متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1383/7/25
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
در آستانـه رمضان هستيم بايد مطالبي راجع به رمضان صحبت كنيم. در ميان ماهها تنها ماهي كه اسم آن توي قرآن برده شده است ماه رمضان است. اسم آن يازده تا محرم، صفر، ربيع الاول، ربيع الثاني، ذالقعده، ذالحجه، اسم هيچ ماهي برده نشده جز ماه رمضان.
رمضان از رمض است، رمض يعني سوزاندن، رمضان يعني گناه سوزي، يعني ماهي كه انسان با توبه و عبادت گناهان خودش را بسوزاند. عظمت ماه رمضان به قرآن است نه به روزه، چون قرآن وقتي ميخواهد تعريف ماه رمضان را بكند ميفرمايد «شَهْرُ رَمَضَانَ» ميداني چه ماهي است؟ «الَّذِي أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ» البقرة/185 نميگويد(شهر رمضان الذي انزل كتب عليكم الصيام) يعني پز رمضان به قرآن است پز رمضان به روزه نيست.
شما عزيزان چون مال تربيت معلم هستيد و يا طلبه هستيد سر و كارتان با آموزش است من اين را چند سال پيش بمناسبت. . . عرض كنم كه، بمناسبت شيوه تبليغ قبلاً گفتهام، وقتي خدا ميخواهد بگويد روزه بگيريد با چه لحني ميگويد؟ اول ميفرمايد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» نميگويد(يا ايها الناس) يعنياي مردم اما «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» يعنياي كساني كه ايمان آورديد، كلاس«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» از(يا ايها الناس) بالاتر است يعني اگر خواستيد كسي حرف شما را گوش بدهد با كلاس او را صدا بزن نگو احمد بگو احمد آقا، نگو زهرا بگو زهرا جان، يعني اگر خواستيد كه مردم گوش به حرفتان بدهند اسم آنها را با ادب ببريد.
دوم: اگر ميخواهيد مردم گوش به حرفتان بدهند قانون و دستوري كه ميدهيد اين دستور را آسان جلوه بدهيد كه آقا اين دستوري كه ميدهم در همهي كشورها هست ما اگر ميگوئيم درخت خيابان و جنگل را قطع نكيند در تمام دنيا اينطور است، اگر ميگوئيم موتور سوارها كلاه ايمني بگذارند در همهي دنيا است، اگر ميگوئيم كمربند ايمني، در همهي دنيا است. يعني اگر مردم بدانند كه اين قانون را همـﺔ عقلا عمل كردهاند عمل كردن براي آنها آسان ميشود اينكه ميگويم(بگوئيد) اين فن معلمي من است، معلم بايد حرفهايش را ناقص بزند كه نصفش را خودش بگويد و نصفش را آنها، سعديا مرد نكو نام. . . او بگويد نميرد هرگز وگرنه اگر من بگويم سعديا مرد نكونام نميرد هرگز هم من خسته شدهام و هم آن يخ كرده است نصفش را من بگويم نصفش را شما تا هم تعامل باشد مشاركت در گفتگو باشد شما هم خوابت نبرد شما هم كمك نفس من بكن. اگر مردم در قوانين بفهمند كه اين قانوني كه به آنها گفته شد عقلاي عالم اين قانون را پذيرفتهاند پذيرفتن اين رقم قانون براي مردم آسان است ولذا قرآن ميفرمايد «كُتِبَ عَلَيْكُمْ الصِّيَامُ» واجب شد كه روزه بگيريد بعد ميگويد «كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ» البقرة/183 تمام اديان روزه داشتند.
