متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1382/8/5
«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
ماه رمضان امسال 82 موضوع بحث ما راجع به افراط و تفریط است، یعنی نه افراط، نه تفریط، نه کندروی نه تندروی راه وسط، میانهرو. بنابراین موضوع بحث ما راه مستقیم است در جستجوی راه مستقیم این موضوع کلی ما است. موضوع راه مستقیم کدام است.
تأکید بر صراط مستقیم در قرآن کریم
این راه مستقیم خیلی مهم است به قدری مهم است که هر مسلمانی که واجب است نماز بخواند واجب است حمد بخواند و توی حمد هم میگوئیم: «اهدنا الصراط المستقیم» 17 رکعت نماز میخوانیم، 7 رکعت آن «سبحان الله و الحمدالله…» است. 10 رکعت آن حمد دارد یعنی روزی 10 بار باید بگوئیم خدایا راه مستقیم. پیداست خیلی در معرض خطر و انحراف هستیم، اگر توی جادهای 10 بار گفتند خطر، خطر، خطر، خطر، خطر، این پیداست خیلی جاده لغزنده است روزی 10 بار هی میگوئیم صراط مستقیم، راه مستقیم، راه مستقیم، پیداست زود آدم از راه در میرود، پس موضوع ما در جستجوی راه مستقیم خوب… کلمه صراط 45 بار در قرآن آمده که 33 بار آن همراه با مستقیم است. 45 بار کلمه صراط آمده 33 بار آن که «صراط المستقیم» آمده و تنها دعایی است که در ما… روزی 10 بار واجب است بگوئیم و داریم که راه مستقیم یکی است فاصله دو نقطه ممکن است راههای زیادی باشد برای این دو تا ولی سادهترین راه راه مستقیم است. راه مستقیم، راه ثابت، راه مستقیم راهی است که شکست ندارد آنهایی که در راه مستقیم هستند حتی اگر کشته هم بشوند، نابود هم بشوند باز پیروزند چون مردم راهشان را قبول دارند ممکن است خودشان نیست بشوند ولی راهشان… امام حسین (علیه السلام) خودش را کشتند اما راه حسین (علیه السلام) هست، راه حسین (علیه السلام) چیه؟ راه حسین (علیه السلام) این است که سر به نی بده ولی پهلوی ناکس خم نکن، زیر سم اسب برو اما زیر بار زور نرو. در محاصره اقتصادی قرار بگیر حتی آب خوردن به تو ندهند عاشورا، در محاصره نظامی هم قرار بگیر 72 نفر بین 30 هزار ارتشی یزیدی لشکر معاویه… بنی امیه. هم محاصره اقتصادی بود، آب نداشتند هم محاصره نظامی بود. 72 نفر در محاصره 30 هزار نفر اما تسلیم نشد این راهش هست حالا ولو بدنش سوراخ سوراخ بشود اما فکرش سوراخ نمیشود. این، این است راه مستقیم شکسته نمیشود.
خطر انحراف از راه مستقیم
راه مستقیم بدون امداد الهی نمیشود، بدون لطف و امداد الهی ممکن نیست باید خدا کمک کند، چون میگوئیم «ایاک نعبد و ایاک نستعین» بعد میگوئیم: «اهدنا الصراط المستقیم» اینکه میگوئیم خدایا استعانت «نستعین» یعنی کمک استعانت از تو میخواهیم، خدایا کمک کن بعد از اینکه میگوئیم خدایا کمکم کن. میگوئیم راه مستقیم، کمکم کن من را بینداز توی راه مستقیم. پیداست راه مستقیم بدون کمک خدا نمیشود. چون انسان زود کج میشود، یک فیلم کجش میکند، یک رفیق کجش میکند، یک فحش منحرفش میکند، یک تشکر کجش میکند، یک پول منحرفش میکند، یک عصبانت منحرفش میکند، یک شهوت منحرفش میکند، یک مقام منحرفش میکند، یک همسایه منحرفش میکند، یک کتاب منحرفش میکند، زود انسان منحرف میشود. در بین این همه راهها اگر خدا کمک نکند انسان زود چَپه میشود. راه مستقیم مراحلی دارد، راه مستقیم مراحلی دارد، یعنی اینطور نیست که حالا کسی در راه مستقیم است ممکن است کسی که در اخلاقش راه مستقیم است، مثلاً زبانش مستقیم است، حرف کج نمیزند اما گوشش مستقیم نیست کج میشنود، چشم و زبانش سالم است ولی دستش پاک نیست، دست و چشم و زبانش درست است شکمش درست نیست حرام خور است. شکم و دست و زبانش درست است مثلاً همسرداریش بد است همسرداریش خوب است، نمازش بد است، نمازش خوب است، کلاهبردار هم هست یعنی اینکه ممکن است کسی در یک مرحله مثلاً راه مستقیم است افرادی بسیجی مخلص با پیغمبر (صلی الله علیه و آله) رفتند جبهه، پیروز شدند غنائم گیرشان آمد، غنیمت جنگی. قرآن میگوید اگر دین دارید باید خمس بدهید اِه!! به کی میگوید اگر دین دارید؟ به بسیجیهای جبهه رفتهای که کنار پیغمبر (صلی الله علیه و آله) رفتند جبهه. باز هم میگوید اگر دین دارید یعنی ممکن است در اسلام راهتان مستقیم است اسلام آوردید، ایمان به خدا راهتان مستقیم است ایمان به پیغمبر (صلی الله علیه و آله) راهتان مستقیم است. اسلام آوردید ایمان به خدا راهتان مستقیم است. با پیغمبر (صلی الله علیه و آله) راهتان مستقیم است، شجاعت دارید راه مستقیم است، با پیغمبر (صلی الله علیه و آله) بودید راه مستقیم است، جبهه رفتید راه مستقیم است، پیروز شدید راه مستقیم است. ممکن است همه راهها مستقیم باشد اما حالا که نوبت به غنائم رسید اسلام میگوید خمس بدهید. اینجا میگوید نه خمساش را نمیدهید مثل آدمهایی که نماز میخوانند زکات نمیدهند این راه مستقیم مراحلی دارد در هر نفری برای اینکه جامعه به راه مستقیم باشد گفته یک کسی اگر از راه مستقیم در رفت تندرو شد یا کندرو شد این دیگر به درد رهبری هم نمیخورد. قرآن میفرماید: «لا تطع» اطاعت نکن از پدر، مادر، استاد از هر کسی که رهبر است اگر میبینی «و کان أمره فرطا» «کان أمره فرطا» آیه قرآن است. «فرطا» یعنی افراط اگر یک کسی از مرز عدل بیرون میرود دیگر «لا تطع»، «لا تطع» یعنی اطاعت چی؟ نکن اصلاً گوش به حرفش نده این تند میرود از افراد تندرو اطاعت نکن پیداست که…. خوب این هم یک… حالا.
راههای گوناگون در زندگی انسان
راه مستقیم کدام است راه غیرمستقیم چطوره بد نیست امروز راهشناسی بکنیم پس این بخش اولمان معنای راه مستقیم بود چند نکته راجع به راه مستقیم حالا برای شناسایی راه، راهشناسی، راهشناسی برای راهشناسی چند تا راه است: 1-راهی که دوست دارم. 2-راهی که مردم دوست دارند. 3-راهی که سران قوم میگویند. 4-راه نیاکان.
5-راههای بیمنطق و بی دلیل. 6-راههای تجربه نشده. 7-راههای مغضوبین و ضالین یعنی غضب شدهها مردم یکی از این راهها را میروند تمام این راهها در قرآن ممنوع است یکی یکی بررسی کنیم راهی که دوست دارم سلیقهای است میگوید ما توی چه خطی هستیم میگوید آقا خط خودم دوست دارم این کار را میکنم آیا میشود مثلاً بشر بگوید هر چه دوست دارم انجام میدهم؟ این درست است؟ دلیلش این است که دلیلی که درست نیست این است که انسان چقدر تا حالا پشیمان شده همین که انسان پشیمان میشود پیداست که یک راهی را دوست داشته، رفته حالا فهمیده که راهش درست نبوده. آیا انسانی را سراغ دارید که پشیمان نشده باشد. پشیمانیها دلیل بر این است که راههای شخصی و سلیقهای درست نیست پس راه اول باطل به چه دلیل؟ به دلیل پشیمانی چند میلیارد جمعیت داریم؟ مثلاً 5،6 میلیارد جمعیت داریم. هر انسانی یک بار هم پشیمان شده باشد پس 5، 6 میلیارد داریم که راه سلیقهای درست نیست.
آثار زیانبار پیروی از سلیقههای شخصی
انسانی که خودش هم میفهمد غلط کرده و پشیمان میشود چطور بگوئیم آقا بر… به سلیقه خودت باش. خوب اگر به سلیقه… اگر سلیقه خودم درست بود پشیمان نمیشدم. پشیمانیها دلیل بر این است که راههای سلیقهای کامل نیست علاوه بر اینکه خوب سلیقههای کی؟ اگر یک سلیقه باشد فتنه میشود هر کسی یک سلیقهای دارد کشمکش میشود اینها باید سلیقههایشان را بگذارند کنار، دنبال یک قانون باشند وگرنه او میکشید و من میکشیدم خوب اینکه بکش بکش میشود تمام فتنهها بخاطر سلیقههاست من میگویم بله او میگوید نه. توی خانهها خانوادهها اخ… اختلافات خانوادگی سر چی است؟ سلیقهای است او میگوید این رنگ باشد، او میگوید آن رنگ باشد، با هم فتنه میشود. او میگوید من خانه را اینجا بخرم، او میگوید آنجا بخرم. او میگوید اینجا اجاره کنم. آن میگوید اینجا اجاره کنم. او میگوید این مدرسه، او میگوید آن مدرسه. اصلاً اگر سلیقهها را آزاد بگذاریم دائماً فتنه میشود پس راه اول غلط است بدلیل این راه غلط است… غلط بدلیل: 1-پشیمانی 2-فتنه، راه سلیقهای درست نیست. راه، راهی که مردم دوست دارند چطوره؟ بگوئیم که خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو این هم که ببینیم جماعت چه میگویند مردم چه میگویند این هم غلط است. چون همانطوری که من پشیمان میشوم، مردم هم پشیمان میشوند، همینطور که سلیقه من ایجاد فتنه میکند، سلیقه مردم هم ایجاد فتنه میکند. بگذریم از اینکه اگر بناست دنبال هوسی بروم، مگر بیل به کمرم خورده، که هوس خودم را ول کنم، دنبال هوس مردم بروم اگر هم بناست هوسباز باشم دنبال هوس خودم میروم این خیلی غلط… این یک غلط اضافه بر آن دو تا دارد اولی دو تا غلط داشت 1-پشیمانی 2-فتنه 3-خسارت. چون آن پشیمانی که توی سلیقهای… توی سلیقه مردم هم پشیمانی میشود همینطور که من پشیمان میشوم، مردم هم پشیمان میشوند. پس خطر اول را دارد همینطور که سلیقه خودم ایجاد فتنه میکند، سلیقههای مردم هم ایجاد فتنه میکند. یک غلط اضافه دارد، غلط اضافه این است که خسارته… آدم بعد میگوید اگر بناست یک کیفی بکنیم، لذتی ببریم، خوب کیف خودم، لذت خودم، بهتر از… خواست خودم مقدم بود، برخواست دیگران. این خسارته این هم دلیل…
آثار پیروی از هوا و هوسهای فردی و اجتماعی
در قرآن آیات زیادی داریم برای اول که میگوید سلیقه خودم آیاتی داریم: «اتخذ الهه هواه» یعنی اله او خدای او هوی، هوی و هوس اوست خدای او کیه؟ میگوید خدای من هوسم است هر جوری هوسم گفت اطاعت میکنم «اتخذ الهه هواه» این آیه اول است یا ی… روایتی دیروز یاد گرفتم میفرماید: «بطونهم آلهتهم» در مستدرک جلد 11 صفحه 376 -«بطونهم» «بُطن، بَطن» یعنی شکم، «بطونهم آلهتهم» یعنی خدای آنها شکمشان است کی شه ماه رمضان تمام شه! میخواهیم بخوریم. امروز روز خوشی است صبح آبگوشت کله خوردیم ظهر کباب امروز روز نحسی است، گرسنگی خوردیم، یعنی هر جوری شکمش خوب است نان توی آن نیست، بازاریها به هم میگویند، میگویند ول کن بابا نون توی آن نیست، نون توی آن نیست، یعنی مگر، مگر اصول دین تو نان است، اصول دین تو حق است حالا چه نان توی آن باشد… بابا نگو نانت قطع میشود خوب نانم، کی میگوید، آجر میشود نانم آجر میشود، نانم قطع میشود، نان فلانی را قطع نکن، نان فلانی را خوردیم. (میگوئیم بابا تو که خودت میدانی فلانی تریاک میآورد و هروئین میآورد و جوانها را نابود میکند خوب بگو به این تلفن نیروی انتظامی… نمیدانم… به مسئولین بگو. میگوید ببین ایشان دخترم که عروس شد یک پتو برای ما آورد. خوب حالا یک پتو برای دختر شما آورد، روزی که عروس شد حالا باید 50 کیلو تریاک جابجا کند و تو هیچی نگویی یعنی باید همه جوانها نابود بشوند بخاطر یک پتوی دختر شما. ببینید این است آدمهای پست حاضرند یک امتی نابود بشود بخاطر یک پتو، برای یک چارقد و روسری قادسیه را به آتش نمیکشند.
راه هوس خیلی خطرناک است غصه عراقیها را میخورم که در راه صدام آمدند جبهه مثلاً حالا، صدام برای چی حمله کرد، هوساش گرفت که سردار قادسیه شود، هوس کرد که مرد تاریخ بشود بخاطر هوساش به ایران حمله کرد، بخاطر هوساش به کویت حمله کرد. آخر هوساش چی چی شد؟ آن وقت یک عده هم در راه هوس صدام جانشان را از دست دادند، چی چی شد مثلاً. غیر از ایرانه، ایران امام (رحمة الله علیه) هوس نداشت گفت به مملکت ما تجاوز کردند، هر که به او تجاوز شد، دفاع بر او واجب است. بسیج و مردم و ارتش و سپاه و نیروهای مردمی همه رفتند جبهه خیلی هم شهید شدند، اما هیچکدام نه هوس داشتند کشته شوند نه امام (رحمة الله علیه) هوس داشت که اینها را بفرست… جایی را بگیرد، ما هوسی نداشتیم جایی را بگیریم ما یک وجب خاک هیچکس را نمیخواهیم ولی یک کسی به ما حمله کند دفاع واجب است، هر دو کشته دادیم، هم صدامیها کشته دادند، هم ما منتهی او در راه هوس یک نامرد، ما در راه دفاع از آنچه خدا به ما داده کشور، دین، آبرو، عزت، استقلال «بطونهم آلهتهم» حدیث است، بعضیها شکمشان خدای آنهاست. ماه رمضان پیش میآید میگوید آخر درست است روزه واجب است ولی دخترم رنگش زرد میشود، خوب رنگش زرد بشود، بعدش هم بعد از ماه رمضان رنگش سرخ میشود. اصلاً گفتند روزه بگیر که رنگت زرد بشود، بناست آدم یک خورده گرسنگی بخورد روز عید فطر میگویند بابا شیک بپوش، حدیث داریم بعد هم میگوید روی خاک نماز عید بخوان اِه! لباس نو بپوشم بروم روی خاک بله اصلاً میخواهم خاکمالیات بکنم هم میخواهم لباس سفید بپوشی، هم میخواهم روی خاک بنشینی که لباس سفیدت خاکی بشود، میخواهم دماغت را به خاک بمالم. میگوید بلندترین نقطه بدنت پیشانی را روزی 17 رکعت نماز هر رکعتی هم 2 تا سجده دارد 2، 17 تا (دو ضرب در هفده) بلندترین نقطه بدن را روزی 34 بار به خاک بگذار خوب چرا؟ میخواهم غرورت شکسته بشود. میخواهم تکبر… یک قالی را میخواهند گرد آنرا بتکانند دمرش میکنند با دسته بیل میزنند پشت کمرش، چرا دمرش میکنی؟ چرا با بیل میزنی. میگویند میخواهم خاکش در بیاید شما لباس را مشت و مالش میدهی میخواهی چرکش بیرون بیاید، همینطور که با مشت و مال چرک میآید بیرون با بیل خاک قالی میآید بیرون کله مَلَغِت میکند روزی 34 بار که غرور و تکبر… در عین حال انسان غرور دارد. حدیث داریم اگر مرض نبود، مرگ نبود، فقر نبود، کله انسان خیلی باد داشت، یک خورده باید انسان بخاطر مرض و مرگ و فقر بادش خالی میشد، تنظیم باد میشود.
آثار پیروی از هوا و هوسهای فردی و اجتماعی
هوس مردم هم قرآن میفرماید: «لا تتبع اهوائهم» کلمه «لاتتبع اهوائهم» مکرر توی قرآن آمده یعنی پیرو خودت نباش، پیرو مردم هم نباش. برویم سراغ… راههایی که مردم دوست دارند هم گفتیم درست نیست شما امتحان هوش دلیلش که درست نیست چه بود؟ 1-پشیمانی همان پشیمانی که من دارم مردم هم دارند. 2-فتنه همان فتنهای که توی سلیقه من هست توی سلیقه مردم هم هست. 3-خسارت که آدم عمرش برود، آخرش هم هوس خودش را بگذارد کنار هوس مردم… زن توی خانه اشک میریزد خانم چیه؟ مرد توی خانه ناراحت است آقا چیه؟ آخر… همسایهها همچین گفتند، فامیل همچین گفت، توی فلان جلسه نرفتیم، تو زندگی خودت را، زن و شوهر را به هم میزنی بخاطر خوشایند مردم. میخواهد کادو ببرد، مثلاً میگوید پول نداریم، یا یک کادو حالا مثلاً ارزان است، گران است، سر یک چیز جزئی که مردم به هوسشان برسند، مردم لذت ببرند، زندگی خودش را نابود میکند، مثل اینکه شما یک گردو میخواهید بشکنی من کله خودم را بزنم به گردو تو را بشکنم کلهام سوراخ شود بخاطر اینکه شما گردو بخوری. این خیلی خسارته که آدم زندگی… خیلی احساس اس… توی خانهها هستند که زندگیهای خودشان را از بین میبرند، برای رضای مردم، برای خواهرشوهرش، برای مادرشوهرش، برای همسایهاش، برای زن بردادرش، برای نمیدانم برادرشوهرش. زندگی خودش را فلج میکند بخاطر مردم.
پیروی از نیاکان و بزرگان بر اساس عقل و منطق
راه سوم چه بود؟ راه بزرگان را برویم. (ببینیم مسئولین مملکتی چه میگویند، میگوید نه آن هم گوش ندهید) روز قیامت یک عده میگویند چرا بدبخت شدید، میگویند راستش ما گوش به حرف بزرگان دادیم «انا اطعنا» یعنی ما اطاعت کردیم «سادتنا» (سادت) یعنی سید، سید یعنی بزرگ «سادتنا و کبراءنا» (کبری، کبیر) هم یعنی بزرگ، یعنی ما گوش به حرف بزرگها دادیم چون دیدیم مثلاً این دانشجو این رقمی است، پس من دختر دبیرستانی هم این رقمی شدم، چون دیدم داداشم دانشجو است، نماز نمیخواند یا کاهل است یا مثلاً فلان کلمه را میگوید یا فلان آهنگ را گوش میدهد من هم بچه راهنمایی یا دبیرستانی بودم چون دیدم او که این را گوش میدهد پس گفتم من هم گوش بدهم او این فیلم را میبیند من هم میبینم نگاه کنیم ببینیم که… ولله رادیو، تلویزیون جمهوری اسلامی است…. مجوز از ارشاد دارد شما اگر این آهنگ را میشنوی تحریک میشوی برای شخص شما حرام است (مجوز ارشاد، ارشاد کیه؟ مگر ارشاد میتواند برای قیامت من نجات بدهد من را هر کسی هر آهنگی گوش میدهد، اگر این آهنگ برای روح او تحریککننده است حرام است و او همه، نه وزارت ارشاد اصلاً بگو هیئت دولت و رئیس جمهور و… بگو همه مردم، همه علما بگویند جایز است اما اگر خودت… شما وقتی ماه را دیدی فردا عید فطر است حالا هی بگوئید آقا رادیو و تلویزیون اعلام نکرده، هنوز ثابت نشده بگو بابا من آدم هستم چشم دارم خودم با چشم خودم ماه را دیدم 29 روز که روزه گرفتی ماه را میبینی اگر ماه را دیدی عید فطر است. دیگر کار به هیچکس نباید داشته باشی، آدم وقتی یک چیزی را یقین… شما یقین داری این آهنگ برای شما مضر است حالا مجوز ارشاد داشته باشد توی همه خانهها هست، صدا و سیما میگذارد خوب بگذارد. ممکن است یکی بیاید توی تلویزیون صحبت کند که بنده نگاه به این خانم کنم این خانمی که حرف میزند یا این خانمی که توی فیلم است اگر من نگاهش میکنم برای خودم میفهمم که این شکلاش و حرکتاش در من اثر دارد برای من حرام است ولو نگاه کنم همه گوش میدهند اگر 50 میلیون هم میبینند روز قیامت نمیتوانم بگویم بابا همه دیدند من هم دیدم اگر یک کشتی نقص فنی پیدا کرد، غرق شد همه مسافرهایش غرق شدند شما که شنا بلدی باید خودت رانجات بدهی نمیتوانی بگویی ببین من دیدم همه غرق میشوند گفتیم خواهی نشوی رسوا گفتیم ما یکی هم غرق شویم اگر همه هم سیگار میکشند شما سیگار کشیدی صدای سرفه تا سرفه پیدا کردی پیداست دستگاه ریه با دود نمیسازد، سیگار برای شما ممنوع است چرا؟ برای اینکه سرفه کردی.
یک کفشی مد است ولی شما باز میکنی میبینی پایت درد میآید پایت زخم شده، مده! پیش پدر مد بابا من هم یک آدم هستم پایم زخم شده. اجمالاً سران قوم هم دلیل نیست ما یک جا داریم گوش به حرف بدهید و آن این است که شما نمیدانید او میداند رجوع به کارشناس که تقلید است تقلید واجب است، چون تقلید یعنی رجوع به کارشناس دنیا، دنیای تخصص است این دندان ما 11 رقم تخصص توی آن هست اصلاً پزشکانی هستند متخصص اعصاب دندان پزشکانی هستند متخصص پر کردن. پزشکانی هستند متخصص نمیدانم جراحی یازده رقم دندانپزشک، یازده رقم تخصص روی دندان است وقتی یک دندان 11 رقم تخصص دارد. یک بدن چند تا پزشک متخصص دارد. خوب… پس دنیا تخصص… خود مراجع ما هم تقلید میکنند.
مراجع ما وقتی مریض میشوند، میروند دکتر هر چه دکتر گفت انجام میدهند چرا مرجع تقلید گوش به حرف دکتر میدهد. چون دکتر کارشناس است. پس مراجعه به کارشناس مال همه است ما هم در دینمان واجب است تقلید کنیم آدمهایی که تقلید نمیکنند مثلشان مثل کسانی است که بدون اجازه شهرداری خانه میسازند ممکن است فردا مهندسین شهرداری بیایند و بگویند نقشه خانهات فنی نیست و خراب شدنی است خانه باید با اجازه شهرداری باشد. مصرف دارو باید زیر نظر پزشک باشد. اعمال ما باید زیر نظر مرجع تقلید باشد. تقلید واجب است این هم که میگویند تقلید کن مثل آن شخص نباشیم که بگوئیم تقلید کار میمون است تقلید یعنی رجوع به کارشناس آن کسی که میگوید تقلید کار میمون است خودش زلفهایش را به آرایشگری نمیدهد؟ حاضر است زلفهایش را به هر کسی بدهد آن وقت فکر تو و دین تو، از موی سر تو ارزشش کمتر است. تو موی سرت را به هر کس و ناکسی نمیدهی، کفشات را حتماً کفاش، لباسات را حتماً خیاط، خانهات را حتماً بنا، چطور باقی… کفش و زلف و لباس و تمام وجودش را به کارشناس میدهد. دندانش را به چشم پزشک نمیدهد، چشمش را به دندانپزشک نمیدهد، چطور هر عضوت میگویی یک تخصص باشد، دین هم تخصص میخواهد، بدترین و غلطترین حرفها که آدم بگوید چرا تقلید میکنیم ما مراجع تقلیدمان عرض کردم وقتی مریض شدند گوش به حرف پزشک میدهند خلاص. اه نیاکان چطوره؟ راه نیاکان هم غلط است نیاکان ما بعضی کارهایشان خوب بود به چشم بعضی کارهایشان غلط است درباره نیاکان قرآن دو تا آیه دارد یکی میگوید: کارهای خوبشان را انجام بده مثلاً «فبهدیهم اقتده» به پیغمبر (صلی الله علیه و آله) میگوید که آن قبل از تو انبیائی که راه حقی را داشتند تو راه حق انبیاء گذشته را پیروی کن یا به پیغمبر ما میگوید «شرع لکم من الدین» ای پیغمبر آن دینی را که برای تو آوردیم همان سفارشاتی بود که به نوح و موسی و عیسی (علیهم السلام) کردیم یک سفارشات خوبی به نوح و موسی و عیسی (علیهم السلام) داشتیم همان سفارشها را به تو هم میکنیم. اصلاً اعمال حج اکثرش برنامههای حضرت ابراهیم (علیه السلام) بود این نمازی که ما میخوانیم مال آدم (علیه السلام) است مال حضرت ابراهیم (علیه السلام) بوده، شعیب (علیه السلام) بوده موسی، عیسی (علیهما السلام) همه اینها نماز داشتند «اوصانی بالصلاة» مال حضرت عیسی (علیه السلام) است «اقم الصلوة لذکری» مال حضرت موسی (علیه السلام) است. «رب اجعلنی مقیم الصلوة» مال حضرت ابراهیم (علیه السلام) است. «یا شعیب أصلاتک تأمرک» مال حضرت شعیب (علیه السلام) است همه انبیاء نماز داشتند بنابراین کارهایی که خوب بوده انجام میدهیم. «بأن…» امیرالمؤمنین (علیه السلام) به استاندار میگوید ای استاندار نگو من استاندار نو هستم، شهردار نو هستم، فرماندار نو هستم باید ابتکار کنم. اگر یک کار درستی را قبلیها انجام دادند، کار درست قبلیها را از بین نبر، اگر کارشان درست است، روی چشم اما اگر یک کاری غلط است نه ما باید عوض کنیم ما کار به نیاکان نداریم. حالا اگر نیاکان ما آتشپرست بودند ماهم آتشپرست باشیم؟ (امام صادق (علیه السلام) آمد خانه یک نفر گفت خانهات خیلی تنگ است. گفت خانه مرحوم پدر در پدر در پدر خانه اجدادم. فرمود حالا اگر اجدادت کج بودند تو هم باید کج بشوی راه نیاکان هم غلط است ببخشید بعضیاش غلط، بعضیاش درست.
راههای بیمنطق، راههای بیمنطق هم نباید انجام بدهیم به چه دلیل؟ قرآن میگوید: «هاتوا برهانکم» برهانت چیه، دلیلت چیه؟«انهم الا…» اینها دلیل ندارند، راه بی دلیل هم ممنوع است.
راههای تجربه نشده هم ممنوع است یک راهی است تجربه نشده راه تجربه نشده هم ممنوع است. آقا بیائید این کار را بکنیم آخر… کسی دیگر این کار را کرده؟ ببینیم این کار را کرد… مثلاً فرض کنید شما میخواهید با یک کسی رفیق شوید با کی رفیق شویم؟ خوب تجربه این سه تا تجربه دارد اول ببین که نماز میخواند یا نه، نماز چکار دارد به رفاقت؟ نه ببینید خدا به این لطفی کرده اگر این لطفهای خدا را نادیده میگیرد نماز نمیخواند تو هم با او رفیق شوی هر لطفی کنی این تجربه نشان داده کسی که لطف خدا را نادیده بگیرد لطف تو را هم در آینده خوب این تجربه… دوم اینکه به پدر و مادرش احترام میکند یا نه؟ کسی که الطاف پدر و مادرش را نادیده میگیرد تجربه نشان میدهد که ال…الطاف تو را هم… 3-رفیقهای قبلی را با آنها چه جوری برخورد کرده، کسی که رفقای قبلی را خراب کرده، نادیده گرفته، حق رفقای قبلی را نداده شما هم با او رفیق شوید، حق تو را هم…ها!… و لذا حدیث داریم با کسی میخواهید رفیق بشوید، سه تا تجربه رفتارش با خدا چه جوره، الطاف خدا را مراعات کرده یا نه. الطاف پدر و مادر را مراعات کرده یا نه. الطاف دوستان قبلی کسی که نماز نمیخواند به پدر و مادرش بیاحترامی میکند، دوستان قبلی را از دست میدهد پیداست شما هم رفیق بشوید الطاف شما را هم نادیده خواهد گرفت، راه تجربه نشان داده و راه مغضوبین و ضالین هم که وقت تمام شد. اینها راههای غیرمستقیم است، اما راه مستقیم «ان ربی علی صراط مستقیم» «انک لمن المرسلین علی صراط مستقیم» راه مستقیم همان است که در نماز میگوئیم این جلسه تا آخر ماه رمضان ادامه دارد.انشاء الله. والسلام علیکم و رحمة الله.
خدایا! تو را به حق محمّد و آل محمّد همیشه ما را در راه مستقیم قرار بده.
در هر کاری ما را در راه مستقیم قرار بده.
آنی و کمتر از آنی ما را از راه مستقیم در فکر و عمل و قول و در هیچ کاری ما را لحظهای از راه مستقیم دور ندار.
انحرافهایی هم که پیدا کردیم تا حالا گذشتههای انحرافی ما را ببخش و بیامرز.
«والسلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته»