متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1383/2/17
بسم اللّه الرحمن الرحيم
الهى انطقنى بالهدى والهمنى التقوى
عزيزانى كه بحث را پاى تلويزيون مىبينند شبي بحث را مىبينند که تولد آقا رسول اكرم محمد مصطفى و 17 ربيع است و بحث قبل مربوط به 9 ربيع بود بين 17 و 9 ربيع. يك جاى قرآن آيهاى دارد و براى من كه كم و بيش با قرآن سر و كار دارم براى من نو بود سوره انبياء آيه آخر مسأله حضرت مهدى را نقل مىكند و بعد هم آيه مربوط به پيغمبر.
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم قرآن مىفرمايد «ولقد كتبنا فى الزبور من بعد الذكر اَنَّ الارض يَرثها عبادى الصالحون» آيه بعد مىفرمايد: «اَنَّ فى هذا لَبَلاغاً لِقومٍ عابدين» و بعد مىفرمايد «و ما اَرسلناكَ الى رحمة للعالمين» اين 3 آيه پشت سرهم است سوره انبياء از آيه 105 تا 107 ترجمه كنم با اينكه كلمات را بلديد باز هم ترجمه مىكنم همانا «كتبنا» نوشتيم وقتى قرآن مىگه نوشتيم يعنى تثبيت شده يعنى ديگه قطعى شده، كجا نوشتيم در كتابهاى قبل هم در كتاب زبور حضرت داود در كتاب آسمانى بعد از اينكه در قرآن نوشتيم يعنى در لوح محفوظ نوشتيم چى نوشتيم چونه نداره كه زمين را به ارث مىبرند وارث زمين مىشوند كى عبادى الصالحون بندگان صالح كره زمين را مىگيرند يعنى حضرت مهدى مىآيد حكومت دست بندگان صالح مىافتد يك چيزى شعارها و تابلوها ديديد اخيراً در جمهورى اسلامى توى شهرها هست كسى كه منتظر مصلح است بايد صالح باشد. اين از اين آيه در مىآيد عبادى الصالحون بندگان صالح وارث مىشوند امام زمان هم مصلح است و كسى كه منتظر مصلح است بايد خودش صالح باشد اين آيه تناسب داره با 9 ربيع، 9 ربيع چون هشتم ربيع امام حسن عسگرى شهيد شد و 9 ربيع كه تقريباً هفت هشت روز قبل از اين بحثى است كه بينندگان مىبينند.
پيامبر اسلام، مظهر رحمت الهى
9 ربيع اولين روز امامت آقا امام زمان است. بعد از امام عسگرى امام زمان امام مىشود و 17 ربيع مىرسيم به پيغمبر و مىگويد «وما ارسلناك» ما نفرستاديم تو را «الى رَحمةً لِلعالمين» تو فقط رحمتى 2 تا آيه را بلد بودم امّا اينكه اين 2 تا با هم در يک سوره كنارِ هَم آمده حالا شايد اين پيام را داشته باشه بد نيست بشنويد آيه كه نازل مىشد پيغمبر مىگفت اين آيه را كجا قرار بدهيد يعنى مثل کساني که يك جايى رو مىچينند مثلاً مىگن اين گلدان جايش اينجا باشه اين لوستر جايش اينجا باشه چيدن آيات زير نظر پيغمبر بود و همچنين بكارگيرى آن مثلاً آيه نازل شد «سَبِحِ اسْمِ رَبِّكَ الاَعْلى» تا آيه نازل شد پيغمبر فرمود اين را تو سجده به كار ببريد و ما در سجده مىگوييم «سبحان ربى الاعلى» يك آيه داريم در قرآن «فَسَبح باِسمِ رَبِّكَ العظيم» پيغمبر فرمود كه اين آيه را «اجعلوهُ فى ركوعكمْ» ولذا در ركوع مىگوييم «سبحان ربى العظيم» يعنى در اينكه اين آيه جايش كجا باشه يا كجا به كار ببريم. آيهاى كه مربوط به حضرت مهدى(ع) است كه كره زمين را افراد صالح مىگيرند حالا صالح يعنى چه و چرا نگفته عبادى المتقين ببينيد 2 اصل مهم است و كسانى كه مىخواهند حكومت را بدست بگيرند در آينده يكى بايد عباد و عبد خدا باشند (عبادى) و بنده