به نام خدا
پرسش: آیا از شواهدی که در دنیا هست ، ظهور امام زمان (عج) نزدیک است ؟
پاسخ: با توجه به اين كه زمان ظهور مشخص نيست، زمان نشانههاي مرتبط نزديك به آن نيز مشخص نيست. بنابراين، سخن گفتن از نزديكي يا دوري آن، امري پسنديده نيست.
البته، عدهاي با توجه به اوضاع و شرايط فعلي حاكم بر جهان، به اين باور رسيدهاند كه دورهاي كه در آن زندگي ميكنيم همان دورهي آخرالزمان است كه در روايات به آن اشاره شده است؛ زيرا، براي آخر الزمان نشانههايي گفته شده، مانند گسترش فساد و تفسير دين بر اساس هوا و هوس و … كه اين نشانهها در دورهي زماني ما به وقوع پيوسته است. پس زمان كنوني، آخر الزمان است و ظهور نيز در اين دوران محقق ميشود. به علاوه، با وجود انقلاب اسلامي ايران و زنده شدن نام و ياد امام زمان(عج)، و معرفي ايشان به دنيا، آمادگي و اقبال مردم به پذيرش ايشان، بيشتر شده و اميد به ظهور هم بيشتر شده است.
به عبارت ديگر حركت عمومي كشورها و جوامع به سمت وحدت و هم گرايي و به عبارت ديگر، توجه به تشكيلات بين المللي و اتحاديههاي منطقهاي و فاصله گرفتن از جزء گرايي، ملتها را به اين نتيجه رسانده كه براي آينده بهتر بايد مرزها را به حداقل رساند و جهان را دهكدهاي كوچك دانست. طبعاً، اين پديده نياز به يك قانون عمومي و بين المللي را تشديد ميكند. اين رويداد، آمادگي مردم را براي پذيرش يك حاكميت فراگير، بيشتر كرده است.
ظهور انقلاب اسلامي كه منادي و معرف حقايق اسلام(در حد ممكن) بود، باعث توجه بيشتر جهانيان به اسلام شد و روحيه كفر ستيزي و مبارزه با ظلم در ميان ملتها، به ويژه مسلمانان بيشتر شده است؛ به گونهاي كه اصولگرايي اسلامي، يكي از جرياناتي است كه منافع غرب را به خطر انداخته است. برخي از علما نيز معتقدند: همان گونه كه غيبت دو مرحلهاي بود و غيبت صغرا براي ايجاد آمادگي مردم براي ورود به غيبت كبرا لازم بود؛ همينطور ظهور نيز ممكن است دو مرحلهاي باشد و با ظهور صغرا ـ كه در انقلاب اسلامي ايران تجلي يافته ـ مردم با حقيقت قيام امام زمان(ع) آشنايي بيشتري پيدا كرده و براي ظهور اصلي و قيام جهاني حضرت آماده ميشوند.
به هر حال ما در عين آن كه بايد اميد به تعجيل در فرج داشته باشيم و آمادگي براي ظهور را در خود تقويت بكنيم، ولي نبايد فكر خود را متوجه اموري بكنيم كه از محدودهي علم ما فراتر است و راهي براي دسترسي به آن نداريم. لذا سخن از نزديكي علايم، امري قابل قبول نيست.
پرسش: آیا امام زمان (عج) به زمان ظهور خود علم دارد ؟
پاسخ: عدهاي بر اين باورند كه امام زمان(ع) از زمان ظهور، اطلاعي ندارد. اينان، براي اثبات ادعاي خود، به احاديث عدم توقيت تمسك كردهاند، مانند «كذب الوقاتون» يا روايت «فلسنا نوقت لاحد وقتا» و يا رواياتي كه ظهور را به قيامت تشبيه كرده است: «مثله مثل الساعة التي لايجليها لوقتها الا هو»(بحار، ج 51، ص154، ح4).
در مقابل عدهاي ديگر دلالت اين احاديث را تمام نميدانند؛ زيرا اين كه گفته ميشود، تعيين وقت كنندگان دروغگويند، يا ما اهل بيت تعيين وقت نميكنيم، به معناي عدم علم نيست. حتي رواياتي داريم كه علم اهل بيت، متصل به علم الهي است و علم به گذشته و آينده دارند. مرحوم كليني در بابهاي متعددي، رواياتي را در رابطه با علم ائمه مطرح ميكند، از جمله اين باب را: «ان الائمه(ع) يعلمون علم ما كان و ما يكون و انه لا يخفي عليهم الشي».
بنابراين اظهار نظر قاطعانه در اين باره، مشكل است. به علاوه، بايد دانست اين كه حضرت علم به ظهور دارد يا ندارد، براي ما فايده ندارد.
پرسش: آیا باید ظلم و ستم فراگیر شود تا امام زمان (عج) ظهور کنند ؟
پاسخ: بايد گفت كه پيرامون مفهوم و چيستي فراگيري ظلم و ستم ديدگاههاي مختلفي مطرح است. كه به برخي اشاره ميكنيم:
1. فراگيري ظلم و ستم به معناي غالبيت: طبق اين ديدگاه، در آستانه ظهور، ظلم و ستم در جهان غالب شده و چهره جهان، چهره ظلم و ستم خواهد بود. البته در كنار غالبيت ظلم و ستم، صلاح و رستگاري نيز در ميان مردم مطرح ميباشد. نكته قابل ذكر اينكه در روايات به فراگيري ظلم و ستم خبر داده شده نه فراگيري ظالم و ستمگر. با اين نگاه، اگر در جهان يك ظالم بود و از او ظلمهاي متعدد و متنوع سر زند و بقيه مردم، مظلوم و ستمديده باشند، باز مصداق «ملئت ظلماً و جوراً» تحقق پيدا خواهد كرد.
2. فراگيري ظلم و ستم به معناي كامل و تمام:
اين عده قائلند كه فراگيري ظلم و ستم در جهان به طور كامل و تمام صورت ميپذيرد و جهان به صورت يك پارچه پر از ظلم و ستم خواهد شد و از صلاح و رستگاري هيچ خبري نيست.
البته ديدگاه صحيح همان ديدگاه اول است.
اينك به نمونههايي از روايات كه اشاره به ظلم و جور قبل از ظهور دارند اشاره مينماييم.
پيامبر اكرم(ص) ميفرمايند: «لاتقوم الساعة حتي يملك رجل من اهل بيتي، يواطئ اسمه اسمي، يملأ الارض عدلاً و قسطاً كما ملئت ظلما و جوراً»(اربلي، كشف الغمة في معرفة الائمه، ج3، ص261)
پرسش: آیا طبق روایات معصومین (ع) که درباره ظهور امام زمان (عج) است ، زمان تعیین کنیم یا که بگوییم زمان کمی مانده است ؟
پاسخ: زمان ظهور مخفي است، و كسي از آن خبر ندارد. در روايات متعددي از ائمه(ع) نقل شده است: ما وقتي براي ظهور نميگوييم و هر كس تعيين كند، دروغگو است.
بله، چون ظهور امري است كه نياز به زمينه سازي دارد و جهان بايد آمادگي براي ظهور داشته باشد، برخي از بزرگان ـ با توجه به وضعيت كنوني جامعه بشري ـ امر ظهور را نزديك دانسته و اين نويد را دادهاند كه احتمالا بتوانيم زمان ظهور را درك كنيم. بايد توجه داشت كه ما هر چند اميد داريم ظهور را درك كنيم؛ ولي بايد داراي چنان معرفت و روحيه انتظاري باشيم كه اگر امر ظهور تاخير داشت، دچار مشكل در اعتقاد و روحيه نشويم؛ بلكه همه تلاش و كوشش خود را در زمينه اطلاعات الهي و زمينه سازي براي ظهور به كار گيريم.
پرسش: آيا از ظهور امام مهدي بايد ترسيد؟
پاسخ: امام زمان(عج) مظهر رحمت و مهر و عطوفت الهي است. او به امر خدا براي نجات انسانها و راهنمايي آنها به طرف سعادت و كمال ظهور ميكند. او همانند طبيب مهرباني است كه بديها و تباهيها را از جامعه انساني دور ميكند. او با اجراي عدالت، منافع و امكانات را در اختيار همه قرار ميدهد و جلوي ظلم و ستم را ميگيرد. در دوران او امنيت و آرامش فراگير ميشود و بركات زمين آشكارتر ميگردد. پس ظهور منتهاي آرزوي هر انسان بايد باشد. كسي از دوران ظهور ميترسد كه فقط به فكر ظلم و فساد است.
پرسش: آيا جمعه روز ظهور امام مهدي خواهد بود؟
پاسخ: در برخي روايات اشاره شده است كه ظهور در روز جمعه واقع ميشود. در روايتي از امام صادق(ع) نقل شده است: “قائم ما اهل بيت، در روز جمعه ظهور ميكند”. و در برخي از روايات روز شنبه به عنوان روز ظهور ذكر شده است. در روايتي از امام باقر(ع) نقل شده است: “قائم(ع) در روز شنبه كه روز عاشورا است قيام ميكند”.
برخي از محققين گفته اند كه ممكن است اين دو روز به دو مرحله از قيام حضرت اشاره داشته باشد. و برخي روايت روز جمعه را از لحاظ سند آن معتبر تر دانسته اند.
پرسش: آيا زمان ظهور نزديک است يا نه ؟
پاسخ: ما به علت آنکه از علم محدودي برخورداريم، نميدانيم شرايط فراهم شده است يا خير و لذا نمي توانيم به صورت قاطع چيزي بگوييم. اما اين اميد را داريم که زمان ظهور نزديک شده باشد. البته اين احتمال است و ما وظيفه داريم آمادگي ظهور را هميشه در خود حفظ کنيم.
پرسش: آيا ظهور حضرت مهدي را مي شود با آمار بررسي کرد؟
پاسخ: بر اساس روايات، «توقيت» براي ظهور حضرت صاحب، كار درست و صحيحي نيست، ائمه(ع) فرمودهاند ما خانداني هستيم كه براي ظهور آن حضرت، وقتي مشخص نميكنيم». حضرت رسول(ص) فرموده است: «دروغ گفتهاند آنان كه وقت مشخص ميكنند.»(الغيبه، محمد ابراهيم نعماني، ص289 يا منتخب الاثر، آيت الله صافي گلپايگاني، ص573).
روايات با مضمون دروغگو بودن افرادي كه تعيين وقت ميكنند متعدد است بنابراين، هيچ فردي از زمان ظهور اطلاعي ندارد. و لذا با زبان آمار نيز قابل بررسي نيست.
پرسش: آيا ظهور نزديک است ؟ ظهور را شرح دهيد ؟
پاسخ: با توجه به اين كه زمان ظهور مشخص نيست. بنابراين، سخن گفتن از نزديكي يا دوري آن، امري پسنديده نيست.
البته، عدهاي با توجه به اوضاع و شرايط فعلي حاكم بر جهان، به اين باور رسيدهاند كه دورهاي كه در آن زندگي ميكنيم همان دورهي آخرالزمان است كه در روايات به آن اشاره شده است؛ زيرا، براي آخر الزمان نشانههايي گفته شده، مانند گسترش فساد و تفسير دين بر اساس هوا و هوس و … كه اين نشانهها در دورهي زماني ما به وقوع پيوسته است. پس زمان كنوني، آخر الزمان است و ظهور نيز در اين دوران محقق ميشود. به علاوه، با وجود انقلاب اسلامي ايران و زنده شدن نام و ياد امام زمان، و معرفي ايشان به دنيا، آمادگي و اقبال مردم به پذيرش ايشان، بيشتر شده و اميد به ظهور هم بيشتر شده است.
به هر حال ما در عين آن كه بايد اميد به تعجيل در فرج داشته باشيم و آمادگي براي ظهور را در خود تقويت بكنيم، ولي نبايد فكر خود را متوجه اموري بكنيم كه از محدودهي علم ما فراتر است و راهي براي دسترسي به آن نداريم. لذا سخن از نزديكي علايم، امري قابل قبول نيست.
به بيان ديگر همانگونه که بيان شد، زمان ظهور حضرت مهدي(ع) براي کسي معلوم نيست و در روايات متعدد، تعيين کنندگان وقت، دروغگو معرفي شدهاند. بنابراين، هيچ يک از علماي بزرگوار ما نيز براي ظهور، زماني را تعيين نکرده است. بايد توجه داشت که در مواردي، افراد، کلام بزرگان را به درستي درک نميکنند و طبق فهم و برداشت خود، چيزي را ميگويند و بعد آن را به علما نسبت ميدهند.
البته دوره زماني ما، همراه با حوادثي است که اميد انسان را به ظهور نزديک حضرت، افزايش ميدهد از جمله:
1. گسترش مباحث مهدويت در سطوح مختلف جامعه به اين معنا که توجه مردم به حضرت و اقبال عمومي و آمادگي پذيرش در مردم نسبت به ايشان، بالا رفته است.
ظهور انقلاب اسلامي که منادي و معرف حقايق اسلام(در حد ممکن) بود، باعث توجه بيشتر جهانيان به اسلام شد و روحيه کفر ستيزي و مبارزه با ظلم در ميان ملتها، به ويژه مسلمانان بيشتر شده است . به گونهاي که اصول گرايي اسلامي، يکي از جرياناتي است که منافع غرب را به خطر انداخته است. برخي از علما نيز معتقدند، همانگونه که در انقلاب اسلامي ايران تجلي يافته، مردم با حقيقت قيام امام زمان(ع) آشنايي بيشتري پيدا کردهاند و براي ظهور اصلي و قيام جهاني حضرت، آماده ميشوند.
2. آن چه در روايتهاي متعدد درباره وضعيت آخر الزمان به تصوير کشيده شده است و در زمان ما قابل مشاهده است، و اين احساس به انسان ميدهد که شايد دوران آخر الزماني که در روايات به آن اشاره شده و ظهور حضرت را در بستر چنين دوراني معرفي کرده است، همين زمان ما باشد.
3. حرکت عمومي کشورها و جوامع به سمت وحدت و همگرايي و به عبارت ديگر، توجه به تشکيلات بين المللي و اتحاديههاي منطقهاي و فاصله گرفتن از جزء گرايي، ملتها را به اين نتيجه رسانده که براي آينده بهتر، بايد مرزها را به حداقل رساند و جهان را دهکدهاي کوچک دانست. طبعا، اين پديده نياز به يک قانون عمومي و بين المللي را تشديد ميکند. و اين رويداد آمادگي را براي پذيرش يک حاکميت فراگير، بيش تر کرده است.
4. ظلم و ستم بيش از حد و روز افزون دولتهاي استکباري به کشورهاي فقيري که به صورتهاي گوناگون در جريان است، از يک سو، و لجام گسيختگي فرهنگي و فکري و علمي از سوي ديگر، و درماندگي مکاتب مختلف در اصلاح بشريت که باعث هرج و مرج در زندگي بشر شده است؛ از سوي سوم، اين واقعيت را اثبات کرده است که آينده روشن فقط، در سايه حاکميت فردي آسماني است. “الوين تافلر” صاحب نظريه “موج سوم” اعتراف کرده است که : “فهرست مشکلاتي که جامعه ما (غرب) به آن مواجه است، تمامي ندارد. با ديدن فروپاشي پياپي نهادهاي تمدن صنعتي در حال نزاع به درون غرقاب بي کفايتي و فساد، بوي انحطاط اخلاقي آن نيز مشام را ميآزارد. در نتيجه، موج ناخشنودي و فشار براي تغييرات، فضا را انباشته است. در پاسخ به اين فشارها، هزاران طرح ارائه ميشود که همگي ادعا دارند اساس و بنيادي و حتي انقلابياند، اما بارها و بارها مقررات و طرحهاي جديد ـ براي حل مشکلات کمانه ميکنند و بر وخامت مشکلات ما ميافزايند و اين احساس عجز و يأس را دامن ميزنند که هيچ فايدهاي ندارد. اين احساس براي هر نظام دموکراسي خطرناک است و نياز شديد به وجود مرد اسب سفيد سوار ضربالمثلها را هر چه بيشتر دامن ميزند”(مجله انتظار، ش3، ص98)
ب. چگونگي قيام: با توجه به روايات به صورت خلاصه ميتوان چنين گفت:
وقتي مردم جهان آماده پذيرش حضرت شدند، با ديدن علايم ظهور نگاهها متوجه مكه ميشود. حضرت مهدي(عج) با اذن و امر خدا همراه با 313نفر از ياران در مسجد الحرام ظاهر ميشوند و با معرفي خود ظهور را اعلام كرده و مردم را به سوي خدا و پيروي از خود دعوت ميكند. با اعلام ظهور، ياران ديگر حضرت نيز به طرف مكه حركت ميكنند تا اينكه جمعيت ياران به ده هزار نفر ميرسد و حضرت خروج ميكند. مكه را به تصرف در ميآورد و پس از اصلاح امور به طرف مدينه حركت ميكند. با تصرف اين شهر و اصلاح امور آن به سمت عراق به راه ميافتد. البته در طول حركت ياران ديگري نيز به سپاه حضرت افزوده ميشود. در عراق پس از ارشاد و راهنمايي، به جنگ با معاندان و لشكر ظالم سفياني ميپردازد كه در نهايت به پيروزي حضرت و كشته شدن سفياني و سپاه او ميانجامد. سپس حضرت براي فتح بيت المقدس اقدام ميكند. نزول حضرت عيسي(ع) و نماز خواندن ايشان پشت سر امام مهدي(ع) باعث ميشود افراد زيادي از اهل كتاب به اسلام گرايش پيدا كنند و سر انجام با فرستادن ياران به نقاط مختلف عالم و فتح آن ، پيروزي نهايي براي اسلام رقم ميخورد.
بايد توجه داشت حركت حضرت با تبليغ و تبيين حقيقت آغاز ميشود. او پيامآور صلح و راستي است. او براي نجات ميآيد، او رحمت الهي بر بندگان است. او ضد ظلم و شرك و فساد است. لذا ابتدا دعوت به حقيقت ميكند و سپس در صورت تقابل و عناد افراد، با آنان ميجنگد.
پرسش: آيا مي توان اميدوار بود که ايران پايگاه ظهور امام زمان باشد؟
پاسخ: بنابر روايات، قبل از ظهور، ايران و قم مركز صدور معارف دين خواهد بود، و معارف دين از آنجا به سراسر عالم منتشر ميشود و ميتوان ايران را پايگاه زمينه سازان و منتظران ظهور دانست.
در زمان ظهور بنابر روايات شهر كوفه، پايتخت حكومت امام زمان(ع) خواهد بود؛ البته بايد توجه داشت كه در آن دوران، اين مرزهاي جغرافيايي برچيده ميشود.
پرسش: آيا هنگام ظهور انسانهاي خوب مي مانند و بد ها کشته و به جهنم مي روند ؟
پاسخ: دوران ظهور، مربوط به همين دنيا است و دوزخي شدن انسانهاي گناهکار، مربوط به عالم آخرت است. زماني که امام زمان(ع) ظهور کند، ابتدا مردم را به خدا و پذيرش دين حق دعوت ميکند. او ابتدا با تبليغ آيين الهي از مردم ميخواهد پيام او را بپذيرند و به سوي خوبيها حرکت کنند. برخي از بد کرداران ـ که آلودگي همه وجودشان را فرا گرفته و حالت حيواني پيدا کردهاند ـ در مقابل حضرت ميايستند و با او ميجنگند و سر انجام نيز از بين ميروند. اما اگر فردي قبل از ظهور، داراي اشتباهاتي بود ولي آن قدر گناه نکرده که قابليت توبه را از دست داده باشد، هنگام ظهور راه برگشت و توبه براي او باز است.
نتيجه: هنگام ظهور، انسانهاي زيادي زنده خواهند بود، و از موهبتهاي آن دوران استفاده خواهند کرد و فقط کساني از بين ميروند که بخواهند در شرک و فساد تباهي باقي بمانند.
پرسش: آيا هنگام ظهور حضرت کشته مي شود ؟ چرا ؟
پاسخ: در برخي روايات اشاره شده است هنگامي که امام زمان(ع) با سيصد و سيزده يارانش در مسجد الحرام حاضر شده و اعلام ظهور ميکند، عدهاي به طرف ايشان حمله ميکنند ولي ياران آن بزرگوار از ايشان حفاظت ميکنند. گفتني است جزئيات امر ظهور براي ما روشن نيست و لذا نميتوان پيرامون آنها به صراحت و شفافيت صحبت کرد.
اگر مراد شما چگونگي رحلت آن بزرگوار است که برخي ميگويند توسط يک زن شهيد ميشود ـ البته بعد از برقراري حکومت و عدالت ـ بايد گفت اين روايت اعتبار ندارد.
پرسش: ارتباط غرب با ظهور امام مهدي چيست؟
پاسخ: ظهور حضرت مهدي(عج) از وقايع بسيار مهم و سرنوشت ساز تاريخ بشريت و بستر تحقق وعدههاي الهي است. از اين رو وقايع گذشته و آينده تاريخ ميتواند تأثير مثبت يا منفي در آن داشته باشد.
ارتباط غرب با ظهور امام مهدي(عج) در دو بخش قابل بررسي است:
بخش اول:
مراد از غرب معناي كلي آن يعني تمدن غربي باشد كه شامل متفكران و سياستمداران و عموم مردم دنياي غرب است. اين معنا عمدتاً در مقابل تمدن اسلامي مطرح ميگردد. غرب به اين معنا در دو جهت ميتواند تأثيرگزار در ظهور باشد:
1. تأثير مثبت:
الف. از آنجا كه شاخصهي غرب و تمدن غربي قبل از رنسانس و بعد از آن به دو شكل مختلف نماد فساد و ظلم و تبعيض بوده است، همواره ميزان نااميدي انسانها به برقراري عدالت كامل در تمام ابعاد را بيشتر كرده است. و اين نا اميدي بشريت را به يك نقطه اميد و نجات، آرزومند ساخته است.
انسانها از وعدههاي غير واقعي غرب براي حاكميت دموكراسي و آزادي و عدالت نا اميد شدهاند، و به عجز برنامههاي دست ساخته بشر و در رأس آنها برنامه غرب براي حاكميت نهايي و مطلق در پايان تاريخ، پي بردهاند.
گرايش و حمايت مردم دنيا از نداهاي عدالتخواهي و صلح طلبي در كشورهاي مختلف مؤيد خوبي براي اين ادعاست. اين نا اميدي از حاكمان بشري و گرايش به عدالت خواهي، انسانها را براي پذيرش يك رهبر الهي و يك حكومت جهاني جهت برقراري عدالت در جهان آماده ميسازد و اين ميتواند زمينهساز حكومت و ظهور حضرت مهدي(عج) باشد. البته اين تأثير به صورت غير مستقيم و بدون خواست غرب صورت ميگيرد.
ب. پيشرفت علم، تكنولوژي و فناوري در جهان كه عمدتاً در غرب اتفاق افتاده است و روز به روز بيشتر ميشود باعث شده كه ارتباطات مردم جهان، مرزهاي خاكي را در نوردد و فرهنگهاي جوامع را به تعامل وا دارد. اين تعامل فرهنگي و استفاده مشترك و همگاني از علوم و پيشرفتهاي آن، باعث هم گرايي و نزديكي نوع تفكرها خواهد شد و اين ميتواند يكي از زمينههاي ظهور حضرت مهدي(ع) باشد. زيرا يك حكومت واحد جهاني لازمهاش توحيد در فرهنگ و تفكر از سويي، و بهرهبرداري مشترك و يكسان از مواهب طبيعي براي عموم مردم جهان از سوي ديگر، است.
پس ميتوان گفت تمدن غربي از لحاظ سياسي و علمي به طور ناخواسته و غير مستقيم عاملي براي حركت جهان به سوي ظهور است.
2. تأثير منفي: تمدن غربي در مقابل انديشه مهدويت ساكت نمانده است و عمدتاً از دو زاويه به مبارزه و ستيز با اين تفكر پرداخته است. از يك سو با رواج كفر و الحاد و دور كردن انسانها از تفكر الهي و انديشه دين مداري، مبارزه منفي خود را برنامه ريزي كرده است و براي اجراي اين نقشه از اهرم فساد و رواج بي بند و باري بين مردم دنيا اعم از جوامع غربي و اسلامي ، باعث نوعي “غفلت حداكثري” از عدالت خواهي و انسانيت شده است. اين عدالت خواهي شاخصه انديشه مهدويت و نجات بخش است و غفلت از آن دوري از زمان ظهور را رقم ميزند.
از سوي ديگر با برنامه ريزي متقابل و رودر رو با انديشه مهدويت به مبارزه جويي ميپردازد.
براي نمونه ميتوان به موارد زير اشاره نمود:
الف. تهيه فيلمهاي ضد ديني و ضد مهدوي مانند “پيشگوييهاي نوستراداموس” و بازي كامپيوتري جنگ خليج “يا مهدي”؛
ب. مهدي تراشي و حمايت از چنين حركتهايي كه باعث لوث شدن و ترديد مردم در اصل انديشه مهدويت است؛
ج. تهيه بازيهاي كامپيوتري ضد ديني و ضد اخلاقي و ضد مهدوي براي تأثير گذاري در تفكر و رفتار نسل آينده؛
د. مقابله با حركتهاي عدالت خواهي در جوامع دنيا و توسل به قدرت نظامي براي سركوبي آن مانند حمله آمريكا به افغانستان، عراق و توطئه مستقيم و غير مستقيم براي سركوبي حركت عظيم عدالت طلبي در جمهوري اسلامي ايران از آغاز تا كنون.
بخش دوم:
غرب امروز را ميتوان به دو شاخه تقسيم نمود:
1. متفكران 2. سياستمداران
هر دسته نيز به دو گروه تقسيم ميشوند و مجموعاً چهار گروه را تشكيل ميدهند:
متفكران ديني، متفكران مادي؛ سياستمداران عدالت خواه، سياست مداران قدرت طلب.
هر يك از اين چهار گروه به نوعي تأثير مثبت يا منفي در زمان ظهور حضرت مهدي(عج) دارند:
الف. متفكران ديني و سياستمداران عدالت خواه:
اين دو گروه بر اساس رشد، آگاهي و بيداري فطرت انساني و الهي خود ميتوانند تأثير مثبت در ظهور داشته باشند. زيرا مردم جهان را براي پذيرش آن واقعه عظيم تاريخ يعني ظهور و حاكميت عدالت نهايي در جهان آماده ميسازند.
ب. متفكران مادي و سياستمداران قدرت طلب:
اين دو گروه براي رسيدن به حاكميت بر مردم جهان و استثمار آنها در تمامي ابعاد علمي، فرهنگي، اخلاقي، فكري و نظامي، و طبيعتاً در جهت مقابله با تفكر عدالتخواهي و حق طلبي و رفع ظلم و فساد از جوامع قدم برداشته و تمام تلاش خويش را براي دور نمودن مردم جهان از اين تفكر بكار خواهند گرفت. و لذا تأثير منفي و مستقيم در دور شدن ظهور خواهند داشت.
لذا با توجه به تأثيرات مثبت و منفي غرب در نزديكي و يا دور شدن ظهور حضرت مهدي(ع)، بايد در جهت تقويت تأثير مثبت و يا مقابله با تأثير منفي برنامه ريزي نمود.
براي آگاهي بيشتر به منابع زير رجوع فرماييد: 1. مجله انتظار مقاله مهدي ستيزي، حكومت حهاني و جهاني ساز، 2. انتظار شماره 6، 3.كتاب در انتظار ققنوس ص309، 4.مجله موعود، 5. مجله انتظار نوجوان ،شماره 5.
پرسش: اگر امام زمان (عج) ظهور کرد همان روز قیامت خواهد شد یا نه ؟
پاسخ: الف. بين زمان ظهور امام زمان(ع) و روز قيامت، تفاوت اساسي و جوهري وجود دارد. امام زمان(ع) با ظهور خود، زميني را كه پر از ظلم و ستم شده، سرشار از عدالت ميكند.
از امام حسين(ع) به نقل از پيامبر اسلام(ص) روايت شده است: «لو لم يبق من الدنيا الاّ يوم واحد لطول الله ذلك اليوم حتي يخرج رجل من ولدي فيملأها عدلاً و قسطاً كما ملئت جوراً و ظلماً. كذلك سمعت رسول الله يقول»؛ اگر باقي نماند از عمر دنيا مگر يك روز، هر آينه، طولاني ميكند خداوند آن روز را تا اينكه خارج ميشود مردي از فرزندان من، پس پر ميكند دنيا را از عدل و قسط؛ همانگونه كه پر شده است از جور و ستم. اين چنين شنيدم كه رسول خدا ميگفت»(منتخب الاثر، فصل دوم، باب 25، ص308).
از اين حديث به خوبي روشن است كه ظهور امام زمان(ع) امري حتمي و مربوط به همين دنيا است و با ظهور ايشان، عدالت در همين دنيا عالم گير ميشود.
در حالي كه روز قيامت، روزي است كه با پديدار شدن علايم آن، نظام هستي دگرگون ميگرددو عمر دنيا به پايان ميرسد. در آن روز، همه آدميان، از اولين تا آخرين فرد، در برابر بارگاه ربوبي حاضر ميشوند تا به كردار دنيوي آنان رسيدگي شود و پاداش و كيفر اعمال خود را ببينند. لذا آخرت، محل پاداش است و نه عمل و حركت.
پرسش: اگر ما در ناآگاهی و بی خبری از ظهور آقا باشیم و گنهکار هم باشیم ، و ایشان در زمان ما ظهور کنند ، ان وقت هم می شود توبه کرد ؟
پاسخ: راه توبه هيچ وقت به روي انسان بسته نيست و اگر انسان واقعا از اشتباه خود پشيمان باشد، حضرت وي را ميبخشد. اصلا حضرت براي هدايت ميآيد و به همين علت ابتدا از مردم ميخواهد به راه حق برگردند. البته بايد بدانيم اگر گناه زياد شد، در مواردي انسان توفيق توبه را از دست ميدهد، لذا يك دوست و منتظر سعي ميكند به گناه گرفتار نشود و اگر خداي نكرده مرتكب خلافي شد توبه كند.
پرسش: امام زمان (عج) چه روزی ظهور خواهد کرد ؟
پاسخ: در مورد «روز ظهور» روايات مختلفي وجود دارد؛ برخي روز جمعه، بعضي روز شنبه و در بعضي ديگر روز عاشورا به عنوان روز ظهور مطرح شده است.
البته بعضي از روايات قابل جمع است، براي مثال روز عاشورا روز شنبه هم باشد؛ چنان كه در روايتي از امام باقر(ع) نقل شده است: «كأني بالقائم يوم عاشورا يوم السبت قائماً بين الركن و المقام»؛ «گويا قائم را ميبينيم روز عاشورا ـ كه روز شنبه است ـ بين ركن و مقام [در مسجد الحرام] ايستاده است».(بحار الانوار، ج52، ص29، ج30).
ولي روايات روز شنبه، منافي با روايت نقل شده از امام صادق(ع) است كه ميفرمايد: «يخرج قائمنا اهل البيت يوم الجمعه»؛«خروج ميكند قائم ما اهل بيت روز جمعه»(بحار الانوار، ج52، ص279، ح6). برخي از محققان اين دو روز را حمل بر دو مرحله از جريان ظهور ميكنند: مرحله ظهور و مرحله خروج. به هر حال، سخن قطعي در اين زمينه دشوار است.
پرسش: امام زمان (عج) کی ظهور می کند ؟
پاسخ: امام مهدي(عج) زماني ظهور میکند که شرایط آن فراهم شده باشد؛ يعني، افرادي باشند که واقعا یار و یاور امام(عج) باشند. او را شناخته و ایمان قوی به او و اهدافش داشته باشند و لحظه ای دست از یاری و حمایت بر ندارند. از طرفی مردم آمادگی پذیرش حضرت را واقعا داشته باشند و خواستار ظهورش شوند… و این زمانی است که مردم در زندگی خود یاد حضرت را زنده کنند و اعمال و رفتار و کردارشان به گونه ای باشد که نشان دهند منتظر ظهورند. وضعیت مردم جهان نيز به گونهای باشد که منتظر ظهور مرد آسمانی باشند.
پرسش: ايران در هنگام ظهور چگونه خواهد بود ؟
پاسخ: با توجه به روايات ميتوان شرايط ايران را تا حدودي اين گونه ترسيم كرد: «دانش و معارف دين اسلام و مكتب تشيع، از ايران و قم، به جهانيان صادر ميشود. لذا موقعيت علمي ايران ممتاز است و اصلي ترين مركز دين اهل بيت(ع) خواهد بود. در روايتي از وجود مقدس امام صادق(ع) نقل شده است: «به زودي، كوفه، از مؤمنان خالي ميگردد و دانش مانند ماري كه در سوراخش پنهان ميشود، از آن شهر رخت برميبندد؛ سپس علم ظاهر ميشود در شهري به نام قم؛ آن شهر معدن علم و فضل ميگردد(و از آنجا به ساير شهرها پخش ميشود) به گونهاي كه باقي نميماند در زمين جاهلي نسبت به دين، حتي زنان در خانهها. اين قضيه نزديك ظهور قائم(ع) واقع ميشود … علم، از قم به ساير شهرها در شرق و غرب پخش ميشود و حجت بر جهانيان تمام ميشود به گونهاي كه در تمام زمين، فردي پيدا نميشود كه دين و علم به او نرسيده باشد. بعد از آن قائم، قيام ميكند و سبب انتقام خدا و غضب او بر بندگان(ظالم و معاند) ميشود؛ زيرا، خداوند انتقام (و عذاب) بر بندگان روا نميدارد، مگر وقتي كه حجت را انكار كنند»؛ (بحار الانوار، ج 57و60، ص213).
خيزش و جنبشي بزرگ براي دعوت مردم به طرف دين، در ايران روي ميدهد. از امام كاظم(ع) نقل شده است: «مردي از اهل قم، مردم را به سوي حق دعوت ميكند. گروهي، دور او اجتماع ميكنند كه مانند پارههاي آهناند و بادهاي تند(حوادث) نميتواند آنها را از جاي بركند. از جنگ خسته نميشوند و كنارهگيري نميكنند و بر خدا توكل ميكنند. سر انجام، پيروزي براي متقين و پرهيزكاران است».(بحار، ج60، ص216، ح37).
گويا اين حركت، همان حركتي است كه از امام باقر(ع) نقل شده است: «گويا ميبينم گروهي از مشرق زمين خروج ميكنند و طالب حق هستند، اما به آنان پاسخ داده نميشود. مجدداً برخواستهي خود تاكيد ميكنند ولي جواب نميشنوند. پس چون چنين ديدند، شمشيرها را به دوش ميكشند، در مقابل دشمن ميايستند تا حق به آنها داده ميشود، اما اين بار قبول نميكنند بلكه قيام ميكنند و نميدهند آن را (پرچم قيام را) مگر به صاحب شما(امام زمان(ع))».(بحار الانوار، ج52، ص243، ح116).
خروج سيد حسني و خراساني كه در روايات به آنها اشاره شده است را ميتوان در اين باره دانست. بنابراين، موقعيت اجتماعي آن روز ايران حركت به سوي حق طلبي و دعوت به آمادگي براي ظهور است.
در بستر اين جامعه نيز ياران حضرت شكل ميگيرند. در حديثي از امام صادق(ع) نقل شده است: «قم را قم ناميدند، چون اهل او، اجتماع ميكنند با قائم آل محمد(ص) و با او قيام ميكنند و او را ياري ميكنند».(بحار الانوار، ج 57و 60، ص216، ح38).
در رواياتي كه به نام ياران و شهرها اشاره دارد، شهرهاي متعددي از ايران ذكر شده است. خلاصه آن كه ايران، مركز صدور دين و معارف اهل بيت است و زمينهسازي براي ظهور ميكند.
در برخي از روايات اهل بيت(ع) به حضور فعال عجم در سپاه و ارتش مخصوص امام مهدي(ع) اشاره شده است. البته مقصود از عجم ملتهاي غير عرب است، ولي به احتمال زياد بيشترين مصداق آن در عصر ظهور، ايرانيان خواهند بود به ويژه كه مركز شيعه در ايران است.
مجموعه روايات وارده در مورد ايرانيان نشان ميدهد كه اين گروه، زمينهسازان حكومت حضرت مهدي(ع) در جهان هستند و بيشترين تأثير را در روند استقرار حكومت آن خورشيد عالمتاب دارند، و در حقيقت حضرت مهدي(ع) به همراه ياران از جمله ايرانيان با دشمنان به مبارزه برميخيزد.
پرسش: با ظهور امام مهدي وضعيت علم و تکنولوژي چه خواهد شد؟
پاسخ: امام صادق(ع) مي فرمايد: “العلم سبعة و عشرون حرفا فجميع ما جاءت به الرسل حرفان فلم يعرف الناس حتي اليوم غير الحرفين فاذا قام القائم اخرج الخمسة و العشرين حرفاً فبثها في الناس و ضم اليها الحرفين حتي يبثها سبعة و عشرين حرفا”؛”علم 27 حرف است و تمام آنچه پيامبران آوردهاند، دو حرف است و مردم تا امروز جز اين دو حرف را نميدانند و زماني كه قائم قيام كند 25 حرف را خارج ميكند و بين مردم منتشر ميسازد و آن دو حرف را نيز به آنها ضميمه ميكند تا 27 حرف را پخش كند”.(بصائر الدرجات، ص117).
بنابراين روايت؛ در زمان ظهور، علم پيشرف فراواني خواهد كرد؛ اما اينكه اين علم چه سودي دارد؛ طبيعي است كه هر سود و رفاه و پيشرفت مادي و معنوي كه نصيب انسان ميشود بر پايه علم و آگاهي استوار است. بنابراين مقدمه تمام وعدههاي نيكي كه براي دوران ظهور داده شده، پيشرفت علم است. تا زماني كه آگاهي مردم بالا نرود، معنويت و عدالت و امنيت قابل اجرا نخواهد بود. البته بعضي آنها را از نوع علم تجربي ميدانند و معتقدند: منظور پيشرفت پزشكي، كشاورزي، فضانوردي و … است و بعضي آن را علوم الهي و نحوه تقرب و نزديك شدن به خدا ميدانند؛ يعني، مردم در زمان حضرت ميآموزند چگونه بنده واقعي گردند و در اثر پيشرفت معنوي قادر به هر كاري ميشوند(مانند عارفان حقيقي در زمان ما). به هر حال سود علم چيز مخفي نيست كه احتياج به توضيح داشته باشد چه علم الهي باشد چه علم طبيعي.
پرسش: به نظر شما ظهور امام زمان (عج) چه موقع است ؟
پاسخ: براي هر انقلاب از جمله انقلاب و ظهور امام زمان(عج) حداقل چهار شرط لازم است:
الف. برنامه و قانون جامع: از آنجايي كه برنامه حركتي حضرت مهدي(ع) بر اساس دستورات دين اسلام و سيره پيامبر(ص) است. اين شرط از شرايط ظهور فراهم است.
ب. رهبر: هر انقلاب نياز به رهبري دارد كه عالم به برنامهها و اهداف انقلاب باشد. وضعيت موجود و مطلوب را بتواند تشخيص دهد. شجاع و قاطع و دلسوز باشد و … و چون رهبري ظهور به دست امام زمان(عج) است ـ كه متصل به علم الهي و آيينه تمام نماي صفات جلال و جمال خداوند است ـ لذا اين شرط نيز براي ظهور فراهم است.
ج. ياران: يك انقلاب نياز به ياوراني دارد كه رهبر را شناخته و به او ايمان داشته باشند، از اهداف و برنامههاي انقلاب، آگاه بوده و آنها را باور كنند. شجاع و فداكار باشند و تا آخرين نفس بايستند. اين ياران قبل از شروع قيام، به زمينه سازي پرداخته و مردم را نسبت به حركت انقلاب آگاه نموده و آنان را ترغيب به پذيرش انقلاب ميكنند. در جريان انقلاب در صحنهها حاضر شده و از هيچ تلاشي كوتاهي نميكنند. و بعد از پيروزي و اجراي برنامهها، خود را وقف قيام ميكنند و … انقلاب امام زمان(عج) نيز نياز به ياراني شجاع، مؤمن، آگاه و عالم دارد.
د. پذيرش مردم: اگر مردم آن انقلاب را خواستار باشند، انقلاب شكل گرفته و به سرانجام مطلوب ميرسد. ظهور نيز وقتي است كه مردم واقعاً خواستار ظهور حضرت و عدالت گستري او باشند.
پرسش: چرا با آنکه دعای حضرت مستجاب می شود ، ایشان برای ظهور دعا نمی کنند ؟
پاسخ: هر چند امام عصر(ع) انسان كامل بوده و دعاي ايشان نزد حضرت حق مستجاب است، ولي بايد دانست كه خداوند اين جهان را بر پايه اسباب قرار داده است بدين معني كه براي تحقق هر پديده بايد شرايط آن فراهم شود. قيام جهاني حضرت چون با جامعه انساني در ارتباط است و انسانها داراي اختيار و انتخاب هستند و خود بايد چگونگي زندگي جمعي خود را رقم بزنند، بنابراين بايد انسانها بخواهند تا ظهور تحقق پذيرد. امام زمان(ع) هر چند دعا ميكند و براي امر ظهور تلاش كرده و زمينهسازي مينمايد، ولي اين كافي نيست بلكه تلاش انسانها نيز لازم است .
امام مهدي(عج) زماني ظهور میکند که شرایط آن فراهم شده باشد؛ يعني، افرادي باشند که واقعا یار و یاور امام(عج) باشند. او را شناخته و ایمان قوی به او و اهدافش داشته باشند و لحظه ای دست از یاری و حمایت وي بر ندارند. از طرفی مردم آمادگی پذیرش حضرت را واقعا داشته باشند و خواستار ظهورش شوند… و این زمانی است که مردم در زندگی خود یاد حضرت را زنده کنند و اعمال و رفتار و کردارشان به گونه ای باشد که نشان دهند منتظر ظهورند. وضعیت مردم جهان نيز به گونهای باشد که منتظر ظهور مرد آسمانی باشند.
پرسش: چرا روز ظهور حضرت مهدي جمعه است ؟
پاسخ: در برخي روايات اشاره شده است كه ظهور در روز جمعه واقع ميشود. در روايتي از امام صادق(ع) نقل شده است: «قائم ما اهل بيت، در روز جمعه ظهور ميكند». و در برخي از روايات روز شنبه به عنوان روز ظهور ذكر شده است. در روايتي از امام باقر(ع) نقل شده است: «قائم(ع) در روز شنبه كه روز عاشورا است قيام ميكند».
برخي از محققين گفته اند كه ممكن است اين دو روز به دو مرحله از قيام حضرت اشاره داشته باشد. و برخي روايت روز جمعه را از لحاظ سند آن معتبر تر دانسته اند.
در روايات، براي آن كه چرا روز جمعه روز ظهور است دليل خاصي مطرح نشده است. اما روز جمعه به علت ويژگيهايي كه دارد ميتواند به عنوان روز ظهور انتخاب شود:
ـ روز جمعه بهترين روز ايام هفته بوده و روز عيد مسلمين است؛
ـ روز جمعه روز رحمت است زيرا عذاب الهي از اهل عذاب(در عالم برزخ) برداشته ميشود.
ـ روز جمعه روزي است كه محبان امام زمان(ع) با خواندن دعاي ندبه آمادگي بيشتري براي امر ظهور دارند.
پرسش: چرا ظهور حضرت ناگهاني نيست ؟ چرا بايد ظهور حضرت با علائم قبلي همراه باشد . لذا بنظرم از امدن حضرت در اين جمعه نا مفهوم است چون علامتي رخ نداده است لطفا راهنمايي بفرماييد ؟
پاسخ: قيام و انقلاب جهاني امام مهدي(ع) نشانههايي دارد. دانستن اين علائم آثار مهمي در پي خواهد داشت. از آنجا كه اين نشانهها نويد بخش فرج مهدي آل محمد(ص) است، وقوع هر يك از آنها نور اميد را در دلهاي منتظران، پر فروغتر خواهد كرد و براي معاندان و منحرفان مايه تذكر و هشدار خواهد بود تا از بدي و تباهي دست بردارند، همچنان كه منتظران را براي درك ظهور و كسب قابليت همراهي و حضور در كنار معصوم(ع) مهياتر خواهد كرد. علاوه بر اينكه آگاهي از اتفآقاتي كه در آينده رخ خواهد داد ميتواند ما را در برنامه ريزي مناسب براي مواجهه بهتر با آنها ياري دهد، همانگونه كه اين علائم معيار خوبي براي تشخيص مدعيان دروغين مهدويت است. بنابراين اگر كسي ادعاي مهدويت كرد ولي قيام او همراه با اين علائم نبود به سادگي ميتوان به دروغگو بودن او پي برد.
بايد توجه داشت علائم و نشانههايي كه در روايات متعدد و معتبر ما نقل شده است خيلي نيست.
در منابع روايي، بسياري از رخدادهاي طبيعي و غير طبيعي و دگرگونيهاي سياسي و اجتماعي به عنوان علائم ظهور، ذكر شده است. بديهي است كه روايات مربوط به اين مسئله، مانند ساير مسائل ديگر، از جهت درستي و اعتبار، يكسان نيستند. در ميان اين روايات، برخي از جهت سند غير قابل اعتمادند و برخي هم از جهت مضمون و مطالبي كه در آن مطرح شده، جاي بحث و تامل دارند. بنابراين، نميتوان به صرف ديدن يك روايت و بدون بررسي كارشناسانه از جهت سند و دلالت، به آن اعتماد كرد. در ميان نشانهها، برخي به عنوان «علايم حتمي ظهور» ذكر شده است.
علائم معروف حتمي، پنج مورد است:
1. خروج سفياني؛ پيش از قيام حضرت مهدي(ع) مردي از نسل ابوسفيان، در منطقه شام، خروج ميكند و با تصرف بخشهايي از سرزمين اسلام، براي يافتن و كشتن شيعيان جايزه تعيين ميكند. (بحار الانوار، ج52، ص182).
2. خسف در بيداء؛ خسف، يعني فرورفتن، و بيداء نام سرزميني بين مدينه و مكه است. سفياني كه در آستانه ظهور حضرت مهدي(ع) خروج ميكند، هنگامي كه از ظهور ايشان با خبر ميگردد سپاهي عظيم به مدينه و مكه ميفرستد و چون به سرزمين بيداء ميرسند، خداوند آنان را در كام زمين فرو ميبرد و هلاك ميشوند. (كنز العمال، ج14، ص272؛ ينابيع المودة، قندوزي، ص427).
3. خروج يماني؛ سرداري از يمن قيام ميكند و مردم را به حق و عدل دعوت ميكند. خروج يماني، اجمالاٌ از نشانههاي ظهور است، هر چند جزئيات و چگونگي قيام وي، روشن نيست.
4. قتل نفس زكيه؛ نفس زكيه، يعني انسان پاك و بي گناه. در آستانه ظهور حضرت مهدي، جواني بي گناه، مظلومانه در مسجد الحرام به قتل ميرسد.
5. صيحه آسماني؛ منظور از آن، صدايي است كه در آستانه ظهور حضرت مهدي، از آسمان به گوش ميرسد و همه مردم آن را ميشنوند. محتواي اين پيام آسماني، دعوت به حق و حضرت مهدي است. امام باقر(ع) ميفرمايد:«ندا كنندهاي از آسمان، نام قائم ما را ندا ميكند. پس هر كه در شرق و غرب است، آن را ميشنود.(الغيبة، نعماني، ص252).
البته در برخي از روايات، به علائم ديگري نيز اشاره شده است، مانند خورشيد گرفتگي در نيمه ماه رمضان و ماه گرفتگي در آخر آن. (الغيبة، طوسي، ص444) و يا طلوع خورشيد از مغرب(الغيبة، طوسي، ص435).
نكته ديگري كه بايد به آن توجه داشت آن است كه وقوع اصل يك علامت، حتمي است ولي در رابطه با جزئيات آن نميتوان سخني به ميان آورد. بنابراين شايد علايم با ظهور از نظر زماني بسيار نزديك به هم باشد. در اين صورت سخن از 6 ماه حرف قابل پذيرش نيست.
ما وظيفه داريم نسبت به مباحث پيرامون امام عصر(ع) اطلاع صحيح پيدا كنيم و ديگران را نيز آگاه كنيم. بسيار مناسب است كه اطلاع رساني را از دانشگاه خود شروع كنيد. بنياد تخصصي مهدويت دورههاي كوتاه مدتي پيرامون آشنايي با امام مهدي(ع) برگزار ميكند.
پرسش: چه ارتباطی بین غرب و ظهور حضرت مهدی (عج) است ؟
پاسخ: ظهور حضرت مهدي(عج) از وقايع بسيار مهم و سرنوشت ساز تاريخ بشريت و بستر تحقق وعدههاي الهي است. از اين رو وقايع گذشته و آينده تاريخ ميتواند تأثير مثبت يا منفي در آن داشته باشد.
ارتباط غرب با ظهور امام مهدي(عج) در دو بخش قابل بررسي است:
بخش اول:
مراد از غرب معناي كلي آن يعني تمدن غربي باشد كه شامل متفكران و سياستمداران و عموم مردم دنياي غرب است. اين معنا عمدتاً در مقابل تمدن اسلامي مطرح ميگردد. غرب به اين معنا در دو جهت ميتواند تأثيرگزار در ظهور باشد:
1. تأثير مثبت:
الف. از آنجا كه شاخصهي غرب و تمدن غربي قبل از رنسانس و بعد از آن به دو شكل مختلف نماد فساد و ظلم و تبعيض بوده است، همواره ميزان نااميدي انسانها به برقراري عدالت كامل در تمام ابعاد را بيشتر كرده است. و اين نا اميدي بشريت را به يك نقطه اميد و نجات، آرزومند ساخته است.
انسانها از وعدههاي غير واقعي غرب براي حاكميت دموكراسي و آزادي و عدالت نا اميد شدهاند، و به عجز برنامههاي دست ساخته بشر و در رأس آنها برنامه غرب براي حاكميت نهايي و مطلق در پايان تاريخ، پي بردهاند.
گرايش و حمايت مردم دنيا از نداهاي عدالتخواهي و صلح طلبي در كشورهاي مختلف مؤيد خوبي براي اين ادعاست. اين نا اميدي از حاكمان بشري و گرايش به عدالت خواهي، انسانها را براي پذيرش يك رهبر الهي و يك حكومت جهاني جهت برقراري عدالت در جهان آماده ميسازد و اين ميتواند زمينهساز حكومت و ظهور حضرت مهدي(عج) باشد. البته اين تأثير به صورت غير مستقيم و بدون خواست غرب صورت ميگيرد.
ب. پيشرفت علم، تكنولوژي و فناوري در جهان كه عمدتاً در غرب اتفاق افتاده است و روز به روز بيشتر ميشود باعث شده كه ارتباطات مردم جهان، مرزهاي خاكي را در نوردد و فرهنگهاي جوامع را به تعامل وا دارد. اين تعامل فرهنگي و استفاده مشترك و همگاني از علوم و پيشرفتهاي آن، باعث هم گرايي و نزديكي نوع تفكرها خواهد شد و اين ميتواند يكي از زمينههاي ظهور حضرت مهدي(ع) باشد. زيرا يك حكومت واحد جهاني لازمهاش توحيد در فرهنگ و تفكر از سويي، و بهرهبرداري مشترك و يكسان از مواهب طبيعي براي عموم مردم جهان از سوي ديگر، است.
پس ميتوان گفت تمدن غربي از لحاظ سياسي و علمي به طور ناخواسته و غير مستقيم عاملي براي حركت جهان به سوي ظهور است.
2. تأثير منفي: تمدن غربي در مقابل انديشه مهدويت ساكت نمانده است و عمدتاً از دو زاويه به مبارزه و ستيز با اين تفكر پرداخته است. از يك سو با رواج كفر و الحاد و دور كردن انسانها از تفكر الهي و انديشه دين مداري، مبارزه منفي خود را برنامه ريزي كرده است و براي اجراي اين نقشه از اهرم فساد و رواج بي بند و باري بين مردم دنيا اعم از جوامع غربي و اسلامي ، باعث نوعي «غفلت حداكثري» از عدالت خواهي و انسانيت شده است. اين عدالت خواهي شاخصه انديشه مهدويت و نجات بخش است و غفلت از آن دوري از زمان ظهور را رقم ميزند.
از سوي ديگر با برنامه ريزي متقابل و رودر رو با انديشه مهدويت به مبارزه جويي ميپردازد.
براي نمونه ميتوان به موارد زير اشاره نمود:
الف. تهيه فيلمهاي ضد ديني و ضد مهدوي مانند «پيشگوييهاي نوستراداموس» و بازي كامپيوتري جنگ خليج «يا مهدي»؛
ب. مهدي تراشي و حمايت از چنين حركتهايي كه باعث لوث شدن و ترديد مردم در اصل انديشه مهدويت است؛
ج. تهيه بازيهاي كامپيوتري ضد ديني و ضد اخلاقي و ضد مهدوي براي تأثير گذاري در تفكر و رفتار نسل آينده؛
د. مقابله با حركتهاي عدالت خواهي در جوامع دنيا و توسل به قدرت نظامي براي سركوبي آن مانند حمله آمريكا به افغانستان، عراق و توطئه مستقيم و غير مستقيم براي سركوبي حركت عظيم عدالت طلبي در جمهوري اسلامي ايران از آغاز تا كنون.
بخش دوم:
غرب امروز را ميتوان به دو شاخه تقسيم نمود:
1. متفكران 2. سياستمداران
هر دسته نيز به دو گروه تقسيم ميشوند و مجموعاً چهار گروه را تشكيل ميدهند:
متفكران ديني، متفكران مادي؛ سياستمداران عدالت خواه، سياست مداران قدرت طلب.
هر يك از اين چهار گروه به نوعي تأثير مثبت يا منفي در زمان ظهور حضرت مهدي(عج) دارند:
الف. متفكران ديني و سياستمداران عدالت خواه:
اين دو گروه بر اساس رشد، آگاهي و بيداري فطرت انساني و الهي خود ميتوانند تأثير مثبت در ظهور داشته باشند. زيرا مردم جهان را براي پذيرش آن واقعه عظيم تاريخ يعني ظهور و حاكميت عدالت نهايي در جهان آماده ميسازند.
ب. متفكران مادي و سياستمداران قدرت طلب:
اين دو گروه براي رسيدن به حاكميت بر مردم جهان و استثمار آنها در تمامي ابعاد علمي، فرهنگي، اخلاقي، فكري و نظامي، و طبيعتاً در جهت مقابله با تفكر عدالتخواهي و حق طلبي و رفع ظلم و فساد از جوامع قدم برداشته و تمام تلاش خويش را براي دور نمودن مردم جهان از اين تفكر بكار خواهند گرفت. و لذا تأثير منفي و مستقيم در دور شدن ظهور خواهند داشت.
لذا با توجه به تأثيرات مثبت و منفي غرب در نزديكي و يا دور شدن ظهور حضرت مهدي(ع)، بايد در جهت تقويت تأثير مثبت و يا مقابله با تأثير منفي برنامه ريزي نمود.
براي آگاهي بيشتر به منابع زير رجوع فرماييد: 1. مجله انتظار مقاله مهدي ستيزي، حكومت حهاني و جهاني ساز، 2. انتظار شماره 6، 3.كتاب در انتظار ققنوس ص309، 4.مجله موعود، 5. مجله انتظار نوجوان ،شماره 5.
پرسش: حضرت مهدی (عج) از چه مکانی ظهور می کنند ؟
پاسخ: بنابر روایات حضرت مهدی(عج)، از مکه و مسجد الحرام ظهور می کند. در حدیثی از امام باقر(ع) نقل شده است: به درستی که قائم(عج) در میان گروهی به عدد اهل بدر (313) از گردنه ذی طوی(کوهی کنار مکه) پایین می آید تا آنکه پشت خود را به حجر الاسود تکیه می دهد و پرچم پیروزی را به اهتزاز در می آورد.
همه مسلمین (چه عامه و چه خاصه) اتفاق دارند محل ظهور مکه و مسجد الحرام است.
پرسش: در چه صورت امام زمان (عج) ظهور می کنند ؟
پاسخ: به نظر ميآيد مراد شما اين است كه چه شرايطي بايد رقم بخورد تا امكان ظهور فراهم شود.
مراد از شرايط انقلاب كه ظهور و قيام حضرت مهدي(ع) نمونهي كامل و بارز آن است، اموري است كه پديدهي انقلاب به آنها وابستگي وجودي دارد و تحقق آن، متوقف و مشروط به وجود اين امور است. براي انقلاب جهاني و بزرگ امام مهدي(ع) مانند هر انقلاب ديگر، چهار شرط متصور است:
الف. قانون جامع:
يك انقلاب براي در هم شكستن وضع موجود و برقراري وضع مطلوب، به دو برنامه نياز دارد: 1. برنامه براي نابودي وضع موجود؛ 2. قانون مناسب براي حركت جامعه به طرف وضعيت مطلوب و رسيدن به حالت آرماني.
قيام جهاني حضرت مهدي(ع) نيز اين شرط را لازم دارد. برنامهي حركت، در قسمت اول، بر اساس روايات، حركت مسلحانه است تا نابودي كامل شرك و كفر. به عبارت دقيقتر، حضرت هنگام ظهور ابتدا مردم را دعوت به دين و امامت ميكند و اگر كسي مخالفت كرد و خواست به راه شرك و ر ادامه دهد، حضرت با وي مقابله ميكند. اين روش بر گرفته از قرآن است: «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ»(بقره، 193).
برنامه حضرت در بخش دوم نيز، بر اساس عمل به كتاب خدا و سنت پيابر است. پيامبر فرمود: «سيره و سنت او سنت من است. مردم را بر دين و آيين من به پا خواهد داشت و آنان را به كتاب پروردگارم دعوت ميكند».(كمال الدين، ج 2، ب39، ح6).
پرسش: در در مورد غیبت ، ظهور ، انتظار ، آینده جهان توضیح دهید ؟
پاسخ: فلسفه ظهور: براي فلسفه ظهور، ادله مختلفي ميتوان بيان كرد؛ از جمله:
در فطرت انسانها، حق طلبي و عدالت خواهي نهفته و در درون جان و خميرمايه آنان رشد و تعالي، مهر ورزي و نيك خواهي، آسايش و آرامش همگاني، بيزاري از ظلم و فريب كاري، نفرت از تباهي و آلودگي نهادينه شده است. انسانها واقعاً زيبايي و رفاه را براي همه خواسته و از مشكلات و كاستيهاي ديگران رنج ميبرند و لذا در مواقع بروز بلاها به ياري يكديگر برميخيزند. طبيعي است انساني كه داراي حيات اجتماعي است، زماني ميتواند به اميال فطري خود پاسخ دهد كه جامعه، تحت مديريت صحيح قرار گيرد. آدمي وقتي ميبيند مكتبهاي دست ساز بشر و حاكميت انسانهاي بريده از خدا، نه تنها نتوانسته محيط مطلوب را فراهم آورد؛ بلكه با فراواني ظلم و فساد، دردهاي بيشماري را بر او تحميل كرده است؛ از درون جان آرزو ميكند كه روزي مرديآسماني، عالم به نيازها و توانا بر رفع آنها بيايد و در سايه سار حكومتش، حقيقت زيباي خويش را جلوهگر سازد. بنابراين ظهور امام مهدي(ع) امري است كه فطرت آن را ميطلبد و خداوند در پاسخ به اين نياز فطري، ظهور منجي را نويد داده است.
اگر از راه عقل بخواهيم به اين مطلب بنگريم، ميتوانيم بگوييم: يكي از صفات زيبايي الهي، لطف است. هر كجا فيض الهي امكان داشته باشد، لطف او ميطلبد اين فيض را برساند و از اين رو امامت ـ طبق تعريف شيعه ـ پس از رحلت پيامبر(ص) معنا پيدا ميكند؛ چرا كه وجود امام و رهبري او انسان را به خدا نزديكتر و از معصيت دورتر ميكند. حال اگر مردم به گونهاي آماده شدند كه مديريت و حاكم معصوم را پذيرا گردند تا در سايه حكومت او، به طرف تعالي و قرب الهي حركت كنند، لطف خدا ميطلبد كه ظهور چنين فردي رقم بخورد.
پرسش: در ظهور امام زمان (عج) چه نشانه هایی قابل رؤیت است ؟
پاسخ: علايم معروف ظهور عبارت است از:
الف. قيام و خروج سفياني: او انسان پليدي است كه در منطقه خاورميانه اقدام به لشگر كشي مي كند و ظلم فراواني بر مردم روا ميدارد.
ب. قيام يماني: او كه مردي دين دار واز اهل يمن است در مقابل سفياني قيام ميكند و مردم را به سوي راستي و حضرت مهدي(عج) دعوت ميكند.
ج. خسف به بيداء: خسف؛ يعني، فرورفتن در زمين و بيدا نام سرزميني بين مكه و مدينه است. لشكري از سفياني كه براي جنگ با امام زمان(عج) به طرف مكه حركت ميكند، وقتي به اين سرزمين ميرسد به امر خدا زمين شكاف بر ميدارد و اين لشكر به درون زمين فرو ميروند.
د. نداي آسماني: قبل از ظهور صدايي در آسمان شنيده ميشود كه مردم را به حق و حضرت مهدي(عج) دعوت ميكند.
هـ. كشته شدن نفس زكيه: جواني بيگناه چند شب(15 شب) قبل از ظهور در مسجد الحرام كشته ميشود.
ظهور امام زمان(عج) از شهر مكه و مسجد الحرام خواهد بود.
دوم. امام مهدي(عج) زماني ظهور میکند که شرایط آن فراهم شده باشد؛ يعني، افرادي باشند که واقعا یار و یاور امام(عج) باشند. او را شناخته و ایمان قوی به او و اهدافش داشته باشند و لحظه ای دست از یاری و حمایت بر ندارند. از طرفی مردم آمادگی پذیرش حضرت را واقعا داشته باشند و خواستار ظهورش شوند… و این زمانی است که مردم در زندگی خود یاد حضرت را زنده کنند و اعمال و رفتار و کردارشان به گونه ای باشد که نشان دهند منتظر ظهورند. وضعیت مردم جهان نيز به گونهای باشد که منتظر ظهور مرد آسمانی باشند.
در بعضي از روايات، به خورشيد گرفتگي در نيمه ماه رمضان و ماه گرفتگي در آخر ماه رمضان نيز اشاره شده است.(ارشاد مفيد، باب علايم ظهور).
پرسش: روز جمعه چه ويژگيهايي دارد که زمان ظهور امام زمان قرار گرفته است؟
پاسخ: در روايات، براي آن كه چرا روز جمعه روز ظهور است دليل خاصي مطرح نشده است. اما روز جمعه به علت ويژگيهايي كه دارد ميتواند به عنوان روز ظهور انتخاب شود:
ـ روز جمعه بهترين روز ايام هفته بوده و روز عيد مسلمين است؛
ـ روز جمعه روز رحمت است زيرا عذاب الهي از اهل عذاب(در عالم برزخ) برداشته ميشود.
ـ روز جمعه روزي است كه محبان امام زمان(ع) با خواندن دعاي ندبه آمادگي بيشتري براي امر ظهور دارند.
پرسش: ظهور امام زمان در چه زماني خواهد بود؟
پاسخ: امام مهدي(عج) زماني ظهور ميکند که شرايط آن فراهم شده باشد؛ يعني، افرادي باشند که واقعا يار و ياور امام(عج) باشند. او را شناخته و ايمان قوي به او و اهدافش داشته باشند و لحظه اي دست از ياري و حمايت بر ندارند. از طرفي مردم آمادگي پذيرش حضرت را واقعا داشته باشند و خواستار ظهورش شوند… و اين زماني است که مردم در زندگي خود ياد حضرت را زنده کنند و اعمال و رفتار و کردارشان به گونه اي باشد که نشان دهند منتظر ظهورند. وضعيت مردم جهان نيز به گونهاي باشد که منتظر ظهور مرد آسماني باشند.
پرسش: ظهور حضرت مهدی (عج) چگونه است ؟
پاسخ: با توجه به روايات به صورت خلاصه ميتوان چنين گفت:
وقتي مردم جهان آماده پذيرش حضرت شدند، با ديدن علايم ظهور نگاهها متوجه مكه ميشود. حضرت مهدي(عج) با اذن و امر خدا همراه با 313نفر از ياران در مسجد الحرام ظاهر ميشوند و با معرفي خود ظهور را اعلام كرده و مردم را به سوي خدا و پيروي از خود دعوت ميكند. با اعلام ظهور، ياران ديگر حضرت نيز به طرف مكه حركت ميكنند تا اينكه جمعيت ياران به ده هزار نفر ميرسد و حضرت خروج ميكند. مكه را به تصرف در ميآورد و پس از اصلاح امور به طرف مدينه حركت ميكند. با تصرف اين شهر و اصلاح امور آن به سمت عراق به راه ميافتد. البته در طول حركت ياران ديگري نيز به سپاه حضرت افزوده ميشود. در عراق پس از ارشاد و راهنمايي، به جنگ با معاندان و لشكر ظالم سفياني ميپردازد كه در نهايت به پيروزي حضرت و كشته شدن سفياني و سپاه او ميانجامد. سپس حضرت براي فتح بيت المقدس اقدام ميكند. نزول حضرت عيسي(ع) و نماز خواندن ايشان پشت سر امام مهدي(ع) باعث ميشود افراد زيادي از اهل كتاب به اسلام گرايش پيدا كنند و سر انجام با فرستادن ياران به نقاط مختلف عالم و فتح آن ، پيروزي نهايي براي اسلام رقم ميخورد.
پرسش: فلسفه ظهور امام زمان چيست؟ تجهيزات نظامي حضرت در مقابل دشمنان چگونه خواهد بود؟
پاسخ: براي فلسفه ظهور، ادله مختلفي ميتوان بيان كرد؛ از جمله:
در فطرت انسانها، حق طلبي و عدالت خواهي نهفته و در درون جان و خميرمايه آنان رشد و تعالي، مهر ورزي و نيك خواهي، آسايش و آرامش همگاني، بيزاري از ظلم و فريب كاري، نفرت از تباهي و آلودگي نهادينه شده است. انسانها واقعاً زيبايي و رفاه را براي همه خواسته و از مشكلات و كاستيهاي ديگران رنج ميبرند و لذا در مواقع بروز بلاها به ياري يكديگر برميخيزند. طبيعي است انساني كه داراي حيات اجتماعي است، زماني ميتواند به اميال فطري خود پاسخ دهد كه جامعه، تحت مديريت صحيح قرار گيرد. آدمي وقتي ميبيند مكتبهاي دست ساز بشر و حاكميت انسانهاي بريده از خدا، نه تنها نتوانسته محيط مطلوب را فراهم آورد؛ بلكه با فراواني ظلم و فساد، دردهاي بيشماري را بر او تحميل كرده است؛ از درون جان آرزو ميكند كه روزي مرد آسماني، عالم به نيازها و توانا بر رفع آنها بيايد و در سايه سار حكومتش، حقيقت زيبايي خويش را جلوهگر سازد. بنابراين ظهور امام مهدي(ع) امري است كه فطرت آن را ميطلبد و خداوند در پاسخ به اين نياز فطري، ظهور منجي را نويد داده است.
اگر از راه عقل بخواهيم به اين مطلب بنگريم، ميتوانيم بگوييم: يكي از صفات زيبايي الهي، لطف است. هر كجا فيض الهي امكان داشته باشد، لطف او ميطلبد اين فيض را برساند و از اين رو امامت ـ طبق تعريف شيعه ـ پس از رحلت پيامبر(ص) معنا پيدا ميكند؛ چرا كه وجود امام و راهبري او انسان را به خدا نزديكتر و از معصيت دورتر ميكند. حال اگر مردم به گونهاي آماده شدند كه مديريت و حاكم امام معصوم را پذيرا گردند تا در سايه حكومت او، به طرف تعالي و قرب الهي حركت كنند، لطف خدا ميطلبد كه ظهور چنين فردي رقم بخورد.
در رابطه با سلاح حضرت اظهار نظر قطعي نميتوان كرد. برخي معتقدند: شمشير حالتي نمادين دارد و بيانگر قيام مسلحانه حضرت است، طبق اين نظر سلاحي كه حضرت در قيام خود از آن استفاده ميكند، سلاح متعارف روز است. برخي ديگر بر اين باورند كه جنگ واقعاً با شمشير است. اينان براي تبيين چگونگي جنگ، احتمالاتي را مطرح كردهاند، براي مثال، عدهاي سخن از استفاده از معجزه به ميان آوردهاند و برخي ديگر گفتهاند: بسياري از سربازان با شنيدن پيام حضرت، دست از جنگ برميدارند و لذا عملا استفاده از بسياري از ابزار، امكان پذير خواهد بود، به هر حال آنچه مسلم است، اينكه سلاح حضرت و يارانش به گونهاي است كه فرد بي گناه كشته نميشود.
پرسش: مراد از ظهور صغري چيست؟
پاسخ: حركت عمومي كشورها و جوامع به سمت وحدت و هم گرايي و به عبارت ديگر، توجه به تشكيلات بين المللي و اتحاديههاي منطقهاي و فاصله گرفتن از جزء گرايي، ملتها را به اين نتيجه رسانده كه براي آينده بهتر بايد مرزها را به حداقل رساند و جهان را دهكدهاي كوچك دانست. طبعاً، اين پديده نياز به يك قانون عمومي و بين المللي را تشديد ميكند. اين رويداد، آمادگي مردم را براي پذيرش يك حاكميت فراگير، بيشتر كرده است.
ظهور انقلاب اسلامي كه منادي و معرف حقايق اسلام(در حد ممكن) بود، باعث توجه بيشتر جهانيان به اسلام شد و روحيه كفر ستيزي و مبارزه با ظلم در ميان ملتها، به ويژه مسلمانان بيشتر شده است؛ به گونهاي كه اصولگرايي اسلامي، يكي از جرياناتي است كه منافع غرب را به خطر انداخته است. برخي از علما نيز معتقدند: همان گونه كه غيبت دو مرحلهاي بود و غيبت صغرا براي ايجاد آمادگي مردم براي ورود به غيبت كبرا لازم بود؛ همينطور ظهور نيز ممكن است دو مرحلهاي باشد و با ظهور صغرا ـ كه در انقلاب اسلامي ايران تجلي يافته ـ مردم با حقيقت قيام امام زمان(ع) آشنايي بيشتري پيدا كرده و براي ظهور اصلي و قيام جهاني حضرت آماده ميشوند.
پرسش: منظور از فرج آل محمد (ص) چيست؟
پاسخ: منظور فرج و ظهور امام زمان(ع) است؛ چرا كه با ظهور آن بزرگوار، دين اسلام بر جهان حاكم و عدالت فراگير ميشود و سالها تلاش و مجاهدات انبيا ـ به خصوص پيامبر اسلام و اهل بيت(ع) ـ به نتيجه ميرسد و آن چه را آنان براي تحقق آن زحمت كشيدند، رخ ميدهد. در واقع، نابودي كفر و حاكميت دين و آزادي مردم از قيد و بندها ـ كه خواست و اراده انبيا و اوليا بودـ به وقوع ميپيوندد. بنابراين ظهور و فرج امام زمان(ع) فرج ائمه و انبيا نيز هست.
پرسش: نشانه های آخرالزمان چیست ؟
پاسخ: جهان در آستانه ظهور را ميتوان چنين تصور كرد:
گروهي از مردم براي كسب منافع بيشتر، به ظلم و ستم رو ميآورند. اينان براي بدست آوردن امكانات بيشتر از هيچ جنايتي روي گردان نيستند و به استثمار مردم اقدام ميكنند. در كنار استفاده از ابزار ظلم، فساد را نيز در جامعه رواج ميدهند. آنان سعي دارند با فريب مردم و كشاندن آنان به ورطه فساد، حاكميت ظالمانه خود را ادامه دهند، و در اين راستا عدهاي را به دامن فساد ميكشانند.
در مقابل اين گروه، برخي ديگر از مردم كه دين را ضامن سعادت و دولت امام مهدي(ع) را شايسته جامعه و منزلت انسانها ميدانند، ضمن تقويت دروني باورهاي ديني، زمينهسازي براي دوران ظهور را سرلوحه برنامههاي خود قرار ميدهند و سعي ميكنند مردم را با امام مهدي(ع) و واقعيتهاي حكومت او آشنا سازند تا آنان آماده پذيرش ظهور شوند.
در آستانه ظهور حركت اين دو گروه به اوج ميرسد و هر كدام با تلاش فراوان سعي دارند مردم را با خود هم راي كنند. و نتيجه اين تقابل خواست عمومي مردم براي ظهور است.
پرسش: هدف ظهور و آرمان حضرت مهدي چيست ؟ تفاوت معجزه با کارهاي خارق العاده چيست؟
پاسخ: آنچه براي امام زمان(ع) در زمان ظهور در درجه اول اهميت دارد عدالت گستري و اجراي صحيح دين است تا مردم به درستي عبادت و عبوديت خداوند را انجام دهند(نور/55) و در سايه تحقق دين و اجراي عدالت، انسانها به صورت عموم به رشد و كمال برسند. البته در سايه اين حكومت عدل گستر، بركات مادي نيز براي انسان خواهد بود(مانند اقتصاد سالم، رفاه عمومي، بهداشت و سلامت همگاني).
اما فرق ائمه(ع) با مرتاضان: مرتاضان اولاً قدرتي كه به دست آورده اند، از راه رياضتهاي غير صحيح و غير الهي است. ثانيا قدرت آنان محدود است. ثالثا رضايت و مصلحت الهي مورد نظر آنان نيست. در حالي كه ائمه(ع) بر اساس قدرت و اذن خدا عنايتهايي را ميكنند و در اين كمكها رضايت الهي و مصلحت او را مد نظر قرار ميدهند. آنان اين قدرت را از جانب خدا در اختيار دارند و در راستاي رضاي او حركت ميكنند.(براي آگاهي بيشتر به بحث نبوت و فرق معجزه با كارهاي مرتاضان مراجعه كنيد)
پرسش: وضعيت ايرانِ قبل از ظهور و نقش آن در ظهور حضرت چيست؟
پاسخ: با توجه به روايات ميتوان شرايط ايران را تا حدودي اين گونه ترسيم كرد: “دانش و معارف دين اسلام و مكتب تشيع، از ايران و قم، به جهانيان صادر ميشود. لذا موقعيت علمي ايران ممتاز است و اصلي ترين مركز دين اهل بيت(ع) خواهد بود. در روايتي از وجود مقدس امام صادق(ع) نقل شده است: “به زودي، كوفه، از مؤمنان خالي ميگردد و دانش مانند ماري كه در سوراخش پنهان ميشود، از آن شهر رخت برميبندد؛ سپس علم ظاهر ميشود در شهري به نام قم؛ آن شهر معدن علم و فضل ميگردد(و از آنجا به ساير شهرها پخش ميشود) به گونهاي كه باقي نميماند در زمين جاهلي نسبت به دين، حتي زنان در خانهها. اين قضيه نزديك ظهور قائم(ع) واقع ميشود … علم، از قم به ساير شهرها در شرق و غرب پخش ميشود و حجت بر جهانيان تمام ميشود به گونهاي كه در تمام زمين، فردي پيدا نميشود كه دين و علم به او نرسيده باشد. بعد از آن قائم، قيام ميكند و سبب انتقام خدا و غضب او بر بندگان(ظالم و معاند) ميشود؛ زيرا، خداوند انتقام (و عذاب) بر بندگان روا نميدارد، مگر وقتي كه حجت را انكار كنند”(بحار الانوار، ج 57و60، ص213).
خيزش و جنبشي بزرگ براي دعوت مردم به طرف دين، در ايران روي ميدهد. از امام كاظم(ع) نقل شده است: “مردي از اهل قم، مردم را به سوي حق دعوت ميكند. گروهي، دور او اجتماع ميكنند كه مانند پارههاي آهناند و بادهاي تند(حوادث) نميتواند آنها را از جاي بركند. از جنگ خسته نميشوند و كنارهگيري نميكنند و بر خدا توكل ميكنند. سر انجام، پيروزي براي متقين و پرهيزكاران است”.(بحار، ج60، ص216، ح37).
گويا اين حركت، همان حركتي است كه از امام باقر نقل شده است: “گويا ميبينم گروهي از مشرق زمين خروج ميكنند و طالب حق هستند، اما به آنان پاسخ داده نميشود. مجدداً برخواستهي خود تاكيد ميكنند ولي جواب نميشنوند. پس چون چنين ديدند، شمشيرها را به دوش ميكشند، در مقابل دشمن ميايستند تا حق به آنها داده ميشود، اما اين بار قبول نميكنند بلكه قيام ميكنند و نميدهند آن را (پرچم قيام را) مگر به صاحب شما(اما زمان(ع))”.(بحار الانوار، ج52، ص243، ح116).
خروج سيد حسني و خراساني را كه در روايات به آنها اشاره شده، ميتوان در اين باره دانست. بنابراين، موقعيت اجتماعي آن روز ايران حركت به سوي حق طلبي و دعوت به آمادگي براي ظهور است.
در بستر اين جامعه نيز ياران حضرت شكل ميگيرند. در حديثي از امام صادق(ع) نقل شده است: “قم را قم ناميدند، چون اهل او، اجتماع ميكنند با قائم آل محمد(ص) و با او قيام ميكنند و او را ياري ميكنند”.(بحار الانوار، ج 57و 60، ص216، ح38).
در رواياتي كه به نام ياران و شهرها اشاره دارد، شهرهاي متعددي از ايران ذكر شده است. خلاصه آن كه ايران، مركز صدور دين و معارف اهل بيت است و زمينهسازي براي ظهور ميكند.
در برخي از روايات اهل بيت(ع) به حضور فعال عجم در سپاه و ارتش مخصوص امام مهدي(ع) اشاره شده است. البته مقصود از عجم ملتهاي غير عرب است، ولي به احتمال زياد بيشترين مصداق آن در عصر ظهور، ايرانيان خواهند بود به ويژه كه مركز ثقل شيعه در ايران است.
مجموعه روايات وارده در مورد ايرانيان نشان ميدهد كه اين گروه زمينهسازان حكومت حضرت مهدي(ع) در جهان هستند و بيشترين تأثير را در روند استقرار حكومت آن خورشيد عالمتاب دارند و در حقيقت حضرت مهدي(ع) به همراه ياران از جمله ايرانيان با دشمنان به مبارزه برميخيزد.
یک دیدگاه
زهرا
باسلام
ممنون مطالب خیلی خوب و مفید است
موفق باشید