براي اينكه مردم به حرف شما گوش بدهند قانون را ساده جلوه بدهيد بگوئيد خيلي نيست، سي روز است «أَيَّامًا مَعْدُودَاتٍ» سي روز كه چيزي نيست تا رويت را آنطرف كني تمام ميشود. بعد هم ميگويد تبصره هم داريم بهترين قانون اين است كه تبصره داشته باشد كه آدمهايي كه نميتوانند بروند «فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ» اگر از شما مريض بوديد يا مسافر بوديد «وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ» البقرة/184 كسي كه طاقت روزه گرفتن ندارد، يعني قرآن واجب كرده بود اما براي كسي كه اگر روزه بگيرد مريض ميشود، اگر روزه بگيرد در شيرش اثر ميگذارد و بچهاش نميتواند شير بخورد، اگر روزه بگيرد در بچهاي كه توي شكمش است و حامله است اثر ميگذارد، اگر دكتر متديني گفت روزه براي چشم تو، براي مغز تو و اعصاب تو ضرر دارد، اگر واقعاً ضرر دارد نبايد بگيرد و اگر كسي گفت روزه ميگيرم چوب ميخورد چون به همان دليلي كه ميگويند روزه بگير به همان دليل هم ميگويند گاهي روزه نگيريد ما بايد تعبد داشته باشيم.
اعمال ماه رمضان چيه؟ چون ماه رمضان بارانهاي ويژهاي ميآيد ما بايد ظرف هايمان را پر كنيم قبل از اينكه ظرفهايتان را پر كنيد آنرا بشوريد. وقتي ميدانند كه يك منطقهاي در يك فصل خاصي باران ميآيد اينرا حكومت يا مردم سد ميبندند كه آبها را پشت سد ذخيره كنند براي روز مبادا، اگر بدانند كه آب جيره بندي است مثلا روزهاي جفت اين منطقه آب نيست يا روزهاي فرد منطقه آب نيست، تمام زن و مرد آن خانه ظرفهايشان را ميشورند آن روزي كه آب هست ذخيره بر ميدارند براي آن روزي كه نيست براي ذخيره برداشتن ظرف پاك ميخواهيم. بسم الله، قلبمان را پاك كنيم در اول ماه رمضان اگر كينـﺔ كسي هست فحش داده حلال، تهمت زده حلال، غيبت كرده حلال، ظرفتان را بشوريد چون قلبي كه توي آن كينه باشد خداوند توي اين ظرفي كه پشه و سوسك است شير و شربت نميريزد توي قلب كينه دار خداوند لطف. . . زمينه ميخواهد.
قلب سليم، توي قرآن سه تا قلب داريم: قلب سليم «مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ» الشعراء/89، قلب منيب «وَجَاءَ بِقَلْبٍ مُنِيبٍ» ق/33، قلب مريض «فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» البقرة/10، قلب سليم قلبي است سالم كه هيچ شركي توي آن نيست جز خدا كسي را نميفهمد. قلب منيب، انابه يعني گول ميخورد منتهي برمي گردد توبه ميكند گناه ميكند اما بعد ميگويد استغفر الله، خدايا بد كردم حلال كن، ببخش، قلب مريض، باز آنوقت مرضها فرق ميكند ما چند رقم مريض داريم اينها مهم است كه ميگويم. گاهي شيطان وسوسه ميكند هل ميدهد ميرود كنار گاهي غير اينكه هل ميدهد ميرود توي روح بدن، گاهي هم وقتي ميرود تو بيرون ميآيد، گاهي هم كه شيطان ميرود تو و بيرون نميآيد همهاش را هم آيه داريم اگر هل ميدهد ميفرمايد «فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ» طه/120 بسوي او وسوسه ميكنند مثل آدمي كه دستش نميرسد ولي يك سنگي به ماشين پرتاب ميكند. بعضي وقتها ميرود بغل او، هل هم ميدهد «مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنْ الشَّيْطَانِ» الأعراف/201 تماس ميگيرد هل ميدهد بعضيها نه، شيطان آنها را هل ميدهد و تو هم ميرود «يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ» الناس/5 في، يعني ميرود تو. گاهي وقتها كه ميرود تو ديگر بيرون هم نميآيد «فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ» الزخرف/36 يعني همانجا ميايستد يعني انواع نفوذها فرق ميكند.