شهوت و هوس و قدرت و سياست و پول و بنده هيچ چيزى نباشند عبادى و بنده من باشند و يكى هم بايد صلاحيت داشته باشد صالح باشد اين دو تا شرطه و اگر كسى بنده خدا هست امّا لياقت نداره مثل آدمى كه نماز شب مىخواند اما تخصص نداره كار بلد نيست بلده يك گوشه بنشيند و هى ذكر بگويد اين به درد اينكه حكومت رو بهش بدى نمىخوره اگر كسى انواع تخصصها را دارد يعنى لياقت و صلاحيت داره امّا بنده خدا نيست ممكنه مثلاً در آمريكا داراى انواع تخصصها باشد. صلاحيتهاى علمى، پيشرفهاى تكنولوژى ولى عبادى و بنده خدا نيست. اونى كه خدا قول داده «وعدَاللّهُ الذين آمنوا مِنْهُم وَعمِلوُا الصالحات» يعنى بندگى و صلاحيت يك چيزى مىگن: تخصص و تعهد، تعهدش عبادى بنده خدا و تخصصش صلاحيت و اگر هم بنده خدا بود و هم صلاحيت داشت اين وعدهاى است كه خداوند داده.
رحمت فراگير براى جهانيان
حالا عرض كنم كه چيزى كه در اين جلسه مىخواهم خدمتتان بگويم اين يعنى چه ما نفرستاديم ترا «وما اَرسَلناكَ» نفرستاديم ترا مگر رحمت تو فقط رحمتى اين هم نه رحمت براى رحمت براى همه للعالمين و اينكه پيامبر رحمة للعالمين است يعنى چه؟ پريشب من به اين آيه يك مقدار فكر كردم چيزهايى به ذهنم رسيد يكى اينكه توى يك دانشگاه توى دبيرستان و مدرسه هدف يك بچهاى است كه نابغه بشود يعنى حوزه علميه قم مثلاً نتيجهاش اين است كه يك حضرت امام توى آن پيدا بشود، يك مطهرى توى آن پيدا بشود، يك بهشتى توى آن پيدا بشود. اين چون هدف آن است و بعد مىگه اگر همه كارهايى كه در مدرسه و دانشگاه مىشود خوابگاه، آزمايشگاه، آبسردكن، آب، برق، گاز، تلفن، زمين ورزش نمىدونم كتابخانه، كامپيوتر تمام اينها در راستاى يك هدفه ولذا مىشه گفت به خاطر وجود اين آقازاده تمام اين امكانات درست شده ابر و باد و مه و خورشيد و فلك به خاطر ايشونند چون هدف غايى يعنى هدف آخر يعنى آن عالىترين هدف ما مثلاً شما مىخواهيد برويد مشهد هدف سلام كردن و اظهار عشق به امام رضا مىباشد و آنچه اتوبان و بلوار و قطار و زائرسرا و مهمانسرا و هتل و همه اينها به خاطر اين است كه ما بگوييم السلام عليك يا على ابن موسى الرضا يعنى رابطه ما با ولى خدا اين اصل اين است و بعد دنباله اصل هرچى شد شد ديگه و اينكه مىفرمايد تو رحمة للعالمينى يعنى همه عالم به خاطر تو درست شد و من 10 تا معنى اينجا نوشتم، هستى يعنى عالمين و هستى به خاطر وجود اوست و رحمة للعالمين و چه طور هستى براى اون است ابر و باد و مه و خورشيد و فلك، آسمانها «سَخَرَ لكُم، خَلَقَ لَكُم» و اين لكُم و لكُم يعنى براى شما «متاعاً لكُم» و هى مىگويد لكُم، لكُم و اين لَكُم، لَكُمها كه ابر و باد و مه و خورشيد يعنى زمين مال بشر، آسمان براى بشر، دريا براى بشر، باران براى بشر، تمام اين حركت موجودات براى بشر است توى قرآن كلمه لَكُم زياد است «خلَقَ لَكُم» براى شما آفريد، «سَخَرَ لَكُم» تسخير شما كرد. لَكُم، لَكُم، لَكُمْ اين ماهى كه رشد مىكند در دريا براى اينكه گوشت بدن ما بشود. برگهاى درخت كه اكسيژن توليد مىكند براى اين است كه تنفس ما را تأمين كند. خورشيد به خاطر ما است. اين شعرى كه مىگويد ابر و باد و مه و خورشيد آيه قرآن است.
