميدهي كه آبروي نظام را بريزي بخاطر اينكه. . . عيب كه داريم)
5- شيوه برخورد ما با مشكلات نظام
ممكن است كه نظام ما مشكلاتي داشته باشد مسئولين آن ممكن است مشكلات داشته باشند عادياش ممكن است مشكلات داشته باشند ولي نقل مشكلات به ديگران درست نيست ما داريم كه امر به معروف بكن نهي از منكر بكن اما تضعيف. . . من جملهاي هست توي تلويزيون گفتهام ولي چون مال چند سال پيش است اجازه بدهيد كه تكرار كنم طوري نيست اين جمله يادتان نرود بخصوص دانشجوها خواهش ميكنم اين سه تا كلمه را ميتوانيد حفظ كنيد.
توجيه حماقت است، اين جمله مال آقا شيخ علي صفائي است بنام عين صاد توي كلماتش حرفهاي درخشندهاي داشت ميگفت توجيه حماقت است آقا همه مسئولين عادل هستند همه با تقوا هستند همه زاهد هستند نه خير اين خبرها نيست خود بنده كه رئيس نهضت سواد آموزي هستم اگر بگويند عيب هايت را بنويس شايد پنجاه تا عيب خودم از خودم بگيرم بعضيها دسته گلهايي آب ميدهند رئيس جمهور يونسكو رئيس جمهور فرانسه زنگ زد به رئيس جمهور ايران تلفني از نهضت سواد آموزي تشكر كرد بعد هم سفير آمد يك لوح به ما بدهد جشن هم گرفتند سفرا آمدند تصادفاً آنجا لوح گم شده بود نوار هم بناست سرود بخوانند نوار هم خراب شد قاري هم دير كرد اصلاً همه دست به دست هم داد آن جلسه بد شد ولي هر كس هم نگاه ميكني. . . كسي هم تقصير نداشت بد شد يك بار هم گاز قطع ميشود هم برق قطع ميشود هم بچه ميافتد هم دست آدم ميرود لاي در يكباره ميبيني همه به هم ور ميشود گاهي يك چيزهايي پيش ميآيد توجيه نكنيد حماقت است.
تضعيف جنايت است، ما بيائيم بگوئيم حالا كه فلاني فلان عيب را دارد پس بيائيم نظام را تضعيف كنيم توي انتخابات به نظام رئيس جمهور رأي ندهيم به وكيل رأي ندهيم پايمان را كنار بكشيم به شوراي اسلامي رأي ندهيم نماز جمعه نرويم جماعت نرويم تضعيف كنيم ما چند هزار جوان شهيد و جانباز و اسير داديم اين جمهوري گران تمام شده مگر ميشود كه تضعيف كرد جنايت به خون شهداست.
تكميل رسالت است، رسالت ما اين است كه بيائيم عيبها را برطرف كنيم توجيه حماقت است تضعيف جنايت است تكميل رسالت است رسالت ما اين است كه بيائيم با امر به معروف خوبيها را تكميل كنيم با نهي از منكر جلوي بديها را بگيريم تذكر بدهيم به افراد كه آقا اين كار را بكنيد اين كار را نكنيد.
6- بهره گيري از همه امكانات در قيام عاشورا
20- يكي از زيبائيهاي كه امام داشت ضمن اينكه رفت كربلا و ميدانست كه شهيد ميشود بايد از اين خون حداكثر استفاده را بكند، استفاده حد اكمل، بهترين بهره گيري، بعضيها هستند امكانات دارند اما خوب بهره گيري نميكنند امام حسين(عليه السلام) قبل از اينكه بيايد مكه و كربلا وقتي يزيد به حكومت رسيد به فرماندار مدينه گفت از امام حسين(عليه السلام) بيعت بگير امام فهميد كه. . . در مسجد نشسته بود گفتند آقا دارالعماره شما را احضار كرده است بايد بيائيد امام فهميد كه معاويه مرده و يزيد به حكومت رسيده است به فرماندارش گفته بيعت بگير بعد گفته بود فرماندار اگر امام بيعت نميدهد توي خانه او را ترور كن بكش امام فرمود(فدعا بجماعه) يك جماعتي را دعوت كرد از يارانش(من اهل بيته و مواليه) از دوستان و فاميل هايش دعوت كرد(و كان ثلاثين رجلا) اينها سي نفر بودند گفت شما سي نفر(و امرهم بحمل السلاح) فرمود شما اسلحه برداريد من ميروم دارالعماره(فاجلسوا الباب) شما پشت ديوار بنشينيد و كمين بگيريد(فان سمعتم صوتي قد علي) اگر صوت من را شنيديد، اگر ديديد كه نعره كشيدم(فادخلوا علي لتمنع علي) از ديوار بپرسيد تو كه جلوي كشتن من را. . . امام حسين(عليه السلام) حرفي ندارد كه كشته بشود اما نميخواهد توي اتاقي كشته بشود كه هيچ خبري. . . گفت بگذار بروم مكه دو سه ماه مكه ماند تا حاجيها آمدند سخنراني كرد صد و بيست و پنج روز در مكه سخنراني كرد اصلاً نگفته رفت مردم ديدند كه امام نيست چي شده؟ ديروز دالعماره امام را احضار كرده از ديشب تا حالا نيست مثل اينكه مردم ببينند امام در جماران نيست مقام معظمي در محل خودش نيست به هيچكس هم نگفت نگفته رفت تا ول وله. . . يكوقت ميگويم آقا بنده بروم يك تلفن جواب بدهم و برگردم شما آرامش داريد چون ميگوئيد قرائتي رفت تلفن جواب بدهد اما يكوقت ميكرفن را پرت ميكنم و ميروم و به كسي هم نميگويم كه چيه اين ول وله ميافتد از مدينه رفت تا ول وله بيفتد صد و بيست و پنج روز توي مكه سخنراني كرد تا همه اهل مكه بفهمند حكومت يزيد اسلامي و شرعي و قانوني نيست.
حاجيها كه آمدند باز ايشان رفت تا باز موج بيندازد وقتي هم رفت از وسط جمعيت رفت روز هم رفت سوار هم شد رفت كاروان هم راه انداخت اينها همهاش فرمول دارد اگر امام تنهايي ميرفت كسي نميفهميد ميگفتند آقا كجا داري ميروي ما از دنيا آمدهايم مكه شب عيد قربان همه حاجيها دارند ميآيند تو چرا ميروي؟ مخصوصاً روز رفت تا ببينند از وسط جمعيت رفت تا بپرسند كاروان راه انداخت تا بفهمند دارد هجرت ميكند وإلا اگر خودش تنهايي سوار اسب ميشد كسي نميفهميد بعد هم تا ميگفتند آقا كجا ميروي ميايستاد و سخنراني ميكرد ميگفت نميدانيد كه چه خبر است؟ يزيد به حكومت رسيده ميخواهند از من بيعت بگيرند من پناهنده شدهام به مكه ميخواهم در مكه به خانه من بريزند حريم مكه شكسته ميشود من از مكه ميروم كربلا سلام من را به فاميل هايت برسان بعد از حج بگو حكومت يزيد قانوني نيست و حسين(عليه السلام) رفت كربلا يعني اين كپسول خاليها كه آمده بوند مكه اين حاجيها، تمام اين كپسول خاليها در مكه پر از گاز شدند همه اطلاعات را گرفتند هر حاجي وقتي برگشت بعنوان يك خبر تازه. . . خبر تازه اين بود كه شب عيد قربان كه همه حاجيها جمع شدند امام حسين(عليه السلام) رفت بعنوان خبر تازه موج انداخت بناست كه. . . ما گاهي وقتها براي مقابله با فساد از هر امكاناتي بايد استفاده كنيم بهترين استفاده را هم بكنيم.
(آقا يك سوال، بنده الان تنهايي حريف شما ميشوم يا نه؟ نه، چون من يك نفر هستم شما يك جمعيت هستيد اما من ميتوانم عمامهام را بردارم با سر برهنه بروم توي خيابان بگويند آقاي قرائتي عمامهات كو؟ والله مردم فلان منطقه بردند ميگوينداي خدا لعنتشان كند يعني من ميتوانم با برداشتن عمامه تمام در و ديوار را عليه شما بشورانم اين خيلي مهم است) امام حسين(عليه السلام) وقتي ميخواست برود با خودش خبرنگار برد هم خبرنگار زن برد زينب كبري(عليها السلام) هم خبرنگار مرد برد امام سجاد(عليه السلام) چهل پنجاه تا ضبط صوت برد كوچولوها همه ضبط صوت بودند آمدند با چشم هايشان فيلم برداري كردند با گوش هايشان نوار گرفتند هر بچه كوچولويي ميآمد ميگفتند آقا زاده تو هم كربلا بودي؟ آنچه را ديده بود و شنيده بود نقل ميكرد و مردم زار زار گريه ميكردند امام حسين(عليه السلام) علي اصغر را با خودش برد علي اصغر كوچولو است ولي يك امضاي كوچولو به يك ورق بزرگ ارزش ميدهد علي اصغر به كربلا ارزش سندي داد اگر علي اصغر نبود ميگفتند بابا دو گروه ميخواستند حكومت كنند جنگ شد يكي يكي را كشت الان ميگويند علي اصغر چه گناهي كرده بود؟ اين سند خيلي مهم است بهترين استفاده را امام حسين(عليه السلام) برد بهترين بهره گيري را كرد.
(حالا چون. . . يك چيزي هم از ارتش و قواي مسلح بگويم در قواي مسلح ميگويند قوايي ارزش دارد آن لشگري ارزش دارد كه آخرين فشنگ را بكار ببرد اگر يك سربازي هنوز فشنگ دارد و شكست خورد ميگويند بي عرضه تو بايد آخرين فشنگ را سربازي را ميگويند آفرين كه تا آخرين نفس دفاع كند باز اگر هنوز نفس دارد و شكست خورد ميگويند تا آخرين نفس دفاع نكردي ارتشي ارزش دارد كه سپاهي ارزش دارد كه آخرين نفر باشد يعني آخرين فشنگ آخرين نفر و آخرين نفس امام حسين(عليه السلام) سه تا آخرين را داشت آخرين نفر علي اصغر آخرين نفس در گودي قتلگاه فرمود به زن و بچهام كاري نداشته باشيد و اما آخرين فشنگ، يكي از يزيديها سر يكي از ياران امام حسين(عليه السلام) را بريد براي اينكه دل مادرش را بسوزاند كلـــﺔ اين شهيد را انداخت جلوي مادرش حالا يك مادر بچــﺔ شهيدش را سرش را اندختند توي دامنش چه حالي پيدا ميكند؟ مادر هم نگاهي كرد و گفت چيزي كه در راه خدا داديم پس نميگيريم سنگ كه ندارم از كلــﺔ تو بجاي سنگ استفاده ميكنم كلــﺔ بچهاش را گرفت زد به آن سرباز يعني حتي از سر بچهاش. . .)
كربلا خيلي زيبائي دارد خوب حرفها كه تمام نشد اين جمله را هم بگويم استادي ارزش دارد كه از جرقهها جريان درست كند امام حسين(عليه السلام) نفرمود من بيعت نميكند ميگفتيم خيلي خوب آن حسين(عليه السلام) است و پسر زهرا(عليها السلام) البته نبايد بيعت كند اما فرمود(مثلي لا يبايع مثله) هر كس مثل من است رنگ من را دارد فكر من را دارد خون من توي بدنش است اعتقاد من را دارد هر كس مثل من است نبايد با مثل يزيد بيعت كند اين جرقه بود يعني امام حسين(عليه السلام) خودش يك جرقه و يك حادثــﺔ فرد به فرد بود اما از حادثـــﺔ فرد به فرد يك قانون درست كرد گفت فكر نكنيد كه من هستم و او در طول تاريخ هر كسي فكر حسيني داشته باشد نبايد بيعت كند با كسي كه فكر يزيدي دارد فرمود مثل من با مثل يزيد خيلي قشنگ است كه آدم بتواند از جرقهها جريان درست كند يعني از يك حادثــه. . . (قرآن هم همينطور استشان نزول كه ميگويند يعني حادثهاي پيش آمده است امام علي(عليه السلام) ميخواست برود ديد دو نفر دارند به هم فخر ميفروشند يكي ميگويد زنده باد من كه كليد دار كعبه هستم ديگري ميگويد زنده باد من مسئول آبرساني هستم حضرت فرمود كليد داري و مسئول آب خيلي مهم نيست من بيشتر از شما هم توي جبهه بودهام هم ايمانم قبل از شما بوده به اينها برخورد كه جواني بنام علي آمده سراغ دو تا پيرمرد ميگويد من از شما بهترم رفتند نزد پيغمبر حضرت فرمود(أجعلتم سقايــه الحاج و اماله مسجد الحرام كمن آمن بالله) يعني شما كليد داري كعبه و آبرساني را كنار ايمان ميگذاريد مقام ايمان از همه چيز. . . اين جرقه بود تبديل به يك جريان شد يعني هيچ مسئلهاي را كنار ايمان نگذاريد دو تا خواستگار ميآيد براي دخترت يكي خانه و ماشين و تلفن دارد اما نماز نميخواند گاهي هم ميخواند نسبت به ديناش شل است يك كسي خانه و ماشين و تلفن ندارد اما دين او سالم است هيچ چيز را پهلوي دين نگذاريد در انتخاب شوهر در انتخاب عروس در انتخاب شغل، يك شغل درآمد دارد اما توي آن دين فروشي است يك شغل درآمد آن كم است اما ايمان شما ثابت است اين. . .) يا مثلاً ميگوئيم ابوالفضل آب را آورد تا رفت بخورد ياد تشنگي بچهها افتاد آب را نخورد اين يعني چه؟ يعني شما هم تا يك امكاناتي داري ياد محرومين بيفت يك خورده از امكاناتت كم كن حالا نميگوئيم آب را نخور او ابولفضل بود كه آب را نخورد باقي مردم را ميگويد(الاّ من اغترف غرفه بيده) حالا يك مشت يا دو مشت خورديد طوري نيست اما به فكر فقرا باشيد. خوب بس است.
آخر بحث هم يك سلام به امام حسين(عليه السلام) بكنيم السلام عليك يا ابا عبدالله السلام عليكم و رحمه الله و بركاته. خدايا به امام حسين(عليه السلام) قسم، به برادرهايش و فرزندانش و خواهرش و اصحابش و زوارهاي مخلصاش قسم، اين عراق را از شر آمريكا و از شر هر صاحب شري و از شر اشراري كه در خود عراق هستند نجات بده.
خدايا همينطور كه طاغوت ايران و عراق را شكستي همه طاغوتها را بشكن.
خدايا ما را هم مثل امام حسين(عليه السلام) يعني از فكرش از ايمانش از مناجاتش از اخلاصاش هر چه كه به امام حسين(عليه السلام) دادي. . . سي تا تير به او زدند نمازش را خواند نه تنها نماز بلكه با مستحبات خواند آخر نماز اول وقت و نماز جماعت مستحب است اذان مستحب است نماز را با مستحبات خواند خيلي آدم خيلي خجالت ميكشد سي تا تير. . . نماز امام دو ركعت بود شكسته بود چون دوم آمد دهم شهيد شد بخاطر هشت روز نمازش شكسته است نماز شكسته را من شمردم دو تا حمد دارد دو هفت تا چهارده تا دو تا هم قل هو الله دو پنج تا ده تا و چهارده تا بيست و پنج تا دو تا ركوع بيست و شش تا چهار تا سجده سي تا تشهد سي و پنج تا يعني با سي و پنج چهل تا كلمه سي تا تير يعني تقريباً هر يك كلمه يك تير خيلي مهم است كه آدم اينقدر از نماز حمايت كند ما سر يك چيزي نماز را عقب مياندازيم نماز را نميخوانيم.
خدايا از ايمانش از عشقاش از معرفتاش هر كمالي كه به محمد و آل محمد دادي پرتوي از آن كمالها را به ما و به نسل ما مرحمت بفرما.
والسلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته