به نام خدا
پرسش: آیا بین زنده شدن اصحاب امام زمان (عج) موقع ظهور و زنده شدن روز قیامت شباهتی وجود دارد ؟ یا دو امر کاملا مجزاست ؟
پاسخ: به زنده شدن در دوران ظهور در اصطلاح «رجعت» گفته ميشود. در رجعت افراد با همان صورت(شكل) و بدن كه از دنيا رفته بودند، زنده شده و از قبر خارج ميشوند: مثل كسي كه مدتي در خواب بوده است، يعني، فضايي كه به آن برميگردد، همان دنيا و زميني است كه از آن رفته بود (با تمام قوانين و خواص خود) و شامل كساني ميشود كه افراد بسيار خوبي بودند (محض ايمان) يا بسيار بد بودهاند(محض كفر). گروهي از آنان براي ديدن حكومت عدل و شاد شدن برميگردند و گروهي براي كيفر ديدن و چشيدن جزاي دنيوي . اما صحنه قيامت فضايي كاملا متفاوت است. به تصريح آيات «يوم تبدل الارض غير الارض» قيامت روزي است كه زمين تبديل شده و اين زمين نخواهد بود «يوم نطوي السماء كطي السجل للكتب» قيامت روزي است كه آسمان نيز برچيده و جمع ميشود و خورشيد و ماه خاموش شده از بين ميروند. بنابراين زنده شدن در قيامت، برگشت به دنيا و زمين نيست، زيرا اصلا اين زمين و آسمان به اين صورت در قيامت وجود ندارد. بنابر بعضي از روايات نيز افراد در شكلي كه از دنيا رفتهاند، زنده نميشوند؛ بلكه گروهي به شكل خوك، گروهي به شكل گرگ، عدهاي كفتار، گروهي موش و مورچه و … محشور ميشوند و قيافه خود را از دست ميدهند. البته افراد صالح به شكل انسان محشور ميشوند در قيامت نيز همه از اولين انسان تا آخرين فرد زنده ميشوند.
بنابراين فقط اسم هر دو زنده شدن است؛ اما فضا و شكلي كه در آن زنده ميشوند، با هم متفاوت است.
پرسش: آیا حضرت عزیر(ع) هم ، همزمان با ظهور امام زمان (عج) و در کنار حضرت خضر و حضرت عیسی حضور دارند یا نه ؟
پاسخ: در بحث ظهور و رجعت اشاره شده كه عدهاي از گذشتگان (مثل اصحاب كهف حضرت عيسي، و خضر و مالك اشتر و …) باز خواهند گشت، ولي تا آنجايي كه ما اطلاع داريم، مطلبي درباره حضور حضرت عزير(ع) در منابع ديده نشده است.
پرسش: آیا در زمان ظهور آقا تمامی کسانی که در حق آنها ظلم شده است ، رجعت کرده و به دنیا بر می گردند یا تنها عده ای که امام بخواهد برمی گردند ؟
پاسخ: در روايات آمده است كساني در زمان ظهور رجعت ميكنند كه يا مؤمن خالص و داراي تقوايي بالا باشند و يا كافر معاند. بنابراين تنها مظلوم بودن علت رجعت نيست. البته برخي از كساني كه در راه دفاع از دين و امامت و ولايت اهل بيت(ع) مورد ظلم واقع ميشوند نيز در دوران ظهور رجعت ميكنند(نه هر كسي كه به علل مختلف مورد ظلم واقع شده است).
البته در رواياتي آمده است: در زمان حكومت امام زمان(ع) هر مؤمن كه بخواهد، ميتواند به دنيا بازگردد. اما اختياري است؛ لذا برخي بر ميگردند و بعضي نميآيند.
پرسش: آیا ممکن است که رزمندگان مفقود الاثر که هیچ خبری از آنها نداریم جزء یاران و سربازان درجه اول (313 نفر) امام زمان باشند و مثلا در معیت آن حضرت زندگی نموده و هنگام ظهور ایشان پا در رکاب باشند همانند خضر نبی یا حضرت مسیح ؟
پاسخ: سخن گفتن در اين زمينه به صورت شفاف و قطعي دشوار و غير صحيح است. البته اينكه رزمندگان عزيز مفقود الاثر، بتوانند جزء ياران باشند، امر ممكني است؛ زيرا وقتي ساير مردم با خواندن دعا و تلاش در انجام وظيفه، بتوانند لياقت ياري حضرت را داشته باشند، اين ايثارگران نيز ميتوانند در زمره ياران حضرت باشند. اما اينكه الان همراه حضرت باشند، امري است كه واقعاً از دسترس علم ما خارج است. در برخي روايات، از همراهي عدهاي محدود(حدوداً سي نفر) سخن به ميان آمده است. از اين رو ادعاي حضور همه عزيزان مفقود الاثر در معيت حضرت ولي عصر، مشكل است. به علاوه كه نيازي به معيت و همراهي براي ياوري نيست، زيرا بر اساس روايات يكي از حوادث ظهور «رجعت» است، يعني؛ برخي اموات مؤمنين به دنيا باز ميگردند و فيض ياوري آن حضرت را به دست ميآورند. لذا مفقود الاثران نيز اگر به شهادت رسيده باشند، ممكن است باز در زمان ظهور به دنيا باز گردند و جزء ياران قرار گيرند.
پرسش: آیا همه ائمه (ع) رجعت می کنند ؟
پاسخ: هر چند اصل رجعت مورد پذيرش شيعه ميباشد و اعتقاد به آن بر اساس آيات و روايات است؛ ولي جزئيات اين مسأله چندان شفاف و روشن نيست. از جمله آنها رجعت ائمه معصومين(ع) است. در روايات تصريح روشني به رجعت امام حسين(ع) شده است، اما در مورد رجعت ساير ائمه و ويژگيهاي آن، مطلب به طور دقيق، روشن نيست.
پرسش: آيا امکان دارد رزمندگان مفقود الاثر ايران در هنگام ظهور از ياوران خاص حضرت مهدي باشند؟
پاسخ: سخن گفتن در اين زمينه به صورت شفاف و قطعي دشوار و غير صحيح است. البته اينكه رزمندگان عزيز مفقود الاثر، بتوانند جزء ياران باشند، امر ممكني است؛ زيرا وقتي ساير مردم با خواندن دعا و تلاش در انجام وظيفه، بتوانند لياقت ياري حضرت را داشته باشند، اين ايثارگران نيز ميتوانند در زمره ياران حضرت باشند. اما اينكه الان همراه حضرت باشند، امري است كه واقعاً از دسترس علم ما خارج است. در برخي روايات، از همراهي عدهاي محدود(حدوداً سي نفر) سخن به ميان آمده است. از اين رو ادعاي حضور همه عزيزان مفقود الاثر در معيت حضرت ولي عصر، مشكل است. به علاوه كه نيازي به معيت و همراهي براي ياوري نيست، زيرا بر اساس روايات يكي از حوادث ظهور “رجعت” است، يعني؛ برخي اموات مؤمنين به دنيا باز ميگردند و فيض ياوري آن حضرت را به دست ميآورند. لذا مفقود الاثران نيز اگر به شهادت رسيده باشند، ممكن است باز در زمان ظهور به دنيا باز گردند و جزء ياران قرار گيرند.
پرسش: آيا در هنگام ظهور امام زمان حضرت عزير نيز در کنار حضرت حضور دارند؟
پاسخ: در بحث ظهور و رجعت اشاره شده كه عدهاي از گذشتگان (مثل اصحاب كهف حضرت عيسي، و خضر و مالك اشتر و …) باز خواهند گشت، ولي تا آنجايي كه ما اطلاع داريم، مطلبي درباره حضور حضرت عزير(ع) در منابع ديده نشده است.
پرسش: آيا رجعت اختياري است ؟
پاسخ: آيات و روايات مربوط به رجعت و بازگشت مردم به دنيا، بيانگر زندگي دوباره براي همه مردم نيست بلكه گروهي دوباره بازميگردند. خداوند در آيهي هشتاد و سوم از سورهي نمل ميفرمايد: “آن روز، از هر امتي، گروهي را محشور ميكنيم”. همچنين از امام صادق(ع) نقل شده است: “رجعت عمومي نيست بلكه جنبه خصوصي دارد. باز نميگردند مگر افرادي كه ايمان خالص و خوب داشته باشند يا شرك و كفر خالص داشته باشند”.(بحار الانوار، ج53، ح39)، البته بازگشت هر كدام علت و حكمت خاص خود را دارد.
بايد توجه داشت هر چند با تکيه بر آيات و روايات رجعت امري پذيرفتني است اما بسياري از جزئيات آن براي ما روشن نيست و ما نميتوانيم به درستي پيرامون آنها اظهار نظر کنيم. از جمله اين امور، اختياري بودن رجعت براي رجعت کنندگان است. شايد بتوان گفت: رجعت براي مؤمنان به صورت اختياري است. بدين معنا که هنگام ظهور مؤمناني که امکان رجعت براي آنان فراهم است اگر بخواهند ميتوانند به دنيا برگردند. در اين زمينه روايتي نيز نقل شده است که مفضل ميگويد: نام قائم(ع) برده شد و کساني از اصحاب که مردند در حالي که منتظر(ظهور) او بودند. امام صادق(ع) به ما فرمود: هنگامي که قيام کند، ميآيد مؤمن را در قبرش [مأموران الهي به نزد او ميروند] پس به او گفته ميشود: اي فلان، به درستي که صاحب (و امام) تو ظاهر شد، پس اگر ميخواهي به او ملحق شوي پس ملحق شو و اگر ميخواهي در نعمت و عنايت پروردگارت باقي بماني پس بمان.(بحار الانوار، ج53، ص91، ح98) طبق اين روايت بازگشت به دنيا براي مؤمن حالت اختياري دارد. البته به نظر ميآيد بازگشت کافران اختياري نميباشد زيرا يکي از آثار و حکمتهاي بازگشت آنان به دنيا چشيدن عذاب دنيوي نيز ميباشد ، و طبيعي است که چنين امري مطلوب آنان نخواهد بود.
پرسش: آيا مي توان دوران ظهور حضرت مهدي را درک کرد؟ آيا تنها زندگان ياور حضرت هستند؟
پاسخ: ما اين اميد را داريم كه زمان ظهور را درك كرده و در ركاب حضرت باشيم، ولي اگر عمر ما به زمان ظهور متصل نشد؛ بنابرآنچه از قرآن و روايات استفاده ميشود، اين است كه گروهي از مؤمنان ـ كه قبل از ظهور از دنيا رفتهاند ـ به اذن خدا به دنيا برميگردند و در ركاب حضرت و جزء ياران او خواهند بود. ياران آن بزرگوار هم از افرادي هستند كه در زمان ظهور زندهاند و هم از كسانياند كه قبل از ظهور از دنيا رفته و دوباره زنده ميشوند. لذا از ما خواسته شده كه هر روز صبح دعاي عهد بخوانيم(مفاتيح الجنان، بعد از دعاي ندبه) امام صادق(ع) در روايتي فرمود: هر كس قبل از صبح اين دعا را بخواند؛ از ياران قائم(عج) خواهد بود و اگر پيش از ظهور بميرد، دوباره زنده شده و از قبر خارج ميشود. در متن اين دعا نيز ما از خدا ميخواهيم اگر قبل از ظهور از دنيا رفتيم دوباره زنده شويم: “اللهم ان حال بيني و بينه الموت…”.
پرسش: آيا مي توانيم دعاي عهد را براي مرده ها هم بخوانيم ؟ آيا احتمال دارد کساني که نخوانده اند در زمان ظهور رجعت کنند؟
پاسخ: مقدمه اول: از آيات و روايات به دست ميآيد كه ارواح مردگان پس از مرگ و خارج شدن جانها از بدنها، زندهاند و در حيات آخروي زندگي ميكنند (عالم برزخ) صاحبان ايمان و مؤمنين در عالم برزخ در عيش و رفاه و برخوردار از الطاف و نعم پروردگارند و كفار و منافقين در عذاب و شكنجه به سر ميبرند.
مقدمه دوم: ياد كردن اموات به خصوص اقوام و دوستان بسيار مطلوب و جزء دستورات اكيد اسلام است. انجام دادن عمل خير به نيابت آنها از قبيل دعاها و زيارات و انفآقات و هديه كردن ثواب آن اعمال به انها، بسيار سفارش شده است.
امام صادق(ع) فرمودهاند: «همانا نماز و روزه و صدقه و حج و عمره و هر كار نيكي، مرده را سود ميرساند تا آنجا كه بسا ميتي در فشار است پس بر او توسعه ميدهند و به او گفته ميشود، اين در ازاي عمل فرزندت فلاني و عمل برادر دينيت فلاني است».(وسائل الشيعه، ج5، ص368).
پس شايسته است كه ثواب دعا و اعمال خير براي حضرت ولي عصر(ع) را به مردگان هديه كنيم، به اين صورت كه در دعاها و اعمال خيري كه براي حضرت انجام ميدهيم از طرف آنان انجام دهيم. مثلاً وقتي در حق مولايمان امام عصر(ع) دعا ميكنيم و از خداوند فرج و ظهورش را طلب ميكنيم. به قصد نيابت از پدر و مادر و سائر اموات انجام دهيم.
دعاي عهد هم يكي از همين دعاهاست كه ما ميتوانيم بخوانيم و گذشتگان و امواتمان را در ثواب آن شريك كنيم.
نكته مهم اين است كه در خود دعاي عهد اين مطلب آمده است كه : ما از خداي سبحان ميخواهيم كه سلام و درود مخصوص خود را كه معادل عرش الهي است از طرف همه مؤمنين و مؤمنات در شرق و غرب عالم و از طرف خودم و پدرم و مادرم به خدمت امام عصر(ع) ابلاغ فرمايد: «اللهم بلغ مولانا الامام المهدي القائم بامرك صلوات الله عليه و علي آبائه الطاهرين عن جميع المؤمنين و المؤمنات في مشارق الارض و مغاربها سهلها و جبلها و برها و بحرها و عني و عن والدي من الصلوات زنة عرش الله و مداد كلماته و ما احصاه علمه و احاط به كتابه.
پس ما ميتوانيم دعاي عهد را بخوانيم و ثواب آن را به ارواح مؤمنين و مؤمنات، پدر و مادر و بستگانمان هديه كنيم.
اما قسمت دوم سؤال: (زنده شدن مؤمنين بدون خواندن دعاي عهد) از امام صادق(ع) نقل شده است كه فرمودند: هر كس در چهل بامداد اين عهد به سوي پروردگار دعا كند، از ياران ما خواهد بود. و اگر قبل از ظهور حضرت مهدي(ع) بميرد، خداوند او را براي ياري آن حضرت زنده كند.
البته خواننده ميداند كه دستورات اسلام به هم پيوسته و يكپارچه است. كه از سه بخش عقائد، احكام و اخلاق تشكيل شده است. و عمل به همه آنها موجب نجات و رسيدن به پاداش الهي است.
لذا اگر مسلماني وظيفه الهي و شرعي و اخلاقي خود را انجام دهد و در عين حال منتظر ظهور حضرت ولي عصر(ع) باشد و در شوق ديدار آن بزرگوار و رسيدن به دولت و حكومت جهاني آن حضرت تضرع و زاري كند ـ اگر چه دعاي عهد را نخوانده باشد ـ اما اعتقاداً و عملاً خصوصيت ياران و منتظران حضرت را داشته باشد، اميد است كه چنين كسي در زمان ظهور امام زمان(ع) زنده گردد و آن حضرت را ياري كند.
علم دانايان عالم يك سخن از علم اوست
جود و بخششهاي حاتم يك نم از درياي اوست
هر كه امروز از فراق روي او گريان بود
بي گمان فرداي رجعت موسم احياي اوست
پرسش: بحث رجعت را توضيح دهيد؟
پاسخ: رجعت در لغت به معناي بازگشت است و در اصطلاح بازگشت گروهي از مؤمنان خاص و عدهاي از منافقان و كفار، قبل از قيامت به اين جهان است. اعتقاد به “رجعت” يكي از عقايد شيعه است كه برگرفته از آيات و روايات ميباشد. اينكه چه كساني رجعت ميكنند، بايد گفت: در روايات به دو صورت بيان شده است:
الف. به صورت كلي سخن از بازگشت برخي از مؤمنان خالص(از جمله برخي انبياي بزرگوار) و مشركان خالص اشاره شده است(تفسير برهان، ج2، ص408).
ب. در روايات به رجعت پيامبر و ائمه بزرگوار(ع) ـ از جمله امام حسين(ع) ـ اشاره شده است. در برخي ديگر از روايات سخن از رجعت اصحاب كهف، مالك اشتر، سلمان و مقداد به ميان آمده است.
پرسش: بحث رجعت و بداء را توضيح دهيد؟
پاسخ: الف. مراد از رجعت آن است كه در زمان ظهور عدهاي از انسانهايي كه از دنيا رفتهاند دوباره زنده ميشوند. طبق برخي روايات رجعت كنندگان شامل انسانهاي مؤمن و بسيار خوب و افراد كافر و بسيار بد است. مؤمنان برميگردند تا هم در ركاب حضرت مهدي(ع) براي تحقق حكومت عدل با دشمنان بجنگند و احيانا سعادت شهادت نصيب آنان شود و هم دوران طلايي ظهور را ببينند، و كافران زنده ميشوند تا در عذاب دنيوي نيز قرار گيرند. البته علت اصلي رجعت براي ما به درستي روشن نيست.
ب. بداء در لغت ظهور بعد از خفاء و پنهان است اما بداء در اصطلاح عقايد شيعه به اين معني است كه : خداوند براي انسان غير از مقررات مطلق و حتمي، مقررات مشروط نيز قرار داده است كه در صورت تحقق شرايط و اسباب، آن امر مقدر، اتفاق ميافتد.
انسان با توجه به اختياري كه خداوند به او داده است ميتواند با اعمال و كردارش اينگونه تقديرها را تغيير دهد به اين صورت كه اسباب و شرايط آن تقدير تغيير كند و لذا آن امر مقدر واقع نشود. مثلا در تقدير انساني بوده است كه در تاريخ معيني دچار بيماري شود ولي او با صدقه آن بيماري را از خود رفع كند و عوامل بروز بيماري از بين برود. البته خداوند علم ازلي دارد كه مقررات مشروط چيست، انسان چه اختياري ميكند و چه اعمالي انجام ميدهد، و سر انجام چه امري رخ ميدهد، ولي علم خداوند از انسان سلب اختيار نميكند.
پرسش: چه افرادي با ظهور امام زمان رجعت مي کنند؟ (همه افراد يا افراد محدود)
پاسخ: آيات و روايات مربوط به رجعت و بازگشت مردم به دنيا، بيانگر زندگي دوباره براي همه مردم نيست بلكه گروهي دوباره بازميگردند. خداوند در آيهي هشتاد و سوم از سورهي نمل ميفرمايد: “آن روز، از هر امتي، گروهي را محشور ميكنيم”. همچنين از امام صادق(ع) نقل شده است: “رجعت عمومي نيست بلكه جنبه خصوصي دارد. باز نميگردند مگر افرادي كه ايمان خالص و خوب داشته باشند يا شرك و كفر خالص داشته باشند”.(بحار الانوار، ج53، ح39)، البته بازگشت هر كدام علت و حكمت خاص خود را دارد.
پرسش: چه کساني رجعت مي کنند ؟
پاسخ: رجعت در لغت به معناي بازگشت است و در اصطلاح بازگشت گروهي از مؤمنان خاص و عدهاي از منافقان و كفار، قبل از قيامت به اين جهان است. پيرامون اينكه چه كساني رجعت ميكنند، بايد گفت: در روايات به دو صورت بيان شده است:
الف. به صورت كلي سخن از بازگشت برخي از مؤمنان خالص(از جمله برخي انبياي بزرگوار) و مشركان خالص اشاره شده است(تفسير برهان، ج2، ص408).
ب. در روايات به رجعت پيامبر و ائمه بزرگوار(ع) ـ از جمله امام حسين(ع) ـ اشاره شده است. در برخي ديگر از روايات سخن از رجعت اصحاب كهف، مالك اشتر، سلمان و مقداد به ميان آمده است.
گفتني است رجعت به دنيا براي برخي خواص فقط نيست، بلکه اگر کسي قابليت و لياقت ياوري امام مهدي(ع) را در خود ايجاد کند ولي قبل از ظهور از دنيا برود، امکان رجعت براي او نيز فراهم است. از اين رو به شيعيان سفارش شده است که دعاي عهد را بخوانند. در مورد اين دعا از امام صادق(ع) نقل شده است: هر کس آن را چهل صبح بخواند از ياران قائم(ع) خواهد بود و اگر بميرد به اذن خداوند زنده خواهد شد.
بايد توجه داشت اين دعا، علاوه بر آن که روح ايمان را در انسان تقويت کرده و با توجه به عهد و پيمان با حضرت، انسان را ملزم ميکند براي حفظ پيمان و بيعت خود زندگي خود را بر پايه دين برنامهريزي کند و از جاده دين منحرف نشود تا در گروه پيمان شکنان قرار گيرد، همچنين راه بازگشت به دنيا را در صورت مرگ قبل از ظهور هموارتر ميکند.
اللهم ان حال بيني و بينه الموت الذي جعلته لعبادک حتما مقتضيا فآخرجني من قبري …
پرسش: رجعت یعنی چه ؟ اگر برگشت ارواح مومنین و ائمه (ع) به زمین است ، که معنی ندارد ، چون بازگشت اموات به زمین محال است و بیان کنید معنی واقعی را ؟
پاسخ: «رجعت» به معناي بازگشت و مراد از آن اين است كه در زمان ظهور و بعد از آن، برخي از انسانهايي كه مرده بودند، دوباره زنده ميشوند. البته نه عموم مردم؛ بلكه مؤمنان خالص و مشركان خالص. مراد از اين برگشت، برگشت ارواح نيست، بلكه بدنهاي آنان به امر و اذن خدا دوباره به صورت انسان ايجاد شده و روح به بدن ملحق ميشود و آنان دوباره مانند يك انسان عادي زندگي ديگري را شروع ميكنند. اما اينكه گفتهايد محال است؛ چنين نيست زيرا: در آيات متعدد قرآن، به زنده شدن دوباره يك مرده تصريح شده است كه نمونه بارز آن زنده شدن عزير پيامبر، پس از صد سال (بقره/259) زنده شدن چهار پرنده(بقره/260) و … است. در اين زمينه روايات فراواني نيز وجود دارد. عقل نيز آن را محال نميداند؛ زيرا دليلي بر محال بودن آن نيست.
و لذا در دعاي عهد از خداوند ميخواهيم: اگر مرديم دوباره ما را زنده كند.(مفاتيح الجنان).
پرسش: در رابطه با رجعت و تقيه توضيح دهيد ؟ و آيا 313 نفر رجعت کننده زنده هستند ؟
پاسخ: يكم. رجعت در لغت به معناي بازگشت است و در اصطلاح بازگشت گروهي از مؤمنان خاص و عدهاي از منافقان و كفار، قبل از قيامت به اين جهان است. اعتقاد به «رجعت» يكي از عقايد شيعه است كه برگرفته از آيات و روايات ميباشد. اينكه چه كساني رجعت ميكنند، بايد گفت: در روايات به دو صورت بيان شده است:
الف. به صورت كلي سخن از بازگشت برخي از مؤمنان خالص(از جمله برخي انبياي بزرگوار) و مشركان خالص اشاره شده است(تفسير برهان، ج2، ص408).
ب. در روايات به رجعت پيامبر و ائمه بزرگوار(ع) ـ از جمله امام حسين(ع) ـ اشاره شده است. در برخي ديگر از روايات سخن از رجعت اصحاب كهف، مالك اشتر، سلمان و مقداد به ميان آمده است.
آيات و روايات مربوط به رجعت و بازگشت مردم به دنيا، بيانگر زندگي دوباره براي همه مردم نيست بلكه گروهي دوباره بازميگردند. خداوند در آيهي هشتاد و سوم از سورهي نمل ميفرمايد: «آن روز، از هر امتي، گروهي را محشور ميكنيم». همچنين از امام صادق(ع) نقل شده است: «رجعت عمومي نيست بلكه جنبه خصوصي دارد. باز نميگردند مگر افرادي كه ايمان خالص و خوب داشته باشند يا شرك و كفر خالص داشته باشند».(بحار الانوار، ج53، ح39)، البته بازگشت هر كدام علت و حكمت خاص خود را دارد.
دوم. تقيه در لغت، به معناي سپر گيري و نوعي دستور حفاظتي است. به عبارت ديگر، تقيه رعايت اصل استتار حركت، در برابر دشمنان است. تقيه اقسامي دارد:
1. تقيه مداراتي، اين قسم از تقيه، در واقع، نوعي حركت اجتماعي و براي حفظ وحدت و مصالح امت اسلامي است.
2. تقيه در برابر خطرات فردي: مانند از دست رفتن جان و …
نكتهي مهم آن است كه موارد تقيه تحت قاعده اهم و مهم است. يعني، آنجا كه حفظ جان اهم است بايد تقيه كرد و آنجا كه رعايت مصلحت اهم ديگري، مانند حفظ كيان اسلام در بين باشد، تقيه حرام است.
ميتوان گفت، در رابطه با حفظ آبرو و حيثيت نيز مسأله همين طور است؛ يعني، آنجا كه حفظ حيثيت اهم باشد، تقيه روا است ولي در صورتي كه خلاف تقيه اهم از حفظ آبرو باشد، تقيه جايز نيست. در هر حال تنها با حكومت جهاني امام زمان، است كه تشيع بر سراسر عالم گسترش مييابد و نيازي به تقيه نيست اما تا پيش از ظهور قانون تقيه پابرجا است.
سوم. همانگونه كه ميدانيد هر پديده و اتفاقي براي نتيجه دادن احتياج به شرايط خاصي دارد؛ يعني، از يك عمل در شرايط خاص ميتوان نتيجه مطلوب را گرفت و انجام كاري در هر شرايط ثمر بخش نيست. ظهور و قيام امام زمان(ع) نيز براي به ثمر رسيدن و نتيجه دادن، احتياج به شرايطي دارد كه به آن «شرايط ظهور» گويند و در صورتي كه اين شرايط فراهم شود، ظهور اتفاق ميافتد. يكي از آن شرايط وجود ياران لايق و كارآمد است. معلوم است كه بدون ياران مفيد، يك رهبر نميتواند اهداف خود را عملي سازد. بنابراين براي ظهور نياز به اصحابي با كفايت است و در رأس آنان 313 نفر هستند. اينان بهترين و بالياقت ترين افراد هستند و فرمانده و كارگزاران امام زمان(ع) در دوران ظهور خواهند بود و همه آنها نيز اهل زمان ظهور نخواهند بود، بلكه تعدادي در گذشته بودند؛ اما زنده شده و به دنيا برميگردند(مانند اصحاب كهف، مالك اشتر، مقداد، سلمان و …).
اينكه چرا 313 نفرند؟ بايد گفت: دليل خاصي لازم ندارد بالآخره بايد تعدادي ياران اصلي حضرت باشند. البته شايد به جهت يادآوري جنگ بدر است كه اولين جنگ پيامبر اسلام بود و تعداد ياران آن حضرت 313 نفر بودند.
درباره اينكه آيا 313 نفر پيدا شدهاند؛ گفتني است: ظهور شرايط متعددي دارد كه يكي وجود ياران است و به غير آن، پذيرش عمومي مردم و آماده بودن كل جامعه نيز شرط است. پس تنها وجود ياران نيست كه باعث ظهور ميشود. علاوه بر اينكه ياران حضرت تنها 313 نفر نيستند، بلكه آغاز قيام و حركت امام با حدود ده تا پانزده هزار نفر شروع خواهد شد. بنابراين امام ياران زيادي لازم دارد كه بايد آماده جانفشاني در راه ايمان و عدالت شوند و علاوه بر ياران، مردم نيز آماده گردند تا ان شاء الله ظهور هر چه سريعتر اتفاق افتد.
پرسش: رجعت در دوران امام مهدي چگونه است؟ ارتباط رجعت ( شباهت و تفاوت ) با قيامت چيست؟
پاسخ: به زنده شدن در دوران ظهور در اصطلاح “رجعت” گفته ميشود. در رجعت افراد با همان صورت(شكل) و بدن كه از دنيا رفته بودند، زنده شده و از قبر خارج ميشوند: مثل كسي كه مدتي در خواب بوده است، يعني، فضايي كه به آن برميگردد، همان دنيا و زميني است كه از آن رفته بود (با تمام قوانين و خواص خود) و شامل كساني ميشود كه افراد بسيار خوبي بودند (محض ايمان) يا بسيار بد بودهاند(محض كفر). گروهي از آنان براي ديدن حكومت عدل و شاد شدن برميگردند و گروهي براي كيفر ديدن و چشيدن جزاي دنيوي . اما صحنه قيامت فضايي كاملا متفاوت است. به تصريح آيات “يوم تبدل الارض غير الارض” قيامت روزي است كه زمين تبديل شده و اين زمين نخواهد بود “يوم نطوي السماء كطي السجل للكتب” قيامت روزي است كه آسمان نيز برچيده و جمع ميشود و خورشيد و ماه خاموش شده از بين ميروند. بنابراين زنده شدن در قيامت، برگشت به دنيا و زمين نيست، زيرا اصلا اين زمين و آسمان به اين صورت در قيامت وجود ندارد. بنابر بعضي از روايات نيز افراد در شكلي كه از دنيا رفتهاند، زنده نميشوند؛ بلكه گروهي به شكل خوك، گروهي به شكل گرگ، عدهاي كفتار، گروهي موش و مورچه و … محشور ميشوند و قيافه خود را از دست ميدهند. البته افراد صالح به شكل انسان محشور ميشوند در قيامت نيز همه از اولين انسان تا آخرين فرد زنده ميشوند.
بنابراين فقط اسم هر دو زنده شدن است؛ اما فضا و شكلي كه در آن زنده ميشوند، با هم متفاوت است.
پرسش: سازگاري و رابطه رجعت با تکليف چيست ؟
پاسخ: 5ـ مناسب بود سؤال به صورت شفافتري طرح ميشد تا مراد پرسشگر به روشني معلوم شود. در مورد سؤال احتمالاتي قابل بيان است که به برخي اشاره ميشود:
الف. انسان وقتي به پايان عمر خود ميرسد و وارد مرحله جديد از زندگي يعني عالم پس از مرگ ميشود، حقايق براي او روشن ميشود و او به وضوح سرانجام نيکان و بدان را درک ميکند. در اين صورت، چنين انسان، اگر دوباره به دنيا باز گردد حتما و به صورت خودکار (جبري) به طرف خوبيها حرکت ميکند و براي او زمينه اختيار و تکليف معناي خود را از دست ميدهد.
در پاسخ بايد گفت: بر اساس روايات افرادي که به دنيا باز ميگردند يا مؤمن محض هستند و يا کافر محض. مؤمن محض کسي است که ايمان در همه وجود او جريان پيدا کرده است. او در دنيا که بود حق را پذيرفته و به راستي به آن عمل کرده بود. او قبل از آن که چشمانش به حقايق باز شده باشد با اختيار به آن عمل ميکرد. چنين فردي هر چند وقتي ميميرد و پرده از جلوي چشمان او برداشته ميشود حقايق را به صورتي کاملتر درک ميکند، ولي در صورت بازگشت به دنيا براي ياري امام عصر(ع) و پيدايش زمينه دوباره براي اختيار، انتخاب خوبيها نه بر اساس ديدن حقايق بلکه بر اساس شناخت و معرفت کاملي است که قبلا پيدا کرده بود. او يافته بود که عبوديت و بندگي خداوند هدف از خلقت او و راه رسيدن به قرب الهي است و لذا به آن ايمان آورده بود و در راه حق گام برداشته بود. اما در مورد کافر محض در هنگام رجعت، دو نکته قابل بيان است:
1. او نه براي اختيار و انتخاب و عمل کردن بلکه براي چشيدن عذاب دنيوي ميآيد. لذا تکليفي در مورد او اصلا متصور نيست؛
2. بر فرض امکان اختيار و ترتب تکليف باز او در جاده انحراف حرکت ميکند زيرا در دوره اول زندگي دنيوي خود، با انجام کارهاي ناپسند، خود را از عالم انسانيت خارج کرده بود و چشم و گوش و قلب خود را به سخن حق کاملا بسته بود بگونهاي که ديگر چشم و گوش و قلبي نداشت. خداوند در مورد اينان ميفرمايد: “وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ”؛”به يقين، گروه بسياري از جن و انس را براي دوزخ آفريديم، آنها دلهايي (عقلها) دارند که با آن (انديشه نميکنند) و نميفهمند، و چشمايي که با آن نميبينند و گوشهايي که با آن نميشنوند، آنها همچون چهارپايانند بلکه گمراهتر، اينان همان غافلانند”.(اعراف/179).
خداوند در مورد پند نگرفتن و آلودگي آنان ميفرمايد: ” حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فِيما تَرَكْتُ كَلاَّ إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ”؛”(انها همچنان به راه غلط خود ادامه ميدهند) تا زماني که مرگ يکي از آنان فرا رسد، ميگويد: پروردگارا مرا بازگردانيد. شايد در آنچه ترک کردم(وکوتاهي نمودم) عمل صالحي انجام دهم. (ولي به او ميگويند:) چنين نيست! اين سخني است که او به زبان ميگويد(و اگر باز گردد، کارش همچون گذشته است)”. (مؤمنون/99-100).
ب. آدمي وقتي از دنيا رفت دوران انتخاب و عمل او به پايان ميرسد و لذا تکليف ديگر براي او معنا ندارد در حالي که بازگشت دوباره او به دنيا مستلزم مکلف شدن اوست.
در پاسخ بايد گفت: دليل برداشته شدن تکليف براي آن بود که با مرگ، زمينه اختيار و عمل بر اساس انتخاب از بين ميرفت. بر اين مبنا، وقتي بازگشت به دنيا و انجام عمل اختياري ممکن باشد تکليف نيز متوجه فرد ميشود و اين اشکالي را توليد نميکند. البته اگر برگشت کفار براي چشيدن عذاب دنيوي باشد تکليفي نيز متوجه آنان نيست زيرا آنان براي عذاب ميآيند و لذا جايي براي عمل اختياري آنان متصور نخواهد بود.
پرسش: طريق رجعت به دنيا در عصر ظهور ؟
پاسخ: رجعت يا بازگشت به دنيا امري عمومي نيست بلکه طبق روايات مؤمنان خالص و مشرکان خالص به دنيا باز ميگردند. مشرکان براي چشيدن عذاب و مؤمنان براي ياري حضرت و حرکت و رشد بيشتر به طرف کمال و قرب الهي.
در روايات راه خاص و ويژهاي براي رجعت ذکر نشده است. مهم، ايمان صحيح و کامل به خدا داشتن و انجام عمل صالح و توجه فراوان به وظايف و دستورات دين ميباشد. البته از امام صادق(ع) نقل شده است اگر کسي چهل صبح دعاي عهد(در کتاب مفاتيح الجنان، بعد از دعاي ندبه) را بخواند از ياران قائم(ع) خواهد بود و اگر قبل از ظهور از دنيا برود دوباره زنده ميشود. روشن است اين دعا و امثال آن وقتي مؤثر است که انسان به وظايف ديني اهتمام جدي و فراوان داشته باشد و قابليت سربازي امام زمان(ع) را در خود ايجاد کند.
پرسش: رجعت یعنی چه ؟ اگر برگشت ارواح مومنین و ائمه (ع) به زمین است ، که معنی ندارد ، چون بازگشت اموات به زمین محال است و بیان کنید معنی واقعی را ؟
پاسخ: «رجعت» به معناي بازگشت و مراد از آن اين است كه در زمان ظهور و بعد از آن، برخي از انسانهايي كه مرده بودند، دوباره زنده ميشوند. البته نه عموم مردم؛ بلكه مؤمنان خالص و مشركان خالص. مراد از اين برگشت، برگشت ارواح نيست، بلكه بدنهاي آنان به امر و اذن خدا دوباره به صورت انسان ايجاد شده و روح به بدن ملحق ميشود و آنان دوباره مانند يك انسان عادي زندگي ديگري را شروع ميكنند. اما اينكه گفتهايد محال است؛ چنين نيست زيرا: در آيات متعدد قرآن، به زنده شدن دوباره يك مرده تصريح شده است كه نمونه بارز آن زنده شدن عزير پيامبر، پس از صد سال (بقره/259) زنده شدن چهار پرنده(بقره/260) و … است. در اين زمينه روايات فراواني نيز وجود دارد. عقل نيز آن را محال نميداند؛ زيرا دليلي بر محال بودن آن نيست.
و لذا در دعاي عهد از خداوند ميخواهيم: اگر مرديم دوباره ما را زنده كند.(مفاتيح الجنان).