پيامبر، گل سرسبد بشر
پس هستى براى بشر است و هستى كه براى بشر شد بشر براى چه كسى است، بشر براى عبادت است «و ما خَلَقْتُ الجِنُ و الاِنْس اِلا لِيَعْبُدون» هستى براى بشر است و بشر براى عبادت است. توى عبادت كسى كه عبادتش از همه بيشتر و بهتر است انبياء است. توى انبياء آن كسى كه در راس است چه كسى است؟ پيغمبر ما است، حضرت محمد «صلى اللّه عليه و آله» (صلوات). پس اگر كسى گفت اى پيغمبر تو رحمت هستى براى همه هستى درسته چون اگر تو نبودى و عبادت تو نبود بشر خلق نمىشد و اگر بشر خلق نمىشداكسيژن و ماهى و جنگل و اينها خلق نمىشد. هستى براى ما و ما براى عبادت. البته عبادت به معناى عام و هر كارى كه رنگ الهى داشته باشد عبادت است جبهه عبادت است و فكر هم عبادت است و كتابخانه عبادته و نماز عبادت و خدمت به مردم عبادته و شاعرى كه گفته عبادت بجز خدمت خلق نيست، بيخود گفته است عبادت همه چيزى است.
بوسيدن بچه هم عبادت است، محبت به همسر هم عبادت است اخلاق خوب عبادت است و تمام كارهايى كه رنگ الهى دارد عبادت است و نمىشود گفت كه عبادت يك چيز خاصى است و هستى براى ما است به دليل لَكُم لَكُمْها ما هم براى عبادت هستيم بدليل اين آيه «وما خَلَقْتُ جن والانس» و عبادت هم اوج آن در پيغمبر پس اگر گفتند «وما اَرْسَلْناكَ» و نيست اينهايى كه پاى تلويزيون هستند همراه شما بخوانند و شما هم اين آيه را چند مرتبه بخوانيد «وما اَرْسَلْناك اِلى رحمة للعالمين» پيغمبر تو رحمت هستى براى عالم اين يك معنا. (صلواتى بفرستيد)
نبوّت، براى تربيت و تعليم بشر
اگر يك تشكيلات صنعتى حالا در سپاه و ارتش و بسيج باشه تشكيلات انرژى اتمى باشه مترو باشه يا كارخانه ماشين و اگر يك ماشين را ساختند و دست آدمى كه مىدهند يك آدم نااهلى باشه تمام خدمات متخصصين هم از بين مىرود پيغمبر آمده براى اينكه مردم را تربيت كند «يُزَكيهِمْ و يُعَلِمَهُمْ» پيغمبر آمده آدم درست كند. اگر بشر آدم شد آنوقت تمام هستى به كارش درست مصرف مىشه وگرنه به قول قرآن يك آيه داريم مىفرمايد: «ظهَرَ الفِساد فى البر والبحر» يعنى انسان بىادب آب دريا را خراب مىكند، خيابان را خراب مىكند و فضا را ناامن مىكند و جنگل را و… پس اگر بشر گرگ شد خيلى بشر اگر آدم نشود از گرگ بدتر است تمام گرگها صدتا پرونده ندارند در دادگسترى و ما آدمهايى داريم كه 4 كيلو پرونده دارد صد رحمت به پدر مار، مار سالى يك نفر را مىگزه. آدمهايى داريم روزى 30 نفر را مىگزند با زبانشان. صد رحمت به موش، موش در عمرش 100 كيلو گندم دزدى نمىكند. صد رحمت به روباه، روباه چقدر كلك مىزنه؟ صد رحمت به كلاغ كينه كلاغ چقدره، حيله روباه چقدره، دزدى موش چقدره، گزيدن مار چقدره، درندگى گرگ چقدره (و الاغ را به اندازه يك خر الاغِ آدمهايى هستند كه به اندازه چند تا خر، خرند و يعنى) اگر بشر واقعاً تربيت نشود تمام هستى خدا به هدر مىرود. يعنى مثل بچهاى كه درس نمىخونه و بچهاى كه درس نمىخواند تخصص معلمش هدر مىرود كتابخانه هدر مىرود آب و برق و گاز و سرايدار و تمام زحمات آموزش و پرورش به خاطر اينكه اين بچه شرِّ و شيطونه كه درس نمىخونه و بچه نااهل تمام زحمات آموزش و پرورش را هدر مىدهد «وما اَرْسَلْناك اِلى رحمةً للعالمين» اگر تو نبودى كه مردم را تربيت كنى تمام هستى هدر مىرفت مثل اينكه به بچه بگوييم بچه جون اگر درس خواندن تو نبود همه زحمات آموزش و پرورش از بين مىرفت و اگر رزم يك رزمنده به وقتش نباشه تمام صنايع نمىدونم انواع صنايعى كه نيروهاى مسلح هزينه مىكند هدر مىرود چون دم بزنگا اون استفادهاى كه بايد بكنه نكرد تمام هدر رفت پس يك معنا اينكه معناى دوّم اگر اثر تربيتى پيامبر نباشه هستى هدر مىرود.
رحمت الهى، در گرو اطاعت از پيامبر
يك بار آيه را بخوانيد «وما اَرْسَلْناك اِلى رحمتاً للعالمين» تو براى هستى رحمتى اين هم يك معنى.
مسئله ديگر عمل صالح در يك آيه داريم «اِلا رحمة للعالمين» و يك آيه ديگر داريم «اِلّا يُتاعْ» ما پيغمبر نفرستاديم مگر براى اينكه اطاعت بشود اين دو تا اِلّا با هم است پيغمبر نيامد مگر براى رحمت و پيغمبر نيامد مگر براى اينكه مردم گوش به حرفش بدهند (اين پيداست رحمت، آخه دو تا مگر اين را يك وقت يك جاى ديگر هم گفتم دو تا مگر يا ضد هم هستند يا روى هم تطبيق مىشود ببينيد يكبار مىگويم من درس نمىخوانم اِلّا تابستان دو مرتبه مىگويم من درس نمىخوانم الّا زمستان پس اين دروغ است، من چيزى نمىخورم الّا آب، من چيزى نمىخورم مگر نان پس اين دروغ است دو مگر كه نمىشود مگر اينكه 2 تا مگر روى هم سوار بشود بگويم من چيزى نمىخورم جز مايعات يا بگم من چيزى نمىخورم جز آب اين يك دروغ نيست چون مراد من از مايعات آب است 2 تا مگر يا ضد هم هستند و دروغ است يا معلوم مىشود قابل انطباقند تطبيق هم مىكنند آيهاى داريم «اِلّا رحمة للعالمين» و آيهاى ديگر داريم «اِلّا لِيُطاعْ» تو فقط براى رحمتى تو فقط براى اين هستى كه گوش به حرفت بدهند ضمناً اگر مىخواهيم به رحمت برسيم بايد گوش به حرف پيغمبر بدهيم. اگر گوش به حرف پيغمبر بدهيم به رحمت نمىرسيم ديگران ما را براى خودشان مىخواهند.) شما نگاه كنيد توى دنيا چه خبره، چه خبره دانشگاه مشكل ما را حل نكرد. الان هيچكس نيست كه بيايد و در تلويزيون بگويد «بسم اللّه الرحمن الرحيم». هر كشورى دانشگاهش بيشتر است و متخصصينش بيشترند آمار فساد در آن كشور كمتر است كسى نيست كه بگويد كمتر است حالا يا بيشتر است يا بگوييم فرق نمىكند يعنى دانشگاه حل نكرد، علم حل نكرد. حالا علم كه مىگويم يعنى علم خودمون هم حل نكرد علم ما هم اگر درسهاى حوزوى هم اگر همراهش كمالات انسانى نباشد آن هم حل نكرد. ما الان نمىتوانيم بگوييم آمار طلاق در خانوادههاى مرفه بيشتر است ناسازگارىهاى زن و شوهرى در طبقه فقير هست مشابه آن در طبقه مرفه هم هست و حرفهاى زشتى كه به همديگر مىزنند مىبينيد. پولدارها هم توى خانههايشان به هم غُرغُر مىكنند به بچه گفتند برو بخواب گفت توى اين اتاق نمىخوابم گفتند چرا گفت پدرم خُرخُر مىكند مادرم غُرغُر. گفت خيلى خوب براى خواب حالا اين طور نيست كه بگوييم چون اينها وضعشان بالا است، تكنولوژى حل نكرد، علم حل نكرد پيشرفتهاى علمى و صنعتى، الان تلفن همراه خيلىها دارند و وسيله ارتباط هست امّا خودشان با همديگر قهرند، وسيله ارتباط هست امّا خود ارتباط نيست وسيله رفتن به نماز جمعه هست امّا چقدر دارند مىروند نماز جمعه كتابخانه توسعه پيدا كرده غير از ايامى كه بچهها از ترس نمره و ترم مىروند درس مىخوانند وقتهايى كه حرفى پشت سر آنها نيست امّا يك وقتى هم مىگويند شما سرگردى اگر بنا باشد سرهنگ بشويد بايد اين كتاب را بخوانيد و از ترس سياسى و عقيدتى مجبورى اين كتاب را بخوانى آن قبول نيست خود شما چقدر عاشق مطالعهاى اگر ترم نبود، واحد نبود، درجه نبود ببين كتاب هست مطالعه كن آن نيست مهر هست سجدهاش نيست، منار هست بلال نيست كه برود بالاى آن اذان بگويد. منار بىبلال.
بنابراين امكانات مشكل را حل نمىكند. ما الان دليلى و آمارى نداريم كه كسانى كه امكانات مطالعات دارند مؤفقتر هستند بسيارى از جاها همه امكانات تحصيل هست امّا بچه رشد نمىكند و بسيارى از افراد در جاهايى هستند كه از امكانات محرومند امّا ببينيد. پيامبر رحمة للعالمين هستند يعنى اگر خواستيم رحمت را شامل بشويم بايد ببينيم پيغمبر چه مىگويد چون او از خودش نمىگويد پيغمبر بيمه است و صد تا بيمه در پيغمبر مىباشد. عصمت: عصمت قلبى، عصمت چشمى و عصمت زبانى، پيغمبر از هر جهت معصوم مىباشد آيه را بخوانيم «وما ارسلناكَ الى رحمة للعالمين» سراسر رحمت است، عصمت قلبى دارد «ما كَذَبَ الفُعاد» قرآن مىفرمايد «ما كَذَبَ الفُواد» آنچه مىگويد قلبش انحراف نشود و عصمت چشمى «مازاقَ اَلْبَصَرْ» چشم پيغمبر هرگز منحرف نشد عصمت زبانى «وَما يَنْطِقُ عَنِ الهوى» و يك كلمه براساس هوى و هوس نگفت و دستمان را در دست كسى بگذاريم كه معصوم است.
نفى نبوّت، ظلم به بشر
اصلاً يك چيز ديگر به شما بگويم اگر نبوت نباشد حالا چون بحث شب تولد حضرت رسول مىبينيد اگر انبياء نباشند به بشر ظلم شده است چون خداوند بشرى را خلق كند و دست بشر را كه گل سرسبد موجودات مىباشد بگذارد در دست يك آدم نااهل ظلم است شما اگر يك ماشين سالم را كليدش را در دست يك آدم بدهيد كه رانندگى بلد نباشد ظلم به ماشين شده است حالا ماشين جماد مىباشد خدا انسان را خلق كند ابر و باد و مه و خورشيد را براى انسان خلق كند و بعد دست انسان را بگذارد در دست غير معصوم ظلم است اگر انبياء نبود و قاعده لطف كه مىگويند و اگر بشر خلق بشود و من در خانهمان مهمانى بدهم و انواع غذاها و زحمتها را بكشم ولى يك آدرس ندهم كه شما بياييد ظلم به غذا شده ظلم به آشپز شده ظلم به خودم شده و ظلم به وقت شده است تمام اينها درست شده و شما تشريف بياوريد منزل ما اگر راهنما نباشد تمام زحمات هدر مىرود بشر نياز به انبياء دارد چون جاهليم معلم مىخواهيم پس پيغمبر را مىخواهيم چون متحيريم راهنما مىخواهيم اينها همه چون چون شده به چند تا كلمه كه مىگويم چون شك مىكنيم چه كنيم راهنما مىخواهيم چون نمىدانيم چه كنيم راهنما مىخواهيم چون از آينده تاريخ و غيب خبر نداريم يك كسى را مىخواهيم كه به ما از آينده اطلاع بدهد كه آينده چه مىشود و بعد از مرگ چه مىشود انسان به دليل محدوديت علمىاش بدليل تحير و شكش. چون خلافكاريم نياز به يك معصوم داريم كه او ما را از خلاف نجات بدهد اينها دليل نياز بشر به انبياء مىباشد الان هم نياز به انبياء از صدر اسلام بيشتر است و الان جاهليت نيز از صدر اسلام بيشتر است.
تمدّن امروز، يا توحّش مدرن
درست است كه ما مىگوييم تمدن غرب و تمدن شرق و گفتگوى تمدنها، همه اينها درست. امّا آمار فساد از صدر اسلام بيشتر است چون در صدر اسلام دختر زنده توى گور مىكردند الان توى بمباران دختر و پسر و زن و مرد را كوچك و بزرگ را با هم بمباران مىكنند و اصلاً سقط كه مىكنند توى چاه دستشوئى مىاندازند در صدر اسلام با شمشير يكى يكى مىكشتند الان كسى يكى يكى مىكشد بمباران كه مىشود چى مىشود الان وحشىگرى از صدر اسلام بدتر مىباشد ظاهرش تمدن باطنش توحش بسيارى از جاها بنابراين اينطور نيست كه آقا الان اين همه ليسانس داريم و اينهمه فوق ليسانس و دكتر داريم و چقدر دكتراى حقوق در كره زمين مىباشد آيا اين دكتراى حقوق كشورها نمىفهمند كه اسرائيل جنايت مىكند و اصلاً سازمان مللى كه قانون تصويب مىكند و آمريكا وتو مىكند وتو يعنى هرچى گفتى كشك و اصلاً مىشود كلمه تمدن را به كار ببريم همه سران و همه حقوقدانان دنيا جمع مىشوند و مىگويند الف يكى و دو تا و چهار تا كشور مىگويند نه!! اين حق وتو مىباشد حق وتو يعنى اينكه كلتان كشكيد يعنى قانون شما با عطسه بزغاله فرقى نكرده و آخر اين تمدن است همه حقوقدانان جمع بشوند و يكمرتبه آمريكا… و الان حقوقدانان نمىدانند ظالم چه كسى است و مظلوم چه كسى است چه كردند و مشكل حل نشد «وَما اَرْسَلْناكَ اِلى رحمة لِلْعالَمينْ»، «و ما اَرسَلناكَ الى لِيُطاع» فقط راه يكى است راه رحمت و او راه رحمت را مىگويد و اينكه دستت را بگذارى در دست معصوم و آن كسى كه زبانش بيمه است «ما يَنطِقُ عنِ الهَوى» و چشمش بيمه است «ما زاقَ البصر» و قلبش بيمه است «ما كَذَبَ الفُواد» و آن كسى كه معصوم صد درصد است غرائز بر او حاكم نيست و چيزى را براى حزب خودش و قبيله خودش نمىخواهد و آن كسى كه فرمود كه هيچ فرقى بين عرب و عجم نيست و الان ببين عرب و عجم چه خبر است و آن كسى كه مىگفت هيچ فرقى بين سياه پوست و سفيد پوست نيست الان ببينيد سياه پوست و سفيد پوست توى خود آمريكا مركز تمدن باصطلاح تمدن و مشكل سياه و سفيد حل نشده هنوز و هزار و چهار صد ساله مشكل عرب و عجم هم حل نشده و مشكل زن و مرد حل نشده و هنوز حقوق از بين مىرود و مشكل خرافات هنوز حل نشده شما چه كشور پيشرفتهاى را سراغ داريد كه صدها و هزارها خرافه در آن نيست خرافه، چيزى كه نه عقل مىگويد نه وحى مىگه نه وجدان مىگويد و نه عاطفه، خرافات و الان در بسيارى از كشورها مىگويند 13 نحس است حالا اگر 13 نحس است چرا نحس است؟ عقلى است، وحى است يا دليل علمى است يا تجربى است چيه و حضرت امير 13 رجب بدنيا آمد ما چقدر 13 داريم كه آغاز بركت است ايام… كه آغاز آن 13 است و كسى در ذهنش نباشد كه امروز با دنياى پيشرفته نياز بشر به انبياء كم شده و هر روز نياز بشر بيشتر مىشود «وما اَرسَلْناكَ الى رحمة للعالمين» (و حالا پيغمبر ما اين جمله را هم دقيقه آخر بگويم 124 هزار پيغمبر داريم به گفته روايات و 25 تاى آن در قرآن آمده باقى آنرا از كجا مىفهميم كه بغير از اينها هم هست چون يك آيه داريم «مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا» يك چند تاى آنرا گفتم بعد مىگويم «و مِنْهُمَ لَمْ نَقْصُصْ» اين آيه قرآن است و جمعى از پيامبران را نگفتم بعد اشاره كرده كه گروهى زيادى را نگفتم و آنوقت روايات مىگويد 124 هزار پيغمبر است ولى اين پيغمبرانى كه در قرآن آمده فقط اسمشان آمده امّا تنها پيغمبرى كه اسم عضوشان آمده پيغمبرمان است پيغمبر ما اعضايش هم در قرآن آمده است بگيم و برويم مثلاً ببينيد مىگه كه از كجا شروع كنيم «لا تَمُدَّنَ عَيْنَيْك» اى پيغمبر (2 تا چشمانت) «فَوَلِ وَجْهَكَ شطر المسجد الحرام» (صورتت)- «لا تَجْعَلَ عُنُقِكَ» (گردنت)- «لا تَجْعَلْ يَدَكَ» (دستت)- «وثيابِكَ فَطَهِّر» (لباست)- «الم نشرح لَكَ صَدْرَكْ» (سينه ات)- «اَلذّى انقض ظهرَكِ» (كمرت)- «قريَتِكْ» منطقه ا? كه زندگى مىكني، انبياء 25 تاى آنها در قرآن آمده امّا پيغمبر ما چشمات، صورتت، گردنت، دستت، لباست «قلِ لبَناتِكْ» (دخترت) «و نساءِكَ» (خانمت) «عشيرتِكَ» (فاميلت) توجهى كه يكوقت مىگم به جان شما و يكوقت مىگويم به جان دكمه لباست به جون كفشهايت به جون خاك زير پايت يكوقت مىگويم قربان شما و يكوقت مىگويم قربان چايى كه خوردى يا قربون قندى كه برداشتى يا قربان انگشترت و اين پيداست كه چقدر طرف… در قرآن حتى لباس پيغمبر حتى قريه پيغمبر، حتى لباس پيغمبر و حتى بچه پيغمبر گردن و چشم و صورت پيغمبر و عنايتى كه بين خدا و پيغمبر هست) خدايا فهم ما را نسبت به قرآن و پيغمبر بيشتر و ما را مشمول آن رحمت عامه قرار بده (الهى آمين) و كسانى را كه هدايت كردهاى به انحراف مبتلا نفرما (الهى آمين) كسانى كه منحرفند توفيق ارشاد و هدايت مرهمت بفرما (الهى آمين) و يكبار ديگر آيه را بخوانيد و تمامش كنيم «وما اَرْسَلناكَ اِلى رحمة للعالين.
والسلام عليكم و رحمة اللّه بركاته.