ماه رمضان ماه گناه سوزي است ماهي است كه ما قلبمان را پاك كنيم و اگر قلبمان را پاك كرديم خدا ما را ميبخشد قرآن ميفرمايد «وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا» ببخشيد همديگر را «أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ» النور/22 ما زن داريم مرد داريم كه جمكران ميرود، روضهي هفتگي ميرود، سينه ميزند، قمه ميزند، دو سه ليتر گريه ميكند، اما كينـﺔ مردم توي دلش هست. قرآن ميفرمايد اگر ميخواهي تو را ببخشم كينـﺔ مردم را از توي دل خودت بردار «وَلْيَعْفُوا» از نظر ما طلبهها، از نظر ادبيات عرب امر است، امر هم يعني واجب است، بايد عفو كنند همديگر را «وَلْيَصْفَحُوا» يعني بايد پرده را برگردانند ميگويند صفحـﺔ كتاب يعني برگردانند «وَلْيَصْفَحُوا» يعني صفحـﺔ قلبت را برگردان شتر ديدي نديدي «أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ» نميخواهي خدا تو را ببخشد؟ اگر ميخواهي خدا تو را ببخشد تو هم مردم را ببخش.
ماه رمضان ماه عبادت است ماه قرآن است. يك آيه قرآن خواندن ثواب يك ختم قرآن دارد بسياري از خانمها و برادرهايي كه قرآن بلد نيستند همين ماه رمضان شبهاي طولاني چقدر آدم داريم كه قرآن ميتواند بخواند اين بشود معلم همان توي خانه و توي همسايه و فاميل يك آپارتمان چهار پنج طبقه كمتر يا بيشتر، توي اينها يكي قرآن بلد است باقيها هم بلد نيستند آنكه بلد است ماه رمضان بعد از افطار بشود معلم آن هم كه بلد نيست بشود شاگرد، آرام بخواند اينها هم عقب او بخوانند الحمدلله تلويزيون و راديو معارف و راديو قرآن و راديو سراسري چند دفعه يك دور قرآن را ميگذارند نوارهايي هست كه از طرف سازمان تبليغات و دفتر تبليغات اوقاف، الحمدلله الان با اين شرايط خيلي زياد راحت ميشود قرآن ياد گرفت خيليها باسوادند، الحمدلله خيليها قرآن بلد هستند الان ما چندين هزار جوان و نوجوان داريم كه حافظ قرآن است.
يك زماني ما رفتيم يكي از كشورها، اول انقلاب بود خيلي بد بود آبرويمان رفت، با من مصاحبه كردند بعنوان شخصيتي كه از ايران آمده گفتند آقا بفرمائيد كه در كشور جمهوري اسلامي چند تا حافظ قرآن است؟ خوب، اول انقلاب بود، ما خيلي هم حافظ قرآن نداشتيم، گفتم اگر بگويم كم داريم آبروي نظام ميرود بگوئيم زياد داريم دروغ گفتهايم، گفتم تكرار كن سؤالت را، من وقتي جواب بلد نيستم ميگويم تكرار كن سؤالت را، توي اين تكرار فكر ميكنم ميگوئيم يكبار ديگر بفرما چه سؤالي كردي، و اما چند تا حافظ قرآن داريم، ما در ايران خيلي حافظ قرآن نداريم ما در ايران محافظ قرآن خيلي داريم، بنده خدا گيج شد گفت حافظ چيه؟ محافظ چيه؟ گفتم حافظ اين است كه شما قرآن را حفظ ميكني همينطور تند تند ميخواني محافظ بسيجيهاي ما هستند تكه تكه ميشوند ولي يك تكه زمينشان را به صدام نميدهند اما ممكن است حمد و سورهاش هم غلط باشد، اينرا ميگويند محافظ قرآن، ما حافظ نداريم اما محافظ داريم يعني هشت سال بمباران شديم اما يك سانتي متر زمين به دشمن نداديم.
الان هم حاضر هستيم كه همين جوانهاي ما كه بعضي هايشان هم بعضي جاها از آنها گله دارد راجع به بعضي چيزها كه چرا قيافهاش اينطور است، چرا فكل او اينطور است، بعضيها را هم كه آدم دلش نميخواهد كه اينطور باشد همينها هم چنان ته دلشان به خدا بدهكار است، چنان معتقداتي دارند كه اگر احساس كنند خطر جدي است همانها با همان شرايطي كه ما فكر ميكنيم حزب اللهي نيستند ميبيني عجب نيروهايي هستند، چقدر جوهر دين توي اينها قوي بود و ما خبر نداشتيم خيلي هم به ظاهر نميشود قضاوت كرد اما ما ميگوئيم تو كه باطنت خوب است چرا ظاهرت. . . قشنگ بگو آقا من ميخواهم كتاب آسماني را بلد باشم من معتقدم كه. . . پنج تا دستور توي قرآن هست كه چطور قرآن بخوانيم چون خود قرآن گفته كه با من چه جوري برخورد كن اول گفته بي وضو نباش لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» الواقعة/79 يكي از معناهايش اين است كه بي وضو نباش يك معناي بالاترش هم اين است كه واقعيات و انوار قرآن را روحهاي مطهر درك ميكنند. يعني تا روح مطهر نباشد معارف نوراني را درست درك نميكند. قرآن پشت و پيش هم دارد ظاهر و باطن هم دارد گاهي وقتها ظاهر قرآن يك چيزي ميگويد باطن قرآن كلاس بالاتري ميدهد.
اول ميگويد با وضو باشيم، بعد وقتي كه وضو گرفتيم ميگويد: «فَاقْرَءُوا» المزمل/20 بخوان، بعد ميگويد شيوهي قرآن هم «وَرَتِّلْ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا» المزمل/4 يعني با صوت خوب، با حزن، يعني با ترتيل كلماتش را نه هم جويده بخوان، حالا ترتيل هم معنا شده. بعد ميگويد هر چي هم ميتواني بيشتر بخوان «فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْ الْقُرْآنِ» المزمل/20 يعني هر چه نشاط داري. بعد هم ميگويد تدبر كن اين آيه چه ميگويد؟ يعني به سراغ تدبر و تفسير برويد بعد از تدبر هم ميگويد حالا كه فهميدي عمل كن بعد از عمل هم ميگويد به ديگران ابلاغ كن «وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِنْ الْجِنِّ» الأحقاف/29 گروهي از جن آمدند بروند صوت قرآن را شنيدند گوش دادند همين چند تايي كه شنيدند فوري رفتند به ديگران منتقل كردند، يعني لازم نيست كسي كه ميخواهد تبليغ كند تمام دين را بلد باشد اين مقداري كه بلد است برود بگويد چهار تا آيه بلدي همين چهار تا را بگو يك برگ زرد وقتي ميافتد توي حوض اين برگ زرد هم كشتي چهار تا مورچه ميشود بابا تو برگ زرد، اين برگ زرد هم ميتواند كشتي چهار تا مورچه بشود همين يك كلمهاي را كه بلدي همين يك كلمه را به ديگران بگو، بگو كه آقا من اين يك كلمه را امروز ياد گرفتهام ميخواهم منتقل كنم. جلسات طولاني نباشد تا خسته كنند نباشد بزرگها بچهها را به جلسات قرآن دعوت كنند اصلاً اشكال ندارد كه. . . ما حديث داريم كه وقتي ميخواهيد پول بدهيد به فقير بده به بچهات كه او بدهد به فقير، يعني چه؟ يعني اين انفاق را به نسل بعد هم منتقل كن. پدراني كه تا حالا جلسات قرائت داشتهاند ممكن است كه سال ديگر جلسه قرائت نداشته باشند پول بدهند به پسرشان بگويند تو جلسـﺔ قرائت درست كن مگر نميخواهي كه جلسـﺔ قرآن تشكيل بدهي اين پول، هم شاگرديهايت را دعوت كن استاد قرائت را من ميآورم، مگر افطاري نميدهي آقا جان من افطاري نميدهم تو هم شاگرديهايت را دعوت كن تو امسال افطاري بده، يعني اين انفاق و اين افطاري و اين جلسات اين عزاداريها به يك نسل بعد هم منتقل بشود اگر نشود ميبيني كه پدر دو ضربه سينه ميزند پسرش هم كنار خيابان دارد نگاه ميكند يعني شكاف بين اين دو نسل نبايد باشد. انتقال اين جلسات اين مسئلـهي مهمي است ولذا داريم مسجد كه ميرويد دست بچهتان را بگيريد ببريد توي مسجد بچهها بايد توي مسجد بيايند كسي نبايد بگويد بچه ميآيد چه ميشود اذيت ميكند.
پيغمبر(صل الله عليه و آله) سخنراني ميكرد امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) كوچولو بودند تازه راه افتاده بودند بعد هم ميافتادند پيغمبر(صل الله عليه و آله) ديد اينها وارد مسجد شدند هي ميافتند از منبر پائين آمد رفت اينها را بغل كرد آمد روي منبر نشست بچهها را هم روي زانو نشاند شروع كرد به سخنراني كردن. اين يعني احترام به بچه. بچه بايد مسجد را ببيند، بچه بايد موعظه را بشنود، تاريخ را بايد بشنود، امام حسين(عليه السلام) بچه هايش را كه برد كربلا ميخواست جنايات بني اميه را ببينند برگرددند سخنراني كنند آن زمان كه نه ضبط صوت بود و نه دوربين اين بچهها مثل دوربين با چشم هايشان فيلمبرداري كردند با گوشهايشان ضبط صوت بودند اينها آمدند گرفتند منتقل كردند اين جلسات قديمي را خيلي به آن عنايت داشته باشيم.
من فرانسه بودم سفير ما خاطرهاي نقل كرد خيلي تكان دهنده، گفت يك كسي آمده پهلوي من گفت ببين من مذهبي نيستم خانمم هم ميداني كه وضع حجابش چه جوري است خودم هم اصلاً مذهبي نيستم اما خيلي به غرورم بر ميخورد كه بيائيم مسيحي شويم ولي بچهمان آمده ميگويد بابا جان نميشود ما مسيحي شويم؟ من گفتم كه ولله ما مسلمان نيستيم اما اينقدر هم غيرتم اجازه نميدهد كه بيايم مسيحي بشوم خلاصه وارسي كرديم كه ببينيم بچهي ما از كجا علاقمند شده است، بعد ديديم اين مسيحيها يك جلساتي دارند فاميلي دور هم ميگويند و ميخندند بعد هم يك اصطلاحات مذهبي به آنها تزريق ميشود بعد روز كه ميشود اين بچه مسيحيها ميآيند توي مدرسه خاطره ديشب را براي بچه مدرسه ايها ميگويند اين مسلمانها. . . بعد ميگفت حالا فهميد م كه اين جلسات فاميلي و خود جوش و اين جلسات محلي چقدر مردم را بيمه ميكند يعني دور هم جمع ميشوند يك آدم اسلام شناسي بيايد يك آدمي كه تحصيلات بالاتري دارد محور جلسه را به خودش بگيرد جلسات خود جوش و فاميلي به شرطي كه رنگ سياسي نگيرد نميخواهم بگويم دين از سياست جداست، رنگ سياسي نگيرد يعني توي آن جلسه، جلسه تبديل به خانه تيمي و پايگاه حزبي نشود. اين جلسات را راه بيندازيم شبهاي طولاني. . . حضرت فرمود: نفس كشيدن در ماه رمضان عبادت است، خوابيدن عبادت است، شب هايش بهترين شبها است، روزهايش بهترين روزها است، بعد يك كارهايي را بايد دولت بكند البته من چند سال است كه گفتهام باز هم ميگويم چون من مسئول مملكتي كه نيستم كه كسي به حرف من گوش بدهد ولي خوب به عنوان كسي كه چيزهايي. . . چه اشكال دارد كه نانواهاي جمهوري اسلامي شبها پخت كنند هر كه نان ميخواهد شب بگيرد براي فردا روز نانوا پاي تنور نايستد چون ايستادن پاي تنور نانوا نميتواند روزه بگيرد روزه ميگيرند خيلي از آنها ولي سخت است چه اشكالي دارد الان كه فريزر آمده خيليها نان كهنه ميخوردند توي روستاها كه نان كهنه ميخوردند يعني يكي دو من آرد ميگرفتند چند هفته ميخوردند در روستا كه قديم كهنه خور بودند شهريها هم الان كهنه خور شدهاند حالا باقيها هم يك ماه نان بيات بخورند بگذارند روي چراغ گرم بشود. ما ميتوانيم مثلاً ورزش توي ماه رمضان تعطيل بشود آخر مگر ميشود كه جوان دبيرستاني يا راهنمايي ورجه ورجه كند روزه بگيرد ورجه ورجه كند تشنهاش ميشود بعد ميرود آب ميخورد ما ميگوئيم آقا ورزشها تبديل بشود به نقاشي، وزير آموزش و پرورش ميتواند كاري بكند كه بچهها روزهشان را نخورند شهرداريها ميتوانند كاري كنند كه نانواييها روزهشان را نخورند كارگرها و بناها ميتوانند برنامه هايشان را جوري تغيير بدهند كه روزهشان را نخورند اگر روزه گرفتن برّ است قرآن ميفرمايد «وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى» المائدة/2 اينكه ميگويي بچهام نه سالش است رنگش زرد ميشود طوري نيست رنگ زرد اشكالي ندارد بله، اگر مريض ميشود بخورد، اما صرف اينكه بچهام از حال ميرود. . . اصلاً خدا گفته كه روزه بگير تا از حال بروي خدا ميخواهد كه از حال بروي مثل اينهايي كه ميدوند بگويند عرق كرد اصلاً ميدويم تا عرق كنيم. روزه بگذار يك خورده رنگش زرد بشود يك خورده بي حال بشود طوري نيست بعداً خوب ميشود.
يكي از پزشكهاي كمونيست كتابي نوشته كه به زبان فارسي هم ترجمه شده ميگويد نوزده رقم مرض را با روزه خوب كردم ميگويد من مسلمان نيستم ميگويد امساك، يعني همان چيزي نخوردن. همين ديروز مجلهاي به دست من آمد كه اين ركوع و سجودي كه ما ميكنيم براي شكم، براي معده، براي روده، براي خون رسيدن به مغز، ما نميدانيم هنوز اسلام را نشناختهايم. ميشود سحري بچه را جوري غذا داد كه زود هضم نشود مثلاً بعضي از غذاها هست كه دير هضم است آن دقيقههاي آخر بچه هايمان را صدا بزنيم كه مثلاً نزديك صبح باشد يك مقدار هم آموزش و پرورش ورزشش را كم كند سحرياش را يك غذايي باشد كه زود هضم بشود اشتها آور نباشد يك مقدار هم رنگش زرد شود ولي بالاخره يك مقدار هم نسلمان بايد دست نماز و روزه باشد.
آنوقت دعاي ماه رمضان چقدر مستجاب ميشود، امام سجاد(عليه السلام) وقتي ماه رمضان تمام ميشود التماس ميكند با ماه رمضان خداحافظي ميكند ميگويد خداحافظاي ماه رمضان نيامده منتظر تو بودم، خداحافظاي ماه رمضان كه نرفته دلتنگ تو ميشوم، خدا حافظاي شب قدر چه عيدي براي اولياء بودي، خداحافظاي ماهي كه براي دشمنان و افرادي كه معرفتشان كم بود سنگين بودي، چقدر سنگين بودي براي آدمهاي ناجور، چقدر زود گذشتي براي آدمهاي خوب، يك خداحافظي ميكند عين عاشق و معشوق و بزرگان ما از ماه رجب به استقبال ميرفتند.
شما هر چقدر هم باسواد باشيد بگوئيد والله من بابام وصيت نوشته آنرا نخواندهام مردم ميگويند تو باسواد هستي وصيت بابات را نخواندهاي؟ عجب آدمي هستي، بالاخره هر كس هيچي نخواند وصيت باباش را بايد بخواند. بابا ما مخلوق هستيم اين هم وصيت خالق است «ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ» الأنعام/153 يعني اين وصيت خداست اين سفارش خداست مخلوق بايد كتاب خالقش را بخواند بعد هم كتابي كه اينقدر نكته دارد، همين امسال ماه رمضان ما سوره يوسف را به مسابقه گذاشتيم بد نيست بشنويد بنده سوره يوسف را با نهصد تا نكته نوشتم يازده صفحه قرآن است نهصد نكته گيرم آمده از كتابها يك مقداري هم خدا به ذهنم انداخته ولي بيشترش از كتابها است گفتيم هر كه نهصد تا را هزار تا بكند يك عمره، هفتاد نفر توي امتحان شركت كردند نكاتي گفتند توي اينها بعضي هاش غلط بود دوشاخ تلفن را به برق زدند دو شاخ برق را به تلفن زدند غلط و غلوط و تفسير به راي هم خيلي بود كه گفتيم معلوم ميشود كه كار خطرناك است، ولي بعضي از آنها حرفهاي نوي زده بودند ما حرفهاي نو را كه جمع كرديم سيصدوهفتاد حرف نو، جوانهاي ايران بر اثر فكر گيرشان آمده بود كه توي كتابهاي تفسير قبلي وجود نداشت آن سيصدوهفتاد تا را اضافه كردم به نهصد تاي خودمان شد هزار و دويست و هفتاد تا جيبي چاپ كرديم گفتيم هر كس هم ميخواهد فيلم با زينگ را ميدهيم خودش چاپ كند يعني نگويد كتاب فروشي راه انداخته ستاد تفسير اين تفسير را كه قيمتش حدود دويست تومان است يعني پول سه تا سيب زميني با سه چهار تا سيب زميني شما هزار و سيصدوهفتاد تا نكته ياد ميگيريد پنج تا نيم ساعت هم وقت ميگيرد تا مطالعه كنيد شما چه كتابي سراغ داريد كه دو ساعت و نيم بخواني بيش از هزار و سيصد نكته گيرت بيايد؟ قيمتش هم پول سه تا سيب زميني باشد، ديگر با اين شرايط اگر كسي نيايد سراغ قرآن پيداست كه نميخواهد بعد آنوقت اگر از قرآن پر نشويم از ضد قرآن پر ميشويم از حرفهاي ياوه پر ميشويم مثل بچهاي كه اگر بيسكويت نخورد ممكن است غذاهاي مسموم ميخورد.
ما لااقل روخواني قرآن را، منتظر دولت هم نباشيد اين نهضتها هنوز چند سال است كه توي دست اقدام است هنوز به جايي نرسيده نهضت خودت بلند شو حركت كن. امسال ماه رمضان جوري است كه تقريباً با اول مهر تطبيق ميكند و هنوز درسها خيلي داغ نيست، امتحانات نيفتاده، شبها طولاني است، هوا نسبتاً خنك است، يعني شب طولاني يك نعمت، هواي نسبتاً خنك يك نعمت، درسها فشار ندارد يك نعمت، آخر گاهي وقتها ماه رمضان به آخر ماه مرداد ميخورد كه هم هوا داغ است هم امتحانات فشار ميآيد. در اين سرازيري اگر ماشين خواب رفته را روشن نكنيم پيداست راننده بي عرضهاي هستيم چون تمام رانندههاي بي عرضه ماشينهايي كه خفه شده توي سرازيري روشنش ميكنند اين سرازيريهايي كه خدا امسال گذاشته اگر ماشين قرآن توي اين سرازيريها روشن نشود بايد بگوئيم بسم الله الرحّمن الرحّيم اينجانب محسن قرائتي بي عرضه هستم توي سرازيري نتوانستم ماشينم را روشن كنم. جلسات نيم ساعته همراه با پذيرايي به حد قدرت حالا چاي بود بستني بود هر چي بود اين جلسات خود جوش را راه بيندازيم يك نهضت قرآن آموزي زشت است بعد از بيست و پنج سال كه از انقلاب ميرود و هنوز دانشجو و دبيرستاني ما، فرهنگي ما، بازاري ما، خانه دار ما، از روي قرآن نميتواند بخواند خيلي بد است. يك نهضت راه بيندازيم نه آن نهضتي كه در دست دولت است چهار سال است كه هنوز تصويب نشده است يا تصويب شده ما خبر نداريم نهضت دروني يعني چاه خودتان بايد آب داشته باشد اگر منتظر باشيد لوله كشي كنند حالا حالاها چاه آب ندارد از خودتان بجوشد جلسات پنج نفر و شش نفر نيم ساعته همراه با پذيرايي ساده اميدواريم افرادي به پا خيزند و از اين ماه رمضان بهترين استفاده را بكنند.
والسلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته