متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1383/10/17
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
در محضر مبارك دانشجويان و اساتيد تربيت مدرس هستيم بحث را بينندگان در آستانــه شهادت امام صادق(عليه السلام) ميبينند مذهب ما به اسم امام صادق(عليه السلام) است بنام مذهب جعفري، چون بيشتر حديثهاي ما از امام صادق است قويترين حوزههاي علميه كه چهار هزار شاگرد در آن زمان، شاگردهايش هم دانه درشتها بودند يعني رهبر حنفيها ابوحنيفه كه فرمود اگر آن سالهايي كه من شاگرد امام صادق بودم مايه نميگرفتم كذا و كذا، مالك رهبر فرقـه مالكي از اهل سنت شاگرد امام صادق بود چند تا چيز ميگويم يادگاري.
1- مسابقه اهل بيت در جهاد و شهادت
اينرا زيادي گوش بدهيد تمام رؤساي فرقهها معلوم است كه كجا درس خواندهاند احدي در هيچ تاريخي نگفته اهل بيت كجا درس خواندهاند هنوز در هيچ تاريخي هيچكس يك استاد براي اهل بيت نشان نداده بحث ما امتيازات مكتب اهل بيت(عليهم السلام) شش تا را جلسـﺔ قبل گفتم، 7- هيچكس هيچ استادي براي هيچ يك از امامان معصوم معرفي نكرده است، خيلي امتياز است، 8- تمام امامان اهل بيت شهيد شدند، امتياز مهمي است، 9- صد سال سابقـﺔ بيشتر از سايرين دارند، چهار تا از بزرگان بنام ابوحنيفه، امام احمد حنبل، امام مالكي، امام شافعي، چهارتاشان متولد قرن دوم هجري هستند ولي اهل بيتي كه ما مكتب آنها را داريم قرن اول هجري بودند آنها قرن دوم متولد شدند ما اهل بيتمان قرن اول بود ما يك قرن جلوتر هستيم «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ» الواقعة/10 «أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ» الواقعة/11 همه شهيد شدند «فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ» النساء/95 همهشان هادي داشتند كسي اينها را هدايت ميكرده و راهنمايي ميكرده اهل بيت ما هيچكس اينها را هدايت نميكرد «أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى» يونس/35 ديشب يك مقاله علمي از آقاي دكتر بي آزار شيرازي به دستم رسيد ديگر حالا تا يك و دو بعد از نصف شب نشستيم و خوانديم يك خبر خوش ميخواهم به شما بدهم زيادي گوش بدهيد قوانين كشورهاي غربي در چندين موارد به بن بست رسيدهاند آمدهاند قانوني وضع كردهاند كه قانون اسلام است يك خبر براي همه مسلمانها، يك خبر هم براي طرفداران اهل بيت بگويم بيست مورد ايشان شمرده توي مقالهاش همهاش هم از منابع است بيست مورد آقاي دكتر بي آزار آورده با همه منابع كه اهل سنت گير كردهاند توي فقه خودشان رجوع كردهاند به فقه اهل بيت يعني هم دنيا متوجه اسلام شده هم اهل سنت پناه به اهل بيت آوردهاند حالا هي نگاه ميكنيم كه فلان دختر فُكُلاش چي شد، فلان پسر نمازش چي شد، درست است ما ريزش داريم اما در مقابل اين ريزش رويشها هم داريم قرآن به پيغمبر(صلي الله عليه و آله) ميگويد خيلي هم غصه نخور چهار تا ميروند چهارتا ميآيند ريزش و رويش آيهاش اين است به مردم بگو «مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ» اگر كسي از ديناش مرتد شد و در رفت، با ديني بي دين شد غصه نخور «فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ» المائدة/54 در آينده قومي ميآيند كه از شما خيلي بهترند و آنها ايمانشان هم بهتر است، اين آيه نازل شد كه در آينده گروهي عاشقانه به اسلام خواهند پيوست تا اين آيه نازل شد سلمان بغل پيغمبر(صل الله عليه و آله) نشسته بود پيغمبر دستش را زد به كتف سلمان گفت سلمان! اين آيه كه ميگويد در آينده عاشقان اسلام پيدا خواهند شد همشهريهاي تو هستند ايرانيها هستند ممكن است عدهاي از عربها دست از دين بردارند در عوض ايرانيها. . .
2- نزول سوره عاديات درباره حضرت علي(عليه السلام)
يك روز بيست و يكم ماه رمضان مدينه بودم خيلي سوختم يعني يك خاطره برايم پيش آمد كلافه شدم، يك خاطره برايتان بگويم يك مشت اشرار ريختند به مدينه حمله كنند پيغمبر فرمود برويد اينها را قلع و قمع كنيد فرمانده هم فلاني، رفتند و نشد گفتند آقا اينها خيلي خطرناك هستند، گفت تو عرضه نداري، يكي ديگر، چند تا فرمانده را عوض كرد آخرش گفت آقا برويد كنار، علي! برو اشرار را قلع و قمع كن حضرت علي(عليه السلام) هم افراد را برداشت و رفت سحر اشرار را قلع و قمع كرد قبل از اذان صبح اشرار قلع و قمع شدند پيغمبر هم آمد مسجد نماز بخواند خبر از برخورد مؤمنين با اشرار نداشت سر نماز بود حمد را كه خواند خواست سوره توحيد بخواند جبرئيل آمد اين سوره را آرود «بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِيمِ وَالْعَادِيَاتِ ضَبْحًا فَالْمُورِيَاتِ قَدْحًا فَالْمُغِيرَاتِ صُبْحًا» العاديات/1-2-3 مسلمانها هم تا حالا اين آيه را نشنيده بودند خود پيغمبر هم چون اين سوره بعد از حمد نازل شد برايش نو بود، هم براي پيغمبر نو بود هم براي مردم، تا نماز تمام شد ريختند روي سر پيغمبر كه چي بود؟ گفت سحر اميرالمومنين(عليه السلام) پيروز شد اين آيه درشان اميرالمومنين نازل شد «وَالْعَادِيَاتِ» جمع عاديه است، عاديه اسبي كه ميدود «ضَبْحًا» يعني اُه اُه ميكند، (واو) هم واو قسم است، يعني قسم به اسبهايي كه ميدوند و اُه اُه ميكنند قسم به اُه اُه اسبهايي كه زير پاي علي است حالا اُه اُه مال سينه است برو زير پاي اسب «فَالْمُورِيَاتِ» موريه يعني جرقه، سم اسب كه به سنگ ميخورد جرقه ميزند قسم به جرقه سم اسب كساني كه رفتند اشرار را قلع و قمع كردند، ميدانيد چرا من منقلب شدم؟ گفتم امروز صبح بيست و يكم است روز شهادت اميرالمومنين است اينجا هم مدينه است توي اين مسجد پيغمبر نماز خواند خداوند به اُه اُه اسبي كه زير پاي علي است قسم خورد به جرقه سم اسبي كه زير پاي علي است قسم خورد و امروز روز شهادت امام علي است كسي يك كلمه راجع به اميرالمومنين حرف نميزند چقدر علي مظلوم است آنوقت ميبيني بيست و يكم در ايران در و ديوار گريه ميكند اگر يك عده قدرداني نميكنند يك عده قدرداني ميكنند.
3- خليفه بايد معصوم و مبعوث باشد
خوب داشتيم امتيازات را ميگفتيم، يكي از اميتازات اين است كه ما خليفه را معصوم و مبعوث الهي ميدانيم يعني مثل پيغمبر بعثت و معصوميت براي آنها قائل هستيم آنها ميگويند مردم جمع شدند گفتند(الف) خوب(الف) مردم جمع شدند گفتند(ب) خوب(ب)، مثل رئيس جمهور ما ميگوئيم نه، دليل ما هم كه ميگوئيم امام بايد تعيين بشود كلمه(إني) است راجع به امامت قرآن ميگويد «إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» البقرة/124(إني) يعني من، من بايد براي مردم امام تعيين كنم ممكن است بگويند كار شورايي است «أَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ» الشورى/38 كار شورا را قبول داريم منتهي شورا مال «أَمْرُهُمْ شُورَى» يعني اگر كار مربوط به امر مردم بود مشورت كنند اما امامت(أمرهم) نيست(عهدالله) است «لَا يَنَالُ عَهْدِي» البقرة/124 وقتي ابراهيم(عليه السلام) به خدا گفت بچه هايم هم امام بشوند فرمود امامت عهد الهي است و من عهدم را به آدم ظالم نميدهم پس امامت عهدالله است آنكه ميگويد مشورت كن(أمرهم) است و اين غير(عهدي) است مثلاً حديث داريم(الصلا? عهدالله) نماز عهد خداست، نماز پيمان خداست، اگر نماز عهد خداست ما نميتوانيم مشورت كنيم كه آقا به نظر شما نماز دو ركعت باشد يا سه ركعت انتخابات، چيزي كه مربوط به خداست. . . مثلاً پولي كه مال شماست نميتواني مشورت كني آقا پولهاي ايشان را بستني بخوريم يا فالوده؟ به تو چه؟ ! پول مردم را نميشود مشورت كرد، بله، پول نفت را ميشود مشورت كرد چون پول نفت مال امت است نمايندگان مجلس ما بگويند آيا بيمارستان را توسعه بدهيم يا دانشگاه را يا تلفن و آب و برق و جاده را، اگر مال، مالِ مردم بود مردم هم حق دارند رأي بدهند اما اگر مال، مالِ شخص خاصي بود يا مال خداوند در مال الهي و مال مردم مشورت ممنوع است شما در بزني كيه؟ آقا ما رأي گرفتيم شام بيائيم خانــﺔ شما، غلط كردي رأي گرفتي خانه مال من است شام مال من است شما رأي گرفتي بيائي خانه من شام بخوري؟ ببينيد چيزي كه مربوط به مردم است مشورت كنند «أَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ» يك آيه ديگر ميگويد «وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ» آل عمران/159 آنجا هم امر دارد، يعني عموم مردم، امور ملت بايد واگذار بشود به ملت، امر ملت مربوط به ملت است امر خدا مربوط به خداست ما بايد بگوئيم خليفه خدا را بايد خدا تعيين كند مبعوث الهي هستند معصوم هستند مثل پيغمبر.
(ما ميگوئيم هر چي نص قرآن است در مقابل نص نبايد اجتهاد كرد، ولي ما ميبينيم كه نه، من دو سه نمونه را بگويم كتابي است مال المراجعات موارد زيادي كه قرآن گفته(الف) اما آقايان گفتهاند بله قرآن گفته(الف) ولي هيچي نگوئيد(ب) اِه! يعني در مقابل نص قرآن ميآيند اجتهاد ميكنند مثلاً ازدواج موقت نص قرآن است ولي گفتند نه اينرا حذف كنيد، «وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ» التوبة/60 بخشي از زكات را بدهيد به كفار براي اينكه دلها را جذب كنيد گفت بله اين را نميخواهيد بدهيد اين يكي را نميخواهد بدهيد، اگر كسي گفت(الطلاق ثلاثه) مردي به خانمش گفت تو سه طلاقه هستي، با كلمــﺔ سه، سه تا طلاق نميشود يعني كسي بايد طلاق بدهد دو سه ماه مدت نگه دارند باز اگر طلاق داد باز اگر طلاق داد چند مرحله، ولي آنها ميگويند اگر كسي كلمه سه گفت. . . عرض كنم به حضور شما كه سه طلاقه ميشود. موارد زيادي هست كه آنها. . . ما در فقه اهل بيت يك كلمه خلاف نص قرآن نداريم اين هم يكي خوب. اعترافاتي كه آنها دارند، آنها براي ما اعتراف دارند اينقدر روايت داريم از شيعه و سني كه حضرت فرمود(إني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و اهل بيتي) قرآن و اهل بيت، حالا گرچه مراجعه به اهل بيت نكردند به ديگران مراجعه كردند اكثرشان، ولي بالاخره اعتراف دارند كه قرآن و اهل بيت(لم يفترقا) با هم هستند.)
4- دين، از سياست جدا نيست
يكي ديگر از امتيازات اين است كه دين از سياست جدا نيست آنها دين را از سياست جدا كردند يك چيزي را بگويم راحت، در قرآن صدها آيه راجع به مسائل سياسي هست كسي كه ميگويد دين از سياست جداست يعني قرآن را قبول دارم اين دويست سيصد تا آيه را قبول ندارم جوابش اين است.
حضور ائمه اطهار و علما در صحنههاي سياسي، 12- در مكتب اهل بيت علماي شيعه در صحنههاي سياسي حضور دارند، نمونههاي زيادي كه با يك فتوا جامعه را حركت دادند(ولي آنها علماشان اجير هستند، حقوق بگير هستند، آخوندهايشان دولتي هستند، از امتيازات شيعه اين است كه. . . مقام معظم رهبري هم كه رفته بود قم، هم مراجع قم گفتند هم خود ايشان، فرمود ما معتقديم كه حوزه نبايد حقوق بگير دولت باشد فردا اگر يك روحاني خواست در مقابل دولت نعره بكشد حقوق بگير نباشد، طلبه بايد آزاد باشد.)
13- ما شعارهايي داريمتر و تازه، اين شعارها خيلي زور دارد(هيهات من الذلـ?) ما حسين داريم ما كربلا داريم هر سال خونش ميريزد آنها ندارند از امتيازات مكتب اهل بيت است، كربلا را ساده نگيريد. من عاشورا هندوستان بودم، خودم صحنه را نديديم يك روز قبل بود يا يك روز بعد، ولي فيلمش را آوردند گفتند از عزاداري گرفتهايم ببين، رهبر هندوها با چند تا بنز با چه اسكورتي دو سه برابر شخصيتهاي درجه يك مملكت ما، آمد توي عزاداري پا برهنه شد پرچم امام حسين(عليه السلام) را گرفت شروع كرد سينه زدن، با او مصاحبه كردند كه شما هندو هستيد هندوها نه خداي ما را قبول دارند نه پيغمبر ما را نه امامان ما را، گفت من هيچي را قبول ندارم اما امام حسين را قبول دارم، گفتند چرا؟ جدش را قبول نداري، خدايش را قبول نداري، خودش را قبول داري؟ گفت آخر امام حسين زير سم اسب رفت زير بار زور نرفت سر به ني داد اما اين سرش را پهلوي ناكس خم نكرد اين خيلي مهم است اين خودش يك مكتب است.
14- مسئله ولايت فقيه، مسئله مهمي است، مسئله رسيدگي علما به مشكلات مردم، نه حالا اينكه علما مسئول مملكتي شدهاند از قديم توي روستاها از زماني كه دفتر عقد و ازدواج نبود در زماني كه دفتر اسناد و مالكيت نبود خانـﺔ آخوند ميرفتند ميگفتند اين زمين واگذار شد امضاي آخوند. . . در طول تاريخ اين نقش را داشتهاند، و اين. . . يكي از علما ميگفت توي اتوبوس نشستم زمان شاه يك خانم خيلي بد حجابي متلكي به ما پرتاب كرد گفت ما نفهميدم حرف حساب اين آخوندها چيه؟ ميگفت ما نگاه كرديم ديديم خيلي وضع حجابش بد است اصلاً من با اين چي حرف بزنم همه اتوبوس هم نگاه ميكنند ولي هي ميگفت ما نفهميدم اين آخوندها حرف حسابشان چيه، هيچي نگفتيم يك جايي بود قهوخانهاي بود رستوراني بود پياده شديم اين خانم زنبيلي دستش بود پاكت پرتقال بود افتاد، ريخت يا پاره شد نميدانم ولي همين قدر ميدانم كه پرتقالهايش پخش شد بچهها دولا شدند پرتقالها را بخورند ايشان گفت آقا حرام است، مال مردم مال مردم است برگردانيد به صاحبش، ميگفت يكي يكي ميخواستند بخورند نخوردند دادند به اين خانم دومرتبه پرتقالها را جمع كرد گفتم نقش آخوند اين بود!
اطاعت از حُكام ظالم نكردن، در مسائل مختلف مناجاتهايي كه اهل بيت دارند، مذهب جعفري مناجاتهايي كه دارند مناجاتهاي عجيبي است يكي از راههاي صدور مكتب اهل بيت حفظ اين مناجاتها است دعاي كميل ما، دعاي عرفه ما، آنها اين دعاها و مناجاتهاي ما را ندارند اشكها و مناجاتها.
5- سخن مخالفان درباره امام صادق(عليه السلام)
بينندهها در آستانه شب شهادت بحث را گوش ميدهيد دو سه جمله هم از امام صادق(عليه السلام) بگويم منصور دوانقي كه دشمن شماره يك امام صادق بود فرمود اين امام صادق مصداق اين آيه است «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا» فاطر/32 يعني كتاب آسماني را داديم به بندگاني كه انتخابشان كردهايم و اين امام صادق انتخاب شده خداست مالك كه رئيس مذهب مالكيها است ميگويد(ما رأت عين و لا سمعت اُذن) نه چشمي تا بحال مثل امام صادق را ديده نه گوشي تا بحال مثل حرفهاي امام صادق را شنيده(و لا خطر علي قلب بشر أفضل من جعفر الصادق) به دلي مثل امام صادق خطور نكرده الله اكبر ابوحنيفه ميگويد(ما رأيت أفقه من جعفر بن محمد الصادق لولا سنتان لهلك نعمان) اگر آن دو سال شاگردي من نبود نابود شده بودم باسوادتر از امام صادق نديدم ابن ابي العوجا از مخالفين است ميگويد(ما هذا ببشر) اين بشر نيست اين فرشته است ابوحاتم ميگويد(جعفر بن محمد لا يسئل عن مثله) مثل امام صادق را اصلاً سراغش نرويد كه دنيا مثلش را نزائيده.
اسد حيدر كلمات زيادي از افراد زيادي را در جلد اول نقل كرده كه از كتابهاي خوبي كه. . . من كتابها را سه دسته كردهام مكيدني جويدني بلعيدني از كتابهاي بلعيدني شش جلد كتاب اسد حيدر نوشته بسيار محقق خوبي است كتاب اسد حيدر مثل كتاب الغدير ميماند تمامش هم از منابع اهل سنت.
اين شش جلد را ما يك زماني آخرهاي زمان شاه بود توفيق اجباري پيدا كرديم و به هر حال توفيقي پيدا كرديم كه ريختند خانه ما را بگيرند فكر كردند ما هم به درد ميخوريم و انقلابي هستيم نصف شب ما نبوديم ريختند توي خانه قم ما هم ديديم مثل اينكه ميخواهند جدي ما را بگيرند ما هم كه كاشي هستيم كاشيها هم كه شجاعند خلاصه قايم شديم يك چند ماهي رفتيم توي يك روستايي قايم شديم توي آن روستا توفيقي بود كه ما شش جلد اسد حيدر را مطالعه كنيم انصافاً از كتابهاي خوب است من سفارش ميكنم دوستان طلبه اين كتاب را بخوانند بسيار خوب.
با اين همه رقيب تراشي كه براي امام صادق ميكردند احدي در تاريخ عيبي از امام صادق نقل نكرده مادرش خانمي بود داراي مقام علمي روايات زيادي را از امام باقر(عليه السلام) شوهرش، به ارث برده بود و امام صادق هم مثل امام علي فرمود(سلوني قبل أن تفقدوني) تا من را از دست ندادهايد هر چه ميخواهيد بپرسيد، بپرسيد. (يك روز منصور دوانقي به ابوحنيفه گفت تو عرضهاش را نداري چهل تا سوال گيج درست كني امام صادق را دعوت كنيم لااقل يكي از اين سوالها را تپق بزند آخر تو چه هنري داري؟ چهل تا سوال بسيار سخت پيدا كن يكي از اين چهل تا يك خورده امام صادق توي آن بماند يك خورده فكر كند، ايشان هم زحمت كشيد چهل تا سوال بسيار پيچيده هر چي عقلش كار ميكرد درست كرد و امام صادق همه را هوا كرد، جواب داد. چهار هزار تا شاگرد دارد كه اين چهار هزار تا شعار نيست يعني اسامي اين چهار هزار تا دانه به دانه ثبت شده يكي از اين چهار هزار تا كه پدر شيمي قديم و جديد است جابر بن حيان اينرا آمريكايي گفتند آخر اينكه نشد ما بيائيم بگوئيم پدر شيمي جديد و قديم جابر است اين هم شاگرد امام صادق است آمدند چند شبهه گفتند: معلوم نيست اين جابر آن جابر باشد، معلوم نيست اين امام صادق آن امام صادق باشد معلوم نيست كه. . . عرض كنم به حضور جنابعالي كه. . . چند جايش را خواستند. . . آخرش گفتند بابا خودش نوشته آنچه من نوشتهام ياد گرفتهام از جعفر بن محمد صادق ابن محمد باقر آخر خودش ميگويد من اين هستم، پانصد رساله علمي و فني دارد شاگردهاي عجيبي داشت)
6- پرورش شاگران متخصّص در مكتب امام صادق(عليه السلام)
يكي از شاگردهاي امام صادق چنان بحث ميكرد كه منصور دوانقي گفت زبان ايشان از صدها شمشير براي نظام ما بدتر است دورههاي تخصصي كه الان ميگويند تخصص و فوق تخصص اين كار امام صادق بود كه فرمود تو تخصص اين تو تخصص اين هر شاگردي را طبق ذوقي كه داشت در رشتـﺔ خاصي تربيت ميكرد مخالفين سر درس بودند اينقدر آزادي بود ما الان مسجدهايمان ميبينيم كي آمده. . . ابن ملجم آمد توي مسجد كوفه اميرالمومنين او را بيرون نكرد حالا يك كسي طبق سليقه شما نيست خوب نباشد ابن ابي العوجا با يك نفر بحث شد عصباني شد گفت مگر تو شيعه نيستي، رئيس تو امام صادق است من سر درسش حاضر ميشدم يكمرتبه با من بد اخلاقي نكرد، مخالفين شماره يك ميآمدند و امام صادق هيچ به روي خودش نميآورد ما با مردم بايد خوب حرف بزنيم قرآن ميفرمايد «قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا» البقرة/83 نميگويد(قولوا للمومنين حسنا) با يهودي، مسيحي، بچه، بزرگ، با همه بايد خوب حرف زد.
امام صادق(عليه السلام) باغي داشت ميوه هايش كه ميرسيد باغ يك خورده بالا بود ميگفت يك نربان بگذار مردم بيايند و بخورند وسط باغ هم يك تختهايي بود براي اينكه بنشينند يك سكوهايي درست كرده بود ميگفت بيايند استراحت كنند آنوقت شيعهي ما، ميگويي حاج آقا پول خُرد داري؟ ميگويد نه، ميگوئيم خوش انصاف داري بده، ميگويد اگر به او بدهم يكوقت ميبيني دو ساعت ديگر خودم ميخواهم، يعني كار يك مسلمان را راه نمياندازد براي دو ساعت ديگر آنوقت امام صادق در باغ را باز ميگذاشت سكو هم درست ميكرد حديث داريم كساني كه با برخورد مسلمان شدند آمارشان بيش از كساني است كه با استدلال مسلمان شدند چهار هزار تا شاگرد از. . .
مالك رهبر مالكيها امام مالك ميگويد هر وقت امام صادق ميخواست حديثهاي پيغمبر را بگويد با وضو ميگفت(ما رأيت يحدث عن رسول الله الا علي الطهار?) براساس پاكي و طهارت. . . اينقدر احترام قائل بود. آقاي بروجردي جايي كه كتاب بود پايش را دراز نميكرد ما بچه مدرسهاي هايمان اول ميخواند بعد كه هوا گرم شد بادبزن ميكند بعد هم وقتي هوا خوب است روي آن مينشيند موكتش ميشود وقتي هم كه ميخواهد كتك كاري كند چماق ميكند ميزند توي كلـﺔ او، يعني هم كتاب است هم چماق است هم موكت است هم بادزن است استاد پهلوي ما ارزش ندارد دست استاد را بايد بوسيد در كلاس را بايد بوسيد.
يكي از شيعيان از يك كسي طلب داشت گفت بده گفت فردا خلاصه چند بار رفت و آمد هي عصباني شد گفت توي قيامت يقهات را ميگيرم خيلي سخت گيري كرد اين بدهكار آمد پهلوي امام صادق گفت آقا اين چه شيعهاي است كه تو تربيت كردهاي؟ از ما طلب دارد مته به خشخاش ميگذارد پير ما را در ميآورد همينطور كه اين بدهكار داشت شكايت طلبكار را ميكرد طلبكار آمد تو و گفت سلام عليكم امام صادق فرمود با اين چه كردهاي كه اينقدر ناراحت است، گفت آقا طلب دارم ميخواهم حقم را بگيرم فرمود قرآن خواندهاي؟ گفت اين آيه چيه؟ «يَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ» الرعد/21 مومنين از بدحسابي خدا ميترسند گفت مگر خدا بد حساب است؟ گفت نه، فرمود بله كساني كه مثل تو سخت ميگيرند خدا هم روز قيامت به اينها سخت ميگيرد يك خورده او را آرام بگذار يك خورده سختگيري نكن.
7- سفارش امام صادق(عليه السلام) به شيعيان درباره نماز
امام صادق(عليه السلام) در لحظات شهادت چي گفت؟ چشمهايش را باز كرد فرمود همه فاميل بيايند سريع همه فاميل آمدند فرمود كسي كه نماز را سبك بشمارد از ما نيست، چند تا سوال قديم كردهام حالا تكرار ميكنم آيا در وزارتخانهها اتاق وزير بهتر است يا نمازخانه؟ مذاكره با وزير توي چه جايي است مذاكره با خدا توي چه محلي؟ در دانشگاها نمازخانه بهتر است يا اتاق رئيس دانشگاه؟ توي ادارهها چطور؟ توي سازمانها چطور؟ توي مدارس چطور؟ چطور هر كس ميخواهد با من مذاكره كند بايد جايش تميز باشد هر كه ميخواهد با خدا مذاكره كند بايد برود توي انباري آنجايي كه سيب زميني است چطور ما شهركهايمان همه چيزي دارد مسجد ندارد؟ اينقدر شهرك داريم كه. . . ميگويد جمهوري اسلامي بيايد براي ما بسازد مگر تو خانهات هفتاد متر نيست؟ يك متر هم براي مسجد بساز اگر نداري اين هفتاد متر از كجا آمد؟ اگر داري كسي كه هفتاد متر براي زندگياش هست يك متر هم براي مسائل معنوي. . . امام فرمود اگر كسي نماز را سبك بشمارد شفاعت ما شامل حال او نميشود و ما استغفار ميكنيم هر جا كه نماز را سبك شمرديم هر جا كه(اضاع) ضايع كرديم(استخف) خفيف شمرديم(اهان بالصلا?) به نماز اهانت كرديم.
شهادت آقا رئيس مذهب جعفري اين امام معصوم را تسليت ميگويم، خدايا تو را به حق آبروي اين امام، اينجا بايد يادي كنيم از آيت الله كاشاني حتي زمان شاه شهادت امام صادق(عليه السلام) تعطيل رسمي نبود آيت الله كاشاني اصرار به حكومت آورد كه چون مذهب ايران مذهب جعفري است بايد شهادت امام صادق تعطيل رسمي باشد تعطيلي امام صادق حتي زمان شاه بود با اصرار آيت الله كاشاني، كه بايد يادش را گرامي بداريم و بايد گرامي بداريم روز شهادت امام صادق كه آغاز انقلاب قم بود آيت الله گلپايگاني در مدرسه فيضه براي امام صادق جلسه گرفت و من هم توي آن جلسه بودم مدرسه فيضه پُر بود چماق بدستهاي شاه آمدند تا طلبهها ميخوردند زدند چه افرادي را از طبقه بالا پرت كردند چه افرادي را خوني كردند چه حادثه دلخرشي و چه شام غريباني ما آن سال داشتيم چه وصيت نامههايي چه نعرههايي چه خونهايي ريخته شد آغاز انقلاب هم روز شهادت امام صادق بود كه در مدرسه فيضه آيت الله العظمي گلپايگاني(رحمه الله عليه) جلسهاي گرفته بود خاطره شهادت امام صادق همراه با خاطره هاست. خدايا به آبروي امام صادق(عليه السلام) قسم ميدهم حوزههاي علميه ما، شاگردان ما، تمام طلاب را از علماي رباني قرار بده. خدايا شاگردان امام صادق(عليه السلام) چه در رشتههاي تخصصي دانشگاه و چه در حوزه، خدايا همه ما را از شاگردان امام صادق قرار بده. روز به روز بر معرفت ما و عشق ما و اطاعت ما نسبت به اين خاندان معصوم بيفزا.
والسلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته