متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1383/8/19
بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
امسال در استان ياسوج بحث ماه رمضان هشتاد و سه راجع به آياتي بود كه در قرآن هست و اشاره ميكنند به اينكه اين آيه مربوط به اهل بيت پيغمبر است يكي از آيات اين است كه قرآن ميفرمايد «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ» المائدة/54اي كساني كه ايمان آوردهايد خدا ناز شما را نميكشد كافر شويد يك گروه ديگر كافرها ميآيند جاي شما مومن ميشوند يعني خدا نازكش نيست تو رفتي يكي ديگر يك نوكري به آقايش گفت ميروم پشت بام خودم را پرت ميكنم گفت من پول دارم ميروم يك نوكر ديگر ميخرم اما تو يك فكري به حال خودت بكن.
1- دستورات خداوند، نشانه نياز او نيست
اگر به شما ميگوئيم(واعبدوا) بندگي خدا كنيد اگر به شما ميگوئيم(واسجدوا) سجده كنيد اگر به شما ميگوئيم(اركعوا) ركوع كنيد اگر ميگوئيم اخلاص داشته باشيد اگر ميگوئيم تقوا داشته باشيد فكر نكنيد ما نياز به شما داريم شما اگر مومن هم هستيد برگرديد خدا جاي شما را پر ميكنداي كساني كه ايمان آوردهايد هر كسي مرتد بشود از دين برگردد در آيندهاي نزديك خداوند ميآورد قومي ديگر را كه آن قوم از شما بهترند « يُحِبُّهُمْ» آنها خدا رو دوست دارند و خدا هم «وَيُحِبُّونَهُ» اين قوم را دوست دارند اين قومي جاي شما ميآيند كه از شما بهترند نسبت به مومن ذليل و خاضع هستند نسبت به كفار خيلي صلابت و مقاوم هستند نسبت به خوديها نرم هستند نسبت به بيگانه سخت هستند زير بار بيگانه نميروند نسبت به مومنين ذليل هستند نسبت به كفار قوي هستند نفوذ ناپذيرند اگر شما مرتد شديد و كافر شديد خدا يك گروهي را جاي شما ميآورد كه آنها ترسو نيستند «يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ» ميجنگند در راه خدا و از نيش و نوش، از ملامت اين و آن هم خوفي ندارند يعني يك مشت آدم ميآوريم سفت و محكم و زبل به جاي شماهاي ترسو و ول و شل بجاي شما ول و شل و مقواها سنگ مرمر ميآوريم شما با يك قطره آب ول ميشويد يك نيش به شما بزنند دست از كارتان برمي داريد اين خدا به مومنين ضعيف اين آيه را فرستاده.
2- سخن پيامبر درباره ايرانيان
ربط اين آيه با اهل بيت چيه؟ در روايت آمده چون اين آيه نازل شد پيغمبر(صلي الله عليه و آله) دستش را زد به شانه سلمان فارسي و گفت اين آيه مربوط به هموطنان توست يعني اگر بي دين شدند ايرانيها ميآيند خيلي از عربها بهتر جاي عربها را پر ميكنند خيلي ناز شما را نميكشيم دستش را زد به سلمان فارسي و گفت كه اين مال همشريهاي تو است آخر بعضي خيلي خودشان را لوس ميكردند البته همهي عربها نبودند «قَالَتْ الْأَعْرَابُ آمَنَّا» الحجرات/14 اعراب ميآمدند ميگفتند پيغمبر قدر ما را داشته باش ما به تو ايمان آورديم خدا فرمود خدا بر شما منت ميگذارد كه شما را هدايت كرد شما بر خدا منتي نداريد «بَلْ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ» الحجرات/17 خدا منت دارد بر شما كه شما را هدايت كرد ميتوانست شما را هدايت نكند يعني خيلي. . . گاهي منت ميگذاشتند فكر ميكردند كه خلاصه. . .
3- امام علي(عليه السلام)، محبّ و محبوب خداوند
امام باقر(عليه السلام) در مورد «يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ» فرمود مراد علي بن ابي طالب است و طرفدارانش اين دو تا حرف مال شيعه يك حرف هم نقل كنيم از شيعه و سنيّ، در روايات شيعه و سنيّ آمده كه پيغمبر در جنگ خيبر چند نفر را فرمانده كرد كه قلعهاي را كه يهوديها توي آن هستند بروند قلعه را بگيرند هر فرماندهاي فرمانده نظامي شد ضربه فني شد شكست خورد و برگشت پيغمبر فرمود به خدا قسم حالا فرماندههاي شما كه شكست خورديد به خدا قسم فردا پرچم را به دست كسي ميدهم كه خدا و رسول او را دوست دارد و او هم خدا و رسول را دوست دارد يعني «يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ» پيروزي را براي شما خواهد آورد بعد منتظر ماندند كه فردا پرچم را به دست كي ميدهد فردا كه شد ديدند پرچم را داد به دست علي بن ابي طالب اين قسمت را هم شيعه گفته هم سنيّ پس برجسته ترين نمونه «يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ» حضرت علي(عليه السلام) است.
4- نشانه محبت به خداوند، پيروي است
ما خدا را دوست داريم يا نه، بله، در زبان همه ميگوئيم ما مخلصتيم چاكرتيم ما عبد تو هستيم اما قرآن يك آيه دارد ميفرمايد با اين علامت خودتان را علامت بزنيد چون هر چيزي يك علامت دارد پايه علامت شاقول است خط خط كش است هوا ميزان الحراره است هر چيزي يك ميزاني دارد ميزان اينكه ما خدا را دوست داريم قرآن ميفرمايد با اين ميزان خودتان را آزمايش كنيد «إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي» آل عمران/31 اگر خدا را دوست داريد بايد گوش به حرف او بدهيد نميشود گفت كه من خدا را دوست دارم ولي گوش به حرف او نميدهم اِه آدم كسي را كه دوستش دارد با او حرف ميزند شما برو خانه داماد برود خانه به عروس بگويد دوستت دارم ولي با من حرف نزن دوستت دارم ولي من هم با تو حرف نميزنم خوب اگر آدم همديگر را دوست داشته باشد با همديگر حرف ميزند چطور شد كه ما ميگوئيم خدا را دوست داريم ولي نماز نميخوانيم. مگر ميشود يك زن و شوهر يك پدر و پسر دو تا خواهر دو تا برادر بگويند همديگر را دوست داريم اما نه تو با من حرف بزن نه من با تو حرف بزنم مگر ميشود؟ يكي از علامتهاي نماز. . . اين هم نماز باحال آخر بعضيها ميآيند نماز ميخوانند همچين سجده ميكنند كه. . . حضرت ديد كه يك كسي همچين نماز ميخواند سجده هايش تند تند فرمود(نقر كنقر الغراب) مثل كلاغ نوك ميزند تسبيحات حضرت زهرا(عليها السلام) ثواب هزار ركعت نماز دارد ما اينها را ميگوئيم اما همچين ميگوئيم سبحان الله سبحان الله سبحان الله شما اگر به يك پليس بگويي پليس پليس پليس ميگويد مسخرهام كردي؟ يعني اينطور كه با خدا حرف ميزنيم اگر به يك پليس حرف بزنيم از دست ما ناراحت ميشود الان كسي بيايد اينجا بگويد قرائتي قرائتي ميگويم آقا اول برو با ادب باش چرا اينطور با من حرف ميزني؟ بگو آقاي قرائتي، سبحان الله، سبحان الله، الله اكبر، الله اكبر، اين آرام نماز خواندن دليل بر اين است كه من دارم با معشوقم حرف ميزنم نماز هول هولكي يعني زوركي است آدم بچهاش را كه دوست دارد لبش را كه گذاشت زود بر نميدارد ميبوسد سفت ميبوسد دوستش دارم بله اگر گفتند كاهگل ببوس آدم ميگويد. . . همچين ميكند آدم كاهگل را به زور ميبوسد اما وقتي نوهاش را ميخواهد ببوسد سفت ميبوسد اين نمازهايي كه ما ميخوانيم اينها نشان دهنده اين است كه مزه نماز را نچشيدهايم در روايات داريم كه نماز يك حلاوت و شيرينياي دارد و انسان وقتي گناه كرد اولين سيلي كه خدا به او ميزند مزه نماز را از او ميگيرد.
