متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1383/4/25
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
سورهي الرحمن را داشتيم تفسير ميكرديم «الرحمن علّم القرآن خلق الانسان علمه البيان» راجع به علّم القران مطالبي را در جلسهي قبل گفتم در اين جلسه هم ادامهي آنها را عرض ميكنم(اقرءوا القرآن واعملوا به و لا. . . . . عنه) قرآن بخوانيد عمل كنيد از قرآن دور نشويد(و لا تغلوا فيه) غلو نكنيد(و لا تاكلوا به) با قرآن نان نخوريد(و لا تكتثر به) به قرآن فزوني و فخر نفروشيد.
1- سوء استفاده از قرآن ممنوع
چون گاهي وقتها انسان دلش ميخواهد بگويد من همهي قرآن را حفظ هستم من ده جزء حفظ هستم من با اين صوت ميخوانم و خدايي نكرده ممكن است از همين قرآن انسان برود جهنم چون هدفش خدا نيست.
حديث داريم روز قيامت بعضيها ميگويند ما قرآن خوانديم خدا و فرشتهها ميگويند دروغگو، تو قرآن خواندي كه بگويند صوتش خوب است هر چيز خوبي ممكن است استفادهي بد از آن بشود از روضه خواني از لباس از مسجد از قسم از گريه همهي اينها ممكن است قلابي باشد.
قرآن ميگويد ما گاهي اشك قلابي داريم برادران يوسف او را توي چاه انداختند پيش پدرش آمد ند «و جاء وا اباهم عشاء يبكون» شروع كردن گريه كردن كه گرگ او را خورده ميخواهد بگويد گول گريه را نخوريد افرادي هستند كه خيال ميكنند. . . امروز صبح خانمي آمده ميگويد من مدتهاست دنبال عرفا هستم گفتم ما چيزي به نام عرفا نداريم الان در مملكت ما يك عده هستند بعنوان عارف دكانشان است آنكه به ما گفتهاند قرآن است پيغمبر(صل الله عليه و آله) است بعد از پيغمبر هم ائمه هستند ائمه هم گفتهاند زماني كه امام زمان(عليه السلام) غايب است مرجع تقليد اين خانم ميگفت من دنبال عرفا هستم.
(در مكه يك نفر را ديدم گفتم شما مقلد كي هستي؟ گفت من تقليد نميكنم من يك عارفي هست كه مريدش شدهام گفتم باسمه تعالي غلط كردي! ما چيزي به نام دنبال عارف نداريم علاوه بر اينكه عرفا بسياري از آنها در زمان ما حقه باز هستند عارف واقعي حضرت امام(رحمه الله عليه) بود عارف هم اگر باشد بايد عارفي باشد دين شناس والا هر كسي يك چيزي را ميگويد، ميگويد عبادت بجز خدمت خلق نيست باسمه تعالي غلط كردي! عبادت چند تا چيز است يكياش هم خدمت به خلق است بجز خدمت خلق نيست يعني چه؟ يعني ديگر هيچ كاري نكنيم بجز خدمت به خلق اصفهان بودم منزل يك كسي شخصي وارد شد يكمرتبه ديدم صاحبخانه دويد گفت از اولياء الهي است عارف درجه يك است ما هم او را نميشناختيم آمد ديديم يك لباسهاي ژوليده ناخنها سياه قيافه به اندازهاي كه 20 سال است حمام نرفته است يك خورده لباسش سوخته يك خوردهاش رشته روي لباسهايش ريخته خشك شده گفتم آن ديني كه تو به آن دعوت ميكني من اصلاً آن دين را قبول ندارم) ما چيزي به عنون عارف پرست دنبال عارف برو نداريم هر چي هست قرآن است عارف ميخواهيد حضرت زهرا(عليها السلام) عارف ميخواهيد امير المومنين(عليه السلام)(صبرت علي عذابك) من تحمل ميكنم عذاب تو را اما از فراق تو چه كنم اينرا ميگويند عارف مثل مادري كه رفته بچهاش را توي دانشگاه يا پادگان ببيند از راه دور و اتوبوس و سرما و گرما خوب كه اذيت شده بعد ميگويند بچهات رفته مرخصي رفته تمرين نظامي ميگويد همهي سختيهاي سفر چيزي نيست(صبرت علي عذابك) بر عذاب سفر صبر ميكنم(فكيف اصبر علي فراقك) چطور من فراق بچهام را تحمل كنم چطور بچهام را نديدم اينرا ميگويند عارف كه حضرت امير ميگويد جهنم را ميسوزم تحمل ميكنم اما از فراقت چه كنم اينرا ميگويند عارف اوج عرفان مناجاتها است(بقيهاش بازي است مثل بازيهايي كه گاهي اوقات راديو و تلويزيون در ميآورد اذان ميگويد تا اشهد ان لا اله الا الله اذان را ميگويد ميگويد الهي هذهي صلاتي اصلاً نماز نخواند راديو الان گفت حي علي خير العمل بعد لا اله الا الله بعد الله اكبر الله اكبر هنوز الان اذانش تمام شده ميگويد الهي هذه صلاتي خدايا اين نماز من بود اصلاً همهي ايرانيها ميدانند كه اين دروغ است نماز نخوانده ميگويد. . . مثل كوسهاي كه ميگويد خدايا اين ريشهاي بلند من! خوب تو كوسهاي ما داريم كه كچلها ميگويند زلفعلي اما ديگر اين راديو و تلويزيونش رسوا است. يا مثلا ميگويد مناجات العافين مناجات الخائفن يا اداهايي كه بعضيها. . . بچههاي كلاس اول بتدايي را برده بودند جمكران شش سالش است ميگفتند بخوان الهي نفسي معيوب گفتم تو نفس نداري آخر بچهي شش ساله كه نفس ندارد اين نفسي معيوب قلبي محجوب يعني گاهي وقتها اداي بزرگان را در آورد ن اينها خودش دروغ است داريم كه(لا تغلو في القرآن) در قرآن غلو نكنيد به طريق اولي و به بيان ديگر دعا هم همينطور است گفتند شبي با قرآن ما نفهميديم شبي با قرآن يعني چه البته بد نيست ما چيزي به نام شبي در قرآن نداريم يك مشت قاريهاي قرآن ميخوانند آدمهايي هم كه توي جلسه هستند آهي ميكشند و ميروند بد نيست نميگويم كار كاربدي است اما آنكه به ما گفتهاند تدبر در قرآن است 19 سال است قاريهاي بين الملل آمدند تو ايران به چه خرجي و دلاري «اذا الشمس كورت» يا «كوورت» حالا بالاخره يكي از اينها يعني چه؟ هيچكس نفهميد كورت يعني چه بازي با الفاظ ملك يوم دين مالك يوم دين كوورت كورت) اگر سراغ قرآن ميرويد الرحمن علّم القرآن آنطور كه خدا گفته بگوئيد خدا چه جوري گفته؟
2- آداب تلاوت قرآن
1- گفته اول كه بي وضو نباشيد «لا يمسه الا المطهرون» بعد هم گفته «و رتل القرآن» آرام بخوان بعد هم گفته وقتي خواندي تدبر كن بعداً هم گفته وقتي تدبر كردي عمل كن بعد هم گفته وقتي عمل كردي به ديگران بگو، چي شد؟ خواندن عمل كردن به ديگران رساندن باقياش ديگر دم طاووس است نميخواهم بگويم حرامست يا بد است ميخواهم بگويم ما را از كارهاي ديگر باز ميدارد «الزبانيه الي فسقه حمله القرآن اقرب منهم الي عبده الاوثان) الله اكبر پيغمبر(صلي الله عليه و آله) فرمود شعلههاي آتش به كساني كه فاسقند سراغ قرآن ميروند نزديكتر است به بت پرستها يعني افراد قرآني بد به جهنم از بت پرستها نزديكترند(القرآن هو دواء) قرآن دوا است. (القرآن غني لا فقر بعده) اگر كسي قرآن را بداند غنايي است كه فقر بعدش نيست در صدر اسلام(يتزوج المرءه الي سوره من القرآن) اصلاً گاهي وقتها يك زن ازدواج ميكرده به شرطي كه مهريهاش آموزش قرآن باشد.
(ان هذه القلوب تصتع) دلها زنگ ميزند گفتند(فما جلائها) اگر دلمان زنگ زد چه كنيم؟ فرمود(ذكر الموت و تلاوه القرآن) قرآن بخوانيد خانهاي كه توي آن قرآن خوانده ميشود همينطور كه ستارهها براي ما ميدرخشد در زمين خانهاي كه توي آن قرآن خواند ميشود براي اهل آسمان درخشش دارد(البيت الذي فيه قرائه القرآن لاهل السماء كما يتراه النجوم لاهل الارض) براي اهل آسمان آن خانه جلوه دارد سه گروه هست كه خدا اينها را دوست دارد يك گروه كسي است كه از خواب بيدار بشود قرآن بخواند كسي كه كمك به فقير بكند احدي نفهمد كسي كه در جبهه است همهي مردم فرار ميكنند اين يك تنه ايستاده و ميجنگد. مثل قرآن تاب بخوريد قرآن ميگويد به راست راست، به راست راست به چپ چپ، به چپ چپ يعني هر جوري كه قرآن گفته عمل كنيد امام رضا(عليه السلام) فرمود لب من كه تكان ميخورد ميخواهم برايتان حديث بخوانم به من بگوئيد امام رضا(عليه السلام) اين حديث را از كدام آيه در آوردي تمام حديثهاي من بايد ريشهاش از قرآن باشد به ما گفتهاند اگر حديثي شنيديد با قرآن متر كنيد اگر به آيهي قرآن خورد قبول كنيد اگر به آيهي قرآن نخورد قبول نكنيد يعني قرآن ميزان است.
3- سخن حضرت زهرا(س) درباره قرآن
خوب چون اين بحث در ايام شهادت حضرت زهرا(عليها السلام) پخش ميشود ببينيم حضرت زهرا(عليها السلام) راجع به قرآن چي فرموده(عهد قدمه عليكم) قرآن پيمان خداست كسي كه قرآن نميخواند با پيمان خدا قطع رابطه كرده ببينيد يك دريايي است توي آن خيلي كشتي است فقه و اصول و فيزيك و شيمي و عرفان و فلسفه و هر رشته علمي يك قايقي است توي اين دريا كدام يك از اين قايقها را سوار شويم قرآن گفته حتماً حتماً حتماً حتماً فقط اين قايق را حفظ ميكنم چهار بار گفته حتماً يك بار هم گفته فقط ما قرآن را حفظ ميكنيم حالا تكليف طلبهها روشن ميشود تكليف منبرها روشن ميشود، آيهاش اين است «انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون» به درستي كه ما نازل كرديم قرآن را و به درستي كه ما فقط او را حفظ ميكنيم كلمهي(ان) يعني حتماً دومرتبه اين(انا) يعني حتماً لام لحافظون اين لامها مثل اينكه ميگوئيم «ان الانسان لفي خسر ان الانسان ليطغي» معناي اين لام هم حتماً است جملهي اسميه هم مال تاكيد است اگر گفتيم ضرب زيد يا اگر گفتيم زيد ضرب اين جملهي فعليه است چون از فعل شروع ميشود جملهي اسميه تاكيدش بيشتر است چون اينجا با اسم شروع شده اين هم معناي حتماً است پس چهار تا حتماً توي اين آيه است بعد(له لحافظون) اگر ميگفت(انا لحافظون له) اگر ميگفت ما حفظ ميكنيم قرآن را يعني ممكن است قرآن را حفظ كنيم يك چيز ديگر را هم حفظ ميكنيم يكوقت كسي به كسي ميگويد نعبد اياك يعني عبادت ميكنم تو را يعني ديگري را هم اما وقتي ميگوئي اياك نعبد يعني فقط تو وقتي ميگويد «له» يعني فقط.
4- همه كمالات در قرآن
عمرمان را كجا خرج كنيم؟ هر چه بخوانيم همه كمالها ارزش است دربارهي قرآن اول ميگويد قرآن بعد ميگويد انسان باقي علوم را اول ميگويد انسان بعد باقي علوم(بقيه استخلفها لكم) علوم الهي است از انبياء پيشين يادگار انبياء است يادگار تاريخ است قرآن تاريخ دست نخورده است تاريخهاي ديگر حق توي آن هست باطل توي آن هست تملق توي آن هست ترس توي آن هست معلوم نيست اين آقايي كه اين تاريخ را نوشته. . . اگر زمان شاه تاريخ پهلوي را بنويسند از پهلوي تجليل ميكنند اگر در جمهوري اسلامي تاريخ پهلوي را بنويسند از پهلوي انتقاد ميكند بالاخره با چه عينكي؟ عينك سبز بگذاريم همهي كاهها را هم علف ميبينيم عينك سرخ بگذاريم همهي شلغمها را لبو ميبينيم تاريخ مربوط به اين است كه تاريخ نويس كي باشد چه غذايي خورده باشد چه پولي گرفته باشد چقدر ترسانده باشنندش. . . چقدر ترساندش. . . . چقدر ترسانده بشنن. . . چقدر تهديد شده باشد چقدر تطميع شده باشد تارخ پايش به جايي بند نيست اما قرآن تاريخ سالمي است قرآن يك تاريخي است كه خدا اينرا ذخيره كرده براي شما تاريخ قطعي دست نخورده(بينه بصائره) بصيرتهاي قرآن روشن است رفتيم خانهي بزرگواري گفت آقاي قرائتي من خيلي شما را دوست دارم و نگران تو هستم يك ذكري دارم و ميخواهم آن ذكر را بخوانم كه تو بيمه بشوي كه هيچكس به تو آسيب نرساند گفتيم خدا پدر تو را بيامرزد گفت بلند شو بايست يكمرتبه همچين كرد هي سوت كشيد و فوت كرد گفتم آقا من ميخواهم سگ من را بخورد دعاي تو را نميخواهم اصلاً دعاي سوتكي فوتكي ما در اسلام نداريم(و اعلام القاصدين عليك الواضحه) توي زيارت امين الله داريم خدايا راه تو روشن است گير و گور و پيچ و پوچ ندارد زهرا(عليها السلام) ميفرمايد قرآن(بينه بصائره) شفاف است آدمهاي ديگر پيچيده هستند يك كسي كه اخيراً ادعا ميكند با امام زمان(عليه السلام) رابطه دارم و حقه باز است و يك مشت هم مريد احمق دارد به مريدهاي احمقش گفته بود شخص امام زمان(عليه السلام) پولي پهلوي من فرستاد گفت امسال برو مكه اين پول را شخص آقا امام زمان(عليه السلام) فرستاده دوستي داشتيم گفت وارسي كرديم فهميديم كي پول را بهش داده زود باور نباشيم سيدي سوار تاكسي شده پول داده به تاكسي پشت پشت رفته افتاده توي جوي زير جوي هم چاه بوده فرو رفته تاكسي ديده پول زياد است رفته پس بدهد ديده سيد نيست گفته امام زمان(عليه السلام) سوار تاكسيام شد حالا بيا تاكسي را ببوس بابا يك سيدي از ماشين پياده شد بعد هم سيد را از چاه آورد ند بيرون حالا مرده يا نمرده آقا يك دكاني اين صاحب تاكسي درست كرده نخ به تاكسياش ميبندند چرخهاي ماشيناش را ميبوسند امام زمان(عليه السلام) سوار اين تاكسي شده نه بابا سيدي بود سوار شد پولش زيادي بود پس افتاد توي جوي و چاه بعد هم امام زمان(عليه السلام) در آمد ما الان دوسه امام زمان داريم كه توي زندان است من غصهي خانمها را بيشتر از آقايان ميخورم چون مريدهاي اين رقم آدمها توي زنها بيشتر است.
5- قرآن، مثل خورشيد است
زهرا(عليها السلام) ميفرمايد قرآن بصيرتهايش روشن است قايم موشك بازي نيست(منكشفه سرائره) اسراري دارد ولي قابل كشف در طول تاريخ بار ميدهد عين خورشيد، خورشيد همينطور كه الان براي شما مفيد است 100 سال پيش 1000 سال پيش هم مفيد بود 1000 سال بعد هم مفيد است داريم(القرآن يجري مجري الشمس) حديث داريم قرآن مثل خورشيد است حديث داريم(القرآن حي لا يموت) قرآن زندهاي است كه هيچوقت نميميرد فاطمه زهرا(عليها السلام) ميفرمايد(مديم للبريته اجتماعه) هر زمان بخواني چيزي از آن در ميآيد(علامهي طباطبايي فرمود تفسير قرآن دو سال به دو سال بايد عوض بشود چون امروز از قرآن چيزي ميفهمي فردا چيز ديگري ميفهمي حالا تشبيه زشت است من از قرآن معذرت ميخواهم الان بهتر از اين تشبيه توي ذهنم نيست ممكن است جسارت به قرآن بشود از قرآن معذرت ميخواهم مثل آجر الان تا 1000 سال ديگر تا 1000 سال ديگر هيچ فرقي نميكند ولي از همين آجرها هر مهندسي يك ساختماني ميسازد و لذا قرآن را هم كه استخاره. . .) اخيرا كتابي چاپ شده كتاب استخاره متاسفم توي فروشگاه هم گفتند خيلي فروش رفته از اين هم از عوامي مردم است نوشته اين آيه خوب است اين آيه بد «فأخرجناهم من جنات وعيون» اينها را از باغها و چشمهها. . . بد است ميگويد از باغها و جنات خارجشان كرديم بابا اين مراد از جنات و عيون فرعون است فرعون ميگويد ما موسي و طرفداران موسي را از باغهاي خودمان بيرون كرديم خوب چه بهتر من از خدا ميخواهم. . . مثل اينكه شاه بگويد من قرائتي را از كاخ بيرونش كردم خوب افتخار من است كه توي كاخ تو نبودم آيه را ميخواند ميگويد اين بد است اينها را از بهشت بيرون كردند استخاره را بايد عالم قرآن شناس بكند حتي هر عالمي نميتواند استخاره كند عالمي كه با تفسير آشنا باشد بايد استخاره كند(بسياري از آيات بالايش نوشته بد بسيار خوب است بسياري از ايات روي آن نوشته خوب ولي. . . فهم قرآن يك چيزي است يك كسي توي خيابان راه ميرفت نگاهش به شكمش بود گفتند چقدر نگاهت به شكمت است گفت دكتر به من گفته مواظب شكمت باش اين معناي مواظب شكمت باش را نفهميده فهم قرآن هم خودش يك چيزي است)
6- سخن گفتن فضّه با قرآن
(قائد الي رضوان اتباع) زهرا(عليها السلام) ميفرمايد قرآن يارانش را به بهشت ميبرد قرآن ميفرمايد(تبيان حجج الله المنوره) بيان حجتهاي الهي است قرآن استدلالهايش شفاف است(فضائله مندوبه و جمله الكافيه و شرائره مكتوبه و بيناته خاويه) خود زهرا(عليها السلام) سخنراني كرد اينقدر آيهي قرآن توي آن بود نه زهرا(عليها السلام)، كنيز زهرا(عليها السلام) فضه ميگويد فضه را توي بيابان ديدمش به او گفتم خانم كي هستي؟ فوري آيهي قرآن خواند گفت «سلام عليكم فسوف تعلمون» اين آيهي قرآن است يعني اول سلام كن بعد حرف بزن بعد هم «سوف تعلمون» يعني در اينده روشن ميشود كه من كي هستم به او گفتم توي بيابان چه ميكني؟ گفت «من يهدي الله فلا مضل له» اگر كسي خدا هدايتش كند گم نميشود آيهي قرآن خواند ولي معنايش اين است كه من گم شدهام گفت سلام عليكم جواب داد گفتم تو جن هستي يا انس؟ گفت «يا بني آدم خذوا زينتكم» يعني من آدم هستم به او گفتم من أين اقبل؟ از كجا ميآيي؟ گفت «ينادون من مكان بعيد» يعني جايم از جاي دوري است گفتم أين تقصدين، كجا داري ميروي؟ گفت «ولله علي الناس حج البيت» توي راه مكه گم شدهام گفتم متي انقطعت، چند روز است كه گم شدهاي؟ عوض اينكه بگويد 6 روز آيهي قرآن خواند گفت «خلقنا السماوات و الارض في سته ايام» شش روز است كه گم شدهام گفتم اتشتهين طعاما، غذا ميخواهي؟ گفت «و ما جعلناهم جسدا لا ياكلون الطعام» انبياء موجوداتي نيستند كه نياز به غذا نداشته باشند يعني چرا غذا ميخورم گفتم اگر غذا ميخواهي تو عقب من بيا كه ببرمت غذا بدهم گفت «لا يكلف الله نفسا الا وسعها» گفت من 6 روز است كه گرسنگي كشيدهام بيش از اين رمق دويدن ندارم نميتوانم بيايم گفتم بيا پشت من سوار شو سوار اسب بودم گفتم خانم بيا دو پشته سوار شويم گفت «لو كان فيهما الهه الا الله لفسدتا» اگر زمين و آسمان دو تا خدا داشته باشد فاسد ميشود يعني زن و مر با هم فساد ميشود البته موتوريها انشاء الله زن و شوهر هستند يعني دو پشته سوار شدن فساد است به او گفتم من پياده ميشوم تو سوار شو پياده شدم فركبتها گفتم خانم تو سوار شو سوار كه شد گفت «سبحان الذي سخر لنا هذا» يعني منزه است خدايي كه اين وسيله را براي ما رساند او را به قافله رساندم گفتم الك احد فيها، توي قافله آشنا داري؟ ميخواست بگويد چهار تا پسر دارم گفت «يا داوود انا جعلناك خليفه» يك پسر دارم بنام داوود «و ما محمد الا رسول» يك پسر دارم به نام محمد «يا يحيي خذ الكتاب» يك پسر دارم به نام يحيي «يا موسي اني» يك پسر دارم به نام موسي چهار تا آيهي قرآن خواند كه گفت من چهارتا از پسرهايم توي كاروان است به پسرهايش رساندم آنوقت فوري به پسر هايش گفت اين آدم اميني است توي بيابان من را پيدا كرد به من غذا داد خودش هم از اسب پياده شد بجاي خودش من را سوار كرد به كاروان رساند پس اين را اجيرش كنيم چون آدم اميني است نگاه بد توي بيابان به من نكرد با اينكه يك زن تنها بودم «يا ابت استأجره» همينطور كه دختران شعيب به شعيب گفتند موسي جوان خوبي است بزغاله هايمان را زودتر از نوبت آب داد و توي راه به ما نگاه بد نكرد « ابت استاجره» يعني به پسرهايش گفت اين فرد را بعنوان همكار بياوريد بعد ميگفت پسرها خوشحال شدند كه مادرشان به كاروان رسيده و گمشده پيدا شده يك هديهها و پولهايي را به او دادند «والله يضاعف لمن يشاء» آخرش گفتيم اين خانم كي بود هر چه گفتيم قرآن خواند گفتند ايشان 20 سال است هر چه ميخوهد بگويد از قرآن ميگويد گفتيم خوب كيه؟ گفتند كنيز حضرت زهرا(عليها السلام) است.
اگر كسي با قرآن آشنا باشد ميتواند تمام حرفهايش را با قرآن بزند و ما در زمان خودمان ديديم محمد حسين طباطبايي در مكه هفت هشت نفر اسلام شناس درجه يك دورش جمع شدند هر سوالي از او كردند با قرآن جواب داد از يكي از كشورها آمده بودند گفتند هذا مهدي؟ اين حضرت مهدي است گفتيم نه بابا اين مهدي نيست مهدي كجا اين كجا.
اميدوارم كه ما بتوانيم در سايهي الرحمن يعني در سايهي رحمت الهي خودمان جامعهمان با قرآن آشنا بشويم مزهي قرآن را بچشيم انتخاب همسر آيهاش چيه؟ شير دادن آيهاش چيه؟ بله برون آيهاش چيه؟ نام بچه را چي بگذاريم كدام آيه؟ شوهرمان چه شغلي داشته باشد قرآن به ما بگويد بيخود نگوئيم من اين شوهر را ميخواهم يا آن شوهر را من اين خانه را ميخواهم يا آن خانه را من اين شغل را دوست دارم يعني حبمان بغضمان تصميممان دوستيمان قهرمان خوراكمان پوشاكمان لباسمان حجابمان اخلاقمان بچه داريمان رفتارمان با همسايه با جامعه با دوست با دشمن با همهي افراد با استاد با شاگرد با فقير با غني تمام رفتارهايمان رفتار قرآني باشد اگر رفتار قرآني شد ديگر براي نابينا عبوس نميكنيم قرآن ميگويد يك نابينا وارد شد شخصي عبوس كرد ده تا آيه به رگبار بست چرا براي نابينا عبوس كرد درست است نابينا است و فقير و كور است نفهميد كه عبوس كردي براي اين چه بخندي و چه عبوس كني نميفهمد اما تو نبايد بخاطر فقر توي صورت نابينا عبوس كني «عبس و تولي أن جائهم الاعمي» يك نابينا كه آمد عبوس كردي مهم نيست كه به او بر بخورد ممكن است شما خلافي بكني طرف هم نفهمد اما قرآن ميگويد خلاف خلاف است گرچه طرف نفهمد.
خدايا قرآن را نور فكر ما نور چشم ما نور روابط ما نور اخلاق و اقتصاد و سياست ما قرار بده.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته