بررسي خطوط پدافندي ارتش عراق در عمليات بيت المقدس و پس از آن
استراتژي جنگ سريع
اكنون سال 1386 است و نزديك به بيست سال از پايان جنگ عراق عليه ايران مي گذرد. اما هنوز كه هنوزاست دليل يا دلايل قطعي آغاز تجاوز ارتش عراق به درستي مشخص نشده است «نعيم حداد» رئيس مجلس عراق دو ماه پس از آغاز تجاوز اعلام مي كند كه عراق به طور قاطع هرگونه ميانجيگري را ميان خود و ايران مردود مي داند و بازگرداندن جزايري كه شاه سابق در خليج عربي! بر آنها تسلط يافت عراق را براي مذاكره با ايران بدون هيچ واسطه اي آماده خواهد ساخت.
صدام حسين در آستانه تجاوزنيروهايش به مرزهاي جمهوري اسلامي ايران بر صفحه تلويزيون ظاهرشد و ضمن اعلام لغو قرارداد 1975 الجزاير از ايران خواست كه سيادت عراق را بر مرزهاي خود به رسميت بشناسد.
چند روز پس از شروع جنگ فرمانده نيروهاي مسلح عراق رسماً اعلام مي كند كه هدف سپاهيان عراقي، سرنگون ساختن دولت ايران است.
بازپس گيري جزاير سه گانه ايراني، جداكردن استان خوزستان از ايران، حاكميت مطلق بر اروندرود، استرداد برخي ارتفاعات در ميانه هاي نوار مرزي، جلوگيري از گسترش انقلاب اسلامي و بالاخره سرنگوني نظام جمهوري اسلامي به دستور استكبار جهاني و بهانه هايي از اين دست. اما روند شكل گيري تجاوز به خوبي نشان مي داد كه طراحان نظامي عراق به دنبال اشغال خوزستان و يا لااقل بخشي از آن هستند. درست ا ست كه ارتش عراق با گشودن سه جبهه شمالي، مياني و جنوبي تعرض نظامي خود را آغاز كرد. اما به هيچ ترديدي مي توان ادعا نمود كه نبرد واقعي درجبهه جنوبي به وقوع پيوست. عراق در طول جنگ 8 ساله نشان داد كه در برنامه نظامي هجوم، جبهه هاي شمالي و مياني جبهه هاي فرعي اند و تكليف نبرد بايستي در جنوب مشخص شود.
منطقه اي كه از فكه آغاز مي شود و تا خرمشهر و آبادان به انتها مي رسد. محورهاي تعيين شده در اين جبهه عبارتند از :
1. محور فكه – شوش – دزفول
2. محور عماري – چزابه – بستان – سوسنگرد.
3. محور نشوه – جفير – اهواز.
4. محور تنومه – شلمچه – خرمشهر.
سي و يكم شهريور 1359 ارتش عراق براساس استراتژي جنگ سريع و با هدف تسخير چند روزه به ايران حمله كرد. براساس اين برنامه، خوزستان بايستي دركمتر از يك هفته اشغال مي شد.
زمان زيادي نگذشت تا خطا دربرآورد توان سياسي – نظامي ايران در برنامه هاي عراق خود را نشان دهد. آنها كه مي خواستند ظرف يك هفته در مسجدسليمان باشند، فقط يك ماه پشت دروازه هاي خرمشهري ماندند كه نيروي دفاعي كلاسيك و سازمان يافته اي نداشت و فقط مردم بودند با دست هاي خالي.
اولين خاك ريزهاي عراقي در دشت آزادگان، اعلام بي سروصداي عجزوناتواني در اجراي برنامه هايي بود كه برروي كاغذ قابل دسترسي مي نمود. اينكه فقط چند روز پس از آغاز تجاوز- صدام حسين پيشنهاد آتش بس و صلح مي دهدنشان از آن دارد كه به خوبي دشواري راه را دانسته است.
دهم ارديبهشت 1361، از همه خوزستان تنها خرمشهر و شهر كوچك هويزه دردست عراق بود و حالا صداي غرش توپخانه ي نيروهاي مسلح ايران خواب خوش را از آنها گرفته بود. در آن زمان حفظ خرمشهر نه به عنوان يك هدف تسخير شده ي نظامي، بلكه بيشتر از آن به عنوان يك نماد، براي طراحان نظامي عراق مطرح بود. هزينه گران تجاوز و كشتار بايستي به بهانه اي توجيه مي شدند و آن، فتح بندر خرمشهر بود.
نبرد بيت المقدس در كيلومترها آن طرف تر آغاز شده بود اما همه مي دانستند كه پايان اين نبرد در خرمشهر رقم خواهد خورد. ارتش عراق براي حفظ خرمشهر دو گونه آرايش دفاعي را بكار گرفته بود: آرايش دفاع منطقه اي و آرايش دفاع شهري.
الف) آرايش دفاع منطقه اي؛
1. شمالي ترين نقطه درگيري ـ حاشيه رود كرخه محسوب مي شد. جايي كه قرارگاه مشترك قدس وظيفه عبور از رودخانه و انهدام مواضع دشمن را داشت.
حاشيه اين رودخانه نه چندان عريض، چنان با استحكامات و موانع مسلح شده بود كه درنگاه اول عبور از آن غيرممكن مي نمود. ميادين متعددمين، سيم هاي خاردار كانال هاي تعبيه شده و خاك ريزهاي پشت درپشت.
2. دشت جفير- كه مركز ارتباط قرارگاه هاي 5 و6 عراق محسوب مي شد نيز با انواع موانع آماده دفاع بود.
3. جاده آسفالته اهواز – خرمشهر تنها عارضه اي بود كه برقسمت هاي وسيعي از دشت تسلط داشت. اين جاده ازسوي عراق تجهيز شده و بصورت دژي مستحكم درآمده بود.
4. رودخانه كارون نيز با عرضي بيش از 150 متر، خودبخود يك مانع جدي براي نيروهاي تك كننده محسوب مي شد. هرچند عراقي ها آنجا را نيز با انواع موانع و سنگرهاي تيربار مسلح كرده بودند.
ب) آرايش دفاعي شهري
گذشته از پدافند عمومي و منطقه اي، خود بندر خرمشهر نيز در لاكي از خاك و زره فرورفته بود.
سرهنگ «نزارصاحب كاظم» معاون رئيس ستاد تيپ 96 پياده در عمليات تيم ايمني به اسارت نيروهاي ايراني درآمد. او كه خود به تازگي از منطقه بازديد كرده بود در خصوص آرايش دفاع شهر مي گويد:
دفاع از خرمشهر در 4 خط دفاعي انجام مي شد:
1. در ساحل رودخانه كارون، اين خط با خطوط رابط سرپوشيده سراسري به هم مربوط مي شود. و پرسنل مي توانند از خطوط رابط كه در عمق منشعب مي شدند به سرعت خود را به خط اول برسانند. خيابانهاي منتهي به ساحل، با حلقه هاي زياد سيم خاردار مسدود شده است. عمق اين خط حدود 200 متر است.
2. خط دوم با تخريب منازل و ايجاد ميدان ديد و خاكريز با استفاده از مصالح ساختمانها تعبيه شده.
3. خط سوم مانند خط دوم با تخريب ساختمانها و مناطق مسكوني ايجاد شد.
4. خط چهارم درامتداد جاده كمربندي با ايجاد خاكريز و سنگر مدافع مصنوعي ايجاد شده است. هر خط دفاعي با يك ميدان مين به عمق 400 متر كه بيشتر آنهاضد نفر و تله گذاري شده اند تقويت شده است. جلوي هر خط دفاعي 5 تا 6 معبر به عرض پانزده متر در ميدانهاي مين ايجاد شده است كه خطوط را به هم وصل مي كنند.
در خط دفاعي يكم 11 شبكه مراد آتش زا كه از طريق لوله هايي به ساحل رودخانه متصل است احداث شده كه در صورت احساس خطر يا اشتعال آنها، سطح كارون براي مدت تقريبي 40 تا 50 دقيقه با شعله آتش پوشانده خواهد شد.
اين بشكه ها با كيسه شن استتار وحفاظت مي شوند.
منطقه كارون و خرمشهر با يك شبكه مدار بسته تلويزيون كه مركز آن در قرارگاه تيپ 22 است پوشش داده شده است و تمامي حركات كنترل مي شود.
در قسمت هاي باز شمالي خرمشهر و جنوب جاده خرمشهر- شلمچه براي جلوگيري از فرود چترباز ميله هاي زميني به ارتفاع دو متر كارگذاشته شده است و از تمامي خودروهاي اوراقي منهدم شده نيز به صورت تله در آن استفاده شده است.
خاكريزها فرو مي ريزيد
اما صبح روز سوم خرداد 1361 بعد از 23 روز نبرد سخت خرمشهر آزاد شد. 36 هزار نيروي نظامي، 1345 دستگاه تانك، 1330 دستگاه نفربر و 530 قبضه توپ و خطوط پي در پي پدافندي نتوانستند مانع از ورود نيروهاي ايراني به شهر شوند.
در پي اين شكست، ارتش عراق دست به يك عقب نشيني سراسري در طول مرزهاي مشترك خود زد و به جز چند نقطه كوچك در تمامي نقاط پشت ميله هاي مرزي استقرار يافت. اين عقب نشيني، نه آنچنان كه سردمداران بعثي ادعا كردند، نشانه صلح طلبي بلكه ناشي از تغيير استراتژي در دفاع بود.
نيروهاي نظامي عراق هنگام تجاوز به مرزهاي ايران بي محابا دست به گسترش زده و اين وسعت گسترش براي آنها خطوط پدافند نامناسبي را در پي داشت كه عقبه هاي خودرا دردسترس نيروهاي مهاجم قرار مي داد. از دست دادن خرمشهر زنگ خطري بود براي طراحان نظامي و آنها كه استراتژي جنگ سريع خود را رويايي تعبير نشده مي يافتند به استراتژي دفاع از مرزهاي خودي روي آوردند.
آنها خوب در يافته بودند كه خطوط پدافند قابل اطمينان فقط و فقط با انباشتن مين و حفر كانال و فرش هاي سيم خاردار شكل نمي گيرد. دو عنصر حياتي ديگر نيز وجود دارد كه بي توجهي به آنها زيان بار است اول، روحيه و دوم به كارگيري موانع براساس توانمندي و شيوه عمل دشمن.
خرمشهر يك شهر اشغال شده بود و همچنان كه صدام بعداً اعتراف كرد جنگيدن يك سرباز در خاك خود بسيار متفاوت است با جنگيدن او در عمق 80-70 كيلومتري خاك دشمن.
نكته مهم ديگر اينكه ارتش عراق در دفاع از خرمشهر حجم متراكمي از خاكريزها، ميادين مين، كانال ها و مهمات را به كار برد، اما به كارگيري اين ابزار به گونه اي طراحي نشده بود كه بتواند مانع پيشروي نيروهاي ايران شود.
عراقي ها خوب مي دانستند كه جهت حركت هاي بعدي قواي ايراني به سمت جنوب شرقي عراق و بخصوص شهر بصره است. براي همين طول فرار مرزي از فكه تا شلمچه را تبديل به دژهاي مستحكم دفاعي كرده و در اين راستا از كارشناسان نظامي شوروي و يوگسلاوي سابق، نيز مهندسان رزمي مصر و تجربيات ارتش اسرائيل بهره بردند.
نظاميان عراق كه با عقب نشيني به سمت مرزهاي بين المللي به خطوط پدافند خود عمق داده بودند و آنها را از استحكامات مناسب دفاعي برخوردار نموده بودند، حال درخاك خود انتظار تهاجم نيروهاي ايراني را مي كشيدند.
پنجاه روز بعد از فتح خرمشهر و پيروزي كامل عليات بيت المقدس، عمليات رمضان با هدف تهديد شهر بصره در منطقه عملياتي شلمچه درشرق بصره آغاز شد. اين عمليات كه با به كارگيري 110 گردان پياده وزرهي از سپاه و 50 گردان پياده وزرهي از ارتش آغاز شده بود، 15 روز بعد و پس از 5 مرحله عمليات بدون نتيجه پايان يافت.
كارشناسان نظامي درباره شكست نيروهاي ايراني در اين عمليات، علل متعددي را بر شمرده اند، نبود عارضه طبيعي، تجمع 12 لشكر عراق در منطقه و جنگيدن دشمن در خاك خود و .. به هيچ عنوان نمي توان انكار كرد كه نوع مهندسي به كاررفته درخطوط پدافندي عراق از عوامل موثر اين شكست بود. به گونه اي كه عمليات رمضان براي هميشه با يك واژه عجين مي شد: ” مثلثي ها”.
مثلثي ها، خاكريزهايي بودند مثلث شكل كه قاعده آن 2250 متر و دوضلع ديگرش 1900 متر طول داشتند درهرگونه مثلث يك مثلث متوسط تعبيه شده بود كه هر كدام در درون خود سه مثلث كوچك داشتند. در هريك از مثلث هاي كوچك يك دسته زرهي متشكل از 3 دستگاه تانك استقرار يافته بود. براين اساس هر مثلث متوسط محل استقرار يك گروهان زرهي و هر مثلث بزرگ جايگاه يك گردان زرهي با 27 دستگاه تانك بود.
براي آشنا شدن با كارآمدي اين خاكريزها كافي است به گزارش جلسه فرماندهان سپاه بعد از عمليات رمضان نگاهي بيافكنيم درآنجا حجم بالايي از اظهار نظرها و بيان تجربيات ، به نوع برخورد با مثلثي ها تعلق دارد:
قاسم سليماني، فرمانده تيپ 41 ثارالله: «مثلثي ها منطقه بسيار سختي براي نبرد هستند و بايدآنها را باحركت از هدر به پايين دور زد.»
مهدي زين الدين، فرمانده تيپ 17 علي بن ابي طالب(ع): «بهترين راهكار، تصرف يك خط دفاعي جلوي اين مثلثي هاست. بايد كانال موجود در مثلث ها را پشت سربگذاريم.»
عبدالحمدرئوفي، فرمانده تيپ 7 دزفول: «ما تازه به 2 كيلومتري قاعده مثلثي ها رسيده ايم و دشمن در مثلثي ها است. براي رسيدن به مثلثي بهتر است به جاي عمل روي هر 3 مثلثي و احداث 14 كيلومتر خاكريز تنها روي مثلثي اول عمل كنيم.»
مهدي باكري فرمانده لشكر 31 عاشورا: «ظاهراً راهكار بهتري غيراز عمل درمنطقه منتهي به مثلث ها نيست. البته نبايد در 2 كيلومتري قاعده مثلثي بمانيم زيرا دراين صورت مشكلات متعددي ايجاد مي شود.»
اين در حالي است كه قبل از آغاز عمليات نيروهاي عمل كننده هيچ آموزش موثري را در خصوص رويارويي با اين خاكريزها دريافت نكرده بودند و اساساً شناخت و برآورد خاصي روي آنها به عمل نيامده بود.
بعد ازعمليات رمضان، دو عمليات محدود در جبهه هاي غربي و مياني نبرد به اجرا درآمد كه علي رغم توفيق، تاثير چنداني در معادلات جنگ نداشت. عمليات مسلم بن عقيل (9/7/61) در غرب سومار و عمليات محرم(10/8/61) درجنوب شرق دهلران. درهيچ يك از اين مناطق، حساسيت ويژه اي از سوي نظاميان عراقي مشاهده نشد.
بهمن ماه 1361 عمليات گسترده والفجر مقدماتي كه به عنوان عمليات سرنوشت ساز و با نام فجر پيروزي قلمداد مي شد، به اجرا درآمد. اين عمليات كه با شركت يگان هاي عمليات موثر و آماده جمهوري اسلامي صورت گرفت نيز با مقاومت شديد نيروهاي عراق به شكست انجاميد. دركنار علل ذكر شده براي شكست اين عمليات، خطوط محكم پدافندي كه تكيه برعارضه هاي طبيعي داشت مهمترين علت شكست محسوب مي شود. اين عمليات بعداً به عنوان نبرد موانع نيز معروف شد. در والفجر مقدماتي، 16 رديف مانع حد فاصل نقطه رهايي تا رسيدن به خط دوم دشمن تعبيه شده بود كه عبارت بودند از:
1. 8 الي 10 كيلومتر رمل
2. يك سري ميادين مين
3. سيم خاردار حلقوي
4. ميدان مين با عمق زياد
5. كانال
6. ميدان مين با عمق زياد
7. خط اول دشمن
8. خط دوم دشمن
بيشتر عمليات نشان داد كه باز، برآورد مناسبي از استحكامات وموانع طبيعي فكه به عمل نيامده بود و يا اگر اظهار نظري بود، مورد توجه قرار نگرفته بود.
دو ماه بعد در بيست و يكم فروردين 1362 عمليات والفجر يك در منطقه شمالي فكه انجام شد كه باز نتيجه اي در برنداشت.
عمليات هاي والفجر 2 (21/4/62) درغرب پيرانشهر، والفجر3 (7/5/62) دردشت مهران، والفجر4(27/7/62) درغرب مريوان والفجر5 (27/11/62) درچنگوله و والفجر6 (2/12/62) درچزابه به انجام رسيد كه در مجموع از موفقيت نسبي برخوردار بودند.
اما روز سوم اسفند 1362عمليات گسترده خيبر درجبهه جنوبي و با هدف تامين جزاير مجنون و جاده العماره – بصره و قطع ارتباط بين يگان هاي نظامي درمنطقه به اجرا درآمد. موانع طبيعي هور، باتلاق، نيزار و كمبود زمين جهت تدارك پشتيباني نيروي عمل كننده از يك سو و خطوط پدافند مستحكم به خصوص درمنطقه كلاييه از سوي ديگر، فرماندهان را از رسيدن به اهداف نهايي منع مي كرد و اين عمليات با حفظ تنها دو جزيره به پايان رسيد.
بعد از عمليات خيبر با اينكه نيروهاي ايراني در نيل به تمامي اهداف خود ناموفق بودند اما طراحان نظامي دشمن به جهت ازدست دادن جزاير و احساس آسيب پذيري درمنطقه اقدام به تشكيل فرماندهي شرق دجله كردند. به تبع اين اقدام بررده هاي مواضع پدافندي دركل منطقه افزوده شد. درمسير آبراه ها و داخل نيزارها كمين هاي متعدد هشداردهنده پيش بيني شد. نصب دكل هاي بلندي كه بر هور تسلط داشته باشند، در دستور كار قرار گرفت و باندهاي هواپيما و هلي كوپتر احداث گرديد.
به سيلبند اول با نصب نبشي هاي آلفي و وصل سيم خاردار در دو رديف، تعبيه بشكه هاي ناپالم كه توسط سيم هدايت آن از خط اول صورت مي گرفت. احداث سيلبند مشرف بر آب با عرض 12 متر و ارتفاع دو متر كه برروي آن سنگرهاي متعدد قرار داشته. همه و همه از اقدامات پدافندي عراق بود.
اجراي عمليات پدافندي درجنوب آنقدر دشوار مي نمود كه گاه طراحان نظامي ايران تا يكسال نتوانسته بودند عمليات موثري را به مرحله اجرا گذارند.
عمليات بدر در تاريخ 19/12/63 با هدف تامين جاده العماره – بصره در جزاير مجنون اجرا شد كه پس از چند روز بدون نتيجه پايان يافت.
باز، خطوط پدافندي عميق و متعدد، به همراه موانع طبيعي موجود در منطقه مانع موفقيت عمليات شد.
مهدي داوري ازعناصر اطلاعات و عمليات درخصوص اين عمليات مي گويد:
عراق تعداد زيادي از نيروهاي حبش الشعبي و تكاور خود را در خط به كارگرفته بود. در سنگرها سلاح هايي مانند تيربار و موشك هاي دو لول مستقر بودند، ضمن اينكه آنها آرايش نسبتاً خوب و كلاسيكي داشتند و نيروهاي عراقي نسبت به وضعيت هوشيار بودند و به نظر مي آمد كه كاملاً آماده مقاومت هستند.
هفده عمليات محدود و ايذايي در در جبهه هاي مياني و بعضاً جنوبي چندان موثرنبود. اما بيست و يكم بهمن 1364 نيروهاي ايراني از اروند گذشتند و درعملياتي كه به يك معجزه شباهت داشت شهر بندري فاو را درخاك عراق تصرف كردند و پايگاه هاي موشكي اطراف آن را نابود ساختند. اين عمليات كه والفجر8 ناميده شد، علي رغم حركت هاي قبلي با 100% موفقيت انجام گرفت.
به اعتراف كارشناسان نظامي عامل اصلي موفقيت دراين عمليات، غافلگيري كامل دشمن بود. با اينكه استحكامات موجود درحاشيه اروند، قابل اعتماد بود اما معطوف شدن توجه فرماندهان عراقي به جزاير و غفلت از فاوسبب شكست آنها شد. كما اينكه يكسال بعد عمليات كربلاي 4 كه باز با عبور از اروند طرح ريزي شده بود به دليل هوشياري دشمن در همان بدو امر با شكست روبرو شد.
دفاع متحرك
با سقوط فاو، طراحان نظامي عراق استراتژي جديدي را موسوم به استراتژي دفاع متحرك به مورد اجرا گذارند. براساس اين طرح نيروهاي عراقي با هجوم به مناطق آسيب پذير ايران در طول نوارمرزي، ابتكار عمل را از دست فرماندهان ايراني خارج و فشار برروي خطوط پدافندي جنوبي خود را كم كردند.
اين استراتژي از 15/12/64 با هجوم به منطقه چوار در غرب كشور آغاز و با اشغال شهر مهران در 27/2/65 پايان يافت.
نكته قابل توجه اينكه، حركت هاي نظامي ايران درخصوص ساز برگيري مناطق فوق مولد با موفقيت تمام شده و عراقي هاحساسيت چنداني براي حفظ مناطق اشغالي از خود بروز نداده اند. اين مساله به خوبي نشان مي دهد كه فرماندهان عراق براي ترميم سازمان رزم خود نياز به زمان داشتند كه استراتژي دفاع متحرك به خوبي آن را تامين مي كرد. در اين مدت نيروهاي نظامي ايران درحالتي منفعل وسردرگم به سربردندو هميشه درانتظار هجوم ديگر در آمادگي كامل بودند.
هلالي ها
عمليات كربلاي 4 (3/10/65) كه با هدف پيشروي درغرب اروند رود طرح ريزي شددر همان ساعات اوليه شكست خورد و نيروهاي عمل كننده به سرعت منطقه را ترك كردند. اما شانزده روز بعد در تاريخ 19/12/65 عمليات كربلاي 5 كه يكي از دشوارترين حركت هاي نظامي تاريخ جنگ است صورت گرفت. پيشروي در شلمچه، رسيدن به اروندرود و در صورت امكان عبور از آن اهداف عمليات بود.
خطوط پدافندي دشمن تنها در منطقه آبگرفتگي و كانال ماهي عبارت بودند از:
1. يك ميدان مين به عمق 150 متر
2. 3 رديف سيم خاردار حلقوي
3. يك ميدان مين به عمق 100 تا 150 متر
4. سيم خاردار فرشي به عرض 4 متر
5. ميادين مين به عمق 30 متر
6. سنگر كميني در فاصله هاي نامنظم بين خطوط دفاعي عراق
موانع داخل آب
1. شش رديف سيم خاردار حلقوي
2. دورديف خورشيدي
3. يك رديف سيم خاردار حلقوي
4. يك رديف نبش فولادي
دشمن چهار خط پدافندي جديدالاحداث در منطقه داشت كه هر يك با موارد فوق تجهيز شده بود.
اما دركنار موانع حجيم و متراكم، خاك ريزهاي هلالي شكل از اهميت ديگري برخوردار بودند، يكي از عوامل اصلي كند شدن حركت يگان ها و عدم توفيق كامل عمليات وجود اين مواضع هولناك بود.
اين مواضع در پس خطوط پدافندي عراق قرارداشتند. هلالي ها حالت نيم دايره دارند. با شعاع 200 متر و عرض سه متر و ارتفاع پنج الي شش متر. كانال دور تا دور آن كشيده شده و كانالهاي فرعي منشعب از آن، ارتباط سنگرهاي پياده و تانك را برقرار مي سازد. ديوار كانال از جنس سيمان است و سنگرهاي پياده آن مسقف مي باشد. دور تا دور اين كانال ها، جاده هايي وجود دارد كه رفت و آمد تانك ها را برروي كانال ميسر مي سازد. درون محوطه هلالي، سيم هاي خاردار حلقوي و ميادين مين تعبيه شده كه نيروهاي مهاجم را درون خود به دام انداخته و نيروهاي مستقر دربالاي خاكريز آنها را قتل عام مي كنند.
درغرب خبري نبود
پس از عمليات كربلاي 5، فرماندهان نظامي جبهه جنوب را براي ادامه حركت نظامي نامناسب ديدند و متوجه غرب كشور شدند. در سال 1366 يك سري عمليات هاي نيم گسترده و محدود در مناطق غربي كشور صورت گرفت و با موفقيت هاي نسبي روبرو شد. عمليات بيت المقدس 2 در بيست و پنجم دي 1366 درمنطقه عملياتي شمال سليمانيه با هدف آزاد سازي ارتفاعات غرب شهرماووت عراق آغاز شد و بعد از چند روز بدون دستيابي به اهداف اصلي پايان يافت.
اين درحالي بود كه عراق ضمن افزودن بر حجم نيروهاي عملياتي خود، در پي فرصتي جهت حمله به شهر فاو بود.
دوماه بعد در 25/12/66 عمليات والفجر 10 به منظور آزادسازي بخش وسيعي از استان سليمانيه عراق صورت گرفت. اين عمليات پس از 20 روز و طي 5 مرحله تقريباً به تمامي اهداف خود مي رسد و شهرهاي حلبچه، خرمال، دوجيله، بياره و طويله عراق آزاد مي شوند.
در پي عمليات والفجر 10، عمليات ديگري در تاريخ 6/1/67 به عنوان بيت المقدس 4 درمنطقه دربنديخان عراق صورت مي گيرد كه با موفقيت نسبي روبرو مي شود. در حالي كه ايران درآستانه برگزاري انتخابات مجلس سوم بود و نيروهاي خودي پس از انجام عمليات والفجر 10 به شهرهاي خود بازگشته بودند. ارتش عراق درساعت 5 بامداد روز يكشنبه 28 فروردين 1367 با اجراي آتشي سنگين به فاو حمله كرده و آن را تصرف مي كنند.
48 تيپ، بيش از 1200 تانك و نفربر، 35 گردان توپخانه ويگانهايي از گاردرياست جمهوري به شهري حمله ور شدند كه تنها 6-7 گردان در احتياط و 15 گردان توپخانه از آن دفاع مي كردند.
از اين تاريخ به بعد نيروهاي عراقي با برگزيدن استراتژي حمله، نقاط حساس مرزي به ويژه مناطق جنوبي را مورد تعرض قرار مي دهند و داستان پذيرش قطعنامه 598 از سوي ايران آغاز مي گردد. جنگ تحميلي درشرايطي پايان يافت كه نيروهاي مسلح دشمن برتري خود را ديكته مي كردند و بايد اذعان نمود كه ارتش عراق در مديريت جنگ موفق تر عمل كرد و دراوج قدرت نيروهاي مسلح ايران، با برگزيدن استراتژي دفاع و ترسيم خطوط پدافندي خود، زمان را از آن خودكردند و دراين حين به بازسازي سازمان رزم و تربيت كادر مورد نياز پرداختند و بالاخره در زمان مقتضي دست به هجوم زدند و جمهوري اسلامي تحت فشار دشمن و اعوان و انصارش ناچار به قبول قطعنامه اي شد كه امام راحل(ره) از آن به عنوان نوشيدن جام زهر ياد كردند.
نتيجه
عراق با تشخيص مناسب در سه منطقه موثر نبرد و با بكارگيري تخصصي ترين خطوط پدافندي و تبديل جنگ به يك فرآيند فرسايشي، آرام آرام توان آفند تاثيرگذار را از نيروهاي ايراني سلب نمود. به گونه اي كه بعد از فتح خرمشهر، عمليات والفجر تنها عمليات وسيع وكاملاً موفقي است كه از سوي نيروهاي مسلح ايراني صورت گرفته است و آ ن نيز به دليل غفلت كامل فرماندهان عراق كاملاً براساس توانمندي هاي انساني تجهيزات و نوع وشيوه حركت هاي و پيوسته، در پيچاپيچ ميادين مين و درعمق كانال هاي تعبيه شده، به هدرمي رفت و براي عمليات اصلي قدرت و امكانات ديگري باقي نمانده بود. پس مي توان با استناد ادعا نمود كه خطوط پدافندي عراق تحت تاثير درس بزرگي كه از عمليات بيت المقدس گرفت، به خطوطي كارآمد تبديل شد و ما برخلاف آن، از شكست رمضان درس خوبي نياموختيم.
منابع
1. روز شمار جنگ ايران و عراق، كتاب عبوراز مرز، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ.
2. خرمشهر در اسناد ارتش عراق، اصغركاظمي، دفتر ادبيات و هنر مقاومت حوزه هنري.
3. فصلنامه نگين ايران، شماره 1 تا 13، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ.
4. كارنامه توصيفي هشت سال دفاع مقدس، علي سميعي، نشر نسل كوثر.
5. از فاو تا شلمچه، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ.
6. سوداگري مرگ، كنت.آر. تيرمن.
7. نبرد بصره، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ.
8. بررسي جنگ هاي پانصد سال اخير ايران و مقايسه باجنگ تحميلي عراق عليه ايران، دكتر رضا شيرازي و دكتر منصورلاريجاني، نشر عروج نور.
9. پايان، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ.
10. جنگ در سال 65، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ.
منبع:خرمشهر دژ مقاومت و اتحاد ملي/مجموعه مقالات علمي و پژوهشي به مناسبت سومين كنگره ملي آزاد سازي خرمشهر/نشر شاهد