5- آزادي انسان در انتخاب عقيده
حالا يك خورده روي اين آيه با هم صحبت كنيم، اول يك سوالي را جواب بدهم آقا مگر دين آزادي نيست؟ چرا آزادي هست اما يك جاهايي هم آزادي نيست شما ميتواني مشغول نماز نشوي اما تا گفتي الله ديگر نميتواني بگويي آزادي است بگذار يك مغز بادام بخورم شما ميتواني توي پادگان نروي اما اگر لباس ارتش را پوشيدي در روي دژبان جلوي شما را ميگيرد شما ميتواني سر كلاس آمدي نميتواني به معلم همچين كني. . . ميتواني درس نخواني اما اگر آمدي شاگرد شدي بايد وظيفه شاگرديات را انجام بدهي اول سخنراني ميتواني پاي سخنراني من نيايي اما وسط سخنراني بخواهي بلند شوي و بروي سخنراني من را به هم ميزني «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ» البقرة/256 در دين اجبار و زور نيست اول كه اينرا معنا كنم در دين اكراه نيست يعني در عقيده اكراه نيست يعني من نميتوانم به زور بگويم شما يك همچين عقيدهاي داشته باش چون عقيده از عقد است عقد يعني گره، ميگويند زن و شوهر عقد كردند يعني به همديگر گره زدند عقيده هست يعني قلب من به او گره خورده با زور قلب به چيزي گره نميخورد اگر قلب خواسته باشد گره بخورد بايد با استدلال و منطق باشد يعني زور سبب گره خوردن نيست در عقيده زور نيست اما در عمل زور است چون اگر زور نباشد. . .
6- قوّت و قدرت، آري امّا ظلم و ستم هرگز
زور خوب است ظلم بد است اين خيلي قاطي ميشود زور خوب است قرآن ميفرمايد «خُذْ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ» مريم/12 آدمي كه زور ندارد ول است در دعا داريم(اللهم اني اعوذ بك من الكسل والفشل) خدايا من را از بي حالي نجات بده انسان بايد نشاط داشته باشد و قدرت داشته باشد «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» الأنفال/60 كلمه «قُوَّةٍ» توي قرآن زياد است قدرت و قوت خوب است ظلم بد است منتهي و صد تاسف و تاسف هر كس زور دارد ظلم هم ميكند الا افراد نادر چون هر كس زور دارد ظلم هم ميكند كم كم زور هم يك چيز بدي شده است زور خوب است ظلم بد است منتهي چون بسياري از افرادي كه زور دارند ظلم ميكنند اينها به هم سايه انداخته آدم فكر ميكند زور هم بد است مثل صدا و سيما اين دو كلمه است ممكن است شما يك فيلمي را ببيني خوشت نيايد وقتي ميخواهي ناراحت بشوي ميگويي اين هم صدا و سيما! رئيس راديو زنگ ميزند ميگويد آقا اين سيما بود چرا فحش به صدا دادي؟ ميگويي اينها با هم هستند يعني فيلم بدي را هم كه ببيني ناراحت بشوي نميگويي سيما ميگويي صدا و سيما چون اينها به هم جفت شده و وقتي دو تا به هم جفت شدند تركش آنها به هم ميخورد چون زور و ظلم به هم جفت شده هر كس زور دارد ظلم هم ميكند جز افراد نادر وإلا زور خوب است اصلاً بدون زور نميشود ما الان اگر ايران زور نداشته باشيم اصلاً ما را ميخورند بايد از ما بترسند قرآن ميفرمايد «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ» الأنفال/60 دشمنان خدا را بترسانيد اگر دشمن خدا نترسد اصلش توي خانه ما ميآيند.
7- برخورد اسلام با توطئه ارتداد
آيا در اسلام ميشود كه آدم كافر بشود يا نه؟ برويم مسيحي شويم برويم كمونيست شويم برويم يهودي شويم، اسلام ميگويد از اول اسلام را قبول نميكردي گير نبود اما حالا كه مسلمان شدي خواسته باشي كافر بشوي با تو برخورد انقلابي ميشود چون اين تضعيف روحيه است شما اول پاي منبر من نيايي اين توهين به من نيست اما اگر آمدي وسط منبر بلند شدي و رفتي اين تضعيف من است(شما توي ارتش. . . شما الان هيچكدامتان عمامه نداريد اما اگر عمامه گذاشتيد و به شرايط آن عمل نكرديد اين تضعيف روحانيت است ولذا دادگاه ويژه روحانيت عمامهاش را برمي دارد چون ميگويد تضعيف كردي اگر يك روحاني توي خيابان دارد جفتك مياندازد سوار موتور شده چرخ جلوي آنرا هم بلند ميكند فوري دادگاه ويژه روحانيت عمامه او را برمي دارد اگر اول نبود طوري نبود ولي حالا كه لباس گذاشتي بايد به لوازم آن هم پايبند بشوي ميشود آدم مسلمان نباشد اما نميشود كه مسلمان بود اما دست از اسلام كشيد يك خانم برود وسط جلسه عروسي قرآن سر بگيرد بك ياالله بك ياالله جسله عروسي را به هم ميزني نميشود گفت آزادي است خوب غلط كردي كه آزادي است اينكه عروسي است نه ميشود توي عروسي قرآن سر گرفت نه ميشود توي جلسه قرآن سر گرفتن تنبك زد نه ميشود توي خيابان موتور. . . نه ميشود با لباس ارتشي از پادگان فرار كرد هر جا يك حساب و كتاب دارد اين مال كل كره زمين هست كل دنيا كه ميگويند آزادي آزادي، ميگويند اگر كاري را كردي بايد لوازم آنرا هم قبول كني) پس آزادي در اصل ايمان آزادي است كه ايمان داشته باشيم يا نه، اما بعد كه ايمان آورديم خواسته باشيم مرتد بشويم. . . حالا يك خاطره برايتان بگويم از قرآن.
يك عده از دانه درشتهاي يهوديها نشستند طراحي كردند، يهوديها در طول تاريخ اين ضربهها را زده اند، گفتند بيائيد يك توطئه كنيم يك تهاجم فرهنگي، به اين صورت كه عدهاي از دانشمندان ما صبح ميرويم مسلمان ميشويم همــﺔ مسلمانها خوشحال ميشوند كه مسلمانهاي يهود آمدند مسلمان شدند غروب كه شد برمي گرديم ميگوئيم آقا ما صبح كه مسلمان شديم قرآن را ديديم حرفهاي پيغمبر را شنيديم چيز قانع كنندهاي نبود ميرويم غروب برگرديم اين دو تا فايده دارد يكي مسلمانها توي دلشان خالي ميشود ميگويند علماي يهود كه آمدند اسلام اينقدر غني نبود كه اينها را نگه دارد اينها رفتند معلوم ميشود كه غذاي ما خوشمزه نبودند كه رفتند يكي ديگر اينكه يهوديهاي ديگر هوس مسلمان شدن نميكنند ميگويند علما هم كه صبح رفتند غروب برگشتند پس دو تا فايده دارد تا اين توطئه را ريختند خدا به پيغمبر گفت كه به مسلمانها خبر بده كه امروز صبح يك عده از دانشمندان ميآيند مسلمان ميشوند نه به آمدن آنها دلتان خوش باشد و نه از رفتن شان. . . اين توطئه است قبلاً پيغمبر از طريق وحي مطلع شد پيغمبر هم به مسلمانها گفت اگر آمدند شاد نشويد اگر هم رفتند غصه نخوريد چون اصل كارشان ايمان توطئه است «وَجْهَ النَّهَارِ» يعني طرف صبح «وَاكْفُرُوا آخِرَهُ» آل عمران/72 صبح ايمان بياوريد آخر روز كافر بشويد تا اينها توي دلشان خالي بشود.
8- ارتداد، نوعي تهاجم فرهنگي عليه اسلام
پس ببينيد اينها تهاجم فرهنگي است تهاجم فرهنگي سابقهاش مال الان نيست. ارتداد تهاجم فرهنگي است ميتوانند پنجاه نفر بيايند مسلمان بشوند يكمرتبه كافر بشوند پنجاه نفر بيايند توي جلسه تا آقا رفت بالاي منبر همه بروند با اين حركتها ميتوانند همه چيزي را تضعيف كنند. صلوات فرستادن مستحب است اما اگر يك عده رفتند توي جلسه عروسي گفتند بيائيد هي صلوات بفرستيم هي صلوات بفرستند و جلسه عروسي را با صلوات. . . اين آقايي كه صلوات ميفرستد بايد او را بفرستيم زندان تا شلاق بخورد بابا صلوات شلاق دارد؟ بله، عروسي، شما يك گروه شدهايد ميخواستيد دامادي فلاني را به هم بزنيد حضرت مهماني ميداد منافقين گفتند يك كاري ميكنيم كه پيغمبر خجالت بكشد گفتند چه كنيم؟ گفتند جمع شويد همه برويم پيغمبر براي صد نفر غذا درست كرده پانصد نفر بريزيم توي خانهاش و غذا كم ميآيد پيغمبر خجالت ميكشد ريختند توي خانه پيغمبر با معجزه پيغمبر هر چي از اين ديگ كشيد كم نشد ديدند وا رفتند يعني ضربه از ديگ پيغمبر گرفته تا ايمان آوردن طرف صبح و كافر شدن غروب اينها همه طرحهاي. . . اگر كسي مرتد شد بايد با او برخورد انقلابي بشود دوم نكته اين است كه ميفرمايد رهبر روشن ضمير بايد احتمال ارتداد و برگشت خوردن پيروان خودش را بدهد يعني آقاياني كه يك عده دور او هستند خيلي به مردم اعتماد اينطوري كه هميشه هستند نكند ممكن است فردا نباشند بنده كه امروز پيش نماز هستم ممكن است اين آقا فردا پشت سر من نماز نخواند نماينده مجلس دوره ششم و هفتم و هشتم ندارد ممكن است اين دفعه به تو رأي دادند دفعه بعد به تو رأي ندهند يعني مردم با هيچكس قرارداد عقد اُخوت نبستهاند كه آدم فكر كند من ديگر، حناي من ديگر رنگش پاك نميشود اينطور نيست به هيچي اطمينان نكنيد مگر فقط به خدا توكل كنيد. پيغمبر، ممكن است عدهاي مرتد بشوند تو نخوري خود اين آيه پيغمبر را بيمه ميكنند مثل اينكه ميگويم آقا اگر وسط سخنراني يك سروصدايي شد نترسيد توطئه است ميخواهند پشت سالن تق و تق كنند كه حواس شما را پرت كنند خود خداوند با اين آيه پيغمبر را بيمه ميكند ميگويد مواظب باش ممكن است عدهاي مرتد بشوند ناراحت نشوي.
كفر و ارتداد گروهي از مومنان ضربه به راه خدا نميزند دين خدا پيش ميرود و روز به روز رويش دارد ممكن است توي ايران چهار نفر ضد انقلاب بشوند چهار نفر دست از اسلام بردارند چهار تا نماز خوان دست از نماز بردارند ولي در عوض جاهاي ديگر خبرهايي در دنيا هست براي رشد ما، براي رشد ما خبرهايي هست و اين از الطاف خداوند است.
(بگذاريد يك خورده حساب كنيد دقت كنيد اينجا بايد يك خورده تيز باشيد و تيز هم هستيد در غدير چند نفر جمعيت بود؟ از هفتاد هزار نفر جمعيت گفتهاند تا صد و بيست و چهار هزار نفر ما ميانگين تخمين ميزنيم كه ميانگين صد هزار نفر، كه اينها با پيغمبر مكه بودند و حضرت به آنها فرمود هر كس من پيغمبر او هستم بعد از من علي مولاي او است حساب هم كنيم، حساب كنيم اگر از هر ده نفري يك نفر آمده باشد به مكه آمار مسلمين يك ميليون نفر ميشود، صد هزار نفر غدير خم بودند اگر از هر ده نفري يك نفر غدير خم باشد ميشود يك ميليون، آمار مسلمين جهان فرض ميكنيم يك ميليون از اين يك ميليون چهار نفرشان طرفدار علي بن ابي طالب شدند تمام آنها طرفدار غير علي يعني هر يك نفري دويست و پنجاه هزار، آمار شيعه يك دويست و پنجاه هزارم بود الان آمار شيعه يك سوم يا يك چهارم است حالا بگو يك چهارم، يعني هر دويست و پنجاه هزار تا يك شيعه بوده حالا هر چهار تا يك شيعه شده يعني چقدر آمار شيعه بالا رفته با اينكه در طول تاريخ تمام بوقها و پولها و زورها دست يا بني اميه بوده يا بني عباس يا حكومتهاي تابعه هيچوقت حكومت دست شيعه نبوده جز يك دو سال يك يك شش ماه يك گوشه و كناري خيلي تكه پاره اين معناي آيه است كه اگر شما كج شديد افرادي را خدا جايگزين ميكند شما علي بن ابي طالب را رها كنيد يك عده علي را ميگيرند.)
نامهاي كه حضرت علي(عليه السلام) به مالك اشتر نوشته اين قديمي ترين و محكم ترين اسناد تاريخي سازمان ملل شده اين خيلي مهم است اينرا مصريها انجام دادند چرا؟ بخاطر اينكه حضرت نامه نوشت به مالك اشتر كه استاندار مصر بوده چون اسم مصر توي اين بوده مصريها اين نامه را پيدا كردهاند فرستادهاند سازمان ملل و آنها هم خواندهاند ديدهاند عجب نامهاي است قويترين. . .
9- استفاده از فرصتها در جهت رشد علمي و معنوي
شماها توي هواي معتدل درس نميخوانيد افرادي توي هواي داغ درس ميخوانند شما معلم مفت ميآيد در خانه شما ميگويد بابا مفت بيا به تو درس بدهم معلم مفت كتاب مفت بي حالي ميكني بي خيال ميشود يا حال ندارد يا عار ندارد يا غم ندارد ميگويد ول كن بابا البته جوانها را ميگويم پيرها سني از آنها گذشته گرچه آنها هم ميتوانند درس بخوانند جواني كه ميگويند بيا مفت به تو درس بدهم نميخواند آنوقت افرادي هستند كه ساعت مچيشان را ميفروشند ساعت مچياش را ميفروشد كه بچهاش درس بخواند خانهاش را ميفروشد كه بچهاش رشد كند ماشيناش را ميفروشد كه بچهاش درس بخوانند اگر عدهاي براي معلم مفت بي اعتنايي ميكنند در مقابل. . .
شبها طولاني است سيزده چهارده ساعت شبها است يك اللهم صل علي محمد يك الله اكبر دو ركعت نماز بخوان، نخواندي؟ عوضش آقاي ابوترابي در اجلاس نماز از قول برادرش مرحوم ابوترابي ميگفت ما كه اسير بوديم در بغداد عرقيها آمدند گفتند اين اسرا چند تا مهره دارند اين مهرهها را ببريم بكشيم همه ترسو ميشوند تسليم ميشوند ميگفت هفده هجده نفر از ما را گرفتند و آوردند تصميم گرفتند كه بكشند منتهي با شكنجه خود ابوترابي يك ميخ گذاشتند توي كلهاش زدند ميخ فرو رفت كه مكه ميگفت آفتاب به من بخورد من سرم چرك ميكند ابوترابي گفت يكي از اسيرها را آوردند جلو دو دستي چنان زدند به اينجايش كه چشمش افتاد روي موزائيكها مثل كله پاچه كه همچين ميكني چشمش در ميآيد چنان زدند كه چشمش افتاد روي موزائيك ميگفت همه گفتيم كه ديگر رفتني هستيم چون تا مرز مردن ما را بردند گفتند اينها ديگر خودشان ميميرند برويم در را بستند و رفتند هوا تاريك و روشن بود ما خيال كرديم كه صبح شده با همان چشم از كاسه در آمده و ميخ توي مخ خورده و كابل خورده با همان حال با بدن خوني دو ركعت نماز خوابيد و نشسته خوانديم بعد فهميديم اين مهتاب بوده صبح نبوده زود نماز خوانديم دو مرتبه وقتي هوا روشن شد نماز خوانديم شما با چشم سالم نماز نخواندي آن جواني كه چشمش از كاسه در ميآيد دو تا نماز صبح ميخواند « مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ. . . . » كتابخانه داري كنار خيابان نشسته زنجير همچين ميكند تمام كه شد همچين ميكند اين همه استاد است ولي شماره تلفن يكي را ندارد ولي دفتر تلفناش را باز ميكني شماره تلفن كله پاچه، ساندويچي، همه شماره تلفني هست ولي شماره تلفن دو تا دانشمند توي آن نيست همه جا ميرود ولي توي مسجد نميرود اگر كسي بي اعتنايي كرد در عوض افرادي هستند. . . ما در همين استان پزشكي سراغ داريم كه حدود هفت سال است سحرها بلند ميشود ميگفت من غصه خوردم كه چرا در ياسوج نماز جماعت صبح نيست نماز شباش را ميخواند حالا يا در آستانه نماز شب است نماز شب را نميدانم ميخواند يا نميخواند لابد ميخواند قبل از اذان بلند ميشود اول اذان ميرود در خانه يك روحاني چون روحاني گفت راه من به مسجد دور است صبحها ميرود روحاني را برمي دارد ميبرد مسجد اذان را ميگويند يك نماز جماعت صبح ميخواند كه توي شهر يك نماز جماعت صبح باشد آقا را ميگذارد خانه بعد ميرود بيمارستان سر كار، حالا دانشجو ديپلم گرفته نماز نميخواند، نخوان، ديپلم كه سوادي نيست حالا صد تا كتاب خوانده فكر ميكند كه باسواد است اين آقا ديپلم گرفته نماز براي او سنگين است عوض او پزشك داريم كه هفت سال در يك استان بر پا كننده نماز است غصه نخوريد اگر ريزش دارد رويش هم دارد خدا ناز نميكشد ما بايد التماس كنيم كه خدايا ما را تحويل بگير خدا «إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنْ الْعَالَمِينَ» العنكبوت/6.
خدايا تو را به حق محمد و آل محمد ايمان كامل، بدن سالم، عقل قوي، عمر مفيد، عمر با بركت، لذت دين، لذت علم، لذت خدمت به مردم، لذت خلوص را به ما بچشان تا لحظهاي از راه تو مرتد نشويم.
والسلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته