متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1383/8/5
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العاليمن اللهم صل علي محمد و آل محمد
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
ماه رمضان امسال در ياسوج آياتي را ميگفتيم كه در روايات ميگفت اين آيه شخص اول برجسته ترين فرد آن امامها هستند بعضي آيات مخصوص امامها است مثل آيهاي كه ميگويد جاي پيغمبر خوابيد مخصوص امير المومنين است بعضي آيهها مخصوص نيست ولي برترين فرد و برجسته ترين نمونه و مصداقش ائمه هستند يكياش آيات آخر سوره فرقان است آيات آخر سوره فرقان را من بنويسم و يك مقداري درباره آن صحبت كنيم.
1- تفسير آيه 63 سوره فرقان
«وَعِبَادُ الرَّحْمَانِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمْ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا» الفرقان/63 بلكه بتوانيم فشرده تا آخر سوره برويم، در اين آيه دوازده صفت براي عباد الرحمان مطرح كرده بعضي از آنها اعتقادي است بعضي اجتماعي است بعضي اخلاقي، ميگويد بندگان خوب خدا كساني هستند كه. . . اما اين آيهاي كه ميگوئيم راجع به اهل بيت است امام باقر(عليه السلام) در كتاب كافي فرمود(هم الاوصياء) اينها اوصياي خدا هستند كه خدا از آنها تعريف ميكند بعد ميفرمايد(مخافه عدوهم) چون ائمـﺔ ما در زمان بني اميه و بني عباس در فشار بودند «يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا» يعني وقتي روي زمين راه ميرفتند نمود نداشتند چون گاهي وقتها آدم سوار ماشيني ميشود، خانهاي ميسازد، سر موتورش را بلند ميكند، تن صدايش را عوض ميكند، قيافه و ژستش را، ريشش را، سبيلش را، زلفش را، اتوي شلوارش را، بند كفشش، دلش ميخواهد برجسته باشد حديث داريم حتي اگر كسي بند كفشش را بندي بزند كه مردم به او نگاه كنند و اين توي جامعه بگويند فلاني را ديدي كفش هايش با همـﺔ كفشها فرق ميكند همين آدم كه اين مقدار ميخواهد خودش را توي جامعه مطرح كند به جاي اينكه مردم را بسوي حق و بسوي منطق و بسوي علم و بسوي رشد و بالاتر از همه بسوي خدا توجه بدهد مردم را بسوي پيراهن و كفش و زلفش توجه ميدهد يعني دلهايي كه بايد متوجـه بالا بشود متوجـﺔ قيافـه ايشان ميشود اين هم از كساني است كه اراده بزرگي دارد و كسي هم كه اراده بزرگي داشته باشد محروم از نعمتهاي بهشتي است.
حضرت امام بنيانگذار جمهوري اسلامي درس اخلاق ميداد اينرا ما كه نبوديم اساتيد ما برايمان نقل كردند آخر درس اخلاقش در مدرسـﺔ فيضيه اين آيه را ميگويند كه ميخوانده است «تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ» اين خانـﺔ بهشت «نَجْعَلُهَا» قرار ميدهيم بهشت را «لِلَّذِينَ» براي كساني بهشت را قرار ميدهيم كه «لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا» القصص/83 در زمين اراده بلند پروازي و فساد نداشته باشند بعد امام معصوم ذيل اين آيه فرمود يكي از كساني كه اراده علو دارد كساني هستند كه با بند كفششان دل مردم را به خودشان جذب ميكنند.
امام ميفرمايد چون زمان تقيه بود يعني اگر ميدانستند كه اين طرف شيعه هست ميگرفتند او را ميكشتند حقوقش را قطع ميكردند در مضيقه او را قرار ميدادند اينها جوري زندگي ميكردند كه نمودي نداشته باشند امام باقر(عليه السلام) ميفرمايد «يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا» يعني(مخافه عدوهم) از ترس دشمنان سعي ميكردند خيلي عادي زندگي كنند كه. . . بعد ميفرمايد «وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ» الفرقان/64 آن كسي كه بيتوته ميكند شب تا صبح عبادت ميكند اين هم برترين فردش ائمه هستند.
2- تواضع در راه رفتن و رفتار مناسب با مردم
عباد عبد يعني بنده عباد الرحمان بند? خدا، بندگان خدا كساني هستند كه روي زمين كه راه ميروند بي تكبر راه ميروند خيلي خودماني راه ميروند نميخواهند مردم به آنها نگاه كنند اصلاً امام كاظم(عليه السلام) فرمود اگر كسي دست به يك كاري بزند كه مردم نگاهش كنند پيداست كه از نظر روحي و رواني يك كمبودي دارد آدم اگر كمبود نداشته باشد مثل بقيه راه ميرود اينكه ميخواهد يك كاري بكند كه مردم به او نگاه بكنند پيداست كمبود دارد كمالي هم ندارد كه مردم بخاطر كمالش به او نگاه كنند دست به يك كاري ميزنند بلكه بخاطر آن كارهايش به او نگاه كنند اين مساله مهمي است از نظر رواني امام كاظم فرمود آدمهايي كه جور ديگري زندگي ميكنند مشكل دارند حالا اين توي مسجد هم ميشود همه دستهايشان را همچين كردهاند دعا ميكنند چون حديث داريم وقتي دعا ميكنيد دستت را مقابل صورتت بگير يك نفر دستش را همچين ميكند مثل اينكه هر چه دستش را درازتر كند اول خدا به او ميدهد يا مثلاً همه ميگويند الهي آمين اين يك جور ديگري ميگويد الهي آمين اصلاً يك جور ديگر عسطه ميكند دكاني باز ميكند كه مثلاً من از رنگ سبز بدم ميآيد هستند آدمهايي كه مردم را متوجه خودش كند ميگويند اسم فلاني را نبر ايشان حساسيت دارد بي خود حساسيت داري اينها دكان است.
3- معيار، كمالات دروني است، نه عناوين بيروني
خيلي مشي عادي و متاسفانه خيلي توي شهرهاي بزرگ هم هست توي شهرهاي كوچك هم هست توي جلسههاي عروسي هست كه دلش ميخواهد كاري بكند كه بگويند اين كاري كرد كه ديگران نكردند حديث بخوانم، حديث داريم كه پيغمبر اسلام(صلي الله عليه و آله و سلم) گرد مينشست يك غريبه وارد ميشود ميگفت(ايكم رسول الله) كدامها پيغمبر هستيد؟ يعني اينقدر خودماني بود. روز فتح مكه حضرت سوار الاغ بي پالان شد گفتند آقا روز پيروزي است روز فتح مكه است بتها را شكستيد مكه را فتح كرديد سوار الاغ بي پالان شديد؟ فرمود الاغه خيلي جان دارد تو هم بيا دو پشته سوار شويم! حالا ما اگر خانم معلممان خانم دبير بشود ميگويد اِه! من با اين كيف بروم مدرسه؟ من با اين چادر بروم؟ فكر ميكنيم كه اگر مدير كل شد اتاقش حتماً بايد دراز باشد من كارمند عادي كه نيستم من مديركل هستم حتماً بايد اتاقم درازترين اتاقها باشد حتماً بايد لامپ بالاي سرم. . . حتماً بايد، حتماً بايد. . . من فوق ليسانس هستم بروم با دختر فلاني ازدواج كنم؟ بابا صد تا كمال دارد حالا پدرش مشهور نيست مگر دختر مرجع مگر زن مرجع هم بايد مرجع باشد؟ از نظر اخلاق اينكه ميگويند هم كفو باشد نه يعني مدير كل به مدير كل كارمند به كارمند كارگر به كارگر بنا به بنا اينكه ميگويند زن و شوهر بايد كفو باشد كفو معنايش اين نيست كه از نظر اجتماعي هم كفو باشيم كفو يعني از نظر مكتب هر دو مكتبمان يكي است اخلاقمان هم به هم ميخورد اخلاق و مكتب كفو است و گرنه من يك پژو دارم بروم با ژياني ازوداج كنم؟ ! اين فكر ميكند كفو ژيان و بنز است، معناي كفو هم قاطي شده مثل معناي هنر كه قاطي شده اگر كسي يك قالي ابريشم ببافد كه پول يك خانه به او ميدهند اين هنر نيست اما اگر كسي تنبك بزند ميگويند هنرمند(ما نميگوئيم تنبك هنر نيست تنبك هم بزن هر جايش كه حلال است اما اينكه آدم به آنكه نان توي آن هست نگاه پست بكند و آنكه هيچي توي آن نيست اسم آنرا بگذارد هنر اسم آنرا غفلت كند، معناي الفاظ را بايد مواظب باشيم يكي از مشكلات جامعـﺔ ما خلط معناست از آمريكا گرفته تا كشورهاي ريز و درشت همه غلط معنا ميكنند اصلاً حقوق بين المللي نيست توي جايي، حقوق بين الملل كجا مراعات ميشود؟ ميگوئيم غير متعهد تعهد داريم ميگوئيم بين الملل بين المللي نيست ميگوئيم حقوق انسانها كو حقوق انسانها؟ به فكرشان ميافتد كه اين شهر را بمباران كنند بسم الله افغانستان شد، سامرا شد، نجف شد، كربلا شد، اصلاً حقوقي نيست تمدني نيست نه تمدني هست نه حقوقي بازي با الفاظ است قرآن ميفرمايد «أَسْمَاءٍ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ» الأعراف/71 اينها اسم است، خودتان و باباهايتان يك مشت اسم گذاشتهايد واقعيت به جايي نيست خدا به بت پرستها ميگويد فقط دنبال اسم هستيد الان هم دكتراي حقوق است بيشترين حقوق را دارد ضايع ميكند جامعه شناس است، روانشناس است سازمان ملل است، غير متعهدهاست، اينها بازي با الفاظ است بعضي هايش، البته داريم آدمهايي كه شريفند نجيباند واقعاً دلشان ميخواهد آن مقداري كه خواندهاند به جامعه خدمت كنند ولي بسياري از آنها هم بالاترين فرمولهاي حقوقي را بلد هستند اما خودشان را به دلار ميفروشند خود فروش هستند.)
4- بالاترين مدال انسان، مدال بندگي خداست
«وَعِبَادُ الرَّحْمَانِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا» بندگان خوب خدا كساني هستند كه روي زمين كه راه ميروند تكبر ندارند «وَإِذَا خَاطَبَهُمْ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا» الفرقان/63 وقتي با افراد نابخرد برخورد ميكنند با ملايمت و سلامت نفس پاسخ ميدهند يك مقداري راجع به اين صحبت كنيم.
معلوم ميشود بالاترين مدال، مدال بندگي است چون عباد الرحمان يعني بنده بي نهايت شما بنده هر چي بشوي محدودي بنده پول بشوي محدود هستي بنده زور محدوديت دارد بنده مدرك فوقش دكترا است آخرش آيت اللهي است بند? خدا كه شد بنده نامحدود است رفتار هر كس نشان دهنده شخصيت اوست ميگويد اگر ميخواهي بداني كه بنده خدا هستي يا بنده هوي و هوس ببين چه جوري راه ميرود معلوم ميشود. . .
5- هر چه علم بيشتر، تواضع بيشتر
بندگان خاص خدا مظهر تواضع هستند هر چي هم بالاتر ميشوند تواضعشان بيشتر ميشود آمپول زن است ميگويد سلام، دكتر كه شد نميگويد سلام ميگويد سلام عليكم، رئيس بهداري كه شد ميگويد سلام عليكم و رحمه الله، وزير بهداشت كه شد ميگويد سلام عليكم و رحمه الله اين نشانـﺔ اين است كه. . . امام سجاد(عليه السلام) ميفرمايد جوري بكن كه هر چي پُزم عاليتر است تواضعم بيشتر باشد مثل امام كه وقتي مرجع شد گفت دست مراجع را ميبوسم مرجعيتاش بالاتر رفت گفت من دست بقالها را هم ميبوسم گفتند روح مني خميني بت شكني خميني فرمود رهبر من همان پسر سيزده ساله است حسين فهميده، تا خون در رگ ماست خميني رهبر ماست گفت به من رهبر نگوئيد رهبر من همان زنان خيابان چهارمردان هستند كه اولين راهپيمايي را كردند خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار فرمود كاش من يك پاسدار بودم يعني هر چه عزت او را بيشتر ميكردند امام تواضعش را بيشتر ميكرد امام علي از همه باعظمتتر بود بيش از همه پيشانياش را به خاك ميماليد از همه قويتر بود از همه سجدهاش بيشتر بود آقا ديپلم گرفته ديگر نمازش را نميآيد بخواند فوق ديپلم است البته بعضيها كه كمبود دارند اينطورند فكر ميكنند كه ديپلم هم سواد است ديگر در امروزي كه ما نفس ميكشيم ديپلم سوادي نيست، ديپلم سوادي نيست اصلاً دنياي امروز. . . چرا از دنياي امروز حرف بزنم من آخوندم بايد از قرآن بگويم قرآن ميفرمايد همهتان بي سواد هستيد «وَمَا أُوتِيتُمْ»(تم) يعني آخوند و غير و آخوند دانشگاهي همهتان سوادهايتان را روي هم بريزيد يك مقدار كمي بيشتر نيست «مِنْ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا» الإسراء/85 همه سوادهايتان جز اندكي بيش نيست دويست تا كتاب و سيصد تا كتاب چيزي نيست ديگر حالا به پدرش سلام نميكند توي مردم با همسايهها جور ديگري برخورد ميكند اينها را بگذاريد كنار بنده خوب خدا اينست كه هيچ. . . مظهر تواضع است اسلام دين جامعي است حتي براي راه رفتن هم دستور دارد ايمان و اعتقاد انسان در رفتار او مؤثر است كسي كه عبد خدا شد از درون وصل به خدا شد در عمل. . . يعني عمل انسان فتوكپي عقايد انسان است اول انسان عقيدهاش اين باشد كه من بند به خدا هستم آرام زندگي ميكند.
تواضع نشانـﺔ بندگي است و يا از نخستين نشانههاي بندگي است، وقار و نرمي از بارزترين صفات مؤمن است تواضع نسبت به همـﺔ مردم، بعضيها به استادشان كه ميرسند سلام عليكم چرا؟ اين دبير فيزيك است سلام عليكم اين استاد روانشناسي من است ولي به ديگران سلام نميكند فقط شانزده تا سلام ميكند اين هم به شانزده تا از استادهايش اگر به استادت سلام كردي مهم نيست اگر افطاري ميدهي به آنهايي كه رفتهاي خانهشان خوردهاي اين معامله است آن كساني كه افطاريشان را نخوردهاي دعوت كردهاي آنرا براي خدا حساب كن.
6- مدارا با جاهلان و نابخردان
با جاهلان مقابله نكنيد «وَإِذَا خَاطَبَهُمْ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا» افراد جاهلي هستند متلك ميگويند به آنها نگاه كن. . . جاهلند روي جهلش يك چيزهايي ميگويد، ميگويد با افراد جاهل هم درگير نشويد مدارا و حلم و حوصله از صفات مؤمن است.
تواضع هم بايد در عمل باشد «يَمْشُونَ» مشي و رفتارت تواضع باشد هم در كلام «قَالُوا سَلَامًا» هم در عبادت «سُجَّدًا وَقِيَامًا» الفرقان/64 الله اكبر بعضيها به زبان ميگويندها! مخلصم چاكرم مشتاق ديدار در زبان خيلي نرم است اما ميگوئي آقا ده هزار تومان وام بده ميگويد ندارم هر چي ميخواهي زبان بازي ميكند اما در عمل نيست بعضيها در عمل عقيده دارند اما به زبان نميآورد بعضيها در عمل و زبان توي جامعه خوب هستند با خدا رفاقتش كم رنگ است ميگويد «وَعِبَادُ الرَّحْمَانِ» مثلثي است كه 1- در عمل «هَوْنًا» نرم است در زبان «قَالُوا سَلَامًا» بين خودش و خدا «وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَامًا» الفرقان/64 مجادله نكنيد.
آنها سخني درشان خودشان ميگويند شما سخني عالمانه و كريمانه بگو، نگو فحش دادند من هم فحش دادم او فحش داد شما فحش نده، قرآن بخوانم چقدر قرآن كتاب عجيبي است ميگويد اگر كسي به شما بدي كرد به تو فحش داد بدي كرد خانـﺔ شما نيامد عليه شما كارشكني كرد شما نگو من هم بايد مقابله به مثل كنم آن اين كار را كرد من هم اين كار را بكنم كلوخ انداز را پاداش سنگ است اين غلط است كلوخ انداز را پاداش سنگ است اين مال. . . هاست حضرت آدم دو تا پسر داشت هابيل و قابيل يكي به يكي گفت تو را ميكشم گفت تو اگر من را بكشي من به تو دست دراز نميكنم آيهاش اين است «لَئِنْ بَسَطتَ» اگر باز كني «إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي» اگر دست دراز كني من را بكشي «مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِي إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ» المائدة/28 من دست روبه تو دراز نميكنم قرآن ميفرمايد اين آدم حسابي است فحش دادي؟ من به تو فحش نميدهم غيبت كردي؟ من غيبت تو را نميكنم.
7- شيوه برخورد درست با ناسزاگويان
امام سجاد(عليه السلام) در دعاي مكارم الاخلاق ميفرمايد خدايا روحيـهاي به من بده كه اگر كسي به من فحش داد من پشت سر او خوبي بگويم(من اغتابني) هر كس غيبت كند(الي حسن ذكر) من نامش را به نيكي ببرم(صل من قطعك) وصلت كن با كسي كه قطع رابطه كرده گاهي وقتها يك دختر و پسر همديگر را ميخواهند ميخواهند ازدواج كنند مادرش زمان ناصر الدين شاه سر شله زرد يك هُل خورده از مادر او ميگويد نه، من با اين وصلت نميكنم بابا اين دختر و پسر خوب هستند همديگر را ميخواهند كمال دارند اِِِِه! ميداني سي و پنج سال پيش به من تنه زد؟ و به من چاي كمرنگ داد يعني براي يك چهار قد يك قيطريه را آتش ميزند يعني زندگي يك پسر و داماد يك مادر، ممكن است مادره چادرش هم مشكي باشد روضـﺔ هفتگي هم برود اينهايي را كه ميگويم خصلتهاي زنهاي مذهبي هم متاسفانه هست بعضي از زنهاي مذهبي كه سالي چند بار گريه ميكنند گاهي بخاطر يك خورده حساب زندگي عروس داماد را به هم ميزنند توي همـﺔ روضهها ميرود دو دستي هم سينه ميزند اما اگر بفهمد كه پسرش امشب يك بستني داده به عروس خانم كودتا ميكند. نگو عروس به من محل نگذاشت او به شما محل نگذاشت شما به او مادري كن نگو تو يكي من هم يكي به امام كاظم بزرگترين جسارتها را كردند يك عربي آمد جسارتها را كرد و رفت امام كاظم فحش هايش را گوش داد و گفت خانهاش كجاست؟ گفتند توي مزرعه كار ميكند يك روز امام سوار حيواني شد و رفت ديده اِه امام كاظم كه به او فحش داده بود دارد ميآيد گفت لابد آمده كه. . . كه. . . آمده مثلاً حالمان را اينجا بگيرد گفت آمدهاي چه كني؟ گفت سلام عليكم شما ناراحت بودي حرفهايي زدي حالا آن حرفها هيچ، مشكلي داري؟ چه مشكلي داري؟ اگر مشكلي داري كه من ميتوانم حل كنم بگو شايد حل كنم چنان رفتار كرد كه اين دستهايش رفت بالا گفت واقعاً حق شماست كه اهل بيت باشيد(الله اعلم حيث يجعل رساله) خدا ميداند كه كي را امام كند انصافاً. . . حُر روز دوم محرم آب را به اصحاب امام حسين بست بعد از هشت روز آمد گفت حسين جان من حر هستم ميخواهم توبه كنم گفت بسم الله هشت روز پيش لشكر امام حسين(عليه السلام) را آب ندادند ولي. . . مقابله به مثل با خوديها نكنيد هابيل به قابيل گفت تو را ميكشم گفت من به تو دست دراز نميكنم(صل من قطعك) او قطع رابطه كرد تو رابطه برقرار كن او سلام نكرد تو سلام كن او ديدن شما نرفت شما ديدن او برو او عيدي نداد شما عيدي بده او به شما توي مهماني فرشي رختخوابي، ظرفي نداد تو اگر او مهمان دارد زنگ بزن بگو آقا شنيدهام مهمان داري چيزي داري من بگيرم افراد را با اخلاق منفجر كنيد.
8- شب زنده داري، شيوه مردان خدا
«وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَامًا» الفرقان/64 بندگان خدا بيتوته ميكنند، بيتوته شب زنده داري است حالا يا از سر شب تا ساعت دوازده يا از ساعت دوازده تا صبح قرآن به پيغمبر ميگويد تمام شب را كه نميشود احياء گرفت حالا غير از شبهاي قدر كه حسابش جداست(نصفه. . .) اگر هم ميخواهي احياء بگيري. . . يك صلوات بفرستيد تا من از رو بخوانم يك صلوات ديگر هم بفرستيد)
«يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ» المزمل/1اي پيغمبر «قُمْ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا» المزمل/2 شب زنده داري كن مقدار كمي هم بخواب حالا مقدر كم چقدر؟ ميگويد آن ديگر اختيار با خودت باشد «نِصْفَهُ» نصف شب را بخواب نصفش را بيدار باش «أَوْ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا» المزمل/3 يا از نصفه كمتر، بيشترش را بخواب مقداري بيدار باش «أَوْ زِدْ عَلَيْهِ» المزمل/4 يا نصفه بيشتر، پس ببينيد خط كش نصف است خواستي كمتر از نصف خواستي بيشتر از نصف چرا؟ بخاطر اينكه «وَرَتِّلْ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا» المزمل/4 حالا ما در طول سال كه موفق نميشويم لااقل در ماه رمضان بخصوص شبهاي طولاني. . . «وَرَتِّلْ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا» قرآن را با شيوهاي خاص بخوان چرا؟ بخاطر اينكه ما روز كار داريم كسي كه روز ميخواهد بار ببرد شب بايد بنزين بزند كسي كه وقت عمليات جبهه هست يك هفته قبل خودش را آماده باش ميكند تو چون روز بار سنگيني داري تهمتهاي ساحر كاهن، شاعر، مجنون، همه تهمتي به تو خواهند زد همه توطئهاي عليه تو خواهند كرد تو اگر شبها وصل به برق اصلي هستي نشوي روز كم ميآوري بنابراين شبها بلند شو بنزين بزن كه روز در مسافر كشي كم نياوري.
9- شب، بهترين زمان براي مناجات با خدا
فضاي آرام، دوري از ريا، تمركز فكر، اينها از بركات شب است اصولاً شب وقت عبادت است حديث داريم اولياء خدا شب را دوست داشتند ميگفتند روزها كوتاه است آدم ميتواند روزه بگيرد شبها طولاني است آدم ميتواند شب زنده داري كند وقت مناجات شب است با اينكه وقت مناجات موسي در كوه طور بود قرآن ميگويد «وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِينَ لَيْلَةً» الأعراف/142 با اينكه روزها هم در كوه طور بود اما نميگويد سي روز، حضرت موسي شبانه روز در كوه طور بود اما خدا ميگويد تو سي شب در كوه طور بودي چرا اسم روز را نميبرد؟ براي اينكه كوه طور محل مناجات است مناجات با شب سنخيتش بيشتر است به همين خاطر هم روي نماز شب خيلي تكيه شده نماز شب پنج تا دو ركعتي است يك دانه يك ركعتي اين قيمت تعاوني است البته بازار آزاد هم دارد كه طولاني است و ذكرهايي هم دارد وردهايي دارد آنرا هر كس حال دارد برود توي مفاتيح ببيند توي رساله ببيند اما آن قيمت تلويزيوني كه همه خواسته باشند نماز شب بخوانند پنج تا دو ركعتي يك دانه يك ركعتي آن پنج تا دو ركعتي را بدون قل هو الله ميشود خواند يعني يازده ركعت نماز بي «قل هو الله» حالا ببينيد چقدر. . . برويم سراغ آيـﺔ بعد.
«وَالَّذِينَ يَقُولُونَ» آنچه به عبادت ارزش ميدهد اخلاص است ميگويد «يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ» يعني بيتوته براي خدا باشد آخر گاهي آدم ميرود جمكران اما كار به امام زمان ندارد حاجت دارد آمده بگيرد اين نميرود كه بدهد ميرود بگيرد يكي ميرود خانـﺔ آقا سهم امام بدهد يكي ميرود خانـﺔ آقا سهم امام بگيرد ما زمان شاه كه سخنراني ميكرديم ده شب كه سخنراني ميكرديم يك پاكت به ما ميدادند الان سخنراني اول پنجاه تا پاكت به ما ميدهند منتهي آن پاكت چيزي توي آن بود اين ميگويند حاج آقا يك چيزي به ما بده فرق ميكند آن پاكت و اين پاكت يك كسي ميگفت من و فلاني هر دو ميگوئيم در حسينيه را ببند آنكه ميگويد حسينيه را ببند از بس كه شلوغ ميشود ميگويد ببند ديگر اينجا جا نيست من كه ميروم منبر ده تايي هم كه نشستهاند در ميروند ميگويم در را ببند كه اين ده تايي را هم كه نشستهاند در نروند.
دكتر به دو نفر ميگويد هر چي ميخواهد بخورد بخورد يكي مريض خوب شده ميگويند ديگر مشكلي ندارد هر چي ميخواهد بخورد بخورد پرهيز ندارد يكي ديگر مردني است ميگويند بابا بگذار هر چه ميخواهد بخورد بخورد اين مسائل مهم است«يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ» براي خدا باشد اخلاص باشد بعد هم «يَبِيتُونَ» فعل مضارع است يعني كارش بيتوته باشد نه اينكه حالا شبهاي امتحان چون درس دارد چون گرفتار است بعضي وقتها وقتي گير ميكنند ياالله ميگويند قرآن ميفرمايد «فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ» سوار كشتي ميشود ميخواهد غرق بشود ميگويد «دَعَوْا اللَّهَ» يا الله يا الله اما «فَلَمَّا نَجَّاهُمْ» العنكبوت/65 نجاتش داديم غافل ميشود. يبيتون فعل مضارع است يعني كارش بيتوته است كارش اخلاص است.
خدايا تو را به حق عباد الرحمن كه خودت ميداني كيها هستند اولياء تو هستند به آبروي همانها ما را هم از عبادالرحمنها قرار بده(الهي آمين).
مزه معرفت و عبادت را به ما بچشان(الهي آمين).
والسلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته